رهبری تبادلی یا تعامل گرا یا مبادله ای |
رهبری تبادلی یا تعامل گرا یا مبادله ای
۲-۲۷ رهبری تبادلی یا تعامل گرا یا مبادله ای
برنز در مورد رهبری تبادلی بیان می کند که این نوع رهبری زمانی به وقوع می پیوندد که فردی با دیگران وارد فرایند مبادله می شود که این مبادله می تواند اقتصادی، سیاسی و حتی روانی باشد. همانند مبادله کالا با کالا و یا کالا با پول، مبادله آرای رای دهندگان با کادیداها و نمایندگان مجلس در مقابل خدمت آنان، حتی گوش دادن به سخنان پزشکان در ازای کسب سلامتی، البته در این فرایند مبادله، طرفین درگیر، از منابع قدرت و دیدگاه های همدیگرآگاهی دارند و اهداف طرفین تا حدی با هم مربوط است و هرکدام سعی دارند با قدرت چانه زنی، منافع خود را حداکثر نمایند و روابط آنها فراتر از این مبادله ادامه پیدا نمی کند، به گونه ای که در صورت قطع مبادله، طرفین به ادامه همکاری تمایلی نخواهند داشت. رهبری تبادلی در چنین محیطی ظاهر می شود البته توجه نمایید که این رهبران از هدف کلی سازمان و ارتباط آن با اهداف فردی پیروان خود آگاهی دارند. مبانی و پایه های نظری این سبک رهبری ، از تئوری انتظار، تئوری مسیر– هدف ، تئوری برابری و تئوری تقویت نشات می گیرد و تا اندازه ای شبیه تئوری تمایل رهبر به بیشینه سازی نتایج است ( باس،۲۰۰۳: ۵۹).
رهبری تعاملی با ۳ عامل شناخته می شود : ۱ ) پاداش های مشروطه، بدین معنا که به پیروان به خاطر انجام موفقیت آمیز وظایف محوله پاداش داده می شود. ۲ ) مدیریت برمبنای استثنا ی فعال که در برگیرنده ی مداخله رهبر در کار پیروان پیش از آنکه امور مشکل ساز شود است ۳ ) مدیریت بر مبنای استثنای منفعل که رهبر تنها زمانی به مداخله می پردازد که کارها با مشکل مواجه شده باشند. ( اریک[۱]،۲۰۱۰: ۱۶).
رهبری تعامل گرا شامل مبادله منابع سازمانی، پاداش های اقدام و عملکرد است. برنز پیشنهاد می کند که رهبری تعامل مگرا محدود به دامنه بشود چون منابع کمیاب هستند و قدرت پراکنده است. بنابراین اختیار عمل رهبر محدود است. رهبران تعامل گرا یک مبادله اقتضایی و هزینه – منفعت را با پیروان دنبال می کنند. دراین رابطه نیازهای مادی و روانی در عوض عملکرد کاری مودر انتظار ارضا می شود. در مقایسه با رهبری تحول گرا، بس و آوولیو ، اعتقاد دارند که رهبری تعامل گرا هنگامی اتفاق می افتد که رهبر، پیرو را بر اساس عملکرد پاداش دهد یا تنبیه کند. برنز رهبران تعامل گرا به عنوان رهبرانی توصیف می کند که براستانداردهای کاری، تکلیف و اهداف وظیفه گرا تمرکز و تاکید دارند. به علاوه رهبران تعامل گرابه تکمیل وظیفه و پیروی(اطاعت)کارکنان گرایش دارند و برای تاثیر برعملکرد کارکنان کاملا بر پاداش ها و تنبیه های سازمانی تمرکز دارند(هومفری[۲]،۲۰۰۳: ۱۹).
رهبر عمل گرا، فردی است که افراد گروه را در جهت فعالیت های روتین و تکراری ترغیب می کند و آنها را با توجه میزانی که به وظایف از پیش تعیین شده عمل کرده اند، ارزیابی می کنند.(باس،۲۰۰۳: ۵۷).
به اعتقاد برنز رهبری تبادلی عبارت است از رهبری مبتنی بر مبادله بین رهبر و پیرو به طوری که تمایلات فردی طرفین تامین گردد و به عبارت دیگر وی معتقد است در این مکتب به هرچیز از دید میزان منفعت که عاید افراد می کند نگریسته می شود و رابطه رهبر با پیروان سوداگرانه و برمبنای مبادله یک چیز برای یک چیز دیگر است. رهبری تبادلی به رابطه تبادل رهبر و پیرو برای تامین منافع شخصی آنان اشاره دارد . این نوع رویکرد براهمیت روابط میان رهبر و پیرو مزایای دوگانه که از طریق یک قرار داد ایجاد شده تمرکز دارد و براساس این قرار داد رهبر برخی از چیزها مانند پاداش و شناخت را در قبال تعهد و وفاداری پیروان به آنها اعطا می کند. رهبری تبادلی ، بر مزایایی تاکید می کند که زیر دستانش با انجام و به اتمام رساندن وظایفی که با هم درباره آن توافق کرده اند به دست می آورند. این سبک شامل مذاکراتی بین رهبران و زیردستان و همچنین تغییر و تحول، معاوضه در روابط بین آنها می باشد. در رهبری تبادلی پیروان براساس عملکرد کاری تنبیه یا پاداشی دریافت می کنند. رهبری تبادلی با تمرکز بر فرایند مبادله دو جانبه، نیازهای فعلی پیروان خود را درنظر می گیرد. رهبری تبادلی از طرف دیگر با ویژگی های بی حرکتی، مجذوب خود شدن و کنترل داشتن بر زیردستان همراه می باشد و سعی دارد نیازهای پایین پیروان را برآورده سازد در صورتی که رهبری تحول آفرین سعی در تامین نیازهای بالای سلسله مراتب نیازهای مازلو [۳]در پیروانش است ( باس،۲۰۰۳: ۶۹)
۲-۲۸ تفاوت رهبری تحول آفرین و تبادلی
برنارد بس در مقاله خود تحت عنوان از رهبری تبادل تا رهبری تحول آفرین: (( یاد گیری برای ایجا بینش و بصیریت واحد سازمانی )) درباره تفاوت این دونوع رهبری چنین بیان می کند: رهبری تحول آفرین برای دستیابی به نتایج مورد نظر از یک یا چند روش زیر استفاده می کند:
رهبران تحول آفرین ممکن است از نظر پیروان شان پرجاذبه باشند و به آنها الهام بخشند.
آنها ممکن است نیازهای روحی و روانی هریک از کارکنان را تامین کنند.
آنها ممکن است از نظر ذهنی بازیکنان خود را ترغیب کنند.
پرجاذبه بودن از دیدگاه کارکنان، عامل اصلی برای رهبری تحول آفرین شدن است . مرهبران پرجاذبه از قدرت و نقود پذیری برخوردار هستند. به طوریکه رهبران پرجاذبه سه نوع رفتار از خودنشان می دهند. ۱ – بینش و بصیرت واحد ایجاد می کنند ۲ – انتظارات و عملکرد بالای ایجاد کنند. ۳ – اعتماد به نفس و اطمینان نسسبت به توانایی جمع کارکنان برای دستیابی به آن بینش را از خود نشان می دهند.
درمقابل ویژگی پرجاذبه بودن رهبر تحول آفرین، رهبران تبادلی از قدرت پاداش اقتضایی برخوردار هستند. این نوع رهبران تنها مباله پاداش در برابر عملکرد خوب را می پذیرند و میزان دستیابی به اهداف را تعیین می کنند. بنابراین رهبران تبادلی پیروانشان را به وسیله تبیین الزامات نقش و کار در جهت دستیابی به هدف ها راهنمایی می کنند یا برمی انگیزانند ( باس،۲۰۰۳: ۵۸)
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :
پایان نامه رابطه بین مهارت ارتباطی مدیران و رضایت شغلی کارکنان
پایان نامه ارشد: تاثیر مهارتهای ارتباطی مدیران(همدلی، مثبت گرایی، تساوی) بر رضایت شغلی کارکنان
جدول ۲-۳ تفاوت های رهبری تحول آفرین و تبادلی( باس،۲۰۰۳: ۵۸)
رهبری تحول آفرین
رهبری تبادلی
با اهداف ، ارزش ، اخلاقیات و عواطف سرکاردارد.
باقدرت ، موقعیت ، سیاست و جاه طلبی
سروکاردارد .
گرایش به اهداف دارد ( بدون به مخاطره انداختن
اصول و ارزش های انسانها )
گرایش به جهت گیری های کوتاه مدت و
اطلاعات سخت دارد .
اجرا و پیروی از انتظارات نقش به وسیله سعی
درانجام موثرکارها در سیستم فعلی
طراحی و طراحی مجدد شغل جهت معنی دار کردن
و چالشی کردن آن
هماهنگ کردن ساختارها و سیستم ها برای تقویت
ارزش ها و اهداف
حمایت از ساختارها و سیستم هایی که رده های
پایین را تقویت کرده و تضمین منابع کوتاه مدت
پرجاذبه بودن
پاداش های اقتضایی
استفاده از قدرت و نفوذ
راهمایی پیروان بوسیله تبیین الزامات ، نقش و کار (
رابنیز)
نقش الهام بخش و ارائه ایده و نظر
مبادله پاداش در برابر عملکرد
توانایی الهام بخش
استفاده از مدیریت بر مبنای استثنا
توجه به تفاوت فردی و اقدام به هدایت و سرپرستی
و راهنمایی آنها
واگذاری مسئولیت ها و اجتناب از اتخاذ تصمیم
(هرسی و لانچارد )
علاقه مندی به توسعه ارزشها ، اعتقادات و مفاهیم
مشترک و متعهد به اهداف مشترک
تاکید برعوامل مثل کنترل و ثبات برنامه ها
موجب افزایش سطح عملکرد کل سازمان می
گردند.
کارکرد این رهبران بیشتر مبتنی بر مبادله هزینه –
سود بین رهبر و نظارت برکارکنان است
تئوری رهبری تبادلی
تاکید براهمیت رابطه میان رهبر و پیروان داشته و برمزایای دوجانبه که از طریق یک قرار دارد ایجاد
شده تمرکز کرده و براساس این قراردادها رهبر
برخی از چیزها مانند پاداش به آنها اعطا می کند.
تئوری رهبری تحول آفرین
تاکید بر تغییر و نقش رهبر در تجسم و به کارگیری
تحول در عملکرد سازمانی دارد.
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1399-01-30] [ 10:55:00 ب.ظ ]
|