سیستم اطلاعات مدیریت (MIS)
۲-۱-۳)  دانش

دانش شامل داده و اطلاعاتی است که سازماندهی و پردازش شده اندو بیانگر درک، تجارب، یادگیری و تخصص و مهارت به منظور بکارگیری آن در مسائل و فعالیتهای جاری سازمان است. البته در زمینه فناوری اطلاعات، دانش چیزی جدا از داده و اطلاعات است. به عبارتی دانش شامل عناصر تجربی و بازتابی[۱] است که آن را از اطلاعات متمایز می سازد. داشتن دانش دلالت بر بکارگیری آن برای حل مسئله است در حالیکه داشتن اطلاعات لزوماً چنین مضمونی را نمی رساند توربان[۲](۲۰۰۲).

به عبارتی دیگر، دانش ظرفیت استفاده و بکارگیری اطلاعات است. تحصیلات و تجربه ای که مدیر دارا می باشد او را قادر می سازد تا از اطلاعاتی که دریافت می نماید، بهره گیری موثر نماید. دانش بدین معنی است که مدیران می توانند اطلاعات را تفسیر کرده و در تصمیم گیری خود بکار گیرند علی احمدی و عراقی( ۱۳۸۴) در تعریفی دیگر چنین آمده است که:

دانش، مخلوط سیالی از تجربیات، ارزشها، اطلاعات موجود و نگرش های کارشناسی نظام یافته است که چارچوبی برای ارزشیابی و بهره گیری از تجربیات و اطلاعات جدید بدست می دهد. دانش، در ذهن دانشور به وجود آمده و بکار می رود. دانش در سازمانها نه تنها در مدارک و ذخایر پردازش، بلکه در رویه های کاری، فرآیندهای سازمانی، اعمال و هنجارها مجسم می شود. دانش با گذشت زمان از راه تجربیات کسب شده از دوره های آموزشی، مطالعه کتابها و آموزش غیر رسمی گسترش می یابد. تجربیات، به کارها و رویدادهای گذشته باز می گردند. بنابراین مجرب به کسانی اطلاق می شود که در زمینه ای خاص از دانش عمیق برخوردارند و با تمرین و تجربه آموخته اند و در مقاطعی خاص به دلیل بروز شرایطی خاص، در عمل آزموده و آبدیده شده اند. دانش برخلاف داده و اطلاعات شامل قضاوت نیز می شود. دانش، تنها با اتکا به مطالبی که در حال حاضر می داند، درباره اطلاعات و شرایط جدید داوری و تصمیم گیری می کند. همچنین در برخورد با اطلاعات و موقعیتهای جدید، خود را پالایش و تصحیح می کند. دانش را می توان به نظامهای زنده طبیعی تشبیه کرد که ضمن تعامل با محیط رشد کرده و بهبود می یابند داونپورت[۳](۱۹۹۸).

۲-۱-۴) تکنولوژی

برای تکنولوژی تعاریف گوناگونی ارائه شده است که اگرچه هریک در قالب عبارات مختلف بیان شده اند ولی همه آنها دارای وجوه مشترک هستند.

دائره المعارف علم و تکنولوژی مک گروهیل تکنولوژی را «دانش و عمل سیستماتیک (نظام یافته)، عموماً در فراگردهای صنعتی، اما قابل تعمیم به هر فعالیت دیگر می داند.»

فرهنگ لاروس تکنولوژی را «مطالعه ابزارها، شیوه و روش های مورد استفاده در حوزه های گوناگون صنعت» تعریف کرده است.

دائره المعارف آمریکا نیکاتکنولوژی را چنین توصیف می کند، «تکنولوژی به شیوه های ساختن اشیاء و انجام کار اطلاق می شود.» اسکاپ (ESCAP) تکنولوژی را، متشکل از چهار جزء سخت افزار (Hardware)، نرم افزار (Software)، نیروی انسانی (Humanware) و مدیریت (Orgaware) دانسته که در ارتباط متقابل با یکدیگر بوده و در یک فضای ملی تکنولوژیکی عمل می کنند. تکنولوژی هم می تواند حاصل ایده های جدید باشد (نوآوری انتقال یافته) و هم از طریق توانائیهای بومی حاصل گردد. در هر چهار عنصر اساسی، تکنولوژی را می توان به صورت زیر نشان داد:

۱) تکنولوژی که در اشیاء متبلور است و به آن (فن افزار) گویند.

۲) تکنولوژی که در افراد متبلور است و به آن (انسان افزار) گویند.

۳) تکنولوژی که در مدارک متبلور است و به آن (اطلاعات افزار) گویند.

۴) تکنولوژی که در نهادها متبلور است و به آن (سازمان افزار) گویند. به طور خلاصه، تکنولوژی، دانش علمی، مهندسی و مدیریتی است که طرح، تولید و اشاعه کالا یا خدمات را ممکن می سازد مهدوی(۱۳۷۹).

فناوری یعنی فنی نگری و علمی نگری به همه پدیده های جهان هستی، فناوری فرآیند و سیستمی است متشکل از یک مقدار ثابت مواد و انرژی همراه با کار فکری و جسمی انسان که بر پایه اصول علمی، کارایی و توان انسان و مهمتر از همه، بهره وری در تولید کالا و ارائه خدمات را، فزونی می بخشد کلاکی(۱۳۷۴).

تکنولوژی به دانش و تخصص چگونگی انجام کارها اشاره دارد و شامل نوآوریها، ابداعات، تکنیکها و حد گسترده ای از دانش و اطلاعات می شود. همانگونه که از تعاریف فوق مستفاد می گردد، فناوری اصطلاحی است قراردادی که دارای مضامین زیادی است و نویسندگان مختلف هریک این واژه را به گونه ای تعریف کرده و به آن از زاویه بخصوصی نگاه کرده اند. بعضی از آنها در تعاریف خود از فناوری بر ماشین آلات مورد استفاده تأکید کرده اند و برخی تأکیدشان بر دانش مورد استفاده بوده است. گروهی به تعامل انسان و ماشین توجه کرده و گروهی دیگر توجه خود را به مواد، به عنوان بخشی از فناوری معطوف داشته اند.

۲-۱-۵)  فناوری اطلاعات

در واقع بایستی کامپیوترها را به عنوان زیرساختار اصلی تحول و تبدیل IT درنظر گرفت. کامپیوترها در طی این تبدیل نقشی محوری ایفا کردند. این نقش هم شامل سازگاری و ترغیب دیدگاه های وسیع تر اطلاعاتی و هم نحوه تبدیل و مخابره آن در طول زمان و مکان می شد. از دهه ۱۹۵۰ کامپیوترها روش سنتی حسابداری و نگهداری سوابق را از طریق صنعت نوپای پردازش داده جایگزین نمودند. کامپیوتر به عنوان نخستین ابزار ارتباطات در طول زمان به صورت کانون تکنولوژی مدرن درآمد. غالب وظایف مربوط به اطلاعات به عنوان یک ابزار و یک منبع طبیعی، نشأت گرفته از کامپیوتر و تکنولوژی ارتباطی مبتنی بر کامپیوتر است. بنابراین تاریخ کامپیوتر و محاسبه محور تکنولوژی و دانش اطلاعات است. در ادامه به برخی تعاریف در این زمینه اشاره می شود:

اصطلاح فناوری اطلاعات برای توصیف فناوریهایی به کار می رود که مارا در ضبط، پردازش،بازاریابی و انتقال اطلاعات از طریق فکس، میکروگرافها و سایر ابزارهای ارتباط از راه دور یاری داده ، همچنین فناوریهای قدیمی تر بایگانی اسناد، ماشینهای محاسباتی مکانیکی، چاپ و حکاکی را در برمی گیردتوربان[۴](۱۹۹۶). فناوری اطلاعات قبل از اینکه یک سیستم سخت افزاری و مجموعه ای از الگوها باشد یک نظام فکری و فرهنگی است و می توان آن را فرهنگ تولید اطلاعات نامید. بدون ایجاد فرهنگ اطلاعات، نظام فناوری نمی تواند دوام داشته باشد. بنابراین آنچه در فناوری اطلاعات مهم است، تفکر اطلاعات گرا است. فناوری اطلاعات از اتصال و ترکیب مجموعه ای از فکرهای مفید تولید شده و شکل می گیرد و رایانه و ابررایانه ها و سیم و کابل و ابزارهایی از این قبیل نیست. در فناوری اطلاعات، فکر انسانهای خردمند است که تولید اطلاعات می کند محمدنژاد(۱۳۷۸). تکنولوژی اطلاعات نوعی تکنولوژی است که به انسان کمک می کند تا اطلاعات را دسته بندی کند و از آن استفاده نماید. هدف از تکنولوژی اطلاعات طراحی سیستمی است (شامل نرم افزار و سخت افزار) که با توانایی های انسان مطابقت داشته باشد و تأمین کننده نیازهای اطلاعاتی وی باشد رضایی(۱۳۷۲). بنابراین فناوری اطلاعات مشتمل بر عناوینی چون رایانه، وسایل ارتباطی از راه دور و سایر وسایل ارتباطی و الکترونیکی است  که همگی به کسب، پردازش، ذخیره سازی و انتشار اطلاعات در سطح سازمان اعم از اطلاعات شفاهی، تصویری، متنی و عددی کمک می کند.

سیستم های اطلاعات مدیریت (MIS[5]) سیستمی است یکپارچه و کاربر- ماشین که اطلاعاتی را جهت حمایت از وظایف تصمیم گیری و مدیریت عملیات در سازمان فراهم می آورد صرافی زاده(۱۳۸۳). چنین سیستم هایی سازمان را قادر می سازد تا اطلاعات لازم را در زمانهایی خاص دریافت و پردازش نمایند. این اندیشه باعث تکوین پارادایم فناوری اطلاعات شد اما بهتر است ابتدا مرز میان این دو اصطلاح مشخص شود.  دو دیدگاه عمده ای که به بررسی این ارتباط پرداخته اند مرزی خاص را بین دو مفهوم درنظر می گیرند. در نگاه محدود، فناوری اطلاعات دلالت بر بخش فناوری سیستم های اطلاعات دارد که شامل سخت افزار، نرم افزار، پایگاه داده، شبکه ها و دیگر تجهیزات مورد استفاده در سیستم هاست. بنابراین از این دیدگاه فناوری اطلاعات جزئی از سیستم اطلاعات است. در نگاه وسیع تر فناوری اطلاعات تشریح کننده سیستم های اطلاعاتی، کاربران و مدیریت سازمان است. رابطه بین فناوری اطلاعات، سیستم های اطلاعاتی و اطلاعات را می توان به صورت زیر نشان داد:

شکل ۲-۱) رابطه I[6] , IT[7] , MIS

 

امکان پذیر می کند

پشتیبانی می کند از

 

صرافی زاده(۱۳۸۳)

 

 

۲-۱-۶) انواع سیستم های اطلاعاتی

یکی از روش های طبقه بندی سیستم های اطلاعاتی براساس نوع حمایتی است که این سیستم ها صرفنظر از حوزه کارکردی، فراهم می آورند. بر این اساس انواع مهم سیستم ها عبارتند از:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...