مستندات قرآنی مالکیت دولتی بر انفال و معادن
۳-۳- مستندات قرآنی مالکیت دولتی بر انفال و معادن
 

الف) آیه‌ی نخست سوره‌ی مبارکه‌ی انفال:

« یَسئُلُونَکَ عَنِ الَنفالُ قُلِ ألانفالُ لِلِّه و الرَّسُولِ فَاَّتَقّوا الله وَاَصلِحُوا ذاتَ بشیِنکُم وَاَطیعُوا الله وَرَسُولَهُ إِن کُنتُم مؤُمِنین».

( ای رسول ما) چون از تو درباره حکم انفال سؤال کنند جواب ده که انفال مخصوص خدا و رسول اوست در این صورت شما مؤمنان باید پرهیزکاری پیشه کنید و باید به جلب رضایت و مسالمت و اتحاد بین خودتان بپردازید و باید که خدا و رسولش را اطاعت کنید اگر مؤمن واقعی هستید.

 

استدراک مفاهیم

« یَسئُلُونَکَ عَنِ الَنفالُ» «انفال در لغت جمع نقل به معنی زیاده از حد مثل نماز نافله که زائد بر مقدار فریضه را گویند،‌ وانفال در اصطلاح حقوقی اسلام،‌ به غنائم جنگی اطلاق شده و نیز بر هر مالی‌که مالک خصوصی نداشته باشد مثل جنگل، دریا، بیابان‌ها،‌ کوه‌ها». (مکارم،‌‌ ۱۳۵۶ ﻫ.ش،‌   ص ۸۱)

 جزییات بیشتر درباره این پایان نامه ها :(فایل کامل موجود است)

پایان نامه ارشد رشته فقه و مبانی حقوق اسلامی : بررسی تطبیقی احکام معدن از نظر فقه اسلامی و حقوق ایران 

 
«به تصریح آیه‌ی شریفه،‌ انفال در مالکیت امام یا ولی امر امت اسلامی قرار دارد و علت اینکه به غنائم جنگی نیز انفال می‌گویند آن است که در اسلام هدف اصلی جنگ،‌‌ کسب قلمرو و ثروت نیست بلکه هدف اصلی جنگ،‌‌ ریشه کن کردن دشمن مهاجم و تبلیغ مکتب الهی است و طبعاً غنائمی که در جریان شکست و یا فرار دشمن نصیب جنگجویان می‌شود ر‌ها‌‌وردی ‌‌مازاد بر هدف اصلی جنگ و نیز منابع طبیعی امکانات بالقوه و نعمت هایی است مازاد بر مقدار آباد شده و در حال استفاده انسان‌ها،‌  لذا مجموعه آنها انفال نامگذاری شده است». (سعیدی،‌‌ ۱۳۷۹ ﻫ.ش،‌  ص ۳۷۹)

« قُلِ ألانفالُ لِلِّه و الرَّسُول»،‌  «لام در لله لام مالکیت است و تعلق انفال به خداوند بیان مالکیت طبیعی و حقیقی ذات احدی است بر تمام چیزها و مالکیت پیامبر نیز در طول مالکیت الهی است و سیطره رُل بر اموال به معنی سیطره احکام الهی بر آ«هاست. به همین جهت پس از بیان مالکیت الله بلافاصله و عیناً مالکیت رسول الهی مورد تصریح وحی قرار گرفته است و پیامبر در جایگاه خلیفه اللهی زمین هم تجلی بخش صفات الهی است و هم ابلاغ کننده و مجری‌احکام الهی برای همه‌ی بشریت است و به دلیل انتخاب مستقیم از سوی خداوند و قرار گرفتن در جایگاه ابلاغ وحی و اجرهای  شریعت،‌  اجازه حکومت و سیطره بر ملک الهی دارند و سلطه او آئینه و وسیله تحقق سلطه احکام الهی بر زمین است. بنابراین مالکیت پیامبر،‌  جریان مالکیت مالک حقیقی بر تمامی اشیاء است و به همین دلیل پیامبر و امام معصوم برای تصرف در اموال،‌  نیازمند سبب تملک نیستند. بلکه هم مالکیت حقیقی تسخیری (که کاشف صدق ادعهای  الهی بودن منشاء رسالت آنهاست) و هم مالکیت اعتباری تشریعی مجاز به تصرف در ملک الهی هستند».

 

 

 

 

«بنابراین انفال ملک حکومت اسلامی است و بخشیدن چهار پنجم غنائم جنگی توسط پیامبر(ص) به جنگجویان عطیه و تفضل و پاداش آن حضرت بوده است». (مکارم،‌  ۱۳۵۶ ﻫ.ش ص ۸۱)

«فَاَتَقُواللهَ وَاَصْلِحُوا ذاتَ بَیْنِکُم»:   پیام آشکار بخش سوم آیه آن است که پیامبر و امام به دلیل قرار گرفتن در جایگاه امامت،‌  یگانه مرجع و متولی شایسته برای توزیع انفال‌اند ومختار هستند تا در راستای‌‌تدبیر شئونات مسلمین و نیز تدبیر امور و مصالح سایر مخلوقات از جایگاه حکمرانی و تسلط بر اراده اجتماعی نسبت به آحاد افراد جامعه،‌  ایف‌ای نقش نمایند. و مثال تصرف پیامبر در امور مردم مثل تصرف مغز انسان در اعضای‌بدن خویش است یعنی تسلط تدبیری است و چنانچه معلوم است اعضای‌مختلف بدن در عین استقلال نقش،‌  از اراده و فرمان منشاء واحدی فرمانبری دارند و اطاعت ارادی مردمان از پیامبر مثل اطاعت فطری اعضهای  بدن از مغز است و در حقیقت در زمره اطاعت مقام ربانی خویش است. اطاعتی که ناشی از ولایت تکوینی و تشریعی مستمر الهی بر تمام هستی و تمام افراد بشر می‌باشد که مؤمنین از روی طوع و رغبت و کفار به قهر و غلبه تسلیم آن هستند.

اکنون و با توجه به تقریب فوق الذکر،‌  این نکته قابل فهم است که بهره‌وری مردم از انفال و اموالی که قابل تصرف آنهاست پس از انفال مالکیت از سوی مقام امامت،‌ ‌رسمیت می‌یابد و در سایه اذن عام و خاص و انطباق با احکام شریعت الهی که صادره از مقام نبوت است اعتبار یافته است و به همین دلیل افراد جامعه صرف‌نظر از کم و کیف نقش فردی که در جریان تحصیل غنائم جنگی داشته‌اند باید تسلیم نظر و تقسیمات پیامبر باشند و هیچ‌کس حق اعتراض به نحوه تقسیم پیامبر نداشته باشد و این تسلیم و قناعت نمودن به سهم دریافتی،‌  تقو‌ای الهی و ایمان حقیقی به پیامبر و مدبر الا‌مر دانستن پروردگار هستی است. اکنون ذکر این نکته لازم است که «عنوان مالکیت دولتی و حکومتی از اصطلاحات رایج زمان ماست و در حقیقت شخص پیامبر و امام پس از کسب عنوان امامت از چنین اختیاری برخوردار می‌شوند». ( سعیدی،‌  ۱۳۷۹،‌  ھش،‌  ص۳۷۹) و به همین دلیل حکومتی که تحت رهبری نواب عام حجت الهی و صاحب الامر باشد دار‌ای چنین جایگاهی هستند و باید دانست اصلاح ذات البین و ایجاد تفاهم و صمیمیت و زدودن کدورت‌ها و دشمنی‌ها یکی از مهمترین برنامه‌های  اسلامی است. و برای دستیابی به آن مجاز است حتی از امکانات بیت المال استفاده کند.

 

توضیح روایی

در تفسیر عیاشی ذیل همین آیه شریفه،‌  از امام محمد باقر (ع) به سند ابی بصیر‌ روایت گردیده که آن حضرت فرمودند:  «لَنا الانفالُ قلتُ ومَا الانفالُ قال:   مِنها المعادنُ» (عیاشی،‌  بی تا،‌  ص ۳۷۹) امام صادق (ع) در جواب سؤال ابی بصیر فرمودند:   انفال تحت مالکیت ما اهل بیت است ابی بصیر می‌پرسد انفال چیست؟ فرمودند و از انفال است کلیه معادن.

 

ب) سوره مبارکه اعراف آیه ۱۲۸

«إنَ الاَرضِ للهَ یُورثُها مَنْ عِبادِه وَ العاقِبَهُ لِلْمُتِقین».

قطعاً همه‌ی زمین در مالکیت الهی است و آنرا میراث بندگان برگزیده خویش قرار داده است و سرانجام مالکیت مطلق زمین به تقوا پیشگان واگذار می‌گردد.

 

استدراک مفاهیم:

«إِنَ اْلاَرْضَ للهِ» لام در این‌گونه آیات،‌‌ لام مالکیت برای بیان علیت و حقیقی بودن مالکیت الهی است. زیرا ز‌مین و ذخایر معدنی و همه موجودات عالم اولاً و با‌لذات متعلق به ایجاد‌کننده خود هستند و اضافه ایجادی‌که همان اضافه معلول به علت است بیانگر مالکیت تکوینی خداوند بر آنهاست و تسری مفهوم به غیر خداوند صرفاً در حوزه دریافت اذن و اجازه از منشأ اصلی امکان پذیر است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...