مفهوم سازی حمایت اجتماعی |
مفهوم سازی حمایت اجتماعی
شواهد تجربی مختلف نشان داده اند که حمایت اجتماعی یک مفهوم چندبعدی است (اُرلی[۱]، ۱۹۹۵؛ استریتر و فرانکلین[۲]، ۱۹۹۲). با وجود کثرت مطالعات انجام شده درباره موضوع حمایت اجتماعی و دستیابی به پیشرفت های قابل ملاحظه در این قلمرو، درباره تعریف مفهوم حمایت اجتماعی، اجماع نظر کمی وجود دارد (ونیمیلر، میتچل، ساتلیف و کلاین[۳]، ۱۹۹۳). بنابراین، در ادبیات پژوهش، مفهوم سازی های متفاوتی از مفهوم حمایت اجتماعی به چشم می خورد.
حمایت اجتماعی به کارکرد و کیفیت روابط اجتماعی مانند ادراک از دسترس پذیری به روابطکمک کننده و یاری رسان یا تجربه واقعی حمایت اجتماعی اشاره می کند. این تعریف دو وجه بااهمیت حمایت اجتماعی یعنی حمایت اجتماعی دریافت شده و حمایت اجتماعی ادراک شده که در طول دو دهه اخیر، حجم قابل ملاحظه ای از مطالعات را به خود اختصاص داده اند، شامل می شود. حمایت دریافت شده بیانگر رفتارهای یاری رسانی هستند که به طور طبیعی به وقوع می پیوندند و حمایت ادراک شده به باور فرد درباره برخورداری از رفتارهای کمک کننده در مواقع ضروری اشاره می کند. در تفکیک حمایت دریافت شده از حمایت ادراک شده توجه به این مهم ضروری است که در حمایت دریافت شده رفتارهای کمک کننده اتفاق افتاده اند اما در حمایت ادراک شده رفتارهای کمک کننده ممکن است به وقوع بپیوندند (نوریس و کانیاستی[۴]، ۱۹۹۶). شواهد تجربی مختلف نشان داده اند که ادراک از حمایت در مقایسه با حمایت دریافت شده واقعی در پیش بینی نتایج مربوط به سلامت موثرترند (بروئر، امسلی، کید، لاچنر و سیدات[۵]،۲۰۰۸).
در مطالعات مختلف، محققان حمایت اجتماعی را به طرق متفاوتی مورد توجه قرار داده اند (شوارزر، کنول و ریکمان[۶]، ۲۰۰۴). برای مثال، مفهوم حمایت اجتماعی به صور مختلف مانند منابع فراهم شده به وسیله دیگران، منبع مقابله ای و صفت شخصیتی مورد توجه محققان بوده است. در مطالعات مختلف، اشکال متعددی از حمایت اجتماعی مانند حمایت ابزاری (هدیه دادن)، حمایت اطلاعاتی (پند و اندرز دادن) و حمایت هیجانی (گوش کردن همدلانه) بررسی شده است (شوارزر و کنول، ۲۰۰۷).
پایان نامه بررسی اثر راهبردهایِ کنارآمدن با فشارِ روانی(بر اساسِ مدلِ لازاروس)
حمایت اجتماعی ادراک شده
در ادبیات حمایت اجتماعی تاکید شده است که استفاده از شبکه روابط بین فردی زمانی با ادراک از حمایت اجتماعی همراه است که کیفیت روابط بین فردی رضایت بخش ارزیابی شود (لی، کریتندن و یو[۷]، ۱۹۹۶؛ شاین[۸]، ۱۹۹۳). حمایت اجتماعی ادراک شده به ارزیابی های شناختی از در دسترس بودن و بسندگی حمایت از دیگران اجتماعی اشاره می کند (تویتس، ۱۹۹۵). کارکرد اصلی حمایت اجتماعی ادراک شده این است که ارزیابی ذهنی و انتظارات از حمایت به فرد کمک می کند تا باور کند که وی مورد احترام و مورد توجه است و عضوی از یک شبکه وظایف متقابل می باشد (تویتس، ۱۹۹۵).
شواهد تجربی مختلف بر نقش حساس الگوی اثرات ضربه گیرانه حمایت اجتماعی ادراک شده در برابر تجارب منفی ناشی از مواجهه با رخدادهای منفی و گرفتاری های مزمن تاکید کرده اند (تویتس، ۱۹۹۵؛ چنگ[۹]، ۱۹۹۷؛ چوی[۱۰]، ۱۹۹۷؛ شربورن[۱۱]، هایز و ولز[۱۲]، ۱۹۹۵).
انواع حمایت اجتماعی
گاتلیب[۱۳] (۱۹۷۸) برای مفهوم حمایت اجتماعی چهار بُعد متمایز قائل شد: رفتارهای هیجانی نگهدارنده، رفتارهای حل مسئله، اثرات فردی غیرمستقیم (اعتقاد راسخ فرد به دریافت کمک از طرف دیگران در مواقع ضروری) و عمل محیطی (دفاع اجتماعی از طرف دیگری). اسچافر[۱۴]، کاین[۱۵] و لازاروس (۱۹۸۱) نشان دادند که حمایت اجتماعی بر سه نوع است: حمایت هیجانی (دلبستگی، اطمینان آفرینی، و برخورداری از احساس اعتماد به دیگران)، حمایت اطلاعاتی (پند و اندرز یا بازخورد) و حمایت ملموس (کمک مستقیم و ارائه خدمات مادی). با این وجود، هوس[۱۶] (۱۹۸۱) متداول ترین سنخ شناسی را درباره حمایت اجتماعی ارائه کرد. هوس (۱۹۸۱) با هدف سازمان دهی تعاریف مطرح شده درباره حمایت اجتماعی، یک سوال اساسی را طرح کرد:« با توجه به مساله موجود، چه کسی، چه چیزی را به چه کسی ارائه می دهد». هوس (۱۹۸۱) با مرور تعاریف متنوع حمایت هیجانی در ادبیات پژوهش، چهار بُعد برای مفهوم حمایت اجتماعی پیشنهاد کرد: حمایت هیجانی که بیانگر ابراز عشق، مراقبت، احترام، همدردی و احساس تعلق به گروه می باشد، حمایت ارزیابی[۱۷] که بیانگر تایید، بازخورد و مقایسه اجتماعی است، حمایت اطلاعاتی[۱۸] که بیانگر تبادل افکار در مواجهه با دشواری های فعلی است و حمایت ابزاری که به اعمال و امکانات فراهم شده اشاره می کند. علاوه بر این، هوس (۱۹۸۱) تاکید کرد که حمایت هیجانی در بین انواع تجارب هیجانی، در مواجهه با عوامل استرس زا از اثرات ضربه گیرانه بیشتری برخوردار می باشد.
کارکردهای کلی حمایت اجتماعی
شواهد پژوهشی متعددی رابطه بین حمایت اجتماعی و طیف وسیعی از نتایج وابسته به آن را بررسی کرده اند. برای مثال نتایج برخی از مطالعات نشان داده اند که تجربه منابع حمایتی با تجربه سطوح پایین استرس، احساس بهزیستی و عزت نفس بالا رابطه نشان می دهد (دامونت و پُروست[۱۹]، ۱۹۹۹؛ یارچسکی، ماهان و یارچسکی[۲۰]، ۲۰۰۱). در مقابل، نتایج برخی از مطالعات نشان داده اند که فقدان منابع حمایتی با تجربه نتایج منفی همراه است (دمارای و مالکی[۲۱]، ۲۰۰۲؛ ریگبی[۲۲]، ۲۰۰۰).
در قلمرو مطالعاتی حمایت اجتماعی، جهت گیری های نظری متفاوتی رابطه بین حمایت اجتماعی و نتایج وابسته به آن را تبیین کرده اند. دو جهت گیری نظری کلی شامل الگوی اثرات اصلی و الگوی اثرات ضربه گیرانه می باشد. در الگوی اثرات اصلی فرض می شود که تجربه منابع حمایت کننده برای همه افراد با صرف نظر از شرایط زندگی آنها مفید می باشد (کوهن، گاتلیب و آندروود[۲۳]، ۲۰۰۰). با توجه به وجود هنجارها و کنترل های اجتماعی موجود در محیط، اعضای شبکه اجتماعی از طرف یکدیگر حمایت می شوند و به طور ذاتی رفتارهای مراقبتی سالم را فرا می گیرند.
الگوی ضربه گیرانه حمایت اجتماعی پیشنهاد می کند که حمایت اجتماعی فقط برای افرادی که در معرض رخدادهای منفی و استرس زای زندگی هستند، اثرات مفیدی به همراه دارد(کوهن، گوتلیب و آندروود[۲۴]، ۲۰۰۰). کوهن و ویلس[۲۵](۱۹۸۵). تحربه حمایت یا مستقیاً به صورت یک عامل ضربه گیرانه واقعی بین موقعیت ناخوشایند و آسیب روان شناختی ظاهر می شوند و یا از طریق اثرگذاری بر متغیرهای مداخله کننده مانند مقابله، در برابر اثرات موقعیت های منفی یا رخدادهای استرس زا عمل می کند.
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1399-01-30] [ 09:40:00 ب.ظ ]
|