موضع گیریهای نظری در خصوص کیفیت زندگی |
موضع گیریهای نظری در خصوص کیفیت زندگی
کیفیت زندگی و ناباروری
عوامل مختلفی در کیفیت زندگی افراد تاثیر میگذارند و ناباروری نیز از شرایط دشوار و ناتوان کننده است که مشکلات اجتماعی و بهداشتی مهمی ایجاد میکند (خایاتا[۱]، ریزک[۲]، حسن[۳]، غزل-اسود[۴] و اسد[۵]، ۲۰۰۳). یافتههای حاصل از یک مطالعه نشان داد که شیوع مشکلات روانی و بخصوص اختلال اضطرابی منتشر در زوجهای نابارور و به خصوص در زنان قابل توجه میباشد و بطور بارزی کیفیت زندگی آنها را تحت تاثیر قرار میدهد. این مساله جزء مهمی از مشکلات بزرگی است که زوجهای نابارور با آن رو به رو هستند (اوپکونگ[۶] و اورجی[۷]، ۲۰۰۶). همچنین مونگا[۸] و همکاران (۲۰۰۴) در پژوهشی چنین به دست آوردند که ناباروری بر کیفیت زندگی، سازگاری زناشویی و کارکرد جنسی زنان تاثیری منفی میگذارد (به نقل از ابولقاسمی و همکاران، ۱۳۸۷).
درمانهای ناباروری تاثیرات مخرب جسمی، اقتصادی، روحی- روانی و عاطفی (سویکل و همکاران، ۲۰۰۴)، کاهش شدید اعتماد به نفس، تصویر ذهنی از خود، اختلال در هویت مردانگی و زنانگی، بر زنان و همسرانشان بر جا میگذارد (اشنایدر[۹]، الیوت[۱۰]، لوبیوندوود[۱۱]، بنلاند[۱۲] و هابر[۱۳]، ۲۰۰۴). لذا ناباروری یک مشکل جدی پزشکی و موثر بر کیفیت زندگی میباشد (لودرمیلک[۱۴] و پرری[۱۵]، ۲۰۰۴).
ابی[۱۶]، اندروز[۱۷] و هالمن[۱۸] (۱۹۹۲) معتقدند که ناباروری منجر به کاهش عزت نفس و کنترل درونی و افزایش تعارضات بین فردی در زوجین نابارور میشود و هم چنین استرس ناشی از ناباروری اثرات مخرب روی کیفیت زندگی دارد و این تاثیر منفی در زنان بیشتر از مردان است.
کیفیت زندگی
کلمه کیفیت از لغت لاتین به معنی چیزی و چه (Qual) استخراج شده است. نخستین تلاش برای کیفیت زندگی در سال ۱۹۴۸ توسط سازمان بهداشت جهانی صورت گرفت که سلامتی را نه فقط فقدان بیماری، بلکه وجود سلامتی و رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی دانست (آزاد، ۱۳۸۸).
کیفیت زندگی مفهومی است بسیار انتزاعی که نمیتوان برای آن تعریف جامعی ارائه داد و بطور کلی تعریف مفهومی آن چندان ساده نیست ولی بر حسب نیاز میتوان برای آن تعاریف عملیاتی ارائه کرد (نیلفروشان و همکاران، ۱۳۸۵). با این حال دونالد کیفیت زندگی را اصطلاحی توصیفی عنوان میکند که به سلامت و ارتقاء عاطفی، اجتماعی و جسمی افراد و توانایی آنها برای انجام وظایف روزمره اشاره دارد (دونالد[۱۹]، ۲۰۰۱). کیفیت زندگی، مجموعه ای از رفاه جسمانی، روانی و اجتماعی است که توسط شخص یا گروه اشخاص درک میشود. مانند شادی، رضایت و افتخار، به نحوی که بهترین مفهوم آن احساس خشنودی است که به هر علتی فرد از زندگی خود دارد (پارک، ۲۰۱۱).
کیفیت زندگی از بنیادیترین مفاهیم مطرح در روانشناسی مثبتنگر است (اسکالاک[۲۰] و همکاران، ۲۰۰۲). سازمان بهداشت جهانی در سال ۲۰۰۰ این مفهوم را به این صورت تعریف کرده است: کیفیت زندگی درک افراد از موقعیت خود در زندگی از نظر فرهنگ، سیستم ارزشی که در آن زندگی میکنند، اهداف، انتظارات، استانداردها و اولویتهایشان است؛ پس، کاملاً فردی است و برای دیگران قابل مشاهده نیست و بر درک افراد از جنبههای مختلف زندگیشان استوار است. کیفیت زندگی درجهی احساس اشخاص از تواناییهایشان در مورد کارکردهای جسمی، عاطفی و اجتماعی است (به نقل از نادری و همکاران، ۱۳۹۰).
کیفیت زندگی مفاهیم عمده ای را که موجب رضایت کلی از زندگی میشود در بر میگیرد. این مفاهیم شامل سلامتی، مسکن مناسب، اشتغال، امنیت شخصی و خانوادگی، آموزش و اوقات فراغت میباشد (به نقل از جواهری و همکاران، ۱۳۸۹).
برخی از محققان کیفیت زندگی را با رویکرد عینی تعریف کرده اند و موارد آشکار و مرتبط با معیارهای زندگی از جمله سلامت جسمانی، شرایط شخصی (ثروت، شرایط زندگی و…)، ارتباطات اجتماعی، اقدامات شغلی یا دیگر عوامل اجتماعی و اقتصادی را با کیفیت زندگی معادل دانستهاند. در مقابل این رویکرد، رویکرد ذهنی وجود دارد که کیفیت زندگی را مترادف با شادی یا رضایت فرد درنظر میگیرد و بر عوامل شناختی در ارزیابی کیفیت زندگی تاکید دارد (لیو[۲۱]، ۲۰۰۶).
بین دو رویکرد عینی و ذهنی، رویکرد جدیدی به نام رویکرد کل نگر وجود دارد که نظریهپردازان آن معتقد هستند کیفیت زندگی همانند خود زندگی، مفهومی پیچیده و چند بعدی است و در بررسی آن هر دو مؤلفه عینی و ذهنی را در نظر میگیرند (مالکینا- پیخ [۲۲]و پیخ[۲۳]، ۲۰۰۸). در حال حاضر کیفیت زندگی یکی از نگرانیهای عمده سیاستمداران و متخصصان علم پیشگیری است و به عنوان شاخصی برای اندازهگیری وضعیت سلامت در تحقیقات شناخته شده و به کار میرود. به دلیل اهمیتی که مفهوم کیفیت زندگی پیدا کرده است، سازمان جهانی بهداشت یکی از اهداف عمده خود را تا سال ۲۰۱۰ افزایش کیفیت زندگی ذکر میکند (گروه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت، ۱۹۹۴).
کیفیت زندگی به تامین سلامتی و شادکامی در افراد و بهره مندی آنها از یک زندگی سالم کمک میکند.کیفیت زندگی، مفهومی است که در سه دهه گذشته تلاشهای زیادی برای تعریف و اندازهگیری عینی آن انجام شده است (هاگرتی[۲۴] و همکاران، ۲۰۰۱). اما با وجود پژوهشهای گستردهای که در زمینه کیفیت زندگی انجام شده است اما هنوز تعریف واحد و مورد توافق همگان درباره کیفیت زندگی ارائه نشده است.
جدول ۲-۱: قسمتی از الگوی سیستمی کیفیت زندگی
درون داد
واسطه
برون داد
شخصیت
ازدواج و کودک
خانواده و دوستان
خدمات آموزشی
سطوح آموزش
بهزیستی عاطفی
سرمایه
مصرف
بهزیستی مادی
خدمات بهداشتی
سلامت شخص
سلامتی
آزادی
انتخاب شغل
کار و بهره وری
جدول ۲-۱ الگوی سیستمی کیفیت زندگی بر اساس رویکرد هاگرتی (۲۰۰۱)، را نشان میدهد که در آن درون دادهای سیاستهای عمومی، با پیامدهای کیفیت زندگی ربط پیدا میکند. در این الگو، کیفیت زندگی در سطح کلان تر و به صورت نظام دار بررسی شده و دارای پنج شاخه شامل روابط خانواده و دوستان، بهزیستی عاطفی و مادی، سلامت جسمی و کار و بهرهوری است. این قواعد بازی خانوادگی و سیاست عمومی (واسطه) است که، کیفیت زندگی (برون داد) را تعریف و حفظ میکند نه درون دادهای فردی (به نقل از صافی و همکاران، ۱۳۹۰).
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه:
(فایل کامل موجود است)
پایان نامه اثربخشی آموزش گروهی مدیریت استرس بر کاهش استرس، افکار خودآیند منفی
کیفیت زندگی در سطح فردی به جهان بینی فرد و نگاه او به زندگی بستگی دارد. همهی بحث کیفیت زندگی سرانجام به فرد بر میگردد، این فرد است که باید احساس کند همهی تلاشهایی که در سطح جهانی و ملی و محلی صورت میگیرد، زندگی او را بهبود میبخشد (خوارزمی، ۱۳۸۲).
ویژگیهای کیفیت زندگی
این ویژگیها عبارتند از: چند بعدی بودن، ذهنی بودن و پویا بودن.
چند بعدی بودن : متخصصان معتقدند کیفیت زندگی موضوعی چند بعدی است و توافق دارند که مفهوم کیفیت زندگی همواره ۴ بعد جسمی، روانی، اجتماعی و روحی را در بر میگیرد.
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1399-01-30] [ 09:43:00 ب.ظ ]
|