گردشگری روستایی، راهبرد توسعهی روستایی
گردشگری روستایی راه حل کلی برای همهی دردها و مسائل و مشکلات نواحی روستایی نیست، اما یکی از شیوههایی است که ممکن است آثار اقتصادی مهم داشته باشد و به نوعی میتواند به کند شدن روند تخلیه سکونتگاه های روستایی و کاهش مهاجرت جمعیت روستایی کمک کند. رشد گردشگری به عنوان راهبردی برای توسعه روستایی نسبتاً تفکر جدیدی است که سیاستگذاران محل در جوامع روستایی به اهمیت این راهبرد پی بردهاند؛ اما تجربه کافی برای اجرای آن ندارند. دیدگاه دیگری با این پیش زمینه فکری وجود دارد که گردشگری راه حل و علاج قطعی اقتصادی برای توسعه نواحی روستایی است. دیدگاه محتاطانه تری گردشگری را به عنوان فرآیند برنامه ریزی یکپارچه که فرصتهایی را برای کاهش مضرات و افزایش منافع توسعه معرفی میکند. در یک نگرش دیگر، گردشگری روستایی به عنوان موتور محرکه توسعه روستایی معرفی شده و دلایلی به شرح زیر نیز برای آن ارائه شده است (Gerf, 1993:23):
الف- همانند هر فعالیت صادراتی که سازماندهی شده و توسعه یافته، گردشگری نیز منبع شغل و درآمد به حساب میآید.
ب- گردشگری روستایی بر خلاف سایر کالاها، خدمات و فرآورده های کشاورزی مانند غذا، تولیدات فعالیت ماهیگیری، پوشاک و نساجی، ساختمان سازی و کارهای عمومی و غیره همانند مولدی برای تعداد زیادی از فعالیتهای اقتصادی عمل میکند.
ج- گردشگری روستایی، نواحی روستایی یا پدیده های طبیعی را که هیچ گونه ارزش اسنادی ندارند مورد بهره برداری قرار میدهد و با استخراج منابع یا صنایعی مانند نفت و معدن برابری میکند.
د- گردشگری روستایی تقاضا برای صنایع دستی، هنرهای سنتی و فعالیتهایی را که نیاز به نیروی کار بیشتری دارند بالا میبرد.
ضمن اینکه در گردشگری روستایی از منابع روستایی (مانند فرهنگ و سنن اجتماعی، ساختمانهای تاریخی، غارها، شرایط آب و هوایی که برای سایر فعالیتهای اقتصادی قابلیت بهره برداری ندارند) استفاده شده، گردشگری حتی در سکونتگاه های روستایی که فاقد زمینهای زراعیاند و در نواحی کوهستانی قرارگرفتهاند با بهره برداری از منابع فرهنگی و طبیعی میتواند به توسعه روستایی کمک نماید.
۱-۲- پیشینه تاریخی گردشگری روستایی
گردشگری پدیده ای است کهن که از دیر زمان در جوامع انسانی وجود داشته است و به تدریج در طی مراحل تاریخی مختلف به موضوعی فنی، اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیکی (زیست محیطی) تبدیل شده است (رضوانی، ۱۳۷۴، ص ۲۷). بنابراین واژه گردشگری به قدمت تمدن است ولی بررسی تاریخچه مزبور گویای این است که گردشگری همیشه با تجربه ای خوشایند همراه نبوده است. مردم متعلق به تمدنهای ما قبل تاریخ (عهد باستان) با این انگیزه مسافرت میکردند که بتوانند غذا به دست بیاورند، از خطر دوری جویند یا به مناطقی که دارای آب و هوای مساعدتری است نقل مکان کنند. با افزایش مهارت و کسب فنون، نیاز انسان به زندگی بدوی و خانه به دوشی کاهش یافت و در دوره های بعد انسان با انگیزه تجارب و تبادل کالا و خدمات مسافرت میکرد که این امر باعث شد امپراطوری ها در قاره های آسیا و آفریقا و همین طور خاورمیانه رشد کنند و ساختار زیربنایی ایجاب میکرد که جاده سازی و راه های آبی برای ساده تر شدن مسافرت فراهم گردد (فرجی، ۱۳۸۱، ص ۳۴).
با توجه به مطالب فوق، برای گردشگری روستایی نیز نمیتوان نقطه آغازینی را بیان نمود چرا که شروع بازدید از جوامع روستایی توسط شهروندان سایر مناطق چندان مشخص نیست و میتوان حدس زد که از زمان شکل گیری شهرها و گسترش تمدنهای بشری، انسان به دلیل روابط اقتصادی و اجتماعی به انگیزه های مختلف همواره در طول تاریخ، جهانگردی و گردشگری را تجربه کرده است (شریف زاده، مراد نژاد، ۱۳۸۱، ص ۵۲). گردشگری روستایی یک پدیده بسیار قدیمی است؛ اما در عین حال گردشگری روستایی به عنوان یک فعالیت تفریحی- اجتماعی در نیمه دوم قرن هجدهم در انگلستان و مجموع اروپا ظاهر شد قبل از آن هم مناطق روستایی مورد استفاده فعالیتهای تفریحی قرارگرفته بود، اما شرکت در این فعالیتهای تفریحی محدود به اقشار برتر جامعه بود (منشی زاده، نصیری، ۱۳۸۱، ص ۵۰).
انقلاب صنعتی اگر چه باعث ایجاد مسائل و مشکلاتی برای جوامع شهری و روستایی شد ولی در کنار آن موجب گسترش راهها و جادهها و وسایل حمل و نقل و توسعه ارتباطات هم در سطح محلی، ملی و بینالمللی شد که این خود باعث افزایش مسافرتها و تفریحات به نقاط مختلف جهان از جمله مناطق روستایی گردید (قادری، ۱۳۸۲، ص ۱۱۴). در قرن نوزدهم گسترش خطوط راه آهن دسترسی به مناطق روستایی را برای افراد زیادی فراهم کرد و شروع توسعه صنعت گردشگری سبب گسترش گردشگری روستایی شد (منشی زاده، نصیری، ۱۳۸۱، ص ۵۲). شاید بیشترین تقاضای گردشگری روستایی از سال ۱۹۵۴ اتفاق افتاد که به طور کلی باعث رشد تقاضا در کلیه زمینه های گردشگری شد و به تبع آن تقاضای گردشگری روستایی نیز افزایش یافت.
به طور کلی مهمترین عامل موثر در زمینه توسعه گردشگری روستایی، افزایش سریع مالکیت خودرو بود (قادری، ۱۳۸۲، ص ۱۱۶). امروزه در بسیاری از کشورهای جهان گردشگری روستایی توجه تعداد زیادی از گردشگران را به خود جلب کرده است و به عنوان یکی از مردمیترین اشکال گردشگری به شمار میآید چنان که بر اساس گزارش سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) در ایالات متحده آمریکا در سال ۱۹۹۳ بیشتر از ۷۰ درصد جمعیت این کشور از نوع تفریحات روستایی برخوردار گردیدهاند و در بیشتر کشورهای صنعتی جهان نیز چنین وضعیتی وجود دارد. بر اساس بررسیهای شبکه تفریحی روستا (CRN) در انگلستان تعداد افرادی که به طور روزانه در سال ۱۹۹۳ از مناطق روستایی بازدید کرده بودند بیش از ۹۰۰ میلیون نفر بالغ گردیده است (منشی زاده، نصیری، ۱۳۸۱، ص ۱).
ایران یکی از ده کانون شکل گیری تمدن بشری در جهان بوده است و نخستین آثار مدنیت که در این سرزمین کشف شده، به هزاره پنجم پیش از میلاد مسیح تعلق دارد (محلاتی، ۱۳۸۰، ص ۲۷۰). این کشور به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص و وجود فرهنگ و آداب و رسوم، آثار تاریخی، هنری و میراث فرهنگی خود به طور قطع برای جهانگردان و گردشگران عهد قدیم بهترین مقصد محسوب میشده است (رضوانی، ۱۳۷۹). با این وجود در مورد مسافرت به نواحی روستایی در زمان ایران باستان تحقیقات و مطالعات بسیار اندک است و اطلاع دقیقی در دست نیست، ولی با توجه به آداب و رسوم ایرانیان و وجود اکثریت جمعیت در مناطق روستایی میتوان گفت که گردشگری روستایی نیز دارای جایگاه خاص خود بوده است، در حقیقت گردشگری روستایی در ایران از زمان شکل گیری تمدنهای بزرگ و شهرها شکل گرفته و گردشگران در این زمان به منظورهای خاصی مسافرت میکردهاند. قرن نوزدهم، قرنی متفاوت در تاریخ جهانگردی ایران شناخته میشود، سیاحان، دیپلماتها، بازرگانان، باستانشناسان، محققان و حتی افراد کنجکاو به ایران سفر میکردند تا صرفاً حس کنجکاوی خود را ارضا کنند. در قرن بیستم به طور پراکنده نیز اقداماتی در صنعت گردشگری و جهانگردی ایجاد شد که میتوان به راه اندازی سرویس کالسکه رانی در تهران- قزوین، رشت- انزلی و سایر شهرها اشاره کرد و مؤسسات مختلف خارجی تدریجاً مسافرخانه و مهمان خانههایی برای پذیرایی از اروپاییان و کسانی که به ایران مسافرت میکردند، به وجود آوردند.
به هر حال هر چند که در دوره مذکور، روند ورود گردشگران خارجی به ایران رو به تزاید گذاشته بود، ولیکن هیچ گاه به عنوان یک صنعت به شکل امروزی که دارای تشکیلات منظم و قوانین و مقررات ویژه ای باشد و درآمد زایی نماید، مورد توجه نبوده است. صنعت گردشگری در ایران از نیم قرن پیش به این طرف به منظور شناساندن مفاخر ایران و تمدن این سرزمین باستانی رسماً شکل گرفت و برای اولین بار از سال ۱۳۱۴ اداره ای در وزارت کشور به نام اداره امور جهانگردی تاسیس شد که فعالیت آن محدود به چاپ نشریات و کتابچه های راهنمای گردشگری ایران بود. بعد از شهریور ۱۳۲۰، اداره مذکور جای خود را به «شورای عالی جهانگردی» داد که زیر نظر وزارت کشور بود و در نهایت در سال ۱۳۴۲ هیئت وزیران تاسیس «سازمان جذب سیاحان» را تصویب کرد و این سازمان رسماً کار خود را آغاز نمود (رضوانی، ۱۳۷۹، ص ۱۹۲). این سازمان که به ارائه طرحها و برنامه ریزیهای وسیع زیربنایی در امر گردشگری موفق شد، در سال ۱۳۵۳ جزو تشکیلات وزارت اطلاعات درآمد و تحت عنوان «وزارت اطلاعات و جهانگردی» متولی تنظیم امور ایرانگردی و جهانگردی شد (محلاتی، ۱۳۸۰، ص ۲۸۰). از آن به بعد اداره ایرانگردی و جهانگردی به وسیله چهار شرکت سهامی با عناوین «شرکت سهامی گشتهای ایران»، «شرکت سهامی خانه های ایران»، «شرکت سهامی سازمان مراکز جهانگردی برای ورزشهای زمستانی» و «شرکت تأسیسات جهانگردی ایران» با نظارت وزارت اطلاعات و ایرانگردی اداره شد. پس از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۸۵ به منظور جلوگیری از تداخل وظایف و هماهنگ نمودن فعالیتها و مسایل مربوط به جهانگردی، این چهار شرکت در یکدیگر ادغام گردیدند و «سازمان مراکز ایرانگردی و جهانگردی» با بافت و خط مشیهای جدید و اهدافی متمایز از گذشته تشکیل و شروع به کار نمود. این سازمان اداره و بهره برداری از واحدهای اقامتی به شکل مهمان خانه، مهمان سرا، اردوگاه، کلبه، چادر، غذا سرا، چای خانه، پیست اسکی تأسیسات کنار دریا، آبهای معدنی، مراکز ورزشی زمستانی و هر نوع محل مناسب دیگری برای ایرانگردی و جهانگردی را به عهده گرفت.
[شنبه 1399-01-30] [ 10:47:00 ب.ظ ]
|