تدوین برنامه ریززی استراتژیک مدل CMS |
تدوین برنامه ریززی استراتژیک مدل CMS
مدل CMS
مدل CMS مدلی بود که در گذشته از آن برای تدوین برنامهریزی استراتژیک شرکتها استفاده میشد. این مدل در حال حاضر به مدل HCMS(مدل مبنا) ارتقا و بهبود یافته است.
پیروی از این الگو مستلزم گذر از مراحل ۲۵ گانه عملیاتی است که عبارت است از :
۱- بررسی رسالت و فلسفه وجودی شرکت، رسالت یا فلسفه وجودی شرکت، قصد از بقاء سازمان را مشخص میکند که متعاقباً جهت استراتژی را تعیین میکند.
۲- شناخت اهداف و هدفگذاری، در این مرحله میبایست حرکت های قبلی در جهت حصول اهداف مقداری سازمان مشخص گردد. در صورت امکان اهداف مقداری رقبا و حرکتهای قبلی آنها نیز مشخص گردد. هدفگذاری در مدل CMS تابع عواملی چون اهداف گذشته، نیروهای محیطی، ارزشهای حاکم و عوامل و منابع داخلی بود.
۳- بررسی و تجزیه و تحلیل محیط خارجی، با آنالیز PEST که وضعیت شرکت نسبت به عوامل اقتصادی، سیاسی، قانونی، فرهنگی-اجتماعی، تکنولوژیکی-تامینکنندگان بررسی میگردد.
۴- آنالیز استراتژیک گروه، بوسیله آنالیز استراتژیک گروه میتوان موقعیت شرکت را در مقایسه با رقبا ارزیابی نمود.
۵- بررسی و تجزیه و تحلیل محیط درونی، برای بررسی عوامل درونی سازمان لازم است عوامل مختلفی چون مدیریتی، فنی، نیروی انسانی، بازار و … بررسی و اثرات آن بر شرکت تحلیل شود.
۶- استخراج نقاط قوت و ضعف سازمان، با نتایج مرحله قبل میتوان لیستی از نقاط قوت و ضعف سازمانی تهیه و استخراج کرد.
۷- شناسایی فرصت ها و تهدیدها، در این مرحله میبایست عوامل محیطی شرکت مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
۸ – آنالیز آسیبپذیری سازمان، با بهره گرفتن از نتایج گام ۸ کار این مرحله صورت میگیرد.
۹- تشکیل ماتریس ارزیابی IEFE، این ماتریس که با نتایج گامهای قبلی صورت میگیرد، باعث مشخص شدن استراتژی کلان شرکت میشود.
۱۰ – بررسی موقعیت استراتژی داخلی شرکت.
۱۱- بررسی موقعیت استراتژی خارجی شرکت.
۱۲- تشکیل دیاگرام SPACE.
۱۳- اندازهگیری و تحلیل شاخصه های بهرهوری.
۱۴-تعیین موقعیت شرکت در منحنی دوره عمر خود.
۱۵- تعیین موقعیت شرکت در دوره عمر پورت-فولیو.
۱۶- تدوین استراتژی و برنامههای عملی با بهره گرفتن از ماتریس ADL.
۱۷- تدوین استراتژی با بهره گرفتن از ماتریس SWOT.
۱۸- جمعآوری استراتژیهای اولیه حاصل از ماتریس ADL.
۱۹- تهیه جدول ETOP به منظور پیشبینی آینده عوامل محیط بیرونی.
۲۰- بررسی روند اثر روندهای محیطی بر استراتژیهای انتخاب شده.
۲۱- تهیه جدول SAP برای پیش بینی روند آتی عوامل درونی شرکت.
۲۲-سنجش استراتژیهای انتخاب شده با روند آتی عوامل درونی شرکت.
۲۳- اولویتبندی استراتژیها با بهره گرفتن از ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمّی(QSPM).
مدل برایسون
برایسون مدلهای برنامه ریزی استراتژیک را بررسی کرده و شرایط بکارگیری آنها را در بخشهای عمومی و غیرانتفاعی مورد تحلیل قرار میدهد و در نهایت خود رویکردی ارائه میدهد که در بخشهای عمومی و غیرانتفاعی قابل کاربرد باشد.
این مدل شامل یک فرایند پیوسته (مطابق با تعریف برنامه ریزی) و تکرارپذیر میباشد که پیش از اتخاذ هر تصمیمی آغاز شده و پس از اجرای آن تصمیم ادامه مییابد. در این جا این فرایند در قالب ده مرحله شرح داده میشود. از خصوصیات این فرایند این است که نتایج حاصل از هر مرحله میتواند در بازنگری یا تکمیل مراحل پیش از آن مورد استفاده قرار گیرند.
نمودار بعدی مراحل فرایند برنامه ریزی استراتژیک در قالب مدل برایسون را نمایش میدهد. همانطور که اشاره شد این مدل نتیجه بررسی خصوصیات مدلهای قبلی و رفع نقاط ضعف آنها برای کاربرد در سازمانهای عمومی و غیرانتفاعی میباشد. همانطور که ملاحظه میشود این مدل شامل یک فرایند پیوسته (مطابق با تعریف برنامه ریزی) و تکرارپذیر میباشد که پیش از اتخاذ هر تصمیمی آغاز شده و پس از اجرای آن تصمیم ادامه مییابد. در این جا این فرایند در قالب ده مرحله شرح داده میشود. از خصوصیات این فرایند این است که نتایج حاصل از هر مرحله میتواند در بازنگری یا تکمیل مراحل پیش از آن مورد استفاده قرار گیرند[۱]
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :(فایل کامل موجود است)
پایان نامه رشته مدیریت : بررسی و تدوین استراتژی مناسب بازاریابی برای شرکت بیمه توسعه
مراحل فرایند برنامه ریزی استراتژیک در مدل برایسون به شرح زیر میباشد:
(۱) توافق اولیه:
در این مرحله ضرورت برنامه ریزی استراتژیک برای سازمان مورد برنامه ریزی بررسی شده و آشنایی با این نوع برنامه ریزی حاصل میشود. سازمانها، واحدها، گروه ها یا افرادی که باید در برنامه ریزی درگیر شوند مشخص گردیده و توجیه میشوند. مراحلی که در برنامه ریزی باید انجام شوند شرح داده میشوند. روش انجام برنامه ریزی، زمانبندی انجام، آییننامههای مورد نیاز برای جلسات و نحوه گزارشدهی مشخص میگردند. منابع و امکانات لازم تعیین میگردند.
(۲) تعیین وظایف:
وظایف رسمی و غیررسمی سازمان «باید هایی» است که سازمان با آنها روبروست. در این مرحله هدف اینست که سازمان و افراد آن وظایفی را که از طرف مراجع ذیصلاح (دولت، مجلس و...) به آنها محول شده است شناسایی نمایند. شاید این هدف به ظاهر خیلی روشن باشد ولی این واقعیت در بیشتر سازمانها وجود دارد که بیشتر افراد اختیارات و وظایف سازمانی را که در آن مشغول بکارند نمیدانند و اساسنامه آن را حتی برای یکبار مطالعه نکردهاند. از طرف دیگر وظایف محول شده به سازمان عموماً کلی بوده و تمام فضایی را که سازمان میتواند در آن فعالیت کند تعریف نمیکند. بنابراین ضروری است که با مطالعه وظایف مکتوب و مصوب سازمان اولاً با آن وظایف آشنا شد (که از این طریق بعضی از اختیارات و ذینفعان سازمان نیز شناسایی میگردند)، ثانیاً مواردی را که در حیطه اختیارات سازمان قرار میگیرند اما تا بحال کشف نشدهاند، شناخت.
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1399-01-30] [ 10:25:00 ب.ظ ]
|