تقاضا برای کیفیت حسابرسی
۲-۲-۷-مباحث نظری و شواهد تجربی در باب کیفیت حسابرسی

در نمودار (۳-۲) طبقه بندی عملی پژوهش‌های تجربی ارائه شده است. اکثر مطالعات تجربی کیفیت حسابرسی، رابطه بین کیفیت حسابرسی و محرک‌های تقاضا نظیر راهبردهای ریسک صاحبکار را با تضاد نمایندگی، یا با محرک‌های عرضه نظیر حق‌الزحمه و راهبردهای مدیریت ریسک مؤسسه حسابرسی بررسی می‌نمایند.

 

 

 

حق‌الزحمه حسابرسی
راهبردهای مدیریت 

ریسک حسابرسی
تضادهای نمایندگی
راهبردهای ریسک 

صاحبکار
محرک‌های کیفیت حسابرسی
محرک‌های عرضه
محرک‌های تقاضا
کیفیت حسابرسی
محصولات کیفیت حسابرسی
صورت‌های مالی
کیفیت اطلاعات 

به چه میزان اطلاعات شرایط اقتصادی واقعی را منعکس می کند

 
اعتبار اطلاعات 

درجه اطمینان استفاده کننده نسبت به اطلاعات
حسن شهرت حسابرس: 

·       شایستگی درک شده

·       استقلال درک شده
مراقبت حرفه ای (توانایی نظارت) حسابرس: 

·       شایستگی درک شده

·       استقلال درک شده
 

 

 

 

نمودار (۲-۲) چارچوب و طبقات پژوهش کیفیت حسابرسی

 

نمودار (۳-۲) به نحوی نمودار (۲-۲) را بسط می‌دهد تا محرک‌های عرضه و تقاضا را در برگیرد. تاریخچه تحقیقات در زمینه حسابرسی را می‌توان به ۲ دسته اصلی تقسیم کرد. تحقیقاتی که از دیدگاه تقاضا کنندگان صورت گرفته است؛ و تحقیقاتی که از دیدگاه عرضه کنندگان به عمل آمده است.

تحقیقاتی که از دیدگاه متقاضیان خدمات حسابرسی صورت گرفته عمدتاً با عواملی سروکار دارند که بر استفاده کنندگان گزارشات حسابرسی از جمله سهامداران، مراجع قانونی، و اعتبار دهندگان و صاحب کاران تأثیر می‌گذارد. برعکس، تحقیقاتی که از دیدگاه عرضه کنندگان خدمات حسابرسی صورت گرفته عمدتاً با عواملی تاکید می‌کنند که بر توانایی‌های حسابرس در ارائه حسابرسی با کیفیت بالا تأثیر می‌گذارد. سایر مطالعات تجربی کیفیت حسابرسی، همبستگی بین دو عضو کیفیت حسابرسی (یعنی حسن شهرت حسابرس، و توانایی نظارت حسابرس) یا روابط بین اجزای کیفیت حسابرسی و محصولات آن (نظیر اعتبار اطلاعات و کیفیت اطلاعات) را بررسی می‌نمایند. بخش‌های فرعی که در ادامه تشریح می‌شوند به بررسی مباحث بنیادین روابط پیش بینی شده بین ویژگی‌های متنوع شناسایی شده در چارچوب کیفیت حسابرسی می‌پردازند.

 

۲-۲-۸-تقاضا برای کیفیت حسابرسی

تقاضا برای حسابرسی پیش از تدوین قوانین و مقررات وجود داشته است. برای مثال، بنستون[۱](۱۹۶۹) می‌گوید که ۸۲ درصد شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار نیویورک قبل از تدوین قوانین و مقررات اوراق بهادار در سال‌های ۱۹۳۳ و ۱۹۳۴ حسابرسی می‌شده‌اند. بنابراین، منطقی است تا صرف نظر از وجود قوانین و مقررات، درباره نقش اقتصادی حسابرسی، که باعث ایجاد تقاضا برای کیفیت حسابرسی شده است، بحث نماییم. فرضیه اصلی تحقیق در باب تقاضا برای کیفیت حسابرسی از عدم تقارن اطلاعات بین گروه های درون شرکتی و سرمایه گذاران ناشی می‌شود. از آنجا که بحث قیمت گذاری سهام شرکت مطرح می‌باشد، حسابرسی یکی از راه های مشخص کردن اعتبار اطلاعات صورت‌های مالی است. فرضیه های متعددی در این باره وجود دارد که چگونه شهرت حسابرس (ادراک سهامداران از کار حسابرسی) می‌تواند به عنوان نشانه ای برای کیفیت اطلاعات به کار رود. تحقیقات انجام شده چنین مطرح می‌کند که «حسابرسی با کیفیت بالاتر» دقت اطلاعات تهیه شده را بهبود می‌بخشد و به استفاده کنندگان به خصوص سرمایه گذاران فرصت می‌دهد با اعتماد بیشتری وضعیت مالی و نتایج عملکرد شرکت را مورد تجزیه و تحلیل نمایند بر اساس نظریه تقاضا، شرکت‌ها با روی آوردن به حسابرسانی که نام معروف‌تری دارند می‌کوشند نشان دهند که کیفیت اطلاعات صورت‌های مالی آن‌هامطلوب‌تر است. نیاز به حل تناقض‌ها نمایندگی نیز محرک دیگری برای تقاضای حسابرسی با کیفیت بالا است. نا متقارن بودن اطلاعات بین صاحب سرمایه (ذینفعان) و نماینده (مدیر) موجب بروز اغتشاش ذهنی می‌شود؛ و این نگرانی را پدید می‌آورد که نماینده، منافع شخصی خود را به هزینه صاحب سرمایه دنبال می‌کند بر اساس تئوری نمایندگی، صاحب سرمایه و نماینده به این نتیجه می‌رسند که به نفع هر دو طرف است که اغتشاش ذهنی کاهش یابد؛ لذا ترتیباتی را دنبال می‌کنند که منافع شخصی آن‌ها را هم‌راستا سازد. یکی از این ترتیبات، حسابرس مستقل است که ابزاری نظارتی برای بهبود اطلاعات درباره وضعیت و عملکرد مالی شرکت و افزایش تقارن اطلاعات است. هر چه تناقض نمایندگی بین مدیران و صاحبان سرمایه بزرگ‌تر باشد، هزینه های نمایندگی بیشتر و نیاز به حسابرس مستقل با کیفیت بالا افزون‌تر خواهد بود (علوی طبری و همکاران، ۱۳۸۸، ص ۲۵).

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...