حقوق و تعهدات سازمانهای بین المللی در زمینه تغییرات ژنتیکی در ژنوم انسانی |
حقوق و تعهدات سازمانهای بین المللی در زمینه تغییرات ژنتیکی در ژنوم انسانی
بند اول: حقوق و تعهدات سازمانهای بینالمللی در حقوق بینالملل بشر
در مبحث حقوق و تعهدات سازمانهای بین المللی در حقوق بین الملل بشر باید بدین نکته اشاره کرد که گاه این حقوق و تکالیف بوسیله اساسنامه سازمانها به آنها تحمیل میشود و گاه سازمان های بین المللی از طریق منابع اولیه حقوق بین الملل ملزم به تعهداتی میشوند. به طور مثال ماده ۳۸ اساسنامه دیوان بین المللی دادگستری،[۱] اعمال یک جانبه[۲] سازمانهای بین المللی را در زمره منابع شکلی حقوق بین الملل محسوب نمیکند. اما به نظر دکترین ورویه بین المللی، اعمال یک جانبه سازمانهای بین المللی، به مانند اعمال یک جانبه دولتها باید به عنوان یکی از منابع ایجاد تعهدات شناخته شود. اعمال یک جانبه سازمانهای بین المللی می تواند منشاء ایجاد تعهدات بین المللی برای آنها در قبال دیگران باشد به شرط آنکه از ارگانی صادر شود که حق دارد سازمان را در سطح بین المللی متعهد سازد و فقط در چارچوب و محدوده صلاحیتشان باشد، چنین اعمال یک جانبه ای نباید ناقص مفاد اساسنامه سازمان باشند. برخی از اعمال یک جانبه سازمانهای بین المللی درقالب معاهدات چند جانبه مورد توجه قرار گرفتهاند و برای سازمانها این امکان را فراهم آورده اند که با صدور اعلامیه یک جانبه، پذیرش حقوق و تعهدات ناشی از آن معاهدات را اعلام دارند. مانند ماده ۲۲ کنوانسیون مربوط به مسئولیت بین المللی خسارت ناشی از اجسام فضایی (۱۹۷۲).[۳] ازسوی دیگردر برخی موارد نیز بدون اینکه معاهده چنین امری را پیش بینی کرده باشد سازمان راساً به صورت یک جانبه خود را در قید تکالیف ناشی از آن معاهدات قرار داده است، برای مثال دبیر کل سازمان ملل با صدور اعلامیه ای یک جانبه، نیروهای سازمان ملل متحد را متعهد به رعایت اصول مذکور در کنوانسیون های ۱۹۴۹ میلادی ژنو نموده است.
از طرفی هرچند که اصول کلی حقوقی ریشه در اساس نظام حقوق بین الملل دارند و بنا به خصیصه ذاتی خود بیشتر منبع قواعد حقوقی بین المللی قرار میگیرند تا منبع مستقیم تعهد، ولی نباید استقلال این منبع حقوق بین الملل و احتمال ایجاد تعهدات مستقیم برای سازمانهای بین المللی را توسط آنها را از نظر دور داشت. اصول حقوقی مغایرتی با ساختار و اهداف سازمانهای بین المللی ندارند و در مورد آنها نیز همانند دولتها قابل اجرا میباشند. به طور نمونه سازمانهای بین المللی مرتبط با موضوع دستکاری ژنتیکی چه در ژنوم انسان که در این مبحث مورد بررسی قرار میگیرد مانند سازمان بهداشت جهانی و چه در ژنهای گیاهی و حیوانی که در مبحث آینده بدان اشاره میشود مانند سازمان خواروبار جهانی، متعهد به رعایت اصول کلی حقوق بشری در این زمینه می باشند، اصولی همچون اصل عدم تبعیض در زمینه ژنوم انسانی و اصل رعایت برچسب زنی برای محصولات اصلاح شده در بحث ژنهای گیاهی. لازم به ذکر است که اقدامات سازمان بهداشت جهانی و نیز اقدامات سازمان خواروبار جهانی و دیگر سازمانهای بین المللی مرتبط با موضوع تغییرات ژنتیکی در فصل سوم این پژوهش مورد بررسی قرار میگیرد. همچنین سازمان ملل متحد به دفعات بر اهمیت ویژه رعایت اصول حقوق بشر بین المللی در مورد فعالیتهای بیولوژیکی سازمانهای بین المللی صحه نهاده است و تصریح می کند که سازمانهای بین المللی مکلفند تعهدات ناشی از معاهدات بین المللی را که عضو آنها هستند با حسن نیت اجرا نمایند و اصل وفای به عهد در مورد معاهدات سازمانهای بین المللی نیز اعمال می گردد .[۴]
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه ها :(فایل کامل موجود است)
پایان نامه حقوق : نظام حقوقی حاکم بر تغییرات ژنتیکی در چارچوب حقوق بین الملل بشر
بند دوم: حقوق و تعهدات سازمانهای بین المللی در زمینه تغییرات ژنتیکی در ژنوم انسانی
سناریوهای حقوق بشری، نقش تکراری را به دولت، به عنوان ناقض حقوق بشر میدهند. به خاطر نقش رهبری دولتها، سناریوهای سنتی، موضوعات حقوق بشری را در سطح عمومی محدود میکنند؛ یعنی تنها در جایی که افراد با ماموران دولتی مواجه میشوند. در نتیجه، ادعاهای بدرفتاری از طرف اشخاص خصوصی (نه عمومی و دولتی) خارج از چارچوب حقوق بشر بین المللی قرار میگیرد. مضافا این که، چارچوب سنتی، سازمانهای حقوق بشری را در یک وضعیت واکنشی گرفتار میسازد؛ زیرا موارد نقض به طور طبیعی غیر قابل پیش بینی هستند و سازمانها، تنها بعد از وقوع آنها میتوانند این موارد نقض را مورد خطاب قرار دهند. در نتیجه، نقش سازمانهای بین المللی حقوق بشر، بیشتر متوجه پیگیری است تا ممانعت از موارد نقض، در حالیکه مطابق ماده ١٩ اعلامیه جهانی درباره ژنوم انسانی و حقوق بشر حمایت و پشتیبانی سازمانهای بین المللی مربوطه از ابتکارهای انجام شده توسط کشورها برای ارزیابی خطرها و مزایای مربوط به پژوهش درباره ژنوم انسانی و پیشگیری از سواستفاده از این فناوری، از تعهدات این دسته از تابعین حقوق بین الملل محسوب میشود. بنابراین کشورها حداقل به طور اصولی پذیرفتهاند که ترویج و حمایت از همه حقوق بشر از نگرانیهای برحق و منطقی جامعه بین المللی است و هرچند تنها کشورها قانونا متعهد به حمایت از حقوق بشر شده اند اما سازمانهای بین المللی هم بهویژه از آن رو که عمدتاً از دولتها تشکیل شده اند، موظف به حمایت از حقوق بشر هستند.[۵]
برخی از تعهدات سازمانهای بین المللی در چارچوب اسناد حقوق بشری نمایان میشود، در بسیاری از اسناد حقوق بشری مرتبط با موضوع دستکاری ژنتیکی در ژنوم انسان، سازمانها به همکاری با دولتها و دیگر سازمانهای بین المللی نیز متعهد می شوند. به طور نمونه در ماده ۱۱ اعلامیه جهانی درباره ژنوم انسان و حقوق بشر اشاره می شود که انجام اعمال یا روشهای مغایر با منزلت انسان، مانند باروری برای شبیهسازی انسانها، نباید مجاز شود و از کشورها وسازمانهای ذیصلاح بین المللی دعوت میشود در شناسائی و تعیین چنین روشهایی و انجام تدابیر لازم در سطح ملی یا بین المللی، برای تضمین این امرکه اصول تعیین شده در این اعلامیه محترم شمرده شود، همکاری کنند. برخی از صاحبان نظر، معتقدند که سازمانهای بین المللی علاوه بر دیگر ویژگیها، به دلیل برخورداری از شخصیت حقوقی، استقلال نسبی و قرار گرفتن میان دولتها جنبه ابزاری هم دارند و برای اهداف مختلف به کار گرفته میشوند. از این دیدگاه، به خصوص آنها نقش کاتالیزور (آسانگر) را برای تماس و گفتگوی دولتها، روشن کردن مواضع آنها درباره موضوعات دستکاری ژنتیکی در ژنوم انسان و دست آخر مذاکره جمعی برای اتخاذ تصمیمات و انجام اقدامات جمعی ایفا میکنند.[۶]
دستاوردهای متداول از فناوری ژنتیک، سازمانهای حقوق بشر را ملزم میکند که قبل از آنکه نقضهای فاحش حقوق بشر در زمینه دستکاری ژنتیکی در ژنوم انسانی اتفاق بیافتد و صدمات جبران ناپذیری بر جامعه بشری تحمیل نماید، بر مسائلی از قبیل حق توارث ژنتیک آزاد از تحریف و دستکاری انسان برای نسلهای آینده، و یا حق جنین فردی در آزادی از دستکاری ژنتیکی با اتکا بر فقدان رضایت آگاهانه یا خطرات غیرقابل پیشبینی ناشی از تغییرات ژنتیک متمرکز شوند و به تحلیل حقوقی این قسم مسائل نوین علمی بپردازند. این فناوری ژنتیکی است که میتواند ویژگیهای ژنتیکی انسان را به خطر اندازد و سازمانهای بین المللی حقوق بشر، تعهد دارند با درک این که ژنتیک انسانی، هم به صورت ذاتی ارزشمند است و هم برای توسعه اجتماعی، علمی و فرهنگی نژاد بشر سودمند است، به این مسائل پاسخ دهند.[۷]
از آن جا که حکومتها اصول حقوق بشر را برای محدود کردن یا گستردهتر کردن دستیابی به فناوری ژنتیکی به کار میگیرند، نیازمند یک «زبان حقوق بشری» هستند تا ابعاد ویژه و غیرمتداول پیشرفتهای فناوری را در کنار رعایت موازین حقوق بشری تطبیق دهند. لذا پیشرفت فناوری ژنتیک به سازمانهای حقوق بشری این هشدار را میدهد که نقش فعالی در جلوگیری از نقض حقوق بشر ایفا کنند و به تدوین اصول نوین حقوق بشری و بدنبال آن ایجاد ضمانت اجرا مناسب در موضوع دستکاری ژنتیکی نامطلوب در ژنوم انسانی که به عنوان میراث مشترک بشریت تلقی می شود، بپردازند. [۸]
توانایی جامعه علمی در پیش بینی بالقوه معایب و فواید فناوری ژنتیکی، می تواند به سازمانهای حقوق بشری کمک کند که در عرصه سیاستگذاری دولتهای عضو سازمان، تاثیرات مطلوبی را بگذارند. سازمانهای حقوق بشر، مانند سازمان بهداشت جهانی میتوانند با بهره گیری از علم، برخی اعمال پیشگیرانه را در زمینه دستکاری ژنتیکی نامطلوب در ژنوم انسانی انجام دهند. ورای تمام تلاش ها برای رمزگشایی یا تغییر ژن انسانی سازمانهای حقوق بشر مطابق با سرعت پیشرفت در فناوری ژنتیک، با فراهم آوردن یک زبان پویا، می توانند تعریفی دوباره از حق حیات – آن گونه که انسان می خواهد بشناسد – ارائه دهند.[۹]
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1399-01-30] [ 10:02:00 ب.ظ ]
|