موضع گیریهای نظری در خصوص استرس |
موضع گیریهای نظری در خصوص استرس
استرس و ناباروری
در راستای پیشرفتهای نورواندوکرینولوژی در زمینهی نقش استرس در ناباروری بسیاری از پژوهشهای روان شناختی نیز ارتباط استرس و اضطراب را با ناباروری گزارش کردهاند (نلسون[۱]، شیندل[۲]، نایتون[۳]، اوهبشالوم[۴] و مالهال[۵]، ۲۰۰۸). وقتی فرد به وسیلهی استرس برانگیخته میشود، غدهی هیپوفیز میزان زیادی پرولاکتین تولید میکند و سطوح افزایش یافته پرولاکتین سبب اختلال در تخمک گذاری میگردد. استرس مفرط، حتی ممکن است به توقف کامل چرخهی قاعدگی بیانجامد و این حالت اغلب در زنان دوندهی ماراتون دیده میشود که دچار یائسگی دوندگان میشوند. در موارد ضعیف تر، استرس ممکن است منجر به بی نظمی در سیکل قاعدگی شود. همچنین استرس، تعداد اسپرمها و لیبدو را کاهش میدهد که در نتیجهی آن، تعداد آمیزش جنسی و احتمال باروری کاهش پیدا میکند (ابی و همکاران، ۱۹۹۸).
هرچند در سالهای اخیر با پیشرفت علم پزشکی دریچههای امید به سوی زوجهای نابارورگشوده شده و هر ساله، افراد نابارور با بهره گرفتن از روشهای مختلف باروری صاحب فرزند میشوند (به نقل از عسکری و ساعدی، ۱۳۹۱)، اما همچنان این وضعیت، به عنوان بحرانی تنش زا، بر جنبههای مختلف زندگی همسران نابارور اثر میگذارد (مونگا و همکاران، ۲۰۰۴). برخورد با موقعیتهای استرس زا اغلب باعث پریشانی و کاهش امنیت و سلامت فرد و خانواده و افت سطح کیفیت زندگی می شود (لوکر و گرگسون، ۲۰۰۳ ؛ به نقل از رضایی، ۱۳۸۸).
تحقیقات نشان دادهاند که ناباروری به عنوان یک بحران فردی، استرس زیادی به زوجهای نابارور وارد میکند و میتواند به طرق گوناگون، سلامت روانی آنها را تهدید کند (سلطان[۶] و تاهیر[۷]، ۲۰۱۱؛ توزر[۸] و همکاران، ۲۰۱۰؛ گالهاردو[۹] و همکاران، ۲۰۱۰؛ به نقل از ریاحی و زارع زاده مهریزی، ۱۳۹۱). ارتباط بین استرس و ناباروری اغلب یک دور باطل را تشکیل میدهد و آنها یکدیگر را تشدید میکنند. زوجین ناباروری که خود را علت ناباروری میدانند خود را سرزنش میکنند و این وضعیت باعث افزایش فشار روانی شده و در نتیجه مشکل را حادتر میکند (اریکا و تیلور، ۲۰۰۲).
آزمایشهای متعدد پزشکی و بررسیهای عضوی، درمانهای مختلف دارویی و عوارض جسمی و روانی آنها، طولانی بودن مدت درمان ناباروری، پائین بودن میزان موفقیت روش های درمانی و هم چنین مشکلات اقتصادی ناشی از درمان ناباروری، از عوامل تنش زای شدید برای زوجین نابارور میباشد (بیوتل[۱۰] و همکاران، ۱۹۹۹).
استرس
سلیه به عنوان یکی از پیشگامان نظریه پردازی در ارتباط با استرس معتقد است که استرس، پاسخ غیر اختصاصی بدن به هر آسیبی میباشد. او در این رابطه، استرس را به دو نوع یوسترس و دیسترس دسته بندی میکنند که اولی لذت آور و دومی مختل کننده و موجب ناراحتی میشود (کاپلان و سادوک، ۲۰۰۷؛ به نقل از پورافکاری، ۱۳۸۸).
اصطلاح استرس برای اولین بارتوسط سلیه (۱۹۷۸) کانادایی متخصص غدد داخلی مطرح شد. او استرس را به عنوان یک عکس العمل زیستی تعمیم یافته در نظر گرفت که به هنگام مواجه شدن بدن با هر نوع خواست غیرعادی عارض میشود. منبع این خواست یعنی عامل استرسزا میتواند بیماری یا آسیب جسمانی، قرار گرفتن در معرض گرما و سرما، فشار روانی نظیر فشار ناشی از بیکاری یا تعارض زناشویی باشد (به نقل از تهامی، ۱۳۹۰).
سلیه فرآیندی را بر اساس مدل سه مرحله ای توصیف کرد که این فرآیند را سندرم سازگاری عمومی (GAS[11]) نامید. این سه مرحله دارد عبارتند از: مرحلهی اعلام خطر یا هشدار، مرحلهی مقاومت، سازش و تسلط و مرحله فرسودگی، خستگی، از بین رفتن تعادل و فروپاشی (زهراکار، ۱۳۸۷).
هرگونه اختلال که سلامت روانی و آرامش جسمی افراد را بر هم بزند استرس نام دارد و این اختلال زمانی رخ میدهد که بدن باید کارهایی بیش از حد توانایی خود انجام دهد (کلینیکه، ۱۹۹۹؛ به نقل از محمدخانی، ۱۳۹۰).
استرس به معنی فشار و تنش است و به حالتی که انسان در برابر موقعیتهای ناخوشایند از خود بروز میدهد گفته میشود. به بیان دیگر وقتی فرد با محرکهای غیر معمول روبرو میشود سعی میکند خود را با موقعیت غیر عادی سازگار کرده و انطباق دهد. واکنش جسمی– روانی حاصل از این تلاش را استرس گویند (فلسفی، ۱۳۷۵).
استرس به چند طریق تعریف شده است:
یک واقعهی بیرونی
یک ناراحتی یا تنش
واکنش فرد به یک موقعیت
دانشمندان واقعهای را که منجر به راه اندازی یک واکنش پر استرس میشود را استرس زا میخوانند.
استرس همان چیزی است که فرد در واکنش به یک استرس زا، آن را تجربه میکند. همهی افراد موقعیتهای واحد را پر استرس نمیبینند. مثلاً برای برخی افراد رفتن به مطب دکتر، یک واقعهی پر استرس تلقی میشود؛ در حالی که ممکن است برای شخص دیگر کاملاً طبیعی باشد.از طرفی برخی افراد ممکن است خشم، افسردگی، اضطراب و یا دیگر حالات خلقی منفی را در برخورد با استرس زاها تجربه کنند و برخی ممکن است نشانههای جسمی چون سردرد، گرفتگی در قفسه سینه، ناراحتی معده و یا تنش عضلانی را تجربه کنند (آنتونی و همکاران، ۲۰۰۷؛ به نقل از آل محمد و همکاران، ۱۳۸۸). استرس هر نوع محرک یا تغییر در محیط داخلی و خارجی است که ممکن است باعث اختلال در علایم حیاتی گردد و در شرایط خاص بیماری زا باشد (شاو[۱۲]، ۱۹۷۹).
به طور کلی، استرس مربوط میشود به انطباق با تهدید و انطباق با چالش. به عبارت دیگر هنگامی صحبت از استرس به میان میآید که شخص با رویدادی مواجه شود که خودش آن را برای سلامت جسم و روانش مخاطره آمیز بداند. این قبیل رویدادها را معمولاً رویدادهای استرس زا و واکنشهای مردم را به آنها، پاسخهای استرس زا مینامند. میتوان عوامل استرس زا را به سه دسته تقسیم کرد: ۱- درونی مانند درد، ۲- بیرونی مانند تغییرات محیطی از قبیل گرما، ازدحام یا سروصدا و ۳- اجتماعی مانند ارائه سخنرانی در کلاس (حسن زاده، ۱۳۸۶).
انواع استرس
فرمن (۱۹۹۳؛ به نقل از اسلامی، ۱۳۸۰) سه نوع استرس را معرفی میکند که عبارتند از استرس محرک محور، استرس پاسخ محور و استرس تبادلی:
استرس محرک محور: بر استرسهای مرکب از نیازهای محیطی فشار آورنده بر ارگانیسم متمرکز میباشد.
استرس پاسخ محور: این نوع فشار روانی با پاسخهای فیزیولوژیکی و روان شناختی افراد به خواستهها یا نیازهای محیط همراه میباشد.
استرس تبادلی: این نوع استرس به وسیله لازاروس (۱۹۹۳) مطرح شد. او فشارهای روان شناختی را ناشی از ارتباط بین شخص و محیط میداند که توسط شخص به عنوان عامل فشارزا یا فراتر از منابع و خطرزا برای سلامتی برآورد میشود.
استرس شدید یا طولانی اثرهای آسیبزای فیزیولوژیایی و روانشناختی به همراه دارد (اتکینسون و هیلگارد، ۲۰۰۹؛ به نقل از سیف، ۱۳۸۳).
تاثیرات استرس
تاثیرات استرس در پنج مقوله جای میگیرد:
شناختی: افکار اضطراب آور، پیش بینیهای ترسناک، تمرکز ضعیف، مشکلات حافظه
هیجانی: احساس تنش، نگرانی، تحریکپذیری و حساسیت بالا، احساس بیقراری، ناتوانی در آرام شدن، افسردگی
رفتاری: اجتناب از وظایف، مشکلات خواب، دشواری در به پایان رساندن تکالیف کاری، تغییر در رفتارهای خوردن و نوشیدن، یا سیگار کشیدن
جسمی: ماهیچههای خشک، دندان قروچه، احساس چنگ خوردن معده، عرق کردن، سردرد تنشی، احساس ضعف و بی حالی، احساس خفگی، مشکلات بلع، دل درد، بی علاقگی به روابط جنسی، خستگی، تپش قلب
اجتماعی: اجتناب از دیگران، منزوی کردن خود، دنباله روی از دیگران، سریع از دیگران عصبانی شدن (آنتونی و همکاران، ۲۰۰۷؛ به نقل از آل محمد و همکاران، ۱۳۸۸).
پاسخهای احتمالی استرس بر سلامت:
وقتی که یک استرس زا پاسخ جنگ یا گریز را فعال میکند و باعث رخ دادن تغییرات بدنی گفته شده میشود، بدن را برای پاسخ فیزیکی آماده میکند. اما در جامعه امروزی تمام نیاز ما به پاسخ به استرس فیزیکی نیست! مثلاً وقتی رییس شما از شما کار اضافی میخواهد نمیتوانید او را بزنید یا فرار کنید. این در صورتی است که بدن شما همچنان شما را برای پاسخ جنگ و گریز آماده میکند. بنابراین این تغییرات بدنی میتواند تاثیرات مداومی را بر بدن شما بگذارد؛
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1399-01-30] [ 09:42:00 ب.ظ ]
|