موضع گیری‌های نظری در خصوص مدیریت استرس
مدیریت استرس نوعی مداخله‌ی شناختی – رفتاری است و بر یادگیری مهارت‌های مقابله‌ای به خصوص مهارت در شناسایی خودگویی‌های منفی در موقعیت‌های پر استرس تاکید می‌کند و به مراجعین کمک می‌کند تا بر موقعیت‌های استرس‌زا، غلبه کنند. اصول این برنامه این است که افراد باید عقاید خود را درباره رفتارهای استرس‌زا و همچنین خود گویی‌هایشان را درباره راه‌های مقابله با استرس تغییر دهند. این آموزش گستره‌ی وسیعی دارد که شامل جمع آوری اطلاعات، آموزش تن آرامی، تمرینات شناختی، حل مساله، تمرینات رفتاری و فنون شناختی – رفتاری است (مکینبام[۱]، ۱۹۸۵). برنامه مدیریت استرس به شیوه‌ی شناختی ـ رفتاری انواع گوناکون آرمیدگی، تصویرسازی و دیگر تکنیک‌های کاهش اضطراب را با رویکردهای شناختی رفتاری معمول مانند آموزش اثربخشی مقابله‌ای، بازسازی شناختی، آموزش ابراز گری و مدیریت خشم ترکیب کرده است (آنتونی و همکاران، ۲۰۰۷؛ به نقل از آل محمد و همکاران، ۱۳۸۸).

استرس یک عامل مهم در بسیاری از آسیب‌های روانی و اجتماعی است که با مدیریت استرس می‌توان آسیب‌های روانی و جسمانی ناشی از آن را تقلیل داد (سلطانی، امین الرعایا و عطاری، ۱۳۸۷). افرادی که با مشکل ناباروری مواجه اند، اندوه نداشتن فرزند آنها را دچار مشکل‌های روانی گوناگون می‌کند که بالقوه استرس‌زا هستند، لذا مقابله و کنار آمدن با این استرس‌ها امری بسیار مهم و ضروری است (دافی[۲]، ۱۹۹۷؛ به نقل از آقایوسفی، زارع، چوبساز و مطیعی، ۱۳۹۰).

باید تاکید نمود که اغلب درمان فیزیکی ناباروری به تنهایی کافی نمی‌باشد. توجه به نیازهای روانی زوج‌های نابارور، یک بخش ضروری در موفقیت درمان ناباروری می‌باشد. زیرا می‌تواند رابطه زوجین در طول درمان را تحت تاثیر قرار دهد، به خصوص زمانی که هر یک از زوجین نیاز به درک و حمایت دیگری پیدا می‌کند. استرس، ناامیدی و احساس شرم از ناباروری می‌تواند برای سلامت روانی زوجین و همچنین روابط بین آنها دردناک و مخرب باشد (کوچنهوف[۳]، ۱۹۹۹). شواهد موجود درباره تنش‌های حاصل از ناباروری، محققین را بر آن داشته تا پیشنهاد نمایند برنامه درمان ناباروری باید توام با یک درمان روانشناختی نیز باشد (استراوس[۴]و همکاران، ۱۹۹۸؛ به نقل از آقایوسفی و همکاران، ۱۳۹۰).

 

منابع مختلف مبارزه با استرس

لازاروس و فولکمن (۱۹۸۴) برای مبارزه با استرس، فهرستی از انواع مختلف منابع را فراهم آورده‌اند که عبارتند از: (به نقل از سلیمانی، ۱۳۸۵).

سلامت و توانایی:

توانایی مقاومت و سازگاری فرد، تابع نیرومندی و زنده بودن اوست. او می‌تواند بدون آنکه وارد مرحله‌ی فرسودگی شود، تا زمانی که سلامت اجازه می‌دهد، با استرس مقابله کند.

افکار مثبت:

نگرش و تصویر ذهنی مثبت از خود، سودمندی خاصی دارد. تحقیقات نشان می‌دهند که حتی افزایش موقتی اعتماد به نفس، اضطراب ناشی از موقعیت‌های استرس‌زا را کاهش می‌دهد.

منبع کنترل:

اگر شخص، منبع کنترل درونی داشته باشد، یعنی شانس و تصادف را قبول نکند و معتقد باشد که سرنوشت انسان به دست خود اوست، می‌تواند رویدادهای مؤثر زندگی را تحت کنترل خود درآورد و بهتر با استرس کنار بیاید. اما کسی که منبع کنترل بیرونی دارد، خود را ناتوان احساس می‌کند و بر این باور است که نمی‌تواند جریان رویدادها را تغییر دهد.

توانایی اجتماعی شدن:

اشخاصی که می‌دانند در اجتماعی چگونه رفتار کنند، چگونه با موقعیت سازگار شوند و چگونه حرف بزنند که شنونده را تحت تاثیر قرار دهند، در مقایسه با دیگران کمتر دچار استرس می‌شوند.

حمایت اطرافیان:

والدین، دوستان و سازمان‌های اجتماعی، از جمله: سازمان‌های مذهبی، می‌توانند برای رو به رو شدن با استرس کمک‌های خوبی باشند. حمایت‌های اطرافیان می‌تواند آثار طلاق، از دست دادن یکی از عزیزان، بیماری مزمن، حاملگی، سقط جنین، بدهکاری و بسیاری دیگر از گرفتاری‌های استرس‌زا را کاهش دهد.

امکانات مالی:

برخورداری از امکانات مالی، به فرد اجازه می‌دهد تا در برابر موقعیت‌های استرس‌زا، مقاومت داشته، راه‌های مبارزه با استرس را در اختیار خود بگیرد.

از آنجایی که ناباروری یک استرس ناگهانی و پیش بینی نشده در زندگین زوجین محسوب می‌شود، آنها اطلاعات لازم و راهبردهای مقابله ای مناسب برای مدیریت و اداره کردن آن را دارا نیستند؛ بنابراین عوامل روانشناختی نیز باید در معالجه افراد نابارور مورد توجه قرار بگیرند (هیمرلی[۵] و همکاران، ۲۰۰۸).

انواع مقابله‌ی کارآمد

مقابله‌ی کارآمد، سازگارانه و موثر است. این مقابله شامل دو نوع مسئله‌مدار و هیجان‌مدار می‌باشد.

مقابله‌ی مسئله‌مدار:

مقابله‌ی مسئله‌مدار، عبارتست از تغییر مشکلی که باعث پریشانی شده است. مقابله‌ی مسئله‌مدار، زمانی مفید است که استرس زا “قابل کنترل” باشد؛ یعنی برداشتن گام‌های عینی و ملموس در جهت تغییر، که شدت استرس زا را کاهش می‌دهد و یا آن را از بین می‌برد.

نمونه‌هایی از مقابله‌ی مسئله‌مدار عبارتند از:

حل مسئله‌ی شناختی
تصمیم گیری
حل تعارض
جستجوی اطلاعات
مشورت کردن
تعیین هدف
به عنوان مثال تصور فرد از اینکه چون مبتلا به یک بیماری است، پس زندگی اش به پایان رسیده است، می‌تواند با جستجوی اطلاعات در مورد درمان‌های پزشکی موجود، تغییر کند و اصلاح شود (آنتونی و همکاران، ۲۰۰۷؛ به نقل از آل محمد و همکاران، ۱۳۸۸).

مقابله هیجان مدار:

مقابله‌ی هیجان‌مدار عبارتست از تنظیم پاسخ هیجانی با توجه به موقعیت پر استرس. مقابله‌ی هیجان‌مدار، زمانی سودمندتر است که استرس زا “غیر قابل کنترل” باشد؛ به این معنا که تغییر یا دگرگونی استرس‌زا، فراتر از ظرفیت و امکانات فرد می‌باشد.

 

 جزییات بیشتر درباره این پایان نامه: 

 (فایل کامل موجود است)

پایان نامه اثربخشی آموزش گروهی مدیریت استرس بر کاهش استرس، افکار خودآیند منفی

 


 

 
نمونه‌هایی از مقابله هیجان – مدار، عبارتند از:

بازسازی شناختی(مانند: جایگزینی فکر منطقی)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...