کیفیت حسابرسی و تجدید ارائه صورتهای مالی در دوره آتی |
کیفیت حسابرسی و تجدید ارائه صورتهای مالی در دوره آتی
۲-۴- تبیین فرضیه های پژوهش
با مرور پیشینه تحقیقاتی مرتبط با تجدید ارائه سود، مشاهده میشود که تجدید ارائه سود (و به طور کلی، تجدید ارائه صورتهای مالی) دارای اثرات و پیامدهای قابل ملاحظهای در بازار سرمایه میباشد. اثرات تجدید ارائه، در سطح خرد شامل اثرات منفی بر شهرت مدیران، بازده و رشد شرکت و نظایر آن باشد. تجدید ارائه، اثرات کلانی نیز بر کلیت بازار سرمایه و سیستم اقتصادی دارد زیرا معمولاً به کاهش اطمینان سرمایهگذاران به عنوان یکی از اصلیترین ارکان بازار میگردد. در واقع، تجدید ارائه سود، به مشکلات ناشی از عدم تقارن اطلاعاتی[۱]بین مدیران و استفادهکنندگان بیرونی صورتهای مالی دامن میزند. با توجه به مطالب فوق، انتظار میرود که مدیران شرکتها به دنبال راههایی برای کاهش اثرات منفی تجدید ارائه سود باشند.
نخستین سؤال پژوهش این مسئله را بیان میکند که کیفیت حسابرسی در دوره جاری، چه تأثیری بر احتمال تجدید ارائه صورتهای مالی در دوره آتی دارد. کیفیت حسابرسی همواره به عنوان معیاری برای انجام صحیح فعالیت حسابرسی، مورد توجه حرفه حسابرسی بوده است. در واقع افزایش کیفیت حسابرسی به معنای افزایش تلاش حسابرس برای کشف اشتباهات و تحریفهای احتمالی با اهمیت موجود در صورتهای مالی است. اگر در دوره مالی تجدید ارائه صورت گیرد در حالی که این امکان وجود داشته که تحریفهای منجر به تجدید ارائه در دورههای قبل توسط حسابرس کشف و گزارش شود، مشخص است که کیفیت گزارش حسابرسی پایین بوده است. بنابراین این نوع تجدید ارائهها به نبود کیفیت حسابرسی لازم اشاره میکنند. فرضیه نخست تحقیق به صورت زیر بیان میشود:
فرضیه اصلی:افزایش کیفیت حسابرسی در دوره جاری، احتمال تجدید ارائه صورتهای مالی در دورههای آتی را کاهش میدهد.
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه ها :(فایل کامل موجود است)
پایان نامه حسابداری : بررسی تاثیر کیفیت حسابرسی بر احتمال تجدید ارائه صورتهای مالی
استانداردهای حسابرسی به صراحت وجود ریسک حسابرسی ناشی از ناتوانی ذاتی حسابرس برای بررسی همه معاملات و رویدادها را بیان میکنند اما این را نیز بیان میکنند که حسابرسان میتوانند از طریق برخی اقدامات خاص، ریسک حسابرسی را کاهش دهند. حسابرسان میتوانند ریسک اظهارات نادرست را از طریق: عدم پذیرش یا ادامه کار با صاحب کاران مخاطرهآمیز، کسب شناخت کافی از صاحبکار برای شناسایی حوزههای ریسکپذیر، حصول اطمینان از بررسی روشهای موثر در درون شرکت، استخدام حسابرسان باتجربه و ماهر را.کاهش دهند. با توجه به اینکه حسابرسان گزینههای مختلفی برای محدود کردن خطر ریسک حسابرسی دارند بنابراین احتمال عدم موفقیت حسابرسی نتیجه مستقیم کیفیت حسابرسی پایین است.
معیارهای مستقیم کیفیت حسابرسی به دلایل، مشکل تعمیم نتایج، نرخ پایین وقوع و ماهیت انحصاری دادهها و به دلیل اینکه این معیارها همیشه موجود و در دسترس نیستند چالشهای تجربی را مطرح میکنند. از این رو جهت ارزیابی کیفیت حسابرسی، معیارهای غیر مستقیم را بکار میبریم. در این پژوهش از سه معیار غیر مستقیم کیفیت حسابرسی، اندازه موسسه حسابرسی، دوره تصدی حسابرس و تخصص حسابرس در صنعت به عنوان نمایندههای کیفیت حسابرسی استفاده میکنیم. سپس با گردآوری شواهد موجود تأثیرهر یک از این معیارهای کیفیت حسابرسی را بر تجدید ارائه صورتهای مالی میسنجیم.
دوره تصدی (مدت زمان رابطه حسابرس با صاحبکار) به طور بالقوه هم بر توانایی فنی حسابرس برای شناسایی انحرافات با اهمیت و هم بر استقلال حسابرس در جهت اصلاح یا گزارشگری این انحرافات اثر میگذارد. عموماً توانایی فنی حسابرس برای شناسایی انحرافات با اهمیت با دوره تصدی کوتاه مدت به خطر میافتد در حالی که استقلال حسابرس اغلب با دوره تصدی بلندمدت به خطر میافتد.
از جمله مطالعات انجام شده در این زمینه میتوان به مطالعات انجام شده توسط کمیسیون کوهن (۱۹۷۸) و (۱۹۸۸) [۲]اشاره کرد. نتایج این مطالعات بیان میکند که حسابرسیهای نامطلوب در دورههای تصدی کوتاه مدت نسبت به دورههای طولانی متداولتر است.
همچنین سنتپیر و اندرسون (۱۹۸۴)[۳] و استیک (۱۹۹۱)[۴] یافتند که دعاوی حقوقی در دورههای تصدی حسابرسی کوتاه مدت نسبت به بلندمدت شایعتر است. گیگر و راگوناندن[۵] (۲۰۰۲) در مطالعات خود موارد بسیاری از گزارشهای ناموفق حسابرسی را در دورههای تصدی کوتاهتر نسبت به دورههای بلندمدت یافتند.
از سوی دیگر، هویل (۱۹۷۸) و شاکلی (۱۹۸۱)[۶] با بررسی گروه قابل توجهی از ادبیات تحقیق چرخش حسابرس، ادعا میکنند که دوره تصدی طولانیتر منجر به ایجاد تعهد مالی قوی بین حسابرس و صاحبکار و همچنین ایجاد نگرش سهلانگارانه در حسابرس برای حسابرسی گزارشهای مالی میشود. بزرگ اصل و شایستهمند (۱۳۸۹) در پژوهش خود بیان میکنند که با افزایش مدت تصدی حسابرس، احتمالاً مدیریت سود، چه در جهت کاهش و چه در جهت افزایش سود، بیشتر میشود. کرمی و همکاران (۱۳۹۰) در پژوهش خود بیان میکنند که وجود رابطه طولانی مدت میان صاحبکار و حسابرس، باعث افزایش انعطافپذیری مدیریت در استفاده از اقلام تعهدی اختیاری میگردد، اما این استفاده بیشتر در جهت کاهش سود (محافظه-کارانه) است.
با توجه به نتایج متناقضی که بیان شد در این پژوهش سعی میشود رابطه بین دوره تصدی را به عنوان یکی از معیارهای کیفیت حسابرسی با تجدید ارائه صورتهای مالی ارزیابی و این موضوع آزمون میشود که آیا مدت زمان رابطه حسابرس با صاحبکار منجر به کاهش احتمال تجدید ارائهها خواهد شد؟ برای بررسی این موضوع فرضیه فرعی زیر آزمون میشود:
فرضیه فرعی اول : طول دوره تصدیگری حسابرس با احتمال تجدید ارائه صورتهای مالی رابطه منفی دارد.
تخصص حسابرس در صنعت بر توانایی فنی حسابرس برای شناسایی انحرافات صورتهای مالی تأثیر میگذارد و منجر به ایجاد سطح بالاتری از مهارت فنی برای شناسایی انحرافات میشود. تحقیقات هوگان و جتر[۷] (۱۹۹۹)، کراس ول و همکاران[۸] (۱۹۹۵)، اکیف و همکاران[۹] (۱۹۹۴) نشان میدهند که مؤسسات حسابرسی میتوانند با سرمایهگذاری در تخصص صنعت، خود را از نظر کیفیت از سایر مؤسسات متمایز کنند. هنگامیکه حسابرسان روی تخصص صنعت سرمایهگذاری میکنند و در آن صنعت شهرت کسب میکنند قطعاًآنها تمایل دارند از این شهرت محافظت کنند. حفاظت از این شهرت حاکی از آن است که حسابرسان متخصص صنعت انحرافات بیشتری را گزارش خواهند کرد. کارسلو و همکاران[۱۰] (۱۹۹۲) در تحقیقی در این زمینه دریافتند که از جمله مهمترین عوامل شناخته شده برای کیفیت حسابرسی، تخصص صنعت میباشد. تحقیق اعتمادی و همکاران (۱۳۸۸) در رابطه با تخصص صنعت نشان میدهد که حسابرسان متخصص صنعت، حسابرسی با کیفیتتری را به صاحب کاران خود ارائه میکنند. میتوان اینگونه استدلال کرد که با افزایش تخصص حسابرس در یک صنعت خاص آن حسابرس قادر خواهد بود حسابرسیهای با کیفیتتری را ارائه دهد برای بررسی این موضوع فرضیه فرعی زیر آزمون میشود:
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1399-01-30] [ 09:58:00 ب.ظ ]
|