سیستمهای مدیریت زیستمحیطی |
سیستمهای مدیریت زیستمحیطی
۲-۴-۱٫ انواع محیط زیست
مسائل زیستمحیطی گسترهی بسیار بزرگی دارد اما پژوهشگران بر پایهی تعریفی ساده و سهجملهای از محیطزیست (آن چه ما را احاطه کرده، بر ما تأثیر میگذارد و از ما تأثیر میپذیرد)، آن را به سه بخش کلی تقسیم میکنند. (هرسینی، ۱۳۸۷)
محیط طبیعی
محیط اجتماعی
محیط مصنوع
ناگفته نماند که در عمل، این تفکیک غیرممکن است و این موضوع به وضوح قابل درک است.
محیط طبیعی
محیط طبیعى به آن بخش از محیط زیست اتلاق مىشود، که ساخته دست انسان نباشد. این بخش از محیط زیست، هر چند به شکلهای گوناگون مورد دستکارى انسان قرار گرفته ولی ماهیت اصلى خود را همچنان حفظ نموده است کوهها، دریاها، دشتها، جنگلها و مراتع طبیعى جملگى در زمره محیط طبیعى به حساب مىآیند.
محیط اجتماعی
کلیه کسانى که با آنان به نحوى در تماس هستیم، از خانواده گرفته تا همسایگان، فروشنده محله، همکاران ادارى، راننده تاکسى و خلاصه کسانى که بر ما تاثیر مى گذارند و ما را تحت تاثیر قرار مى دهند، تشکیل دهنده محیط اجتماعى ما مىباشند. در این رابطه نه تنها افراد بلکه کلیه سازمان ها و نهادهاى اجتماعى نیز، بخشى از محیط اجتماعى ما را تشکیل مىدهند.
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :
(فایل کامل موجود است)
پایان نامه رشته مدیریت صنعتی : بررسی تاثیر مدیریت زنجیره تامین سبز
محیط مصنوع
محیط مصنوع عبارت است از آنچه که به دست بشر ساخته و پرداخته شده است. این بخش از محیطزیست را مىتوان محیط زائیده تفکر و تمدن نیز نامید. بر مبناى تعریف فوق شهرها، روستاها، بنادر، فرودگاهها، جادهها و … جملگى در زمره محیط مصنوع یا انسانساخت به شمار مىآیند.
۲-۴-۲٫ سیر تحولات محیط زیست
تحولات محیط زیست را میتوان در سه دوره بررسی کرد:
دوران تسلط طبیعت بر انسان (عصر پیش از نوسنگی)
دوران تسلط انسان بر طبیعت
دوران آگاهی، تعامل و همزیستی
در دوره اول، بشر کاملا مقهور طبیعت بوده و قادر نبوده است دخل و تصرفی در طبیعت انجام دهداگر در این دوره بشر تصرفی جزیی هم در محیطزیست داشته است، این تصرف برای محیطزیست ضرری نداشته و طبیعت به راحتی این تصرفات را تحمل، جبران و بازسازی کرده است به طوری که میتوان گفت، در این دوره محیطزیست به صورت بکر و دست نخورده باقی مانده بود. دوره دوم را شاید بتوان دوران غلبه و تسلط انسان بر محیطزیست دانست، حدود یک قرن پیش گویا انسان به اسرار طبیعت دست یافت. این دوره عصر ایجاد تمدنهای صنعتی است، با دست یابی بشر به صنعت ماشینی و به وجود آوردن کارخانههای کوچک و بزرگ، رابطه خود را با طبیعت متحول کرد به این صورت که برای افزایش تولید، منابع بیشتری را مورد بهره برداری قرار داد و در نتیجه صدمات بیشتری به طبیعت وارد شد. شدت این تخریب و آلودگی زیستمحیطی برای طبیعت غیرقابل تحمل، غیرقابل جبران و غیرقابل بازسازی بود. اما دوره سوم، عصر همزیستی با طبیعت است، گسترش آلودگیهای زیستمحیطی موجب شد که در برخی از کشورهای پیشرفته و صنعتی و سپس در سطح جهانی اتفاقاتی برای جلوگیری از آلودگیهای محیطزیست صورت گیرد که بر این اساس دهههای ۱۹۶۰ را باید دوره بیداری و آگاهی در زمینه محیطزیست دانست. اما از این دوره بشر به علایم تهدیدکنندهای که حیات را در این سیاره به خطر انداخته بود، پی برد. و به این نتیجه رسید که اگر شیوه زندگی و روشهای تولید و مصرف را تغییر ندهد، به همان اندازه یا بیشتر، نابودی را به دنبال خواهد داشت. با توجه به موارد فوق، علاوه بر اتفاقاتی که دولتها به تنهایی در جلوگیری از گسترش بحران انجام دادند، به همکاریهای گسترده بین المللی نیز روی آوردند همین طور جنبشهای مردمی و سازمانهای غیر دولتی نیز در کشورهای غربی فعال شدند و زنگ خطر از بین رفتن محیطزیست را در دنیا را به صدا در آوردند. اقبال مردم به این گروه ها و سازمانها باعث شد تا آنها جایگاه ویژهای را در جوامع خود به دست آورند به نحوی که بعضی از این گروهها و احزاب تحت عنوان صلح سبز امروزه از قدرتمندترین گروه های اجتماعی و سیاسی محسوب می شوند. بدین ترتیب امروزه میتوان موضوع محیطزیست را به عنوان یکی از با اهمیتترین مباحث دانست که عدم توجه به آن آیندهای اسف بار برای منابع طبیعی رقم خواهد زد. (هرسینی، ۱۳۸۷)
مدیریت محیطی را میتوان به عنوان مدیریت تعامل انسان با محیط و تاثیرات وی بر محیط دانست. مدیریت محیطی به طور قابل ملاحظهای از مراحل اولیهاش در اواخر دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰ رشد کرده است. نخستین تلاشهای محیطی بر اساس کنترل آلودگی ایجاد شده از طریق منابع اختصاصی بوده است. با این وجود، مدیریت محیطی به صورت تلاشی سازمان یافته جهت جلوگیری از آلودگی در منبع و مدیریت کل اکوسیستم در دهه ۱۹۹۰ گسترش یافت. (خیرآبادی، ۱۳۹۱).
۲-۴-۳٫ اهمیت رعایت مسائل زیستمحیطی در ایران
ایران به عنوان کشوری در حال توسعه که مراحل صنعتی شدن خود را طی میکند در چند دهۀ اخیر با مشکلات مربوط به آلایندههای صنعتی و مواد اولیه مصرفی خطرناک مواجه شده است. رشد سریع صنعت و توسعهی صنعتی، محیطزیست طبیعی کشور را در معرض فشار قرار میدهد. افزون بر این، استفاده از فناوریهای نامناسب و قدیمی و مدیریت ناکارامد در صنایع باعث مصرف بی رویهی منابع اولیه شده است. شدت آلودگیهای محیطی حاصل از مواد زاید در شهرها و مراکز تجمع صنایع به گونهایست که توجه منابع علمی و اجرایی را برای دفع صحیح، یا بازیافت اصولی این مواد به خود جلب کرده است (زنجیرچی و همکاران،۱۳۹۲) و به منظور جلوگیری از صدمات جبرانناپذیر، رعایت استانداردهای مدیریت محیط زیست ضروری میباشد.
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1399-01-30] [ 10:53:00 ب.ظ ]
|