فهرست مطالب

عنوان                                                                                                     صفحه

الف

صفحه بسم الله.. ب

تقدیم. ………………………ث

تقدیر و تشکر. ………………………ث

چکیده. ج

فهرست مطالب… ح

فصل اول: مقدمه

1-1- مقدمه. ۱۲

1-2- بیان مسئله. ۱۳

1-3- ضرورت و اهمیت موضوع پژوهش…. ۱۶

1-4- هدف پژوهش…. ۱۸

1-5- فرضیه های پژوهش…. 1۸

1-۶- تعاریف نظری و عملیاتی متغیرهای پژوهش…. 1۸

1-۷- متغیرهای پژوهش…. 1۹

فصل دوم: گستره نظری و پیشینه پژوهش

بخش اول: مبانی نظری پژوهش…. ۲۱

۲-۱- تنظیم شناختی هیجان 2۱

۲-۲- تنظیم هیجان و سلامت… 2۴

۲-۳- افسردگی ۳۴

۲-۴- علایم افسردگی.. ۳۷

۲-۵- سبب شناسی افسردگی اساسی.. ۴۰

۲-۵-۱- مدل زیستی افسردگی.. ۴۰

۲-۵-۲- عوامل خانوادگی.. ۴۲

۲-۵-۳- انتقال دهنده­های عصبی ۴۳

۲-۵-۴- مدل روانکاوی افسردگی.. ۴۸

۲-۵-۵- مدل شناختی افسردگی.. ۵۱

۲-۵-۶- مدل درماندگی آموخته شده. ۵۵

۲-۵-۷- نظریه ناامیدی در افسردگی.. ۵۶

۲-۵-۸- نقایص شناختی در افسردگی ۵۷

۲-۵-۹- نظریه رفتاری ۶۱

۲-۵-۹- ۱- الگوی فرستر. ۶۲

۲-۵-۹- ۲- الگوی لوینسون. ۶۴

۲-۶- تاب آوری.. ۶۵

۲-۷- فاکتورهای تاب آوری.. ۶۶

۲-۸- مفهوم تاب آوری.. ۶۷

۲-۹- مدل‌های تاب آوری ۶۹

۲-۹-۱- مدل جبرانی.. ۷۰

۲-۹-۲- مدل چالش…. ۷۰

۲-۹-۳- مدل عامل حفاظتی ۷۱

بخش دوم: مبانی پژوهشی.. ۷۱

2-۱۰- پژوهش های انجام شده در زمینه موضوع پژوهش ۷۱

2-۱۱- جمع بندی مبانی نظری و تجربی ۷۲

فصل سوم: روش‌شناسی پژوهش

3-1- روش پژوهش…. ۷۴

3-2- جامعه آماری، حجم نمونه و روش نمونه‌برداری ۷۴

3-2-1-معیارهای ورود. ۷۴

3-2-2-معیارهای خروج ۷۵

3-3- ابزار و مقیاس‌های پژوهش…. ۷۶

۳-۳-۱- پرسش­نامه­ افسردگی بک – ویرایش دوم. ۷۶

۳-۳-۲- پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون ۷۷

۳-۳-۳- پرسشنامه مشکلات تنظیم هیجان. ۷۷

۷۸

۳-۵- روش تجزیه و تحلیل داده ها ۷۹

… ۷۹

 

 

فصل چهارم: یافته ها

4-1-یافته‌های توصیفی.. ۸۱

4-2- یافته‌های استنباطی.. ۸۳

فصل پنجم: بحث و نتیجه‌گیری

5-1–بحث و تبیین یافته‌های پژوهش…. ۸۹

5-4-محدودیت‌ها ۹۰

5-5-پیشنهادها ۹۱

5-5-1- پیشنهادی های پژوهشی ۹۱

5-5-2 – پیشنهادی های کاربردی.. ۹۱

منابع و مأخذ

الف) منابع فارسی.. ۹۳

پایان نامه

 

ب) منابع انگلیسی.. ۹۷

پیوست ها

چکیده انگلیسی.. ۱۴۰

عنوان انگلیسی.. ۱۴۱

 

 

فهرست جداول

 

عنوان                                                                                                          صفحه

جدول ۱-۳-  فراوانی افراد نمونه بر حسب گروه ، تحصیلات و سن ۷۶

جدول ۱-۴-  میانگین و انحراف معیارگروه زنان با سرطان سینه در متغیرهای مورد مطالعه ۸۱

جدول ۲-۴-  مولفه های تنظیم هیجان، تاب آوری و افسردگی ۸۲

جدول ۳-۴- نتایج آزمون آزمون‌کولموگروف-اسمیرنف متغیرهای ملاک ۸۲

جدول ۴-۴- نتایج رگرسیون چندگانه به منظور پیش‌بینی نشانه های افسرده وار ۸۴

جدول ۴-۵- رگرسیون چندگانه به منظور پیش‌بینی مولفه های تنظیم هیجانی ۸۵

جدول ۴-۶- رگرسیون چندگانه به منظور پیش‌بینی نشانگان افسرده وار. ۸۵

جدول ۴-۷- رگرسیون چندگانه به منظور پیش‌بینی نشانگان افسرده وار از طریق مولفه های مختلف راهبردهای تنظیم هیجان ۸۶

 

 

 

فهرست اشکال و نمودارها

عنوان                                                                                                         صفحه

شکل 1-2. طرحی از مدل شناختی بک از افسردگی (کرایجید و همکاران،2008) ۵۲

نمودار ۴-۱ بررسی خطی بودن داده‌ها ۸۳

 

 

 

فصل اول

مقدمه

 

 

۱-۱- مقدمه

استرس و افسردگی و بحران‌های روزمره از جمله تهدیدهای بهداشت جسمانی و روانی است (بنتت و ویلز، 2010). واقعیت این است که تنیدگی و افسردگی در زندگی روزمره امری اجتناب ناپذیر است (بوندس، 2006). ولی مهم آن است که چگونه انسان با این بحران‌ها کنار آید؟ مطالعه پاسخ انسان در موقعیت‌های فشارزا، نشان می‌دهد که انسان در برابر تهدیدها و نشانه‌های خطر با استرس و افسردگی واکنش نشان می‌دهد (رینز و همکاران، 2005). اما شدت این واکنش ها، بسته به اینکه یک موقعیت معین را تا چه حد استرس زا ادراک می‌کنند، نوسان دارد (کونواوس و دلیز، 2009). تشخیص و درمان سرطان PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است)، تجربه ای همراه با استرس و اضطراب است. زنانی که این بیماری در آن‌ ها زود تشخیص داده می‌شود با درمان دارویی و عمل جراحی به همراه تأثیرات جانبی منفی بالقو های مثل ریزش مو، حالت تهوع، آدم لنفاوی و مشکلات جنسی مواجه می‌شوند. درمان طولانی، توانایی زنان را در برقراری نقش اجتماعی به عنوان زن خانه دار یا شاغل، وضعیت آینده و امکان بازگشت به کار، دچار شک و تردید می‌سازد. سطح بالای استرس، تأثیر منفی طولانی مدت بر خودباوری زنان داشته که تأثیر بسیار بد و مهمی در عملکرد خانواده، زناشویی و پائین آمدن سطح کیفی زندگی می‌گذارد.

وجود اختلالات افسردگی افراد سرطانی در مطالعات متعددی نشان داده شده است (عاقبتی، محمدی و پور اسماعیل، 1389؛ ویتاکر، 2008؛ تاپا، راوال و بیستا، 2010؛ بادگر و همکاران، 2007). حتی در DSM-IV TR (2000) به اختلال اضطراب پس از حادثه در برخی افراد سرطانی اشاره دارد. در مطالعه یاسری، مرادی و شهرآرای (2006)، اختلال اضطراب پس از حادثه و افسردگی افراد سرطانی را 2 سال پس از درمان تأیید و اضطراب بالای این افراد را عاملی در کاهش عملکرد حافظه نشان دادند. علاوه بر این در پژهش‌های بسیاری، وجود اضطراب و افسردگی افراد سرطانی را عاملی در خستگی دانسته‌اند (حقیقت و همکاران، 1387؛ گودندورپ، 2012؛ اسپیک، کورنیا، ماس، دووال و شمیتز، 2010؛ ویتاکر، 2008، فوسا، داهل و لاگ، 2003).

با توجه به اینکه احتمال دارد بین راهبردهای تنظیم هیجان و نشانگان افسرده وار زنان مبتلا به سرطان سینه رابطه داشته باشد این رابطه می‌تواند تحت تأثیر متغیر تاب آوری کاهش یا افزایش یابد. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای تاب آوری در رابطه با راهبردهای تنظیم هیجان و نشانگان افسرده وار زنان مبتلا به سرطان سینه می‌باشد.

۱-۲- بیان مسئله

سرطان یکی از علل عمده اختلالات، مرگ و میر و ناتوانی در سراسر جهان است. این بیماری که یکی از بیماری‌های شایع و در حال افزایش است، حجم زیادی از تلاش‌های نظام‌های مراقبتی را به خود اختصاص می‌دهد (میچل،،2003). علی رغم پیشرفت‌های پزشکی، توسعه درمان‌های سرطان و افزایش تعداد بازمانده‌های سرطان، این بیماری از لحاظ احساس درماندگی و ترس عمیقی که در فرد ایجاد می‌کند، بی همتاست (لی،2002). در این میان، سرطان سینه شایع‌ترین، کشنده‌ترین و از نظر عاطفی و روانی، تأثیر گذارترین سرزان در بین زنان است. (نساجی، 1387). سالانه حدود یک میلیون بیمار مبتلا به سرطان سینه در جهان شناسایی می‌شوند و علت مرگ و میر 370 هزار نفر از زنان مبتلا به سرطان، سرطان سینه است. (گارنری، 2004)، یکی از آخرین گزارش‌های انجمن سرطان ایران و نیز نشان از آن است که 25 درصد از کل سرطان ها را در زنان ایرانی، سرطان سینه تشکیل می‌دهد (طالقانی،، 2006). همچنین طبق آمار ارائه شده موسوی و همکاران (2007) سرطان سینه شایع‌ترین سرطان در میان زنان ایرانی است. میزان بقای کلی در بیماران مبتلا در مطالعه ای ملی 71% برآورد شده است، که خود گویای آن است که این افراد نسبت به مبتلایان به برخی دیگر از انواع سرطان ها، مدت طولانی تری، با بیماری و یا با عوارض کوتاه مدت و بلند مدت و استرس‌های ناشی از آن به زندگی خود ادامه می‌دهند (فلاح وهمکاران، 1389).

اگرچه پیشرفت‌های وسیع در زمینه سرطان سینه موجب واکنش بهتر تومور به درمان ها و افزایش طول عمر این مددجویان گردیده است، اما درد و رنج حاصل از بیماری، نگرانی از آینده اعضای خانواده، ترس از مرگ، عوارض ناشی از درمان بیماری، کاهش میزان عملکردها، اختلال در تصویر ذهنی و مشکلات جنسی از جمله عواملی هستند که بهداشت روانی بیمار مبتلا به سرطان سینه را دچار اختلال می‌سازند. (رمضانی، 1380). همچنین، بلافاصله بعد از تشخیص بیماری، ممکن است اضطراب و استرس و دیگر اختلالات خلقی در فرد بوجود آید که این علائم با گذشت زمان و در پاسخ به تشخیص، عود و بهبود بیماری دستخوش تغییر شوند. (دنگ، 2005). بطور کلی شیوع اختلالات روانی در زنان مبتلا به سرطان سینه نسبت به جمعیت عمومی بیشتر است. برای مثال در مطالعه کیسان و همکاران (2004)، زنان مبتلا به سرطان سینه در مراحل اولیه 7/36 درصد اختلالات خلقی داشتند که 6.9 درصد آن‌ ها افسردگی اساسی و 1/27 درصد افسردگی جزیی داشتند. اختلال اضطراب در 6/14 درصد آن‌ ها دیده می‌شد که در 6/8 درصد زنان مبتلا در مراحل اولیه و در 6 درصد زنان در مراحل پیشرفته دیده می‌شد. (به نقل از رنجبر، 1385).

تحقیقات نشان می دهد که در افراد مبتلا به سرطان تنظیم هیجانی دچار اختلال است. تنظیم هیجان اشاره به فرایندهای درونی و بیرونی مسئول، نظارت، ارزیابی و تغییر واکنش‌های هیجانی فشرده، زمانی که خود ویژگی‌های خاص برای به انجام رساندن اهداف فرد را دارد. (تامسون، 1994؛ به نقل از مین 12، جین یا 13، لی 14، چای 15، 2013) به نظر می‌رسد این در تعیین انطباق عملکرد موفق مهم است. (تامسون، 1991؛ به نقل از مین و همکاران، 2013) اختلال در تنظیم هیجانات به عنوان یک سازهٔ مستقل منجر به نشانه‌های مختلف اختلالات روانی می‌گردد. اگرچه تنظیم هیجانات به‌طور آگاهانه یا ناخودآگاه است. (برکینگ 16، ویپرمن 17، 2012؛ نولن -هوکسما 18، الدو 19، سچویزر 20، 2010؛ به نقل از منین و همکاران، 2013) اما فرایندهای شناختی آگاهانه‌تر می‌توانند یک هدف مفید برای مداخله با آموزش که مهارت‌های مدیریتی شناختی و عاطفی را برانگیزاند عمل کند. (جارنفسکی 21، 2001؛ به نقل از منین و همکاران، 2013) بدیهی است مفهوم آگاهی و شناخت و تنظیم هیجان به مفهوم شناختی مقابله مرتبط است. تنظیم شناختی هیجان بر این فرض استوار است که فکر و عمل به فرایندهای مختلف وابسته است؛ و بنابراین در نظر گرفتن راهبردهای شناختی جدا از استراتژی‌های رفتاری در نظر گرفته می‌شود. (جارنفسکی وکومر 22 وهمکاران، 2002؛ به نقل از اون زاتو و همکاران، 2013). علاوه بر این بین سرطان و نشانه های افسردگی رابطه وجود دارد به گونه ای که میزان بروز افسردگی در زنان مبتلا به سرطان سینه بیشتر مشاهده می شود. افسردگی اساسی شایع‌ترین اختلال روان‌پزشکی با عود مکرر و بار تحمیلی انکارناپذیر می‌باشد (گادفرن و ون هیرینجن، 2010). سازمان جهانی بهداشت پیش‌بینی می‌کند که تا سال 2020 افسردگی دومین علت ناتوانی در جهان خواهد بود (مورای و لوپز، 1997؛ به نقل از کویکن، بیفورد، بینگ، دانگلیش، لویس و همکاران، 2010). برآوردهای همه‌گیر شناسی نشان داده‌اند که شیوع طول عمر این اختلال بین 13 تا 19 درصد می‌باشد (هاسین و همکاران، 2005، کسلر و همکاران، 2003؛ به نقل از سرانو، پالائو، لوسیانو، مزا، لوجان و همکاران، 2010). اختلال افسردگی اساسی در اکثر موارد مزمن و برگشت‌کننده می‌باشد (رابینز، 2009).

به نظر می رسد تاب آوری می تواند بین تنظیم هیجانی و نشانه های افسردگی در زنان مبتلا به سرطان سینه نقش واسطه ای ایفا کند. تاب آوری به زبان ساده عبارت است از تطابق مثبت در واکنش به شرایط ناگوار (والر،2001 به نقل از ریچاردسون، 2002)، بطور عمده شرایط ناگوار بوسیله دو گروه از عوامل خطرزا مشخص می‌شود. (ماستن، 1998) شرایط چالش برانگیز زندگی (مانند نژادپرستی، جنگ، و…) و ضربه (تجربه خشونت در خانواده یا جامعه، بیماری، مرگ عزیزان).

آلورد و همکاران (2005) تاب آوری را به معنای مهارت ها، خصوصیات و توانمندی‌هایی تعریف می‌کنند که فرد را قادر می‌سازد با سختی ها، مشکلات و چالش ها سازگار شود. هر چند برخی از ویژگی‌های مرتبط با تاب آوری بصورت زیستی و ژنتیکی تعیین می‌شوند، اما مهارت‌های مربوط به تاب آوری را می‌توان یاد داد و تقویت نمود. تاب آوری از جمله عوامل تأثیر گذار بر خوشبینی است. گارمزی و ماستن، تاب آوری را یک فرایند، توانایی یا پیامد سازگاری موفقیت آمیز با شرایط تهدید کننده تعریف کرده‌اند، تاب آوری صرفاً پایداری در برابر آـسیب ها یا شرایط تهدید آمیز نیست (حالت انفعالی در رویارویی با شرایط خطرناک نیست) بلکه شرکت فعال و سازنده فرد در محیط است و می‌توان گفت که تاب آوری، توانمندی فرد در برقراری تعادل زیستی – روانی در شرایط خطرناک می‌باشد. (کارنر، 2003). فردی که تاب آوری است چاره ساز و انعطاف پذیر بوده، مطابق تغییرات محیطی خود را وفق می‌دهد و بعد از برطرف شدن عوامل فشارزا به سرعت به حالت بهبود باز می‌گردد. افرادی که در انتهای سطح پایین تاب آوری هستند (بر روی پیوستار تاب آوری بالا و تاب آوری پایین) به مقدار ناچیزی خودشان را با موقعیت‌های جدید وفق می‌دهد، این افراد به کندی از موقعیت‌های فشار زا به حالت عادی و طبیعی بهبود می‌یابد. (سیبرت، 2007). با توجه به موارد مطرح شده سؤال اصلی پژوهش حاضر این است آیا تاب آوری در رابطه با راهبردهای تنظیم هیجان و نشانگان افسرده وار زنان مبتلا به سرطان سینه نقش واسطه ای ایفا می‌کند؟

۱-۳- اهمیت و ضرورت پژوهش

در تبیین چرایی این موضوع می‌توان بیان داشت، تشخیص و درمان سرطان سینه، تجربه ای همراه با استرس و اضطراب است. زنانی که این بیماری در آن‌ ها تشخیص داده می‌شود با درمان دارویی و عمل جراحی به همراه تاثیرات جانبی منفی بالقوه ای مثل ریزش مو، حالت تهوع، آدم لنفاوی و مشکلات جنسی مواجه می‌شوند. درمانی طولانی، توانایی زنان را در برقراری نقش اجتماعی به عنوان محوریت زن خانه دار یا شاغل، وضعیت آینده و امکان بازگشت به کار، دچار شک وتردید می‌سازد. سطح بالای استرس، تأثیر منفی طولانی مدت بر خودباوری زنان دارد که تأثیر بسیار بد و مهمی در عملکرد خانواده، زناشویی و پایین آمدن سطح کیفیت زندگی می‌گذارد. (لوکین، 2002)

شاید تمایل زیاد به پژوهش‌های تاب آوری به این دلیل باشد که عوامل محافظت کننده نقش پر اهمیتی را در زندگی فرد ایفا می‌کنند. از سوی دیگر بخشی از محبوبیت مفهوم تاب آوری و پزوهش های مرتبط با آن به این دلیل است که این دیدگاه بر توانمندی ها، ظرفیت ها، امید و قدرت فرد تمرکز دارد.

پژوهش پیشنهادی امید آرد تا با رویکردی مثبت نگر در شیوه زندگی و کنترل هیجان و افسردگی و شیوه زندگی بتواند در موارد زیر اثر گذار باشد:

– ارائه خدمات درمانی به بیماران در قالب گروه درمانی و مداخله آموزشی مبتنی بر ارتقاء تاب آوری

– سنجش زیستی، روانی، معنوی بیماران و تدوین و کاربرد مدلی مبتنی بر متغیرهای مذکور

– ایجاد ادبیات پژوهشی که می‌تواند راه گشای پژوهش‌های بعدی در این زمینه باشد.

– چنین تحقیقی که قرار است براساس رویکرد مثبت نگر به ماهیت انسان و روان شناسی شناختی که مؤثر در ارتقای تاب آوری هستند، تدوین شود می‌تواند درمانگر را در تشخیص و ارزیابی، آموزش، نظارت، مشاوره، ارزیابی عوامل خطر و محافظت کننده و در نهایت فرمول بندی زیستی- روانی – معنوی آماده سازد.

به عبارتی، امید است، آگاهی‌های بدست آمده از چنین پژوهشی، درمانگران را برای مداخلات آموزشی و درمانی برای گروه‌های هدف، آماده نماید. در ضمن بنابر عقیده کونور (2003)، از آن روی که تاب آوری به عنوان معیاری برای توانایی مقابله با استرس و افسردگی قلمداد می‌شود، می‌تواند هدف مهمی در روان درمانی باشد.

 

[1]. Bennett & Wells

[2]. Bounds

[3]. WHITAKER

[4]. Thapa

[5]. Rawal

[6]. Bista

[7]. Badger

[8]. Goedendorp

[9]. Speck

[10]. Courneya

[11]. Masse

[12]. Duval

[13]. Schmitz

[14]. Fossa

[15]. Dahl

[16]. Loge

[17]. Cancer

[18].Breast cancer

[19]. Godfrin & Van Heeringen

[20]. Murray & Lopez

[21]. Kuyken, Byford, Byng, Danglish & lewis

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...