|
|
نحوه طرح دعوای اعتراض به ثبت در دادگاه صالح در صورتی که پس از اعتراض به ثبت، دادخواست حقوقی به دادگاه صالح تقدیم شود این امر با رعایت مقررات آئین دادرسی مدنی از جمله مقررات ماده ۵۱ آن صورت می پذیرد.
خوانده چنین دعوایی فقط متقاضی ثبت می باشد فلذا طرح دعوی به طرفیت اداره ثبت و یا هیات حل اختلاف، وجاهت قانونی نداشته و دعوی توجهی به آن ها ندارد و در صورت طرح دعوی، دادگاه باید به استناد ماده ۸۹ ناظر با بند ۴ ماده ۸۴ همان قانون “قرار عدم توجه دعوی” نسبت به آنها صادر نماید. خواسته این دعوی نیز عبارت است از: “اعتراض به تقاضای ثبت خوانده در خصوص یک قطعه زمین به مساحت. … متر مربع موضوع رای شماره. ….. مورخ. …. هیات حل اختلاف ثبتی مقوم به. ….ریال” با توجه به اینکه این دعوی از جمله (دعاوی مالی) می باشد بنابراین در اجرای ماده ۶۲ قانون آیین دادرسی مدنی خواسته آن باید تقدیم شود. زیرا دعاوی ثلاثه بر ثبت، از جمله دعاوی مالکیت و اختلاف در آن هستند[۱]. معترض (خواهان) باید دلایل مالکیت خود از قبیل: سند عادی معامله، شهادت شهود، انجام تحقیق و معاینه محلی و هر تحقیقی که برای اثبات آن لازم باشد در ستون دلایل و منضمات دادخواست تصریح نماید.
۲-۲-۲-۳ وظایف دادگاه در خصوص نحوه رسیدگی به این دعوی و صدور حکم
پس از اینکه پرونده به شعبه دادگاه حقوقی عمومی صالح (محل وقوع ملک مورد تقاضای ثبت) ارجاع گردید دادگاه به شرح زیر باید اقداماتی را جهت رسیدگی بهینه و قانونی انجام دهد:
الف)رسیدگی و بررسی شکلی: منظور از رسیدگی شکلی، احراز صلاحیت دادگاه، بررسی داخل در مهلت بودن دعوی مطروحه (از حیث اعترض در مهلت قانونی)، پرداخت هزینه دادرسی و دفتری طبق قانون، پیوست بودن رای هیات حل اختلاف که مورد اعتراض بوده، گواهی اداره ثبت مبنی بر وصول اعتراض در مهلت قانونی و تقدیم خواسته بر مبنای دعاوی مالی.
ب) صدور دستور تعیین رسیدگی و دعوت طرفین در صورت عدم وجود نقصی در دادخواست و ضمایم آن.
مطالبه پرونده ثبتی ملک متنازع فیه که در هیات حل اختلاف تشکیل شده، به روز جلسه رسیدگی و مطالعه و استخراج خلاصه مفید از آن، قبل از حلول جلسه اول رسیدگی یا همزمان در آن جلسه برای احراز صحت عملیات ثبتی و اقدامات هیات حل اختلاف از قبیل: صحت انتشار آگهی و موعد آن، اعلام رای هیات به معترض و ارشاد قانونی وی برای طرح دعوی در دادگاه، صحت ابلاغ رای به طرفین و وصول اعتراض در مهلت قانونی. استماع و قید اظهارات طرفین در صورتجلسه دادگاه و رسیدگی قانونی به موضوع ادعای خواهان از حیث احراز مالکیت وی وصحت استحقاق او و انجام هر گونه تحقیقی که برای کشف حقیقت لازم باشد. ارجاع موضوع به کارشناس یا خبره ثبتی در صورت تقاضای طرفین یا ضرورت آن با تشخیص دادگاه در اجرای ماده ۲۵۷ قانون آئین دادرسی مدنی سال ۱۳۷۹٫ بررسی کار هیات حل اختلاف از حیث رعایت صحیح قانون. صدور رای مقتضی –حسب مورد- مبنی بر “ابطال تقاضای ثبت” یا “عملیات ثبتی” یا “ادامه عملیات ثبتی به نام معترض” یا “ابطال رای هیات حل اختلاف به طور کلی یا نسبی به سهم خواهان ( معترض )”. لازم به ذکر است که چون دعاوی اعتراض به ثبت یا اعتراض به آرای هیات های حل اختلاف یا ابطال سند مالکیت ماهیتاً دعوی، مالکیت می باشند فلذا باید معیارهای مربوط به تملک مشروع و مالکیت شرعی و قانونی، مدنظر ومورد بررسی قرار گیرد.
نکته: طبق بند ۶ ماده ۱۴۷ اصلاحی قانون ثبت، آنچه هیات حل اختلاف مورد رسیدگی قرار می دهد احراز تصرف مالکانه متقاضی ثبت است و در صورت احراز، رای به مالکانه بودن تصرف او صادر نموده و مراتب را جهت اقدامات بعدی برای تنظیم سند مالکیت به اداره ثبت اعلام می نماید. در صورتی که هر شخصی در مهلت قانونی، اعتراضی به آن داشته باشد می تواند مراتب اعتراض خود را به دادگاه اعلام دارد. خواسته خواهان در این صورت اعتراض به تصمیم صادره از هیات حل اختلاف و ابطال آن است.
دادگاه در صورت محق بودن خواهان، حکم به ابطال تصمیم مذکور صادر خواهد کرد. در این صورت حکم، اعلامی است و معترض می تواند به استناد آن عملیات ثبتی را به نام خود پیگیری کند[۲].
اما عده ای از قضات معتقدند که: “خواسته خواهان در این مورد، اعتراض به تقاضای ثبت بوده و حکم دادگاه هم در صورت احراز و وجود شرائط، ابطال عملیات ثبتی انجام شده و ادامه جریان ثبتی به نفع معترض (خواهان) خواهد بود. ماده ۱۰۱ آیین نامه قانون ثبت املاک نیز موید این مطلب است. البته جایی که معترض صرفاً مدعی حقوق ارتفاقی باشد ادامه عملیات ثبتی با رعایت حقوق ارتفاقی وی فاقد اشکال است[۳]” نظر اخیر مستدل و موافق با منطق واصول بوده ورویه عملی اغلب محاکم نیز به همین منوال است.
۲-۲-۳ اعتراض به ثبت توافقی به علت جعل یا اشتباه یا اجبار و ابطال آن توافق
با عنایت به این که شرط اصلی رسیدگی هیات های حل اختلاف و قبول تقاضای ثبت متقاضی و صدور سند بنام او “توافق طرفین در خصوص انتقال ملک” می باشد. چنانچه بعد از صدور رای هیات حل اختلاف مبنی بر ثبت ملک بنام متقاضی توسط اداره ثبت اسناد و املاک، اگر برای اخذ این توافق، جعل و تقلبی به کار رفته یا اشتباهی رخ داده یا توافق در اثر اجبار اخذ شده باشد، کسی که ادعای حقی در آن ملک دارد می تواند تقاضای ابطال آن را به طرفیت متقاضی ثبت بخواهد.
دادگاه بعد از رسیدگی در صورت احراز و اثبات صحت ادعای خواهان و بی اعتباری توافق به عمل آمده در این خصوص، حکم به “ابطال عملیات ثبتی” خواهد داد.
۲-۲-۴ اعتراض به رای هیات حل اختلاف در خصوص صدور سند مالکیت بنام متقاضی یا تنظیم سند رسمی انتقال ملک دولت یا شهرداری.
این دعوی از شایع ترین مبتلا به ترین دعاوی مطروحه در دادگاههاست و به اشتباه از آن به دعوای “اعتراض به ثبت” نیز تعبیر می شود مستقیماً با مراجعه به دادگاه صالح اقامه می شود.
اگر ذینفع از انتشار آگهی های نوبتی اطلاع نیابد تا در مهلت ۶۰ روزه اعتراض نماید و به دلیل عدم وصول اعتراض در مهلت قانونی هیات حل اختلاف رای صادر نماید این رای به وسیله ثبت محل به طرفین ابلاغ می شود تا طرفین ظرف ۲۰روز[۴] در صورت داشتن اعتراض آن را کتباً به اداره ثبت تسلیم و با اخذ گواهی، دادخواست حقوقی خود را به دادگاه محل و با عنوان خواسته “اعتراض به رای شماره. ….مورخ. … هیات حل اختلاف موضوع ماده ۱۴۸ اصلاحی قانون ثبت و ابطال آن” تقدیم و گواهی تقدیم دادخواست را به اداره ثبت تسلیم نماید تا از اجرای رای خودداری شود. بدیهی است در صورت عدم وصول اعتراض ادارات ثبت مکلف به اجرای رای و صدور سند مالکیت بنام متقاضی خواهند بود.
۲-۲-۵ ابطال سند رسمی انتقال ملک دولت، اداره اوقاف یا شهرداری بنام متقاضی پس از انقضای مهلت ۲۰ روزه وعدم اعتراض به رای هیات حل اختلاف در این خصوص
اجرای رای هیات مبنی بر انتقال رسمی ملک او قاف، دولت یا شهرداری بنام متقاضی، مانع از مراجعه متضرر به دادگاه نخواهد بود.
بنابراین چنانچه در این مرحله کسی که حقی از او تضعیع شده و مدعی حقی در ملک مذکور باشد (اعم از شخص حقیقی یا حقوقی) و مدعی شود که سند رسمی مالکیت بر خلاف قانون بوده، باید با تقدیم دادخواست حقوقی مبادرت به طرح دعوی در دادگاه نماید[۵]. نکته ای که ذکر آن مهم ست این که اقامه این دعوا مقید به مهلت خاصی نبوده و در هر زمان قابل طرح و پیگیری است.
عنوان صحیح خواسته این دعوا عبارت است از: “ابطال سند رسمی انتقال ملک دولت یا اوقاف یا شهرداری، بنام خوانده (متقاضی ثبت موضوع رای شماره. …. مورخ….. هیات حل اختلاف ثبتی مقوم به مبلغ. … ریال” خوانده این دعوی نیز کسی است که سند انتقال (سند مالکیت) ملک بنام او صادر شده است که همان متقاضی ثبت می باشد[۶].و دعوی توجهی به اداره ثبت اسناد و املاک یا هیات حل اختلاف صادر کننده رای ندارد.
پس از احراز صحت ادعا ی خواهان،” حکم به ابطال انتقال یا سند مالکیت صادره بنام متقاضی” صادر و در صورت عدم اثبات ادعای خواهان، (حکم به بیحقی وی با توجه به مالی بودن دعوی مطروحه) صادر خواهد شد.
نکته: زمین هایی که مطابق لایحه قانونی اصلاح لایحه قانونی واگذاری و احیای اراضی مصوب ۲۶/۱/۱۳۵۹ در اختیار افراد گذاشته می شود، طبق بند ۶ ماده ۶ این لایحه قانونی، قابل انتقال نیست مگر با اجازه دولت و رعایت میزان مندرج در ماده ۴ آن. اما مقررات مواد ۱۴۷ و ۱۴۸ اصلاحی قانون ثبت اسناد و املاک در مورد اراضی دولتی که در تصرف افراد است و بر روی آنها اعیانی ایجاد شده با رعایت ضوابط مندرج در ماده ۳ (قانون اصلاح مواد ۱و۲و۳ قانون اصلاح) قابل واگذاری به متصرف است.
۲-۲-۶ ابطال سند مالکیت صادره بنام متقاضی بر اساس رای هیات حل اختلاف
به موجب بند ۳ تبصره الحاقی (۲۲/۸/۱۳۸۱) به ماده ۲۰ اصلاحی آئین نامه اجرایی مود ۱۴۷ و ۱۴۸ اصلاحی قانون ثبت اسناد و املاک، از جمله آرای صادره هیات های حل اختلاف در اجرای ماده ۱۴۷ اصلاحی مذکور، “رای به صدور سند صدور سند مالکیت با ثبت ملک در دفتر املاک بنام متصرف” می باشد.
چنانچه پس از ابلاغ رای هیات در مهلت های قانونی مندرج در بند ۶ ماده ۱۴۷ و قسمت اخیر ماده ۱۴۸ اصلاحی قانون ثبت اعتراض به این ثبت واصل شود معترض باید دعوای خود را در قالب اعتراض به رای هیات حل اختلاف، در داگاه صالح اقامه نماید.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
[شنبه 1399-01-30] [ 11:02:00 ب.ظ ]
|
|
حقوق دارنده سند رسمی مالکیت
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
مفهوم سند مالکیت
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
مبدل DC-DC ایزوله برای صفحات خورشیدی
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
طراحی و ساخت مبدل DC-DC ایزوله برای صفحات خورشیدی ۱-۲-مزایاومعایب سیستمهای فتوولتائیک آلودگیهای زیست محیطی ناشی از سوختهای فسیلی و پایان پذیر بودن منابع آنها ،تلاش و تحقیقات وسیعی را در بکارگیری انواع دیگری از انرژی، بخصوص انرژیهای جدید،موجب شده است.انرژی خورشیدی به دلیل نا محدود بودن ،در دسترس بودن و سازگاری با محیط زیست موجب شده است سیستمهای فتوولتائیک بیشترین بازار تجاری را در زمینه کاربرد انرژیهای نو داشته باشد .
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه ها :
پایان نامه ارشد برق قدرت : طراحی و ساخت مبدل DC-DC ایزوله برای صفحات خورشیدی
پارهای از ویژگیها و مزایایسیستمهای فتوولتائیک که موجب گسترش استفاده از آن در کشور های مختلف شده است در زیر آمده است.
۱ـ بی نیازی به سوخت فسیلی
۲ـ حفظ محیط زیست و عدم ایجاد آلودگی
۳ـ طول عمر مفید بالا (بیش از ۲۰ سال )
۴ـ قابلیت اطمینان بالا به دلیل نداشتن بخشهای متحرک مکانیکی
۵ـ پایین بودن احتمال بروز حوادث خطرناک مانند انفجار وآتش سوزی
۶ـ سهولت در نصب و راه اندازی و همچنین بی نیازی به تجهیزات پیچیده و نیروی انسانی متخصص
۷ـ قابلیت تغییر توان با افزایش و کاهش ظرفیت سیستمهای فتوولتائیک در صورت نیاز با بهره گرفتن از افزودن یا کاستن تعداد ماژولهادر مقابل موارد ذکر شده بزرگترین عیب سیستمهای فتوولتائیک برای استفاده از توانهای زیاد، قیمت بالای آن در مقایسه با سایر منابع است. اگر چه با پیشرفت تکنولوژی هزینه سیستمهای فتوولتائیک روز به روزکاهش مییابد ،ولی قبل از هر اقدامی تحقیق و بررسی در زمینه صرفه اقتصادی جهت بهکارگیری هر یک از منابع لازم و ضروری است.
۱-۳تکنولوژیهای ساخت سلولهای فتوولتائیک برای ساخت این سلولها سه نوع تکنولوژی ساخت وجود دارد که به شرح زیر میباشند:
۱)تکنولوژی تک کریستالی (Monocrystalline or single crystal)
که در این حالت سلول خورشیدی در یک ورقه سیلیکونی کیفیت بالا ساخته میشود که در این سلول دارای بازده بیشتر نسبت به سلولهای ساخته شده با تکنولوژیهای دیگر است .
۲)تکنولوژی پلی کریستالی (Polycrystalline)
در این روش سلول از یک بلوک سیلیکونی چند کریستال کیفیت پایین ساخته میشود که بازده و قیمت کمتری دارد .
۳)تکنولوژی ورق _نازک (thin_film)
که سلول در چند پروسه مختلف ساخته میشود.این سلولها بازده کمتری دارند ولی در عوض هزینه ساخت آنها بسیار کم است . [۱]
شکل۱-۶ سلولهای سیلیکانی و ورق نازک
۱-۴-اجزای سیستمهای فتوولتائیک به خاطر وجود تغییر در میزان شدت تابش پرتوهای خورشیدی در طول روز و در فصول مختلف، یک باطری به منظور ذخیره کردن انرژی الکتریکی تولیدی توسط آرایههای فتوولتائیک و به عنوان یک عامل واسط بین آرایههای خورشیدی و مصرف کننده انرژی الکتریکی برای بهرهوری بیشتر مورد نیاز میباشد. یک سیستم فتوولتائیک خورشیدی، در طول روز که تابش خورشید وجود دارد، پرتوهای خورشیدی را گردآورده و به انرژی الکتریکی تبدیل میکند، ولی زمانیکه انرژی خورشیدی در حد اعلای خود موجود میباشد، بندرت اتفاق میافتد که دقیقاً منطبق با زمانی باشد که به انرژی الکتریکی نیز نیاز وافر باشد. پدیدار گشتن ابرها در آسمان نیز برای سیستمهای فتوولتائیک مشکل ایجاد میکند و چنانچه ابری بودن آسمان چندین روز به درازا بکشد، انرژی الکتریکی در مقایسه با روزهای صاف آفتابی که خورشید شدت تابش بالائی دارد، میزان قابل ملاحظهای کاهش پیدا خواهد کرد. واضح است در چنین روزهائی میتوان از انرژیای که در روزهای صاف آفتابی تولید و ذخیره شده، استفاده کرده و انرژی الکتریکی متمرکزی را تولید نمود بنابراین، اضافه کردن تجهیزات ذخیرهسازی در سیستمهای فتوولتائیک میتواند موجب افزایش قابلیت اعتماد سیستم برای تأمین مستمر انرژیالکتریکیگردد.معمولاً برای ذخیرهسازی برق تولیدی در سیستمهای فتوولتائیک با ظرفیت ۳ کیلووات به بالااز باطری استفاده میگردد ولی برخی از سیستمهای کوچکترمانند پمپ کنندههای کوچک، بدون ذخیره سازی باطری طراحی میشوند.
پیل یا باتریهای خورشیدی تنهامبدل انرژی تابشی خورشید به انرژی الکتریکی باجریان الکتریکی ازنوع مستقیم میباشندوتوانایی ذخیره سازی انرژی را ندارند.
برق تولیدی باتریهاDCولتاژمعمولاً ۴۸یا۲۴ ولت است که با یک اینورتر Pure sine wave به ۲۳۰ ولتAC تبدیل میشود.
ازا بزارذخیره سازی دراین سیستمهااستفاده ازباتریهای الکتروشیمیایی میباشد.
از سری و موازی کردن سلولهای آفتابی میتوان به جریان و ولتاژ قابل قبولی دست یافت. در نتیجه به یک مجموعه از سلولهای سری و موازی شده پنل (مدول) فتوولتائیک گویند.
یک ماژولمیتواند متشکل از ۳۲ سلول خورشیدی با قطر ۵/۷ سانتیمتری دارای مشخصات الکتریکی: ولتاژ نامی ۱۲ ولت، جریان نامی ۲/۱ آمپر، قدرت پیک ۱۸ وات،باشد. راندمان ماژولها با توجه به راندمان سلولهای خورشیدی و برخی افتهای دیگر از قبیل جاسازی سلولها در سطح ماژول و اتصال الکتریکی آنها، حدود ۷ الی ۱۱ درصد در دمای ۲۸ درجه سانتیگراد و شدت تابش نور خورشید۱۰۰ ،که به نام شرایط استاندارد خوانده میشود، میباشد. [۱]
وبه مجموعه پنلهای فتوولتائیک،یک آرایه خورشیدی گفته میشود.جریان الکتریکی حاصل ازپنل های فتوولتائیک ازنوع جریان وولتاژمستقیم میباشد. ( DC)
با توجه به توضیحات فوق سیستمهای فتوولتائیک از اجزای زیر تشکیل شدهاند:
سلولهای خورشیدی
ماژولها
آرایهها
رگولاتور ولتاژ و کنترل کنندهها
باتریهای ذخیره ساز انرژی الکتریکی
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
رضایت شغلی و تعهد سازمانی
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
رضایت شغلی و تعهد سازمانی اغلب گفته می شود که “کارمند خوشحال یک کارمند کاراست” و یک کارمند خوشحال بایستی با شغلش ارضا شود. اهمیت رضایت شغلی از آنجا ناشی می شود که بیشتر افراد تقریباً نیمی از ساعات بیداری خود را در محیط کاری می گذرانند. رضایت شغلی عبارت است از حدی از احساسات و نگرش های مثبت که افراد نسبت به شغل خود دارند. وقتی یک شخص می گوید دارای رضایت شغلی بالایی است، این بدان مفهوم است که او واقعاً شغلش را دوست دارد، احساسات خوبی درباره کارش داشته و برای شغلش ارزش زیادی قائل است. نتایج تحقیقات نشان می دهد که کارکنان با رضایت شغلی بالاتر، از نظر فیزیک بدنی و توان ذهنی در وضعیت خوبی قرار دارند. رضایت شغلی نتیجه ادراک کارکنان است که محتوا و زمینه شغلی چیزی را که برای کارمند ارزشمند است فراهم می کند. رضایت شغلی یک احساس مثبت یا مطبوع و پیامد ارزیابی شغلی یا تجربه فرد است. این حالت احساسی مثبت، کمک زیادی به سلامت فیزیکی و روانی افراد می کند. از نظر سازمانی، سطح بالای رضایت شغلی منعکس کننده جو سازمانی بسیار مطلوب است که منجر به جذب و بقاء کارکنان می شود.
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :
پایان نامه رابطه بین مهارت ارتباطی مدیران و رضایت شغلی کارکنان
مطالعات مختلف در زمینه رضایت شغلی نشان می دهد که متغیرهای زیادی با رضایت شغلی مرتبط است که این متغیرها در چهار گروه قابل طبقه بندی است:
عوامل سازمانی عوامل محیطی ماهیت کار عوامل فردی ۱.عوامل سازمانی: بعضی از عوامل سازمانی که منبع رضایت شغلی هستند عبارتند از:
الف) حقوق و دستمزد: مطالعات “لاک”[۱] نشان می دهد که حقوق و دستمزد یک عامل تعیین کننده رضایت شغلی است. بویژه از دیدگاه کارمند این پرداخت منصفانه و عادلانه باشد.
ب) ترفیعات: ترفیعات شامل تغییر مثبت در حقوق (حقوق بالاتر)، کمتر مورد سرپرستی قرار گرفتن، چالش کاری بیشتر، مسئولیت بیشتر و آزادی در تصمیم گیری است. بعلت اینکه ارتقاء میزان ارزش فرد را برای سازمان نشان می دهد (به ویژه در سطوح عالی تر)، ترفیع فرد منجر به افزایش روحیه وی می گردد.
ج) خط مشی های سازمانی: ساختار دیوان سالارانه برای فردی که دارای سبک رهبری دموکراسی است، مناسب نیست. علاوه بر آن خط مشی های سازمانی نیز در رضایت شغلی تاثیر می گذارد. خط مشی های غیرمنعطف باعث برانگیختن احساسات منفی شغلی می شود و خط مشی منعطف باعث رضایت شغلی می شود.
عوامل محیطی: عوامل محیطی کار شامل موارد زیر است: الف) سبک سرپرستی: هر جا که سرپرستان با کارکنان رفتاری حمایتی و دوستانه داشته اند، رضایت شغلی نیز زیاد بوده است.
ب) گروه کاری: اندازه گروه و کیفیت ارتباطات متقابل شخصی در گروه، نقش مهمی در خشنودی کارکنان دارد. هر چه گروه کاری بزرگتر باشد رضایت شغلی نیز کاهش می یابد. زیرا ارتباطات متقابل شخصی ضعیف تر شده و احساس همبستگی کم رنگ تر و نهایتا شناخت تمامی افراد مشکل می شود. همچنین گروه کاری بعنوان یک اجتماع، سیستم حمایتی- احساسی و روحیه ای برای کارکنان محسوب می شود. اگر افراد در گروه دارای ویژگی های اجتماعی مشابهی (نگرش ها و باورهای مشابه) باشند، جوی را به وجود می آورند که در سایه آن رضایت شغلی فراهم می گردد.
ج) هر چه شرایط کاری مطلوب تر باشد باعث رضایت شغلی می شود، چرا که در شرایط کاری مطلوب، آرامش فیزیکی و روانی بهتری برای فرد فراهم می شود.
ماهیت کار: کار به خودی خود نقش مهمی در تعیین سطح رضایت شغلی دارد. محتوای شغل دارای دو جنبه است: یکی محدوده شغل است که شامل میزان مسئولیت، اقدامات کاری و بازخور است. هر چه این عوامل وسیعتر باشد باعث افزایش حیطه شغلی می شود که آن نیز به نوبه خود رضایت شغلی را فراهم می آورد. دومین جنبه عبارتست از تنوع کاری. تحقیقات نشان می دهد که تنوع کاری متوسط موثرتر است. تنوع وسیع باعث ابهام و استرس می شود و از طرف دیگر تنوع کم نیز باعث یکنواختی و خستگی می شود که نهایتاً منجر به عدم رضایت شغلی می گردد. ابهام در نقش و تضاد در نقش همواره از سوی کارکنان مورد اجتناب قرار گرفته است. زیرا اگر کارکنان کاری که انجام می دهند و انتظاری که از آنها می رود را نشناسند، موجبات ناخشنودی آنها فراهم می گردد. عوامل فردی: در حالی که محیط بیرونی سازمان و ماهیت شغل عوامل تعیین کننده در رضایت شغلی هستند، صفات و ویژگی های فرد نیز نقش مهمی در آن دارد. افرادی که بطور کلی دارای نگرش منفی هستند، همیشه از هر چیزی که مربوط به شغل است شکایت دارند. مهم این نیست که شغل چگونه است، آنها همواره به دنبال بهانه ای می گردند تا به گله و شکایت بپردازند. سن، ارشدیت و سابقه، تأثیر قابل ملاحظه ای بر رضایت شغلی دارند. کارکنانی که دارای سن بالا و سابقه زیاد در سازمان هستند، انتظار دارند که رضایت بیشتری از شغل خود داشته باشند. همچنین بعضی صفات مشخصه شخصیتی طوری است که باعث افزایش رضایت شغلی می شود. به علاوه می توان این طور نتیجه گرفت افرادی که در سلسله مراتب نیازهای مازلو در سطح بالاتری قرار دارند، رضایت شغلی بیشتری خواهند داشت. در تئوری سلسله مراتب نیازها مازلو از دو دسته انگیزه ی زیربنایی نام می برد، یک گروه انگیزه ی کمبود بوده که در نتیجه ی فقدان بعضی از اشیاء مورد نیاز انسان به وجود می آید. نیاز هایی همچون گرسنگی ، تشنگی ( نیازهای فیزیولوژیک) و نیاز به امنیت در این گروه قرار می گیرند. این گروه از انگیزه ها زمانی ارضاء می شوند که شیء مورد نیاز انسان به دست بیاید. نیاز های جالب تری که او ارائه کرده است ، نیاز های بودن نامیده می شود . این نیاز ها شامل نیاز به مهر و محبت ( نیاز اجتماعی) و خود یابی( خود شکوفایی) هستند. این نیاز ها بر خلاف نیاز های کمبود ، زمانی که شی مورد نظر به دست می آید ، ارضاء نمی شوند بلکه رضایت از رشدی حاصل می شود که این انگیزه ها ارائه می کنند. مازلو استلال کرد که نیاز های انسانی می تواند در یک سلسله مراتب از لحاظ اهمیت قرار داده شوند، بدین معنی که بعضی از نیاز ها باید قبل از نیازهای دیگر ارضاء شود. مازلو این نیازها را در پنج سطح قرار داد.
نیازهای فیزیولوژیکی نیاز های ایمنی نیازهای تعلق نیازهای احترام نیاز به خود شکوفایی ( فرهنگی ، شاه میرزایی و حسین زاده ، ۱۳۸۴ ، ۱۲۱و۱۲۲)
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
پیامدهای رضایت شغلی و عدم رضایت شغلی رضایت شغلی باعث می شود بهره وری فرد افزایش یابد، فرد نسبت به سازمان متعهد شود، سلامت فیزیکی و ذهنی فرد تضمین شود، روحیه فرد افزایش یابد، از زندگی راضی باشد و مهارت های جدید شغلی را به سرعت آموزش ببیند. عدم رضایت شغلی باعث کاهش روحیه کارکنان می شود که این روحیه پایین در کار بسیار نامطلوب است. مدیران وظیفه دارند که علائم روحیه پایین و عدم رضایت شغلی را به طور مستمر زیر نظر بگیرند و در اولین فرصت اقدامات لازم را انجام دهند. بعضی از شاخص های روحیه پایین عبارتند از:
۱.تشویش: تشویش یک شرایط کلی است که ناخشنودی فرد از شغل رانشان می دهد و ممکن است به انحاء مختلف ظاهر شود. فرد ممکن است تمایل زیادی به شغل خود نداشته باشد، در محیط کاری خواب آلود شود، فراموشکار شود، در کار بی دقتی کند، از شرایط کاری شکایت کند، دیر سر کار حاضر شود و یا غیبت کاری داشته باشد که همگی این شرایط بر سلامت ذهنی فرد تاثیر منفی بر جای می گذارد.
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :
پایان نامه رابطه بین مهارت ارتباطی مدیران و رضایت شغلی کارکنان
۲.غیبت کاری: مطالعات نشان می دهد، کارکنانی که رضایت کمتری دارند احتمالا بیشتر غیبت می کنند. دو نوع غیبت وجود دارد: یکی غیبت غیر ارادی است که به علت بیماری یا سایر دلایل موجه و حوادث پیش بینی نشده اتفاق می افتد که غیر قابل اجتناب است و ارتباطی با رضایت شغلی ندارد. دیگری غیبت اختیاری است که ناشی از عدم رضایت شغلی فرد است.
۳.تأخیر در کار: تأخیر کاری همانند غیبت این باور را بوجود می آورد که فرد از کارش ناراضی است. این نشان می دهد که فرد برای شغل خود اهمیتی قائل نیست و بیشتر اوقات خود را به استراحت در خانه اختصاص می دهد. وقتی هم که سرکار حاضر می شود، بیشتر به تلفن های شخصی پرداخته و بطور کلی در پی اتلاف وقت است. به عنوان نمونه دانشجویی که دیر سر کلاس حاضر می شود نشانگر آن است که از رشته تحصیلی یا نحوه تدریس استاد خود ناراضی است.
۴.ترک خدمت: ترک خدمت کارکنان موجب وقفه در عملیات سازمان شده و جایگزین نمودن افراد برای سازمان پرهزینه بوده و از نظر فنی و اقتصادی نیز نامطلوب است. بر اساس مطالعات “آرنولد و فلدمن” در واحدهای سازمانی که میزان رضایت شغلی افراد آن از حد متوسط پایین تر است، نرخ ترک خدمت کارکنان آن بالاتر خواهد بود. البته ترک خدمت ممکن است ارادی و مربوط به عدم رضایت شغلی باشد و یا دلایل شخصی داشته باشد که خارج از کنترل مدیر است. از طرف دیگر ترک خدمت می تواند ناشی از مدرنیزه شدن کارخانه، فقدان سفارشات برای تولید، کمبود مواد اولیه و به طور کلی ناشی از وضعیت دشوار اقتصادی باشد. در چنین مواردی موضوع ترک خدمت بایستی بطور جدی مورد رسیدگی قرار گرفته و هر جا که ضرورت دارد، اقدامات اصلاحی صورت پذیرد.
۵. فعالیت اتحادیه: مطالعات نشان می دهد که کارکنان بارضایت شغلی بالا، تمایلی به عضویت در اتحادیه ندارند و به آن به عنوان یک ضرورت نمی نگرند. شواهدی در دست است که نشان می دهد، عدم رضایت شغلی علت اصلی اتحادیه گرایی است. سطح فعالیت اتحادیه ها به سطح عدم رضایت شغلی بستگی دارد. هر چه سطح عدم رضایت شغلی کمتر باشد، ممکن است تنها به شکایت بسنده شود ولی اگر سطح عدم رضایت شغلی بالاتر باشد ممکن است موجبات اعتصاب کارکنان را فراهم آورد. بازنشستگی زودرس: مطالعات “اشمیت و مک لن”[۱] ارتباط رضایت شغلی و بازنشستگی زودرس را نشان می دهد. شواهدی وجود دارد، مبنی بر اینکه کارکنانی که تقاضای بازنشستگی پیش از موعد را می کنند، تمایل دارند نگرش های مثبت خود را کمتر معطوف به کار خود بسازند. از طرف دیگر کارکنانی که پست های سازمانی عالی تری دارند و دارای فرصت های کاری چالشی هستند، نسبت به مشاغل سطوح پایین تر کمتر به دنبال بازنشستگی زودرس هستند.
۲ – ۱۲- رضایت شغلی و عملکرد
یکی از موضوعات بحث انگیز رضایت شغلی، ارتباط آن با عملکرد است. سه دیدگاه مختلف در این مورد وجود دارد:
رضایت شغلی باعث افزایش عملکرد می شود. عملکرد شغلی موجبات رضایت شغلی را فراهم می آورد. ارتباط ذاتی بین رضایت شغلی و عملکرد وجود ندارد، بلکه پاداش های متغیری هستند که مداخله می کنند. اشکال زیر ارتباط رضایت شغلی و عملکرد را با توجه به دیدگاه های فوق نشان می دهد: رضایت شغلی علت ۱- عملکرد کاری “کارمند راضی مولدتر و کارآتر است” رضایت شغلی معلول ۲- عملکرد کاری “کارمند مولد و کارا راضی تر است” رضایت شغلی ۳- عملکرد کاری “هیچ ارتباط یا جهت خاصی وجود ندارد” برای دو دیدگاه اول پشتوانه تحقیقاتی ضعیفی ارائه شده است. بیست مطالعه انجام یافته در این زمینه نشانگر آن است که بین رضایت شغلی و عملکرد ارتباط ضعیفی وجود دارد و بیانگر آن است که کارمند راضی ضرورتاً عملکرد بالایی ندارد. البته نتایج تحقیقات نشان می دهد، دیدگاه دوم تا حدودی مورد تأیید قرار گرفته و عملکرد بالاتر، رضایت بالاتری را نیز به دنبال دارد. اما در این میان دیدگاه سوم که عامل پاداش را به عنوان متغیر مداخله گر در ارتباط بین عملکرد و رضایت شغلی معرفی می کند، بیشتر مورد تأیید قرارگرفته است. این بدان مفهوم است که عملکرد، پیامد رضایت شغلی نیست و همچنین رضایت شغلی نیز پیامد عملکرد نیست. در سال ۱۹۵۵ “برایفیلد و کروکت”[۲] ادبیات ارتباط رضایت شغلی و عملکرد را مورد بازنگری قراردادند و نتیجه گرفتند که بین این دو پدیده ارتباط مستقیم کمی وجود دارد. در حقیقت بعضی اوقات رضایت شغلی و عملکرد به طور معکوس با یکدیگر ارتباط دارند. تئوری انتظار تا حدودی این معما را حل نمود. این دو پژوهشگر ثابت کردند که رضایت شغلی نتیجه فرآیند انگیزش جامع است. از این دیدگاه انگیزش عبارت است از فعالیت و هدایت انرژی و رفتار، در حالی که رضایت شغلی حاصل از پاداش رفتار است. وقتی اعضاء سازمانی از کار رضایت پیدا می کنند، میزان غیبت و تأخیر در کار و حتی ترک خدمت، کاهش می یابد. در حقیقت رضایت شغلی می تواند برای سازمان تعیین کننده باشد.
۲ – ۱۳- اندازه گیری رضایت شغلی
رضایت شغلی نگرشی است که افراد درباره شغل خود دارند که نشأت گرفته از ادراک افراد از شغلشان است. تعداد زیادی از سازمان ها برای تعیین سطوح رضایت شغلی افراد از نگرش سنجی استفاده می کنند. یکی از ابزارهای معتبر برای سنجش رضایت شغلی، شاخص توصیفی شغل (JDI) است. رضایت شغلی ناشی از جنبه های مختلف شغل همچون پرداخت، فرصت های ترفیع، سرپرست، همکاران و عوامل محیط کاری همچون سبک سرپرستان، خط مشی ها و رویه ها، تعلق گروه کاری، شرایط کاری و مزایای شغلی است. در مدل JDI پنج عامل عمده به عنوان ابعاد رضایت شغلی مطرح اند که عبارتند از:
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
سکوت و آوای سازمانی
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
پیدایش سکوت سازمانی؛ متغییرهای سازمانی و مدیریتی
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
مفاهــیــم فــــرهنگ سازمانی ۲-۱۰-۱ مفاهــیــم فــــرهنگ سازمانی
فرهنگ، نقشهای متفاوتی را در یک سازمان ایفا میکند. در اولین نقش، فرهنگ تعیین کننده نقش سازمانی است. دوم نوعی احساس هویت به پیکر اعضای سازمان تزریق میکند. سوم باعث میشود که در افراد نوعی تعهد نسبت به چیزی به وجود بیاید که بیش از منافع شخصی فرد است. چهارم موجب ثبات و پایداری سیستم اجتماعی میگردد. سرانجام فرهنگ به عنوان یک عامل کنترل به حساب میآید. هرقدر تعهد و التزام افراد به ارزشهای اساسی سازمان بیشتر باشد و اعضای بیشتری به این ارزشها معتقد باشند فرهنگ آن سازمان قویتر است. بسیاری از صاحب نظران بیان نموده اند که ارزشهای مشترک برگرفته از فرهنگ سازمانی، بر ایجاد جوی برای تلاش بیشتر کارکنان بسیار مفید واقع شده و همچنین فرهنگ سازمان دارای اثری مثبت بر کارآمدی سازمان بدون توجه به زمینه های کاری آن خواهد شد. (شهرکی پور،۱۳۸۹: ۲۶).
فرهنگ سازمانی عبارت است از فلسفه ای که خط مشی سازمان و رفتارهای سازمان را به سوی کارکنان و مشتریان هدایت میکند یا مفروضات و باورهای بنیادی ویژه های که بین اعضاء سازمان مشترک بوده که به کمک آنها کارها و فعالیتهای روزمره سازمان انجام میپذیرد و سرانجام فرهنگ سازمانی را می توان وجود سیستمی از معانی و مفاهیم مشترک مشترکبین افراد و اعضای سازمان دانست. (سهیلی، ۹۷:۱۳۷۹).
صاحبنظران مختلف برای طبقه بندی فرهنگ سازمانها و تشخیص نوع فرهنگ سازمان، شاخصهای مختلفی را ارائه کردهاند که از جمله آنها عبارتند از دنیل دنیسون که فرهنگ سازمانی را به چهار گروه فرهنگ مأموریتی، فرهنگ انعطاف پذیر، فرهنگ بوروکراتیک و فرهنگ مشارکتی تقسیم کرده است. از دیدگاه فیزی نیز چهار نوع فرهنگ سازمانی وجود دارد که عبارتند از فرهنگ مبتنی بر وظیفه،موفقیت، قدرت و حمایت ( شهرکی پور، ۱۵۲:۸۹) در این راستا چارلز هندی نیز از اساطیر یونان به عنوان نمادهایی برای معرفی چهار نوع سازمان و مدیریت فرهنگ های مرتبط با هر یکاستفاده کرده است این چهار فرهنگ عبارتند از: فرهنگ زئوس )باشگاهی)، فرهنگ آپولویی (ایفای نقش)، فرهنگ آتنایی (وظیفه گرایی)، و فرهنگ دیونیسوس (اصالت) می باشد. (هندی، ۱۳۱:۱۳۸۴ )
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :
پایان نامه رابطه بین مهارت ارتباطی مدیران و رضایت شغلی کارکنان
پایان نامه ارشد: تاثیر مهارتهای ارتباطی مدیران(همدلی، مثبت گرایی، تساوی) بر رضایت شغلی کارکنان
۲-۱۰-۲تعاریف فرهنگ سازمانی
فرهنگ سازمانی: اصطلاح فرهنگ سازمانی به ارزشهای مسلم، فرضهای اصلی، انتظارات، خاطرات مشترک و تعاریف ارائه شده در سازمان برمیگردد. این واژه به ایدوئولوژی رایج که در اذهان مردم است اشاره دارد. آن یک احساسی از همانندی کارکنان، تهیه قانونهای نامکتوب، راهنماییهای ذهنی که چگونه در سازمان بهدست آورده میشود را بیان میکند و ثبات سیستم اجتماعی را که آشکار است را افزایش میدهد.
در زمینه فرهنگ سازمانی و عملکرد، فرهنگ سازمانی را مجموعه نظامهای ارزشی سازمان و باورها و اعتقادات مشترک اعضای سازمان بیان کرده و میگویند فرهنگ سازمان به وسیله ساختار و اهداف، ارزشها و وظایف سازمان، جو، ارزشها و باورهای شخصی شکل میگیرد با این فرض که عوامل مذکور بر عملکرد سازمان موثر است. (ازقندی ، ۱۳۹۰: ۳۳ )
مقصود از فرهنگ سازمانی، سیستمی از استنباط مشترک است که اعضاء نسبت به یک سازمان دارند و همین ویژگی موجب تفکیک دو سازمان از یکدیگر میشود. کریس آرجریس، فرهنگ سازمانی را نظامی زنده میخواند و آن را در قالب رفتاری که مردم در عمل از خود آشکار میسازند، راهی که بر آن پایه بهطور واقعی میاندیشند و احساس میکنند و شیوهای که بهطور واقعی با هم رفتار میکنند تعریف میکند. (استیفن رابینز، ۱۳۷۴: ۱۶۸)
ادگار شاین نیز فرهنگ سازمانی را اینگونه تعریف میکند:
یک الگویی از مفروضات بنیادی است که اعضای گروه برای حل مسائل مربوط به تطابق با محیط خارجی و تکامل داخلی آن را یاد میگیرند و چنان خوب عمل میکند که معتبر شناخته شده، سپس بهصورت یک روش صحیح برای درک، اندیشه و احساس کردن در رابطه با حل مسائل سازمان به اعضای جدید آموخته میشود. جیمز پرسی معتقد است که افراد یک سازمان دارای ارزشهای مشترک، عقاید، معیارهای مناسب برای رفتار، زبان مخصوص، رمزها و سایر الگوی فکری و رفتاری هستند و بهطور خلاصه، فرهنگ سازمان را الگویی از مقاصد مشترک افراد سازمان تعریف میکند. (ادگارشاین، ۱۳۸۳: ۲۳۳)
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
مدل های تحقیقات انجام گرفته فرهنگ سازمانی ۲-۱۱ مدل های تحقیقات انجام گرفته فرهنگ سازمانی
مدلهای مختلف با شاخصهای متفاوتی برای تبیین فرهنگ سازمانی، توسط اندیشمندان و، صاحبنظران ارائه شده است. از جمله این مدلها میتوان به مدل پیترز و واترمن[۱] ، هافستد [۲] دنیسون، هلریگل و اسلوکم [۳] و مدل دنیسون[۴] . اشاره نمود.
جدول ۲-۱ مدلهای مختلف با شاخصهای متفاوتی برای تبیین فرهنگ سازمانی
ویژگی ها/ انواع مدل ها بنیانگذاران عناصر اصلی مدل های فرهنگی مدل گردن گردن سازگاری- مسئولیت- استاندارد ها- پاداش ها- شفافیت سازی- صمیمیت و حمایت- رهبری فاقد مدل مشخص مدل رابینز رابینز تشویق و تهدید- میزان کنترل مدیریت چهار رویکرد مبتنی بر پارامتر پاداش، تهدید و میزان کنترل مدیریت به وجود می آیند. مدل هاروی و براون هارول-براون تعداد افراد متعهد به ارزشهای سازمان- میزان تعهد به ارزشهای سازمان فرهنگ قوی، ضعیف و میانه مدل استانلی دیویس استانلی- دیویس استراتژی- میزان اهمیت هر اقدام در استراتژی با فرهنگ چهار مدل قابل قبول، کنترل- اغماض، مدل غیر قابل قبول مدل مکانیکی و ارگانیکی استاکر و برنر الگوی لورش و لارنس میزان پیچیدگی محیط- میزان تغییرات محیط سیستم ارگانیکی و سیستم مکانیکی، ساده و پایدار و پیچیده و ناپایدار مدل هندی چارلز هندی میزان توجه به داخل و خارج- میزان ثبات و پایداری محیط فرهنگ سازمانی وظیفه، نقش، فرد و قدرت مدل هرسی بلانچارد هرسی و بلانچارد میزان انسجام داخلی- میزان تطبیق پذیری فرهنگ مشارکتی، یادگیری، رقابتی و بورکراتیک مدل کوئین رابرت کوئین کانون توجه (داخل-خارج)- میزان انعطاف و کنترل سیستم های بازار محور، سلسله مراتبی، ادهوکراسی و قبیله ای مدل ریچارد دفت ریچارد دفت کانون توجه (داخل-خارج)- میزان انعطاف و کنترل فرهنگ انعطاف پذیر، مشارکتی، ماموریتی، بورکراتیک مدل هال ریچارد اچ هال کانون توجه (داخل-خارج)- میزان انعطاف و کنترل سیستم های باز- فرایندی- روابط انسانی- عقلایی مدل هافستد گیرت هافستد فاصله قدرت- ابهام گریزی- مرد گرایی/ زن گرایی- جمع گرایی/ فرد گرایی دیوان سالار، ارگانیک، مشارکتی و قبیله ای
۲-۱۱-۱ دنیسون
با توجه به اهمیت شناسایی فرهنگ و کارکردها و تاثیر آن بر روی کارکنان سازمان، مد ل های مختلفی برای پژوهش های مرتبط با فرهنگ سازمانی طراحی و ارائه گردیده است . مباحث عمده مورد توجه در غالب مدل ها، به مباحثی مانند تحول و ثبات، توجه به قابلیتها و توانمندسازی، سازگاری در برابر درگیر شدن، همگرایی در برابر واگرایی چگونگی واکنش در برابر ابهام و نااطمینانی و … است. یکی از الگوی های مورد توجه مدل دنیسون است.
پروفسور دانیل دنیسون ( ۲۰۰۰ ) تحقیقاتی در زمینه فرهنگ سازمانی و اثربخشی سازمان انجام داد . وی در مدل خود ویژگیهای فرهنگی را اینگونه برشمرد:
درگیر شدن در کار سازگاری انطباق پذیری ماموریت یا رسالت [۱] Peters &Waterman
[۲] Hofstede
[۳] Hellrigel & Slocum
[۴] Daniel Denison
شکل۲- ۴: مدل فرهنگ سازمانی دنیسون۲۰۰۰ هر یک از این ویژگیها با سه شاخص اندازه گیری می شود:
۱- درگیر شدن در کار : سازمانهای اثربخش افرادشان را توانمند می سازند ، سازمان را بر محور گروه های کاری تشکیل می دهند و قابلیت های منابع انسانی را در همه سطوح توسعه می دهند. اعضای سازمان به کارشان متعهد شده و خود را به عنوان پاره ای از پیکره سازمان احساس می کنند. افراد در همه سطوح احساس می کنند که در تصمیم گیری نقش دارند و این تصمیمات است که بر کارشان مؤثر و کار آنها مستقیماً با اهداف سازمان پیوند دارد.
توانمندسازی[۱]: افراد اختیار، ابتکار و توانایی برای اداره کردن کارش ان دارند . این امر نوعی حس مالکیت و مسؤلیت در سازمان ایجاد می کند.
تیم سازی[۲]: در سازمان به کار گروهی در جهت اهداف مشترک، ارزش داده می شود. به طوری که کارکنان به مانند مدیران احساس میکنند در محل کار خود پاسخگو هستند. این سازمانها برای انجام کارها به گروه ها تکیه می کنند.
توسعه قابلیتها[۳]: سازمان به منظور تأمین نیازها و باقی ماندن در صحنه رقابت به طور مستمر به توسعه مهارتهای کارکنان میپردازد.
۲- سازگاری (ثبات و یکپارچکی ): تحقیقات نشان داده است که سازمانهایی که اغلب اثربخش هستند با ثبات و یکپارچه بو ده و رفتارکارکنان از ارزشهای بنیادین نشأت گرفته است . رهبران و پیروان در رسیدن به توافق مهارت یافته اند (حتی زمانی که دیدگاه متقابل دارند ) و فعالیتهای سازمانی به خوبی هماهنگ و پیوسته شده است . سازمانهایی با چنین ویژگیهایی ، دارای فرهنگ قوی و متمایزند و به طو ر کافی بررفتار کارکنان نفوذ دارند. این ویژگی با سه شاخص بررسی می شود:
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
تمایز مدیریت و رهبری (تقاوت های بین مدیریت و رهبری) ۲-۱۲-۳ تمایز مدیریت و رهبری
از آنجا که در سازمان ها رهبران باعث و بانی ۷۰ تا ۹۰ در صد تغییرات موفقیت آمیز هستند و مدیران تنها ۱۰ تا ۳۰ درصد در این امر دخیلند ، پس تمایز قائل شدن میان این دو مهم است. رهبران اغلب بر کل سازمان، استراتژی ها و برنامه ریزی های بلند مدت توجه دارند و دردرون سازمان نقش های مهمی که بار ارزشی دارند بر عهده می گیرند. در مقابل مدیران بیشتر بر برنامه های کوتاه مدت یا میان مدت و کارهای روزمره که قابل پیش بینی است توجه دارند و بیشتر بر اجرای بهتر وظایف مشخص تاکید دارند. معمولا مدیران سعی می کنند کارهای خود را با کارایی هر چه بهتر انجام دهند و موجب ارزش افزوده در سازمان شوند، ولی توجه اندکی به دور نمای آینده سازمان دارند. در مقایسه رهبری و مدیریت موارد ذیل قابل ذکر است:
رهبری با ایجاد تغییر سروکاردارد ولی مدیریت برای برخورد با پیچیدگی هاست. به عبارت دیگر ، رهبران باعث ایجاد تغییر می شوند ولی مدیران موجب ثبات می شوند. مدیران کارها را درست انجام می دهند و رهبران کارهای درست انجام می دهند. رهبران از طریق چشم انداز نسبت به آینده جهت را مشخص می کنند، اما مدیران دست به برنامه ریزی های رسمی و طراحی ساختارهای سازمانی خشک می زنند. رهبران می توانند هدف های گوناگونی داشته باشند، اما در مدیریت اولویت با هدف های سازمانی است (طاهری،۱۳۹۰: ۲۹). رهبران به طریق ابتکاری و القایی با کارکنان مرتبط می شود، اما مدیران با افراد از طریق نقشی که در توالی رخدادها با فرایند تصمیم گیری ایفا می کنند مرتبط می شوند. در رهبری سلسله مراتب مطرح نیست. هرکس بتواند بر تصمیم گیری دیگری اثر بگذارد او رهبر است و انکه اثر پذیرفته، پیرو محسوب می شود. ولی در مدیریت سلسله مراتب مطرح است و ابزارهای نفوذ به طور سلسله مراتبی در اختیار مدیران قرار داده می شود. در رهبری عضویت ضرورت ندارد. رهبر می تواند فردی خارج از سازمان باشد و بر افراد سازمان نفوذ داشته باشد، امادر مدیریت عضویت شرط است (زالی ، ۱۳۷۷: ۳۸)
۲-۱۲-۴ وظایف رهبری
۱- داوری کردن :
زمانی که اعضای سازمان چندان موافقتی با انجام یک عمل نداشته باشند، رهبر ممکن است از طریق حاکمیت یا تصمیم گیری شخصی به حل مشکل بپردازد.
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :
پایان نامه رابطه بین مهارت ارتباطی مدیران و رضایت شغلی کارکنان
پایان نامه ارشد: تاثیر مهارتهای ارتباطی مدیران(همدلی، مثبت گرایی، تساوی) بر رضایت شغلی کارکنان
۲- پیشنهاد کردن :
ارائه و تاکید بر پیشنهاد توسط رهبر ، این فرصت رابه او می دهد تا بی آنکه از دستورات مستقیم استفاده کند، از جانب زیر دستان نظرات و عقاید گوناگونی را دریافت دارد. همچنین به موازات این فرایند، وقار و احترام زیردستان و احساس مشارکت و همکاری در آنان نیز تقویت می شود.
۳- تدارک و عرضه اهداف :
هدفهای یک سازمان حالتی خودکار و خود جوش ندارد بلکه می باید به وسیله رهبر تهیه و تنظیم و ارائه شود. برای اینکه سازمانی، اثر بخش باشد، این اهداف باید متناسب با سازمان بوده و امکان کار و تلاش جمعی و گروهی را فراهم آورد.
۴- شتاب بخشیدن و سرعت پذیرفتن :
برای آغاز یا افزایش یک حرکت و یا ایجاد تحرک در یک سازمان ، به یک نیرو و یا شدت عملی نیاز خواهد بود که این نیرو می تواند به مثابه یک (( شتاب دهنده شیمیایی )) باعث برانگیختگی و تحریک کارکنان برای انحام کار شود.
۵- تامین امنیت :
یک رهبر در برخورد با مشکلات، چنانچه طرز تلقی و نگرش مثبت و خوش بینانه ای داشته باشد، قادر خواهد بود امنیت خاطری را برای زیر دستان خود فراهم آورد. چنین امنیتی برای افراد سازمان بسیار مهم است و همواره در معرض تهدید برداشت های رهبر قرار دارد. به بیان ساده تر، طرز تلقی نامناسب رهبر، می تواند موجودیت چنین امنیت خاطری را به مخاطره اندازد. این وضعیت به علت نگرش های خوب یا بد رهبر پدید می آید که سرانجام توسط زیردستان کشف می شود.
۶– شاخص و نماینده بودن :
رهبر ضمن اینکه سمت نمایندگی سازمان خود را در بین دیگران برعهده دارد ، همچون یک عنصر شاخص و یک نهاد خدمتگزار عمل می کند. نظری که افراد خارج از سازمان نسبت به سازمان دارند، چه بسا به عقیده ای که آنان نسبت به رهبردارند، ارتباط می یابد، تاثیر مطلوب یک رهبر به احتمال زیاد، به یک تلقی مطلوب از سازمان منجرمی شود و بالعکس.
۷- القا نمودن :
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
نظریه رهبری وضعیتی هرسی و بلانچارد ۲-۱۸ نظریه رهبری وضعیتی هرسی و بلانچارد
پال هرسی و کنت بلانچارد [۱]، نظریه رهبری مبتنی بر موقعیت را که یکی از روش های اصلی اقتضایی است، ارائه کرده اند. نظریه یاد شده که در نمودار ذیل نشان داده شده است، براین اساس است که سبک رهبری موفقیت آمیز با میزان رشد یا بلوغ زیردستان تعییرمی کند. صاحب نظران این نظریه معتقدند که مدیر و پیروانش در دو بعد تکلیف گرایی، یعنی توجه به کار و وظیفه و رابطه گرایی از چهار مرحله که گونه ای از چرخه زندگی به حساب می آید عبور می کنند.
این چهار مرحله عبارتند از : ( دستوری، تفویضی، مشارکتی و توجیهی (گریفین ، مورهد ،۱۳۸۴: ۱۲۲)
[۱] Hersy & Blanchard
شکل ۲-۵ رهبری سیکل زندگی یا رهبری موقعیتی ، گریفین ، مورهد ،۱۳۸۴
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
پنج ویژگی رهبران تحول گرا از نظر جیمز کوزئز و پاستر: جیمز کوزئز و پاستر [۱]پنج ویژگی را برای رهبران تحول گرا معرفی نموده اند:
۱– به چالش کشیدن فرایند ها: این ویژگی براین اصل تاکید دارد که رهبران موثر همواره برای دستیابی به فرصت های جدید به منظور دگرگون ساختن وضعیت موجود پیشقدم می شوند. آنان تلاش می کنند تا با نو آوری و یافتن راه های تازه تر سازمان را اصلاح کنند. این گونه رهبران به اشتباهات به مثابه تجربه های یادگیری می نگرند و همواره برای رویا رویی با چالش های پیش رو آماده اند. به چالش کشیدن فرآیند ها موضوعاتی نظیر کاوش برای یافتن فرصت ها، تجربه کردن راه های جدید و آسیب پذیری را در برمی گیرد . سازمان ها دائما درحال تغییر هستند و به بازسازی جدی نیاز دارند. فرآیند ها باید به طور مستمر مورد بازنگری قرار گیرند.
۲ – ایجاد دیدگاه های مشترک: رهبران تحول آفرین افق فکری و سعی دارند. این گونه رهبران توانایی تصور آینده را دارند . آنها دارای توان مندی های ارتباطی قوی هستند و قادرند با بهره گیری از این مهارت ها افراد را جذب کنند . این ویژگی جلب حمایت دیگران را نیز در برمی گیرد. درگذشته نیز افرادی چون کاتز بر ایجاد دیدگاه های مشترک در اداره اثر بخش سازمان ها تاکید کرده اند. به هر حال داشتن دیدگاه های مشترک برای دستیابی به اهداف سازمانی مهم تلقی می شود.
۳ – اجازه فعالیت به دیگران: رهبران تحول گرا با اعتماد سازی وارتقای روحیه انگیزش افراد را افزایش می دهند. این گونه رهبران نه تنها برهدف های مشترک تاکید دارند بلکه افراد را در برنامه ریزی و همکاری و ارتقای توان مندی های افراد از آن جمله است. ایجاد روحیه همکاری و حمایت از تصمیم گیری ها در فرهنگ های مشارکت جویانه، اعتماد، احساس تعلق و رشد توانمندی ها و بهبود مستمر را به ارمغان می آورد.
۴ – الگو قرار گرفتن: رهبران تحول گرا درباره ارزش ها و اعتقاداتشان روشن و شفاف عمل می کنند . آنها افرادی با ثبات هستند و رفتار افراد و طرحها را در مسیری مشخص هدایت و همچنین با الگو قراردادن خود انتظارات رفتاری را ارائه می کنند. این گونه رهبران با تقسیم طرح ها به بخش های کوچکتر فرصت های مناسبی برای کسب موفقیتهای مستمرفرآهم می کنند وبر[۲] تعیین اولویت ها تاکید دارند. موضوعاتی نظیر داشتن رفتارهای نمونه و برنامه ریزی ها برای کسب موفقیت های کوچک تر را نیز شامل می شود.
۵ – نوید بخش بودن: رهبران تحول آفرین نیروهای انسانی را به تلاش تشویق می کنند. این گونه رهبران با به رسمیت شناختن دست آوردها از مساعدت افراد برای رسیدن به اهداف مشترک، قدر دانی می کنند. آنها به دنبال بهانه ای هستند تا موفقیت ها را جشن بگیرند. رهبران نوید بخش همچنین، روحیه کارگروهی را به منظور تلاش های مستمر تقویت می کنند. پژوهشگران معتقدند که رفتار مشارکت پذیرانه موجبات هماهنگی و هدایت منابع عالی و انسانی را، برای بهره گیری از فرصت ها و افزایش کارآی فراهم می کنند ( هاوتالا[۳]، ۲۰۰۶: ۳۶).
۲-۲۳ اهمیت و ضرورت رهبری تحول آفرین
رهبری موضوعی است که از دیر باز نظیر محققان و عامه مردم را به خود جلب کرده است اما پژوهشهای علمی درباره رهبری صرفا از قرن بیستم آغاز گردید و محور اصلی بیشتر تحقیقات ، عوامل تعیین کننده اثر بخش رهبری یا به عبارتی تحول آفرینی آنان بوده است. یکی از عوامل مهمی که باعث ایجاد تحقیقات گسترده در زمینه رهبری شده است، جذابیت های ناشی از مفهوم رهبری تحول آفرین می باشد. شاید این جذابیت ناشی از این مفهوم است که رهبران از طریق نفوذ در پیروان خود به اهداف مورد نظردست می یابند و در این بین عواطف و احساسات او و پیروانش نقش تعیین کننده ای دارد، چرا که اهمیتی ندارد که رهبران شروع به انجام چه کاری کنند یا ایجاد یک شیوه جدید یا تحریک تیم ها برای فعالیت، در هر حال موفقیت آنها بسته به این است که چطور این کارارانجام دهند. رهبران حتی اگر همه کارها را به درستی انجام دهند اما دراین وظیفه پایه ای یعنی کنترل هیجانات در جهت صحیح ، شکست بخورد هیچ یک از کارهایی که انجام داده اند نمی توانند به آن اندازه که باید و شاید موثر واقع شود. نتایج تحقیقات مختلف، حاکی از این است که رهبری تحول آفرین
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
رهبری تبادلی یا تعامل گرا یا مبادله ای ۲-۲۷ رهبری تبادلی یا تعامل گرا یا مبادله ای
برنز در مورد رهبری تبادلی بیان می کند که این نوع رهبری زمانی به وقوع می پیوندد که فردی با دیگران وارد فرایند مبادله می شود که این مبادله می تواند اقتصادی، سیاسی و حتی روانی باشد. همانند مبادله کالا با کالا و یا کالا با پول، مبادله آرای رای دهندگان با کادیداها و نمایندگان مجلس در مقابل خدمت آنان، حتی گوش دادن به سخنان پزشکان در ازای کسب سلامتی، البته در این فرایند مبادله، طرفین درگیر، از منابع قدرت و دیدگاه های همدیگرآگاهی دارند و اهداف طرفین تا حدی با هم مربوط است و هرکدام سعی دارند با قدرت چانه زنی، منافع خود را حداکثر نمایند و روابط آنها فراتر از این مبادله ادامه پیدا نمی کند، به گونه ای که در صورت قطع مبادله، طرفین به ادامه همکاری تمایلی نخواهند داشت. رهبری تبادلی در چنین محیطی ظاهر می شود البته توجه نمایید که این رهبران از هدف کلی سازمان و ارتباط آن با اهداف فردی پیروان خود آگاهی دارند. مبانی و پایه های نظری این سبک رهبری ، از تئوری انتظار، تئوری مسیر– هدف ، تئوری برابری و تئوری تقویت نشات می گیرد و تا اندازه ای شبیه تئوری تمایل رهبر به بیشینه سازی نتایج است ( باس،۲۰۰۳: ۵۹).
رهبری تعاملی با ۳ عامل شناخته می شود : ۱ ) پاداش های مشروطه، بدین معنا که به پیروان به خاطر انجام موفقیت آمیز وظایف محوله پاداش داده می شود. ۲ ) مدیریت برمبنای استثنا ی فعال که در برگیرنده ی مداخله رهبر در کار پیروان پیش از آنکه امور مشکل ساز شود است ۳ ) مدیریت بر مبنای استثنای منفعل که رهبر تنها زمانی به مداخله می پردازد که کارها با مشکل مواجه شده باشند. ( اریک[۱]،۲۰۱۰: ۱۶).
رهبری تعامل گرا شامل مبادله منابع سازمانی، پاداش های اقدام و عملکرد است. برنز پیشنهاد می کند که رهبری تعامل مگرا محدود به دامنه بشود چون منابع کمیاب هستند و قدرت پراکنده است. بنابراین اختیار عمل رهبر محدود است. رهبران تعامل گرا یک مبادله اقتضایی و هزینه – منفعت را با پیروان دنبال می کنند. دراین رابطه نیازهای مادی و روانی در عوض عملکرد کاری مودر انتظار ارضا می شود. در مقایسه با رهبری تحول گرا، بس و آوولیو ، اعتقاد دارند که رهبری تعامل گرا هنگامی اتفاق می افتد که رهبر، پیرو را بر اساس عملکرد پاداش دهد یا تنبیه کند. برنز رهبران تعامل گرا به عنوان رهبرانی توصیف می کند که براستانداردهای کاری، تکلیف و اهداف وظیفه گرا تمرکز و تاکید دارند. به علاوه رهبران تعامل گرابه تکمیل وظیفه و پیروی(اطاعت)کارکنان گرایش دارند و برای تاثیر برعملکرد کارکنان کاملا بر پاداش ها و تنبیه های سازمانی تمرکز دارند(هومفری[۲]،۲۰۰۳: ۱۹).
رهبر عمل گرا، فردی است که افراد گروه را در جهت فعالیت های روتین و تکراری ترغیب می کند و آنها را با توجه میزانی که به وظایف از پیش تعیین شده عمل کرده اند، ارزیابی می کنند.(باس،۲۰۰۳: ۵۷).
به اعتقاد برنز رهبری تبادلی عبارت است از رهبری مبتنی بر مبادله بین رهبر و پیرو به طوری که تمایلات فردی طرفین تامین گردد و به عبارت دیگر وی معتقد است در این مکتب به هرچیز از دید میزان منفعت که عاید افراد می کند نگریسته می شود و رابطه رهبر با پیروان سوداگرانه و برمبنای مبادله یک چیز برای یک چیز دیگر است. رهبری تبادلی به رابطه تبادل رهبر و پیرو برای تامین منافع شخصی آنان اشاره دارد . این نوع رویکرد براهمیت روابط میان رهبر و پیرو مزایای دوگانه که از طریق یک قرار داد ایجاد شده تمرکز دارد و براساس این قرار داد رهبر برخی از چیزها مانند پاداش و شناخت را در قبال تعهد و وفاداری پیروان به آنها اعطا می کند. رهبری تبادلی ، بر مزایایی تاکید می کند که زیر دستانش با انجام و به اتمام رساندن وظایفی که با هم درباره آن توافق کرده اند به دست می آورند. این سبک شامل مذاکراتی بین رهبران و زیردستان و همچنین تغییر و تحول، معاوضه در روابط بین آنها می باشد. در رهبری تبادلی پیروان براساس عملکرد کاری تنبیه یا پاداشی دریافت می کنند. رهبری تبادلی با تمرکز بر فرایند مبادله دو جانبه، نیازهای فعلی پیروان خود را درنظر می گیرد. رهبری تبادلی از طرف دیگر با ویژگی های بی حرکتی، مجذوب خود شدن و کنترل داشتن بر زیردستان همراه می باشد و سعی دارد نیازهای پایین پیروان را برآورده سازد در صورتی که رهبری تحول آفرین سعی در تامین نیازهای بالای سلسله مراتب نیازهای مازلو [۳]در پیروانش است ( باس،۲۰۰۳: ۶۹)
۲-۲۸ تفاوت رهبری تحول آفرین و تبادلی
برنارد بس در مقاله خود تحت عنوان از رهبری تبادل تا رهبری تحول آفرین: (( یاد گیری برای ایجا بینش و بصیریت واحد سازمانی )) درباره تفاوت این دونوع رهبری چنین بیان می کند: رهبری تحول آفرین برای دستیابی به نتایج مورد نظر از یک یا چند روش زیر استفاده می کند:
رهبران تحول آفرین ممکن است از نظر پیروان شان پرجاذبه باشند و به آنها الهام بخشند. آنها ممکن است نیازهای روحی و روانی هریک از کارکنان را تامین کنند. آنها ممکن است از نظر ذهنی بازیکنان خود را ترغیب کنند. پرجاذبه بودن از دیدگاه کارکنان، عامل اصلی برای رهبری تحول آفرین شدن است . مرهبران پرجاذبه از قدرت و نقود پذیری برخوردار هستند. به طوریکه رهبران پرجاذبه سه نوع رفتار از خودنشان می دهند. ۱ – بینش و بصیرت واحد ایجاد می کنند ۲ – انتظارات و عملکرد بالای ایجاد کنند. ۳ – اعتماد به نفس و اطمینان نسسبت به توانایی جمع کارکنان برای دستیابی به آن بینش را از خود نشان می دهند.
درمقابل ویژگی پرجاذبه بودن رهبر تحول آفرین، رهبران تبادلی از قدرت پاداش اقتضایی برخوردار هستند. این نوع رهبران تنها مباله پاداش در برابر عملکرد خوب را می پذیرند و میزان دستیابی به اهداف را تعیین می کنند. بنابراین رهبران تبادلی پیروانشان را به وسیله تبیین الزامات نقش و کار در جهت دستیابی به هدف ها راهنمایی می کنند یا برمی انگیزانند ( باس،۲۰۰۳: ۵۸)
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :
پایان نامه رابطه بین مهارت ارتباطی مدیران و رضایت شغلی کارکنان
پایان نامه ارشد: تاثیر مهارتهای ارتباطی مدیران(همدلی، مثبت گرایی، تساوی) بر رضایت شغلی کارکنان
جدول ۲-۳ تفاوت های رهبری تحول آفرین و تبادلی( باس،۲۰۰۳: ۵۸)
رهبری تحول آفرین رهبری تبادلی با اهداف ، ارزش ، اخلاقیات و عواطف سرکاردارد. باقدرت ، موقعیت ، سیاست و جاه طلبی
سروکاردارد . گرایش به اهداف دارد ( بدون به مخاطره انداختن
اصول و ارزش های انسانها ) گرایش به جهت گیری های کوتاه مدت و
اطلاعات سخت دارد . اجرا و پیروی از انتظارات نقش به وسیله سعی
درانجام موثرکارها در سیستم فعلی طراحی و طراحی مجدد شغل جهت معنی دار کردن
و چالشی کردن آن هماهنگ کردن ساختارها و سیستم ها برای تقویت
ارزش ها و اهداف حمایت از ساختارها و سیستم هایی که رده های
پایین را تقویت کرده و تضمین منابع کوتاه مدت پرجاذبه بودن پاداش های اقتضایی استفاده از قدرت و نفوذ راهمایی پیروان بوسیله تبیین الزامات ، نقش و کار (
رابنیز) نقش الهام بخش و ارائه ایده و نظر مبادله پاداش در برابر عملکرد توانایی الهام بخش استفاده از مدیریت بر مبنای استثنا توجه به تفاوت فردی و اقدام به هدایت و سرپرستی
و راهنمایی آنها واگذاری مسئولیت ها و اجتناب از اتخاذ تصمیم
(هرسی و لانچارد ) علاقه مندی به توسعه ارزشها ، اعتقادات و مفاهیم
مشترک و متعهد به اهداف مشترک تاکید برعوامل مثل کنترل و ثبات برنامه ها موجب افزایش سطح عملکرد کل سازمان می
گردند. کارکرد این رهبران بیشتر مبتنی بر مبادله هزینه –
سود بین رهبر و نظارت برکارکنان است تئوری رهبری تبادلی تاکید براهمیت رابطه میان رهبر و پیروان داشته و برمزایای دوجانبه که از طریق یک قرار دارد ایجاد
شده تمرکز کرده و براساس این قراردادها رهبر
برخی از چیزها مانند پاداش به آنها اعطا می کند. تئوری رهبری تحول آفرین تاکید بر تغییر و نقش رهبر در تجسم و به کارگیری
تحول در عملکرد سازمانی دارد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
رهبری و سبک رهبری تحول گرا و تعامل گرا ۲-۱۲ رهبری و سبک رهبری تحول گرا و تعامل گرا
۲-۱۲-۱ تعریف رهبری
رهبری ، فرایندی است که با آن ، یک فرد بر گروهی از افراد تاثیرمی گذارد تا به یک هدف مشترک برسند . رهبری ، یعنی توانایی نفود بر گروهی به منظور رسیدن به هدف و یا اهداف و سبک رهبری عبارت است از الگوهای رفتاری دائمی و مستمر که افراد در هنگام کار با دیگران و به رهبری ، فرایندی است که با آن ، یک فرد بر گروهی از افراد تاثیرمی گذارد تا به یک هدف مشترک برسند . رهبری ، یعنی توانایی نفود بر گروهی به منظور رسیدن به هدف و یا اهداف و سبک رهبری عبارت است از الگوهای رفتاری دائمی و مستمر که افراد در هنگام کار با دیگران و به وسیله دیگران از آن استفاده می کنند و به وسیله افراد درک می شود ( رضائیان ؛ ۱۳۸۲: ۵۹).
تعریف رهبری از نظر برخی از محققان :
تانن بام[۱]: به کارگیری فرایند ارتباطات در موقعیتی خاص جهت اعمال نفوذ در افراد به منظور جهت دادن آنها در مسیر اهداف معین .
هامپ شن [۲] : نفوذ بر مرئوسان از طریق برقراری ارتباط با آنان در جهت تحقق اهداف سازمان .
داتری و ریکس [۳] : توانایی نفوذ در افراد که به طور علاقه مندانه هدف ها را تعیین کنند و تحقق بخشند و حس وفاداری و همکاری همراه با احترام را در آن ها به وجود آورد .
هرسی و بلانچارد ودووی [۴] : رهبری شامل فرایند اعمال نفود در رفتار دیگران جهت نیل به اهداف تعیین شده است .
استون سون [۵]و دیگران : توانایی اعمال نفود موثر بر دیگران با بهره گیری از دانش ، مهارت و بصیریت خود( دوکت و همکاران[۶]، ۲۰۰۳: ۶۲)
رهبری به عنوان عامل ، توان یا نیروی بالفعل و یا بالقوه ای است که مدیران و رهبران از طریق اعمال نفوذ و همراه با ایجاد اطمینان در پیروان خود برای تحقق اهداف و آرمان های مورد نظر ، اعم از سازمانی و گروهی از آن استفاده می کنند . برخی تعاریف رهبری را به عنوان تاکیدی برروشهای گروهی و یا از طریق گروه می دانند.
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :
پایان نامه رابطه بین مهارت ارتباطی مدیران و رضایت شغلی کارکنان
پایان نامه ارشد: تاثیر مهارتهای ارتباطی مدیران(همدلی، مثبت گرایی، تساوی) بر رضایت شغلی کارکنان
از این دیدگاه رهبر درمرکز فعالیت ها و تغییرات گروهی قرار دارد و رهبر تجلی اراده گروه است . گروه دیگر تعاریف رهبری را از دیدگاه شخصیتی خلاصه می کنند . و پیشنهاد می کنند که رهبری عبارت است از ترکیب صفات و ویژگی های خاص یا شخصیت هایی که افراد از آن برخوردارند و آنها را قادر می سازد که دیگران را تشویق به انجام کارکنند و یا کاررا از طریق دیگران انجام دهند . برخی هم رهبری را یک (( عمل یا رفتاری که موجب تغییر در گروه می شود )) تعریف کرده اند . به علاوه رهبری از حنبه رابطه قدرت بین رهبران و پیروان نیز تعریف شده است . از این دیدگاه : ((رهبران از قدرت خود استفاده می کنند تا در دیگران تعییر ایجاد کنند )) . هنوز برخی دیدگاه ها به رهبری به عنوان یک ابزار دست یابی به هدف و برای کمک به اعضاء گروه جهت تحقق هدف های خود نگاه می کنند . این دیدگاه شامل رهبری که پیروان را از طریق دیدگاه ها و الگوها و توجه فردی تغییر می دهد ، می شود . ( رابنیز ، ۱۳۸۱: ۴۴)
علی رغم تعاریف گوناگون و کثیری که از رهبری ارائه شده وجود دارد با این حال در تعریف رهبری می توان روی چند نقطه مشترک بین هم تعاریف تکیه کرد :
الف ) رهبری یک فرآیند است.
ب ) رهبری با تغییر آمیخته است.
پ ) رهبری در داخل یک گروه اتفاق می افتد.
ت ) رهبری هدف مند است.
براساس این اجزا رهبری عبارت است از : اثری که یک فرد بر یک گروه از افراد برای دست یابی به یک هدف مشترک عمومی ایجاد می کند (رابنیز، ۱۳۷۶: ۶۹).
تعریف رهبری به عنوان یک فرایند بدین معناست که موضوع ، ویژگی های شخصی ویا شخصیتی نیست که در رهبران وجود دارد و بر پیروان اثر می گذارد بلکه مذاکرات و مراودات اتفاقی که بین رهبر و پیرو میگذرد باعث این تغییر و تاثیر در پیروان است . فرایند رهبری اقتضا می کند که رهبر هم تاثیر گذار بر پیروان و هم تاثیر پذیر از پیروان باشد . فرایند رهبری تاکید میکند که رهبری یک خط طولی و اتفاقی یک جانبه نیست ، بلکه به نسبت یک حادثه ی دو جانبه است . زمانی که رهبری بدین ترتیب تعریف شود برای هم قابل دسترسی است و فقط محدود به رهبر رسمی تعیین شده در گروه نمی شود . رهبری شامل تاثیر و تغییر است و این بدان معناست که چگونه رهبران بر پیروان اثر بگذارند . تاثیر شرط حتمی رهبری است . بدون تاثیر ، رهبری وجود ندارد . رهبری در گروه اتفاق می افتد . گروه ها ظرفی هستند که رهبری در آن ، جا میگیرد . رهبری شامل تاثیر
گذاردن و تغییر دادن گروهی از افراد که داری هدف مشترک هستند می شود . این گروه می تواند یک گروه کوچک کاری باشد ویا یک گروه اجتماعی ویک گروه بزرگ شامل همه ی اعضای سازمان. رهبری هنر اداره کردن خود و دیگران است. رهبری شامل توجه به هدف هاست . این بدان معناست که رهبری ملزم به هدایت گروه و جمعی به سمت هدف و نقطه ی پایان وظیفه و کاری است که پیش بینی شده است . رهبران انرژی خود را به افرادی که با هم مامور پیمودن راه و رسیدن به هدف هستند منتقل می کنند . بنابراین رهبری زمانی موضوع و محتوا پیدا میکند که افراد در صدد و در تلاش حرکت کردن برای رسیدن به هدفی هستند . هم رهبران و هم پیروان با هم در مراحل رهبری شریک هستند . رهبران به پیروان نیاز دارند و پیروان به رهبران. اگرچه رهبران به نحو نزدیکی به هم متصل شده اند اما این رهبر است که اغلب اوقات رابطه را آغاز می کند و با وسایل ارتباطی جدیدی که خلق میکند باز تنظیم روابط را به دوش می کشد. (رابنیز، : ۵۹۱۳۷۶).
همان گونه که برنز [۷] خاطر نشان ساخته است گاهی اوقات به نظر می رسد با بحث رهبری به عنوان نخبه پروری برخورد می شود چرا که قدرت تلویحی و اهمیتی که اغلب مواقع برای رهبران در مقابل پیروان به وجود می آورند موجب این نسبت به آنها می شود . ولی رهبران بالاتر و بهتر از پیروان نیستند . رهبران و پیروان نیاز دارند در کنار هم و در رابطه با هم و به صورت جمعی درک شوند و نه بر عکس (خورشیدی ، ۱۳۸۸: ۸۵).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
زنجیره تامین سبز، رضایت شغلی کارکنان، بهرهوری عملیاتی و عملکرد سازمانی ۲-۶-۲-۶٫ زنجیره تامین سبز، رضایت شغلی کارکنان، بهرهوری عملیاتی و عملکرد سازمانی اگر مواد سمی ناامن را از فرایند تولید حذف کنیم باید این انتظار را داشته باشیم که تمام کارکنان احساس امنیت بیشتری را در کنار رضایت بیشتر از کارشان تجربه میکنند. این تصور درست است که اجرای مدیریت زنجیره تامین سبز و یا اجرای مدل جامع کیفیت نتایج مشابهی را در سازمان ایجاد میکنند و در نتیجه خروجیهای مشابهی دارند. و بر رضایت شغلی کارکنان تاثیر مثبتی دارند. (جان و همکاران، ۲۰۰۶)[۱]
رضایت شغلی یک رتبه از درجه لذت کارمند است که منجر به عملکرد کاری بهتر وی میشود. (ادواردز وهمکاران، ۲۰۰۸)[۲] پژوهش هریسون و همکاران (۲۰۰۶)[۳] نشان داد که نگرش شغلی از جمله رضایت شغلی و تعهد سازمانی میتواند مقدمه ارزشمندی برای رفتار و عملکرد کارکنان در سازمان باشد.
علاوه بر این پترسون و همکاران (۲۰۰۴)[۴] ارتباط بین شرایط آب و هوای شرکت و عملکرد سازمانی را مورد بررسی قرار دادند که نشانگر یک ارتباط مثبت اما غیرمستقیم بود. نتایج مطالعه آنها نشان داد که ارتباط بین آب وهوای شرکت و بهرهوری به واسطه رضایت شغلی کارکنان است. زکریا و همکاران (۲۰۰۹)[۵] به دنبال پاسخ این سوال بودند که، آیا عملکرد کسبوکار ارتباط قابل توجهی با نتایج عملیاتی و رابطهای دارد؟ نتایج تحقیق آنها نشان داد که هر دو ارتباط مثبت و معنادار آماری دارند. اگر چه ممکن است بسیاری از عوامل دیگر نیز عملکرد کسب و کار سازمان را تحت تاثیر قرار دهند اما مطالعات نشان داد که بین رضایت شغلی کارکنان و عملکرد کسبوکار سازمان رابطه مثبت وجود دارد.
۲-۶-۲-۷٫ زنجیره تامین سبز، بهرهوری عملیاتی، بهرهوری رابطهای و عملکرد سازمانی نظریه وابستگی به منابع اثرات محیط بر سازمانها را با بهره گرفتن از دیدگاههای داخلی و خارجی تبیین میکند. چشمانداز داخلی بواسطهی ارزیابی داخلی مقدار منابع مصرفشده در انجام هر فعالیت با بهرهوری سازمانی در ارتباط است (پفر و سالان، ۱۹۷۸)[۶]. شرکتهای پیشرو جهانی مانند سامسونگ و الجیالکترونیک، ادعا میکنند که عملیات خود را در همه ابعاد به صورت موثرتر و کارآمدتر اجرا میکنند. و دلیل آن را اجرای مدیریت زنجیره تامین سبز میدانند(لی، ۲۰۰۷)[۷]. شرکتهایی که بتوانند با موفقیت مدیریت زنجیره تامین سبز را اجرا و پیادهسازی کنند به توسعه عملیات داخلی دست مییابند که با بهبود فرایندهای تصمیمگیری، صاحب تولید پاک میشوند (لی، ۲۰۱۱)[۸]. طی مصاحبههایی که لیپمن(۲۰۰۱)[۹] با تعدادی از شرکتهای کوچک عرضهکنندهای که مدیریت زنجیره تامین سبز را اجرا کردهاند داشته است نتایجی از قبیل کاهش سیکل زمانی، کاهش هزینه و افزایش فروش را برای آنها بر شمرده است. لی (۲۰۰۹)[۱۰] مطالعات موردی را در باب مدیریت سبز در شرکتهای کوچک و متوسط انجام داده است. نتایج مطالعاتش نشان میدهد مدیریت سبز نظاممند، با افزایش بازده عملیاتی مانند مصرف آب کمتر، کاهش تولید فاضلاب و استفاده از موارد ذخیره شده، هزینههای تولید را کاهش میدهد.
روابط بین سازمانی ممکن است براساس منافع اقتصادی ساخته شده باشد که با روابط مبتنی بر اعتماد مرتبط است(ایرلند و وب، ۲۰۰۷)[۱۱] و به همین دلیل، شرکتهای خریدار بر بهبود عملکرد و خروجیها و نتایج عملیاتی شرکتهای شریک تاکید میکنند. زکریا و همکاران (۲۰۰۹)[۱۲] در پژوهشی که انجام دادهاند ادعا میکنند که یک شرکت زمانی که در یک عملیات، برتری خود را به شرکت همکار نشان دهد، میتواند اعتبار بیشتری کسب کند. و همچنین زمانی که شرکت همکار در تلاشهای مشترک، به صورت مداوم صاحب موفقیت شود، اثر بخشی رابطه افزایش مییابد. از این رو بهرهوری رابطهای میتواند با بهرهوری عملیاتی تحت تاثیر قرار بگیرد.
[۱]- (Jun et al., 2006)
[۲]- (Edwards et al., 2008)
[۳]- (Harrison et al., 2006)
[۴]- (Patterson et al,. 2004)
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
زنجیره تامین سبز، بهرهوری رابطهای، عملکرد سازمانی منوج و منتزر (۲۰۰۸)[۱] معتقدند خطراتی که در زنجیره تامین جهانی وجود دارد، در شمار تهدیدات بالقوه و مخفی در زنجیره تامین گسترش مییابد. بسیاری از مشکلات موجود در زنجیره تامین اصلی در زنجیره تامین جهانی باقی میماند و مسائل حل نشدهای مانند کیفیت محصول، کنترل موجودی و اعتماد بین خریدار و فروشنده با عوامل خطرساز جدید از جمله تفاوتهای زبانی، فرهنگی و بعد مسافت تقویت میشود و تمام این مسائل میتواند در کنار اختلالات زنجیره تامین متاثر از بلایای طبیعی پیشبینینشده باشد.
در دیدگاه وابستگی منابع، مدیریت شرکتهای خریدار، جریان ورودی به سازمانهایشان را با شکل ثابت، روابط بلندمدت و بوسیلهی تامینکنندگان بینالمللی ایمنسازی میکنند.(پفر و سالان، ۱۹۷۸[۲]و کافمن و کارتر، ۲۰۰۶ [۳]) از آنجایی که شرکتهای همکار برای تامین مواد اولیه مورد نیازشان، وابسته یکدیگر هستند، ایجاد روابط بین سازمانی مفید، به راه حلی برای به حداقلرساندن بلاتکلیفیهای زیستمحیطی تبدیل شده است. (پفر و سالان، ۱۹۷۸[۴]و کچن و همکار، ۲۰۰۷[۵]) با توجه به نظریه وابستگی منابع اگر یک سازمان نتایج موفقیتآمیزی را از یک رابطه بدست بیاورد، این سازمان روابط بسیار با ارزشی دارد (پفر و سالان، ۱۹۷۸)[۶]. بنابراین میتوانیم انتظار داشته باشیم که شرکتهای خریدار و تامینکنندگان برای اجرای مدیریت زنجیره تامین سبز تلاشی مشترک در بالاترین سطوح اعتماد و اعتبار داشته باشند(لمینگ و هامپسون ۱۹۹۶[۷]، سیمپسون و همکاران، ۲۰۰۷[۸]،ریو و همکاران، ۲۰۰۹[۹]،زکریا و همکاران، ۲۰۰۹[۱۰])
مطالعات لیپمن (۲۰۰۱)[۱۱] نشان میدهد که شرکتهای خریدار بزرگ، بالاترین سطوح عملکرد زیستمحیطی را از تامینکنندگان خود درخواست میکنند. از این رو آنها تامینکنندگان را مجبور به استفاده از برنامههای نظارتی محیطزیست میکنند. مطالعات نشان میدهد در زنجیره تامین، برای توفیق همکاری بین سازمانی باید اعتماد بین سازمانی بعنوان پیشنیاز وجود داشته باشد. (ساهای، ۲۰۰۳[۱۲]،ریو و همکاران، ۲۰۰۹[۱۳]، فاوست و همکاران، ۲۰۰۴[۱۴]) سطوح بالای اعتماد بین سازمانی در زنجیره تامین به ایجاد اهداف یکپارچه و برنامههای یکنواخت، بهبود کیفیت محصول و ایجاد ارزش بیشتر برای مشتریان کمک میکند (مونک زاکا و همکاران، ۱۹۹۸[۱۵]و وانگ و همکاران، ۲۰۰۵[۱۶]) بنابراین، تلاشهای مشترک بین تولیدکنندگان و تامینکنندگان در زمینههای مختلف از جمله: گسترش فنآوری پاک ، طراحی فرایند و محصول زیست محیطی و سیستمهای اطلاعاتی یکپارچه بین دو طرف نوید بهترین نتایج را میدهد. (لمینگ و هامپسون ،۱۹۹۶)[۱۷] همچنین فرصتهای بهتری، برای تامین کنندگان در بازار مهیا میشود و به قرارگرفتن آنها در زنجیره ارزش مشتری کمک میکند. علاوه براین مطالعات نشان میدهد که رابطه بلندمدت بین خریدار و شرکتهای تامینکننده به بهبود عملکرد تامینکنندگان کمک میکند (کافمن و کارتر،۲۰۰۶[۱۸]،لیائو، ۲۰۱۰[۱۹]، لی و چونگ، ۲۰۱۱[۲۰])
همانطور که گفته شد، تعدادی از مطالعات نشان داد که تامینکنندگان میتوانند با اجرای مدیریت زنجیره تامین سبز، سطح اعتبار و ارتباط کاری با مشتریانشان را بالا ببرند. (لمینگ و هامپسون،۱۹۹۶[۲۱]، سیمپسون و همکاران، ۲۰۰۷[۲۲]، ریو و همکاران، ۲۰۰۹[۲۳]، زکریا و همکاران، ۲۰۰۹[۲۴])
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :
(فایل کامل موجود است)
پایان نامه رشته مدیریت صنعتی : بررسی تاثیر مدیریت زنجیره تامین سبز
علاوه بر این لیائو(۲۰۱۰)[۲۵] ادعا می کند که اعتماد بین سازمانی با عملکرد شرکت رابطه مثبت دارد.
جهت مروری مختصر از ادبیات ذکر شده، جدول زیر طراحی گردیده است تا نقش هر کدام از محققین و زمینه تخصصی که فعالیت کردهاند، مشخص گردد.
نظریه وابستگی منابع مدیریت زنجیره تامین رضایت شغلی کارکنان بهرهوری عملیاتی بهرهوری رابطهای عملکرد سازمانی زنجیره تامین سبز سال محقق ۱۹۷۸ Pfeffer, J. and Salancik, G ۱۹۹۶ Lamming, R. & Hampson, J ۲۰۰۱ Lippman ۲۰۰۶ Jun et al ۲۰۰۷ Paulraj, A. and Chen, I ۲۰۰۷ Lee ۲۰۰۷ Ketchen, D. Jr and Hult ۲۰۰۷ Simpson et al ۲۰۰۸ Manuj & Mentzer ۲۰۰۸ Goodman ۲۰۰۸ Gonzalez ۲۰۰۸ Zhu et al ۲۰۰۸ Lee, S. and Klassen, R ۲۰۰۹ Lee ۲۰۰۹ Zacharia et al ۲۰۰۹ Ryu, I., So, S. and Koo, C ۲۰۱۰ Zhu et al ۲۰۱۰ Heras & Arma ۲۰۱۰ Cordano et al ۲۰۱۱ Lee ۲۰۱۱ Lee, K. and Cheong, I ۲۰۱۲ Lee et al
[۱]- (Manuj 2008)
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
سیستمهای مدیریت زیستمحیطی ۲-۴-۱٫ انواع محیط زیست مسائل زیستمحیطی گسترهی بسیار بزرگی دارد اما پژوهشگران بر پایهی تعریفی ساده و سهجملهای از محیطزیست (آن چه ما را احاطه کرده، بر ما تأثیر میگذارد و از ما تأثیر میپذیرد)، آن را به سه بخش کلی تقسیم میکنند. (هرسینی، ۱۳۸۷)
محیط طبیعی محیط اجتماعی محیط مصنوع ناگفته نماند که در عمل، این تفکیک غیرممکن است و این موضوع به وضوح قابل درک است.
محیط طبیعی
محیط طبیعى به آن بخش از محیط زیست اتلاق مىشود، که ساخته دست انسان نباشد. این بخش از محیط زیست، هر چند به شکلهای گوناگون مورد دستکارى انسان قرار گرفته ولی ماهیت اصلى خود را همچنان حفظ نموده است کوهها، دریاها، دشتها، جنگلها و مراتع طبیعى جملگى در زمره محیط طبیعى به حساب مىآیند.
محیط اجتماعی
کلیه کسانى که با آنان به نحوى در تماس هستیم، از خانواده گرفته تا همسایگان، فروشنده محله، همکاران ادارى، راننده تاکسى و خلاصه کسانى که بر ما تاثیر مى گذارند و ما را تحت تاثیر قرار مى دهند، تشکیل دهنده محیط اجتماعى ما مىباشند. در این رابطه نه تنها افراد بلکه کلیه سازمان ها و نهادهاى اجتماعى نیز، بخشى از محیط اجتماعى ما را تشکیل مىدهند.
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :
(فایل کامل موجود است)
پایان نامه رشته مدیریت صنعتی : بررسی تاثیر مدیریت زنجیره تامین سبز
محیط مصنوع
محیط مصنوع عبارت است از آنچه که به دست بشر ساخته و پرداخته شده است. این بخش از محیطزیست را مىتوان محیط زائیده تفکر و تمدن نیز نامید. بر مبناى تعریف فوق شهرها، روستاها، بنادر، فرودگاهها، جادهها و … جملگى در زمره محیط مصنوع یا انسانساخت به شمار مىآیند.
۲-۴-۲٫ سیر تحولات محیط زیست تحولات محیط زیست را میتوان در سه دوره بررسی کرد:
دوران تسلط طبیعت بر انسان (عصر پیش از نوسنگی) دوران تسلط انسان بر طبیعت دوران آگاهی، تعامل و همزیستی در دوره اول، بشر کاملا مقهور طبیعت بوده و قادر نبوده است دخل و تصرفی در طبیعت انجام دهداگر در این دوره بشر تصرفی جزیی هم در محیطزیست داشته است، این تصرف برای محیطزیست ضرری نداشته و طبیعت به راحتی این تصرفات را تحمل، جبران و بازسازی کرده است به طوری که میتوان گفت، در این دوره محیطزیست به صورت بکر و دست نخورده باقی مانده بود. دوره دوم را شاید بتوان دوران غلبه و تسلط انسان بر محیطزیست دانست، حدود یک قرن پیش گویا انسان به اسرار طبیعت دست یافت. این دوره عصر ایجاد تمدنهای صنعتی است، با دست یابی بشر به صنعت ماشینی و به وجود آوردن کارخانههای کوچک و بزرگ، رابطه خود را با طبیعت متحول کرد به این صورت که برای افزایش تولید، منابع بیشتری را مورد بهره برداری قرار داد و در نتیجه صدمات بیشتری به طبیعت وارد شد. شدت این تخریب و آلودگی زیستمحیطی برای طبیعت غیرقابل تحمل، غیرقابل جبران و غیرقابل بازسازی بود. اما دوره سوم، عصر همزیستی با طبیعت است، گسترش آلودگیهای زیستمحیطی موجب شد که در برخی از کشورهای پیشرفته و صنعتی و سپس در سطح جهانی اتفاقاتی برای جلوگیری از آلودگیهای محیطزیست صورت گیرد که بر این اساس دهههای ۱۹۶۰ را باید دوره بیداری و آگاهی در زمینه محیطزیست دانست. اما از این دوره بشر به علایم تهدیدکنندهای که حیات را در این سیاره به خطر انداخته بود، پی برد. و به این نتیجه رسید که اگر شیوه زندگی و روشهای تولید و مصرف را تغییر ندهد، به همان اندازه یا بیشتر، نابودی را به دنبال خواهد داشت. با توجه به موارد فوق، علاوه بر اتفاقاتی که دولتها به تنهایی در جلوگیری از گسترش بحران انجام دادند، به همکاریهای گسترده بین المللی نیز روی آوردند همین طور جنبشهای مردمی و سازمانهای غیر دولتی نیز در کشورهای غربی فعال شدند و زنگ خطر از بین رفتن محیطزیست را در دنیا را به صدا در آوردند. اقبال مردم به این گروه ها و سازمانها باعث شد تا آنها جایگاه ویژهای را در جوامع خود به دست آورند به نحوی که بعضی از این گروهها و احزاب تحت عنوان صلح سبز امروزه از قدرتمندترین گروه های اجتماعی و سیاسی محسوب می شوند. بدین ترتیب امروزه میتوان موضوع محیطزیست را به عنوان یکی از با اهمیتترین مباحث دانست که عدم توجه به آن آیندهای اسف بار برای منابع طبیعی رقم خواهد زد. (هرسینی، ۱۳۸۷)
مدیریت محیطی را میتوان به عنوان مدیریت تعامل انسان با محیط و تاثیرات وی بر محیط دانست. مدیریت محیطی به طور قابل ملاحظهای از مراحل اولیهاش در اواخر دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰ رشد کرده است. نخستین تلاشهای محیطی بر اساس کنترل آلودگی ایجاد شده از طریق منابع اختصاصی بوده است. با این وجود، مدیریت محیطی به صورت تلاشی سازمان یافته جهت جلوگیری از آلودگی در منبع و مدیریت کل اکوسیستم در دهه ۱۹۹۰ گسترش یافت. (خیرآبادی، ۱۳۹۱).
۲-۴-۳٫ اهمیت رعایت مسائل زیستمحیطی در ایران ایران به عنوان کشوری در حال توسعه که مراحل صنعتی شدن خود را طی میکند در چند دهۀ اخیر با مشکلات مربوط به آلایندههای صنعتی و مواد اولیه مصرفی خطرناک مواجه شده است. رشد سریع صنعت و توسعهی صنعتی، محیطزیست طبیعی کشور را در معرض فشار قرار میدهد. افزون بر این، استفاده از فناوریهای نامناسب و قدیمی و مدیریت ناکارامد در صنایع باعث مصرف بی رویهی منابع اولیه شده است. شدت آلودگیهای محیطی حاصل از مواد زاید در شهرها و مراکز تجمع صنایع به گونهایست که توجه منابع علمی و اجرایی را برای دفع صحیح، یا بازیافت اصولی این مواد به خود جلب کرده است (زنجیرچی و همکاران،۱۳۹۲) و به منظور جلوگیری از صدمات جبرانناپذیر، رعایت استانداردهای مدیریت محیط زیست ضروری میباشد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
سبز کردن زنجیره تامین چیست؟
سابقهی مدیریت زنجیره تامین سبز، به اوایل سال ۱۹۹۰ بر میگردد که برای نخستین بار در دانشگاه ایالتی میشیگان مطرح شد. باظهور مدیریت محیط زیست، استراتژیهای تولید زیستسازگار و ادبیات مربوط به مدیریت زنجیره تامین سبز، رشد یافت. پیدایش زنجیره تامین سبز یکی از چشمگیرترین پیشرفتهایی بوده که در دهه گذشته رخ داده است و فرصتهایی را برای شرکتها ایجاد نموده تا زنجیره تأمین خود را بر اساس اهداف زیستمحیطی تنظیم کنند. (صفایی، ۱۳۹۲). مجموعه اقدامات داخلی و خارجی هر بنگاه در سراسر زنجیره تامین که به جلوگیری از ایجاد آلودگی میانجامد و به بهبود محیط زیست کمک کند زنجیره تامین سبز گویند.(ناصری،۱۳۸۵) سبزکردن زنجیره تأمین یک فرصت عالی برای کسانی ایجاد می کند که نگران موضوعات مصرف پایدار و عملکردهای تجاری محیطی اند. (شکاری، ۱۳۹۲)
ایده اصلی زنجیره تامین سبز، کاهش ضایعات است. در سالهای اخیر، مدیریت زنجیره تامین سبز به رویکردی پیشگیرانه برای بهبود عملکرد زیست محیطی تبدیل شده است و نقش مهمی در مدیریت زنجیره سنتی، ایفا میکند. برخلاف مدیریت محیطزیست سنتی، مفهوم مدیریت زنجیره تامین سبز، مسئولیت کامل یک شرکت را نسبت به محصولاتش، از مرحله استخراج و تهیه مواد اولیه تا محصول نهایی و زباله بر عهده میگیرد. (صفایی،۱۳۹۲)
۲-۵-۲٫ اهمیت مدیریت زنجیره تامین سبز سازمان بهرهوری آسیا[۱] (APO) تولید پاک[۲] (GP) را به عنوان یک استراتژی برای بهبود همزمان بهرهوری و مدیریت محیطی ترویج کرده است. بنابراین تولید پاک به سازمانها در بهبود موقعیت رقابتیشان کمک میکند. سبز کردن زنجیره تامین جنبه مهمی از تولید پاک در هر سازمان است. (شکاری، ۱۳۸۴)
شرکتها باید در مورد طراحی محصولات و تکنیکهای تولیدشان جهت ایجاد محصولاتی سازگارتر با محیط چه زمان تولید و چه زمان مصرف تجدید نظر کنند (شکاری، ۱۳۸۴)
موفقیت بلند مدت شرکت بستگی به توانایی او در اداره و هماهنگی روابطش با تامینکنندگان و از همه مهمتر سبز کردن زنجیره تامینش دارد. از دید کلان، توجه به مسائل سبز مهم است، هم به عنوان یک مکانیسم برای افزایش توانایی در طراحی محصولات سبز و هم به عنوان وسیله ای برای ایجاد بازارهایی برای محصولات سبز سازگار با محیط. سبزکردن زنجیره تامین نیازمند یکسری ورودیهای جدید است، در عوض، فرصتی برای شرکتها ایجاد میکند تا برای طراحی و تولید محصولات سبزتر سرمایهگذاری کرده و درصدد رفع نیازها برآیند. و این نه فقط شامل محصولات مصرفکننده است بلکه شامل ورودیها از تامینکنندگان هم هست و باعث دخیل شدن آنها برای ایجاد بازارهای سبز میگردد (شکاری، ۱۳۸۴).
فعالیتهای مدیریت زنجیره تامین سبز ابزاری برای حفاظت از محیط زیست و بهترین منظر به عنوان یک فعالیت بینسازمانی هستند که به اعضای زنجیره تامین اجازه میدهند در طول زنجیره با هم همکاری نموده و محیطزیست را نیز، حفظ نمایند (وو و همکاران، ۲۰۱۱)[۳] برخی از پژوهشگران فعالیتهای مدیریت زنجیره تامین سبز را شامل خرید سبز، طراحی سبز، ترمیم، بازیافت و استفاده مجدد از محصولات مورد استفاده قرار گرفته و همکاری با مشتریان و تامین کنندگان سبز میدانند (ین و همکاران، ۲۰۱۱)[۴]. هدف پیاده سازی مدیریت زنجیره تامین سبز در فعالیتهای تجاری این است که به طور همزمان عملکرد اقتصادی و زیستمحیطی بهبود یابد. بهبود اقتصادی از طریق کاهش هزینه خرید مواد، کاهش مصرف انرژی و کاهش برون ریزی ضایعات، منعکس میگردد. علاوه بر منافع مستقیم مالی مانند صرفهجویی در هزینهها و افزایش سود، تولیدکنندگان ممکن است از فعالیتهای سبز، به منافع دیگری مانند آمادگی برای تولید محصولات جدید و پایبندی به مقررات جدید، روابط بهتر با مشتریان، تصویر سبز شرکت و مسئولیت اجتماعی بهتر دست یابند. (اندیک و همکاران، ۲۰۱۲)[۵]
۲-۵-۳٫ مزایای مدیریت زنجیره تامین سبز اجرای اثربخش مدیریت زنجیره تامین سبز، نوآوری در محصول و خدمت را افزایش داده، بهره برداری از داراییها را بهبود میبخشد و روابط با مشتریان و سطح خدمت را از طریق تمرکز مشترک بر روی کاهش ضایعات و هزینه، تقویت می کند و مزایای آن را میتوان هم در سطح ملی و هم در سطح فردی مشاهده کرد. (اندیک و همکارن، ۲۰۱۲)[۶] زنجیره تامین سبز علاوه بر کاهش هزینهها، از طریق همکاری نزدیک با تامینکنندگان میتواند گسترهی تولید محصولات سبز را وسیعتر کند. مطالعات نشان میدهد که بیش از ۷۰% اثرات محیطی محصولات و تقاضا برای منابع، توسط طراحی محصولات مشخص میشود. بهبود طراحی، نیازمند همکاری نزدیک با تامینکنندگان است. همکاریای که موجب مشخصشدن ورودیها یا تغییرات برای تولید محصولاتی قابل بازیافتتر، کاهش میزان مواد اولیه سمی مورد استفاده، افزایش قابلیت استفاده مجدد و… میشود. در حقیقت، تقریباً همهی شرکتها باید در مورد محصولاتشان تجدید نظر کنند و آنها را با محیط سازگارتر نمایند و در این راستا برای موفقیت باید همکاری قویای با تامین کنندگان خود داشته باشند. (شکاری، ۱۳۹۲)
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
تئوری وابستگی منابع و مدیریت زنجیره تامین ۲-۶-۲-۲٫ تئوری وابستگی منابع و مدیریت زنجیره تامین در زنجیره تامین سنتی، هر عضو سازمان برای جلوگیری از بیش از حد وابستهشدن به دیگران و مورد سوءاستفاده قرار گرفتن تلاش میکند. شرکتها معمولا بر این باورند که میشود وابستگی جزء، در زنجیره تامین را نادیده گرفت و در فرایندهای کسب و کار تلاش میکنند تا با امکاناتی که در اختیار دارند مؤثرترین تصمیمگیریها را داشته باشند (توماس و گریفین، ۱۹۹۶)[۱]. در عین حال همهی شرکتها بر این باورند که وابستهشدن آنها به دیگران میتواند موضع قدرت ایجاد کند (کت چن و هالت، ۲۰۰۷)[۲]. اما با وجود این دست نگرانیها، همهی آنهایی که به توفیق در عرصهی جهانی میاندیشند میدانند که باید جهانی بیاندیشند. برای مثال اگر بخواهیم به تعاریف دیروز مدیریت زنجیره تامین بپردازیم با تعریف هارلند، (۱۹۹۶)[۳] مواجه میشویم که عبارت است از “یکپارچه سازی گروه های عملکردی داخل شرکت از قبیل خرید ، تولید و توزیع”. تعریفی که فقط بر عملکرد داخلی شرکت تاکید دارد. اما امروزه با توجه به گسترده شدن دامنه مدیریت زنجیره تامین، دیدگاه باید جهانی باشد. از این رو بسیاری از شرکتهای جهانی توانستهاند زنجیره تامین جهانی شامل واحدهای تولید و توزیع در سراسر جهان تشکیل دهند و فراتر از مرزها فعالیت کنند. البته ناگفته نماند که در زنجیره تامین جهانی، مسائلی مانند بعد مسافت و تنوع فرهنگی میتواند یکپارچگی فعالیتهای تولیدی و عملیاتی را به چالش بکشد. (میلر و دماتا، ۲۰۰۸)[۴] . در تائید این مطلب، بررسی استدلال منوج و منتزر (۲۰۰۸)[۵] خالی از لطف نیست. آنها معتقدند در زنجیرههای تامین گسترده و جهانی، علاوه بر خطرات و چالشهایی که در طول کل زنجیره تامین به چشم میخورد، خطرهای بالقوهای نیز موجود است. زمانی که مسائل حلنشدهای مانند کیفیت محصول، کنترل موجودی، رهبری زمان و اعتماد بین خریدار و تامینکننده با بعد مسافت، تنوع زبانی و فرهنگی گره بخورد میتواند به اختلال در زنجیره تامین بیانجامد. اما لازم به ذکر است که بسیاری از شرکتها برای غلبه بر این ضعف استراتژیک که در مدیریت زنجیره تامین مشاهده میشود، اقداماتی را از طریق وابستگیهای درونسازمانی انجام دادهاند. اینجاست که تئوری وابستگی منابع میتواند به عنوان یک نظریهی مرتبط، به کمک مدیریت زنجیره تامین بیاید و با کاستن دغدغهها، مرز فعالیتهای سازمان را گسترش دهد. بار دیگر لازم است یادآوری شود که یک شرکت تنها و بدون ارتباط و وابستگی، بسیار سخت می تواند به رشد پایدار برسد؛ بنابراین شرکتها به وابستگی رابطه خریدار و تامینکننده نیاز دارند زیرا منجر به بهبود همکاریها و هماهنگی میان اعضای زنجیره تامین میشود. (دیر ، ۲۰۰۰)[۶]
۲-۶-۲-۳٫ مدیریت زنجیره تامین سبز و تئوری وابستگی منابع برای استراتژیک شدن مدیریت زنجیره تامین در طبیعت، لازم است شرکتهایی که در مقام خریدار هستند، از طرحهای استراتژیک مانند اجرای شیوههای مدیریت زنجیره تامین سبز استفاده کنند تا علاوه بر تقویت ارتباط موثر فیمابین، منافع متقابل همدیگر را نیز فراهم کنند (پائول راج و چن ، ۲۰۰۷)[۷]. در چارچوب مدیریت زنجیره تامین، همکاری بین سازمانی حتی از مدیریت داخلی و هماهنگی خارجی نیز مهمتر است. شرکتها میتوانند با همکاری بینسازمانی به اجرای موفقیت آمیز سیستم، در سراسر زنجیره تامین، کمک کنند (زو و همکاران ، ۲۰۱۰)[۸]. اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا چند سال پیش تعهدات جدیدی را در حوزه مدیریت زیستمحیطی معرفی کردند و شرکتها را ملزم به اجرای این تعهدات کردند. اتحادیه اروپا سیستمهای نظارتی قوی در خصوص محدودیتها، ارزیابیها، ملاحظات استفاده از مواد شیمیایی و به طور کلی، طراحی سازگار با محیطزیست وضع کرد. (گودمن، ۲۰۰۸[۹] و لی، ۲۰۰۹[۱۰])
۲-۶-۲-۴٫ مدیریت زنجیره تامین سبز و عملکرد سازمانی صنایع باید توجه داشته باشند که از لحاظ زیستمحیطی برای طراحی محصولات جدید خود مسئول هستند (گونزالس بنیتو، ۲۰۰۸)[۱۱] و باید محصولاتی را طراحی کنند که کمترین میزان آلودگی و هزینه را برای محیطزیست داشته باشد. بنابراین لازم است تلاشهای مشترکی بین تولیدکنندگان و تامین کنندگان صورت گیرد تا برای ایجاد سیستم های سبز و منطبق با مقررات زیست محیطی در تولید، دست به کار شوند. سرنوشت یک محصول، از نظر میزان آلودگی در پایان چرخهی عمر یکی از مسائلی است که در مرحله طراحی و انتخاب مواد و فرآیند، قابل تصمیمگیری میباشد (زو و سارکیس، ۲۰۰۸)[۱۲]. لازم به ذکر است، یکی از ابزارهای مهمی که در اختیار شرکتهای تأمین کننده است و در مدیریت زنجیره تامین سبز، حائز اهمیت به شمار میرود همکاری با شرکتهای خریدار است. ممکن است محصولات شرکتی به بازارهای جهانی صادر شود و خارج از مرزهای جغرافیایی، مشتری داشته باشد اما شرکتهای تامینکنندهی او از شرایط زیستمحیطی کشور مقصد بی اطلاع باشند. بنابراین شرکتهای خریدار باید با اطلاعرسانی و اقدامات دیگر، تامینکنندگان را در مورد مقررات پیچیدهای که در بازارهای مختلف بینالمللی لازمالاجراست، حمایت کنند (لی و کلاسسن۲۰۰۸[۱۳]، لی،۲۰۰۹[۱۴]).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
طراحی سیستم ارزیابی عملکرد: عکس ها و اشکال مربوط به این مطلب در فایل اصلی پایان نامه موجود است ۲-۲-۵) طراحی سیستم ارزیابی عملکرد:
علاوه بر ابزار ها و روش های ارزیابی عملکرد، به منظور اجرای هرچه بهتر ارزیابی عملکرد در سازمانها، طراحی و پیاده سازی سیستم ارزیابی عملکرد ضروری می باشد. در این بخش به صورت مختصر به بررسی نحوه ی طراحی سیستم های ارزیابی عملکرد می پردازیم. یک سیستم ارزیابی عملکرد همانطور که در شکل ۲-۲-۵ نشان داده شده در سه سطح می تواند مورد بررسی قرار گیرد:
شاخص های عملکرد مجزا مجموعه شاخص های عملکرد ارتباط بین سیستم ارزیابی عملکرد و محیطی که سیستم درون آن عمل می کند.
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :
(فایل کامل موجود است)
پایان نامه تاثیر مدیریت ارتباط با مشتری بر عملکرد تجاری بانک ها
شکل۲-۲-۵) چارچوبی برای طراحی سیستم ارزیابی عملکرد
(منبع: عفتی داریانی و همکاران، ۱۳۸۶)
در طراحی سیستم ارزیابی عملکرد، باید دانست که شاخص های عملکرد می بایست در یک زمینه ی استراتژیک قرار گیرند تا بر آنچه افراد انجام می دهند، اثر گذارند. ممکن است ارزیابی، فرآیند کمی کردن باشد اما اثر آن در تحریک عملکرد است و به گفته مینتزبرگ تنها با سازگاری عمل است که استراتژی ها درک می شوند. به عقیده لیانگ و همکاران وی در بخش تولید، ابعاد کلیدی عملکرد عبارتند از: کیفیت، سرعت تحویل، قابلیت تحویل، قیمت و انعطاف پذیری. در اینجا تنها به بررسی شاخص های کلیدی کیفیت، زمان، هزینه و انعطاف پذیری خواهیم پرداخت (عفتی داریانی، ۱۳۸۶: ۶۷).
۲-۲-۶) عملکرد بازار:
موفقیت استراتژی های هر شرکت، در عملکرد آن شرکت منعکس می شود. عملکرد شرکت میزان موفقیت یک شرکت در خلق ارزش برای قسمت های مختلف بازار است. در نهایت عملکرد شرکت بر اساس دستیابی به اهداف کسب و کار، از طریق واحدهای مختلف شرکت، تعیین می شود. شرکت هایی که عملکرد مطلوبی دارند، ارزش را در طول زمان خلق می نمایند و این مهم در شرکت هایی که عملکرد نامطلوبی دارند صورت نمی گیرد. عملکرد بازاریابی به توانایی سازمان برای افزایش فروش، ارتقای موقعیت رقابتی شرکت، توسعه محصول جدید، بهبود کیفیت محصول، کاهش زمان تحویل کالا یا خدمات به مشتریان، گسترش سهم بازار و غیره در مقایسه با دیگر رقبا در یک صنعت خاص اشاره دارد (سایمونز، ۱۳۸۵: ۲۵۰).
به طور کلی اندازه گیری عملکرد در یک سازمان، کار چندان ساده ای نیست زیرا معمولا اندازه سازمان ها بزرگ است، فعالیت های گوناگون و اغلب پیچیده ای دارند و نیز در نقاط مختلف جغرافیایی پراکنده اند. ایشان در پی تامین هدف های متنوع و گوناگونی هستند و به نتایج متفاوتی نیز دست می یابند. برای سنجش و اندازه گیری عملکرد سازمان، شاخص ها و روش های متعددی ارائه شده است. دو دانشمند کانادایی با مرور ادبیات مدیریت توانسته اند برای شرکت های موفق ۲۷ ویژگی بر شمارند که از مرز عدد و رقم خشک و بی روح فراتر می رود. با این وجود در تحقیقات آنان مشاهده می شود که بسیاری از مدیران برای ارزیابی عملکرد و تعیین هدف با مشکل مواجه هستند و نمی توانند تنها به مقادیر کمی اکتفا کنند (دفت، ۱۳۷۷: ۱۰۳).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
اهداف مدیریت ارتباط با مشتری: اهداف مدیریت ارتباط با مشتری را می توان به صورت زیر عنوان کرد .(Kim, et al., 2003: 8)
الف) شناخت مشتری:
۱) جمع آوری اطلاعات کامل مشتری
۲) تحلیل داده های مشتری
۳) جذب مشتریان جدید
۴) بهبود مهارت های کارکنان
۵) بهبود تکنیک های مدیریت ارتباط با مشتری
ب) تبادلات مشتری:
۱) پاسخ صحیح به درخواست مشتری
۲) یکپارچه سازی فرایند تجاری
۳) بهبود مدیریت کانال های ارتباطی
۴) افزایش اثربخشی و کارایی عملیات سازمانی
۵) شخصی نمودن محصولات و خدمات
ج) ارزش مشتری:
۱) بهبود حفظ مشتری
۲) افزایش سود
۳) بهبود خدمت دهی (سرویس و پشتیبانی) به مشتری
۴) ایجاد محیط مجازی اینترنتی
د) رضایت مندی مشتری:
۱) بهبود کیفیت خدمات به مشتری
۲) برقراری ارتباطات با مشتری.
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
رابطه CRM و عملکرد سازمان CRM راهبردی جامع و مشتمل بر فرایند تحصیل، نگهداری و مشارکت با مشتریان منتخب برای ایجاد ارزش عالی هم برای شرکت و هم برای مشتریان است. مطابق این دیدگاه هدف CRM بهبود بهره وری و عملکرد بازاریابی است و این بهره وری از طریق افزایش کارایی و اثربخشی بازاریابی در برای کسب رضایت مشتریان و جلب اعتماد و وفاداری آنها حاصل می شود و بالطبع سازمان نیز می تواند به اهداف سودآوری خود برسد. CRM از طریق ایجاد، حفظ و تقویت رابطه با مشتریان اصلی، سعی در شناخت آنها و نیازها و خواسته های ایشان دارد و از طریق پاسخ مناسب و به موقع به این نیازها، رضایت مشتریان را هرچه بیشتر جلب کرده و کم کم موجب افزایش وفاداری و اعتماد آنها به سازمان می شود و بدین ترتیب عملکرد بازاریابی بهبود می یابد. و از طرف دیگر حفظ مشتریان و وفاداری آنها موجب کاهش هزینه های سازمان در جذب مشتریان جدید می شود. زیرا مشتریان وفادار به تبلیغات دهان به دهان مثبت دست زده و مشتریان جدیدی را به سازمان وارد می کنند و در نتیجه موجب افزایش فروش شده و سودآوری سازمان افزایش می یابد (طاهر پور کلانتری و طیبی طلوع، ۱۳۸۹: ۱۱۳).
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :
(فایل کامل موجود است)
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
فرآیند ارزیابی عملکرد: عکس ها و اشکال مربوط به این مطلب در فایل اصلی پایان نامه موجود است
۲-۲-۴) فرآیند ارزیابی عملکرد: هر فرآیندی شامل مجموعهای از فعالیتها و اقدامات با توالی و ترتیب خاص منطقی و هدفدار میباشد. در فرایند ارزیابی عملکرد نیز هر مدل و الگویی که انتخاب شود، رعایت نظم و توالی و فعالیتهای ذیل در آن ضروری می باشد.
تدوین شاخص ها و ابعاد و محورهای مربوطه و تعیین واحد سنجش آنها تعیین وزن شاخص ها به لحاظ اهمیت آنها و سقف امتیازات مربوطه استانداردگذاری و تعیین و ضعیت مطلوب هر شاخص سنجش و اندازه گیری از طریق مقایسه عملکرد واقعی پایان دوره ی ارزیابی با استاندارد مطلوب از قبل تعیین شده (رحیمی، ۱۳۸۵، ص ص ۴۲-۴۱). ۲-۲-۴-۱) مزایای سنجش عملکرد:
سنجش و اندازه گیری عملکرد دارای فواید و مزایای بسیاری است که چند مورد از آنها عبارتند از:
تعیین کننده ی میزان برآورده شدن نیازهای مشتریان بوده و تناسب کالاها و خدمات ارائه شده را با نیاز مشتریان مشخص می کند. به شناخت فرآید ها و تشخیص مشکلات در مسیر اجرای فرآیند ها کمک می کند. سبب حصول اطمینان از تصمیم گیری بر مبنای واقعیت می شود. مکان های مورد نیاز جهت بهبود فرآیند را نشان می دهد. مشکلات اساسی و طولانی مدتی را که مدت ها به علت عدم اندازه گیری، کتمان بوده اند نشان می دهد (عفتی داریانی و همکاران، ۱۳۸۶: ۱۵). ۲-۲-۴-۲) مدل های سنجش و اندازه گیری عملکرد:
شاید بتوان اینطور عنوان نمود که دلیل وجود این تعداد متدولوژی متناقض برای ارزیابی عملکرد این باشد که تمامی آنها به نحوی ایجاد ارزش افزوده می کنند و هرکدام از دیدگاه خاصی به عملکرد نظر دارند. این روش ها مدیران را به لنزهایی مجهز می نمایند تا بتوانند به بهبود عملکرد سازمان کمک کنند. در برخی شرایط توجه به میزان ارزشمندی سهامداران ممکن است همان چیزی باشد که سازمان باید در نظر بگیرد و احتمال دارد در زمانی دیگر، انجام چنین کاری برای سازمان مذکور، ریسک بسیار بزرگی در بر داشته باشد. به همین دلیل مدل های مختلفی جهت ارزیابی عملکرد طراحی شده است که در ادامه به چند مورد از مهمترین آنها پرداخته می شود. برای اندازه گیری این شاخص ها نیز مدلهای مختلفی در شرکتهای ژاپنی، امریکایی و اروپایی وجود دارد که متداولترین الگوهای اجرای فرآیند ارزیابی عملکرد سازمان عبارتند از:
سیستم اندازه گیری عملکرد AMBITE سیستم اندازه گیری عملکرد ECOGRAI مدل کارت امتیازی متوازن مدل مالکوم بالدریج در امریکا مدل بنیاد کیفیت اروپا الف) سیستم اندازه گیری عملکرد AMBITE[1]:
هدف چارچوب AMBITE توسعه ی روشی است که مدیران میانی توسط آن بتوانند تصمیمات استراتژیک را در شرکت خود ارزیابی کنند. این چارچوب ابزاری را فراهم می آورد تا برنامه ی کسب و کار شرکت (فاکتورهای بحرانی موفقیت) به مجموعه ای از شاخص های عملکرد ترجمه شوند. شاخصهای عملکرد مستقیما با استراتژی در ارتباط بوده و فرآیند گرا هستند. چارچوب AMBITE برای یک شرکت تولیدی در شکل ۲-۲-۱ نشان داده شده است.
شکل ۲-۲-۱) مدلسازی AMBITE برای یک سازمان تولیدی
(منبع: رحیمی، ۱۳۸۵)
هرکدام از پنج فرآیند اصلی کسب و کار ( تکمیل سفارش مشتری، پشتیبانی فروشنده، طراحی مشترک، مهندسی مشترک و تولید) در شکل ۲-۲-۱ در داخل پنج شاخص اصلی عملکرد ( زمان، هزینه، کیفیت، انعطاف پذیری و محیط) برنامه ریزی می شوند. این عمل برای شرایط تولیدی ساخت تا انبار،[۲] (MTS) مونتاژ تا سفارش،[۳] (ATO) ساخت تا سفارش،[۴] (MTO) و مهندسی تا سفارش[۵] (ETO) انجام می شود (رحیمی، ۱۳۸۵: ۴۵).
ب) سیستم اندازه گیری عملکرد ECOGRAI :
رویکرد ECOGRAI از یک متدولوژی ساخت یافته استفاده می کند. این رویکرد از سیستم های فیزیکی و اطلاعاتی و تصمیم گیری در توسعه شاخص های عملکرد استفاده می کند. در این رویکرد شش مرحله وجود دارد. این فرایند با تحلیل جزیی سیستم تولید آغاز شده و با بهره گرفتن از تکنیکی به نام شبکه های GRAI، مکانیزم های کنترل و جریان داده ها را در بر می گیرد. شبکه های GRAI عملیات اصلی تولید را تقسیم بندی می کنند. ( برای مثال کیفیت، تولید، تعمیرات و نگهداری) و آنها را توسط سه فعالیت اصلی تکمیل می کنند که عبارتند از:
مدیریت فعالیت برنامه ریزی فعالیت مدیریت منابع به کار رفته در فعالیت سپس این فعالیت ها در سه سطح مورد بازنگری قرار می گیرند. سطوح استراتژیک و تاکتیکی و عملیاتی از این جمله اند. با این تحلیل، مراکز تصمیم اصلی (MDC) مشخص می شوند. سپس برای هر مرکز اصلی، اطلاعات و جریان های تصمیم گیری به صورت جداگانه شناسایی و ترسیم می شود. پس از مدل سازی سیستم و شناسایی مراکز اصلی تصمیم، در فاز بعد اهداف سیستم به درون مراکز اصلی تصمیم جریان می یابد. پس از آن متغیر های تصمیم مشخص می شود، در صورت وجود تداخل بین متغیرها، این تداخل شناسایی و جهت مدیریت، اولویت بندی می شوند. شاخصهای عملکرد با بهره گرفتن از اهداف و متغیرهای تصمیم طراحی می شوند. مشخصات شاخص عملکرد پیش از پیاده سازی در سیستم مدیریت اجرایی، در برگه ای مستند می شود. پیاده سازی در سیستم توسط سه گروه تحلیل گران سیستم انجام می شود. سه گروه یاد شده به بررسی صحت کار می پردازند و گروه تحلیل گران نتایج پیاده سازی سیستم ارزیابی عملکرد را تحلیل کرده و گزارش می دهند (عفتی داریانی و دیگران، ۱۳۸۶، ص ۳۸-۳۷).
ج) الگوی کارت امتیازی متوازن[۶] (BSC):
تکنیک امتیازی متوازن، یک سیستم مدیریت راهبرد و ارزیابی عملکرد می باشد که ماموریت و راهبرد سازمان را به یک مجموعه ی متوازن از سنجه های عملکرد جامع ترجمه می نماید. تکنیک امتیازی متوازن، که در دهه ۱۹۹۰ توسط کاپلان و نورتون ابداع گردید، یکی از معروفترین ابزارها و فناوریهای مدیریت در عمل می باشد (Greiling, 2010:535). عبارت متوازن در تکنیک امتیازی متوازن به معنای ایجاد توازن بین معیارهای مالی و غیرمالی، معیارهای درون نگر و برون نگر و همچنین معیارهای پیش نگر و پس نگر می باشد. تکنیک امتیازی متوازن منظر مالی سنتی را با دیگر منظرهای غیرمالی ازقبیل رضایت مشتری، فرآیند داخلی کسب و کار و همچنین آموزش و رشد تکمیل می نماید. تکنیک امتیازی متوازن، جزء لاینفک شناسایی ماموریت، فرموله کردن راهبرد و اجرای فرآیند با تاکید بر ترجمه ی راهبرد به مجموعه سنجه های مالی و غیر مالی مربوطه است. ترجمه ی راهبرد توسط تکنیک امتیازی متوازن بر مبنای چهار وجه متمایز انجام می شود (Bose, 2007: 655).
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :
(فایل کامل موجود است)
پایان نامه تاثیر مدیریت ارتباط با مشتری بر عملکرد تجاری بانک ها
درواقع، الگوی کارت امتیازی متوازن، روشی است که برای مدیران شرایطی را فراهم می سازد تا بتوانند چارچوبی جامع برای تفسیر و ترجمه چشم انداز و راهبرد شرکت در قابل مجموعه ای از سنجه های عملکرد ارائه دهند. شرکتها و سازمانهای بسیاری در سرتاسر دنیا از این تکنیک در جهت دستیابی به اهداف خود استفاده می کنند و به نتایج بسیار مطلوبی دست می یابند. در تحقیقات انجام شده، مشخص گردید که به واسطه ی بکارگیری این مدل، نقاط قوت و ضعف سازمان شناسایی و فرصتهای بهبود مناسبی نیز فراهم می شود. (رستم پور و همکاران، ۱۳۸۹: ۹۹). دو عنصر کلیدی تکنیک امتیازی متوازن عبارتند از:
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
تعاریف رقیب محوری رقیب محوری به معنای درک مداوم قابلیت ها و راهبردهای رقبای عمده بالقوه و فعلی که نیازهای مشتریان هدف سازمان هدف سازمان را تامین می کند و استفاده از آن دانش (دانش شناخت رقبا) در راستای ایجاد ارزش برتر مشتری است. (نارور و اسلتر، ۱۹۹۰)
رقیب محوری، شناسایی نقاط قوت و ضعف، توانایی ها و استراتژی های رقبا، به نحوی است که بتوان در مقابل فعالیت های آن ها واکنش نشان داد.(داوس[۱]، ۲۰۰۰) رقیب محوری تلاشی برای جمع آوری و انتشار اطلاعات در مورد رقبای شرکت های بازار محور می باشد.(مارتین-کنسوگرا[۲]، ۲۰۰۷) رقیب محوری بر ارزیابی های عمیق مجموعه رقبای انتخاب شده تمرکز دارد. تحت این نوع جهت گیری استراتژیک، واحد کسب و کار بر اهداف رقیب، استراتژیها، پیشنهادها، منابع، قابلیت ها و انتشار اطلاعات به دست آمده از این ارزیابی تمرکز دارد. (تئودوسیو و همکاران، ۲۰۱۲) ۲-۳-۶٫گرایش به نوآوری
با شتاب روزافزون تحولات و دگرگونی ها در دنیای کنونی، فرایند تغییر و تحول مستمر از عمده ترین جریان های حاکم بر حیات بشری شده است. از این رو شرکت ها و سازمان هایی که خواهان ایجاد یا حفظ مزیت رقابتی هستند، مجبور به انعطاف پذیری و پذیرش تغییرات می باشند. در چنین دوره ای نوآوری، تکیه گاه اصلی سازمان ها شده است. (میرکمالی و چوپانی، ۱۳۹۰)
ژنگ[۳] (۲۰۰۸) نواوری را به معنای ترک الگوهای قدیمی و مهم ترین قابلیت برای رشد و گسترش سازمان به شمار آورده است. به زعم وی امروزه به طور فزاینده ای از نواوری به عنوان یکی از عوامل اصلی حفظ مزیت رقابتی و موفقیت بلندمدت سازمان در بازارهای رقابتی یاد می شود. از نظر جیمنز و سگارا[۴] (۲۰۰۸) دلیل این امر آن است که سازمان هایی که ظرفیت ایجاد نواوری دارند، سریع تر و بهتر از سازمان های غیر نواور قادر خواهند بود به چالش های محیطی پاسخ دهند که این به نوبه خود عملکرد سازمان را افزایش می دهد. (رضوانی و طغرایی، ۱۳۹۰)
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :
(فایل کامل موجود است)
پایان نامه : تاثیر قابلیت های بازاریابی بر عملکرد موسسات بانکی پس بطور کلی، نوآوری به عنوان یک نیروی مهم در جهت توسعه شرکت ها و بهبود عملکردشان محسوب می شود. توان نوآوری مهمترین مشخصه تعیین کننده عملکرد است. بنگاه های با ظرفیت بالای نوآوری می توانند، با انطباق مناسب محیطی و توسعه توانمندی های جدید به مزیت رقابتی و عملکرد بالا دست یابند. (معطوفی وهمکاران، ۱۳۸۹)
نوآوری اغلب همراه با تغییر بوده و به عنوان چیز جدیدی که به تغییر منجر می شود ملاحظه می گردد، اما از دید مارتین و تربلانچ[۵] (۲۰۰۳) هر تغییری نواوری نیست زیرا ممکن است شامل ایده های جدید نبوده و یا منجر به بهبود سازمانی نشود. در مجموع می توان گفت که نواوری تغییرات نو، سازنده و موفق در بازار است که ارتقای سطح عملکرد سازمان را به دنبال دارد. مطابق یافته های جانسون، اولسون و لامپکین[۶] (۲۰۰۱) فعالیت های نواورانه را می توان به شش نوع متفاوت تقسیم کرد: ۱-تولیدات جدید ۲-خدمات جدید ۳-روش های جدید تولید ۴-کشف بازارهای جدید ۵-منابع جدید تامین ۶-راه های جدید سازماندهی. (رضوانی و طغرایی، ۱۳۹۰)
۲-۳-۶-۱٫تعاریف گرایش به نواوری
گرایش به نواوری می تواند به عنوان یک ساختار دانش در نظر گرفته شود که شرکت یا سازمان را قادر می سازد تا پویایی های بازار را شناسایی کند.(سیگوآ[۷] و همکاران، ۲۰۰۶) گرایش به نواوری فلسفه ای است که به ترویج باز بودن ایده های جدید می پردازد و تمایل یک شرت را به تغییر از طریق اتخاذ و اجرای فن آوری های جدید، منابع، مهارت ها و سیستم های اداری منعکس می کند. (تئودوسیو و همکاران، ۲۰۱۲) بعنوان یک جهت استراتژیک، گرایش به نوآوری یک شیوه تفکر و رهبری است که شرکت را در بلند مدت هدایت می کند و آن را نوآورانه نگه می دارد. (سیگوآ و همکاران، ۲۰۰۶) گرایش به نوآوری، پذیرش و کاربست ایده ها، فرایندها، تولیدات یا خدمات جدید و میل به تغییر از طریق اتخاذ تکنولوژی ها، منابع، مهارت ها و نظام های مدیریتی جدید است. (رضوانی و طغرایی، ۱۳۹۰) ۲-۴٫مفهوم پویایی های رقابتی
بکارگیری بسیاری از فنون و فناوریهای نوین در صنعت تابع فشار رقبا و چشم و هم چشمی های بین رقباست. عملکرد شرکت نیز از این قاعده مستثنی نیست. فشار رقبا نیز موجب تمایل شرکت نسبت به
کاربرد قابلیت های بازاریابی می شود، به طوریکه هر چقدر میزان رقابت بیشتر باشد این تمایل افزایش می یابد. (نیر و سلور[۸]، ۲۰۱۲)
توجه به نیروهای رقابتی اغلب به منظور شناسایی بزرگترین ضرباتی است که به صورت اتفاقی جایگاه استراتژیک شرکت را تهدید می نماید. ماتریس CPM اصلی ترین رقبای یک شرکت را با تمام نقاط ضعف و قوتشان معرفی می نماید. این ماتریس، همان بسط ماتریس IEF می باشد و در واقع ضریب ها و جمع نمره های هر دو ماتریس دارای معنی یکسانی می باشند. ولی عوامل موجود CPM در بر گیرنده مسائل داخلی و خارجی می شوند و رتبه ها نمایانگر نقاط قوت و ضعف است.( دیوید،۱۳۸۹)
ماتریس بررسی رقابت CPM را می توان برای مقایسه شرکت با شرکت های رقیب نیز بکار برد. این تجزیه و تحلیل موجب می شود تا گاهی اطلاعات مهمی از درون سازمان بدست می آید.این مدل برای برنامه ریزی استراتژیک در موقعیت رقابتی کاربرد بیشتری دارد تا موقعیت های انحصاری. پارادایم حاکم بر این مدل، عمدتا تجویزی و یا ترکیبی می باشد.(علی احمدی و همکاران،۱۳۸۹(
تحلیل پویایی رقابتی و ساختار صنعت باعث کاهش ایستایی رقابتی در صنعت و بخشها میشود؛پویایی رقابتی به معنای اقدامات و تصمیمات راهبردی بنگاه در پاسخ به اقدامات و تصمیمات راهبردی سایر بنگاهها اشاره میکند؛در پویایی رقابت پاسخهای ممکن که از طرف سایر بنگاهها ممکن است رخ دهد عبارت است از پاسخهای بدون اقدام، تغییر در تاکتیک و تغییر در راهبردها؛پویایی رقابت در بستر جهانی بسیار بیشتر است زیرا هم صنایع سایر شرکتها به فعّالیّت پرداخته و هم نوعی قوانین بازدارنده از طرف دولتها وجود دارد. (نیر و سلور، ۲۰۱۲)
مطالعات انجام شده از پویایی های رقابتی، اقدامات راهبردی شرکت ها و واکنش رقبا را مورد بررسی قرار می دهد. رقابت دارای عواقب بسیاری می باشد،که بر رفتارهای استراتژیک شرکت، تکامل صنعت به خودی خود، و عملکرد شرکت تاثیر می گذارد. پژوهش در ارتباط با پویایی های رقابتی به منطقه پر جنب و جوشی در ادبیات استراتژی تبدیل شده است. (نیر و سلور، ۲۰۱۲)
۲-۴-۱٫اهمیت پویایی رقابتی در صنعت بانکداری
عوامل موثر بر رقابت یک صنعت به شرکت کمک می کند تا نقاط ضعف و قوت خود را در ساختار صنعت به خوبی بشناسد.در واقع از دیدگاه استراتژیک نقاط و ضعف و قوت همان وضعیت شرکت در قبال علل بنیادین مربوط به هرکدام از عوامل رقابتی است.یک اقدام استراتژیک هم به اقدامات تهاجمی یا دفاعی در برابر این نیروها مربوط است.پس شرکتها با تحلیل نیروهای موثر بر رقابت موقعیت شرکت را در برابر عوامل رقابتی مشخص می کنند و بعد از آن با اقدامات استراتژیک مناسب موقعیت نسبی خود را بهبود می بخشند.در آخرین گام با پیش بینی هایی که براساس عوامل رقابتی انجام می دهند و فاکتورهایی که این عوامل را پدید می آورند راهکارهای واکنش در برابر آنها را با اتخاذ استراتژیهای مناسب مشخص میکنند و با اینکار به ایجاد توازن جدید رقابتی اقدام می کنند.شناخت این قابلیتها و توانمندیها و منشا عوامل رقابتی ،حوزه هایی که شرکت باید در آن وارد شده یا از آن اجتناب کند را نیز نمایان میسازد.(جرمیاس و جانی[۹]، ۲۰۰۸) نباید فراموش کرد که ترقی و تغییرات یک صنعت با تغییر و ترقی در منابع ساختاری رقابت همراه است.از این رو مهمترین روندهای استراتژیک آنهایی هستند که بیشتر منابع رقابت درون یک صنعت را متاثر می کنند.ناگفته پیداست که ما برای پیش بینی سودآوری و ارائه یک برنامه گسترده باید منشا و گستردگی این منابع را در نظر داشته باشیم.پس تعریف جامع و مناسب از یک صنعت از قدمهای اصلی و اساسی برای تدوین استراتژیهای رقابتی به شمار می آید.تحلیل ساختاری یک صنعت چیزی بسیار فراتر از تمرکز کامل بر رقابت رقبای موجود است.شاید در نظر اول مشخص کردن مرز بین این عوامل در تدوین استراتژی مد نظر نباشد اما با شناخت آن می توان مطمئن بود منابع پنهان و ابعاد اساسی رقابت نادیده گرفته نمی شود.(راماسوامی[۱۰]، ۲۰۰۱)
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
عملکرد بانک ها طی دو دهه اخیر، بازار محوری بنیان اصلی آثار نوشته شده در زمینه بازاریابی بوده است. (تئودوسیو و همکاران، ۲۰۱۲) اکثریت این تحقیقات گسترده بر روی بازار محوری از دیدگاه رفتاری و فرهنگی متمرکز است. دیدگاه رفتاری بر روی فعالیت های ویژه ی مربوط به تولید و پخش و واکنش به هوش تجاری تأکید می کند. (کوهلی و جاورسکی، ۱۹۹۰) دیدگاه فرهنگی بر روی معیارها و ارزش های سازمانی تمرکز می کند که رفتارهایی سازگار با بازار محوری را ترویج کرده و شامل سه جزء هستند: مشتری مداری، رقیب محوری و هماهنگی میان وظیفه ای (نارور و اسلتر، ۱۹۹۰)
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :
(فایل کامل موجود است)
پایان نامه : تاثیر قابلیت های بازاریابی بر عملکرد موسسات بانکی رابطه ی مثبت مفروض میان بازار محوری و عملکرد تجاری به صورت تجربی در بسیاری از مقالات و مطالعات تأیید شده است بعلاوه، این رابطه در شرایط گوناگون محیطی، در بخش های صنعتی و زمینه های فرهنگی به نظر محکم و نیرومند می آید. (تئودوسیو و همکاران، ۲۰۱۲) همچنین مقالات مدیریت استراتژیک چنین بیان می کنند که قابلیت های بازاریابی اثرات متنوع تری برعملکرد دارند که وابسته به شیوه هایی است که شرکت ها می تواند خودشان را با محیط همتراز کنند. (سونگ و همکاران، ۲۰۰۸)
بازار محوری ممکن است موجب شود تا شرکتی فقط بر روی نیازهای آشکار مشتریان متمرکز شده و از درک احتیاجات بالقوه و پنهان مشتریان کنونی و یا جدید غافل شود. با توجه به تحقیقات محققین گذشته تکیه ی بیش از حد بر مشتری ها مانع نوآوری و تحقیق و فعالیت های توسعه ای می شود و توانایی یک شرکت نسبت به معرفی محصولات مبتکرانه بازار را تهدید می کند. علاوه بر این، توجه به این مطلب که رقبای آن شرکت نیز تا حدی از بازار محوری با خبر هستند، این کار نه تنها ممکن است موجب سودبخشی رقابتی نگردد بلکه باعث هزینه هایی نیز می شود که جهت انجام یک کار و یا پیش گیری از یک شکست به شرکت محول می شود. (تئودوسیو و همکاران، ۲۰۱۲)
از آنجایی که بانک ها به عنوان مهمترین نهادهای بازار مالی در ایران به دلیل عدم گسترش بازارهای مالی از یک سو و ملی بودن بانک ها از سوی دیگر، از کارایی مطلوبی برخوردار نبوده اند لذا چنین به نظر می رسد که ارزیابی عملکرد بانک ها در کشور از اهمیت به سزایی برخوردار می باشد.(ریاضت،۱۳۸۱)
لذا بنابر اهمیت موضوع مورد بحث، در این فصل ابتدا به عملکرد موسسه و مدل های ارزیابی آن پرداخته میشود. سپس در قسمت های بعدی بترتیب مفهوم قابلیت های بازاریابی، تعریف متغیرهای تحقیق، مفهوم پویایی های رقابتی و نقش قابلیتهای بازاریابی در عملکرد موسسه که شامل چارچوب نظری تحقیق و مدل مربوطه است آورده می شود و در آخر پیشینه تحقیق بیان می شود.
۲-۲٫ عملکرد موسسه
در مورد چیستی عملکرد نگرش های متفاوتی وجود دارد به طوری که می توان عملکرد را فقط سابقه ی نتایج حاصله تلقی کرد. از نظر فردی، عملکرد سابقه ی موفقیت های یک فرد است. کین[۱] معتقد بود که عملکرد چیزی است که فرد به جا می گذارد و جدای از هدف است. برنادین وهمکارانش[۲] معتقدند که عملکرد باید به عنوان نتایج کار تعریف شود چون نتایج قوی ترین رابطه را با اهداف استراتژیک سازمان، رضایت مشتری و نقش های اقتصادی دارد. فرهنگ لغت آکسفرود عملکرد را به این صورت تعریف نموده است که انجام، اجرا، تکمیل، انجام کار سفارش یا تعهد شده عملکرد را مشخص می نماید. این تعریف به خروجی ها یا نتایج بر می گردد و در عین حال عنوان می کند که عملکرد در مورد انجام کار و نیز نتایج حاصله از آن می باشد. (آرمسترانگ،۱۳۸۵،ص ۳۰۴)
پس مروری بر فرهنگهای لغات نشان دهنده تنوع معانی واژه عملکرد است. بنظر میرسد منطقی است که ابتدا لیستی از تمام این معانی ضمنی ارائه شود و از تجمیع آنها بتوان یک تعریف قابل استفاده برای عملکرد ارائه داد:
– عملکرد، انجام دادن چیزی است با یک قصد و نیت خاص (مثلاً ایجاد ارزش).
– عملکرد، نتیجه یک عمل است (ارزش قابل اندازهگیری ایجاد میشود).
– توانایی انجام یک نتیجه یا قابلیت ایجاد آن را عملکرد گویند (برای مثال، رضایت مشتری به نظر میرسد معیار قابلیت سازمان برای فروش آینده است).
– عملکرد، مقایسه نتایج با چند الگو یا مرجع انتخاب شده یا تحمیل شده داخلی یا خارجی است.
– عملکرد، نتایج مقایسه با انتظارات است.
لذا میتوان گفت که عملکرد هم به عمل، هم به نتیجه عمل اشاره دارد. بعبارت دیگر، عملکرد بعنوان عمل امروز که مقدمه تولید مقدار مشخصی از ارزش خروجی فرداست، تعریف می شود.(کارول[۳] و همکاران، ۲۰۱۱)
بطور کلی عملکرد سازمانی معیاری برای اندازه گیری میزان دست یابی خوب و موثر یک اقدام بر اهداف تعیین شده تعریف می شود که می تواند به وسیله کارایی و اثربخشی سازمان در دستیابی به اهداف برآورد شود. (استونر، ۱۳۸۶)
عملکرد در لغت یعنی حالت یا کیفیت کارکرد. بنابراین، عملکرد سازمانی یک سازه ی کلی است که بر چگونگی انجام عملیات سازمانی اشاره دارد. معروفترین تعریف عملکرد توسط نیلی و همکاران (۲۰۰۲) ارائه شده است: «فرایند تبیین کیفیت اثربخشی و کارایی اقدامات گذشته». طبق این تعریف نیز، عملکرد به دو جزء تقسیم می شود:
۱) کارایی که توصیف کننده ی چگونگی استفاده سازمان از منابع در تولید خدمات یا محصولات است، یعنی رابطه بین ترکیب واقعی و مطلوب دروندادها برای تولید بروندادهای معین؛ و
۲) اثربخشی که توصیف کننده ی درجه ی نیل به اهداف سازمانی است.(رهنورد،۱۳۸۷(
در واقع اشخاصی که درون یا بیرون سازمان هستند، میتوانند تعاریف متفاوتی برای عملکرد ارائه دهند. تعاریف ارائه شده توسط فردی از درون سازمان، بر ایجاد نتایج از طریق اعمال انجام شده تمرکز دارد. در این حالت اگر افراد داخل سازمان، دیدگاه های متفاوتی به عملکرد نداشته باشند، یک تعریف یکتا و مشترک از عملکرد ارائه خواهد شد که در عمل کاری بس دشوار است. در مقابل یک فرد خارج از سازمان به شاخص های عمومی بر مبنای تعاریف آماری محتمل و از قبل تعریف شده نظیر آنچه در آنالیزهای مالی پیدا میشود، نظر دارد و کارهای واقعی سازمان در جعبه سیاه باقی خواهد ماند. در این صورت تعریف عملکرد توسط چنین فردی، بر پیشبینی اعمال و نیز بر تخمین احتمال نتایج مشخص آینده تمرکز دارد.(پاتن[۴]، ۲۰۱۰)
اکثر محققان بازاریابی معتقدند که معیارهای ذهنی عملکرد مانند رضایت مشتری، وفاداری مشتری و… عاملی مهم و موثر در معیارهای عینی عملکرد مانند حاشیه سود، ROI و… است. بسیاری از فعالیت های بازاریابی مستقیما بر عملکرد مشتری مانند رضایت و وفاداری مشتری تاثیر می گذارد همچنین عملکرد مشتری و عملکرد بازار بر عملکرد مالی شرکت تاثیر می گذارد. بر این اساس عملکرد کسب و کار از سه جزء تشکیل شده است که عبارتند از عملکرد بازار، عملکرد مشتری و عملکرد مالی. در عملکرد مشتری بر وفاداری و رضایت مشتری و در عملکرد بازار بر مقدار فروش، رشد فروش و سهم بازار و در عملکرد مالی بر سود، حاشیه سود، ROI تاکید می شود. (رضایی و خائف الهی، ۱۳۸۴)
۲-۲-۱٫عملکرد بانک ها
بانک ها نهاد های مالی هستند که دارایی ها را از منابع گوناگون جمع اوری می کنند و آن ها را در اختیار بخش هایی قرار می دهند که به نقدینگی نیاز دارند. از این رو بانک ها شریان حیاتی هر کشور محسوب می شوند. به موازات ورود بانک های خصوصی به بازارهای مالی، تقاضا برای انواع خدمات بانکی نیز افزایش چشمگیر یافته است. بانک ها برای ربودن گوی سبقت از یکدیگر در جهت افزایش سهم بازار و سوداوری به دنبال استفاده از انواع روش های بهبود عملکرد در جذب مشتریان هستند، در این میان ارزیابی عملکرد بانک ها از اهمیت خاصی برخوردار است و به یکی از مهمترین فعالیت های مدیران بانک ها تبدیل شده است.(سم[۵] و همکاران، ۲۰۰۹)
در واقع بانکها نیز همانند سایر سازمانها در ایران برای ارائه خدمات متنوع تر، سریع تر و مدرن تر و امکان رقابت و ادامه حیات درموج گسترده اطلاع رسانی و توسعه خدمات ویژه بانکی، نیازمند ارزیابی عملکرد مستمر شعب خود هستند.(صالحی و همکاران، ۱۳۹۰)
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
مدل تعالی سازمان (۱۹۸۸) در سال ۱۹۸۸ میلادی ۱۴ شرکت معتبر اروپایی با حمایت اتحادیه اروپا به تاسیس یک سازمان غیرانتفاعی تحت عنوان بنیاد اروپایی مدیریت کیفیت (EFQM) اقدام کردند. EFQMمدلی غیر تجویزی و متشکل از ۹ معیار است. این معیارها به دو دسته توانمندسازها (۵ معیار اول و عواملی هستند که سازمان را برای رسیدن به نتایج، توانمند می کنند) و نتایج (نتایجی هستند که سازمان سرآمد در حوزه های مختلف به آنها دست پیدا می کند و بیان کننده دستاوردهای حاصل از عملکرد مناسب در حوزه توانمندسازها هستند) تقسیم می شوند. (احمدوند و همکاران،۱۳۹۱)
استفاده از مدل سرآمدی EFQM باعث می شود که شناخت مناسبی از فرایندهای قوی و ضعیف سازمان بدست آید. با انجام ارزیابی می توان فهمید که چه فرایندهایی نیازمند بهبودند، کدام فرایندها مناسب هستند یا در مقایسه با سایر سازمانها در چه حوزه هایی متعالی هستیم. اما اینکه کدام حوزه ها دارای اولویت استراتژیک هستند یا اقدام در کدام حوزه ها نتایج ارزنده تری برای بهبود عملکرد سازمان در پی دارد، تشخیص داده نمی شود. (صدوقیان و تدین، ۱۳۸۶) یکی دیگر از نقاط ضعف این مدل مشکل عملیاتی کردن آن است. چرا که عبارتها و مفاهیم به کار رفته در این مدل به قدری کلی است که به گونه های مختلفی می توانند تفسیر شوند و هر سازمانی قادر خواهد بود با این سرعنوانها، شاخصهای ارزیابی متفاوتی را ایجاد کند. (کریمی، ۱۳۸۵)
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :
(فایل کامل موجود است)
پایان نامه : تاثیر قابلیت های بازاریابی بر عملکرد موسسات بانکی ۲-۲-۳-۱۱٫تحلیل ذی نفعان (۲۰۰۱)
مدل تحلیل ذی نفعان (شکل ۲-۳) توسط دکتر لی ارائه شده است. در این مدل ذی نفعان به دو گروه دسته بندی می شوند: ذی نفعان کلیدی و غیرکلیدی.
ذی نفعان کلیدی بر سازمان کنترل مستقیم دارند و خواسته های آنها در اهداف سازمان متبلور می شود (مانند سهامداران) و ذی نفعان غیرکلیدی از مکانیسمهای خارجی نظیر بازار و فرهنگ برای حفظ منافع خو استفاده می کنند و در هدفگذاری اثرگذار نیستند (مانند مشتریان). اهداف سازمان نمایانگر انتظارات و تمایلات ذی نفعان کلیدی است و ذی نفعان کلیدی تمام قدرت را از طریق ساختار حاکمیت سازمان برای هدفگذاری اعمال می کنند و ذی نفعان غیرکلیدی چندان در هدفگذاری قدرتمند نیستند و در عوض از طریق مکانیسمهای خارجی بر روی استراتژی های سازمان اثرگذارند و از این طریق چگونگی رسیدن به اهداف با توجه به محیط خارجی را مشخص می کنند. لذا سیستم ارزیابی عملکرد از استراتژی ها شروع شده و به عنوان پلی بین رفتار مدیران و انتظارات ذی نفعان عمل می کند. (کریمی، ۱۳۸۵)
۲-۲-۳-۱۲٫چارچوب یکپارچه اندازه گیری عملکرد (۲۰۰۰)
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
مفهوم قابلیت های بازاریابی قابلیت های بازاریابی به عنوان فرایندهای تکمیلی تعریف شده اند که برای بکارگیری دانش، مهارت ها و منابع مشترک شرکت در مقابل نیازهای مربوط به بازار تجارت طراحی شده اند، که کسب و کارها را قادر می سازند تا به کالاها و خدماتشان ارزشی را افزوده کنند و تقاضاهای رقابتی را براورده کنند.(احمدی،۱۳۸۹)
قابلیت های بازاریابی معمولا به عنوان عنصری هستند که هم دارایی های سازمانی و هم استقرار سودمندانه دارایی ها را به ارمغان می اورند، انها از دارایی هایی که قابل مشاهده نیستند متفاوت هستند. علاوه بر این، قابلیت ، عمیقا بر امور سازمانی و اقداماتی که قابل معامله یا تقلید نیستند قرار دارد، با توجه به ادبیات بازارایابی، قابلیت های مرتبط با بازار، بکارگیری موثر دارایی های مبتنی بر بازار را تسهیل می کنند، این قابلیت ها معمولا با وظایف بازارایابی در ارتباط هستند و عناصر آمیخته بازاریابی فردی را همانند فرایندهای بازاریابی در بر می گیرد. (ژو و ژو، ۲۰۰۸)
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :
(فایل کامل موجود است)
پایان نامه : تاثیر قابلیت های بازاریابی بر عملکرد موسسات بانکی قابلیت بازاریابی فرایند یکپارچه ای است که در آن شرکت ها منابع محسوس و نامحسوس را برای درک پیچیدگی نیازهای خاص مشتریان، دستیابی به یک تمایز نسبی محصولات برای برتری رقابتی و در نهایت دستیابی به یک کیفیت برند مناسب به کار می برند.یک شرکت قابلیت های بازاریابی اش را زمانی می تواند توسعه دهد که توانایی ترکیب مهارت های فردی و دانش کارکنانش را با منابع در دسترسش داسته باشد. شرکتی که بیشتر منابعش را برای تعامل با مشتریان هزینه می کند می تواند توانایی احساس نیازمندی های بازار را افزایش دهد. سانگ پیشنهاد می کند که قابلیت های بازار یابی به شرکت برای ایجاد و حفظ رابطه اش با مشتریان و اعضای کانال های توزیع کمک می کند. قابلیت های بازاریابی یک تصویر قوی از برند ایجاد می کند که به شرکت اجازه داشتن یک عملکرد مالی عالی را می دهد.(ارتگا و ویلاورد[۱]، ۲۰۰۸)
قابلیت بازاریابی را می توان به عنوان شایستگی های سازمانی که حمایت از سنجش بازار و ارتباط مشتری را حمایت می کند در نظر گرفت. (ژو و ژو، ۲۰۰۸)
قابلیت های بازاریابی امکان وفق دادن، ترکیب کردن و پیکربندی مجدد مهارت های سازمانی و منابع داخلی و خارجی را فراهم می اورند تا با توجه به نیازهای محیط متغیر بیرونی، سازمان خود را سازماندهی نماید.(ساعدی و یزدانی،۱۳۸۸)
قابلیت بازارایابی را می توان به عنوان فرایند به اشتراک گذاشتن منابع ناملموس (یعنی مبتنی بر دانش) و ملموس با یکدیگیر برای ایجاد نتایج ارزشمند در نظر گرفت.این قابلیت به عنوان افرادی منحصر به فرد (به عنوان مثال، کارکنان) که در مجموع دانش و مهارت هایشان از طریق تجربیات گذشته از قبیل فروش، توسعه محصول جدید، توزیع ترکیب می کنند در نظر گرفته می شوند.(گریفیت[۲] و همکاران، ۲۰۱۰)
این متغیر به وسیله شاخص های ذیل اندازه گیری می شود:
توسعه محصول جدید، تبلیغات، روابط عمومی، ترفیع فروش، پویش محیطی(بررسی محیطی)، توسعه برنامه های بازاریابی، اجرای برنامه های بازاریابی
در مطالعات اخیر قابلیت های بازاریابی به عنوان فرایند به کارگیری دانش، مهارت و منابع سازمان جهت ایجاد ارزش افزوده برای کالاها و خدمات، براوردن تقاضاهای رقابتی و پاسخگویی به نیازهای مرتبط با بازار، تعریف شده است. (گریفیت و همکاران، ۲۰۱۰)
اهمیت فرایندهای یادگیری در توسعه قابلیت های بازاریابی مورد تاکید قرار گرفته است، بخصوص زمانی که کارکنان بتوانند به طور سریع با بهره گرفتن از دانش و مهارت خود، مسائل بازارایابی شرکت را حل کنند.
در طول دهه های گذشته، تلاش شده است تا ارتباطات بین محیط صنعت و قابلیت شرکت را برای ایجاد فعالیت ها، بررسی کنند. یکی از این رویکردها در این حوزه، رویکرد “رقابت موجب صلاحیت می شود” است. که این رویکرد بیان می کند که همانگونه که شرکت ها یاد میگیرند چطور بر چالش های خاص رقابتی غلبه کنند، آنها به طور بالقوه قابلیت های ارزشمند را توسعه می دهند. این قابلیت ها به نوبه خود می توانند مزایای رقابتی مهمی داشته باشند مزایایی که در اختیار شرکت ها نیست، که شرکتها مجبور نیستند با توسعه قابلیت های مرتبط نسبت به خطرات رقابتی واکنش نشان دهند. ویراواناردنا و دیگران (۲۰۰۶) با بسط این دیدگاه، اظهار کردند که دریافت رشته های پیوندی بین ساختار صنعت و ویژگی های شرکت، محیط رقابتی صنعت، توسعه اساس دانش را تسریع می کند که شرکت ها را قادر می سازد که در داخل آن ظهور موقعیت های بازار را مورد استفاده قرار می دهند. در جایی که انها برای رسیدن به این هدف بر یادگیری به عنوان قابلیت تمرکز می کنند، ما معتقدیم که در اینجا استدلالات آنها در بافت قابلیت بازارایابی معتبر هستند. برای رسیدن به این هدف ما اظهار می کنیم که محیط صنعت رقابتی باعث می شود که شرکت ها روش های ابداعی ایجاد ارزش بهتر را برای مشتریانشان با اجبار به توسعه قابلیت های مجزا و به خصوص قابلیت های بازار یابی ادامه دهند. سانگ قابلیت های بازاریابی را به عنوان یک منبع مهم برای افزایش مزیت رقابتی قلمداد می کند.(سونگ و همکاران، ۲۰۰۸)
دیدگاه استدلال از تاثیر کلی محیط بر توسعه قابلیت بر این فرض تکیه دارد که همه قابلیت ها از ویژگی های بنیادین یکسان برخوردار هستند. به معنای دقیق کلمه، قابلیت ها، دسته های پیچیده تری تاثیر دانش، مهارت ها و توانایی های جای گرفته در داخل فرایندهای تجاری شرکت می باشد که در سطوح مختلف شرکت کار می کنند. به معنای دقیق کلمه، قابلیت ها، فرایندهای توسعه یافته توسط شرکت ها را ایجاد می کنند تا مردم و منابع را با تلاش های مکرر در کنار یکدیگر قرار دهند. بررسی همه قابلیت های ممکن بازاریابی امکان پذیر نیست زیرا این قابلیت ها در میان کسب و کارهایی که به علت ماهیت محیط تجاری می باشند، تفاوت دارند. (جی-جنگو[۳]، ۲۰۰۴)
محققان نظریه قابلیت های بازاریابی را به عنوان ترویجی سازنده از دیدگاه مبتنی بر منابع یک شرکت در نظر میگیرند(RBV) به ویژه اینکه RBV فرض می کند که منابع موجب توانمند شدن شرکت نسبت به طراحی، تولید، بازارایابی و پخش محصولات و خدماتی می شوند. (تئودوسیو و همکاران، ۲۰۱۲)
۲-۳-۱٫مفهوم تلاطم بازار
تلاطم بازار به تغییر نرخ ترکیب مشتریان و ترجیحات انها اشاره دارد و عامل اصلی بی ثباتی و غیر قابل پیش بینی محیط خارجی است، واحدهای کسب و کار که در محیط پرتلاطم بازار عمل می کنند با تغییرات سریع نیازهای مشتریان و ترجیحات و الزامات و خواسته های غیر قابل پیش بینی مقابله می کنند. به این ترتیب به دلیل نیازهای در حال تحول و انتظارات مشتریان، انها نیاز بیشتری به مشتری مداری دارند و بازار محوری به بانک ها به منظور پیگیری تغییرات در محیط مشتری و به مدیریت عدم اطمینان تقاضا یاری می رساند. (تئودوسیو و همکاران، ۲۰۱۲)
این متغیر به وسیله شاخص های ذیل اندازه گیری خواهد شد:
در بخش بانکداری ترجیحات مشتریان محصول در طول زمان تغییر کمی میابد، مشتریان ما تمایل به جستجوی محصولات جدید در همه زمان ها دارند، ما شاهد تقاضا برای محصولات و خدماتمان از مشتریانی که هرگز قبل از آن از آنها خرید نمی کردند هستیم.
۲-۳-۱-۱٫بازاریابی در شرایط متلاطم
رکود اقتصادی سال ۲۰۰۸-۲۰۰۹ بازاریابان را واداشت تا در مورد مفاهیم مدیریت بازاندیشی کنند. فیلیپ کاتلر و جان کزلیون معتقدند مدیریت وارد عصر جدیدی از تلاطم شده است که در آن نا اطمینانی، آشوب و ریسک جزء لاینفک بسیاری از صنایع، بازارها و شرکت ها شده است. بر این اساس تلاطم در محیط کسب و کار یک امر متداول تلقی شده که با خود موفقیت ها و رکود های دوره ای و متناوب با ویژگی های متفاوت به همراه دارد. این دو نظریه پرداز مدیریت معتقدند چالش های جدیدی در فضای کسب و کار در آینده نزدیک به وقوع می پیوندد که کاربرد مفاهیم و راهکارهای گذشته مدیریت هیچ تضمینی برای حل و ارائه راهکار اثربخش ندارد.(سانتوس-ویجاند[۴]، ۲۰۰۷)
بر اساس اظهارنظر کاتلر و کزلیون در شرایط تلاطم و بی نظمی های محیطی بازاریابان باید سازمان را به گونه ای راهبری کنند تا همواره سازمان آمادگی پاسخگویی به هنگام و خودکار به چالش ها را دارا باشد. آنها در این رابطه ۸ توصیه را با عنوان «استراتژی بازاریابی در شرایط تلاطم» به صورت زیر مطرح کرده اند که بازاریابان آنها را باید آویزه گوش خود کنند:
سهم بازار خود را با تمرکز بر مشتریان اصلی تضمین کنید: این گونه مواقع موقعیت مناسبی برای فکر کردن به آمال و آرزوها نیست(متهورانه عمل نکنید و از زیاده خواهی بپرهیزید) سعی کنید در برابر رقبا که به دنبال مشتریان سودآور و وفادار هستند از موضع خود دفاع کنید.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
مفهوم تمرکززدایی تمرکز زدایی به معنای انتقال قدرت، اختیار و مسئولیت دولت به سازمانهای دولتی، موسسات نیمه مستقل، بخش تعاون یا خصوصی است.(فالچ[۱] و همکاران، ۲۰۱۲)
عدم تمرکز یا تمرکز زدایی مفهومی است که در مقابل تمرکز گرایی بکار می رود. به باور صاحبنظران، تمرکز و عدم تمرکز مطلق وجود ندارد، اما برای درک بهتر این دو مفهوم، می توان تمرکز مطلق و عدم تمرکز را در دو سر یک طیف با ویژگی های زیر در نظر گرفت. در تمرکز مطلق که ممکن است در سطوح متفاوت سیاسی، اقتصادی، مدیریتی، آموزشی و نظایر آن وجود داشته باشد، تمام اختیارات در دست حکومت مرکزی است و هیچ گونه حق تصمیم گیری به واحدهای موسسه ای پایین تر داده نشده و همگی، مجری سیاست های حکومت مرکزی هستند. در سر دیگر طیف، یعنی در عدم تمرکز مطلق، حکومت مرکزی تمام اختیارات را به واحدهای موسسه ای پایین تر واگذار می کند.(یونسکو[۲]، ۲۰۰۵)
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :
(فایل کامل موجود است)
پایان نامه : تاثیر قابلیت های بازاریابی بر عملکرد موسسات بانکی در نظریه های اقتصادی، تمرکز زدایی عبارت است از انتقال مسئولیت و وظایف برنامه ریزی، مدیریت و گرداوری و تخصیص منابع از سوی دولت و سازمانهای مرکزی به واحدهای منطقه ای، وزارتخانه ها،واحدهای رده پایین در سطوح مختلف دولت، شرکت های دولتی نیمه مستقل، مقامات مسئول محلی و سازمانهای غیر دولتی (مارتینز و ناب[۳]، ۲۰۰۵)
این متغیر به وسیله شاخص های ذیل اندازه گیری می شود:
تصمیم گیرنده فردی دارای آزادی عمل زیادی در انتخاب ابزارهای رسیدن به هدف است،به مدیران شعبه اجازه انعطاف پذیری در انجام کار داده می شود، بسیاری از تصمیمات مهم در سطح شعبه گرفته می شود نسبت به جای مرکز، مدیران سطوح میانی و عملیاتی استقلال قابل توجهی دارند.
۲-۳-۳-۱٫انواع تمرکز زدایی
تراکم زدایی: در واقع انتقال قدرت از ادارات مرکزی به ادارات محیطی همان ساختار اجرایی یکسان است. تفویض اختیار: انتقال مسئولیت و اختیار به نهادهای نیمه مستقل یا نیمه خودگردان است. واگذاری به سایر بخش های دولتی:انتقال مسئولیت و اختیار از ادارات مرکزی به ساختارهای مدیریتی مجزا که البته هنوز تحت مدیریت های دولتی اداره می شوند. خصوصی سازی: انتقال مسئولیت های عملیاتی و در بعضی موارد مالکیت به ارائه کنندگان خصوصی که اغلب در قالب یک قرارداد صورت میگیرد تا انتظارات متقابل از بخش خصوصی به ازای تامین اعتبار از محل مشخص گردد.(نیاپتی[۴]، ۲۰۱۰) ۲-۳-۳-۲٫علت تمرکز زدایی
پایین بودن کارایی عدم مشارکت کارکنان در بخش غیر دولتی کیفیت نامطلوب ارائه خدمات بالا بودن هزینه ها عدم دسترسی مطلوب به خدمات نارضایتی ارباب رجوع عدم پاسخگویی(جیمنز-روبیو[۵]، ۲۰۱۱) ۲-۳-۳-۳٫تمرکز زدایی در صنعت بانکداری
تمرکز زدایی به میزان تفویض اختیار قدرت تصمیم گیری در سراسر سازمان و میزان مشارکت سازمانی توسط اعضای سازمان در تصمیم گیری اشاره دارد ، (تئودوسیو و همکاران، ۲۰۱۲) واگذاری اختیار تصمیم گیری به مدیران و کارکنان سطوح پایین سازمان یعنی افرادی که در تماس مستقیم با مشتری هستند، می باشد. این تفویض اختیار باید با توجه به معیارهای تعیین شده سرپرستی بانک ها به شعبه صورت گیرد، واگذاری اختیار موجب افزایش تمرکز زدایی و نامتمرکز شدن تصمیمات شعب، در زمینه اعتباری خواهد شد. افزایش تمرکز زدایی در سازمان به ویژه سازمانهایی که از نظر جغرافیای پراکنده اند و خدمات اصلی آنها در شعب مختلف ارائه می شود موجب افزایش سرعت ارائه خدمات و در نتیجه افزایش رضایت مندی مشتریات این سازمان ها می شود.(شریف زاد و نوری،۱۳۸۳(
۲-۳-۴٫مشتری مداری
مشتری مداری، افزایش رقابت، تغییرات سریع فناوری، جهانی شدن و … مفاهیم جدیدی هستند که جهان امروزی را به شدت تحت تاثیر خود قرار داده و آن را از جهان پیشین بسیار متفاوت کرده اند؛ به گونه ای که دیگر نمی توان با اندیشه های قدیمی در جهان جدید رقابت یا حتی زندگی کرد. در چنین شرایطی بیشتر سازمانها پی برده اند که اگر می خواهند در دنیای کنونی بقاء داشته باشند باید به سمت مشتری مداری و جلب رضایت مشتری حرکت کنند. سازمانهایی که به نیازهای مشتریان اعتنایی نمی کنند و رویکرد کالا را پیشینه می کنند از صحنه رقابت حذف می شوند. از اینرو مشتری مداری بعنوان سنگ بنای نظریه های مدیریت بازاریابی نوین شناسایی شده است. (کردنائیج، ۱۳۸۳)
فروشندگان مشتری مدار، بدون شک یک منبع ارزشمند برای سازمانهای فروش هستند. در ادبیات بازاریابی موجود، آنها به منظور افزایش رضایت مشتری، وفاداری مشتری و عملکرد فروش، قرار گرفته اند. علاوه بر این فروشندگان مشتری مدار برای توسعه یک فرهنگ بازار محور در سازمانهای فروش و ایجاد ارزشها و اعتقادات مشترک در میان فروشندگان مربوط به عملکرد کسب و کار، حیاتی هستند.(منگوک و پی.بوئیچوک[۶]، ۲۰۱۲)
۲-۳-۴-۱٫ضرورت حرکت به سمت مشتری مداری
امروزه سازمانها در محیطی پویا، پرابهام و متحول فعالیت می کنند. یکی از بارزترین ویژگیهای عصر حاضر، تغییرات و تحولات شگرف و مداومی است که در شرایط اجتماعی و فرهنگی (نظیر تحولات در طرز تفکر، ایدئولوژی، ارزشهای اجتماعی)، سیاسی، اقتصادی، فناوری و فراملی آنها روی می دهد. از طرف دیگر یکی از مشخصه های عرصه فعالیت سازمانها، هرچه بیشتر رقابتی تر شدن آن و سخت تر و پیچیده تر شدن شرایط رقابتی سازمانها است، این در حالی است که انتظارات و توقع مشتریان نیز هر روز جلوه تازه تری به خود می گیرد و آنها توقع دارند تا سازمانها به کیفیت و تنوع کالاها و خدمات خود، زمان ارائه خدمت و نحوه برخورد با مشتری توجه ویژه ای کنند. بنابراین سازمانهایی موفق هستند که خود را با این نیازهای محیطی منطبق سازند و درصدد تامین خواسته ها و نیازهای محیطی برایند و این امکان پذیر نیست مگر آنکه سازمانها ضرورت حرکت به سمت مشتری را درک کنند.(کرد نائیج، ۱۳۸۳)
شکل۲-۴ ضرورت حرکت به سمت مشتری مداری را نشان می دهد.
مشتری
توقع مشتریان
· کیفیت و تنوع
· زمان
· توجه و احترام
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
جاذبههای تاریخی و فرهنگی شهرستان نیر منطقه نیر از دیر باز از اهمیت خاص استراتژیکی و نظامی برخوردار بوده است. واقع شدن این منطقه در میان کوه سر به فلک کشیده شده سبلان در شمال، رشته کوه بزغوش در جنوب و ارتفاعات صائین در غرب، عبور جاده ابریشم در قدیم و جاده ترانزیتی اردبیل- تبریز در دوره های بعد از مرکز شهر نیر، آب و هوای سرد، وفور آب، ارتفاعات متعدد، نوع خاک، نزدیکی به مرکز ایالت آذربایجان (اردبیل) و بالاخره وجود مردان جنگجو در نیر بخشی از ویژگیهای جغرافیای نظامی و موقعیت سوق الجیشی این منطقه را شامل میشود. بر همین اساس آثار باقیمانده از دورهی ما قبل تاریخ در روستاهای دابانلو و میمند و…و نیز انبارها، دژها و غارهای زیرزمینی نظامی در روستاهای گلستان، کورائیم، اباذر، بوینی یوغون، فرهاد کهلی و… از دوره های تاریخی پیش از اسلامی در منطقه نشانگر جایگاه نظامی نیر و استفاده حکمرانان و مدعیان قدرت از این منطقه برای تحکیم موقعیت سیاسی آنهاست. به طوری که در هزاره اول قبل از میلاد این منطقه محل حضور دولتهای زیکرتو در دوره ماد و نیز دولت ساگارتی در دوره هخامنشی و مرکز تاخت و تاز پادشاهان این دولتها با دیگر حکمرانان به ویژه پادشاهان آشوری بوده و متانی حکمران دولت زیکرتو در گردنه صائین سپاه آشور را شکست داده است و بالاخره در این دوره منطقه نرسی پادشاه ساسانی نیر را آباد و کاخهایی در آن بنا نهاد (سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری شهرستان نیر، ۱۳۹۲).
در دوره اسلامی نیر به سبب ویژگیهای نظامی به ویژه نزدیکی به اردبیل به عنوان مرکز ایالت آذربایجان تا قرن چهارم هجری، از جایگاه استراتژیکی برخوردار بوده است. به طوری که مقاومت جنگجویان نیری در برابر اعراب مسلمان و نافرمانی از خلفای راشدین، حاکمیت خاندان طائی در نیر و اعلام استقلال آنان، مقاومت سپاه اموی در برابر مهاجمین خزر در منطقه نیر، بهره برداری خرم دینان به عنوان پایگاه نظامی از نیر، بخشی از استعدادهای سوق الجیشی این ناحیه را نشان میدهد که در برخی از رخداد های تاریخی حتی به تعدادی از مراکز و استحکامات نظامی در منطقه اشاره شده است. چنان چه ابن مسکویه در جریان جنگ پسران سالار مرزبان با عموی خود و هسودان در حدود سال ۳۴۰ هجری از پناه بردن جستان به دژ نیر که به احتمال قوی قلعه بوینی یوغون در نزدیکی روستای کورعباسلو باشد گزارش داده و مغولان نیز قوریلتای (شورای مغولان) را در حدود سال ۶۱۷ هجری در منطقه «دوز» در گردنه صائین تشکیل داده و آنجا را اردوگاه نظامی خویش ساختند و بدون تردید احداث کاروانسرای سنگی به دست شاه عباس کبیر در نزدیکی گردنه صائین در دوره صفویه از اهداف نظامی نیز برخوردار است. در دوره معاصر نیز اقامت ستارخان، سردار ملی در سال ۱۲۸۸ ه.ش در ایام مشروطیت در نیر پیش از ورود به اردبیل و فعالیت عوامل حزب دموکرات در منطقه و عکسالعمل اهالی برخی روستاها در برابر آنها نشانگر حفظ جایگاه نظامی منطقه نیر تا دوره معاصر است به طوری که شاهان قاجار از جمله مظفرالدین شاه و محمد علی شاه و شاهان پهلوی نیز در سفر های خود به اردبیل در چندین نوبت از نیر دیدن کردهاند.
علاوه بر ویژگی نظامی منطقه نیر که اشاره شد وجود دژها، انبارها و غارهای زیرزمینی اهمیت استراتژیکی منحصر به فردی را به این منطقه بخشیده است و گرچه تحقیقات و بررسیهای دقیق روی این استحکامات نظامی انجام نشده است ولی قلعه های کورائیم، دابانلو، بوینی یوغون و اباذر و نیز انبارها و غار های زیرزمینی گلستان، فرهاد کهلی و روستا های صخره ای اباذر نشانگر ویژگیهای خاص نظامی منطقه بوده و به سبب وجود استحکامات زیرزمینی نظامی، منطقه نیر با سرزمین و دولتهای زیکرتو به معنی سنگ کن در دوره مادها و ساگارتی به معنی سرزمین انسانهای غارنشین در دوره هخامنش و عنوان ورد جمکدت یا دژ زیرزمینی در متون اوستایی و گزارش مقدسی در دوره اسلامی از وجود بنا های زیرزمینی در اردبیل و اطراف آن ارتباط دارد. با توجه به این پیشینه تاریخی به مهمترین آثار و یادمانهای تاریخی منطقه اشاره میگردد (سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری شهرستان نیر، ۱۳۹۲):
۱-۱-۱- تپههای قره شیران این تپه در قره شیران یکی از دهستانهای بخش مرکزی شهرستان نیر واقع شده است. گورهای مکشوفه در آن به سده هشتم و نهم قبل از میلاد منسوب است که این قبرها به سه دسته عمده تقسیم میشوند گروه اول اغنیا، گروه دوم مردم عادی و گروه سوم حیوانات و قابل مقایسه با اشیاء بدست آمده در مارلیک (از همان منبع).
۱-۱-۲- سنگنبشتههای اورارتویی این سنگ نبشهها که به خط میخی میباشند در روستاهای اطراف شهر نیر واقع شدهاند تعدادی از این سنگنبشتهها هم اکنون در روستای دابانلو روبروی مسجد این روستا به طور ردیف چیده شده و به صورت قوچهایی تراشیده شده از سنگ میباشند. همچنین در روستای ویرسق و روبروی قبرستان قدیمی مشرف به تپههای قریه قرهتپه حیوانی به صورت قوچی بزرگ و تراشیده شده از سنگ سیاه وجود دارد که به علت بیتوجهی قسمتهای از آن کنده شده است (از همان منبع).
۱-۱-۳- رباط سنگی شاه عباسی این رباط در ۱۰ کیلومتری جاده قدیم نیر – سراب قرارگرفته است که یکی از قدیمیترین راههای کشور است و کاروانسرا در یکی از برف گیرترین گردنههای کشور یعنی در گردنه صائین احداث شده است. این کاروانسرا در دوره صفویه فرمان شاه عباس بنا شده است. کاروانسرا اخیراً مرمت گردیده و مصالح موجود کوهستان یعنی سنگ عمده ساختار آنرا تشکیل میدهد که علاوه بر سهولت دسترسی و فراوانی آن در محل عنصر مقاوم و پایداری هم به شمار میرود. طراحی این بنا کاملاً سازگار با اقلیم محل صورت گرفته است چرا که عرض و ارتفاع ورودیهای فضاهای زیستی داخل به حداقل ممکن کاهش یافته است به طوری که با اندک وسایلی میتوان آن را مسدود ساخت و از نفوذ سرما و کوران برف به داخل آن جلوگیری نمود. روزنههای سقفی نیز در حداقل اندازه در نظر گرفته شده است و از نظر تبادل هوا در صورت نیاز و نیز تأمین روشنایی فضاهای داخل عملکرد منطبق با نیاز را به رخ میکشد. ورودیهای فضاهای ارتباطی داخل در مرکز بنا نسبت به فضاهای جانبی مقداری بزرگتر در نظر گرفته شده است تا چهارپایانی که همراه و مورد استفاده کاروانیان بوده نیز بتوانند در داخل پناه بگیرند. ملات اتصال دهنده سنگهای بنا ساروج است. یک گنبد کوچک سنگی نیز بر روی یک فضای مربع شکل در مرکز بنا قرار دارد که بر روی چهار سکنج اجرا شده است (از همان منبع).
۱-۱-۴- سنگ افراشتههای تاریخی میمند میمند یکی از روستاهای شهر نیر است و در فاصله ۱۷ کیلومتری شمال نیر قرارگرفته است. فاصله این روستا از جاده آسفالت نیر- اردبیل ۱۴ کیلومتر است و دارای راه آسفالت میباشد. در اطراف این روستا یک مکان باستانی ماقبل تاریخ وجود دارد که اهالی بدان دیک داشلار یعنی سنگهای افراشته میگویند که در سطح نسبتاً وسیعی روی کوه مشاهده میشود که پر از سنگ افراشتهها و نیز سنگ چینیهایی با سنگهای بسیار بزرگ و به شکل مدور و گاهی مستطیل است که خطوط دیوارها کاملاً مشخص میباشد. این مکان در شرق روستای میمند واقع شده است که تقریباً دو کیلومتر با روستا فاصله دارد. برای رسیدن به این سنگ افراشتهها از کنار روستای گلّجه باید عبور کرد که یک قبرستان دوران اسلامی نیز در کنار این روستا به چشم میخورد. سنگ افراشتههای این مکان متأسفانه جابجا یا سرنگون گشتهاند و حفریات غیر مجاز منظره ناخوشایندی را در این مکان به وجود آورده است. بسیاری از مقابر تخریب گردیدهاند اما پلانهایی از دایرهها و مستطیلها باز هم مشخص است که بر روی یک تخته سنگ بزرگ و مدور دست ساز دیده میشود. از بقایا چنین برمیآید که این مکان یک محل استقراری و آیینی بوده است وجود مقابر و نیز طرح پلانها گواه بزرگی برای این مدعاست. سفالهایی از این منطقه بدست آمده است که غالباً لعابی از جنس خود دارند (سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری شهرستان نیر، ۱۳۹۲).
۱-۱-۵- قبرستان اسلامی قرهشیران این قبرستان در کنار دهکده فعلی قرهشیران قرار دارد که در فاصله ۱۰ کیلومتری جنوب نیر واقع شده است. سنگهای قبور این قبرستان همانند قبرستانهای دوران اسلامی دیگری است که به تعداد زیاد در اطراف شهرستان نیر به چشم میخورند؛ مانند قبرستان اسلامی اباذر، کمال آباد و …، سبک تراش سنگها و نقوش آنها حاکی از آن است که سنت تراش چنین سنگهایی در قرن ۶ تا ۹ در این منطقه متداول بوده است. در این قبرستان اکثر مزارات موجود که بنایی سرپوشیده داشته است از بین رفتهاند اما قبور و سنگهای قبور باقی مانده است. تصاویر حجاری شده بر روی سنگ قبرهای این گورستان شامل تیر و کمان و طاقنمایی با قوس نیزه دار اسلامی و غیره است (از همان منبع).
۱-۱-۶- قلعه بوینی یوغون دژ بوینی یوغون بر روی صخره این کوه از عظمت و صلابت خاصی برخوردار است و صخرههای جنوبی و غربی آن از حصانت خاصی برخوردار است و کاملاً نفوذناپذیر می کند. قلعه در کنار دهکده کورعباسلو واقع شده، دهکده دیگری موسوم به «دوشانلو» به فاصله کمی از این دژ در مشرق آن قرارگرفته است. برای رسیدن به روستای کورعباسلو باید از روستای «قرهشیران» عبور کرد که از این پس صخرههای کوی بوینی یوغون مشهود است. دژ مذکور در زمان صدر اسلام شاهد تحولات متعددی در منطقه بوده است که در متون تاریخی میتوانیم ردپایی از آنها را جستجو کنیم. گرچه تخریبهای متعدد روزگار اعم از انسانی، آب و هوایی و زلزله عمدتاً بر دیوارهای حصین این دژ رحمی ننموده است با وجود این آثار برج و باروهای بیرونی و درونی دژ تا ارتفاع قابل ملاحظهای پابرجا مانده و در مواردی نیز پوشانده شده و یا از بین رفته است، اما اثر کلیت دیوارها باقی است. سنگها و دیگر مصالح قلعه در اثر تخریب فضاهای داخل و نیز بیرون حصار دژ را چنان پوشانده است که به سختی میتوان بدون خاکبرداری نقشهای ازفضاهای داخلی آن ترسیم نمود (سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری شهرستان نیر، ۱۳۹۲).
۱-۱-۷- فرهاد کُهُلی یا غار فرهاد این غار در فاصله ۱۷ کیلومتری غرب شهر نیر و کنار جاده قدیم نیر- سراب حوالی گردنه صائین واقع شده است. در فاصله نزدیکی از آن کاروانسرای کوهستانی عباسی دوره صفویه قرار دارد. با توجه به طرح و پلان فرهاد کهلی، میتوان گفت که قبل از احداث کاروانسرای صفوی این غار مصنوعی نقش جانپناه را برای کاروانیان و مسافران ایفا میکرده است. طرح و نقشه آن دالان مرکزی و به صورت یک محور طولی با چهار بازوی طرفین و به صورت تقریباً متقارن است. دهانه غار رو به شمال باز میشود و محل درب ورودی در دهانه با تراش منظمتر هویدا است اما تراش فضای داخلی دارای دقت آنچنانی نیست. طول فضای داخلی مرکزی از دیواره داخلی مدخل ۱۱/۵ متر است اما طول بازوهای متقاطع آن ۱۴ متر است که در دو طرف دالان فضای تقریباً مجزایی را تشکیل میدهند. طول بازوی انتهایی که تقریباً به شکل T گونیای نامنظم است حدود ۹ متر است. مجموع دالان مرکزی و بازوهای آن میتواند سه الی چهار فضای تقریباً مجزا جهت زیست همزمان لااقل سه گروه در صورت کاربرد آن بصورت یک کاروانسرای صخرهای را فراهم نماید (سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری شهرستان نیر، ۱۳۹۲).
۱-۱-۸- قیرمیزی کورپی یا پل قرمز این پل بر روی رودخانه آغلاغان احداث شده به خاطر رنگ آجرهای بکار رفته در آن به نام پل قرمز مشهور است. سنگنبشتههایی که در پایه اصلی این معماری نفیس بکار رفته نشان از نوعی سنت اسلامی دارد که در این میان آیه شریفه «بسمالله الرحمن الرحیم» زینت بخش دیگر نوشتههای این بناست. در ساختن این پل اصول مهندسی در امر پل سازی در نهایت خود به کار رفته است و این امر در کاربرد قوسهایی است که مقاومت و استحکام پل را در نهایت درجه تضمین نموده است. پل دارای چهار دهانه اصلی و نیز سه دهانه کوچکتر روی پایههای خود است که موسوم به دهانههای دفع آبهای طغیانی است. این پل دو قسمت شهر را به یکدیگر متصل میسازد و در گذشته عبور و مرور مسافرین تبریز-اردبیل از روی آن انجام میگرفت ولی امروزه پل جدیدی در کنار آن ساخته شده است. این پل چند سال قبل مورد مرمت و بازسازی قرارگرفته است (سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری شهرستان نیر، ۱۳۹۲).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
گردشگری روستایی: مفاهیم و ارزیابی
از آن جا که توریسم روستایی میتواند به مثابه فعالیت فراگیر جهانی و دیگری به عنوان تاکید بر توسعه سیاستهای منطقه ای و محلی شناخته شود، بر این اساس تعریفی عام و حاصل از اجماع حوزه اندیشیدگی از توریسم روستایی وجود ندارد (Dam,opperman,1996-1999:86). کنفرانس جهانی توریسم روستایی، (Rural Tourism conference, 2006)، توریسم روستایی را شامل انواع گردشگری با برخورداری از تسهیلات و خدمات رفاهی در نواحی روستایی میداند که امکان بهرهمندی از منابع طبیعی و جاذبههای طبیعت را همراه با شرکت در زندگی روستایی (کار در مزرعه و کشاورزی) فراهم میآورد. علاوه بر این باید پذیرفت که ویژگیهای متمایزی مانند فعالیتها و موقعیت روستایی، گردشگری روستایی را از دیگر اشکال گردشگری جدا میکند، در عین حال که تعریف و شاخصه های فراگیری که مورد قبول همگان باشد، وجود ندارد (Richard, charply, 1997:10). چنان چه لین (lane,1994) توریسمی که مکان آن در حومه شهر باشد را نیز توریسم روستایی میداند.
گردشگری روستایی را ممکن است بتوان به صورت ساده به عنوان «مسافرت به مناطق روستایی» تعریف کرد؛ اما تحقیقات نشان دادهاند که تعریف گردشگری روستایی بسیار پیچیده تر از آن چیزی است که به نظر میرسد (lane, 1993). مثالهای زیادی از انواع گردشگری که در مناطق روستایی انجام میشود از جمله فعالیتهای طبیعت محور، جشنوارهها، رویدادهای مرتبط با میراث گذشتگان، جاذبهها و رویدادهای بومی، آگری توریسم،[۱] نمایشگاه های هنری و صنایع دستی، تئاتر های محلی و غیره را میتوان نام برد.
همان گونه که لین اظهار میدارد گردشگری روستایی یک فعالیت چند وجهی و پیچیده است که در برگیرنده هر چیزی از جمله گردشگری مزرعه تا مسافرت آموزشی، گردشگری سلامت، گردشگری وابسته به نژاد شناسی و گردشگری طبیعت میباشد. آنتونی دونت (Dunnett,2004)، توریسم روستایی را رهایی از زندگی کسالت بار شهری برای بهره گیری از مواهب طبیعی و برخورداری از جاذبههای طبیعی (جنگلها، مراتع، رودخانهها) میداند که در محیط روستایی با ارائه تسهیلات رفاهی و خدماتی (خوراک، اقامتگاه و فعالیتهای تفریحی/ ورزشی) همراه میشود. علاوه بر این اپرمن (oppermann, 1996:38) نیز توریسم روستایی را در ارتباط تنگاتنگ با توریسم مزرعه ای و نهادینه کردن ارزش کشاورزی در جامعه روستایی میداند که مناطق پارکهای ملی و حیات وحش حفاظت شده را شامل نمیشود. (lakovidou et all, 1995:21) توریسم روستایی را گونه ای فعالیت تفریحی و انتخابی میداند که کار در مزرعه (کاشت، داشت و برداشت محصولات کشاورزی)، فروش صنایع دستی و مشارکت در زندگی کاملاً روستایی را در بر میگیرد.
علاوه بر این، توریسم روستایی را در بر گیرنده گستره ای از فعالیتها، خدمات و تسهیلات تفریحی و ایجاد آرامش برای گردشگران میدانند که به وسیله کشاورزان و ساکنان روستا، برای جذب و نگه داشت گردشگران در راستای افزایش و کسب درآمد صورت میگیرد که گونه ای از فرآیندهای توسعه روستایی به شمار میرود (cannon, 1994:2). قسمتی از پیچیده بودن تعریف گردشگری روستایی مربوط به شکل ذاتی تعریف خود مناطق روستایی در شرایط تغییر قوانین متغیر و رو به افزایش جهانی است. طبق تعریف نیکرسون[۲] در سال ۲۰۰۱ گردشگری روستایی به اقدامات مکمل فعالیتهای کار در مزرعه همراه با بعضی از اشکال و سرمایه گذاریهای گردشگری اطلاق میگردد.
هیل[۳] و همکاران در سال ۱۹۹۶ گردشگری روستایی را به عنوان گردشگری زندگی طبیعی و فراهم آورنده رضایت افرادی که در جستجوی سلامتی، فعالیت، تمدد اعصاب و تجربه فرهنگهای معتبر از ازدحام مناطق شهری و محلهای کار پراضطراب فرار کردهاند، تعریف نمودهاند. بر این اساس، توریسم روستایی، توریسم زراعی و کشاورزی را نیز در بر میگیرد و حوزه ای از ارائه خدمات و تسهیلات خدماتی مانند اسکان، پذیرایی، امکانات و وسایل سرگرمی، بر پایی جشنها و مراسم محلی روستایی، تولید و فروش صنایع دستی روستایی و محصولات کشاورزی را نیز در بر دارد (شریف زاده و مراد نژاد، ۵۴:۱۳۸۱).
کمیسیون جامعه اروپایی (۱۹۸۶) نیز توریسم روستایی را تنها شامل گردشگری کشاورزی نمیداند، بلکه گستره فراگیری از فعالیتهای گردشگری در مناطق روستایی را فرا میگیرد. همچنین «گروه مردمی توریسم آمریکا» (DOT) نیز توریسم روستایی را هر آن چیزی میداند که گردشگران را به نواحی پیرامون ما در شهرهای اصلی فرا بخواند (knowd, 2001:9)، چنانچه توریسم روستایی را رویکردی در جذب و نگه داشت گردشگران، برای آشنایی با زندگی روستایی میداند که علاوه بر رونق و توسعه روستایی، امکان بهرهمندی از مواهب طبیعی و جاذبههای محیطی روستا را برای ساکنان شهری فراهم میکند (DOT, 1995:5).
گردشگری گردشگری کشاورزی گردشگری مزرعه/ دامپروری شکل (۲‑۳) سلسله مراتب آگری توریسم (گردشگری کشاورزی)(منبع: ۱۹۹۹ clark)
از آنجا که اصطلاح توریسم روستایی حوزههایی مانند توریسم حومه، توریسم کشاورزی و توریسم فرهنگی را نیز در بر میگیرد (knowd, 2001:9)، با مفاهیمی مانند بوم زیستها، توریسم سبز و توریسم طبیعت و یا اکوتوریسم نیز ارتباط معنایی نزدیکی پیدا میکند (Whelan, 1991). فعالیتهای تفریحی توریسم روستایی شامل کمپ روستایی، اقامت در منازل روستایی، گشت و گذار در مناطق حیات وحش، بازاریابی صنایع دستی روستایی، جشنواره های فرهنگی، ورزشهای ماجراجویی، بازدید اماکن تاریخی و باستانی نزدیک مناطق روستایی، جشنواره های موسیقی و آواز محلی و هر گونه فعالیت تفریحی معطوف به نواحی روستایی میشود (Holland et al, 2003:7). آگری توریسم به اقدامی اقتصادی در مزرعه، دامداری یا اراضی تحت کشت کشاورزی اطلاق میگردد که برای لذت دیدار کنندگان انجام شده و درآمدهای مکملی برای صاحبان مزارع ایجاد میکند، شکل (۲-۲) و در جدول (۲-۲) معیارهای تعریف مناطق روستایی در کشور های مختلف آورده شده است.
جدول (۲‑۶) مثالهایی از معیارهای متفاوت ملی برای تعریف مناطق روستایی
کشور معیارها (ضوابط) استرالیا جاهایی که جمعیت آنها کمتر از ۱۰۰ نفر بوده و تراکم جمعیت کمتر از ۴۰۰ نفر در هر کیلو متر مربع باشند. دانمارک جاهایی که تعداد ساکنین کمتر از ۲۰۰ نفر باشد. انگلستان و ولز بر اساس تعریف غیر رسمی، زیست گاههایی به غیر از زیست گاه های با ساکنین بیش از ۱۰۰۰۰ نفر ایرلند معیار تشخیص بین مناطق شهری و مناطق روستایی تراکم جمعیت ۱۰۰ نفر ملاک است. نروژ تعداد جمعیت ساکن کمتر از ۲۰۰ نفر پرتقال نواحی با جمعیت کمتر از ۱۰۰۰۰ نفر اسکاتلند مناطق محلی با تراکم جمعیتی کمتر از ۱۰۰ نفر در هر کیلو متر مربع اسپانیا مناطق مسکونی با جمعیت کمتر از ۱۰۰۰۰ نفر سوسیس نواحی مسکونی با جمعیت کمتر از ۱۰۰۰۰ نفر منبع Randall, 1985, Robinson, 1990. Lane, 1994. OECD,1994. Hoggart et all, 1995. Sharply, ۱۹۹۷٫
در هر صورت صنعت توریسم روستایی را شامل گستره فراگیری از فعالیتها، خدمات و تسهیلات میدانند که به وسیله روستائیان برای تفریح، استراحت، جذب و نگه داشت گردشگران در نواحی روستایی صورت میگیرد و میتواند توریسم کشاورزی، توریسم مزرعه، توریسم طبیعی، توریسم فرهنگی، توریسم سبز، توریسم جنگل و اکوتوریسم را نیز در بر داشته باشد. در جدول (۲-۳) گستره ای از فعالیتهای تفریحی که در حوزه توریسم روستایی انجام میگیرد، آمده است و در جدول (۲-۴) اثرات توریسم روستایی در سه بخش کالبدی، اقتصادی، فرهنگی-اجتماعی مورد بررسی قرارگرفته شده است.
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :
(فایل کامل موجود است)
پایان نامه ارشد رشته جغرافیا با موضوع راهکارهای توسعه گردشگری روستایی
پایان نامه : برنامه ریزی توسعه گردشگری روستایی دربندرترکمن با تأکید بر روستای نمونه گردشگری آشوراده
مقاله رایگان با موضوع بررسی اثرات اقتصادی گردشگری بر نواحی روستایی
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
گردشگری روستایی در تجارب جهانی «گردشگری روستایی» از زمره مواردی است که اخیراً در حوزه ادبیات صنعت گردشگری بازتابی خاص داشته است، چنانچه امروزه با استناد مدارک تجارب جهانی در رابطه با توسعه گردشگری روستایی، درصد بالایی از میزان درآمد زایی ملی و افزایش معیشت خانوارهای روستایی همراه با اشتغال زایی و رفاه اجتماعی را به خود اختصاص داده است. از سوی دیگر، لازم است تا با رجوع به اسناد و تجارب جهانی، ضمن تحلیل این تجارب و همگام با تطبیق آنها با شرایط خاص اقلیمی، فرهنگی و اجتماعی، اقتصادی و مدیریتی امکان کار بست و استفاده بهینه از این تجارب را در روستاهای حال حاضر ایران شدنی گردانید. بر این اساس، در رابطه با برنامه ریزی توسعه گردشگری لازم است نوع ارائه تسهیلات و خدمات و مکانیسمهای اجرایی و برنامه ریزی و نوع رویه عمل در فرآیند مداخله ساختاری، مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد.
۱-۱-۱-۱- گردشگری روستایی در ایالات متحده آمریکا (ایالت یوتا) مساحت این ایالت ۸۴۹۹۰ مایل مربع است و یازدهمین ایالت بزرگ آمریکا به شمار میرود و یکی از چهار ایالت چهارگوش شکل آمریکاست. علیرغم وسعت زیاد، جمعیت یوتا (Utah) در سال ۱۹۹۴ تنها ۱۹۱۶۰۰۰ نفر بوده است که ۸۰% آن در دره کوه های واساچ[۱] در شمال این ایالت و نزدیک مرکز یعنی «سالت لیک سیتی»[۲] قرار دارند. به دلیل جمعیت کم این ایالت دارای مناظر بکر و تماشایی است که بخش وسیعی از فعالیتهای گردشگری در «یوتا» در این محدوده انجام میشود بنابراین گردشگری یکی از مهمترین فعالیتهای اقتصادی در «یوتا» و یکی از صنایعی است که با رشد سریع روبروست. در سال ۱۹۹۴ گردشگری به طور تخمینی ۳۵/۳ میلیارد دلار عاید اقتصاد این ایالت و ۶۹۰۰۰ شغل ایجاد کرد.
دریاچه پاول[۳] دومین دریاچه مصنوعی جهان است که در منطقه تفریحی ملی colencanyon قرار دارد و سالانه ۳ میلیون گردشگر را جذب میکند که در فعالیتهای مختلف تفرجی زمینی و آبی شرکت می کند. با این وجود بیشتر تقاضاها برای گردشگری روستایی در نیمه جنوبی ایالت «یوتا» متمرکز شده است زیرا جاذبه های متعددی در آن جا وجود دارند. در بخش جنوبی ۵ پارک ملی و از ۶ یادمان تاریخی ایالت یوتا ۴ یادمان در این بخش قرار دارند این ایالت دارای ۴۵ پارک و ۷ جنگل ملی است. پارکهای ملی اصلیترین جاذبه گردشگری روستایی هستند و طی چند سال گذشته رشد سالانه تعداد گردشگران حدود ۷/۳ درصد بوده است که این روند حاکی از گردشگرانی است که از خارج این ایالت برای بازدید و تفرج به این منطقه مراجعت میکنند.
در مجموع از پارکهای این ایالت سالانه حدود ۷ میلیون نفر بازدید میکنند، اما به طور کلی به جز «پارک دولتی»، «دریاچه بزرگ نمک» و «پارک دولتی خلیج ویلارد» که نزدیک به مراکز اصلی جمعیت هستند و هر ساله بیش از یک میلیون نفر از آن جا دیدن میکنند، سایر پارکها از جاذبه های کمتری نسبت به پارکهای ملی برخوردارند. هیچ آمار و ارقامی از سطوح مشارکت مردم در فعالیتهای گردشگری روستایی «یوتا» در دست نیست با این وجود گردش با خودروهای سواری و سایر وسائط حمل و نقل چادر زدن و پیاده روی، دوچرخه سواری، شکار، ماهی گیری (در این ایالت بیش از ۱۰۰۰ دریاچه قابل ماهیگیری وجود دارد) و اقسام ورزشهای آبی مثل گردش با قایق بادبانی و کلک سواری از فعالیتهای مورد علاقه گردشگران میباشند. بیشتر این فعالیتها توسط بازدید کنندگان محلی که در یوتا زندگی میکنند صورت میگیرد ولی در سال ۱۹۹۴ بیش از ۱۵ میلیون گردشگر از مناطق خارج از این ایالت بودند. شایان ذکر است که از این رقم حدود ۰۰۰/۹۰۰ نفر از بازدید کنندگان خارجی بودند با توجه به اینکه ۷۰% اقامت گردشگران در مناطق روستایی این ایالت صورت میگیرد، لذا گردشگری روستایی در اقتصاد ایالت یوتا نقش بسزایی ایفا می کند.
۱-۱-۱-۲- گردشگری روستایی در روستای «برونته» انگلستان «ریورند پاتریک برونته»[۴] به همراه همسر و شش فرزندش به روستای کوچکی از «هاورث»[۵] در «یورک شایر» انگلستان نقل مکان کردند. این خانواده در روستا و در کلیسایی در محله «جورچین» زندگی میکردند و در همان مکان سه خواهر از این خانواده به نامهای آن[۶]، شارلوت[۷] و امیلی[۸] رمانهای مشهور خود را در دهه ۱۸۴۰ به رشته تحریر در آوردند. از آن زمان این منطقه به دلیل حضور خواهران برونته مشهور شده است. در حال حاضر خانه این نویسندگان به موزه کلیسا تبدیل شده و سالانه پذیرایی بیش از ۰۰۰/۱۰۰ بازدید کننده است، «هاورث» سالانه پذیرای بیش از یک میلیون گردشگر است و درآمد اقتصادی حاصل از گردشگران این روستا حدود ۲۰ میلیون پوند است.
به منظور ارتقای جایگاه این روستا به عنوان مقصد گردشگران و جذب بیشتر آنها در مارس سال ۱۹۹۶ سازمانی برای بازاریابی گردشگران در این روستا تشکیل و آغاز به کار نمود. هدف اصلی این اقدام ارتقای مشارکت جوامع محلی و سازمان بازاریابی منطقه بود تا بتواند زمینه توسعه گردشگری را به نحو مطلوبی فراهم نمایند. البته جاذبه های گردشگری دیگری نیز در این منطقه وجود دارند که میتوان به «کلیسای بولتن»، «راه آهن بخار»، «دره کیلی وورث» و «روستای سالتایر» در نزدیک «برادفورد»[۹] اشاره نمود که از معروفیت نسبتاً زیادی برخوردار بوده و تحت تأثیر روستای برونته قرار دارند عضویت در سازمان گردشگری روستای برونته برای همه شرکتها هتلها، مهمان سراها، مغازهها و رستورانها آزاد است و این سازمان در ازای دریافت حق عضویت برای فعالیتهای گوناگون بازاریابی انجام میدهد این فعالیتها عبارتند از:
– ارتباط با رسانه های گروهی و تدارک بازدیدهایی برای آشنایی با این منطقه
– ایجاد یک پایگاه اطلاعاتی در مورد بازار گردشگری
– انتشار یک فصل نامه درباره سیاحت و وسایل ارتباط جمعی
– بازاریابی روستای «برونته» از طریق اینترنت
– توسعه تورهای مرتبط با تعطیلات کوتاه مدت و سایر خدمات که از طریق یک سازمان حمل و نقل محلی صورت میگیرد.
– تبلیغات برای منطقه از طریق نشریات منطقه ای
موفقیت گردشگری روستایی برونته تنها در دراز مدت حاصل میشود. با این وجود بسیاری از مطالعات انجام شده به ویژه در سطح بینالمللی نشان میدهند که استفاده از نام «برونته» میتواند به طور معجزه آسایی بازدید کنندگان بیشتری را جذب کند.
۱-۱-۱-۳- طرح «تارکا» در انگلستان طرح تارکا[۱۰] در سال ۱۹۸۹ به عنوان یک برنامه هماهنگ سازی و تعامل میان حفظ محیط زیست، تفرج و گردشگری در شمال «دون»[۱۱] در انگلستان اجرا شد. هدف اصلی این طرح اضافه نمودن منابع طبیعی بیشتر به مناطق حفاظت شده بود، بسیاری از مجریان به این موضوع واقف شده بودند که تعامل میان محیط زیست و توسعه گردشگری میتواند بسیار سودمند باشد و نقش اساسی را در ارتقای رفاه اجتماعی و اقتصادی ایفا نماید. این طرح قسمت وسیعی از مناطق روستایی شمال «دون» را در برگرفته و در میان مراکز تفریحی ساحلی و پارکهای ملی «دارتمور»[۱۲] و «اکسمور»[۱۳] گسترده شده است. علی رغم جذابیتهایی که این منطقه به عنوان یک مقصد گردشگری داشت به نظر میرسید این منطقه از نبود یک هویت مشخص رنج میبرد و به همین دلیل تنها ۱% از گردشگران را جلب میکرد. این منطقه محل وقوع رمان کلاسیک «هنری ویلیامسون» با عنوان «تارکا، سمورآبی» است که در دهه ۱۹۲۰ منتشر شده است بنابراین طرح «تارکا» به عنوان مبنایی برای حفاظت از محیط زیست برنامه ریزی شده و به عنوان پیشگام در توسعه گردشگری مورد استفاده قرار گرفت اهداف این طرح عبارت بودند از:
– حفظ و توسعه حیات وحش زیبا و ویژگیهای منحصر به فرد شمال «دون»
– برانگیختن مردم در لذت بردن و درک این منطقه
– توسعه و ارتقای گردشگری در منطقه
اداره کل طرح مستلزم مشارکت سازمانهای گوناگون قانونی و داوطلب محلی و ملی بود این سازمانها شامل شوراهای محلی، انجمنهای گردشگری منطقه ای، شورای روستا و کمیته توسعه روستایی است. بعد از ۳ سال طرح «تارکا» انجمن گردشگری روستایی «تارکا» را به عنوان یک بخش خصوصی به عضویت پذیرفت مدت کوتاهی پس از آن این انجمن بیشتر کارکردهای بازاریابی طرح «تارکا» را بدست گرفت و بیش از ۱۵۰ سازمان خصوصی را تحت پوشش خود قرار داد.
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :
(فایل کامل موجود است)
پایان نامه ارشد رشته جغرافیا با موضوع راهکارهای توسعه گردشگری روستایی
پایان نامه : برنامه ریزی توسعه گردشگری روستایی دربندرترکمن با تأکید بر روستای نمونه گردشگری آشوراده
مقاله رایگان با موضوع بررسی اثرات اقتصادی گردشگری بر نواحی روستایی این طرح ۳ مرحله متمایز داشت در مرحله اول تمام امکانات و تلاشها به حفظ محیط زیست و توسعه پیاده روی اختصاص داشت. مرحله دوم طرح بر توسعه صنعت گردشگری از طریق ایجاد انجمن گردشگری روستایی تارکا و سایر اقدامات بنا نهاده شده و مرحله نهایی این طرح بر تحکیم دستاوردها از طریق بازاریابی و تجزیه و تحلیل دقیق متمرکز بود. طرح «تارکا» به اهداف اصلیاش دست یافت و به موازات حمایت جدید بخشهای محلی تا سال ۱۹۹۷ سرمایه قابل ملاحظه ای را جذب نمود.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
گردشگری روستایی، راهبرد توسعهی روستایی
گردشگری روستایی راه حل کلی برای همهی دردها و مسائل و مشکلات نواحی روستایی نیست، اما یکی از شیوههایی است که ممکن است آثار اقتصادی مهم داشته باشد و به نوعی میتواند به کند شدن روند تخلیه سکونتگاه های روستایی و کاهش مهاجرت جمعیت روستایی کمک کند. رشد گردشگری به عنوان راهبردی برای توسعه روستایی نسبتاً تفکر جدیدی است که سیاستگذاران محل در جوامع روستایی به اهمیت این راهبرد پی بردهاند؛ اما تجربه کافی برای اجرای آن ندارند. دیدگاه دیگری با این پیش زمینه فکری وجود دارد که گردشگری راه حل و علاج قطعی اقتصادی برای توسعه نواحی روستایی است. دیدگاه محتاطانه تری گردشگری را به عنوان فرآیند برنامه ریزی یکپارچه که فرصتهایی را برای کاهش مضرات و افزایش منافع توسعه معرفی میکند. در یک نگرش دیگر، گردشگری روستایی به عنوان موتور محرکه توسعه روستایی معرفی شده و دلایلی به شرح زیر نیز برای آن ارائه شده است (Gerf, 1993:23):
الف- همانند هر فعالیت صادراتی که سازماندهی شده و توسعه یافته، گردشگری نیز منبع شغل و درآمد به حساب میآید.
ب- گردشگری روستایی بر خلاف سایر کالاها، خدمات و فرآورده های کشاورزی مانند غذا، تولیدات فعالیت ماهیگیری، پوشاک و نساجی، ساختمان سازی و کارهای عمومی و غیره همانند مولدی برای تعداد زیادی از فعالیتهای اقتصادی عمل میکند.
ج- گردشگری روستایی، نواحی روستایی یا پدیده های طبیعی را که هیچ گونه ارزش اسنادی ندارند مورد بهره برداری قرار میدهد و با استخراج منابع یا صنایعی مانند نفت و معدن برابری میکند.
د- گردشگری روستایی تقاضا برای صنایع دستی، هنرهای سنتی و فعالیتهایی را که نیاز به نیروی کار بیشتری دارند بالا میبرد.
ضمن اینکه در گردشگری روستایی از منابع روستایی (مانند فرهنگ و سنن اجتماعی، ساختمانهای تاریخی، غارها، شرایط آب و هوایی که برای سایر فعالیتهای اقتصادی قابلیت بهره برداری ندارند) استفاده شده، گردشگری حتی در سکونتگاه های روستایی که فاقد زمینهای زراعیاند و در نواحی کوهستانی قرارگرفتهاند با بهره برداری از منابع فرهنگی و طبیعی میتواند به توسعه روستایی کمک نماید.
۱-۲- پیشینه تاریخی گردشگری روستایی گردشگری پدیده ای است کهن که از دیر زمان در جوامع انسانی وجود داشته است و به تدریج در طی مراحل تاریخی مختلف به موضوعی فنی، اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیکی (زیست محیطی) تبدیل شده است (رضوانی، ۱۳۷۴، ص ۲۷). بنابراین واژه گردشگری به قدمت تمدن است ولی بررسی تاریخچه مزبور گویای این است که گردشگری همیشه با تجربه ای خوشایند همراه نبوده است. مردم متعلق به تمدنهای ما قبل تاریخ (عهد باستان) با این انگیزه مسافرت میکردند که بتوانند غذا به دست بیاورند، از خطر دوری جویند یا به مناطقی که دارای آب و هوای مساعدتری است نقل مکان کنند. با افزایش مهارت و کسب فنون، نیاز انسان به زندگی بدوی و خانه به دوشی کاهش یافت و در دوره های بعد انسان با انگیزه تجارب و تبادل کالا و خدمات مسافرت میکرد که این امر باعث شد امپراطوری ها در قاره های آسیا و آفریقا و همین طور خاورمیانه رشد کنند و ساختار زیربنایی ایجاب میکرد که جاده سازی و راه های آبی برای ساده تر شدن مسافرت فراهم گردد (فرجی، ۱۳۸۱، ص ۳۴).
با توجه به مطالب فوق، برای گردشگری روستایی نیز نمیتوان نقطه آغازینی را بیان نمود چرا که شروع بازدید از جوامع روستایی توسط شهروندان سایر مناطق چندان مشخص نیست و میتوان حدس زد که از زمان شکل گیری شهرها و گسترش تمدنهای بشری، انسان به دلیل روابط اقتصادی و اجتماعی به انگیزه های مختلف همواره در طول تاریخ، جهانگردی و گردشگری را تجربه کرده است (شریف زاده، مراد نژاد، ۱۳۸۱، ص ۵۲). گردشگری روستایی یک پدیده بسیار قدیمی است؛ اما در عین حال گردشگری روستایی به عنوان یک فعالیت تفریحی- اجتماعی در نیمه دوم قرن هجدهم در انگلستان و مجموع اروپا ظاهر شد قبل از آن هم مناطق روستایی مورد استفاده فعالیتهای تفریحی قرارگرفته بود، اما شرکت در این فعالیتهای تفریحی محدود به اقشار برتر جامعه بود (منشی زاده، نصیری، ۱۳۸۱، ص ۵۰).
انقلاب صنعتی اگر چه باعث ایجاد مسائل و مشکلاتی برای جوامع شهری و روستایی شد ولی در کنار آن موجب گسترش راهها و جادهها و وسایل حمل و نقل و توسعه ارتباطات هم در سطح محلی، ملی و بینالمللی شد که این خود باعث افزایش مسافرتها و تفریحات به نقاط مختلف جهان از جمله مناطق روستایی گردید (قادری، ۱۳۸۲، ص ۱۱۴). در قرن نوزدهم گسترش خطوط راه آهن دسترسی به مناطق روستایی را برای افراد زیادی فراهم کرد و شروع توسعه صنعت گردشگری سبب گسترش گردشگری روستایی شد (منشی زاده، نصیری، ۱۳۸۱، ص ۵۲). شاید بیشترین تقاضای گردشگری روستایی از سال ۱۹۵۴ اتفاق افتاد که به طور کلی باعث رشد تقاضا در کلیه زمینه های گردشگری شد و به تبع آن تقاضای گردشگری روستایی نیز افزایش یافت.
به طور کلی مهمترین عامل موثر در زمینه توسعه گردشگری روستایی، افزایش سریع مالکیت خودرو بود (قادری، ۱۳۸۲، ص ۱۱۶). امروزه در بسیاری از کشورهای جهان گردشگری روستایی توجه تعداد زیادی از گردشگران را به خود جلب کرده است و به عنوان یکی از مردمیترین اشکال گردشگری به شمار میآید چنان که بر اساس گزارش سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) در ایالات متحده آمریکا در سال ۱۹۹۳ بیشتر از ۷۰ درصد جمعیت این کشور از نوع تفریحات روستایی برخوردار گردیدهاند و در بیشتر کشورهای صنعتی جهان نیز چنین وضعیتی وجود دارد. بر اساس بررسیهای شبکه تفریحی روستا (CRN) در انگلستان تعداد افرادی که به طور روزانه در سال ۱۹۹۳ از مناطق روستایی بازدید کرده بودند بیش از ۹۰۰ میلیون نفر بالغ گردیده است (منشی زاده، نصیری، ۱۳۸۱، ص ۱).
ایران یکی از ده کانون شکل گیری تمدن بشری در جهان بوده است و نخستین آثار مدنیت که در این سرزمین کشف شده، به هزاره پنجم پیش از میلاد مسیح تعلق دارد (محلاتی، ۱۳۸۰، ص ۲۷۰). این کشور به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص و وجود فرهنگ و آداب و رسوم، آثار تاریخی، هنری و میراث فرهنگی خود به طور قطع برای جهانگردان و گردشگران عهد قدیم بهترین مقصد محسوب میشده است (رضوانی، ۱۳۷۹). با این وجود در مورد مسافرت به نواحی روستایی در زمان ایران باستان تحقیقات و مطالعات بسیار اندک است و اطلاع دقیقی در دست نیست، ولی با توجه به آداب و رسوم ایرانیان و وجود اکثریت جمعیت در مناطق روستایی میتوان گفت که گردشگری روستایی نیز دارای جایگاه خاص خود بوده است، در حقیقت گردشگری روستایی در ایران از زمان شکل گیری تمدنهای بزرگ و شهرها شکل گرفته و گردشگران در این زمان به منظورهای خاصی مسافرت میکردهاند. قرن نوزدهم، قرنی متفاوت در تاریخ جهانگردی ایران شناخته میشود، سیاحان، دیپلماتها، بازرگانان، باستانشناسان، محققان و حتی افراد کنجکاو به ایران سفر میکردند تا صرفاً حس کنجکاوی خود را ارضا کنند. در قرن بیستم به طور پراکنده نیز اقداماتی در صنعت گردشگری و جهانگردی ایجاد شد که میتوان به راه اندازی سرویس کالسکه رانی در تهران- قزوین، رشت- انزلی و سایر شهرها اشاره کرد و مؤسسات مختلف خارجی تدریجاً مسافرخانه و مهمان خانههایی برای پذیرایی از اروپاییان و کسانی که به ایران مسافرت میکردند، به وجود آوردند.
به هر حال هر چند که در دوره مذکور، روند ورود گردشگران خارجی به ایران رو به تزاید گذاشته بود، ولیکن هیچ گاه به عنوان یک صنعت به شکل امروزی که دارای تشکیلات منظم و قوانین و مقررات ویژه ای باشد و درآمد زایی نماید، مورد توجه نبوده است. صنعت گردشگری در ایران از نیم قرن پیش به این طرف به منظور شناساندن مفاخر ایران و تمدن این سرزمین باستانی رسماً شکل گرفت و برای اولین بار از سال ۱۳۱۴ اداره ای در وزارت کشور به نام اداره امور جهانگردی تاسیس شد که فعالیت آن محدود به چاپ نشریات و کتابچه های راهنمای گردشگری ایران بود. بعد از شهریور ۱۳۲۰، اداره مذکور جای خود را به «شورای عالی جهانگردی» داد که زیر نظر وزارت کشور بود و در نهایت در سال ۱۳۴۲ هیئت وزیران تاسیس «سازمان جذب سیاحان» را تصویب کرد و این سازمان رسماً کار خود را آغاز نمود (رضوانی، ۱۳۷۹، ص ۱۹۲). این سازمان که به ارائه طرحها و برنامه ریزیهای وسیع زیربنایی در امر گردشگری موفق شد، در سال ۱۳۵۳ جزو تشکیلات وزارت اطلاعات درآمد و تحت عنوان «وزارت اطلاعات و جهانگردی» متولی تنظیم امور ایرانگردی و جهانگردی شد (محلاتی، ۱۳۸۰، ص ۲۸۰). از آن به بعد اداره ایرانگردی و جهانگردی به وسیله چهار شرکت سهامی با عناوین «شرکت سهامی گشتهای ایران»، «شرکت سهامی خانه های ایران»، «شرکت سهامی سازمان مراکز جهانگردی برای ورزشهای زمستانی» و «شرکت تأسیسات جهانگردی ایران» با نظارت وزارت اطلاعات و ایرانگردی اداره شد. پس از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۸۵ به منظور جلوگیری از تداخل وظایف و هماهنگ نمودن فعالیتها و مسایل مربوط به جهانگردی، این چهار شرکت در یکدیگر ادغام گردیدند و «سازمان مراکز ایرانگردی و جهانگردی» با بافت و خط مشیهای جدید و اهدافی متمایز از گذشته تشکیل و شروع به کار نمود. این سازمان اداره و بهره برداری از واحدهای اقامتی به شکل مهمان خانه، مهمان سرا، اردوگاه، کلبه، چادر، غذا سرا، چای خانه، پیست اسکی تأسیسات کنار دریا، آبهای معدنی، مراکز ورزشی زمستانی و هر نوع محل مناسب دیگری برای ایرانگردی و جهانگردی را به عهده گرفت.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
تفاوت های مدیریتی قابل توجهی در بین دو جنسیت زن و مرد تفاوتی که بین مدیریت خانم ها وآقایان وجود دارد این است که در آقایان به خاطر ساختار و عملکرد خاص مغز،مدیریت از نوع کل نگر ودر خانم ها مدیریت از نوع جزء نگر در سالهای گذشته به خاطر تربیت خاصی که در خانواده ها وجود داشت به مردها وپسرها در خانواده ها بیشتر اهمیت داده می شد این طرزفکر در گذشته گسترش بیشتری داشته اما در جامعه امروز خانم ها این طور فکر نمی کنند که باید زیر سایه مردان به فعالیت بپردازند .
انسانها به دو دسته تقسیم می شوند: راست مغز وچپ مغز، مردها چپ مغز هستند وزن ها هم چپ مغز هستند هم راست مغز. بنابر این خانم ها در ارتباط پیام از توفیق بیشتری بر خوردارند
زنها دنبال مدیریت مشارکتی هستند ومردان دنبال تسلط.زنان به دنبال توافق و مردان بیشتر به دنبال بردن هستندوبیشتر مذاکرات را با هدف بردو باخت انجام می دهند .خانم ها سبک حمایتی دارند و مردان سعی می کنند شیوه ای از رهبری را به کار برند که حالت دستور دهی،فرماندهی وکنترل دارد .
زن ها طالب زیبایی ومطرح شدن هستند ومردان دنبال قدرت طلبی.بنابر این شیوه نفوذ در آنها متفاوت است .
از آنجایی که در عصر حاضر، یکی از مهمترین شاخصههای مشروعیت دولتها با میزان مشارکت اجتماعی مردم به ویژه زنان سنجیده میشود، پس حضور زنان در عرصه عمومی به ویژه در سطوح تصمیم گیری به اصلاح نظام اداری و بهبود کیفیت خدمات دولتی در کشورهای در حال توسعه کمک قابل توجهی خواهد کرد. بر این اساس با فراهم سازی زمینه های توانمندسازی زنان می توانیم به مصادیق توسعه نزدیک شویم.
راه رسیدن به این مصادیق، ضمن توانمندساختن زنان، مدیریت صحیح و کارآمد نیروهای انسانی در بخشهای مختلف جامعه است. طبق اصول مدیریتی، زنان با قدرت رابطه تعاملی، آگاهی و اطلاعات، تاثیرگذاری و اعتبار، اراده اقناع کنندگی و اثرگذاری شغلی بالایی که دارند، بخش عظیمی از نیروی انسانی سازمانهای امروزی را میتوانند تشکیل دهند و حوزه روابط عمومی فضای مساعدی برای بهروز رسانی این مهارت های زیستی و اجتماعی زنان خواهد بود تا بر این اساس کارگزاران زن روابط عمومی بتوانند ضمن معطوف کردن توجهات مدیران و مسوولان به تواناییها و متجلی ساختن استعدادهای زنان شاغل، نقش به سزایی را در روند رو به رشد توسعه داشته باشند.
۲-۴- پیشینه تحقیق
پیشینه در برگیرنده بازنگری جامع آثار انتشار یافته یا نیافته از نوع منابع دسته دوم در زمینه مورد علاقه محقق می باشد. پیشینه به ما کمک می کند تا به طور معنی دار یافته های تحقیق را بر نکاتی که در مطالعات انتشار یافته با اهمیت تلقی شده است متمرکز کند. (سکاران ۱۳۸۴ ، ۴۹)
۲-۴-۱- پیشینه تحقیقات داخلی
مشایخی و دیگران (۱۳۸۶) نقش اقلام تعهدی اختیاری در مدیریت سود شرکت های پذیرفته شده در بورد اوراق بهادار تهران را بررسی کردند. نتایج آنها نشان داد که در شرکت های مورد مطالعه با مدیریت سود اعمال شده است و مدیران شرکت ها به همگام کاهش وجه نقد حاصل از عملیات که بیانگر عملکرد ضعیف واحد تجاری بوده است. به منظور جبران این موضوع اقدام به افزایش اقلام تعهدی اختیاری کرده اند. نوروش و دیگران (۱۳۸۶) در بررسی ویژگی شرکت های هموارساز به این نتیجه رسید که شرکت های هموارساز سود ، سود بیشتر ، عملکرد ضعیف تر و نسبت بدهی بالاتری نسبت به شرکت های غیر هموارساز دارند.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
مدیریت واقعی سود (دست کاری فعالیت های واقعی) شیپر (۱۹۸۹) در تحقیق خود عنوان کرد که مدیریت سود می تواند فعالیت های واقعی را نیز شامل گردد. این نوع مدیریت سود از طریق تغییر در فعالیت های عملیاتی با هدف گمراه کردن ذی نفعان انجام می شود. دست کاری فعالیت های واقعی بر جریان های نقدی و در پاره ای از موارد بر اقلام تعهدی تأثیر می گذارند (ولی زاده لاریجانی، ۱۳۸۷).
شز جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :
(فایل کامل موجود است)
پایان نامه رابطه بین مدیریت سود و جنسیت مدیران شرکت های بورس روی چودهری (۲۰۰۶) این گونه بیان می کند که اگرچه این گونه انحرافات در عملیات شرکت در رسیدن به اهداف گزارشگری مالی به مدیر کمک می کند، لیکن ارزش شرکت را افزایش نمی دهد، روش های دست کاری فعالیت های واقعی مانند کاهش قیمت فروش محصولات به منظور افزایش فروش و یا کاهش مخارج اختیاری در بحران های اقتصادی، از جمله روش های بهینه ای هستند که به مدیران کمک می کند. ولی اگر مدیران به صورت گسترده و غیرعادی به استفاده از روش های مذکور علاقه نشان دهند، در واقع آن ها به مدیریت واقعی سود تمایل دارند و وجود سرمایه گذران خبره و آگاه دست کاری فعالیت های واقعی را محدود می کند. بنابراین اگرچه مدیران با انجام چنین فعالیت های می توانند به سودهای موردنظرشان در کوتاه مدت دست یابند لیکن آن ها در بلندمدت نخواهند توانست ارزش شرکت را افزایش دهند ( ولی زاده لاریجانی، ۱۳۸۷). کوهن و زارویین دست کاری در فعالیت های واقعی را اعمالی می دانند که مدیران انجام می دهند و ناشی از روند عادی فعالیت های واحد تجاری است (کوهن و زارویین، ۲۰۰۸). این تعریف، مطابق تعریف روی چودهری است که دست کاری فعالیت های واقعی را این گونه تعریف می کند: “اعمال مدیریتی که از فعالیت های عادی تجاری ناشی می شوند، و در رابطه با هدف اولیه ی برآورده سازی آستانه های خاص سود انجام می پذیرند (روی چودهری، ۲۰۰۶).
۲-۲-۷- پیامدهای دست کاری فعالیت های واقعی
شیپر (۱۹۸۹) مدیریت سود را بدین صورت تعریف می کند: « دخالت عمدی در فرآیند گزارشگری مالی خارجی با هدف دستیابی به برخی منافع شخصی » تمایل به دست یابی به قیمت بالای سهام و یا سطح مطلوبی از سود، مدیران شرکت را بر آن می دارد تا به مدیریت سود روی آورند. به منظور دستیابی به سطح مورد نظر سود، مدیران می توانند تا پایان سال صبر کنند و از اقلام تعهدی اختیاری برای مدیریت سود گزارش شده استفاده نمایند. اما این راه کار ممکن است این ریسک را در پی داشته باشد که مقدار سودی که برای دست کاری مدنظر است از اقلام تعهدی اختیاری در مورد اقلام تعهدی از طریق اصول عمومی پذیرفته شده حسابداری محدود شده است (بارتون و سیمکو، ۲۰۰۲). همچنین فرض بر این است که رویدادهای اقتصادی اساسی یک شرکت، توانایی مدیران را برای گزارش سود معوق (تعهد شده) دچار محدودیت می سازد. در نتیجه، این امکان وجود دارد که مدیران نتوانند از طریق اقلام تعهدی اختیاری در پایان سال به سود مورد نظر خویش دست پیدا کنند، مدیران می توانند از طریق دست کاری فعالیت های عملیاتی واقعی در طول سال این ریسک را کاهش دهند. دست کاری فعالیت های واقعی کم تر در معرض محدودیت است. مزیت دیگر جایگزین کردن فعالیت های واقعی برای دست کاری سود، این است که حسابرسان و قانون گذران کم تر به چنین رفتارهایی توجه کنند. با این وجود، دست کاری فعالیت های واقعی چندان بدون هزینه هم نیست چرا که این احتمال وجود دارد که جریان نقدی در دوره های آتی به طور غیرمستقیم (منفی) تحت تأثیر اعمالی قرار گیرد که در حال حاضر برای افزایش سود انجام می شود.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
انگیزه های مدیریت سود بدون وجود انگیزه خاصی، مدیران قضاوت های حسابداری و تصمیمات را صرفاً با هدف گزارش منصافه عملکرد انجام می دهند. به هر حال، در واقع متعددی، وجود انگیزه های اقتصادی الزام آوری برای مدیران باعث می شود آنها دست به مدیریت سود بزنند؛ زیرا ارزش شرکت و ثروت مالکان یا مدیران آن به سود گزارش شده وابسته است. اغلب، پژوهش گران این انگیزها را به سه دسته تقسیم می کنند. بر اساس این طبقه بندی ها مدیران ممکن است برای تأثیرگذاری بر موارد زیر اقدام به مدیریت سود کنند.
شز جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :
(فایل کامل موجود است)
پایان نامه رابطه بین مدیریت سود و جنسیت مدیران شرکت های بورس ـ شرایط قرارداد بین شرکت و ذینفعان،
ـ قیمت سهام شرکت و
ـ برخورد با نمایندگان قانون.
۲-۲-۱۰-۱- انگیزه های قراردادی
انگیزه قراردادی برای مدیریت سود زمانی رخ می دهد که قراردادهای بین یک شرکت و سایر گروه ها به اعداد حسابداری اتکا کند یا سود در شرایط قرارداد بین شرکت و ذینفان آن تأثیر دارد. چهار وضعیت قراردادی عمده زیر می توانند مدیریت سود را ترغیب کند.
قراردادهای بدهی: مدیران شرکت هایی که قصد تخطی از قراردادهای بدهی را ندارند، می توانند از طریق انتخاب روش های حسابداری افزاینده سود از ناتوانی در ایفای قرارداد جلوگیری کنند. حتی شرکت هایی که قراردادهای بدهی را ندارند، می توانند از طریق انتخاب روش های حسابداری افزاینده سود از ناتوانی در ایفای قرارداد جلوگیری کند. حتی شرکت هایی که قراردادهای بدهی را نقض کرده اند، نیز کاندیدای مدیریت سود هستند؛ زیرا چنین اقدماتی ممکن است موقعیت چانه زنی شرکت را در زمان مذاکره مجدد بهبود بخشد. این انگیزه ها احتمالاً الزام آور هستند؛ زیرا تخطی ساز قراردادهای بدهی همیشه به افزایش هزینه استقراض یا قراردادهای محدود کننده جدید منجر می شود.
قراردادهای جبران خدمات : قراردادهای جبران خدمات مدیریت معمولاً در برگیرنده پاداش هایی است که تا حدی براساس سود شرکت تعیین می شوند. مدیران از طریق دستکاری اعداد حسابداری می توانند بر جبران خدمات جاری و آتی خود تأثیر بگذارند. استفاده از اعداد حسابدار می کند.
امنیت شغلی و هموارسازی سود : همچنین ، مدیران ممکن است به منظور حفظ امنیت شغلی خود درصدد هموارسازی سود باشند. زمانی که سود دوره جاری کم است و انتظار می رود که سود آتی خوب باشد. مدیران ممکن است سود را از آینده به حل انتقال دهند. برعکس ، زمانی که سود جاری خوب است و انتظار می رود که سود آتی کم باشد، مدیران ممکن است سود را از حال به آینده انتقال دهند.
ـ مذاکرات اتحادیه ها : در حین مذاکرات با اتحادیه ها، مدیران انگیزه دارند به منظور حمایت از یک ادعا مبنی بر این که شرکت نمی تواند دستمزدها را افزایش دهد یا برای بقا نیاز به امتیازهای کارگری دارد، سود را تعدیل کند.
۲-۲-۱۰-۲- انگیزه های بازار
با توجه به این که تحلیل گران مالی و سرمایه گذاران از سود و اجزای آن در فرآیند ارزیابی سهام استفاده می کنند، مدیران ممکن است به منظور تأثیرگذاری بر قیمت سهام شرکت اقدام به مدیریت سود کنند.
عرضه اولیه سهام : مدیران می توانند به منظور تغییر تصورات سرمایه گذران با بهره گرفتن از رویه های حسابداری، سود را در دوره های نزدیک به عرضه اولیه سهام افزایش دهند. تعجب آور نیست که معوقه های بالا در دوره های قبل از عرضه سهام حاکی از کاهش سود پس از عرضه اولیه است. بدین معنا که مدیران سود را به هزینه آینده به حال انتقال می دهند. جالب است که کاهش سود اغلب به اقامه دعوا از سوی سهامداران منجر به هزینه های قانونی هنگفتی شود.
خرید سهام توسط مدیریت : خرید سهام سهامداران توسط مدیریت نیز ممکن است مدیریت سود را ترغیب کنند. مدیران معمولاً از بانک های سرمایه گذاری مستقل می خواهند که ارزش سهام را تعیین کنند. بانک های سرمایه گذاری نیز معمولاً از روش های مبتنی بر سود استفاده و بر این اساس، مبلغی را که باید برای خرید سهام توسط مدیریت پرداخت شود، تعیین می کنند. با توجه به انگیزه مالی مدیران برای حداقل کردن قیمت خرید. تعجب آور نیست که برخی از مدیران، قبل از خرید سهام برای خود اقدام به دستکاری سود در جهت کمتر از واقع نشان دادن کنند.
رشد و پیش بینی سود: بازارهای سرمایه نسبت به شرکت هایی که انتظارات تحلیل گران در مورد سود یا پیش بینی های مدیریت در مورد سود را برآورده نمی کنند، حساس هستند. شرکت هایی که در معرض خطر قرار گرفتن سود پایین تر از این سودهای هدف هستد، ممکن است سود را در جهت بیشتر از واقع نشان دادن دستکاری کنند. افزودن بر این ، پژوهش ها حاکی از آن است که مدیریت معمولاً به منظور گزارش سود مثبت و رشد سود اقدام به مدیریت سود می کنند.
هزینه های شست و شوی بزرگ : سرمایه گذاران ممکن است افق دیدشان فراتر از آن باشد که به یک زیان یک دفعه توجه کنند و فقط به سود آتی تاکید کنند. شرکت های دارای سال مالی بد ممکن است مقدار زیادی از هزینه های آتی را در سود سال جاری بگنجانند (شست و شوی بزرگ) و بدین وسیله بازگشت سود در سال های آتی را تضمین کنند. هزینه های شست و شوی بزرگ کاملاً متداول هستند. به ویژه، زمانی که تغییر در مدیریت عالی صورت گرفته است به منظور پاکسازی ترازنامه و شروعی تازه.
۲-۲-۱۰-۳- انگیزه های قانونی
سومین انگیزه بالقوه مدیران برای مدیریت سود، ارتقا اقدامات قانونی مساعد است. انگیزه های قانونی برای مدیریت سود زمانی رخ می دهد که تصور می شود سود گزارش شده بر اقدامات قانون گذاران یا مقامات دولتی تأثیر بگذارد. مدیران به وسیله دستکاری نتایج عملیات ممکن است بر اقدامات قانون گذاران یا مقامات دولت تأثیر بگذارند و بدین وسیله وارسی سیاسی و اثرات مقرارت را حداقل کنند.
وارسی سیاسی : شرکت های بزرگتر مایل هستند روش های حسابداری را انتخاب کنند که سود را کمتر نشان می دهد؛ زیرا بدین وسیله هزینه های سیاسی خود را که در قالب مالیات است، کاهش می دهند. همچنین، گاهی اوقات قوانین حاکم بر یک صنعت خاص باعث می شود که آن صنایع برای کاهش هزینه های سیاسی اقدام به مدیریت سود در جهت کمتر نشان دادن کنند.
بازجویی ضد تراست: هزینه های قوانین ضد تراسات نامساعد ممکن است بسیار زیاد باشد و در نتیجه مدیران را تشویق به کمتر از واقع نشان دادن سود کند.
تخفیف واردات : شرکت ها در طول دوره ای که تخفیف وارداتی اعطا می شود، مزایای مالی بدست می آورند. از این رو ، آن ها انگیزه دارند که در طول این دوره ها سود خود را کاهش دهند و به علت واردات کالای خارجی از سوی دولت و ناتوانی در رقابت با شرکت های خارجی، از دولت ادعای جبران غرامت کنند.
مقرارت بانکی : تدوین کنندگان مقرارت بانکی از اعداد حسابداری برای تعیین نسبت کفایت سرمایه استفاده می کنند. از این رو، مدیران بانک ها انگیزه دارند در زمانی که این نسبت کمتر از حد قانونی آن است، اعداد حسابداری را دستکاری و بدین وسیله هزینه های سیاسی خود را کاهش دهند. آن ها عمدتاً این کار را از طریق کاهش اندوخته زیان وام انجام می دهند.
۲-۲-۱۰-۴- حاکمیت شرکتی
حسابداران و اقتصاددانان مالی سال ها است که متوجه شده اند شرکت ها به شیوه های گوناگونی از آزادی عمل موجود در قواعد حسابداری برای مدیریت سود، استفاده می کنند. شواهد حاکی از آن است که مدیریت سود رو به افزایش یافته است. برای نمونه، کوهن و همکاران (۲۰۰۵)، دریافتند که مدیریت سود از سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۲ به تدریج افزایش یافته است. به هر حال، پژوهش های متعدی حاکی از آن است که مدیریت سود می تواند توسط حاکمیت شرکتی محدود شود.
حاکمیت شرکتی متشکل از وظایف و فرآیندهایی است که برای نظارت و تأثیرگذاری بر اقدامات مدیریت شرکت ایجاد شده است. نقش این مکانیسم ها، تضمین مطابقت گزارشگری مالی با الزامات گزارشگری و حفظ اعتبار صورت های مالی شرکت است. به بیان دیگر، حاکمیت شرکتی عبارت است از فعالیت های نظارتی که توسط هیئت مدیران و کمیته حسابرسی برای تضمین صحت فرآیند گزارشگری مالی انجام می شود.
دیدگاه متداوال در مورد حاکمیت شرکتی در حسابداری و مالی عمدتاً به تئوری نمایندگی تأکید می کند.تئوری نمایندگی بیانگر این است که سهامداران نیاز به حمایت دارند؛ زیرا ممکن است مدیریت (نماینده) همیشه به نفع مالکان شرکت (مالک) عمل نکند. به بیان دیگر، در این دیدگاه فرض می شود مدیران به نفع خود عمل می کنند، حتی اگر به ضرر سهامداران باشد. مکانیسیم های مختلف حاکمیت شرکتی که برای کاهش مشکلات نمایندگی و عدم تقارن اطلاعات طراحی شده اند، شامل هیات مدیران، کمیته حسابرسی، حسابرسی داخلی و حسابرسی برون سازمانی می شود.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
جنسیت مدیران -تفاوت های مدیریتی قابل توجهی در بین دو جنسیت زن و مرد روان شناسان و کارشناسان مدیریت از مدت ها قبل همیشه اذعان داشته اند که تفاوت های مدیریتی قابل توجهی در بین دو جنسیت زن و مرد وجود دارد . به عنوان نمونه تفاوت در سبک رهبری و مدیریت ، مهارت های ارتباطی ، محافظه کاری ها ، ریسک پذیری و تصمیم گیری .
با توجه به این تفاوت ها و پیامد های بالقوه آن در رابطه با اداره امور شرکت ها موضوع تنوع جنسیتی در سرمایه گذاری های شرکت های بزرگ مالی در طول چند سال گذشته مورد توجه بیشتری قرار گرفته است .(پنی و واهاما ۲۰۰۹)
کارتر و همکارانش (۲۰۰۳) ، ارهارد و همکارانش (۲۰۰۳) فارسل و هرش (۲۰۰۵) ، روز (۲۰۰۷) ، کمپ بل و ورا (۲۰۰۸) آدامز و فریرا (۲۰۰۹) همگی تأثیرات مدیران زن را بر روی عملکرد مالی شرکت ها و ارزش بازار بررسی کردند.
شز جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :
(فایل کامل موجود است)
پایان نامه رابطه بین مدیریت سود و جنسیت مدیران شرکت های بورس برخی از ابعاد مدیریت که بر جنسیت مدیران موثر است عبارتند از :
تصمیم گیری : براساس مطالعات صورت گرفته توسط ورهول و همکارانش میزانی که کارکنان قادر به تصمیم گیری ها هستند تحت تأثیر جنسیت مدیران نیز قرار دارد. مردان پس از دریافت نظرات پیشنهادی کارکنان تصمیم نهایی را خود اتخاذ می کنند. در مقابل انتظار می روند زنان تمایل بیشتری به مشارکت دادن کارکنان در فرایند تصمیم گیری نهایی داشته باشند. (ورهول ۲۰۰۳، ۱۳)
عدم تمرکز : در تحقیق صورت گرفته توسط براش ، از منظر زنان ، برقراری روابط از ارجعیت بالاتری نسبت به رعایت سلسله مراتب اداری برخوردار است. (براش ۱۹۹۲، ۱۵)
عدم تمرکز و تفویض اختیار در سازمان هایی که توسط زنان داره می شود ، در مقایسه با سازمان های تحت مدیریت زنان افزون تر است. در پژوهشی دیگر ادعا شده است که کارآفرینان زن انتقادپذیرتر و دسترسی به آنان آسان تر است. آنان سعی در اشاعه روابط مبتنی بر اعتماد دارند. از این رو می توان ادعا کرد که در سازمان های با مدیریت زنان عدم تمرکز بیشتری وجود دارد.
نظارت : از آنجایی که در سازمان های تحت مدیریت زنان ، روابط مبتنی بر اعتماد، از اولویت بالاتری نسبت به رعایت سلسله مراتب دارد. سیستم نظارتی در این گونه سازمان ها نیز بر همین اساس استوار می گردد. مردان به طور مستقیم فرایند تولید را کنترل کرده و به محض مشاهده انحراف در برنامه تولید اصلاحات لازم را انجام می دهند، حال آنکه زنان غالباً از روش های کنترل غیر مستقیم استفاده کرده ، سعی در آن دارند تا از راه انگیزش کارکنان به منظور ایجاد تعهد نسبت به هدف های سازمان بر فرایندهای سازمانی کنترل داشته باشند (ورهول ۲۰۰۳، ۱۷) این شواهد ما را بر ان می دارند که بپذیریم مکانیسم های کنترلی در سازمان های تحت مدیریت زنان به طور عمده غیر مستقیم است.
رسمیت : مطالعات متعدد نشان دهنده آن است که زنان تمایل کمتری نسبت به رسمیت گرایی در سازمان از خود نشان می دهند. بدین معنا که ساختار سازمانی غیر سیستماتیک بوده ، در نتیجه میزان انعطاف پذیری بیشتر ، مستندسازی کمتر و تصمیم گیری ها عمدتاً مبتنی بر شهود است. براین اساس انتظار می رود این گونه سازمان ها به صورت غیر رسمی تری سازمان دهی شوند. ( ورهول و همکاران ۲۰۰۲)
نوع وظیفه : براساس این فرض که بیان می دارد سیستم مدیریت منابع انسانی در سازمان ها با مدیریت زنان تعهد مدارترند ، انتظار می رود حیطه شغلی در چنین سازمان هایی وسیع بوده ، در نتیجه تنوع وظایفت بیشتر باشد.
جبران خدمت : فقط کارکنان در بلند مدت عامل مهمی در تضمیم بقای یک سازمان است. پاداش مادی می تواند نقش مهمی در انگیزش نیروی کار داشته باشد. با توجه به تفاوتهای جنسییت در زمینه پاداش و انگیزش نیروی کار ، انتظار می رود زنان با احتمال کمتری از روش های پرداخت بر مبنای عملکرد استفاده کرده به استفاده از پاداش های غیر مادی مانند انعطاف پذیری ساعت کار ، ایجاد تسهیلات لازم به منظور نگهداری از کودکان ، قدردانی شفاهی و بهره گیری از سیستم پاداش گروهی تمایل بیشتری نشان می دهند. (ورهول ۲۰۰۲، ۹۸۰) در مقابل مردان غالباً از سیستم پرداخت بر مبنای عملکرد استفاده کرده ، از سیستم پاداش فردی بهره می گیرند.
۲-۳-۱- تعریف مدیریت
مدیریت جدید با تصمیم گیری مشارکتی و کار فعالانهء گروهی تعریف می شود و زنان به طور سنتی همواره با تقسیم مسوولیت ها ، کمک به دیگران و پدید آوردن شبکه های ارتباطی مقاصد خود را پیش برده و امور زندگی شان را مدیریت کرده اند، در سطوح مدیریتی نیز توجه به گرامرهای زیستی و اجتماعی زنان همواره مورد توجه در بحث های مدیریتی بوده است تا جایی که مبحثی با عنوان «تفاوتهای جنسیتی در مدیریت» به این شاخص ها می پردازد. در این میان برخی از محققان به نتایجی تحت عنوان «انواع مدیریت مبتنی بر جنسیت» دست یافتهاند. هر چند تعداد کمی از محققان نوع مدیریت زنان را :
الف) معنادار؛ از طریق تمرکز بر روابط، همکاری و احترام
ب) آشنایی؛ از طریق به حداقل رساندن نامه ها با دیگران،
تعیین کردهاند ، (هنزل و ترنر، ۱۹۸۷؛ استتهام، ۱۹۸۷؛ روشهای مدیریت زنان، ۱۹۹۵). هاپرو هیروکاوا (۱۹۸۸) شواهدی مبتنی بر اینکه زنان پُرطاقتتر بوده و از ذهنِ بازی برخوردارند دست پیدا کردهاند و دریافتند آنها استراتژیها را پیریزی میکنند. این در حالی است که مردان در مقایسه، استراتژیها و راهبردهایی را که بر قدرت تکیه دارند، بهکار میبرند. اخیراً یکگونه از پژوهشها در زمینه مدیریت «به سراغ تئوریهای بنیادی مربوط به راهکارهای جبرانی عملکردی و وراثتی رفته است» (هاکمن، هیلز، فورینس و پاترسان، ۱۹۹۲ ص ۳۱۱). در عین حال طی دهه گذشته راهکارهای مبتنی بر سود و زیان در برابر تحولگرا Transactional Versus Transformational برای مطالعه مدیریت بهکار گرفته شدند. (باس، ۱۹۹۰؛ هاکمن و همکاران، ۱۹۹۲؛ پینکاس و دوبونیس، ۱۹۹۴؛ روزنر، ۱۹۹۴).
الگوی ترنزکشنال- که معمولاً با مشارکت و حضور مردان است- حاوی اعمال و تخصیص پاداش در مقابل خدماتدهی یا در نظر گرفتن تنبیه به سبب اجرای نادرست و ناقص فرامین و کارهاست. مدیران تمایل دارند انحرافات و کژیها از مقررات را پیدا کنند و هنگامی که استانداردها و معیارهای سازمانی رعایت نشده باشند، مداخله کنند. (باس، ۱۹۹۰)
اما مدیریت ترنسفورمیشنال، معمولاً به زنان نسبت داده میاما مدیریت ترنس فومیشنال ، معمولا به زنان نسبت داده می شود. با در نظر نگرفتن منفعت فردی برای گذر از منافع شخصی خود، منافع گروه به خاطر یک منفعت و هدف گستردهتر، تحقق مییابد (روزنر، ۱۹۹۴). مدیران نوع ترنس فورمیشنال تاکتیکهایی را مورد استفاده قرار میدهند که منجر به ایجاد ارتباطات عمیقتر، ایجاد سازگاری و تقویت و تثبیت الفت و علاقه شود (پین کیوس و دوبونینز، ۱۹۹۴، ص ۱۹۱). همگام با پژوهشهای بیشتر در زمینه زنان مدیر، آیستن و لیلاند (۱۹۹۱) معتقدند که: اگر به عنوان روشنفکران فمینیست به راستی عقیدهمان بر این باشد که زنان، نظر متفاوتی نسبت به مقوله قدرت دارند، آنگاه مطالعه زنان مدیر یک فرصت تازه را برای بالابردن دانش و رفتار دخیل در مدیریت ترنسفورمیشنال و به ویژه در قدرت بخشیدن به آنها، در اختیارمان میگذارد.(نشریه پژوهشی روابط عمومی)
اکثر مطالعات انجام شده بر روی سرمایه اجتماعی در سطح فردی و خانوادگی بر این نکته تاکید می کند که چگونه ذخیرههای سرمایه اجتماعی در سطح آموزش فردی و پیشرفت اقتصادی مشارکت می کند. لذا زنان به عنوان یکی از مهمترین گروه های موثر اجتماعی میتوانند نقشی به سزایی داشته باشند؛ سرمایه ارزشمندی که نیازمند اعمال تبعیض مثبت هستند .
اما سوال این است که آیا نیاز عصر جدید به «زنانه شدن مدیریت» به گسترده شدن حضور زنان در جایگاه های مدیریت جامعه منجر خواهد شد؟ امروزه زنان در تبلیغات بازرگانی رسانهها و تلویزیون بیشتر در نقشهای سنتی، به دور از محیط اجتماعی و افرادی منفعل نشان داده میشوند با آن که در دین و سنتهای اصیل ما زن از جایگاه کندای برخوردار است و نقش اصلی را در بقای خانواده و استحکام آن ایفا میکند .
مدیریت غالبا یک مهارت شمرده می شود. اگر بپذیریم که در یک سازمان مدیریت به معنای یافتن گره ها و مشکلات و جست وجوی بهترین راه حل برای آن ها به گونه ای است که دیگران به فعالیت و مشارکت در سازمان با علاقه ادامه بدهند ، در این صورت مدیریت صرفا یک تلاش عملی برای هدایت امور خواهد بود. مصمم بودن ، کار و تلاش زیاد ، هوش و فراست ، توانایی تحلیل ، صبوری و حسن نیت ویژگی های لازمهء مدیریت خوب است. نگرش جنسیتی به مدیریت ، آن را با توانایی سلطه ، تهاجم و تجاوز به دیگران تداعی می کند. در نگرشی غیرکلیشه ای تر ، مدیریت توانایی ارتباط گیری ، مدیریت درآمد و کسب سود می باشد .
ولی سؤالی که اینجا مطرح می شود این است که آیا زنان روشی متفاوت از مردان در مدیریت از خودشان نشان می دهند؟ این پرسش هم برای مدافعان حقوق زنان و هم برای علم مدیریت سؤال جالبی است. فمینیستها در غرب در تبیین تفاوت الگویی که زنان و مردان را در مدیریت یکسان می بیند و الگویی که زن را مساوی ولی متفاوت از مرد می نگرد بحث کرده اند. برای مثال دسته ای از محققان اشاره می کنند که زنان الگویی مشابه مردان دارند به نحوی که در روش مدیریت یکسان هستند. عده ای از محققان آشکارا به وجود نقاط ضعف در زنان اشاره می کنند آنها توصیه می کنند که مدیریت عالی باید از برخوردهای احساسی در مواقع بحرانی پرهیز کند و دشمنی و مخالفت خود را مؤدبانه و با هوشیاری ابراز کند و اجازه دهد که : قضاوت صحیح، ابتکار، استقامت، عزم و درستی تصمیم و آینده نگری وی را هدایت کند. اینها کیفیتهای مدیریتی است اما یک زن باید دارای کیفیت های دیگری نیز باشد با فکری روشن، مشخص و مناسب در تصمیم گیری شرکت کند. منابع و شواهد زیادی در ارتباط با کیفیت خاص مدیریت زنان در زمینه درک مستقیم، قضاوت و مهارتهای فردی آنها وجود دارد. زنان نسبت به مردان دارای مهارت بیشتری در حل مناقشات بوده و توجه بیشتری به روابط دارند و از نیروی حمایت، مراقبت و صبر و بخشش بیشتری برخوردارند. مردان، با قدرت، مدیریت می کنند ولی زنان با تشویق و متقاعد ساختن دیگران مدیریت می کنند. (احمدی، ۱۳۷۶،ص۲۰) مردان سبک مدیریتی هرمی و سلسله مراتبی را بکار می برند و اغلب سبکهای مدیریت زنان را بد تعبیرمی کننددرحالیکه سبک مدیریت زنان نیز می تواند صحیح باشد.(جانسون گالدین ۱۹۹۷)
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
اعتماد به وب سایت و تصمیم خرید آنلاین ۱-۳) سوالات پژوهش
آیا بین قیمت محصولات و تصمیم خرید آنلاین دانشجویان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؟ آیا بین کیفیت محصول و تصمیم خرید آنلاین دانشجویان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؟ آیا بین اعتماد به وب سایت تصمیم خرید آنلاین دانشجویان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؟ آیا بین نگرش مصرف کننده (دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت) و تصمیم خرید آنلاین آنها رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؟ آیا بین خواسته های مصرف کننده (دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت) و تصمیم خرید آنلاین آنها رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؟ آیا بین تصمیم خرید آنلاین و تکرار رفتار خرید دانشجویان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؟
۱-۴) اهمیت و ضرورت تحقیق:
نگهداری و مدیریت اطلاعات و دانش مشتریان در دنیای مجازی و تمایل خرید آنان به صورت الکترونیکی به مهمترین مباحث مطرح در تجارت الکترونیکی و طراحی وب سایت های کارآمدتبدیل شده است. دردنیای الکترونیک، وب سایت ها اولین نقطه تماس با مشتری جهت ترغیب به خرید هستند (حاجی حیدری و هاشمی، ۱۳۹۲). ﺑﺮ اﺳﺎس ﮔﺰارشات اﺧﯿﺮ، در ﺑﺮﺧﯽ ﮐﺸﻮرﻫﺎ ﺧﺮﯾﺪ اﯾﻨﺘﺮﺗﯽ ﺗﻮﺳﻂ ﺑﯿﺶ از ۹۵ درﺻﺪ از ﮐﺎرﺑﺮان اﯾﻨﺘﺮﻧﺖ ﺻﻮرت ﻣﯽ ﭘﺬﯾﺮد. ۹۹ درﺻﺪ از ﮐﺎرﺑﺮان اﯾﻨﺘﺮﻧﺖ در ﮐﺮه ﺟﻨﻮﺑﯽ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺑﻬﻨﮕﺎم ﺧﺮﯾﺪ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ و در ﭘﺸﺖ ﺳﺮ آﻧﻬﺎ ﺑﺎ ﻓﺎﺻﻠﻪ ای اﻧﺪک ﮐﺎرﺑﺮان آﻟﻤﺎن، اﻧﮕﻠﺴﺘﺎن و ژاﭘﻦ ﻗﺮار دارﻧﺪ. ﻣﺼﺮف ﮐﻨﻨﺪﮔﺎن اﯾﺎﻻت ﻣﺘﺤﺪه در رﺗﺒﻪ ﻫﺸﺘﻢ اﯾﻦ ﻟﯿﺴﺖ ﺟﺎی ﮔﺮﻓﺘﻪ اﻧﺪ. ﺑﺮاﺳﺎس ﯾﮏ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪی ﻣﺸﺎﺑﻪ، ۴۰ درﺻﺪ ازﮐﻞ اﻓﺮاد ﺣﺎﺿﺮ در ﺷﺒﮑﻪ ﺟﻬﺎﻧﯽ اﯾﻨﺘﺮﻧﺖ ﺟﺰء ﺧﺮﯾﺪاران ﻣﻨﻈﻢ و ﭘﺎ ﺑﺮﺟﺎ ﻣﺤﺴﻮب ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ. در ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ۸۵ درﺻﺪ از ﮐﺎرﺑﺮان اﯾﻨﺘﺮﻧﺖ ﺣﺪاﻗﻞ ﯾﮏ ﺧﺮﯾﺪ ﺑﻬﻨﮕﺎم در ﻣﺎه، ﺗﺎ اﻧﺘﻬﺎی ﺳﺎل ۲۰۰۷ ﻣﯿﻼدی اﻧﺠﺎم داده اند (Constantinides et al., 2010,1-2). اﺳﺎﺳﺎً وب اﺑﺰارﯾﺴﺖ ﻗﺪرﺗﻤﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﺴﯿﺮ ارﺗﺒﺎﻃﯽ ﺑﯿﻦ ﮐﺴﺐ و ﮐﺎرﺷﺮﮐﺖ ﻫﺎ و ﻣﺸﺘﺮﯾﺎن را ﺑﻪ واﺳﻄﻪ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎدات ﺑﯽ ﺣﺪ و ﺣﺼﺮ و ﻓﺮﺻﺖ ﻫﺎی ﻣﻮﺟﻮد، ﻣﺘﺤﻮل ﺳﺎﺧﺘﻪ اﺳــﺖ. اﻣــﺮوزه ﺷﺮﮐـﺖ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺟﻬﺖ رﻗﺎﺑﺖ ﭘﺬﯾﺮی در اﻗﺘﺼﺎد ﺟﻬﺎﻧﯽ، ﺑﻪ ﻃﻮر ﻓﺰاﯾﻨﺪه ای ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻫﺎی ﺧﻮد را در راﺳﺘﺎی اﯾﻦ ﮐﺎﻧﺎل ارﺗﺒﺎﻃﯽ ﺗﻮﺳﻌـــﻪ ﻣﯽ دﻫﻨﺪ. از این رو درک ﻓﺮآﯾﻨﺪ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﯿﺮی ﺑﻬﻨﮕﺎم، ﺟﻬﺖ ﺗﻮﺳﻌﻪ ی راﻫﺒﺮدﻫﺎی ﮐﺴﺐ و ﮐﺎر اﻟﮑﺘﺮوﻧﯿﮑﯽ و راﻫﻨﻤﺎﯾﯽ در اﺳﺘﻘﺮار ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎزارﯾﺎﺑﯽ، دارای اﻫﻤﯿﺖ اﺳﺖ(Clarke and Flaherty,2005,288). اﻣﺮوزه ﭼﺸﻢ اﻧﺪاز ﮐﺴﺐ و ﮐﺎر اﻟﮑﺘﺮوﻧﯿﮑﯽ، ﺑﻪ واﺳﻄﻪ رﻗﺎﺑﺖ ﺑﺴﯿﺎر زﯾﺎد ﺗﻮﺻﯿﻒ ﺷﺪه و ﻣﺤﯿﻂ ﯾﮏ ﺑﺎزار ﺑﺎ ﺳﺮﻋﺘﯽ ﺑﺎﻻ و ﭘﻮﯾﺎ در ﺣﺎل ﺗﻐﯿﯿﺮ اﺳﺖ. ﺧﺮﯾﺪاران اﻟﮑﺘﺮوﻧﯿﮑﯽ ﺑﻪ ﻃﻮر ﻓﺰاﯾﻨﺪه ای در ﺧﺮﯾﺪ ﺑﻬﻨﮕﺎم، ﻣﺎﻫﺮﺗﺮ و ﺑﺎ ﺗﺠﺮﺑـﻪ ﺗﺮ ﮔﺸﺘﻪاﻧﺪ. آﻧﻬﺎ در ﺗﺠﺮﺑﻪ ﺧﺮﯾﺪﺷﺎن ﺑﻪ دﻧﺒﺎل ﻟﺬت و ﻫﯿﺠﺎن ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﻣﻮج ﭘﮋوﻫﺶ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ درﺻﺪد ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﻋﻮاﻣﻠﯽ ﺑﺮﻣﯽ آﯾﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﺮ ﻧﮕﺮشﻫﺎی ﺧﺮﯾﺪاران اﻟﮑﺘﺮوﻧﯿﮑﯽ، ﺣﺎﻟﺖ رواﻧﯽ آﻧﻬﺎ، ﮐﯿﻔﯿﺖ ﺧﺪﻣﺎت ﺑﻬﻨﮕﺎم، رﺿﺎﯾﺖ ﺑﻬﻨﮕﺎم، ﺗﻤﺎﯾﻞ ﺑﻪ ﺧﺮﯾﺪ و ﺗﻤﺎﯾﻞ ﺑﻪ ﺑﺎزدﯾﺪ از ﺳﺎﯾﺖﻫﺎ ﺗﺎﺛﯿﺮﮔﺬارﻧﺪ، رو ﺑﻪ اﻓﺰاﯾﺶ اﺳﺖ. ﻋﻠﯿﺮﻏﻢ ازدﯾﺎد اﯾﻦ ﺳﻠﺴﻠﻪ از ﭘﮋوﻫﺶ ﻫﺎ، ﮐﻤﺎﮐﺎن ﺑﻪ ﭘﺮﺳﺶﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻓﺮوﺷﻨﺪﮔﺎن اﻟﮑﺘﺮوﻧﯿﮑﯽ در ﻣﺤﯿﻂ رﻗﺎﺑﺘﯽ ﻓﺰاﯾﻨﺪه ﺑﺎ آﻧـﻬﺎ رو دررو ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﭘﺎﺳﺨﯽ داده ﻧﺸﺪه اﺳﺖ. از این رو انجام مطالعات بیشتر در این زمینه ضرورت می یابد.
۱-۵) اهداف تحقیق :
هدف اصلی:
بررسی عوامل موثر بر خرید آنلاین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت
اهداف فرعی
سنجش رابطه بین قیمت محصولات و تصمیم خرید آنلاین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت سنجش رابطه کیفیت محصول و تصمیم خرید آنلاین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت سنجش رابطه اعتماد به وب سایت و تصمیم خرید آنلاین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت سنجش رابطه نگرش مصرف کننده و تصمیم خرید آنلاین در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت سنجش رابطه خواسته های مصرف کننده و تصمیم خرید آنلاین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت سنجش رابطه تصمیم خرید آنلاین و تکرار رفتار خرید در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت
۱-۶) چارچوب نظری :
چارچوب نظری پایه ای است که تمام تحقیق بر روی آن تکیه می کند. یک شبکه منطقی، توسعه یافته، توصیف شده و کامل بین متغیرهایی است که از طریق فرایندهایی مانند مصاحبه، مشاهده و بررسی ادبیات موضوع پیشینه تحقیق مشخص شده اند. این متغیر ها با مساله تحقیق در ارتباط است. یک چارچوب نظری خوب، متغیرهایی مهم و موثر در شرایط مربوط به مساله ای تعریف شده را شناسایی و نشان می دهد و ارتباط بین متغیرها را به صورتی منطقی توصیف می کند (خاکی،۱۳۸۹: ۳۲-۳۳). چهارچوب نظری مطالعه حاضر برگرفته از مطالعه چئوک مان[۱] (۲۰۱۲) با عنوان “بررسی عوامل موثر بر تصمیم خرید در خریدهای آنلاین در هنک کنگ” بوده است. وی در پژوهش خود متغیرهای مستقل را به دو دسته”عوامل ذهنی” و “عوامل عینی” تقسیم بندی کرد. عوامل ذهنی عواملی بودند که برگرفته از ادراکات ذهنی مثبت و منفی مصرف کنندگان بوده و از محیط خارجی یا شخصیت فردی آنها متاثر می گشت (همانند خواسته های فردی و نگرش مصرف کنندگان). و عوامل عینی، عواملی قابل مشاهده (همچون قیمت، کیفیت، قابلیت اعتماد) در نظر گرفته شد و ارتباط و تاثیر آنها بر روی متغیرهای تصمیم خرید آنلاین و تکرار خرید مورد بررسی قرار گرفت. از این رو با توجه به متغیرهای پژوهش مدل مفهومی پژوهش به شکل زیر به تصویر کشیده شده است.
شکل (۱-۱) مدل مفهومی پژوهش
۱-۷) فرضیات تحقیق :
فرضیه اول: بین قیمت محصولات و تصمیم خرید آنلاین مشتریان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
فرضیه دوم: بین کیفیت محصول و تصمیم خرید آنلاین مشتریان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
فرضیه سوم: بین اعتماد به وب سایت و تصمیم خرید آنلاین مشتریان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
فرضیه چهارم: بین نگرش مصرف کننده و تصمیم خرید آنلاین وی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
فرضیه پنجم: بین خواسته های مصرف کننده و تصمیم خرید آنلاین وی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
فرضیه ششم: بین تصمیم خرید آنلاین و تکرار رفتار خرید مشتریان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
آمیخته بازاریابی دیجیتال (اینترنتی)
۲-۸) آمیخته بازاریابی دیجیتال
آﻣﻴﺨﺘﻪ ﺑﺎزارﻳﺎﺑﻲ دﻳﺠﻴﺘﺎل ﻣﻔﻬﻮﻣﻲ ﻛﻠﻴﺪی اﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻜﻨﻴﻚ ﻫﺎ و اﺑﺰارﻫﺎﻳﻲ را ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺎزارﻳﺎﺑﺎن از ﻃﺮﻳﻖ آﻧﻬﺎ ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺑﺮای ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن ﺧﻮد ارزش ﺧﻠﻖ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ. دﻧﻴﺲ ۷c ﺑﺮای آﻣﻴﺨﺘﻪ ﺑﺎزارﻳﺎﺑﻲ دﻳﺠﻴﺘﺎل اﻧﺘﺨﺎب ﻛﺮده اﺳﺖ:
ﺳﻬﻮﻟﺖ ﺑﺮای ﻣﺼﺮف ﻛﻨﻨﺪﮔﺎن[۱]: ﺳﻬﻮﻟﺖ ﺑﻪ ﺟﻨﺒﻪ ﻫﺎی ﻛﻠﻴﺪی ﻃﺮاﺣﻲ وب ﺳﺎﻳﺖ ﻣﺎﻧﻨﺪ داﺷﺘﻦ ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺟﺴﺘﺠﻮ ، ﻧﺤﻮه ﭼﻴﺪﻣﺎن ﺳﺎﻳﺖ و ﺳﻬﻮﻟﺖ ﺧﺮﻳﺪ ﻣﻲﭘﺮدازد؛ مزایا و ارزش ﺑﺮای ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن[۲]: اﻣﺮوزه ﻓﺮوﺷﻨﺪﮔﺎن اﻳﻨﺘﺮﻧﺘﻲ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ دﻧﺒﺎل اﻳﻦ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺮای ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن ﺧﻮد ﺣﺪاﻛﺜﺮ ارزش را اﻳﺠﺎد ﻛﻨﻨﺪ و ﺑﻪ اﻳﻦ ﻣﻨﻈﻮر ﺧﺮده ﻓﺮوﺷﺎن اﻳﻨﺘﺮﻧﺘﻲ ﺑﺎﻳﺪ ﻛﺎﻻﻫﺎ را از ﺟﻨﺒﻪای ﻛﻪ ﻣﻨﻔﻌﺖ و ارزش ﺑﺮای ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن دارد ﺗﻮﺻﻴﻒ ﻛﻨﻨﺪ؛ ﻫﺰﻳﻨﻪ ﺑﺮای ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن[۳]: ﻗﻴﻤﺖ ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺮای ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻧﮕﺮﻳﺴﺘﻪ ﺷﻮد. ﻗﻴﻤﺖ در ﺧﺮﻳﺪ اﻳﻨﺘﺮﻧﺘﻲ ﺑﺎﻳﺪ ﻛﻤﺘﺮ از ﻗﻴﻤﺘﻬﺎی ﻣﻮﺟﻮد در ﺳﺎﻳﺮ ﻓﺮوﺷﮕﺎﻫﻬﺎ ﺑﺎﺷﺪ و ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻫﺎی دﻗﻴﻖ ﺣﻤﻞ و ﻧﻘﻞ و ﺗﺤﻮﻳﻞ ﻛﺎﻻ ﻧﻴﺰ در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﻮﻧﺪ. ارﺗﺒﺎﻃﺎت و رواﺑﻂ ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن[۴]: در ارﺗﺒﺎﻃﺎت ﺷﺮﻛﺖ رواﺑﻂ ﻧﺰدﻳﻜﺘﺮی ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن دارد و ﺑﺎزﺧﻮرد آﻧﻬﺎ را ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﻲ ﻗﺮار ﻣﻲدﻫﺪ. در ﻓﺮوﺷﮕﺎهﻫﺎی اﻳﻨﺘﺮﻧﺘﻲ ﻣﻲﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺑﺎ ﻃﺮاﺣﻲ ﺳﺎﻳﺖ ۳ ﺑﻌﺪی و زﻳﺒﺎ و ﺗﻮام ﺑﺎ ﻣﻮﺳﻴﻘﻲ ﻫﺎی آرام ﺑﺨﺶ اﻳﻦ اﺣﺴﺎس ﻧﻴﺎز را ﭘﺎﺳﺦ دﻫﻨﺪ. ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ اﻗﻼم و ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ[۵]: ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﻓﺮوﺷﻨﺪﮔﺎن اﻳﻨﺘﺮﻧﺘﻲ ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﺮ ﻋﺮﺿﻪ ﻛﺎﻻﻫﺎﻳﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن ﺑﺎ اﻧﺪازه و ﻛﻤﻴﺖ ﻣﻮرد ﻧﻈﺮ در زﻣﺎن و ﻣﻜﺎن دﻟﺨﻮاه در ﺧﻮاﺳﺖ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ و ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن ﺑﻪ زﻣﺎن رﺳﻴﺪن ﻛﺎﻻ، ﻣﻜﺎن ﺗﺤﻮﻳﻞ، ﻧﻮع و اﻧﺪازه ﻛﺎﻻ ﺣﺴﺎﺳﻴﺖ ﺧﺎﺻﻲ دارﻧﺪ. ﺣﻖ اﻧﺘﺨﺎب ﻣﺸﺘﺮی[۶]: ﺑﺴﻴﺎری از ﻓﺮوﺷﻨﺪﮔﺎن ﺑﺮ اﻳﻦ ﺑﺎورﻧﺪ ﻛﻪ ﻣﺠﻤﻮع ارزﺷﻬﺎی ﺣﺎﺻﻞ از ﻛﺎﻻ ﺷﺎﻣﻞ ﺗﺼﻮﻳﺮ ذﻫﻨﻲ ﻛﺎﻻ ، ﺷﻬﺮت و ﻧﺎم ﺗﺠﺎری ﺑﺮ ﺣﻖ اﻧﺘﺨﺎب ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن ﺗﺄﺛﻴﺮ دارد . ﻧﺎﻣﻬﺎی ﺗﺠﺎری ﻣﻌﺮوف در اﻳﻨﺘﺮﻧﺖ ﻃﺮﻓﺪارن زﻳﺎدی دارﻧﺪ. ﺧﺪﻣﺖ و اوﻟﻮﻳﺖ دادن ﺑﻪ ﻣﺸﺘﺮی[۷]: ﻓﺮوﺷﮕﺎﻫﻬﺎی اﻳﻨﺘﺮﻧﺘﻲ ﻧﻴﺎزﻣﻨﺪ اﺑﺰارﻫﺎی ﺧﺪﻣﺎﺗﻲ ﺑﺮﺗﺮ ﻣﺜﻞ ﺗﺤﻮﻳﻞ ﺳﺮﻳﻊ و ﺑﻤﻮﻗﻊ ﺑﻪ ﺧﺮﻳﺪاران ، دﺳﺘﺮﺳﻲ ﺑﻪ ﭘﺸﺘﻴﺒﺎﻧﻲ ﺗﻠﻔﻨﻲ و ﺗﺴﻬﻴﻼت ارﺟﺎع ﻛﺎﻻ و ﺗﻌﻮﻳﺾ آﻧﻬﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ و از آﻧﺠﺎ ﻛﻪ در اﻳﻦ ﻓﺮوﺷﮕﺎﻫﻬﺎ ﻛﺎرﻛﻨﺎن ﻓﺮوش وﺟﻮد ﻧﺪارﻧﺪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎ اﺑﺰارﻫﺎی ﻧﻈﻴﺮ ﻛﻠﻴﻚ ﻛﺮدن ، ﺑﺮای ﭘﺸﺘﻴﺒﺎﻧﻲ ﺗﻠﻔﻨﻲ و اﻳﺠﺎد اﺗﺎق ﮔﻔﺘﮕﻮ ﺑﻪ ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن در ﺷﻜﻞ دﻫﻲ ﺗﺠﺮﺑﻪای ﻣﻄﻠﻮب از ﺧﺮﻳﺪ ﺗﻌﺎﻣﻠﻲ ﻛﻤﻚ ﻛﻨﻨﺪ (ایمان خان، ۱۳۸۷).
۲-۹) انواع کالا در خرید و فروش اینترنتی
میتوان محصولات و خدمات را بر اساس ویژگی های خرید آنها در ارتباط با خرید اینترنتی به سه دسته طبقه بندی نمود:
الف) خریدهای بی دردسر و آسان[۸]: این نوع خریدها مخاطره اندکی را در بر دارند . فروشهای اینترنتی می توانند در مورد این نوع کالاها بسیار موفق باشند چرا که می توانند از هر محصول نمونه های متعددی را با ارائه تخفیفات زیاد و ارسال راحت برای خریداران تامین نمایند. خرید اینترنتی کتاب نیز در زمره این دسته از خریدها قرار می گیرد (Lee and Park, 2009).
ب) کالاهای تحقیق شده[۹]: این دسته از خریدها به برنامه ریزی و کسب اطلاعات فراوان در مورد کالاهایی که حضور فیزیکی در حین خرید آن ها چندان ضروری نیست نیاز دارند. در عین حالی که کالاهای گران قیمتی هستند و نیاز به اطلاعا ت قبلی دارند؛ نظیر انواع تورهای تفریحی، لوازم و سخت افزارهای کامپیوتری و لوازم الکتریکی (Chu and Li, 2008).
ج) کالاهای برگشت پذیر[۱۰]: این گروه کالاهایی با قیمت متوسط و دفعات و تناوب خرید بالا هستند که ارسال آن ها برای مصرف کننده می تواند با موفقیت مواجه شود . از جمله این کالاها می توان از انواع ویتامین ها، لوازم آرایشی و زیبایی و حتی غذاهای مخصوص مراسم تشریفاتی نام برد. لازم به یادآوری است انجام خریدهای اینترنتی مصرف کنندگان به همان دلایلی است که خریدهایشان را از طریق کاتالوگ انجام می دهند.
خریدهای اینترنتی نه تنها سرعت رشد بالایی نسبت به خریدهای کاتالوگی دارند، بلکه به عنوان جایگزین شیو ه سنتی خرید کاتالوگی نیز محسوب می شود. اینترنت می تواند یک فروشگاه مجازی با ترکیب خوبی از انتخاب، راحتی، قیمت و سایر ویژگی های خریدهای کاتالوگی یا فروشگاه های سنتی قلمداد شود (هاوکینز و بست، ۱۳۸۵: ۵۰۶). در یک تحقیق انجام شده در آمریکا، مصرف کنندگان دلایل خود را از عدم انجام خریدهای اینترنتی ذکر کرده اند که در جدول (۲-۲) ارائه شده است.
[۱] Convenience for the customer
[۲] Customer value and benefit
[۳] Cost to the customer
[۴] Customer relationship and communication
[۵] category management issue and computing
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
عوا مل موثر بر تصمیم خرید در خرید ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺘﻲ ۲-۱۰) عوا مل موثر بر تصمیم خرید در خرید ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺘﻲ
خرید اینترنتی انجام فرآیند خرید از طریق اینترنت می باشد ، که میتوان از آن بعنوان خرید الکترونیکی یا خرید آنلاین یا خرید اینترنتی تعریف کرد. مصرف کنندگانی که خرید آنلاین می کنند نوآور نامیده می شوند، این نوع مصرف کننده ها مایلند ایده های جدید را بپذیرند و سعی کنند محصولات جدیدی بخرند. اکثر مصرف کنندگان ما جوان و ریسک پذیراند، خریداران خانگی اغلب نوآورترند و تحقیقات نیز نشان داده است مصرف کنندگانی که خرید آنلاین را می پذیرند، مصرف کنندگان اینترنت و نوآوران در زمینه های بخصوص و ویژه اند. این مصرف کنندگان نوآور اغلب محصولات ویژه ای را از طریق اینترنت می خرند. استفاده از نوآوری زمینه های ویژه و ویژگی های شخصی شایع، درجه نوآوری مصرف کننده را می سنجد. مصرف کنندگان نوآور نه تنها دارای نظریه های مثبت تری در مورد خرید آنلاین هستند بلکه با هوش تر و خلاق تر نیز هستند (Chu and Li, 2008).
ﭘﻴﺪﺍﻳﺶ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺖ، ﮔﺴﺘﺮﺵ ﻓﻨﺎﻭﺭﻱ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﻭ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺍﺑﺰﺍﺭﻱ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺒﺎﺩﻟﻪ ﻫﺎﻱ ﻣﻴﺎﻥ ﻣﺸﺘﺮﻳﺎﻥ ﻭ ﺑﻨﮕﺎﻩ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺗﺠﺎﺭﺕ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﻴﮏ، ﭘﻴﺎﻣﺪﻫﺎﻱ ﻣﺘﻌﺪﺩﻱ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﺍﺯ ﻣﻬﻢ ﺗﺮﻳﻦ ﺍﻳﻦ ﭘﻴﺎﻣﺪﻫﺎ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻓﺮﺻﺖ ﻫﺎﻳﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺧﺮﺩﻩﻓﺮﻭﺷﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﮑﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺟﻬﺎﻧﻲ ﺑﻪ ﻣﺸﺘﺮﻳﺎﻥ ﺩﺳﺘﺮﺳﻲ ﻳﺎﺑﻨﺪ ﻭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﻴﮑﻲ[۱] (ﻣﺠﺎﺯﻱ ) ﺭﺍ ﺗﺸﮑﻴﻞ ﺩﻫﻨﺪ (Klopping et al, 2004: 36).
ﺑﺎﺯﺭﮔﺎﻧﻲ ﺭﺍ ﺗﻮﺍﻧﺎﻳﻲ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭﻱ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ (ﺑﻨﮕﺎﻩ) ﻳﺎ ﻓﺮﺩ ﺑﺎ ﻛﻞ ﻣﺨﺎﻃﺒﺎﻥ ﻭ ﺳﺎﺯﮔﺎﺭ ﺳﺎختن آنها با هم قلمداد کرد. ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻥ ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ ﻭﻳﮋﮔﻲ ﺗﺠﺎﺭﺕ ﺍﻟﻜﺘﺮﻭﻧﻴﻜﻲ ﺍﺯ ﺩﻳﺪﮔﺎﻩ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﻭ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﺑﺎ ﻧﻴﺎﺯﻫﺎﻱ ﻓﺮﺩ ‐ ﻓﺮﺩ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺩﺍﻧﺴﺖ . ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﺩﻳﮕﺮ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﻣﻮﺛﺮ ﺑﺮ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﻭ ﻗﺼﺪ ﺧﺮﻳﺪ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﻭﺏ ﺳﺎﻳﺖ ﻫﺎﻱ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺘﻲ ﺭﺍ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻥ ﺩﺭ ﻗﺎﻟﺐ ﺩﻭ ﺩﺳﺘﻪ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﺑﻴﺮﻭﻧﻲ ﻭ ﺩﺭﻭﻧﻲ ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪﻱ ﻧﻤﻮﺩ . ﻋﻮﺍﻣﻠﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﮐﻤﺒﻮﺩ ﺍﻣﻨﻴﺖ ﺩﺭ ﺷﺒﮑﻪ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺖ، ﭘﺎﻳﻴﻦ ﺑﻮﺩﻥ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﻣﺸﺘﺮﻳﺎﻥ ﺑﻪ ﺧﺮﻳﺪ ﻣﺠﺎﺯﻱ، ﮐﻴﻔﻴﺖ ﺳﺎﻳﺖ ﻭ ﻣﺪﻝ ﻃﺮﺍﺣﻲ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻭﻳﮋﻩ ﺩﺭ ﻧﺤﻮﻩ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﻣﺤﺼﻮﻝ ﻭ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﮐﺎﻻ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺑﻲ ﺭﻏﺒﺘﻲ ﻣﺸﺘﺮﻳﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﻥ ﺧﺮﻳﺪﻫﺎﻱ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺘﻲ ﻣﻨﺠﺮ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻥ ﺩﺭ ﺯﻣﺮﻩ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﺑﻴﺮﻭﻧﻲ ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪﻱ ﻧﻤﻮﺩ . ﺩﺭ ﻋﻴﻦ ﺣﺎﻝ ﻧﮕﺮﺵ، ﻋﺎﺩﺍﺕ ﻭ ﺩﺭﮎ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺍﺯ ﻓﺮﺻﺖ ﻫﺎﻳﻲ ﮐﻪ ﺗﻮﺳﻂ ﺧﺮﻳﺪ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺘﻲ ﻣﻤﮑﻦ ﻣﻲﺷﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﻲﺗﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﺩﺭﻭﻧﻲ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺖ (جعفرپور و همکاران، ۱۳۸۸).
۲-۱۰-۱) ﻭﻳﮋﮔﻲﻫﺎﻱ ﺧﺮﻳﺪﺍﺭﺍﻥ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺘﻲ
ﻭﺍﺿﺢ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺧﺮﻳﺪﺍﺭﺍﻥ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺘﻲ ﺩﺭ ﺩﺭﺟﻪ ﺍﻭﻝ ﺑﺎﻳﺪ ﮐﺎﺭﺑﺮ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺖ ﺑﺎﺷﻨﺪ . ﺍﻣﺮﻭﺯﻩ ﺧﺮﻳﺪﺍﺭﺍﻥ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺘﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﻣﻴﺎﻥ ﺟﻮﺍﻧﺎﻧﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺳﻄﺢ ﺩﺭﺁﻣﺪ ﺑﺎﻻﺗﺮﻱ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺳﺎﻳﺮ ﮐﺎﺭﺑﺮﺍﻥ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ . ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺍﻳﻦ، ﻫﻤﺰﻣﺎﻥ ﺑﺎ ﮔﺴﺘﺮﺵ ﺧﺮﻳﺪﻫﺎﻱ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺘﻲ، ﺍﻳﻦ ﺧﺮﻳﺪﺍﺭﺍﻥ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻭﻳﮋﮔﻲ ﻫﺎﻱ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ ﺑﻪ ﻭﻳﮋﮔﻲ ﻫﺎﻱ ﻳﮏ ﮐﺎﺭﺑﺮ ﻣﻌﻤﻮﻟﻲ ﻧﺰﺩﻳﮏ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ (Kau,2003:67).
ﺍﺳﮑﺎﺕ ﻭ ﻳﺎﺭﺩ[۲] ﺧﺮﻳﺪﺍﺭﺍﻥ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺘﻲ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺭﻓﺘﺎﺭﻫﺎﻱ ﺧﺮﻳﺪﺷﺎﻥ ﺑﻪ ﻫﺸﺖ ﮔﺮﻭﻩ ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪﻱ ﮐﺮﺩﻩﺍﻧﺪ:
۱‐ ﻋﺎﺷﻘﺎﻥ ﺧﺮﻳﺪ[۳] : ﺍﻳﻦ ﮔﺮﻭﻩ ۱۱/۱ ﺩﺭﺻﺪ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﺑﺮﺍﻥ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺖ ﻭ ۲۴ ﺩﺭﺻﺪ ﺍ ﺯ ﺧﺮﻳﺪﺍﺭﺍﻥ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺘﻲ ﺭﺍ ﺗﺸﮑﻴﻞ ﻣﻲ ﺩﻫﻨﺪ. ﺍﻳﻦ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺍﺯ ﺧﺮﻳﺪ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺘﻲ ﻟﺬﺕ ﻣﻲ ﺑﺮﻧﺪ؛ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﮐﺎﻣﭙﻴﻮﺗﺮ ﺩﺭ ﺳﻄﺢ ﺑﺎﻻﻳﻲ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﻋﻼﻗﻪﻣﻨﺪ ﺑﻪ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺍﻳﻦ ﻗﺒﻴﻞ ﻋﺎﺩﺍﺕ ﺧﺮﻳﺪ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺍﻳﻦ ﺍﻓﺮﺍﺩ، ﮔﺮﻭﻩ ﻫﺪﻑ ﺍﻳﺪﻩﺁﻝ ﻓﺮﻭﺷﮕﺎﻩﻫﺎﻱ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺘﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ.
۲‐ ﻣﺎﺟﺮﺍﺟﻮﻳﺎﻥ[۴] : ﺍﻳﻦ ﮔ ﺮﻭﻩ ۹ ﺩﺭﺻﺪ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﺑﺮﺍﻥ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺖ ﻭ ۳۰ ﺩﺭﺻﺪ ﺍﺯ ﺧﺮﻳﺪﺍﺭﺍﻥ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺘﻲ ﺭﺍ ﺗﺸﮑﻴﻞ ﻣﻲ ﺩﻫﻨﺪ. ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺍﻳﻦ ﮔﺮﻭﻩ ﺑﺨﺶ ﮐﻮﭼﮑﻲ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻓﺮﺻﺖ ﺑﺰﺭﮔﻲ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭﻳﺎﺑﺎﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﺩﻫﻨﺪ ﻭ ﻧﻴﺎﺯﻣﻨﺪ ﺗﻮﺟﻪ ﺍﻧﺪﮐﻲ ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﮔﺎﻥ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺘﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﻭﺭﻧﺪ ﮐﻪ ﺧﺮﻳﺪ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺘﻲ، ﺳﺮﮔﺮﻡﮐﻨﻨﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
۳‐ ﻓﺮﺍﮔﻴﺮﺍﻥ ﺷﮑﺎﮎ[۵]: ﺍﻳﻦ ﮔﺮﻭﻩ ۱۰ ﺩﺭﺻﺪ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﺑﺮﺍﻥ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺖ ﻭ ۱۵ ﺩﺭﺻﺪ ﺍﺯ ﺧﺮﻳﺪﺍﺭﺍﻥ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺘﻲ ﺭﺍ ﺗﺸﮑﻴﻞ ﻣﻲﺩﻫﻨﺪ. ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺍﻳﻦ ﮔﺮﻭﻩ ﺑﺨﺶ ﮐﻮﭼﮑﻲ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺭﺍ ﺗﺸﮑﻴﻞ ﻣﻲﺩﻫﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﺍﺯ ﭘﺘﺎﻧﺴﻴﻞ ﺭﺷﺪ ﺧﻮﺑﻲ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩﺍﺭﻧﺪ . ﻋﺪﻡ ﺗﻤﺎﻳﻞ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺧﺮﻳﺪ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺘﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﻪ ﺩﻟﻴﻞ ﻋﺪﻡ ﺁﺷﻨﺎﻳﻲ ﺁﻥﻫﺎ ﺑﺎ ﮐﺎﻣﭙﻴﻮﺗﺮ ﺍﺳﺖ.
۴‐ ﮐﺎﺭﺑﺮﺍﻥ ﺗﺠﺎﺭﻱ[۶] : ﺍﻳﻦ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺁﮔﺎﻫﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮﻱ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﮐﺎﻣﭙﻴﻮﺗﺮ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺖ ﻋﻤﺪﺗﺎﹰ ﺑﺮﺍﻱ ﮐﺎﺭﻫﺎﻱ ﺗﺠﺎﺭﻱ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﻲﮐﻨﻨﺪ.
۵‐ ﺟﺴﺘﺠﻮﮔﺮﺍﻥ ﻫﺮﺍﺳﺎﻥ[۷] : ﺍﻳﻦ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ ﺑﺎﻻﻳﻲ ﺩﺭ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﮐﺎﻣﭙﻴﻮﺗﺮ ﻭ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺍﻣﺎ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻭﻗﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺻﺮﻑ ﺧﺮﻳﺪ ﺳﻨﺘﻲ ﺩﺭ ﻓﺮﻭﺷﮕﺎﻩﻫﺎ ﻣﻲﮐﻨﻨﺪ.
۶‐ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﮔﺮﻳﺰﺍﻥ ﺍﺯ ﺧﺮﻳﺪ[۸] : ﺍﻳﻦ ﮔﺮﻭﻩ ﺳﻄﺢ ﺩﺭﺁﻣﺪ ﺑﺎﻻﻳﻲ ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﺍﻣﺎ ﮔﺮﻭﻩ ﻫﺪﻑ ﺧﻮﺑﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﮔﺎﻥ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺘﻲ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻳﻞ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﮐﺎﻻ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻭ ﺗﻤﺎﻳﻞ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺧﺮﻳﺪ، ﮐﺎﻻ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻧﺰﺩﻳﮏ ﺑﺒﻴﻨﻨﺪ.
۷‐ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﮔﺮﻳﺰﺍﻥ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻧﻮﻉ ﺗﮑﻨﻮﻟﻮﮊﻱ ﺟﺪﻳﺪ[۹] : ﺍﻳﻦ ﮔﺮﻭﻩ ﺍﻓﺮﺍﺩﻱ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﮐﺎﻣﭙﻴﻮﺗﺮ ﺁﺷﻨﺎﻳﻲ ﺯﻳﺎﺩﻱ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺁﻥ، ﺁﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﮔﻴﺞ ﻭ ﺳﺮﺩﺭﮔﻢ ﻣﻲ ﮐﻨﺪ. ﺍﻳﻦ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺑﺨﺶﻫﺎﻱ ﺩﻳﮕﺮ ﺯﻣﺎﻥ ﮐﻤﺘﺮﻱ ﺭﺍ ﺻﺮﻑ ﺧﺮﻳﺪ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺘﻲ ﻣﻲﮐﻨﻨﺪ.
۸‐ ﺟﻮﻳﻨﺪﮔﺎﻥ ﺳﺮﮔﺮﻣﻲ[۱۰] : ﺍﻓﺮﺍﺩﻱ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺳﺎﻳﺮ ﺑﺨﺶ ﻫﺎ، ﮐﻢ ﺩﺭﺁﻣﺪﺗﺮ ﻭ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺗﺤﺼﻴﻼﺕ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﺗﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ . ﺍﻳﻦ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺩﺭ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺖ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺳﺮﮔﺮﻣﻲ ﻭ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺗﻔﺮﻳﺤﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺧﺮﻳﺪ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺘﻲ ﻭﺍﻫﻤﻪ ﺩﺍﺭﻧﺪ (Hawkins et al,2007:605۶۰۶).
۲-۱۰-۲) شرایط تحویل کالا
خریدار اینترنتی خواهان توزیع سریع محصول خریداری شده پس از خرید میباشد. او همچنین به ارائه تضمین از طرف فروشنده برای تحویل درست کالا و امکان برگرداندن کالا در صورت معیوب بودن نیاز دارد.کالای خریداری شده باید در زمان تعیین شده و با همان شرایط ذکر شده در سایت یا قرارداد الکترونیکی، تحویل مشتری شود (شفیع زاده و همکاران، ۱۳۹۱).
۲-۱۰-۳) خدمات مشتری
خدمات مشتری یک کارکرد حمایتی دارد که برای تحقق مبادله مورد نیاز است. خدمات مشتری شامل: انعطاف پذیری (نحوه پرداخت و تحویل)، صحت تحویل سفارش، وضعیت محصولات دریافت شده و پاسخگو بودن می باشد. همچنین تئوری رفتار عقلایی (Ajzen & fishbein,1980) بیان می کند که تمایلات افراد از نگرشهای آنان نشأت می گیرد زیرا رابطه میان این دو رابطه ای مستقیم بوده و هیچ عامل مداخله گری میان نیت و نگرش وجود ندارد. بررسیها پیرامون رفتار مصرف کننده الکترونیکی حاکی از این مطلب میباشد که وقتی مصرف کنندگان تجربیات رضایت بخش بیشتری در ارتباط با خرید الکترونیکی به دست آورند، بیشتر به فروشنده اعتماد کرده و بنابراین تبدیل به یک مشتری ثابت خواهند شد. به وقوع پیوستن خرید از یک خرده فروش میتواند تحت تاثیر تمایل به خرید مصرف کننده نسبت به آن خرده فروش قرار گیرد. فرآیند خرید مشتری، شامل مجموعه ای از مراحل چندگانه به هم پیوسته شامل: جمع آوری اطلاعات، ارزیابی، فروشندگان، ارزیابی گزینه ها، ارزیابی خرید و ارزیابی پس از خرید می باشد (.(Engel et al, 1993
جهت ارزیابی تقاضای اطلاعاتی خدمات، زیتامل [۱۱] در این راستا در سال ۱۹۸۱ میلادی چارچوبی بر اساس جستجوی ذاتی، تجربه و اعتماد به کیفیت محصولات ارائه کرده است (Dennis et al., 2009). چون خرید الکترونیکی تقریبا روشی جدید میباشد، بنابراین مشتریان با توجه به جدید بودن خرید الکترونیکی، آن را نسبت به خرید سنتی تا حدودی پرخطرترمی انگارند، بنابراین سعی میکنند در خریدهای الکترونیکی بر تجربیات گذشته خویش اتکا کنند (Lee and tan, 2003).
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :(فایل کامل موجود است)
پایان نامه ارشد رشته مدیریت بازرگانی : بررسی عوامل موثر بر تصمیم گیری خرید آنلاین دانشجویان
مادامی که خریداران الکترونیکی در فرآیند خرید به تجارب بیشتری دست می یابند، اعتماد آنها افزایش یافته، میزان خریدشان بیشتر می شود و نگرانی آنها کاهش می یابد (Chen and Barnes, 2007). توجه به جنبه دیگر رفتار مصرف کننده یعنی یادگیری بسیار حائز اهمیت می باشد (Bettman‚۱۹۷۹). اگر وب سایت یک خرده فروش به گونه ای باشد که نحوه استفاده از آن سایت را به کاربر (خریدار) بیاموزد آن گاه این امر موجب کاراتر شدن و جذابیت هر چه بیشتر سایت شده و تمایل به خرید را در مصرف کنندگان افزایش میدهد (Johnson et al., 2007, Bhatangar & Ghose, 2004).
۲-۱۰-۴) عوامل مربوط به کیفیت اطلاعات
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
رضایت مشتری (رضایت مندی مشتری) -احساس یا نگرش یک مشتری نسبت به یک محصول و یا خدمت رضایت مندی مشتری، احساس یا نگرش یک مشتری نسبت به یک محصول یا خدمت، پس از استفاده از آن می باشد. رضایتمندی مشتری نتیجه اصلی فعالیت بازاریاب است. که به عنوان یک عامل ارتباطی میان مراحل مختلف رفتار خرید مصرف کننده عمل می نماید. رضایت مشتری یکی از موارد با میزان اهمیت بسیار زیاد هم از منظر تئوریک و هم از لحاظ کاربردی برای اغلب بازاریابان و محققین حوزه رفتار مصرف کننده به شمار می رود. در رابطه با مفهوم رضایتمندی مشتری نیز تعاریف مختلفی از سوی نظریه پردازان بازاریابی ارائه شده است. کاتلر رضایتمندی مشتری را به عنوان درجه ای که عملکرد واقعی یک شرکت انتظارات مشتری را برآورده نماید، تعریف می کند. به نظر وی اگر عملکرد شرکت نظر مشتری را برآورده سازد ، مشتری احساس رضایت و در غیر اینصورت احساس نارضایتی می کند. جمال و ناصر(۲۰۰۲) رضایتمندی مشتری را به عنوان احساس یا نگرش یک مشتری نسبت به یک محصول و یا خدمت پس از استفاده از آن تعریف می کنند(استیری و همکاران، ۱۳۹۱، ص۴).
به اعتقاد ژوران، رضایت مشتری عبارتست از حالتی که مشتری احساس می کند ویژگی های محصول یا خدمات با انتظاراتش سازگار است. ژوران ناخرسندی مشتریان را به عنوان یک مفهوم جداگانه در نظر می گیرد و بیان می کند که نارضایتی مشتری حالتی است که در آن، نواقص و معایب محصول یا خدمت موجب ناراحتی، شکایت و انتقاد مشتری می شود. در واقع، رضایت مشتری، ناشی از ویژگی های محصول یا خدمت عرضه شده می باشد که او را برای خرید و استفاده از آن ترغیب می نماید. از سوی دیگر، عدم رضایت مشتری از نقایص و کمبودهای موجود در محصول یا خدمت سرچشمه می گیرد که موجب دلخوری و شکایت مشتریان خواهد شد. نتایج مطالعاتی که در زمینه علل شکست سازمان های ناموفق صورت گرفته است، نشان می دهد که ۶۲ درصد از آنها رضایت مشتری را یک اولویت نمی دانند. در سازمان های مشتری مدار، مشتریان کاملاً راضی، در طول دوره یک تا دوساله، ۶ برابر بیشتر از مشتریان راضی خرید مجدد انجام می دهند(Ndubisi et al,2009,p7).
سودرلند نشان داد که همبستگی مثبتی بین رضایت مشتری و سه نوع رفتار او (تبلیغات دهان به دهان، بازخورد به عرضه کننده و وفاداری) وجود دارد. تبلیغات دهان به دهان مثبت، نیاز به هزینه های بازاریابی را کاهش می دهد و در صورت جذب مشتریان جدید حتی ممکن است موجب افزایش درآمد گردد. لذا افزایش مشتریان راضی، یکی از سیاست های اصلی در هر کسب و کار می باشد. به منظور حفظ قابلیت رقابت و دستیابی به اهداف سازمان، سطح رضایت مشتریان همواره باید ارتقا یابد. از سوی دیگر، به عنوان نخستین گام برای بهبود سطح رضایت مشتریان، ضروری است که سطح فعلی رضایت مشتریان معین شود. خواسته ها و انتظارات مشتریان از محصولات و خدمات دلخواه، هر لحظه، در حال تغییر است. به همین دلیل، رضایت مشتری همواره باید مورد سنجش قرار گیرد. هدف اصلی از سنجش رضایت مشتری آن است که با دریافت بازخورد از مشتریان، فعالیت ها و منابع سازمان را به گونه ای هدایت نماییم که در نهایت ، مهم ترین هدف سازمان که همانا حفظ مشتری و برقراری رابطه بلند مدت با اوست، تأمین گردد. در مطالعات گذشته، برای سنجش رضایت مشتری، از سه شاخص استفاده شده است که مستقیماً با بهره گرفتن از نظر مشتریان صورت می گیرد :
رضایت کلی تلقی مشتری از کیفیت محصول یا خدمت در قیاس انتظاراتش کیفیت محصول یا خدمت دریافت شده در قیاس با محصول یا خدمت ایده آل مشتری(حمیدی زاده و همکاران، ۱۳۹۱، ص۱۰۱). تحقیقات صورت گرفته نشان می دهد، ۹۶ درصد مشتریان هیچ گاه در رابطه با رفتار و کیفیت بد محصولات و خدمات شکایت نمی کنند و اینکه ۹۰ درصد از این مشتریان ناراضی دیگر برای تکرار خرید برنمی گردند . هر کدام از مشتریان ناراضی، ناراحتی خود را به ۹ نفر منتقل کرده و ۳۰ درصد از این دسته از مشتریان ناراحتی خود را به بیش از ۲۰ نفر منتقل می نمایند . همچنین مطالعات نشان می دهد که جذب یک مشتری جدید ۶ برابر پرهزینه تر از حفظ یک مشتری جذب شده است(استیری و همکاران، ۱۳۹۱، ص۳).
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :(فایل کامل موجود است)
پایان نامه تاثیر کیفیت خدمات بر رضایت مشتری
۱-۵- اهداف تحقیق
۱-۵-۱- هدف اصلی
سنجش تاثیر کیفیت خدمات بر رضایت مشتری بیماران بیمارستان شهید انصاری شهرستان رودسر
۱-۵-۲- اهداف فرعی
سنجش تاثیر مولفه فیزیکی در کیفیت خدمات بر رضایت مشتری بیماران بیمارستان شهید انصاری شهرستان رودسر
سنجش تاثیر مولفه قابلیت اطمینان در کیفیت خدمات بر رضایت مشتری بیماران بیمارستان شهید انصاری شهرستان رودسر
سنجش تاثیر مولفه تضمین درکیفیت خدمات بر رضایت مشتری بیماران بیمارستان شهید انصاری شهرستان رودسر
سنجش تاثیر مولفه پاسخگویی در کیفیت خدمات بر رضایت مشتری بیماران بیمارستان شهید انصاری شهرستان رودسر
سنجش تاثیر مولفه همدلی درکیفیت خدمات بر رضایت مشتری بیماران بیمارستان شهید انصاری شهرستان رودسر
۱-۶- فرضیههای تحقیق
۱-۶-۱- فرضیه اصلی:
کیفیت خدمات بررضایت مشتری بیماران یمارستان شهیدانصاری شهرستان رودسرتاثیرمعناداری دارد.
۱-۶-۲- فرضیه های فرعی:
مولفه فیزیکی درکیفیت خدمات بررضایت مشتری بیماران بیمارستان شهیدانصاری شهرستان رودسرتاثیرمعناداری دارد.
مولفه قابلیت اطمینان درکیفیت خدمات بررضایت مشتری بیماران بیمارستان شهیدانصاری شهرستان رودسرتاثیرمعناداری دارد.
مولفه تضمین درکیفیت خدمات بررضایت مشتری بیماران بیمارستان شهیدانصاری شهرستان رودسرتاثیرمعناداری دارد.
مولفهپاسخگویی درکیفیت خدمات بررضایت مشتری بیماران بیمارستان شهیدانصاری شهرستان رودسرتاثیرمعناداری دارد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
تعریف رضایت مندی مشتری رضایت مشتری، ارزیابی مشتری پس از خرید یک خدمت است، که از تجربه مصرف حاصل شده است. رضایت مشتری را می توان به عنوان بنیان نهایی در بازاریابی مدرن تلقی کرد، به طوریکه موفقیت بنگاه در گرو شناسایی و ارضای رضایت بخش نیازها و خواسته های مشتری برتر از رقباست(رنجبریان وهمکاران، ۱۳۸۸،ص۶۵).
دستیابی به رضایت مشتری یکی از اهداف اولیه ی بازاریابان است. بدون کسب رضایت مشتری، کسب وفاداری او امکان پذیر نیست. رضایت مشتری نشانه ی کیفیت تصمیمات بازاریابی است. در تبیین رضایت، سه شرط لازم است: اول اینکه انتظارات باید شکل گیرد. تشکیل ارزیابی ها شرط دوم است و شرط سوم این است که انتظارات و ارزیابی ها اجازه می دهند تا مقایسه مستقیم صورت گیرد(بامداد و همکاران، ۱۳۸۷، ص۴۱) .
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :(فایل کامل موجود است)
پایان نامه تاثیر کیفیت خدمات بر رضایت مشتری
رضایت همان واکنش حاصل از کامیابی مصرف کننده است. رضایت قضاوتی است درباره ویژگی یک محصول یا خدمت، یا خود محصول یا خدمت، زمانی که در سطح مطلوبی از کامیابی مصرف ایجاد می شود و سطوح بالاتر یا پایین تر از سطح مطلوبیت را شامل می گردد. رضایت مندی مشتری درجه ای از عملکرد واقعی یک شرکت است که انتظارات مشتری را برآورده می کند. هرچه کیفیت درک شده توسط مشتری بتواند انتظارات مشتری را تامین نماید مشتری احساس رضایت بیشتری خواهد نمود و احتمالا خرید خود را تکرار خواهد کرد.رضایت مشتری از یک خدمت را می توان از طریق مقایسه انتظارات او از خدمات با برداشت او از خدمات ارائه شده تعریف نمود. اگر خدمات ارائه شده از حد انتظارات مشتری فراتر باشد، آن خدمات فرح بخش و فوق العاده قلمداد می شود. وقتی انتظارات مشتری از خدمات با برداشت های او از خدمات ارائه شده منطبق شود کیفیت خدمات ارائه شده رضایت بخش است.رضایتمندی مشتری قضاوتی است درباره پیش داوری او و درکی که وی از کیفیت کالا و خدمت دریافتی دارد. به عبارت دیگر رضایتمندی مشتری وابسته به کیفیت کالا و خدمت ارائه شده دارد. مشتری از کیفیت کالا و خدمتی که قصد دریافت آن را دارد، ذهنیتی برای خود متصور است. وی پس از دریافت کالا یا خدمت و منتفع شدن از آن، ادراکات خود را با ذهنیاترا پوشش دهند، عدم رضایتمندی و در حالت عکس، رضایتمندی فرایر از حد انتظار خواهد بود(نورالنسادوهمکاران، ۱۳۸۷،ص۵۰).
جمال و ناصر رضایت مندی مشتری را به عنوان احساس یا نگرش یک مشتری نسبت به یک محصول یا خدمت بعد از استفاده آن تعریف می کنند. طبق تعریف الیور « رضایت پاسخ تحقق و کامیابی مصرف کننده است . قضاوتی است در مورد اینکه آیا ویژگی یک محصول یا خدمت یا خود محصول یا خدمت، یک سطح لذت بخش از تحقق کامیابی مربوط به مصرف را فراهم کرده است یا خیر و شامل سطوح مافوق تحقق یا مادون تحقق می شود. » بلانچاردو گالووی[۱]معتقدند: « رضایت مشتری در نتیجه ادراک مشتری طی یک معامله یا رابطه ارزشی است به طوریکه قیمت مساوی است با نسبت کیفیت خدمات انجام شده به قیمت و هزینه های مشترک »)(کاظمی وهمکاران،۱۳۸۸،ص۹۲).
۲-۲-۳- اهمیت رضایتمندی مشتری
امروزه یکی ازاهداف اصلی سازمانها، دستیابی به رضایتمندی مشتری می باشد، زیرابین کیفیت کالا،رضایت مشتری وسودآوری ارتباط قوی وآشکاری حاکم است. مشتریان راضی به احتمال زیادبه سوی شرکتهای موردقبول خود بازخواهندگشت درحالیکه مشتریان ناراضی به احتمال قوی درآینده به سراغ دیگر تامین کنندگان خواهندرفت، لذاکلید حفظ وبقای هرسازمانی حفظ مشتریان راضی می باشد(موسوی شاهرودی وهمکاران، ۱۳۸۷،ص۴۴).
رضایت مشتری به عنوان یک عامل کلیدی در شکل گیری تمایل خرید آنی مشتریان به شمار می رود. همچنین مشتریان راضی به احتمال زیاد از تجربه خوبشان نزد دیگرانصحبت خواهند کرد. این امر به ویژه در فرهنگ های شرقی که زندگی اجتماعی به گونه ای شکل یافته است که ارتباطات اجتماعی با دیگر افراد جامعه را بهبود بخشد، از اهمیت بیشتری برخوردار است.مشتریان همچنین تجارب خود را به دیگران انتقال می دهند. تحقیقات نشان می دهد ۹۶% از مشتریان در رابطه با رفتار بد و کیفیت بد محصولات و خدمات شکایت می کنند و اینکه ۹۰% این مشتریان ناراضی، بر نمی گردند( خرید خود را تکرار نمی کنند ) و هر کدام از این مشتریان ناراضی، ناراحتی خود را حداقل به ۹ نفر می گویند. حفظ مشتریان فعلی علاوه بر اینکه هزینه کمتری نسبت به جذب مشتریان جدید دارد، می تواند بهترین تبلیغ و بازاریابی برای مشتریان جدید نیز باشد و حفظ مشتریان فعلی ممکن نیست مگر با راضی نمودن او. مشتری فعلی هزینه های بازاریابی و آموزش کمتری نسبت به مشتریان جدید داشته و بخشی از فعالیت های تبلیغ و آموزش مشتری جدید را نیز عهده دارد و از این طریق سبب کاهش هزینه ها و به تبع آن، سودآوری برای سازمان خواهد بود.مشتریان را باید دلیل وجود سازمان به حساب آورد. آنها هدف ایجاد و بهبود تولیدات هستند. تولید محصولات یا خدماتی که نیازها و انتظارات مشتریان را بر آورده نمی کنند باید در زمره ضایعات سازمانی به حساب آورد. بنابراین رضایت مشتریان باید هدف و نیروی محرکه بهبود سازمانی به شمار آید(نورالنساوهمکاران، ۱۳۸۷،ص۵۰).
میزان رضایتمندی مشتری، موفقیت یاشکست فعالیتهای سازمان را تعیین میکند. بنابراین آگاهی ازاینکه مشتریان تا چه حد از خدمات راضی هستند، اهمیت خاصی داردکه عبارتنداز:
پی بردن به جایگاه وموقعیت شرکت درمقایسه با رقبا تعیین سطح رضایتمندی مشتری وانجام دادن اقدامات اصلاحی تصمیم گیری به هنگام، باحمایت از جبران خدمات کارکنان افزایش ارتباط فی ما بین سازمانها ومشتریان وپی بردن به نیازهای اساسی آنان در جستجوی شکایت کنندگان(موسوی شاهرودی وهمکاران، ۱۳۸۷،ص۴۴).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
ابعاد رضایت مشتری در ادبیات بازاریابی این گونه آمده است که رضایت مشتری دارای دو بعد است:
کیفیت ادراک شده شکل ۲-۲: مدل شکل گیری رضایت مندی مشتری(کاظمی وهمکاران،۱۳۸۸،ص۹۲).
رضایتمندی مشتری انتظارات
بررسی ادبیات موجود در زمینه رضایت مشتریان نشان دهنده تنوع بسیار در تعریف این مسئله می باشد ولی وقتی به طور کلی نگریسته می شوند، در تمامی این تعاریف موارد مشترکی وجود دارد که عبارتند از:
رضایت مشتریان در حقیقت یک پاسخ است ( احساسی یا عقلایی )
این پاسخ تاکید بر مورد خاصی است ( انتظارات، کالا، خدمت و … )
این پاسخ در زمان خاصی اتفاق می افتد ( بعد از مصرف، بعد از تصمیم به خرید و … )(کاظمی وهمکاران،۱۳۸۸،ص۹۲).
۲-۲-۸- رضایت مشتری از دیدگاه ژاپنی ها
بر اساس نوشته های « زوجوچی»، رئیس هیئت مدیره « اس. دی.ای » در توکیو، استنباط ژاپنی ها از مساله رضایت مشتری بر پایه ۵ مفهوم اساسی استوار است که عبارتند از :
جلب رضایت مشتری باید نخستین هدف مدیریت تلقی شود. راهبرد جلب رضایت مشتری باید بر اساسا مهمتر از ارتباط نزدیک و تنگاتنگ با مشتری باشد. میزان رضایت مشتری باید به طور مرتب مورد ارزیابی و سنجش قرار گیرد. تامین رضایت مشتری در گرو تلاش های دائمی و مستمر است. دستیابی به رضایت مشتری باید توسط مدیریت پیگیری و دنبال شود.
۲-۲-۹- رضایت مشتری از دیدگاه آمریکایی ها
یکی از ابزارهای اندازه گیری رضایت مشتریان است که از سوی انجن بانکداران آمریکا ارائه شده است. این شاخص به شیوه ای طراحی شده که بانک را قادر می سازد رضایت مشتریان خود را به طور ماهانه و فصلی اندازه گیری کرده و تغییر و تحولات مشتریان را زیر نظر داشته باشند. ابزار این شاخص پرسشنامه ای تحت عنوان « به ما بنویسید چه طور کار کنیم » با ۲۷ پرسش است که از آزمودنی ها تحت مقیاس ۶ درجه ای، ۲ نمره می دهند:
الف) خدمات، مکان و امور مربوط به آن
ب) محصول و خدمات
ج) رضایت کلی
د) اطلاعات مربوط به مشتریان(موسوی شاهرودی وهمکاران، ۱۳۸۷، ص۴۴).
۲-۲-۱۰- الگوهای رضایت مشتری
سازمان ها به منظور افزایش تعداد مشتریان خود، وفاداری آنها، درآمد، سود و افزایش سهم بازار و در نتیجه بقا، اقدام به بررسی میزان رضایت مشتری در کسب و کار خود می کنند. با آگاهی از ارتباط راهبردی بین رضایت مشتری و عملکرد کلی خدمات، «رضایت مشتری» در مفهوم بازاریابی یک امر حیاتی و یک از موضوعات نظری و تجربی بسیار مهم برای اکثر بازاریابان و محققان در زمینه مشتری تلقی می گردد. رضایت مشتری برای سازمان هایی که آرزوی ایجاد مزیت رقابتی در دنیای فوق العاده رقابتی امروز را دارند، یک موضوع کلیدی است. به همین سبب تعداد زیادی پژوهش و سرمایه صرف شناسایی راه های درست ارزیابی رضایت مشتری در سطح کلان ( ملی ) و سطح ( سازمانی ) شده و می شود.برای اندازه گیری میزان رضایت مشتری نمی توان معیار واحدی ارائه داد. هر یک ار الگوهای خرد و کلان سنجش میزان مشتری معیارها و تعریف های مختلفی از این مفهوم ارائه داده اند که ما در اینجا به ذکر چند الگوی مهم کلان رضایت مشتری و چند مدل خرد در این زمینه، بسنده می کنیم:
۲-۲-۱۰-۱- الگوی کلان
الف) الگوی رضایتمندی مشتری سوئدی
سوئد اولین کشوری بود که شاخص های رضایت مشتری در سطح ملی را در سال ۱۹۹۲ مشخص کرد. الگوی اولیه کشور سوئد که در شکل مشاهده می شود، شامل دو محرک اولیه ارزش ادراک شده و انتظارات مشتری است. ارزش درک شده عبارت است از سطح دریافت شده از کیفیت نسبت به قیمت پرداخت شده. کیفیت نسبت به پول پرداختی یکی از شاخص هایی است که شتری به وسیله آن محصولات و خدمات مختلف را با هم مقایسه می کند.
شکل ۲-۳- الگوی رضایت مشتری سوئدی (دیواندری و دلخواه، ۱۳۸۴، ص۱۸۹) ب) الگوی رضایتمندی مشتری آمریکایی
این الگو بر گرفته از الگوی کشور سوئد است. شاخص رضایت مشتری در وسط این زنجیره قرار گرفته است. همان گونه که در شکل دیده می شود انتظارات، ارزش درک شده و کیفیت درک شده به عنوان عوامل موثر بر رضایت مشتری معرفی شده اند. از سوی دیگر وفاداری مشتری و شکایت مشتری به عنوان خروجی های الگو مطرح شده است. اختلاف اصلی این الگو با الگوی سوئد اضافه شدن کیفیت ادراک شده به صورت مجزاست.
شکل ۲-۴- الگوی رضایتمندی مشتری آمریکایی(عبدلی و همکاران، ۱۳۸۷، ص۲) ج) الگوی اولیه رضایت مندی مشتری نروژی
الگوی اولیه رضایت مشتری نروژی شبیه الگوی آمریکایی اصیل است با این تفاوت که شامل تصویر شرکت و ارتباطش با رضایت مشتری و وفاداری مشتری می شود. عامل کلیدی در درک تصویر شرکت، جایگاه عوامل سازمانی در ذهن مشتریان است. همراه با تکامل بازاریابی، که گرایش تجاری به بازاریابی رابطه ای توسط سازمان های ارائه دهنده خدمت تغییر یافت، الگوی رضایت مشتری نروژی هم به گونه ای در طول زمان توسعه یافت که متضمن یک ارتباطات از قبیل هزینه های تغییر شرکت مشتری است. اجزای تعهد در الگو، نشان دهنده اثرات رضایت مشتری روی وفاداری هستند.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
کیفیت خدمت و مواجهه خدمت به نظر می دهد در بازارهای کنونی کیفیت را می توان یک هدف پویا در نظر گرفت. هیچ خدمتی را نمی توان واقعاً عالی دانست، مگر اینکه محصولات آن با معیارهای کیفیت عالی مطابقت کند.«باند»، کیفیت مبتنی بر مشتری را چنین تعریف می کند:«فقط مشتری می تواند قضاوت کند که کیفیت چیست. در حقیقت، مشتری همیشه بر حق است و حرف آخر با اوست». از نظر «رایت» نیز، مفهوم کیفیت خدمات عبارت است از مناسب سازی ارائه خدمات برای رسیدن به هدفهای سازمان، ارائه خدمات مناسب در مکان و زمان مناسب؛ و یا ارائه خدمات مناسب در اولین درخواست. «زیت هامل»، «پاراسودامان» و«بری»، در سال ۱۹۹۰، کیفیت خدمات را «تقاضای بین انتظارهای مشتریان و ادراکهای آنها از خدمات دریافتی» ارائه کردند(احمدی،۱۳۸۸، ص۵۶-۵۵).
تعاریف متعددی از کیفیت خدمت ارائه شده که برخی از آنها عبارتند از:
الف) کیفیت خدمت سه بعد فیزیکی، موقعیتی و رفتاری را دربرمی گیرد. به عبارت دیگر کیفیت خدمت عبارت است از تمرکز بر چیزی که به مشتریان تحویل داده می شود، چگونگی موقعیتی که خدمات در آت ارائه می شود.
ب) توجه مستمر سازمان به برآورده ساختن نیازها و خواسته های مشتریان.
ج) میزان اختلاف موجود میان انتظارات مشتریان از خدمات دریافتی و ادراک آنها از خدمات دریافت شده.
آنچه از مرور ادبیات کیفیت خدمت قابل نتیجه گیری است این است که تعریف سوم که مبتنی بر رویکرد عدم تایید انتظارات مشتری قرار دارد، طی سالیان متمادی تعریف غالب بوده است. هرچند اخیراً زیرمجموعه های ادراکی این رویکرد بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد(حاج کریمی و دیگران، ۱۳۸۸، ص۳۲-۳۱).
مواجهه خدمت: خدمات شامل فعالیت های مختلف به منظور پاسخ گویی به خواسته ها وتمایلات مشتری است.از نگاه مشتری یکی از علائم مستقیم کیفیت خدمت به هنگام مواجهه خدمت یا لحظه سرنوشت ساز معلوم میشود . مشتریان به دلیل ماهیت بین فردی خدمات ارزشیابیهایشان را بر مبنای ادراک خود از مواجهه خدمت انجام می دهند . تا کنون بیشتر تحقیقات در زمینه ی مواجهه خدمت بر بخش مصرفی متمرکز بوده است . اما از آنجا که خدمات تجاری فرد محورند توجه به مواجهه خدمت و کیفیت آن در عرصه تجارت نیز اهمیت بسزا یی دارد . تعاریف متعددی از مواجهه خدمت صورت گرفته است . این تعاریف اغلب بر ماهیت بین فردی مواجهه خدمت تمرکز دارند ، از قبیل :
تعامل دو سویی میان مشتری و ارائه دهنده خدمت مدت زمانی که طی آن مشتریان مستقیما با ارائه دهندگان خدمت ارتباط بر قرار می کنند . تماس فردی و جوانب اجتماعی / بین فردی ارائه دهنده خدمت که نقش بیشتری را نسبت به فناوری در شکل دهی ادراکات از کیفیت ایفا می کند . مدت زمانی که طی آن مشتری با خدمت تماس دارد . چانچه از تعاریف فوق برمی آید ، اصلی ترین عامل در مواجهه خدمت تعاملات فردی مشتری با کارکنان ارائه دهنه خدمت است . نگاه مشتری یکی از علائم مستقیم کیفیت خدمت به هنگام مواجهه خدمت یا لحظه سرنوشت ساز تماس با ارائه دهنده خدمت را نشان می دهد . مشتریان به دلیل ماهیت بین فردی خدمات ارزشیابی هایشان را بر مبنای ادراک خود از مواجه خدمت انجام می دهند(حاج کریمی و دیگران، ۱۳۸۸، ص۳۲-۳۱).
در این جهت، ارزیابی کیفیت خدمات، از جمله گام های اساسی در تدوین برنامه های ارتقا کیفیت محسوب می شود. به اعتقاد زافیروفلوس(۲۰۰۷) کیفیت خدمات برای بقا و سودآوری در سازمان حیاتی و راهبردی سودآور برای سازمان است( سازور و دیگران، ۱۳۹۰، ص۱۲۲).
۲-۳- ویژگی های مواجهه خدمت
عمده ترین ویژگی های ارائه خدمت عبارتند از :
مواجهه خدمت هدفمند است و برقراری تماس جهت کسب خاصی صورت می گیرد . مواجهه خدمت محدود به حوزه خاصی بوده و به وسیله ماهیت و محتوای خدمت محدود می شود. مواجهه خدمت به وسیله رفتار فردی طرفین ارتباط و کیفیت تعاملات کارکنان شکل میگیرد . ذیتمل و بینتر ، به چارچوب راهبردی اشاره می کنند که در آن این تعاملات به عنوان یک مثلث خدمت اتفاق می افتد .آنها نشان می دهند که چگونه سه گروه به هم مرتبط ( مشتریان ، شرکت وکارکنان شرکت ) برای توسعه ، پیشبرد و تحویل خدمات با یکدیگر کار می کنند و در مطالعات اخیر می کوشند که ابعاد مواجهه خدمت را مفهوم سازی کنند(حاج کریمی و دیگران، ۱۳۸۸، ص۳۲).
۲-۴- دلایل عمده مطالعه و بررسی کیفیت مواجهه خدمت در بازار های تجاری
الف .ویژگی های بازارهای تجاری :تعداد اندک مشتریان که هر کدام ارزش بالایی به یک کسب و کار اعطا می کنند ، روابط نزدیک ، عمیق و بلند مدت در این بازها ؛ نیاز به انعطاف پذیر تر و نوع آور تر بودن کارکنان ارائه دهنده خدمت در تعاملات .
ب . دلایل مدیریتی : استفاده از کیفیت مواجهه خدمت به عنوان ابزار به گزینش بهتر برای مقایسه خدمات خود با رقبا و کمک به بهبود آن ؛ تخصیص منابع و بخش بندی مشتریان ؛ افزایش رضایت و وفاداری مشتری.
ج. دلایل پرسنلی : ارزشیابی عملکرد هر کدام از کارکنان در زمینه مواجهه خدمت . برای پرسنل خدماتی برقراری تعاملات مطلوب با مشتریان یکی از نگرانی های عمده است . از آنجا که آنها بخش عمده ای از زندگی کاری خود را با مشتریان می گذرانند نادیده گرفتن احساسات شخصی در خصوص رخداد های کاری مشکل است ، لذا از راه های مختلفی تحت تاثیر ارائه خدمت قرار می گیرند . می توان چنین نتیجه گرفت که : شرکت های خدماتی تجاری نیز همانند مشتریان و پرسنل خود نیازمند توجه جدی به مواجهه خدمت و کیفیت آن هستند ، چراکه مواجهه خدمت خوب به آنها مزیت رقابتی عطا کرده و به تکرار خرید مشتری و تبلیغات مثبت دهان به دهان منجر می شود(حاج کریمی و دیگران، ۱۳۸۸، ص۳۳-۳۲).
۲-۵- ابعاد کیفیت مواجهه خدمت
دررویکرد ابعادی به کیفیت مواجهه خدمت از معیارهای عینی برای ارزیابی آن استفاده می شود . زیرا فرض بر این است که مشتریان و کارکنان از معیار های معینی برای انجام این ارزیابی استفاده می کنند .
چاندون و همکاران ، ارزیابی دوگانه ای را در مورد کیفیت مواجهه خدمت ارائه دادند که شامل ارتباط مستقیم و تشریفات است . وینستد نیز معیاری سه بعدی برای ارزیابی کیفیت مواجهه خدمت ارائه کرده که شامل توجه ، نزاکت و توافق است . راجپود نیز ابعاد هفت گانه ای را برای سنجش کیفیت مواجهه خدمت ارائه داده است که عبارتند از : ملموس بودن ، قالیت اعتماد ، تضمین ، صداقت ، شخصی سازی ، رسمیت و پاسخگویی . کیلور و همکاران ، در مطالعه ارائه خدمت در سطح چند کشور ، کیفیت مواجهه خدمت را به عنوان کیفیت کالاهای فیزیکی ، کیفیت خدمت ، فرار از خدمت و مقاصد رفتاری مورد سنجش قرار داده اند . در مطالعه دیگری جایاواردهنا و همکاران ابعاد کیفیت مواجهه خدمت را شامل : حرفه ای بودن کارکنان ، صمیمیت کارکنان با مشتریان ، نزاکت کارکنان و شایستگی آنان می دانند . آنچه از این بررسی مشخص می شود این است که بیشتر تحقیقات انجام شده در حوزه مصرفی انجام شده و فقط چهار تحقیق در زمینه تجاری انجام شده است : راجپوت و همکاران ، چاندون و همکاران ، وینستد و همکاران و چاناکا و همکاران(حاج کریمی و دیگران، ۱۳۸۸، ص۳۴-۳۳).
۲-۶- دو مدل در زمینه کیفیت خدمت
۱٫مدل کیفیت خدمت . شامل ابعاد : ملموس بودن ، قابلیت اعتماد ، پاسخگویی ، تضمین و همدلی.
۲ . مدل کیفیت خدمات عملکردی .شامل ابعاد : کیفیت فنی و عملکردی .
اگرچه مدل های فوق در بازار های مصرفی استفاده شده اند اما کاربرد آنها دربازارای تجاری /صنعتی دچار اشکال است . برای رفع این مشکل و جهت سنجش کیفیت خدمات تجاری ، رویکرد تعامل از سوی گروه بازاریابی و خرید صنعتی مطرح شد . این مدل بر تعامل خریدار – فروشنده و واحد تحلیل آن ارتباط متمرکز است . بر اساس مدل تعامل دو مولفه مبادله و ارتباط ، ادراکات از خدمت تجاری را شکل می دهد(حاج کریمی و دیگران، ۱۳۸۸، ص۳۵).
مدلهای اندازه گیری مختلفی چون مدل کانو ، مدل فورنل ، مدل اکسمپر و مدل سروکوال برای ارزیابی کیفیت خدمات وجود دارند . در این پژوهش برای ارزیابی کیفیت از مدل سروکوال استفاده شده است . این مدل را در اوایل دهه ۸۰ میلادی پاراسوامن و همکاران معرفی کردند . در این مدل رضایت مشتریان از کیفیت خدمات ارائه شده سنجیده می شود و همچنین ، شکافی که بین انتظارات مشتری از خدمات ارائه شده سنجیده می شود و همچنین ، شکافی که بین انتظتارات مشتری از خدمات ارائه شده و ادراکات آنها از خدمات وجود دارد ، تعیین می شود . بنا به نظر پاراسوامن و همکاران به کمک این مدل استفاده کنند ، ولی با توجه به اینکه سازمانها ممکن است با یکدیگر متفاوت باشند . مدیران با توجه به ویژگی ها و نیاز های پژوهشی سازمان خود برای ایجاد تغییرات مناسب باید به طور اختصاصی از این مدل استفاده کنند . در این مدل پرسشنامه ای با ۲۲ سوال ( معیار ) طراحی شده است که طی آن گیرندگان خدمات و مشتریان وضعیت ارائه خدمات را ارزیابی می کنند . این ۲۲ سوال پنج جنبه مختلف کیفیت خدمات را شامل می شود که در زیر ارائه شده اند :
محسوسها : شامل وستیل فیزیکی ، تجهیزات ،ظاهر کارکنان و وسایل ارتباطی به لحاظ ظاهری ؛ پایایی : توانایی ارائه خدمات تعهد شده با دقت و قابل اطمینان ؛ پاسخدهی و مسئولیت پذیری : شامل رغبت کمک به مشتری و فراهم کردن فوری خدمات ؛ تضمین شامل دانش و نزاکت کارکنان و توانایی آنان در القای اعتماد به درستی خدمات ؛
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
ابعاد فن کیفیت خدمات اصلاح شده برخی از محققان همچون اسکات در سال ۲۰۰۳ و همچنین برخی از صاحبنظران مثل سورشکاندر و راجندران و کاملانبان در سال ۲۰۰۱ معتقد بودند که فن کیفیت خدمات مقدماتی، ایراداتی دارد که مهمترین این ایرادات، مربوط به موضوع است که پنج بعد موجود در فن کیفیت خدمات مقدماتی، تمامی موارد موردنیاز جهت دستیابی به کیفیت را شامل نمی شود. بنابراین آنها با ایجاد تغییراتی در ابعاد ذکر شده در فن کیفیت خدمات مقدماتی، یک زمینه جدید به نام فن کیفیت خدمات تجدیدنظر شده را فراهم کردند. البته آنان در این کار، فوقالعاده متأثر از فن کیفیت خدمات ابتدایی بوده اند. در این فن، همانند فن پیشین، پنج بعد اساسی مدنظر قرار می گیرد. اما این پنج بعد تا حدودی متفاوت از پنج بعد مذکور در فن کیفیت خدمات مقدماتی است. همچنین سوالاتی که در این فن به کار گرفته می شود، شامل ۴۱ سوال است که در مقایسه با فن قبلی، افزایش سوالات را شامل می شود (سلطانی و دیگران، ۱۳۸۶، ص۴۶).
۲-۱۲- ابعاد فن کیفیت خدمات اصلاح شده
الف) بعد ملموسات خدمت: این بعد درواقع همان بعد ملموسات، در فن پیشین است. آیتمهای این بعد، اصلاح شده و دو آیتم از آیتمهای فن قبلی حذف شده اند. این دو آیتم شامل تجهیزات مدرن و پاکیزه بودن ظاهر پرسنل است. سایر بندهای این بعد، به شرح زیر هستند:
۱ – اثربخش بودن فرایندهای شکایات مشتری
۲ – جذابیت ظاهری مواد و تسهیلات
۳ – چیرگی بر وضعیتهای نامطلوب مثل دما، تهویه، سروصدا، بو، رایحه و… در سازمان
۴ – ارائه خدمات به صورت صحیح و در اول وقت
۵ – جذابیت ظاهری علامت، نشانه ها، تابلوها، تبلیغات، جزوه ها و دیگر مصنوعات در سازمان
۶ – ارائه خدمات متعهدشده
۷ – راحت بودن جانمایی فیزیکی تجهیزات و دیگر مبلمان برای مشتری، جهت تعامل با کارکنان
۸ – ارائه سریع خدمت به مشتری
۹ – ارائه خدمات تعهد شده در جدول زمانبندی
۱۰ – توجه به خانه داری به عنوان یک حق تقدم و در بالاترین سطح سفارش سازمان.
ب) بعد روشمند کردن ارائه خدمت: این بعد کیفیت به فرایندها، راهحلها، نظامها و تکنولوژی می پردازد که خدمات را موثر و کارا می کنند. پیامد این بعد، تحویل روان خدمات مداوم، بدون کار اضافی و انحرافات عظیم است.
بندهای این بعد، شامل موارد زیر است:
۱ – وجود پرسنل لازم و کافی برای ارائه خدمت خوب به مشتری
۲ – ارتقای ظرفیت جهت خدمت اثربخشتر به مشتری
۳ – وجود یک فرایند ساده و استاندارد ارائه خدمات بدون دیوانسالاریهای اضافی
۴ – تسهیلات کافی و لازم جهت ارائه خوب خدمات به مشتری
۵ – درجه ای از رویه ها و فرایندهای محفوظ از خطا
۶ – وجود فرایندهای ارائه ساختارمند و ساده به طوری که زمان ارائه خدمات در حداقل ممکن باشد.
ج) مغز خدمت: شامل خدمت واقعی، فراتر از چگونگی ارائه آن است و این بعد را می توان مهمترین بعد فن کیفیت خدمات تجدیدنظر شده دانست. این بعد، بندهای زیر را دربرمی گیرد:
۱ – گوناگونی و طیف خدمات
۲ – نوآوری در خدمات
۳ – شدت و عمق خدمات
۴ – اداره راحت ساعات و روزهای ارائه خدمات
۵ – وجود عملیات بیش ازحد در بخشهای سازمان خدماتی.
د) بعد مسئولیت اجتماعی: این بعد، به موارد اخلاقی و مسئولیت سازمان درقبال دیگران باز می گردد. این بعد، اثر خوبی بر ذهنیت مشتریان می گذارد. بندهای این بعد شامل موارد زیر است:
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
کاربردهای فن کیفیت خدمات ۲-۱۳-کاربردهای فن کیفیت خدمات
کاربرد این فن را می توان در موارد زیر تشریح کرد:
۱ – دستیابی به مبانی ایزو ۹۰۰۱؛
۲ – بازبینی و بازرسی فرایند؛
۳ – کسب مزایای رقابتی؛
۴ – رفع و یا کاهش ایرادات ممکن؛
۵ – مقایسه وضعیت خود با شرایط رقبا (سلطانی و دیگران، ۱۳۸۶، ص۴۸-۴۷)
۲-۱۴- محدودیتهای فن کیفیت خدمات اصلاح شده
۱ – اساسی ترین ایراد این تکنیک، تعداد سوالات بسیار آن است که این امر، درپرکردن پرسشنامه ها بخصوص توسط مشتریان، ایجاد مشکل می کند. البته در سازمانهای خدماتی که تعداد مشتریان زیاد است، می توان با تقسیم کردن پرسشنامه به دو قسمت، مشکل را کاهش داد. در این زمینه، فن کیفیت خدمات مقدماتی این مزیت را داشت که تعداد سوالات آن ۲۲ سوال بود و مشتری در پاسخ دادن به پرسشها دچار خستگی نمی شد و با حوصله بیشتری پرسشنامه را تکمیل کرد.
۲ – اساسا تمامی بندهای تکنیک اصلاح شده در یک صنعت خاص، جوابگو هستند. به عنوان مثال، یکی از بندها اشاره به وجود نمایندگی از جانب سازمان در نقاط مختلف بود که این امر مثلا در قبال صنعت هتلداری، عملا قابل پیاده سازی نیست.
۳ – برخی از بندهای تکنیک جدید، به هر صورتی که بیان شوند، برای متوسط مشتریان و حتی بسیاری از کارکنان غیرقابل درک هستند و مفاهیمی کاملا مدیریتی هستند. این بندها شامل برآورد کردن مداوم اطلاعات مشتریان از کیفیت خدمت و عملکرد واقعی خدمات در مقابل اهداف سازمان و نیز محیطی که در آن، جهت بهبود استانداردهای خدمت از بازخور مشتریان استفاده شود هستند.
۴ – برخی از ابعاد، بیش از یک سوال را دربردارند که این موضوع، پاسخگویان را دچار سردرگمی می کند.
۵ – اساسا بهتر است که سازمان بانک سوالاتی در خصوص این تکنیک برای خود تشکیل دهد و از سوالات آن براساس اقتضا و نیاز استفاده کند. البته این نباید موجب چشمپوشی از سایر موارد شود.
۶ – فن کیفیت خدمات تجدیدنظر شده نیز برخی از موارد بسیار ضروری را در بندهای ابعاد نگنجانده است. به عنوان نمونه میتوان از موارد مرتبط با سازمان اما بیرون از آن نام برد. مثلا در صنعت هتلداری، وجود پارکینگ، استخر، سونا و محیط بیرونی هتل از اهمیت خاصی برخوردارند. البته این موارد نیز جزو بندهای شناور هستند که مجددا لزوم طراحی تخصصی بانک سوالات را ایجاب می نمایند.
۷ – بند دو بعد ارائه روشمند خدمت (ارتقای ظرفیت جهت خدمت اثربخشتر به مشتری) در بسیاری از صنعتها مثل هتلداری نمی تواند بدرستی توسط مشتری پاسخ داده شود. پاسخ صحیح به این بند نیازمند ارتباط طولانی مدت مشتریان با سازمان است. بند سیزده بعد عامل انسانی (برآورد کردن مداوم اطلاعات مشتریان از کیفیت خدمت و عملکرد واقعی خدمات در مقابل اهداف سازمان) نیز دقیقا همین شرایط را دارد (سلطانی و دیگران، ۱۳۸۶، ص۴۸)
۲-۱۵- تعریف وفاداری
اندیشمندان مختلف، تعاریف متعددی برای وفاداری ارائه کرده اند، که این موضوع باتوجه به مفهوم چندبُعدی و پیچیده وفاداری قابل قبول است. معروف ترین تعریف قابل قبول برای وفاداری به تعریف یاکوبی و کینر در سال۱۹۷۳ برمی گردد که درآن وفاداری را به عنوان یک تعصب به مارک وپاسخ رفتاری در طی زمان تعریف می کنند که در آن فرد یک مارک خاص را نسبت به سایرمارک ها ترجیح داده و به صورت یک تعهد روانی در مورد آن تصمیم می گیرد(حقیقی کفاش و دیگران، ۱۳۸۹، ص۷۷).
Zeithaml وفاداری را تصمیم ماندن در کنار یک سازمان معرفی می کند(Sinem Ergim, 2013, p510).
وفاداری عبارتست از: وجود یک نوع نگرش مثبت به یک پدیده( مارک ، خدمت، مغازه یا فروشنده) و رفتار حمایتگرانه ازآن اما تعریف کاملتری از وفاداری نیز وجود دارد که توسط اولیور(۱۹۹۹) مطرح شده است: وفاداری به یک تعهد قوی برای خرید مجدد یک محصول یا خدمت برتر در آینده اطاق می شود به صورتی که همان مارک یا محصول علیرغم تاثیرات و تلاش های بازاریابی بالقوه رقبا، خریداری گردد(قره چه و دیگران، ۱۳۹۰، ص۳۳).
وفاداری موقعیتی است که یک مصرف کننده، وابستگی زیادی نسبت به یک عرضه کننده داشته و نرخ خرید مجدد او در واحد زمان نیز بالاست(حقیقی کفاش و دیگران، ۱۳۸۹، ص۸۰).
وفاداری مشتری، رفتار نسبی مشتری نسبت به یک برند یا یک فروشگاه و انجام مجدد خرید تعریف می شود . بنا به نظر Bell و Rhee، وفاداری مشتری علامت مهم سلامتی فروشگاه است(Noyan et al, 2014, p1220).
تلاش برای تعریف وفاداری بیش از آنچه تصور می شود مشکل است.مشکل اصلی تشخیص این نکته است که آیا وفاداری یک متغیر رفتاری یا متغیر مربوط به نگرش است.واژه وفاداری مفاهیمی چون علاقه یا مهر، راستی و صداقت، یا تعهد را به ذهن متبادر می سازد(خورشیدی و دیگران، ۱۳۸۸، ص ۱۷۹).
وفاداری مشتری مفهوم مهمی است که موجب ابقای مشتری ، خرید دوباره او، و در نهایت رابطه ای بلند مدت را در پی خواهد داشت (Hoang-Tung et al,2014, p149).
وفاداری الکترونیک هم اشاره دارد بر نگرش مساعد مشتری نسبت به یک وب سایت که باعث تکرار خرید او ، سرزدن دوباره به وب سایت و انجام معامله در آینده می گردد(Ariff et al, 2013, p470).
استفاده از معیار رضایت به عنوان یک معیار نماینده وفاداری بسیار رایج بوده است، چراکه فرض براین است که رضایت بر نیّات خرید، تاثیر مثبت دارد. اما تحقیقات دلالت براین دارند که ساده انگارانه است که فرض کنیم مشتریان ناراضی از دست می روند و مشتریان راضی وفادار باقی می مانند. در واقع ریچهلد نشان داده است که صرفنظر از راضی یا خیلی راضی بودن، بسیاری از مشتریان ریزش میکنند. مجددا نشان داده شده است که بسیاری از مشتریانی که ظاهرا از یک نام تجاری خاصی رضایت دارند، خرید آن نام تجاری را تکرار نکرده یا نام های تجاری دیگری را نیز خریده اند(خورشیدی و دیگران، ۱۳۸۸، ص ۱۸۰).
چنین رفتارهایی ممکن است به دلیل متغیرهایی مانند انتخاب، راحتی، قیمت و درآمد باشد.این امر نشان می دهد معیارهای وفاداری مبتنی برنگرش( رضایت)، شاخص ها یا معیارهای ضعیفی به منظور پیش بینی رفتار مشتری هستند. به علاوه این امر در مفهوم وفاداری صددرصد ایجاد تردید می کند و در عوض نشان می دهد که مشتری ممکن است به دو یا سه نام تجاری در هر طبقه از کالا وفاداری داشته باشد(خورشیدی و دیگران، ۱۳۸۸، ص ۱۸۰).
باتوجه به محدودیت های رضایت به عنوان معیار نماینده وفاداری، معیارهای وفاداری مبتنی بررفتار، مانند تازگی، تکرار و ارزش پولی، یعنی معیارهایی که در بازاریابی مستقیم کاربرد زیادی دارند، به طور روز افزونی مورد استفاده قرار می گیرند. این معیارها تصویر واقعی تری از اینکه یک شرکت تا چه اندازه نسبت به رقبایش خوب عمل می کند، فراهم می آورند، توانایی پیش بینی احتمال خرید را بهبود می دهند و اندازه گیری ارزش دوره عمر مشتری را ممکن می سازند.پیشرفت های صورت گرفته در پایگاه های اطلاعاتی و فناوری اطلاعات ، استفاده بیشتر از این معیارها را ممکن ساخته است(خورشیدی و دیگران، ۱۳۸۸، ص ۱۸۰).
از نظر کارترایت[۱] افراد وفادار[۲]، کسانی هستند که به یک محصول خاص دل می بندند. نَش عنوان می کند که نشانه وفاداری مشتری آن است که مشتریان دوباره بازگردند. وفاداری زمانی اتفاق می افتد که مشتراین قویا/ض احساس می کنند سازمان مورد نظر به بهترین وجه ممکن، می تواند نیازهای آنان را برطرف سازد، به طوری که سازمان های رقیب از مجموعه ملاحظات مشتریان خارج می شوند(رمضانی و دیگران، ۱۳۹۰، ص۱۲۰).
برای مثال شخص ممکن به دلیل مسن تر شدن و کاهش تمایلش به رانندگی کردن کمتر ماشین بخرد. درست است که این معیارها تصویر درست تری از اینکه مشتری کجا(روی چه نام تجاری) و چه اندازه پول خود را هزینه می کند، ارائه می کنند، ولی گفته محققان، وفاداری نشان دهنده یک تعهد به نام تجاری است که ممکن است در اندازه گیری رفتارهای مکرر بازتاب نیابد(خورشیدی و دیگران، ۱۳۸۸، ص ۱۸۱).
بطور مشخص تر ، معیارهای رفتاری در تعیین عوامل موجدخرید مکرر ناتوان نشان داده اند.به عبارت دیگر معیارهای رفتاری در توضیح اینکه چرا و چگونه وفاداری به نام تجاری ایجاد و یا تعدیل می شود، کافی نیستند(خورشیدی و دیگران، ۱۳۸۸، ص ۱۸۱). در ادبیات تحقیقات بازاریابی، وفاداری بعنوان ترکیب یه بعدی (وفاداری کلی) ، دوبعدی (نگرشی و رفتاری) و چهاربعدی (شناختی،تأثیری ،Conative و عملی) ، بررسی می گردد. قبل از ۱۹۷۰ ، متخصصان تنها بر بعد رفتاری تمرکز داشتند ، وفاداری بعنوان فرایندهای خرید مکرر دیده می شود(Bobolca et al,2012, p623).
در تعریفی دیگر وفاداری به نامِ تجاری به معنی تکرار خرید است که دلیل این رفتار، فرآیندی روانی می باشد. به عبارت دیگر، تکرار خرید صرفاً یک واکنش اختیاری نیست بلکه نتیجه عوامل روانی، احساسی و هنجاری می باشد. ریچارد اولیور[۳]، وفاداری را داشتن تعهدی عمیق برای خرید مجدد و یا حمایت از یک محصول یا خدمت مورد علاقه، که علی رغم وجود تاثیرات موقعیتی و تلاش های بازاریابی رقبا، موجب تکرار خرید یک نام تجاری یا مجموعه محصولات یک نام تجاری در آینده شود، تعریف می کند(صفرزاده و دیگران، ۱۳۹۰، ص۷۱).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
وفاداری مشتری وفاداری ، حدی است که مشتری ها می خواهند به آن مقدار رابطه شان را با یک عرضه کننده حفظ کنند و معمولا از این ناشی می شود که مشتری ها چقدرمعتقدند که ارزش اتفاق می افتد که مشتریان کاملا احساس کنند سازمان مورد نظر به بهترین وجه ممکن می تواند نیازهای آنها را برطرف کند، به طوری که سازمان های رقیب از مجموعه ملاحظات مشتریان مجازا خارج شده و منحصرا به خرید از سازمان اقدام کنند(مرادی و دیگران، ۱۳۹۰، ص۳۵).
باید به این نکته توجه کرد که مشتری راضی،منبع مناسبی برای تبلیغات شرکت است به بیان دیگر، صاحب نظران دانش بازاریابی،مزایای زیادی برای وفاداری شمرده که برخی از بارزترین آنهاعبارت اند از:کاهش هزینه های جذب مشتریان جدید، کاهش حساسیت مشتریان به تغییرات و قیمت ها، منافع حاصل از ارزش طول عمرمشتری، عملکرد مثبت از طریق افزایش قدرت پیش بینی و افزایش موانع برای ورود رقبای جدید(حقیقی کفاش و دیگران، ۱۳۸۹، ص۷۸).
افزایش وفاداری مشتری می تواند موجب کاهش هزینه های بازاریابی و افزایش تقاضای بیشتر مشتریان گردد. به علاوه مشتریان وفادار سریع تر تبلیغات دهان به دهان انجام می دهند ، با استراتژی ها مقابله می کنند و سودبالاتری در شرکت سهامی ایجاد می کنند(مرادی و دیگران، ۱۳۹۰، ص۳۵).
نرخ برگشت مشتری جزء حیاتی درتحلیل ارزش دوره عمرو ابزاری برای فراهم کردن تصمیم گیری های کوتاه مدت است، بنابراین محاسبه سود هر مشتری برای سازمان بسیار مهم است، منتهی باتوجه به فلسفه فعالیت نامحدود سازمان بهتراست که این محاسبه در یک مفهوم بلندمدت مورد توجه قرار گیرد. از مهمترین ویژگی های شرکت های موفق جهانی، شناخت دقیق مشتریان، تعریف مناسب از بازار هدف، توانایی ترغیب کارکنان برای ارتقای کیفیت و اهمیت دادن به مشتریان است. تولید و ارائه خدماتی با کیفیت بالا و قیمت مناسب، نقش مهمی در صنایع خدماتی ایفا می کند. در واقع امروزه رضایت مشتری و کیفیت خدمات به عنوان مسائل حیاتی در اغلب صنایع خدماتی به شمار می روند. عرضه خدماتی با کیفیت و قیمت مناسب در سطح عالی به طور مستمر باعث ایجاد مزیت رقابتی برای چنین سازمان هایی می شود که از جمله این مزایا می توان از ایجاد موانع رقابتی، افزایش وفاداری مشتریان، تولید و عرضه خدمات متمایز، کاهش هزینه های بازاریابی و تعیین قیمت های بالاتر و… نام برد(حقیقی کفاش و دیگران، ۱۳۸۹، ص۷۸-۷۷).
فولرتون، وفاداری مشتری تجاری را شامل دوبخش می داند:
الف) وفاداری رفتاری: قصد مشتریان تجاری به خرید مجدد خدمت و محصول از ارائه دهنده خدمت، و قصد آنها در حفظ روابط با عرضه کننده(حاج کریمی و دیگران، ۱۳۸۸، ص۳۷).
ب) وفاداری نگرشی: سطح وابستگی روانی و دفاع نگرشی مشتری نسبت به عرضه کننده خدمت(حاج کریمی و دیگران، ۱۳۸۸، ص۳۷).
مشخصه های این نوع وفاداری عبارتند از: تبلیغات مثبت دهان به دهان، تشویق دیگران به استفاده از آن محصول یا خدمت. در تحقیقی، تقسیم بندی ارائه شده توسط فولرتون در خصوص وفاداری بیان گردیده است. وی دوسطح وفاداری به خدمت را مطرح می کند:
وفاداری کارکنان: روابط مشتری با کارکنانی که به وی خدمت رسانی می کنند می تواند قویتر از ارتباط همان مشتری با سازمان باشد.این موضوع وفاداری پویاتر و پیچیده تر از مدلهای رایج در زمینه وفاداری است و جوانب شخصی و اجتماعی مهمی رادربر می گیرد. وفاداری به سازمان: تعهد به ارائه دهنده خدمت می تواند محرک مهمی برای وفاداری به سازمان در صنایع خدماتی باشد(حاج کریمی و دیگران، ۱۳۸۸، ص۳۷). ۲-۱۹- عوامل تاثیرگذار بر وفاداری
چنان که گفته شد عوامل به وجود آورنده وفاداری مشتری و اهمیت آنها از شرکتی به شرکت دیگر متفاوت است. در یک تقسیم بندی می توان عوامل موثر بر وفاداری مشتریان بانکی را بصورت زیر دسته بندی کرد: (خورشیدی و دیگران، ۱۳۸۸، ص ۱۸۲).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
شاخص های سنجش وفاداری مشتریان این شاخص ها دودسته به شرح ذیل می باشند:
۱٫رابطه بین رضایت و وفاداری: نظربه اینکه بین وفاداری مشتریان و رضایتمندی آنها رابطه مثبت و قوی برقرار است و رضایت پیش نیازی برای وفاداری شمرده شده است از سویی دیگر، تعدادی از مشتریانی که بررضایت خود تاکید دارند،هنوز تمایل به استفاده از خدمات رقبا داشته و مشتریان ناراضی هم هرازگاهی به استفاده از خدمات ادامه می دهند، به هرحال مشتریانی که خیلی راضی هستند، تمایل بسیارکمی برای استفاده از سایر محصولات بازار دارند(حمیدی زاده ودیگران، ۱۳۸۸، ص۱۹۶).
سادرلند(۱۹۹۸) در تحقیقات خودنشان داد که میزان افزایش رضایت مشتریان با میزان افزایش وفاداری در آنها برابر نیست.یعنی رابطه بین رضایت مشتری و وفاداری از نوع خطی نیست، رضایت تنها۳۷درصد از وفاداری را تبیین می کند(حمیدی زاده ودیگران، ۱۳۸۸، ص۱۹۶).
ساسر و همکارانش(۱۹۹۹) نشان داده اند که رضایتمندی مشتریان کافی نبوده و چنانچه یک مشتری مجددا برای خرید باز نگردد، چه ضررهایی متوجه سازمان می شود. ریچهلد و ساسر(۱۹۹۰) نشان داده اند مشتریانی که راضی یا حتی خیلی راضی اند، به دلایلی دیگر برای خرید مجدد محصولات مراجعه نکرده اند و ۴۰درصد این افراد همزمان از محصولات سایر عرضه کنندگان نیز استفاده می کرده اند.همچنین که تنها و تنها اگر یک مشتری خیلی راضی باشد، در این صورت وفاداری او معنا پیدا می کند.کسانی که گزینه کاملا راضی هستم را انتخاب کرده اند شش بار بیشتر از افرادی که گزینه راضی هستم را انتخاب کرده اند اقدام به خرید مجدد کرده اند و ۴۲ درصد بیشتر از سلیرین وفادار هستند(حمیدی زاده ودیگران، ۱۳۸۸، ص۱۹۶).
۲٫آزمون اسید:آزمون اسید وفاداری، شامل دسته ای از پژوهش هاست که وفاداری مشتریان، کارکنان و تامین کنندگان و دیگر ذی نفعان را به درستی می سنجد و تکمیل کننده روش های دیگر است. این آزمون وفاداری، یک پرسش بنیادین مطرح می کند: آیا این سازمان شایسته وفاداری من است؟پاسخ به این پرسش تفاوت میان سازمانهای گوناگون را آشکار می سازد(حمیدی زاده ودیگران، ۱۳۸۸، ص۱۹۷).
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :(فایل کامل موجود است)
پایان نامه ارشد رشته مدیریت : بررسی تاثیر کیفیت خدمات بر وفاداری مشتریان هتل های شرق استان گیلان ۲-۲۱- رابطه میان وفاداری کارکنان و وفاداری مشتری
محققان توانسته اند ارزش اقتصادی حفظ مشتری و نیز حفظ کارکنان را با دلیل و مدرک اثبات نمایند.بررسی ارتباط میان رضایت کارکنان و رضایت مشتری، همچنین وفاداری کارکنان و وفاداری مشتری و اثرات آن برسودآوری سازمان در مطالعات مختلف جهانی از سال ۱۹۸۰ به تدریج توجه پژوهشگران رابه خودجلب کرده است. ازمیان این مطالعات می توان به مطالعات گران هلت و مارتنسن(۲۰۰۱) و یی و همکاران(۲۰۰۹) اشاره کرد. درهردوی این مطالعات رابطه میان وفاداری کارکنان و وفاداری مشتری و تاثیر آن برسودآوری سازمان، مورد تائید قرار گرفته است(قره چه و دیگران، ۱۳۹۰، ص۳۱)..
مطالعات نشان می دهد خدمات بهتر و حفظ مشتریان مهمتر همگی ناشی از افزایش کارکنان با سابقه ای است که به مشتریان علاقه مندند و دارای آگاهی و انگیزه هستند.مشاغل تکراری، خسته کننده و با حقوق کم و حداقل آموزش احتمالا خدمات ضعیف و جابه جایی کارکنان را افزایش می دهد. خدمات ضعیف باعث تغییر موضع مشتریان مهم می گردد و حتی محیط کار را کم جاذبه تر می نماید. در نتیجه شرکت، همه منابع خود را برای جذب مشتریان و کارکنان جدید صرف می کند.برعکس ، کارکنان وفادار، شغل و دراکثر موارد مشتریان رانیز می شناسند(قره چه و دیگران، ۱۳۹۰، ص۳۱).
۲-۲۲- رابطه میان رضایت مشتری و وفاداری مشتری
برمبنای مطالعات انجام شده اثبات شده است که تامین رضایت مشتری به تدریج سبب ایجاد حس وفاداری و اعتماد به سازمان در مشتری خواهد شد.یک مشتری وفادار ، علاوه برآنکه بارها و بارها جهت خرید مجدد محصولات و استفاده از خدمات، به سازمان مورد علاقه خویش رجوع می کند، به عنوان یک عامل مضاعف در زمینه تبلیغ محصولات و خدمات سازمان ، از طریق توصیه و سفارش به خویشاوندان، دوستان و یا سایرمردم، نقشی حائز اهمیت در ارتقای میزان سودآوری و بهبود تصویر سازمان در ذهن مشتریان بالقوه ایفا می کنند (قره چه و دیگران، ۱۳۹۰، ص۳۳).
سیمون تئوریسین علم مدیریت در این رابطه می گوید: هنگامی که یک سازمان، موفق به جلب یک مشتری جدید می شود ، رضایت مشتری نقطه آغاز برقراری یک رابطه طولانی مدت مابین مشتری و سازمان خواهد شد(قره چه و دیگران، ۱۳۹۰، ص۳۴).
همواره باید به این نکته توجه کرد که تنها راه ایجاد وفاداری در مشتریان و حفظ و نگهداری آنها، برآوردن نیازها، خواسته ها و انتظارات آنان و دریک کلام تامین رضایت آنان است.به علاوه میزان همبستگی مابین رضایت مشتری و وفاداری مشتری به شدت تحت تاثیر شرایط بازار است.در مقابل ، وجود شرایط انحصاری در بازار، فقدان رقابت یا هزینه بسیار بالا برای تعویض تامین کننده، مشتری چاره ای جز وفادار ماندن نخواهد داشت.این نوع وفاداری، وفاداری کاذب نام دارد.به عبارت دیگر ، درصورتی که شرایط انحصاری به سوی بازار رقابتی تعدیل شود باکاهش وفاداری مشتریان روبرو خواهیم شد(قره چه و دیگران، ۱۳۹۰، ص۳۴).
شناخت کامل مشتری و مقدم شمردن او از عوامل تضمین موفقیت در بازار رقابتی امروز است. لذا داشتن راهبردهای مهم، توجه به نکات مهم در برقراری، حفظ و گسترش روابط با مشتری و تلاش برای جلب رضایت مشتری، تحقق اهداف مشتری محور را امکان پذیر می سازد و در بلندمدت انبوهی از مشتریان وفادار را به ارمغان خواهد داشت. واژه های رضایت و وفاداری مشتری در سازمان های خدماتی به دلیل وابستگی زیاد به مشتریان برای حفظ و بقای آنها از اهمیت به سزایی برخوردار است(کفاشی و دیگران، ۱۳۹۰، ص۱۳۹).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
جنبه های مختلف رابطه رضایت و وفاداری مشتری ۲-۲۴- جنبه های مختلف رابطه رضایت و وفاداری
به اعتقاد هنینگ و سورا و کلی[۱] مطالعات انجام شده بر روی رضایت و وفاداری به سه دسته تقسیم می شوند. دسته اول از ادبیات مدیریت خدمت[۲] اقتباس شده است و مطالعات روی رابطه رضایت و وفاداری به صورت کلی و در سطح شرکت می باشد. طبق مطالعات آنها رضایت پیش زمینه ای از وفاداری است که بر سودآوری شرکت اثر می گذارد. دسته دوم بر سطح فردی تمرکز کرده و حفظ (نگهداری) مشتری را براساس قصد خرید دوباره مشتری، مورد مطالعه قرار داده اند. این عوامل دارای یک نقص مهم بدلیل وجود تفاوت بین قصد فرد و رفتار او، است. دسته دوم ادعا می کنند که وفاداری تحت تأثیر رضایت بوده است، حتی اگر نوع رابطه آنها منطقی نباشد. گروه سوم که تعداد کمی را تشکیل میدهند، بر رابطه رضایت و وفاداری در سطح فردی بر مبنای داده های خرید واقعی تمرکز کرده اند. یافته های آنها حاکی از یک رابطه ضعیف یا بی اهمیت بین رضایت و رفتار خرید تکراری (وفاداری) است. Bodet,2008,157)).
دیوایس و سرامیک[۳] پیشنهاد کردند که ارتباط بین رضایت و وفاداری رفتاری، خطی نیست و دارای دو سطح آستانه بحرانی است. شکل (۲-۲) نشان میدهد وقتی که رضایت به بالای سطح آستانه معین برسد (ناحیه اطمینان) رفتار خرید به سرعت افزایش می یابد. وقتی رضایت به سطح آستانه پایین تر کاهش پیدا میکند (ناحیه گریز) رفتار خرید به سرعت کاهش می یابد. بین سطوح آستانه (ناحیه تأمل) رفتار خرید ثابت است.
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :(فایل کامل موجود است)
پایان نامه ارشد رشته مدیریت : بررسی تاثیر کیفیت خدمات بر وفاداری مشتریان هتل های شرق استان گیلان آنان معتقدند که رضایت باید به اندازه کافی زیاد باشد تا وفاداری رفتاری را تحریک کند یا به اندازه کافی کم باشد تا آن را کاهش دهد.
حفظ و نگهداری مشتری
(وفاداری)
رضایت مشتری
شکل۲-۲- رابطه رضایت و رفتار خرید (Davis-sramek ,et al,2007,7)
الیور[۴](۱۹۹۹) نیز رابطه رضایت و وفاداری را در ۶ حالت مورد بررسی قرار داده است:
حالت اول این فرض بنیادی که رضایت و وفاداری اجزای مشخص مفهوم یکسانی هستند را قبول میکند بدین معنا که هر دو یک مفهوم را بیان میکنند. حالت دوم بیان میکند که رضایت هسته مفهومی وفاداری است، بدون آن وفاداری نمیتواند موجود باشد و رضایت، وفاداری را استحکام می بخشد. حالت سوم نقش هسته ای رضایت را کم میکند و پیشنهاد میکند آن یک جزء از وفاداری است و فقط یکی از اجزای آن است. حالت دوم و سوم بیان میکنند که وفاداری به طورکلی رضایت را در بر می گیرد. حالت چهارم نقش برتر وفاداری نهایی نسبت به وفاداری و رضایت را بیان میکند. حالت پنجم بیان میکند که رضایت و وفاداری دارای وجوه مشترکی هستند و برخی از بخش های رضایت در وفاداری مشاهده می شود و این بخش های رضایت قسمتی از وفاداری هستند ولی نه بعنوان عناصر کلیدی و خیلی ضروری از وفاداری. حالت ششم بیان میکند رضایت نقطه شروع توالی انتقال به یک حالت وفاداری است. این حالت حتی بیان میکند که وفاداری می تواند از رضایت جدا باشد. (Oliver,1999,34)
حالت سوم حالت اول حالت دوم حالت پنجم حالت چهارم حالت ششم
شکل ۲-۳- حالت رابطه رضایت و وفاداری(کاتلر و آرمسترانگ،۱۳۸۰، ص۸۶۸)
کاتلر و آرمسترانگ نیز در کتاب خود رابطه رضایت و وفاداری را در نموداری نشان داده اند: این نمودار دو حالت رقابت شدید و غیر رقابتی را در بازار مورد توجه قرار می دهد. در بازارهای بسیار رقابتی مانند بازار خودرو و رایانه شخصی بین وفاداری مشتریانی که رضایت کمتری دارند و آنها که فقط راضی شده اند تفاوت چشمگیری مشاهده نمی شود. ولی بین وفاداری مشتریان راضی و کاملاً راضی تفاوت عمده وجود دارد. همچنین در نمودار زیر بازارهای غیررقابتی نشان داده می شود مانند آنها که تحت سلطه انحصارهای قانونی هستند که در نتیجه مشتریان به محصول وفادار خواهند بود. (البته بدون توجه به میزان نارضایتی مشتریان) (کاتلر و آرمسترانگ،۱۳۸۰، ۸۶۸)
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
شرایط و مزایای بیمه عمر و پس انداز ۲-۱۹ شرایط و مزایای بیمه عمر و پس انداز[۱] ۱- در صورت انصراف بیمه گزار می تواند بیمه نامه را بازخرید و مبلغ بازخرید که معادل بخش پس اندازی حق بیمه و منافع آن تا آن تاریخ است به بیمه گزار پرداخت می گردد.
۲- پس از پرداخت ۲ سال حق بیمه و گذشت ۲ سال از تاریخ شروع بیمه نامه، بیمه گزار می تواند تقاضای وام از محل ذخیره بیمه نامه نماید.
۳- مهلت پرداخت حق بیمه هر قسط یک ماه از زمان سررسید می باشد.
۴- این بیمه، مشمول مشارکت در منافع می باشد و بیمه گزار در ۷۵ درصد از منافع حاصله از سرمایه گذاری بر روی ذخائر بیمه نامه مشارکت دارد که سود حاصله مازاد بر نرخ فنی این بیمه بر حسب اندوخته ریاضی هر بیمه گزار، بین بیمه گزاران توزیع و به صورت الحاقی افزایش سرمایه صادر و در پایان مدت علاوه بر سرمایه اصلی بیمه نامه به استفاده کننده پرداخت می گردد
۵- معافیت سرمایه بیمه عمر از مالیات بر درآمد
۶- سرمایه بیمه عمر قابل توقیف نیست
۷- در تقسیم سرمایه بیمه عمر قواعد ارث لازم الرعایه نیست
۸- معافیت از مالیات بر ارث سرمایه بیمه عمر
۹- دریافت مستمری سرمایه بیمه عمر
۱۰- بازخرید بیمه عمر و دریافت ارزش ریاضی آن در هر زمان
۱۱- معافیت از پرداخت حق بیمه در صورت از کارافتادگی
۱۲- قابل استفاده برای تمام سنین
۱۳- پوشش بیماری های خاص و پرداخت سرمایه فوت در اثر حادثه تا ۴ برابر (حنیفه زاده، ۱۳۹۰، ص ۳۸).
۲-۲۰ پیشینه تحقیق:
۲-۲۰-۱ مقدمه بیش از ۹۰% حق بیمه جهانی در کشورهای صنعتی تولید می شود.به بیان دیگر تقریبا تمام صنعت بیمه در اختیار این کشورهاست، در حالیکه جمعیت این کشورها فقط ۱۵% جمعیت جهان را تشکیل میدهد. در میان کشورهای صنعتی نیز سهم ۲کشور ایالات متحده و ژاپن بیش از سایرین است. این ۲ کشور بتنهایی بیش از ۵۰% حق بیمه جهانی را تولید می کنند.
کشور ژاپن بتنهایی بیش از ۲۰% از حق بیمه جهانی را تولید می کنند، که ۸۰% از این حق بیمه مربوط به بیمه های زندگی است و از این نظر در میان کشورهای صنعتی مقام اول را داراست. پس از ژاپن، کره جنوبیبا ۷۵% و سوییس با ۶۴% مقام های بعدی را به خود اختصاص داده اند (احمدی،۱۳۸۵).
ژاپن بهمراه ۱۱ کشور دیگر (چین،هنگ کنگ، هند، اندونزی، مالزی، فیلیپین، سنگاپور، کره جنوبی، تایوان، تایلند و ویتنام) با در اختیار داشتن ۲۳% از تولید ناخاص واقعی کل جهان (در سال۱۹۹۷) و نیز ۵۷% تولید ناخالص واقعی آسیا، در زمینه تجارت بیمه های زندگی و غیرزندگی به ترتیب۸۳% و ۷۳% از حق بیمه کل آسیا را بخود اختصاص داده است. این ۱۲ کشور در سال ۱۹۹۷، در مجموع ۲۹% از حق بیمه کل دنیا را کسب کردند که به ترتیب ۱۵% و۳۸% حق بیمه ها،حق بیمه های غیرزندگی و زندگی جهان بوده است.
چهار کشور آسیایی هنگ کنگ، کره جنوبی، تایوان و سنگاپور حدود ۱۶% از حجم کل حق بیمه های غیرزندگی و ۱۳% از حق بیمه های زندگی آسیا را در اختیار دارد (باقری گیگل،۱۳۸۴).
در دو دهه گذشته، حدود ۶۰ درصد ار حق بیمه های جمع آوری شده در صنعت بیمه جهان به بیمه عمر اختصاص داشته است. در حالی که در کشور ایران با گذشت سال ها از آغاز فعالیت، رشد چندانی در این صنعت مشاهده نشده است و سهم بیمه عمر در اقتصادایران حدود ۶ درصد کل حق بیمه در صنعت بیمه است (۲۰۰۸،sigma ).
۲-۲۱ تحقیقات انجام شده در خارج از کشور با عنایت به کنکاش زیاد و بررسی های بعمل آمده بنظر می رسد که اکثر تحقیقات انجام شده بر روی عوامل موثر بر خرید بیمه های عمر تمرکز دارد.
شروع مطالعات اولیه در زمینه تقاضای بیمه های عمر به بررسی یاری در سال ۱۹۶۵ باز می گردد که تقاضای عمر را در قالب الگوی مطلوبیت انتظاری مورد مطالعه قرارداد. بررسی های پیشین، اثر عوامل مختلف را بر تقاضای عمر بررسی کرده اند. نتایج این مطالعات نشان می دهد، بیمه های عمر برای جبران سرمایه انسانی از دست رفته یا تامین اینده مالی بازماندگان بعد از فوت سرپرست خانوار مورد تقاضای افراد قرار می گیرند. عواملی مانند سطح درآمد و میزان تحصیلات اثر مثبت و مستقیم بر روی خرید بیمه های عمر از سوی افراد دارند (باصری،۱۳۹۰).
کاپفر[۲] در پژوهشش در سال ۲۰۰۷، احتمال خرید بیمه عمر از سوی افراد بیکار، زنان خانه دار، افراد در حال آموزش و آنهایی که درآمد پایین تری را دارند را کمتر یافته است. همچنین نتایج بررسی وی نشان میدهد تقاضای بیمه عمر با انگیزه ترک ارث و نرخ نهایی مالیات رابطه مثبتی دارد .
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
تاریخچه بیمه های بازرگانی ۲-۱۱ تاریخچه بیمه های بازرگانی
۲-۱۱-۱ مقدمه نوع دوستی و نوع پروری و معاضدت از ارکان اصلی پیدایش بیمه بوده است. صندوق های تعاونی نظیر صندوق کمک به بازماندگان و رزم آورانی که در مصاف با دشمن کشته می شدند یا صندوق پرداخت هزینه کفن و دفن برای کسانیکه از دنیا می رفتند و بازماندگانشان توان مالی هزینه ها را نداشتند در زمان های قدیم رایج بوده است. کلا امر تعاونی بسیار قدیمی است زیرا همه پیشوایان مذاهب و ادیان نیز کرارا به آن اشاره کردند.
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :(فایل کامل موجود است)
تعاون و کمک های متقابل تا اوایل سده چهاردهم میلادی یعنی تا پیدا شدن بیمه به مفهوم حرفه ایی آن باقی ماند، به نظر بسیاری از مولفان و نویسندگان ، بیمه به مفهوم واقعی و امروزی ان در سده چهاردهم بوجود امده است (فرجادی، ۱۳۷۶،ص ۶).
۲-۱۲ تاریخچه بیمه اولین اشاره ای که به مداخله به نفع زیان دیده از یک حادثه مشاهده می شود، مربوط به ۴۵۰۰ سال قبل از میلاد در مصر است. قرن ها پس از آن، در سال ۲۲۵۰ سال قبل از میلاد، قانون حمورابی بابل به قرارداد بیمه حمل کالا اشاره می کند. در سال های ۵۵۸-۶۴۰ قبل از میلاد، صنعتگران صندوق مشترکی را در آتن به وجود آوردند. در قرن چهارده، با عقد قرارداد الین بیمه دریایی ایتالیا، بیمه دریایی شکل گرفت و بعد از آن در پی آتش سوزی بزرگی در لندن در قرن شانزدهم، بیمه آتش سوزی رونق گرفت. در قرن نوزدهم، بیمه های عمر در کش.رهای صنعتی و پیشرفته توسعه یافت و به تدریج بیمه های حوادث و سایر رشته های بیمه ای شکل و مورد استفاده قرار گرفت (حنیفه زاده،۱۳۹۰، ص ۹).
نخستین نوع بیمه که قبل از سده نوزدهم مورد عمل قرار گرفته بیمه باربری دریایی است، بقیه رشته های بیمه کم و بیش بعد از انقلاب صنعتی بتدریج از این زمان به بعد شروع شده است، دومین رشته بیمه، بیمه آتش سوزی است که بعد از آتشسوزی مهیب لندن به فکر اندیشه گران رسید، عموما با پیشرفت تکنولوژی و ورود فرآورده های صنعتی با وجود رفاهی که بشر به ارمغان می آورند، بالقوه خطرهای جانی و مالی نیز در پی دارند، بیمه گران مدام در فکر ارائه تامین بیمه ایی برای این دسته از خطرها هستند.
پیشرفت و توسعه و ترقی بیمه دریایی در انگلستان در سال ۱۵۷۴ میلادی شروع شد ، بعد در سال ۱۶۰۱ لایحه قانونی بیمه به تصویب رسید که به موجب ان برای امور مربوط به بیمه ، دادگاهی تاسیس یافت که صلاحیت رسیدگی به اختلافات ناشی از قراردادهای بیمه را دارا بود (فرجادی، ۱۳۷۶، ص ۷ ).
۲-۱۳ تاریخچه بیمه در ایران در سال ۱۳۰۱ خورشیدی فعالیت جدی ایران در زمینه بیمه اغاز شد، در این سال بود که قانون و نظام نامه ثبت شرکتها در ایران به تصویب رسید و متعاقب ان بسیاری از شرکتهای بیمه خارجی از جمله اینگستراخ، الیانس، ایگل استار، یورکشایر،رویال، ویکتوریا، ناسیونال سویس، فینکس،اتحاد الوطنی و غیره به تاسیس شعبه یا نمایندگی در ایران پرداختند.
متعاقب گسترش فعالیتهای شرکتهای بیمه خارجی، دولت ایران در شانزدهم شهریور ۱۳۱۴ شرکت سهامی بیمه ایران را با سرمایه بیست میلیون ریال تاسیس نمود و فعالیت رسمی ان از اواسط ابان ماه همان سال اغاز شد. دو سال پس از تاسیس شرکت بیمه ایران یعنی در سال ۱۳۱۶،قانون بیمه در ۳۶ ماده تدوین شده و به تصویب مجلس شورای ملی رسید.
شرکت سهامی بیمه ایران با حمایت دولت به فعالیت خود ادامه داد و این حمایت منجر به تقویت نقش این شرکت در بازار بیمه کشور و توقف تدریجی فعالیت شعب و نمایندگیهای شرکت های بیمه خارج شد.در سال ۱۳۳۱ بر اساس مصوبه هیئت دولت کلیه شرکت های بیمه خارجی موظف شدند برای ادامه فعالیت خود در ایران مبلغی را به عنوان ودیعه نزد بانک ملی ایران تودیع نمایند و پس از ان نیز مبلغی از منافع سالیانه خود را نیز به آن بیفزایند که این تصمیم موجب تعطیل شدن کلیه نمایندگیها و شرکتهای خارجی در ایران گردید و فعالیت را برای شرکتهای بیمه ایران فراهم ساخت.
نخستین شرکت بیمه خصوصی ایران به نام بیمه شرق در سال ۱۳۲۹ خورشیدی تاسیس شد پس از ان تا سال ۱۳۴۳ بتدریج هفت شرکت خصوصی دیگری بنامهای اریا-پارس-ملی-اسیا-البرز-امید و ساختمان و کار بترتیب تاسیس شدند و به فعالیت بیمه ایی پرداختند، با افزایش تعداد شرکتهای بیمه ضرورت اعمال نظارت بیشتر دولت بر این صنعت و تدوین اصول و ضوابط استاندارد برای فعالیتهای بیمه ایی به منظور حفظ حقوق بیمه گذران و بیمه شدگان احساس می شد.به همین دلیل در سال ۱۳۵۰ بیمه مرکزی ایران به منظور تحقق هدفهای فوق تاسیس شد.در ماده یک قانون تاسیس بیمه مرکزی ایران و بیمه گری چنین امده است.
به منظور تنظیم وتعمیم و هدایت امر بیمه در ایران و حمایت بیمه گذران و بیمه شدگان و صاحبان حقوق انها،هم چنین به منظور اعمال نظارت دولت بر این فعالیت،موسسه ایی بنام بیمه مرکزی ایران طبق این قانون بصورت شرکت سهامی تاسیس می گردد (کریمی، ۱۳۷۰، ص۱۷).
استفاده از بیمه و تاریخچه شروع تامین اجتماعی و بیمه های زندگی در ایران به صده شش قبل از میلاد بر می گردد. بیمه به شکل امروزی بیش از نیم قرن قدمت دارد، ولی سابقه بیمه های اجتماعی به حدود ۷۰ سال می رسد. آغاز فعالیت جدی در زمینه بیمه را می توان در سال ۱۳۱۰ هجری شمسی دانست. در این سال ها بسیاری از شرکت های بیمه خارجی به تاسیس شعبه یا نمایندگی در ایران پرداختند. با احساس ضرورت تاسیس شرکت بیمه ایرانی، اولین شرکت بیمه ای (بیمه ایران) در سال ۱۳۱۴ تاسیس شد و با صدور اولین بیمه آتش سوزی فعالیت خود را شروع کرد (حنیفه زاده، ۱۳۹۰، ص۱۰).
۲-۱۴ شرکت های ارائه دهنده خدمات بیمه ای در ایران
با توجه به پیشرفت و تحول بیمه در سال های متمادی و دخالت دولت ها جهت تلاش برای سالم سازی جامعه و تامین بهداشت و سلامت جامعه که یکی از وظایف حاکمیتی دولت ها است، در ایران شرکتهای و سازمان های ارائه دهنده خدمات بیمه ای در ۲ دسته قرار می گیرند:
– سازمان های تامین اجتماعی و رفاه.
– شرکت های بیمه بازرگانی
خدمات بیمه ای استفاده کنندگان نام سازمان/شرکت گروه خدمات بیمه ای
کلیه خدمات بیمه ای غیر از بازنشستگی
عموم مردم و شرکتها ۱-بیمه ایران ۲- آسیا ۳- البرز ۴ – دانا ۵- دی ۶- ملت ۷- امید ۸- حافظ۹- سامان ۱۰-پاسارگاد ۱۱- نوین۱۲-توسعه ۱۳-پارسیان۱۴-کارآفرین ۱۵-رازی۱۶-ایران معین ۱۷-معلم۱۸-سینا ۱۹-میهن ۲۰-کوثر ۲۱-آرمان
گروه شرکت های بازرگانی
خسارتهای ناشی از سوانح طبیعی و حوادث قهری نظیر تگرگ،طوفان، خشکسالی،زلزله،سرمازدگی و یخبندان، آتش سوزی و صاعقه، آفات و امراض نباتی عمومی و امراض واگیر حیوانی عمومی و قرنطینه ای
فعالان در زمینه محصولات کشاورزی، دام، طیور، زنبور عسل، کرم ابریشم وآبزیان پرورشی
صندوق بیمه محصولات کشاورزی خسارتهای ناشی از عدم وصول طلب صادرکنندگان از محل صادرات کالا
صادر کنندگان
صندوق تضمین صادرات
درمان و بازنشستگی ۱- افرادی که در مقابل دریافت مز یا حقوق کار میکنند (بشرطی که از طرف کارفرما بیمه شوند)
۲- سازمان حرف و مشاغل آزاد ( بشرط انعقاد قرارداد)
۱- سازمان تامین اجتماعی
گروه سازمانهای تامین
اجتماعی
و رفاه
درمان و بازنشستگی
عموم مردم و کارکنان دولت ۲- سازمان خدمات درمانی
درمان و بازنشستگی ۳- سازمان خدمات درمانی و
بازنشستگی نیروهای مسلح
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
نقش اطلاعات بازاریابی ۲-۵ نقش اطلاعات بازاریابی: وقتی که مدیر بازاریابی برای عرضه محصولی جدید یا تعدیل شده آماده شد و برنامه های آن را تنطیم کرد و پس از آنکه نیلزهای مصرف کنندگان را تنظیم کرد و پس از آنکه نیازهای مصرف کنندگان را ارزیابی نمود، مرحله تصمیم گیری فرا می رسد. امروزه که در محیط بازرگانی، حرکتها و تغییرات با سرعت انجام می گیرد، حتی یک اشتباه کوچک می تواند موجب زیانهای بزرگی شود. مدیران بازاریابی چگونه نابرابریها را بهیود می بخشند و تصمیمات صحیح را اتخاذ می کنند؟ این کار از طریق کسب اطلاعات مورد نیاز صورت می گیرد (روستا و همکاران، ۱۳۷۵، ص۸۷).
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :(فایل کامل موجود است)
نظریه سیستم ها عملیات بازاریابی را روشن می سازد
براساس فرهنگ لغات وبستر۱ سیستم عبارت است از : گروهی از اجزا که به طور پیوسته بر یکدیگر اثر متقابل دارند یا به هم وابسته اند و کلیتی متحد را تشکیل می دهند. چهار نظریه و فکر، سیستم را تعریف می کند: ورودی، جریان، خروجی و تعاون۲. برای مثال، یک برنامه نوشته شده رایانه ای، داده های ورودی را می پذیرد و آنها را بدون برنامه هدایت می کند و از میان آن به جریان می اندازد تا ظرف لحظاتی اطلاعاتی را تولید کند. در صورت عدم استفاده از روش مذکور، محاسبه و دستیابی به اطلاعات مورد نظر، ساعتها وقت می گرفت. این کار تعاونی در میان وسایل مختلفی که سخت بهم مشغولند و بر کار یکدیگر اثر متقابل می گذارند – اجزای رایانه، برنامه نوشته شده رایانه ای، کاربر رایانه ای- نتیجه ای نهایی را تولید می کند که بزرگتر از میزان آثاری است که به صورت مجزا وجود دارد. این اثر و نتیجه نهایی تعاون نامیده می شود.
در یک سیستم بازاریابی موثر و سودمند، کلیه وظایف و فعالیتها- فروش، بازاریابی، تحقیقات، تبلیغات و جز اینها- درمیان خود و بصورتی تعاونی بر یکدیگر اثر متقابل می گذارند و با سایر سیستم های داخلی نیز کار می کنند و در واقع اثر می گذارند و اثر می گیرند، که از آن میان می توان به شعبه ها، گروه های مشتری، توزی کنندگان و واسطه ها و دفاتر نمایندگی در خارج اشاره کرد. این فعالیتها در جهت دستیابی به اهداف سازمانی با پاسخگویی و تامین نیازمندی های مشتریان مورد توجه (هدف) صورت می گیرد. در این عملیات، خروجی و بازده یک شعبه یا بخش، ورودی شعبه یا بخش دیگری است. بعنوان مثال گزارش فروش، فعالیتها و به اصطلاح خوراک و سوخت در بخش حسابداری، تحقیق در بازاریابی و بخشهای تولیدی است (سندهازن، ۱۹۹۴، ص ۵۵-۵۴). .
۲-۶ شبکه فرصت بازار یا محصول[۱] : شکل زیر چهار گزینه را در مورد راهبردهای بازاریابی- نفوذ در بازار، توسعه بازار، ساخت محصول، و گوناگون سازی و تحول- مورد شناسایی قرار می دهد، که هر یک از این گزینه ها می تواند با موقعیتهای مختلف بازار و محصول سازگاری نشان دهد (سندهازن، ۱۹۹۴، ص۶۶).
استراتژِی نفوذ در بازار استراتژِی توسعه بازار[۲]
استراتژی توسعه محصول استراتژی گوناگون سازی و تحول[۳]
شکل۲-۵ بازار (منبع: سندهازن، ۱۹۹۴، ص۶۶)
۲-۶-۱ راهبرد نفوذ در بازار بازاریابی به عرضه هر چه بیشتر و سریع تر کالا در بازارهای فعلی می پردازد – این امر وقتی مناسب و سازگار است که بازار برای یک محصول روبه رشد باشد یا هنوز کاملا از کالاها (و خدمات) اشباع نشده باشد.راهبرد نفوذ، از طریق جذب مشتریان رقیب و اشخاص جدید ( که از محصول استفاده کرده اند) و افزایش میزان استفاده در میان مشتریان فعلی، به ایجاد درآمد و منابع برای شرکت می کند.
۲-۶-۲ راهبرد توسعه بازار[۴] راهبرد توسعه بازار وقتی بکار برده می شود که یک شرکت در پی دستیابی به فروش بیشتر کالاهای (خدمات) فعلی خود است و این کار را با بهره گرفتن از بازارهای جدید با راه و روش های امروزی بازاری در مناطق جغرافیایی جدید با مشتریان تازه انجام می دهد. برای مثال، شرکت فایرنز دیزاینز۱ در سانتا باربارا۲ی کالیفرنیا پس از شرکت در نمایشگاههای ژاپن و همچنین شرکت در نمایشگاه بزرگ بین المللی «لاس وگاس» تقاضاهای رسیده در مورد کت و لباس های چرمی تولیذی خود را مورد ارزیابی قرار داد. خریداران خارجی در تمام این تقاضاها، که غلب از ژاپن بودند، بیش از ۵۰۰،۰۰۰ دلار در غرفه لاس وگاس برای خرید سفارش داده بودند و این مقادیر پنج برابر طرح و پیش بینی فروش شرکت، برای نخستین سال فعالیتش در بازار ژاپن بود.
۲-۶-۳ راهبرد توسعه محصول [۵] این راهبرد وقتی موثر است که شرکت دارای انواع تولیدات باشد و مشتریان فراوانی نیز در آینده برای خود داشته باشد. به ایین ترتیب شرکت درگیر ساخت محصولات جدید می شود تا مراکز تجاری فعلی را به خود جذب کند. به عنوان مثال کلاس های الکترونیک حرفه ای تخصصی گات برای پاسخگویی به رفع نیازمندیهای آموزشی و توسعه نیازمندی ها در میان اعضای موسسه مام در بازارهای مورد توجه (هدف) با در نظر گیری مشاغل حسابداری و حقوق بود.
۲-۶-۴ راهبرد متنوع[۶] (کالاهای جدید در بازارهای جدید) این راهبرد وقتی تناسب وسازگاری دارد که در خارج از بازارهای فعلی شرکت فرصت های بیشتری برای رشد وجود داشته باشد. مثلا آرومانس۳ که از تولید کنندگان محصصولات و مواد معطر خانگی است، در سال ۱۹۹۱ فعالیتهای صادراتی خود را بر اساس یافته های تحقیقاتی اش (تحقیقات در مورد مواد و محصولاتی که بیشترین طرفدار را در بازارهای خارجی مختلف دارند) آغاز کرد. در سال ۱۹۹۳ این راهبرد عهده دار فروش۲۰% از محصولات شرکت در کشورهای خارج شد.
۲-۶-۵ مدیریت بازاریابی خدمات: در بازاریابی خدماتی، کارکنان در جذب مشتریان و ایجاد و حفظ ارتباط با آنان نقش اصلی به عهده دارند. این جنبه از بازاریابی خدماتی موضوع تازه ای را مطرح ساخته است که آن را »بازاریابی خدماتی» می نامند. بازاریابی داخلی بدین مفهوم است که کارکنان و امور مربوط به آنان (گزینش، استخدام، آموزش، پرورش، ارتباطات) در موفقیت سازمان های خدماتی نقش حیاتی دارند (روستا و همکاران، ۱۳۷۵، ص۴۲۴).
۲-۷ آمیخته بازاریابی خدماتی[۷]: آمیخته بازاریابی خدمات شامل ۷ عامل محصول (خدمت)، قیمت، توزیع، ترفیع، کارکنان، امکانات فیزیکی و مدیریت عملیات اس. برای روشن شدن موضوع هر کدام از این عناصر را مورد بررسی قرار می دهیم.
۲-۷-۱ محصول (خدمت). دو عامل در زمینه محصول باید مورد توجه قرار گیرد که عبارت است از:
الف) حق انحصاری: یکی از ویژگی های هر محصول جدید، قابلیت اختراع و حق امتیاز آن است؛ یعنی با اختراع محصول جدید، برای تولید کننده آن یک حق انحصاری به وجود می آید. تفاوت عمده محصول و خدمات این است که خدمات دارای حق انحصاری یا حق اختراع نیستند؛ بنابراین مبتکر رستوران غذاهای دریایی یا خدمات آموزش رایانه ممکن است بعد از فاصله زمانی کوتاهی با رقبای متعددی روبه رو شود که همان خدمات را در مناطق دیگر بدون هیچ گونه وجهی بابت حق امتیاز ارائه می دهند (روستا و همکاران، ۱۳۷۵، ص۴۲۵).
ب) نام و نشان: یکی از زمینه های مهم در بازاریابی محصولات، استراتژی نام و نشان است. با توجه به اینکه خدمات ناملموسند، علامت یک موسسه خدماتی در تصمیم گیری های مصرف کنندگان بسیار موثر است (همان منبع).
استفاده از نام تجاری به دو طریق صورت می گیرد: یکی به عنوان وسیله ای در ضمیر ناخودآگاه ما که باعث می شود مدام یک کالا با مارک معینی را بخریم، دیگری هنگامی که با کالای جدیدی برخورد می کنیم و احساس می کنیم بهتر رفع نیاز می کند و با خواسته های ما مطابقت دارد پس آن را خریداری می کنیم. معمولا نام های تجاری باید نزدیک به نام های تجاری پیشرو در بازار باشند اما از طرف دیگر باید به نحوی وجوه تمایزی مانند کیفیت یا قیمت داشته باشند تا مورد استقبال مشتریان قرار گیرند (راسل جونز، ۲۰۰، ص۷۰).
هویت شرکت – به همراه یک نام تجاری قوی که آن را معرفی کند- می تواند موجب برجسته و متمایز شدن آن رکت از رقبایش بشوند و یک مزیت رقابتی پایدار در بازار برای آن شرکت ایجاد کنند. هویت شرکت از طریق ارتباطات، آثار و شخصیتی که فرهنگ سازمانی ایجاد کنند، شکل می گیرد و به بقیه منتقل و معرفی می گردد. هویت شرکت با ماموریت و ارزش های شرکت، شایستگی های کاری آن، کیفیت و طرح کالا و خدماتش، فعالیتها و ارتباطات بازاریابی اش، اعمال و رفتار کارکنانش، وجهه ایجاد شده بوسیله فعالیتهای نختلف آن شرکت، و عوامل دیگر شکل می گیرد (اورویل سی، ۱۹۹۴، ص۱۰۹).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
بازار شناسی ۲-۴-۲ بازار شناسی[۱]: «شناخت» لازمه هر حرکت عاقلانه و هر تصمیم اصولی است.شناخت بازار تلاشی نظام است برای گردآوری، ضبط و ثبت اطلاعات مربوط به همه اجزای تشکیل دهنده نظام بازار مانند خریداران بالقوه و بالفعل، فروشندگان بالقوه و بالفعل، واسطه های گوناگون، رقبا، محصولات و خدمات موجود و مورد نیاز، سازمانهای تسهیلاتی و خدماتی (نظیر سیستم بانکی، بیمه، حمل و نقل، انبارها و بانکهای اطلاعاتی)، سازمانهای تحقیقاتی، تبلیغاتی و مشاوره ای و سرانجام همه عواملی که بر نظام بازار تاثیر دارند؛ مانند قوانین، مقررات و مصوبات دولتی، عوامل سیاسی،اجتماعی ،فرهنگی، اقتصادی، تکنولوژیک، بومی و اقلیمی (روستا و همکاران، ۱۳۷۵، ص۱۰).
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :(فایل کامل موجود است)
امروزه مدیر علاوه بر درگیر بودن با عوامل و مشکلات درون سازمان، نگران دگرگونیهای عوامل برون سازمانی است؛ به همین دلیل باید بازار خود را بیش از هر زمان دیگر مورد مطالعه و بررسی قرار دهد تا فرصصت ها و تهدیدها و روندها را به موقع شناسایی کند و بتواند با استفاده بجا و بموقع از فرصتها و موقعیتها، خطرها را به حداقل برساند.
بازارشناسی بازارگردانی بازارگرایی
مارکتینگ
شناسایی، شناساندن،رضایت
:: بازارشناسی بازارداری
بازاریابی
بازارسنجی
بازارسازی
بازارگردانی
بازارگردی بازارگرمی
شکل ۲-۴ ابعاد گوناگون مارکتینگ (منبع: روستا، ۱۳۷۵، ص ۹)
۲-۴-۳ بازارسازی[۲]: با آگاهی از وضعیت بازار و یافتن مناسب ترین بخش های آن با توجه به موقعیت و امکانات سازمان، مهم ترین تلاش بازاریابان و مدیران ایجاد، افزایش و حفظ سهم بازار است.بازارسازی یعنی نفوذ در بازار و معرفی و شناساندن سازمان و محصولات و خدمات آن با بهره گرفتن از عوامل قابل کنترل بازاریابی (محصول، قیمت، توزیع و ترفیع فروش) که آن را آمیخته بازاریابی می نامند.
بازاریابان با بکارگیری درست و اصولی این عوامل می توانند در شرایط مختلف جایگاهی برای خود در بازار بوجود آورند و با سیاستها و برنامه های مناسب سهم بیشتری از بازار را در اختیار بگیرند.بازارسازی یعنی ارائه محصولی مناسب به مشتری با قیمت مطلوب، در محل و زمان مورد نطر و دلخواه او و با بهره گرفتن از ابزار و روش های تبلیغاتی و تشویقی و آگاه کننده (روستا و همکاران، ۱۳۷۵، ص ۱۲).
بازارسازی تلاشی است برای ایجاد جایگاه مناسب و نفوذ بیشتر در بازار از طریق استفاده مطلوب از آمیخته بازاریابی (افلاکی، ۱۳۸۴، ص۱۲).
۲-۴-۵ بازارگردی[۳] : دنیای متحول امروز سکون و کهنگی را نفی کرده است. هر روز پدیده ای نو، حرکتی تازه، ایده ای جدید، و خواسته ای متفاوت مطرح می شود؛ به همین دلیل یکی از مهم ترین ابعاد بازاریابی امروز ویترین گردی جهانی یا بازارگردی است.
بازارگردی وظیفه ای است که بازاریاب را وادار می سازد تا بیش از دیگران با تحولات و تغییرات بازارها آشنا گردد.این آگاهی از طریق حضور در صحنه رقابت و مبادله و مشاهده امکانپذیر است. شرکت کردن در نمایشگاهها، بازارهای گوناگون و بودن در محیط بازار، دید مدیران را بازتر و گسترده تر می سازد. به عبارتی مهم ترین نقش بازار گردی تقویت و گاهی دید است. دید یکی از موثرترین ویژگی های هر انسان و هر مدیر است و آن مهارت و هنر دیدن چیزهایی است که دیگران نمی بینند. بازارگردی افق های تازه ای را به بازاریابان نشان می دهد (روستا و همکاران، ۱۳۷۵، ص۱۲).
بازارگردی شامل جستجو در گوشه های مختلف بازار جهت یافتن ایده های جدید و نوآوری در عرضه محصولات و خدمات است (افلاکی، ۱۳۸۴، ص۱۲).
۲-۴-۶ بازارسنجی[۴]: بازارسنجی ارزیابی عمکرد شرکت در بازار به منظور شناسایی نقاط ضعف و اشتباهات در برنامه ریزی و اجرا و ایجاد فضای مناسب برای نوآوری در حوزه بازارسنجی است (افلاکی،۱۳۸۴،ص۱۲).
یکی از آفت های مدیریت »با گذشته و در گذشته زیستن» است و یکی از مفیدترین حرکات هرمدیر بررسی و ارزیابی گذشته و استفاده از تجربیات است.بازارسنجی یعنی تحلیل موقعیت بازار با توجه به آنچه بودیم و داشتیم، آنچه هستیم و داریم و آنچه باید داشته باشیم. بازارسنجی جهت دهده حرکات سازمان در بازار آینده است/همه محصولات و خدمات سازمانها دارای منحنی عمر خاصی هستند که این منحنی شامل مراحل معرفی ، رشد، بلوغ و اشباع،و افول است و هر مرحله شرایط ویژه ای شرایز ویژه ای دارد که بازاریاب باید بر اساس این ویژگی ها واکنش مناسبی نشان دهد. بازارسنجی یا ارزشیابی و سنجش فعالیتهای سازمان، نقاط ضعف و قوت را بخوبی نمایان می سازد. با بهره گرفتن از اطلاعات موجود و دانش روز می توان هدف ها، مسیرها و حرکتهای آینده را تبیین و تعیین کرد.
بازارسنجی یعنی اندازه گیری عملکردها، یافتن انحراف ها و تشخیص فاصله ها بین هدف و عملکرد واقعی و ارائه پیشنهادهایی برای اصلاح امور بازاریابی سازمان. بازارسنجی وسیله ای برای جلوگیری از اشتباهات و یافتن تواناییها و استعدادها برای رشد و توسعه بیشتر. بازار سنجی یعنی نظاری دائم بر عملکردها و کنترل آنها و ارزشیابی حرکات و فعالیتها (روستا و همکاران، ۱۳۷۵، ص۱۳).
۲-۴-۷ بازارداری: یکی از شاخص های مهم بازاریابی امروز توانایی حفظ مشتریان موجود از طریق جلب رضایت آنان است. بازارداری هنر حفظ مشتریان موجود است. زیرا هزینه جذب مشتریان جدید بسیار بیشتر از حفظ مشتری موجود است. یکی از مهم ترین ابعاد بازاریابی رابطه مند حفظ مشتریان از طریق ایجاد و تداوم ارتباط دو سویه با مشتری است (افلاکی،۱۳۸۴، ص۱۲).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
فروش بیمه های جامع زندگی در هر اجتماعی مردم مجبورند احتیاجات مادی و معنوی خود را بوسیله دیگران تامین کنند، تنها تعداد معدودی از انسانهای غارنشین و بدوی قادر بودند وسایل زندگی خودشان را شخصا تهیه کنند، تهیه وسایل زندگی و احتیاجات روزمره مستلزم کار و فعالیت مداوم است.
تصمیم به خرید مایحتاج زندگی و انتخاب آنها از طریق اطلاع یافتن از مزایای کالا، بوسیله ارائه کالا و تبلیغ و دیدن ویترین فروشگاه ها و یا گردش در داخل بازارهای فروش بوجود می آید و این امر بیشتر برای وسایلی است که قسمتی از احتیاجات مادی و معنوی ما را برطرف می سازد.
اطلاع از خواسته های گروه های مصرف کننده و برآورد ساختن احتیاجات آنها از راه تولید و یا انجام نیازمندیهای آنها، بردن کالا و خدمات در محلی که مورد نیاز است و بالاخره فروش کالا و یا خدمات به این گروه بیشمار کار اساسی بازاریابی است.
امروزه فروش، نقشی مکمل و ارزشمند بر فعالیت های بازاریابی و توسعه محصولات جدید در سازمان دارد. فروش به عنوان یکی از منابع اصلی هوشمندی بازار، علاوه بر تدوین برتامه های استراتژیک، در اجرای آنها نیز ایفای نقش می کند .(Lyus, Rogers, and Simms, 2011: 113)
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :(فایل کامل موجود است)
بازاریابی- اتحادیه بازاریابی آمریکایی، اخیرا تعریف خود را از بازاریابی گسترش داده است و در این میان، به دو موضوع تاکید می نماید:۱- آنچه که فرآیند به آن نایل می شود ۲-آنچه که در طی فرآیند انجام می شود.بازاریابی انجام عملیات طرح ریزی شده است که در واقع عبارت است از فکر و طرح یا ایده اولیه در مورد قیمت گذاری، توسعه فروش، توزیع ایده هاو کالاها و خدماتی که انجام معاملات و مبادلاتی را ایجاب می کند- یعنی مواردی که تامین کنندهء اهداف سازمانی و انفرادی است (سندهازن، ۱۹۹۴،ص۳۵).
یک شرکت خواه بزرگ باشد یا کوچک، خواه محصولی را که می فروشد ملموس باشد یا غیر ملموس، خواه به اهداف انتفاعی یا غیرانتفاعی خود دست یابد،چه در بازارهای داخلی باشد چه بازارهای جهانی،عملیات اصلی و زیربنایی مشابه خواهند بود،یعنی شرکت باید مشتری را بیابد، تولید نماید، قیمت گذاری روی محصول را انجام دهد و کارها را توسعه دهد و دست به تبلیغات بزند و محصولات را توزیع کند و نیز برخی عوامل غیر فابل کنترل را در امر عرضه محصولات به مشتریان در نظر بگیرد (سندهازن[۱]، ۱۹۹۴، ص ۳۶).
۲-۲ توصیف برخی مفاهیم مرتبط با بیمه
۲-۲-۱ بیمه: به موجب ماده یک قانون بیمه، “بیمه عقدی است که بموجب آن یک طرف تعهد می نماید در ازای پرداخت وجه یا وجوهی از طرف دیگر در صورت وقوع حادثه خسارات وارده را جبران نموده یا وجه معینی را بپردازد. متعهد را بیمه گر، زرف تعهد را بیمه گذار و وجهی را که بیمه گذار به بیمه گر می دهد حق بیمه و آنچه را بیمه می شود مورد بیمه می گویند (حنیفه زاده، ۱۳۹۰، ص۳۱).
۲-۲-۲ بیمه جامع زندگی: بیمه نامه جامع زندگی علاوه بر تأمین منابع لازم برای آینده بیمه شدگان از قبیل دریافت سرمایه بیمه در زمان بازنشستگی، برخورداری از پوشش بیمه عمر در مقابل خطر فوت و امکان دریافت مستمری، در رابطه با نحوه و مبلغ حق بیمه های پرداختی و ارائه خدمات به بیمه شدگان نیز دارای انعطاف پذیری زیادی بوده و با دارا بودن ضریب افزایش سالانه جهت حق بیمه و سرمایه فوت ، بیمه شده را در مقابل تورم فرضی آینده تجهیز می نماید (همان، ص۳۲).
۲-۲-۳ فروش: فروش فرآیندی است مشتمل بر مشتری یابی یعنی یافتن و پرورش دادن مشتریان جدید عرضه کالا یا خدمات، پاسخگویی به مشتریان و انعقاد قرارداد با او ( بلوریان تهرانی، ۱۳۷۴(.
۲-۲-۴ تبلیغات: زمانی که برای انجام فعالیتهای آگاهی دهنده، بها پرداخت می شود، آن را تبلیغات می گویند (شاپوری، ۱۳۹۱(.
۲-۲-۵ تبلیغات خاص:
عبارت است از هر فرم پرداخت شده از ارائه غیر حضوری و ارتقای ایده ها برای کالاها و خدمات توسط یک سازمان مشخص تبلیغاتی و تخصیص جوایز ارزنده به مشتریان ( صدیقیان، ۱۳۹۰، ص۴۲).
۲-۲-۶ ادبیات تبلیغاتی:
شامل بروشور، کاتالوگ، دفترچه راهنما، پوستر ، اوراق تبلیغاتی و …است که یک شرکت برای تبلیغ کالاها و خدمات خود از آنها استفاده می کند (جونز و همکاران، ۲۰۰۰، ص۷۸).
– تبلیغات فروش: این کار می تواند اشکال متنوعی داشته باشد، یا مردم را به خرید کالا و خدمات دعوت کرده و یا می خواهد بیشتر خریداری کنند (جونز و همکاران، ۲۰۰۰، ص۷۷).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
گمرک الکترونیکی ۱-۹ استفادهکنندگان از تحقیق عمدهترین استفادهکنندگان از گمرک الکترونیکی، تجار و بازرگانان هستند که از منافع این سیستم بهره مند خواهند شد.
سازمانهای در بخش تجاری: وزارت بازرگانی، وزارت صنایع، بانک مرکزی و بانکهای تجاری. در بخش پشتیبانی: حمل و نقل هوایی و دریایی، بنادر و کشتیرانی، شرکتهای بیمه، سازمانهای مرتبط با صادرات و واردات. در قسمت مربوط به گمرکات: کل سیستم گمرکی کشور، حق العمل کاران، استرداد حقوق گمرکی و سایر مسائل فنی گمرک میباشد.
۱-۱۰ تعریف عملیاتی متغیرهای تحقیق گمرک الکترونیکی: گمرک الکترونیکی عبارت از به کار گیری کسب و کار الکترونیکی در ادارات گمرک جهت تأمین نیازهای اداری و خدماتیشان و نیز برای تأمین بهتر نیازهای ذینفعان مشارکت کننده در تجارت و حمل و نقلبینالمللی و افزایش رقابت تجاری از ترخیص سریع تر کالاها، افزایش درآمد و امنیت و محافظت مرزها میباشد (کرباسیان، ۱۳۸۳، ص۲).
توسعه صادرات: توسعهی بخش صادرات به معنی توسعهی صنایعی است که کشور در آنها مزیت نسبی و با اینکه حداقل امکانات بالفعل تولیدی دارد و با سرمایه گذاری و تأکید بیشتر در این صنایع، کالاهای مزبور را صادر میکند یا صادرات موجود را افزایش میدهد (حسینی،۱۳۹۱، ص۳۵).
الکترونیکی نمودن فرآیندهای روزمره: الکترونیکی نمودن فرآیندهای روزمره برای خود ادارات گمرکی شامل عملیات ساده و مؤثر گمرکات، یکپارچگی بهتر و اثربخشی مستمر خدمات از طریق اتوماسیون فرآیندهای روزمره و فراهم ساختن امکان اعمال متمرکزتر قوانین و بررسی رعایت مقررات است[۱].
ارتباطات: موضوع ارتباطات در سازمان، از چنان اهمیتی برخوردار است که میتوان گفت؛ اولین وظیفه مدیر این است که سیستم ارتباطات را در سازمان، توسعه دهد. اطلاعات لازم (شامل واقعیتها، اندیشهها و احساسات) باید قبل از اینکه تصمیمی اتخاذ شود، مورد توجه قرار گیرد؛ لذا چنانچه هدف سازمان، دست یافتن به حداکثر بهرهوری باشد، سیستم ارتباطات باید به گونه ای طرح ریزی شود که در همه حال، اطلاعات از مجاری مربوط، در اختیار اعضای سازمان قرار گیرد و به صورت یک شبکه مؤثر و کارآمد، برقراری ارتباطات شکل گیرد (پیروز و دیگران،۱۳۹۱، ص۳۰۴).
اطلاع رسانی به موقع: اطـلاع رسـانی، فرآیند انتقال منظم، مستمر و به موقع اطلاعات و آگاهیها از یک سازمان اجتمـاعی بـه مخاطبـان و بـالعکس است که از طریق فناوریها، تکنیکها، شیوهها و ساز و کارهای مشخص صورت میگیرد و با توجه به باز خـورد این انتقال، تداوم حیات سازمان و تقویت و استحکام روابط با مخاطبان تأمین میشود. با استفاده از فناوری اطلاعات فعالیتهای سازمان بیشتر و بهتر در معرض دید مدیران و کارمندان قرار میگیرد (فتحیان و مهدوی نور،۱۳۸۹، ص۱۶۳).
شفافسازی فعالیتها: شفافسازی شامل: ارتقای کیفیت تصمیمات گرفته شده، افزایش اعضای حلقه تصمیمگیری، کاهش فساد و سواستفاده از موقعیت به منظور کسب منافع فردی یا جناحی و اطلاع قانونمند مردم از فرآیندهای تصمیمگیری است (فرود،۱۳۹۲، ص۸).
۱-۱۱ چارچوب نظری تحقیق چارچوب نظری، بنیانی است که تمامی پژوهش بر آن استوار است، این چارچوب شبکه ای است منطقی و توصیفی، مشتمل بر روابط موجود میان متغیرهایی که در پی اجرای فرآیندهایی چون مصاحبه، مشاهده و بررسی پیشینه تحقیق شناسایی شده اند. چارچوب نظری روابط میان متغیرها را روشن می کند. نظریههایی که مبانی این روابط را میپروراند و نیز ماهیت و جهت این روابط را توصیف می کنند. همان گونه که بررسی پیشینه، مبانی نظری را تشکیل می دهد، یک چارچوب نظری خوب نیز در جای خود، مبانی منطقی لازم برای تدوین فرضیه های آزمون پذیر را فراهم می آورد (سکاران ، ۱۳۸۵، ص۹۴).
با توجه به توضیحات داده شده، موضوع تحقیق مورد نظر: بررسی نقش سیستم گمرک الکترونیک بر توسعهی صادرات از دیدگاه کارشناسان و صادرکنندگان در استان گیلان است.
آنچه امروزه بدان تأکید میشود، تسریع ترخیص محمولهها در محیط عاری از اسناد کاغذی و یا حداقل استفاده از این اسناد است. گمرک الکترونیکی نیز به دلیل به حداقل رساندن استفاده از اسناد کاغذی، کاهش بایگانیها، کاهش خطاها، در دسترس بودن مجوزها و کم کردن هزینههای عملیاتی، تسهیل تجارت بینالمللی را فراهم آورده است (کرمی، ۱۳۹۰، ص۳۹).
جهت انتقال اطلاعات در زنجیرهها روشهای مختلفی موجود میباشد که روش سنتی یا سیستم کاغذی اولین روش میباشد که امروزه بنا به دلایلی مانند تاخیرات در زمان ارسال، اشتباهات فردی و هزینههای زیاد این روش دیگر نمیتواند پاسخگوی نیازهای زنجیره باشد و لذا چارهای برای مدیران زنجیره نیست که به فناوری اطلاعات روی آورند تا بتوانند پاسخگوی مشتریان زنجیره و سهامداران و ذینفعان آن باشند. مدلهایی که میتوان با بهره گرفتن از آنها امر به اشتراک گذاری اطلاعات را در هر زنجیره انجام داد سه نوع هستند:
مدل ساده انتقال اطلاعات: در این نوع انتقال دادهها، هر نهاد فقط اطلاعات را به بالاتر ارجاع میدهد و بالادستی پایگاه داده ای دارد که تصمیمات لازم را اتخاذ می کند. مدل شخص ثالث[۲]: در این مدل شخص ثالثی اطلاعات را در یک بانک داده ای برای اعضای زنجیره نگهداری میکند. این شخص ثالث ممکن است خدماتی هم برای اعضای زنجیره انجام دهد. مدل متمرکز اطلاعات[۳](مدل مورد استفاده در گمرک الکترونیکی): این مدل مشابه مدل دوم است فقط به جای شخص سوم یک سیستم کامپیوتری کار میکند. در ادبیات مربوط با موضوع تحقیق، تسهیل تجاری شامل مواردی چون ساده سازی، هماهنگ سازی، اتوماسیون رویههای کاری و انجام تسهیل در تمام تدابیر تنظیماتی و مقرراتی است که بر جریان صادرات و واردات و همچنین ترانزیت کالا تأثیر گذارند. تسهیل تجاری را میتوان عقلانی و منطقی کردن رویهها و الزامات اسنادی برای تجارت بینالمللی دانست و درنهایت هماهنگ سازی استانداردها و انطباق با نرمهای بینالمللی که منافع بسیاری را برای افراد ذینفع به دنبال خواهد داشت(فرود،۱۳۹۲، ص۸).
ارکان اصلی تسهیل تجاری عبارتاند از: شفافیت، آزادسازی ترانزیت، تشریفات و کارمزدهای مرتبط با رویههای تجاری.
برای بالا بردن رشد اقتصادی، ایجاد اشتغال، بهبود تراز پرداختها و مقابله با تورم، نقش صادرات کالاها و خدمات حیاتی است، و دولتها از هر نوع سیاستی برای دستیابی به صادرات بیشتر و بیرون کردن رقبا استفاده میکنند. دخالت دولتها چه از نظر مسائل داخلی و چه به لحاظ مسائل خارجی، دیگر سیاست پشت پرده نیست و جنبه کاملاً آشکار و روشنی دارد؛ زیرا نفع بیشتری نصیب آنها میشود. به طور کلی سیاستهای توسعه صادرات به دو دسته سیاستهای داخلی توسعه صادرات و سیاستهای خارجی توسعه صادرات تقسیم میشود (تقوی و نعمتیزاده، ۱۳۸۲، ص۷).
با توجه به جدید بودن موضوع گمرک الکترونیک در کشور، اجرای این سیستم نیز نیازمند مقابله با چالشهایی است. با مطالعه دقیق و بررسی برنامه توسعه گمرک الکترونیک در کشور، چالشهای متعددی احصا شدهاند که میتوان آن ها را عمدتاً در پنج گروه اصلی به شرح ذیل دسته بندی کرد که هریک به فقدان نوعی از زیرساخت اشاره دارد:
فقدان زیرساختهای فنی عدم یکپارچگی سیستمها فقدان زیرساختهای مالی
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
گمرک دیجیتال (الکترونیکی) در عصری که به عصر ارتباطات معروف شده و به عنوان مثال اطلاعات مربوط به یک کالا از سوی فروشندهای در یک سوی کره زمین ظرف چندثانیه به خریداری در آن سوی عالم میرسد، باقی ماندن بر روشهای سنتی جز دور شدن از چرخه اقتصاد جهانی و از دست دادن هر چه بیشتر سهم خود از بازار تجارت نتیجه دیگری ندارد. وضعیت ناگواری که طی سالهای اخیر متاسفانه دامنگیر تجارت خارجی ایران بوده و ما را حتی از رقابت با بسیاری از کشورهای منطقه بازداشته، اکنون به طور جدی تری خود را نمایان ساخته و دشواری غلبه بر این وضعیت را به فعالان اقتصادی و تجاری گوشزد میکند. براساس سند چشمانداز ۲۰ ساله کشور که جهت اجرای آن حدود ۱۱ سال دیگر به اتمام میرسد، ایران باید به قدرت اول اقتصادی در منطقه تبدیل شود و رشد بالای تجارت خارجی کشور به عنوان یکی از عوامل تأثیرگذار در حصول این موقعیت تعیین شده است، اما آنچه که طی ۹ سال گذشته یعنی از زمان اجرای سند مذکور صورت گرفته با موارد پیش بینی شده مطابقت ندارد و تصور اینکه ما بتوانیم در سال ۱۴۰۴ در حد و اندازه یک قدرت تجاری برتر منطقهای ظاهر شویم چندان آسان نیست.
به عقیده کارشناسان کندی رشد تجارت خارجی در ایران بیش از آنکه معلول عواملی همچون محیط تجارت و امکانات فیزیکی و یا حتی تسهیلات گمرکی باشد –البته این عوامل به نوبه خود تأثیرگذار است- نتیجه برخی از سیاستها، تصمیم گیریها و اقدامات اجرایی غیر اصولی و غیر منطقی است که باعث شده تا فرصتهای سرمایه گذاری در این بخش از دست برود. در این بین گمرک به عنوان کلیدیترین سازمان دخیل در توسعه و تسهیل تجارت، طی سالهای گذشته اقدامات زیادی در جهت مدن سازی امور و رویههای گمرکی انجام داده اما این اقدامات در مقایسه با سرعت تحولات تجاری و به روزسازی گمرکات در کشورهای پیشرفته اندک بوده است. با توجه به این که اکنون مدیریت سازمان گمرک عزم خود را جزم کرده تا با حرکت اصولی و پایه ای شکاف موجود در زمینه گمرک الکترونیکی را پر کند، قطعاً لازم است که همه دست اندرکاران تجارت خارجی و دستگاههای مسئول باید کمک کنند تا برنامههای جدید این سازمان در کوتاهترین زمان به نتیجه برسد و گمرک بتواند علاوه بر ادامه خدمات و تسهیلات بر مبنای فناوریهای جدید، در تنظیم روابط تجاری بین فعالان اقتصادی و بخشهای دولتی نقش موثرتری ایفا کند.
اینکه گمرکات کشور بتوانند به روشهای کاملاً الکترونیکی کالا را ترخیص کنند، کاری بسیار ارزنده و خوب است اما کسانی که تجربه و دانش لازم را درباره این کار دارند، به خوبی میدانند ارائه خدمات الکترونیکی به صاحبان کالا و تجار و بازرگانان در گمرک نیازمند تعامل و همکاری جمعی است. یعنی تا زمانی که بسترهای مناسب و مطمئن مخابراتی و ارتباطی از طریق دستگاههای مسئول در نقاط مختلف کشور فراهم نشود، حصول به موفقیت کامل در طرح گمرک الکترونیکی میسر نخواهد بود. به عبارت دیگر اقدام گمرک ایران در این جهت را باید یک حرکت عملی مؤثر برای کاهش زمان و هزینه ترخیص کالا و همچنین راحتی کار ارباب رجوع به حساب آورد. اما به نظر میرسد که سایر سازمانها و دستگاههای ذیربط که در امر تجارت خارجی دخالت دارند و نظرات و خواستههایشان در این زمینه تأثیرگذار است باید برای همراهی و همکاری با گمرک به نوعی مجاب به همکاری در یک پروسه زمانی معین شوند. نکته مهم دیگر آن است که تحقق گمرک الکترونیکی نیازمند منابع مالی و اعتبارات کافی است و باید در این مورد نهادهای مسئول از جمله دولت و مجلس محترم همکاری و مساعدت بیشتری داشته باشند.
اگر بخواهیم منصفانه به عملکرد گمرک طی سالهای اخیر نگاه کنیم و آن را مورد ارزیابی قرار دهیم باید بگوییم این سازمان در فرایند ورود و خروج کالا و ترانزیت از سایر سازمانها و دستگاههای ذیربط جلوتر بوده و کوشیده است تا با ارائه خدمات بهتر و حذف موانع و مقررات دست و پاگیر، کالاهای مردم را زودتر و راحتتر از گمرگ ترخیص کند، اما همه تصمیمات و اختیارات با گمرک نیست و حتی اگر جریان ترخیص کالا و امور مربوط به آن کاملاً الکترونیکی شود، احتمالاً باز هم موانعی بر سر راه تجار و بازرگانان وجود دارد که باعث تأخیر در ترخیص کالا میشود. بنابراین گمرک در کنار تلاش برای الکترونیکی کردن رویههای خود اطلاع رسانی بیشتری برای فعالان اقتصادی و دست اندکاران امر تجارت انجام دهد و در عین حال زمینه همکاری بیشتر سازمانهای هموار را فراهم کند. رفع نواقص و اشکالات سیستم الکترونیکی اخذ مجوز کالا که از چندی پیش در گمرگ فعال شده کمک بسیار خوبی به صاحبان کالا و جلوگیری از اتلاف وقت و هزینه آنان است (نشریه تخصصی امور گمرکی،۱۳۹۲، ص۷).
میلیونها کانتینر حمل بار در سطح بینالمللی هر هفته با هدف توزیع کالاها جهت مراحل بعد از تولید و نهایتاً تحویل به موقع کالاها و سفارشات به دست مشتریان نهایی نقل و انتقال دارند. در این زمینه نقش مبادلات حفظ درآمدهای اجتماعی و ملی است که از دو طریق: یکی گردآوری مالیاتها و هزینههای معاملاتی و دیگری شناسایی تجارت غیر قانونی و مقابله با آن (مثلاً قاچاق دارو، سلاح و محصولات تقلبی). بنابراین دولتها ضرورت تسهیل ساختن روند تجارت با شیوههای ساده تر و انجام معاملات رسمی و قانونی و افزایش معاملات به شکل حرفه ای و در چارچوب فضای قانونی را دریافتند، که در نتیجه اثرات منفی تجارت بر توسعه اقتصادی ملی را کاهش میدهد و اثرات آن بر سطح سرمایه گذاریهای خارجی را نیز خنثی میسازد. ابتکار عملهایی چون توزیع اطلاعات و معاملات الکترونیکی و مدیریت ریسک هدف تسهیل ساختن تجارت را تحقق میبخشد(اورکیولی و همکاران،۲۰۱۳، ص۱).
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :(فایل کامل موجود است)
۲-۱-۲ تعریف گمرک
واژه گمرک که معادل آن در زبان انگلیسی “کاستمز”[۱] و در زبان فرانسه “دوآن”[۲] میباشد و بنابر قول مشهور محققان و مورخان، مشتق از کلمه لاتین “کومرسیو”[۳] به معنی تجارت و مبادله کالا بوده که خود این کلمه مشتق از ریشه یونانی “کومرکس”[۴] به معنی حقوق متعلق به کالا و مال التجاره میباشد (مهدوی،۱۳۴۳،ص۴۱). بعدها کوموکس در زبان ترکی (در عهد حکومت عثمانی) با لفظ “کومروک” استعمال شده و در عهد نادرشاه افشار در معاهدات این پادشاه با سلطان محمودخان اول پادشاه عثمانی وارد زبان فارسی و با تلفظ “گمرک” رایج شده است (بنایی،۱۳۷۴،ص۱۴).
شورای همکاری گمرکی[۵]، گمرک را چنین تعریف نموده است.
«گمرک سازمانی است دولتی که مسئول اجرای قانون گمرک و وصول حقوق و عوارض ورودی و صدوری[۶] و همچنین واردات، ترانزیت و صادرات کالا میباشد.»
این اصطلاح به هر یک از قسمتهای سازمان گمرک و یا ادارات اصلی یا تابعه آن نیز اطلاق میشود مثلاً در مورد مأمورین گمرک، حقوق و عوارض ورودی و صدوری و کنترل واردات یا صادرات یا هر امر دیگری که در حدود عملیات گمرکی باشد نیز به کار میرود مثل: مأمور گمرک، حقوق گمرکی، اداره گمرک و اظهارنامهی گمرکی. با توجه به تعاریف به عمل آمده میتوان گفت گمرک سازمانی است مالی و اقتصادی که از دیر زمان در کشورها وجود داشته و در هر زمان بنا به مقتضیات زمان و خواست حکومتهای شکل و سازمانی خاص به خود گرفته است تا به صورت فعلی درآمده است. گمرک به طور قانونی فقط نقش تطبیق واردات و صادرات را با مقررات وضع شده برای واردات کالا و صادرات دارد. بنابراین در ورود یا صدور کالا فقط نقش گمرک آن است که:
الزامات قانونی در ورود و صدور کالا توسط وارد کنندگان یا صادر کنندگان رعایت شود. محدودیتها و ممنوعیتهای وضع شده مراعات شود. معافیتها و تخفیفهای توصیه شده به موجب قانون در صورت تطبیق مشخصات کالا، به وارد یا صادرکننده داده شود. حقوق و عوارضی که وضع شده است را بطور صحیح وصول نماید.
۲-۱-۳ آرم گمرک جمهوری اسلامی ایران
آرم گمرک جمهوری اسلامی ایران نمادی از واژه گمرک و در بردارنده مفاهیمی به شرح زیر است:
درآرم فوق به مفهوم واژه گمرک به اعتبار دروازه و دروازبان اقتصادی کشور توجه شده. نوار سبز به مفهوم ورود و صدور آزاد کالا است. نوار قرمز به مفهوم ورود و صدور ممنوع و کنترل شده کالاست. نوار سبز و قرمز با فضای سفید بین آنها نشانگر پرچم جمهوری اسلامی ایران است. دو نوار سیاه در دوزاویه آرم، چهارچوب دروازه و بیانگر کنترل گمرکی و اعمال قانون است. خطوط تشکیل دهنده آرم نمادی از حروف مقطع واژه گمرک میباشد[۷].
۲-۱-۴ بیانیه چشمانداز سازمان جهانی گمرک
“سازمان جهانی گمرک از لحاظ بینالمللی به عنوان مرکز جهانی کارشناسی گمرکی مطرح میباشد و در مذاکرات مربوط به توسعه، ارتقاء و پیاده سازی نظامها و رویههای نقش رهبری کننده ای ایفا میکند.
این سازمان در برابر نیازهای اغضا خود و محیط فعالیت آنها پاسخگو بوده و ابزارها و رویکردهای اجرایی آن به عنوان پایه ای مطمئن برای فعالیت گمرکات در سراسر جهان به شمار میآید.”
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
تسهیل تجارت و تجارت الکترونیک عکس ها و اشکال مربوط به این مطلب در فایل اصلی پایان نامه موجود است
گمرک به عنوان تنظیم کننده جریان تجارت خارجی کشور برای اجرای وظایف قانونی خود نیاز به نوین سازی دارد. واژه گمرک نوین که نخستین بار از سوی دکترعباس معمارنژاد، رئیس کل گمرک ایران به کارگرفته شد، دارای ویژگیهایی است که علاوه بر ارتقاع صددرصدی جایگاه دروازه بان اقتصادی کشور به بالاترین سطح خدمت رسانی و نقش آفرینی در زنجیره تجارت خارجی، قابلیت وامکان برقراری ارتباط و همکاری آنلاین گمرک ایران با سازمانهای بین المللی مرتبط با مباحث تجاری وگمرکی را فراهم میسازد (کاخکی،۱۳۹۰، ص۵). به کارگیری فناوریهای نوین در ارائه خدمات گمرکی همچون تجهیزات فناوری اطلاعات و ارتباطات، دوربینهای مدار بسته و تجهیزات کنترل نامحسوس از جمله فناوریهای نوینی هستند که درگمرکات پیشرفته مورد استفاده قرار میگیرند. امروزه بدون استفاده از این تجهیزات نه تنها تسهیل تجارت را به عنوان یک وظیفه به خوبی نمیتوان انجام داد، بلکه بستر لازم جهت اجرای قوانین و مقررات وکنترل های گمرکی نیز به صورت مناسب فراهم نخواهد شد. استفاده ازسیستم یکپارچه گمرکی (مشتمل برسخت افزارها و نرم افزارهای یکپارچه)، استفاده از اسناد الکترونیکی، تبادل الکترونیکی دادهها بین سازمانهای همکار و همجوار، استفاده از فناوریهای جدید مثل بارکد دو بعدی، سامانه شناسایی امواج رادیویی[۱] روی اسناد کاغذی و کارت هوشمند، جزء لاینفک گمرک نوین است. هر چند گمرک یکی از سازمانهای پیشرو در استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در کشور بوده است، ولی به دلیل ضعف زیرساختهای ارتباطی و ناپایداری آن و پیاده سازی سیستمهای نرم افزاری جزیره ای و غیریکپارچه با وضع مطلوب فاصله نسبتا زیادی دارد (معمارنژاد،۱۳۹۰، ص۲).
آنچه امروزه بدان تأکید میشود، تسریع ترخیص محمولهها در محیط عاری از اسناد کاغذی و یا حداقل استفاده از این اسناد است. گمرک الکترونیکی نیز به دلیل به حداقل رساندن استفاده از اسناد کاغذی، کاهش بایگانیها، کاهش خطاها، در دسترس بودن مجوزها و کم کردن هزینههای عملیاتی، تسهیل تجارت بینالمللی را فراهم آورده است (کرمی، ۱۳۹۰، ص۳۹). به کارگیری فناوری اطلاعات در گمرک مزایای زیادی به همراه دارد. رویههای گمرک بدون به کارگیری فناوری اطلاعات برای تجارت جهانی مانع بزرگی محسوب میشود (بودگراون[۲]،۱۹۹۸، ص۳۹).
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :(فایل کامل موجود است)
۲-۲-۲ تجارت الکترونیکی
حدود ۱۲۳ سال از اختراع تلفن توسط الکساندرگراهام بل میگذرد. اختراع بل در سال ۱۸۷۶، تجارت الکترونیکی را به گونه ای که امروز شناخته میشود، پی ریزی کرد. برخی بر این عقیدهاند که به کارگیری عدد بی اهمیت صفر در محاسبات رقمی، ستون فقرات تجارت الکترونیکی است که از شبه قاره هند سرچشمه میگیرد. تجارت الکترونیکی در شکلی که امروزه شیوه کارکردن همه ما را متحول کرده است، ریشه در همگرایی خلاق کامپیوتر و تلفن دارد. امروزه پست الکترونیکی تبدیل به یکی از عمومیترین ابزارهای تجاری و کسب اطلاعات از طریق جستجوی سایتهای وب، شده است. این امکان عملاً تحت تأثیر همگرایی خلاق تلفن و کامپیوتر، به واسطه اینترنت در اختیار جامعه قرار میگیرد. تاریخچه تجارت الکترونیکی به شکل امروزی آن، ریشه در دو پدیده دارد: اینترنت و مبادله الکترونیکی دادهها، منشاء زمانی هر دو این پدیدهها به دهه ۱۹۶۰ باز میگردد.
پیشرفتهای صورت گرفته در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباطات و هم چنین پیدایش اینترنت، مفاهیم جدیدی را با خود وارد دنیای کسب و کار و مدیریت کردهاند که از آن جمله میتوان به سازمانهای مجازی، تجارت الکترونیکی، کسب و کار الکترونیکی و بسیاری مفاهیم الکترونیکی دیگر اشاره کرد. رشد و پیشرفت فناوری اطلاعات در حال متحول کردن اقتصاد است. جستجو برای دستیابی به روشهای کاراتر برای انجام امور تجاری منجر به ایجاد انقلابی در عرصه تجارت شده است. این انقلاب را تجارت الکترونیکی نامیدهاند. به طور کلی تجارت الکترونیکی عبارت است از خرید و فروش کالاها، خدمات و اطلاعات با بهره گرفتن از شبکههای کامپیوتری از جمله اینترنت (حسن قلی پور و شریفی،۱۳۸۴، صص ۶۶-۶۵). تجارت الکترونیکی به رشتههای گوناگون علمی باز میگردد. به عبارت دیگر میان رشته ای[۳] است. برای مثال به رشتههایی چون: بازاریابی، علوم رایانه، مالی، مدیریت، اقتصاد، حسابداری و حسابرسی، محیط حقوقی و اخلاقی مرتبط است (فتحیان و مهدی نور،۱۳۸۹، ص ۶۷).
۲-۲-۲-۱ مرکز تسهیل تجارت و تجارت الکترونیک سازمان ملل متحد[۴]:
همزمان با پیشرفتهای حاصله در فناوریهای ارتباطی، شیوههای انجام امور تجاری و بهتبع آن، نهادهای مدیریت بینالمللی آنها نیز دچار تحول شده است. مرکز تسهیل تجاری و تجارت الکترونیک سازمان ملل یکی از نتایج این تحولات است. مرکز تسهیل تجاری و تجارت الکترونیکی سازمان ملل موسوم به «مرکز سی فاکت سازمان ملل» از سال ۱۹۹۷ به عنوان جایگزین تشکیلات قدیمیتری موسوم به گروه کاری شماره چهار و زیر مجموعهای از کمیسیون اقتصادی اروپا و شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل، با هدف اصلی توسعه و ترویج مراحل و روشهای ساده، شفاف و مؤثر برای تجارت جهانی تأسیس شده و عمده فعالیتهای مرکز مزبور پیرامون دو محور اصلی یعنی تسهیل تجاری و تجارت الکترونیکی متمرکز میباشد.
در محور تسهیل تجاری بطور عمده فعالیتها و اقدامات مربوط به تدوین و به روز آوری توصیههایی در ارتباط با الگوسازی و استانداردسازی روشها و اسناد تجارت، نظامهای کدینگ بینالمللی و ارائه بهترین روشها در تجارت به دولتهای جهان و در محور تجارت الکترونیکی بطور عمده تدوین، ارائه و پشتیبانی استانداردهای جهانی تجارت الکترونیکی، بررسی و تدوین توصیهها و اسناد گوناگون حقوقی و قانونی تجارت الکترونیکی و بسط و ارائه فنآوریهای گوناگون در این زمینهها در مد نظر قرار دارد.
نزدیک به ۲۵ سازمان تخصصی بینالمللی و منطقهای مرتبط با ابعاد گوناگون تجارت بینالمللی در مرکز سی فاکت حضور فعال دارند. سازمان جهانی تجارت، سازمان جهانی گمرک، اتحادیه بینالمللی مخابرات، سازمان بینالمللی استانداردها (ایزو)، مرکز بینالمللی شمارهگذاری کالا و خدمات، کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل (آنکتاد) و اتاق بازرگانی بینالمللی از جمله این سازمانها به شمار میروند.
پنج گروه تخصصی همراه با زیرگروههای کاری مربوط به آنها تحت عناوین گروه مراحل کسب و کار و تجارت بینالملل، گروه مدیریت اطلاعات محتوایی، گروه فنآوریهای کاربردی، گروه تکنیکها و متدولوژیها و بالاخره گروه حقوقی، تحت مرکز سی فاکت فعالیت دارند و گزارشات پیشرفت کار آنها در اجلاسهای عمومی سالیانه سی فاکت در شهر ژنو کشور سوئیس ارائه میشود. در حال حاضر در ساختار تشکیلات جهانی مرکز سیفاکت سازمان ملل یک گروه موسوم به گروه راهبری سیفاکت[۵] تحت مرکز تسهیل تجاری و کسب و کار الکترونیکی سازمان ملل وجود دارد که پانزده عضو دارد و سهم آسیا دو نماینده میباشد که یکی از اعضای آسیایی آن جمهوری اسلامی ایران میباشد. گروه راهبری سیفاکت به منظور انجام فعالیتهای خود شش گروه کاری زیر را ایجاد نمود:
گروه کاری روشهای تجارت الکترونیک بینالمللی گروه کاری تجزیه و تحلیل مراحل کسب و کار گروه کاری تکنیکها و متدلوژیها گروه کاری حقوقی گروه کاری ادیفاکت گروه کاری کد (زارعی و مقدسی،۱۳۹۱، صص۱۴۴-۱۴۳).
۲-۲-۳ مدلهای انتقال دادهها در گمرک الکترونیکی
جهت انتقال اطلاعات در زنجیرهها روشهای مختلفی موجود میباشد که روش سنتی یا سیستم کاغذی اولین روش میباشد که امروزه بنا به دلایلی مانند تاخیرات در زمان ارسال، اشتباهات فردی و هزینههای زیاد این روش دیگر نمیتواند پاسخگوی نیازهای زنجیره باشد و لذا چاره ای برای مدیران زنجیره نیست که به فناوری اطلاعات روی آورند تا بتوانند پاسخگوی مشتریان زنجیره و سهامداران و ذینفعان آن باشند. در ادامه انواع مدلهایی که برای انتقال اطلاعات موجود میباشند ارائه میشود.
مدلهایی که میتوان با بهره گرفتن از آنها امر به اشتراک گذاری اطلاعات را در هر زنجیره انجام داد سه نوع هستند که در ذیل به آنها اشاره میشود:
مدل ساده انتقال اطلاعات: این مدل در شکل (۲- ۱) آورده شده است. در این نوع انتقال دادهها، هر نهاد فقط اطلاعات را به بالاتر ارجاع میدهد و بالادستی پایگاه داده ای دارد که تصمیمات لازم را اتخاذ می کند. سیستم EDI-Based از این مدل استفاده میکند:
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
تجهیز مبادی ورودی و خروجی به دستگاههای کنترلی (اشعه ایکس[۱]، دوربین مدار بسته و…) با توجه به حجم روزافزون واردات، صادرات، ترانزیت کشور و ضرورت مبارزه با قاچاق کالا و تخلفات گمرکی در مبادی رسمی کشور و جوابگو نبودن روشهای سنتی بازرسی کالا در گمرکات به علت حجم فراوان کالا و تعداد محدود کارکنان، استفاده از تجهیزات پیشرفته کنترلی در گمرکات امری اجتنابناپذیر است. بر این اساس گمرک ایران طی سالهای اخیر و با توجه به بودجه ای که در اختیار دارد دست به تجهیز گمرکات کشور به دستگاههای کنترلی نامحسوس زده است. یکی از این دستگاهها که در کنترل کالاهای وارداتی، صادراتی و ترانزیتی کاربرد دارد دستگاه اشعه ایکس است که در سه نوع کانتینری، موبایلی و پالتی در برخی از گمرکات کشور نصب اشعه ایکس شده و مورد بهره برداری قرار گرفته است.
از تجهیزات دیگر، دوربینهای مدار بسته است که به منظور کنترل محوطه و سالنهای گمرکات، تعدادی از این دوربینها در چند گمرک مورد استفاده قرار گرفته است.
مشکلاتی که در جهت آماده نمودن و نگهداری سیستمهایی که از گارانتی خارج شدهاند و در گمرکات کشور بایستی از آنان با حداکثر توان استفاده گردد در جدول (۲- ۶) شرح داده شده است (گزارش تحول اقتصادی ۱۳۸۷، صص۹۸-۹۶).
جدول۲- ۶: مشکلات آماده نمودن و نگهداری سیستمهای خارج شده از گارانتی در گمرکات کشور
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :(فایل کامل موجود است)
ردیف شرح ۱ تأمین شرکت پشتیبانی کننده در طول سال به دلیل عدم وجود شرکتهای کامیونی و متخصص در جهت پشتیبانی و نگهداری سیستمهای اشعه ایکس کانتینری موجود در گمرکات کشور که اغلب ساخت کشور چین و یا آلمان میباشد ضرورت دارد که این سیستمها برابر تعهداتی که در قراردادهای خرید سیستمها از شرکتهای مرتبط با کشورهای مذکور منعقد گردیده هزینه پشتیبانی با تأمین نیروهای متخصص به صورت ارزی یا ریالی با حداقل برای هر دستگاه در جهت پشتیبانی. ۲ تأمین تجهیزات مرتبط با این دستگاهها که در اثر استفاده ممتد یا مرور زمان از قابلیت استفاده خارج و نیاز به تعویض و بازسازی دارند و الزاماً قطعات مورد نیاز بایستی از شرکت فروشنده برابر قراردادهای منعقده تهیه گردد فلذا ضرورت دارد در جهت تأمین قطعات مورد نیاز این سیستمها سالانه حداقل. ۳ در جهت استفاده از سیستمها و راهبری آن توسط اکثر پرسنل فنی گمرکات کشور ضرورت دارد که از وجود کارشناسان وارد به این سیستمها در قسمت اپراتوری و یا مهندسی، سرویس و نگهداری با دایر نمودن دورهای آموزشی بتوانیم تعداد زیادی نیروی متخصص تربیت گردد که در آینده جایگزین نفرات فعلی گردند. ۴ در جهت ورود کارشناسان خارجی جهت سرویس و نگهداری دستگاههای اشعه ایکس لازم است جهت این نفرات ویزای کار دریافت گردد.
۵) ارتقاء سلامت اداری
آسیب شناسی و شناسایی نقاط آسیب پذیر و گلوگاههای فساد و ارائه راهکارها جهت ایمن سازی و حذف آنها. نظارت بر حسن انجام کار گمرکات اجرایی و دفاتر ستادی در زمینه حذف گلوگاههای فساد احصاء شده. پیگیری به منظور بهره مندی کارکنان از حداکثر ظرفیتهای قانون مدیریت خدمات کشوری (با تصویب قانون امور گمرکی طبق ماده ۱۶۰ آن استفاده از ۲% حقوق ورودی جهت تجهیز گمرکات، آموزش، بهره مندی کارکنان از پاداش و وام و امور درمانی میسر خواهد شد).
۶) طرح آمایش گمرک
مطالعات آمایش سرزمین گمرک با هدف جانمایی مناسب گمرکات کشور (با توجه به ماده ۱۰۶ ق.ب.پ.ت) نهایی شده و به منظور تصویب در دستور کار کارگروه تحول اقتصادی دولت قرار گرفته است. کاهش تعداد گمرکات از ۱۶۷ گمرک به ۱۴۴ گمرک طی سالهای ۱۳۹۰و۱۳۹۱٫
۷) ایجاد گمرکات اختصاصی
تشکیل جلسات متعدد با واردکنندگان کالاهای خاص و اتحادیههای مربوطه و همچنین وزارتخانه صنعت، معدن و تجارت، اتاق بازرگانی وسازمان استاندارد و تحقیقات صنعتی تعیین گمرکات اختصاصی برای صادرات ۱۸ قلم کالای صادراتی تعیین گمرکات اختصاصی برای واردات ۲۱ قلم کالای وارداتی
۸) ایجاد دروازه مشترک تجاری با کشورهای هم مرز
شناسایی ۹ مرز مشترک تجاری با گمرکات کشورهای همجوار شروع اقدامات برای عملیاتی شدن تفاهم نامه با کشورهای ترکیه در مرز رازی کاپی کوی مکاتبه و تشکیل جلسات متعدد با گمرکات کشورهای ترکیه، افغانستان، ارمنستان و ترکمنستان جهت ایجاد دروازه مشترک در مرزهای سرو، کاپی کوی، دوغارون، نوردوز (مقری) و لطف آباد.
۹) پیشگیری و مبارزه مؤثر با قاچاق کالا در مبادی رسمی
تشکیل کارگروه برگزاری جلسات به منظور شناسایی عوامل مؤثر بر قاچاق کالا تشکیل کمیته آسیب شناسی در خصوص پروندههای ترانزیت واحصاء آسیبها تدوین و ابلاغ بسته سیاستی پیشگیری و مبارزه با قاچاق کالا و تخلفات گمرکی در مبادی رسمی تدوین بسته حمایتی از تولید و دستورالعملهای اجرائی آن[۲].
۲-۲-۱۲ گمرک بندرانزلی و خدمات آن
گمرک انزلی به علت واقع شدن در موقعیت استراتژیک و ژئوپلتیک همواره از اهمیت بسیار زیادی برخوردار بوده است. این گمرک در طول تاریخ همواره به عنوان دروازه ورود به اروپا و شاهرگ اتصال شمال به جنوب شناخته میشده در حال حاضر نیز جایگاه مهم و حساس خود را بعنوان یکی از مراکز مهم ورود کالا به کشور و نقطه اتصال کریدور شمال و جنوب حفظ نموده است.
به طور کلی خدماتی که در گمرک بندر انزلی انجام میشود شامل ترانزیت، واردات، صادرات، مسافری، قاچاق. در ادامه این خدمات به طور موردی مشخص شده است.
راه اندازی شبکه اطلاع رسانی وب سایت[۳]به عنوان اولین گمرک کشور (بعد از گمرک ایران). استفاده از سیستم تلویزیون مدار بسته: با بهره گرفتن از تلویزیون مداربسته که در سالن ارزیابی نصب گردیده است، اطلاعات موردنیاز ارباب رجوع شامل بخشنامهها، دستورالعملها، نرخ ارز، مراحل و چگونگی ترخیص کالا، انواع رویههای گمرکی، اخبار تجاری و اقتصادی و… روزانه در معرض دید مراجعین گذاشته میشود. در این سیستم امکاناتی فراهم آمده است تا مراجعین در صورت نیاز به هر یک از اطلاعات نمایش داده شده بتوانند تصویری از آن را به دست آورند. استفاده از سیستم ویدیو کنفرانس: به منظور سرعت، سهولت و احترام به ارباب رجوع در این گمرک از سیستم ویدئو کنفرانس استفاده میشود. انجام این شیوه سبب گردیده است که تردد مراجعین به نحو چشمگیری کاهش یافته و سرعت کار نیز افزایش قابل ملاحظه ای پیدا نماید.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
منافع گمرک الکترونیکی برای بازرگانان: ۲-۲-۷-۴ منافع گمرک الکترونیکی برای بازرگانان:
کاهش زمان تلف شده برای صدور گواهی نامهها و مجوزها و ترخیص کالاها ساده سازی و مؤثر کردن رویههای حقوقی گمرکی افزایش شفافیت، قابلیت پیش بینی و همکاری و اتحاد در تعامل بین ادارت گمرکی و دیگر سیستمها. کاهش عمده هزینه انجام امور کسب و کار از طریق خودکارسازی رویهها و ایجاد مراحل جایگزین رویههای کاغذی. وجود یک مکانیزم گمرکی با هزینه پایین که از مجموعه واحدی از مشخصات شکل میگیرد و در تمام کشورهای درگیر این موضوع به کار برده میشود به جای آنکه هر کشوری مکانیزم مخصوص به خود داشته باشد.
۲-۲-۷-۵ منافع گمرک الکترونیکی برای ادارات:
تقویت قوانین موجود و ارتقاء امنیت و بهبود در روشهای کشف حقه بازی و کلاهبرداری. کسب درآمدهای بیشتر در نتیجه کنترل بهتر کالاها و همچنین بهبود نرخهای قانونی. تخصیص بهینه و کارای منابع انسانی و دیگر منابع که به دلیل مهندسی مجدد نظام مند،ساده سازی فرآیندها و رویههای گمرکی ایجاد میشود. کاهش هزینهها در فرآیندهای خودکار شده در فضای بدون کاغذ که همه عملیات گمرکی به طور الکترونیکی صورت میپذیرد. به طور کلی اگر مستند سازی گمرکات به شکل الکترونیکی درآید امور گمرکی به طور سریع تر و کم هزینهتر انجام خواهد شد.همچنین جریان گردش پول ناشی از تجارت الکترونیکی اگر خود به صورت الکترونیکی باشد و همچنین ارزیابیها و بازرسیهای قانونی هم به طریقه الکترونیکی صورت پذیرند،تأثیر بسزایی در کاهش هزینهها خواهتد داشت. دولتها باید از طریق سازمان گمرک جهانی و سازمان تجارت جهانی برای ارتقاء کارآیی و شفافیت رویههای گمرکی از فناوری اطلاعات استفاده کنند تا محیط کسب و کار و همچنین مشتریان بتوانند منافع حاصل از تجارت الکترونیی را کسب کنند.
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :(فایل کامل موجود است)
مهمترین مزیت و فایده گمرک الکترونیکی توانایی آن در تطبیق با جهان متغیر بدون دخالتهای دولتی است. به عنوان یک پیامد، جامعه بازرگانان اینترنتی میتوانند با مجموعه ای از دستورالعملهای مبنی بر چگونگی برخورد و روبرو شدن با شبکه، پشتیبانی شوند. دیگر مزیت گمرک الکترونیکی آن است که به طور مؤثری شکافهای ایجاد شده توسط قراردادهای تجاری را پر میکنند. به علاوه ایده گمرک الکترونیکی با توسعه و پیشرفتهای آینده در حوزه قوانین تجارت الکترونیک در تضاد نخواهد بود نهایتاً اینکه فرآیندهای گمرکی نسبت به حالت سنتی هرچه ساده تر میگردد. امروزه در زمینه ابتکارات گمرک الکترونیکی به منظور تسهیل تجارت، پیشنهادی که مطرح است استفاده از پنجره واحد ملی میباشد. با پنجره واحد تجار فقط یکبار اطلاعات استاندارد مورد نیاز را برای یک پایگاه داده ای واحد ارسال می کند. گمرکات و سایر سازمانهای صلاحیت دار جهت انجام امور قانونی مربوط به صادرات، واردات و حمل و نقل، به طور الکترونیکی به این اطلاعات دسترسی مییابند. بدین ترتیب دوباره کاری صورت نمیگیرد، از لحاظ طمان صرفه جویی میشود و کارایی افزایش مییابد (کمیسیون جامعه اروپایی،۲۰۰۳، صص۳۵-۲۲).
تأثیرات عمده گمرک الکترونیک در تسهیل صادرات کالا و خدمات را میتوان در قالب جدول (۲- ۴) نشان داد. گمرک الکترونیکی از طریق حذف مراحل گمرکی در مبادله خدمات و محصولات دیجیتالی، تسهیل جابجایی و انتقال کالاهای فیزیکی، کاهش الزام به بازرسی فیزیکی محموله، بازرسی فیزیکی بهتر، تأخیر کمتر برای تجار مورد اعتماد و ترخیص فوری محمولههای صادراتی موجبات تسهیل صادرات کالا و خدمات را فراهم میآورد (الهی و حسن زاده،۱۳۸۶، صص۱۰۷- ۱۰۶).
(جدول ۲- ۴) نقش گمرک الکترونیکی در تسهیل صادرات کالا و خدمات
ردیف مزایا و تأثیرات گمرک الکترونیکی منابع فراوانی تکرار ۱ اتوماسیون فر آیندهای روزمره گمرکی Asycuda++,2000 HMCustoms and Excise,2002;United Nations,2003;
بهشتیان،۱۳۷۹؛گمرک جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۸۳ . ۵ ۲ مستند سازی الکترونیکی با بهره گرفتن از ساختار مشترک Unescope,2000 ۱ ۳ ایجاد ارتباط اینترنتی بین ادارات نظامی Unescope,2000;Commission of European community,2003; STPRONews,2001 ۳ ۴ خدمات اطلاع رسانی جهت پی گیری سریع و صحیح وضعیت محموله Kuik,1998;United Nations,2003 IBM
Consulting Sevices,2003 ۳ ۵ در دسترس قراردادن آنلاین قوانین و مقررات گمرکی Unescope,2000 ۱ ۶ امکان دسترسی به فرمهای متفاوت مربوط به کشورهای مختلف Kuik,1998 ۱ ۷ کاهش تخلفات گمرکی گمرک جمهوری اسلامی ایران،۱۳۸۳ ۱ ۸ بهبود سطح خدمات گمرک HM Customs and Excise,2002 ۱ ۹ افزایش شفافیت در امور گمرکی Unescope,2000;STPRONews,2001; Commission of European Communities,2003;
گمرک جمهوری اسلامی ایران،۱۳۸۳؛ ۴ ۱۰ انجام امور گمرکی با هزینه کمتر(ضمن کاهش عوارض وصولی) Robert and Polanski ,2002 ; Commission of European Community,2003;
گمرک جمهوری اسلامی ایران،۱۳۸۳؛
Tan et al,2006 ۳ ۱۱ بهبود دقت و ارزیابی ریسک گمرک Unescope,2000 HM Customs and Excise,2002;
گمرک جمهوری اسلامی ایران،۱۳۸۳ ۳ ۱۲ کاربرد یکسان قوانین گمرک و جلوگیری از اعمال سلیقههای شخصی Kyoto Convension, chapter7;
United Nation,2003;
Commission of European,2003;
گمرک جمهوری اسلامی ایران،۱۳۷۸؛
گمرک جمهوری اسلامی ایران،۱۳۸۳ ۵ ۱۳ نمونهگیری بهتر از کالاها جهت بازرسی Unescope,2000 ۱ ۱۴ بازرسی فیزیکی بهتر Unescope,2000 ۱ ۱۵ ترخیص فوری Unescope,2000 Matto and schunkenct;2000,HM Customs and Excise,2002;Robert and Polanski,2002;Commission of European Community,2003;United Nations,2003;IBM consulting services,2003;UNCTAD,2006;
دفتر آمار و خدمات ماشینی،۱۳۷۸؛ گمرک جمهوری اسلامی ایران،۱۳۷۸؛ بهشتیان،۱۳۷۹؛کرباسیان،۱۳۸۳؛ گمرک جمهوری اسلامی ایران،۱۳۸۳ ۲ ۱۶ افزایش سرعت گردش موجودی و مالی جامعه تجار Asycuda++,2000 ۱ ۱۷ ایجاد فرصت برای تجارت بدون مرز Unescope,2000 ۱ ۱۸ تسهیل در امور تجاری و نسریع صادرات دفتر آمار و خدمات ماشینی،۱۳۷۸؛کرباسیان،۱۳۸۳،
Zhang,2002 ۴
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۲-۳-۶ عوامل مؤثر بر استراتژی صادرات ۲-۳-۶ عوامل مؤثر بر استراتژی صادرات
در تحقیقات دانشگاهی انجام شده، جنبه های مختلف شرکت ها که بر استراتژی صادرات اثر می گذارند، شناسایی شده اند. اکثر تحقیقات بر عوامل داخلی و خارجی مؤثر بر فرآیند صادرات متمرکز شده اند.
الف) عوامل داخلی
عوامل داخلی مؤثر بر استراتژی صادرات، متغیرهایی هستند که توسط شرکت تحت کنترل اند. ساختارهایی نظیر تعهد سازمان به صادرات، تمایل شرکت به صادرات، قابلیت های مدیریتی و ادراک صحیح از صادرات، اندازه شرکت و مزیت های محصول از جمله عواملی هستند که مورد بررسی قرار گرفته اند.
تعهد سازمان[۱] تعهد به صادرات به طور سنتی به دو صورت است: مالی[۲] و کارکنان[۳]. برای شناخت سطح درک شرکت، محققان رفتار شرکت را در جمع آوری اطلاعات از بازارهای خارجی، استخدام و آموزش کارکنان، فراهم نمودن ملاقات ها و سفرهای بین المللی، یاد گرفتن فرآیند صادرات و نحوهی استفاده از اسناد صادراتی را مورد بررسی قرار دادند.
در تحقیق به این نتیجه رسیدند که تعهد همیشه به عنوان یک عامل مهم و قابل توجه در دستیابی به موفقیت در صادرات نمی باشد. کاوسگیل و دیگران پی بردند که فقدان سرمایه گذاری در یک ساختاری که باعث پیشبرد صادرات می شود، خود مانعی برای موفقیت در صادرات است. لکن محققان دیگری استراتژی شرکت را با توجه به آمیخته بازاریابی برای تعیین تعهد شرکت به صادرات بررسی کردند. جین تأکید داشت که برای فروش موفقیت آمیز یک کالا در خارج از کشور، باید آن کالا اصلاح و تعدیل شود و استراتژی های مناسب (برای تغییر و اصلاح) را پیشنهاد کرد که شامل افزایش اعتبار، تبلیغات مستقیم به توزیع کنندگان یا مصرف کنندگان نهایی و کانال های توزیع می باشد. سرانجام وینرچ و رو متوجه شدند که بیش از نیمی از صادرکنندگان مورد بررسی نیاز به اصلاح آمیخته های بازاریابی دارند و در این میان قیمت گذاری مهمترین آنها است.
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :(فایل کامل موجود است)
انگیزش شرکت[۴] بیلکی (۱۹۷۸) اولین کسی بود که انگیزش را به برآیند فروش صادرات ارتباط داد. ضمن تحقیقات متوجه شد انگیزهی مدیران در امر صادرات، سوددهی بلند مدتی دارد که از طریق تنوع و رشد بلند مدت حاصل می شوند. رابینو با پیشنهاد این که مدیران تنوع بازار را به عنوان یک مزیت مهم صادرات در نظر می گیرند، از این موضوع حمایت کرد و به تأثیر تنوع بر افزایش حجم فروش تأکید نمودند.
انگیزه ها برای صادرات کاملاً متفاوت اند. انگیزش صادرات ممکن است به شکل های گوناگونی برای هر شرکت به صورت ترکیبی از عوامل مطرح شود.
توانایی ها و ادراکات مدیریت[۵] تغییرات در رفتار صادراتی ناشی از تفاوت در ویژگیهای مدیریت است. ویژگی های مهم شامل: نوع آموزش، درجه ریسک گریزی، گرایش بین المللی مدیران، گرایش مثبت مدیر به بازاریابی صادرات میباشد. با مقایسه صادرکنندگان در مقابل شرکتهایی که صادرات انجام نمی دهند، نشان داده شد که درصد زیادی از صادرکنندگان، تجربهی قبلی زندگی در کشور خارجی، مسافرت خارجی و یا یک زبان خارجی را داند. هم چنین افزایش تجربهی یک شرکت در بازار داخلی، نقش مهم را در تعیین سطح صادرات آن شرکت ایفا می کند.
تجربهی به دست آمده در بازارهای داخلی به توسعهی بین المللی شدن شرکت کمک می کند. سرانجام پیش زمینه تحصیلی و مهارت های زبان، پیش نیازهای بازاریابی صادرات می باشند.
اندازه شرکت[۶] بسیاری از محققان ارتباط بین اندازه شرکت و فعالیت های صادراتی را مورد بررسی قرار دادهاند و اندازهی شرکت از طریق حجم فروش سالانه و تعداد کارکنان اندازه گیری شده است.
بین اندازه ی شرکت و تصمیم برای صادرات رابطه ی مثبتی وجود دارد. البته دیگر مطالعات وجود چنین رابطه ای را به وضوح مورد تایید قرار نداده اند.
مزیت های محصول[۷]
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
مزایای استراتژی توسعه صادرات تمام کشورهای موفق در حال توسعه که رفته رفته خود را به کشورهای پیشرفته نزدیک کردهاند و در حال جدایی از کشورهای جهان سوم هستند، پیشرفت و توسعه خود را مدیون موفقیت این استراتژی به همراه مکملهایی چون سرمایهگذاری خارجی، آزادسازی اقتصادی، توسعه بازارهای مالی و… هستند. در ذیل به تعدادی از مزیتهای استراتژی توسعه صادرات اشاره میشود:
توسعه صادرات موجب میشود که بسیاری از صنایع با افزایش خود در جهت صادرات از صرفهجوییهای ناشی از مقیاس و تولید انبوه سود جسته و هزینه متوسط خود را کاهش میدهند و بدین ترتیب با کاهش دادن قیمتهای خود در رقابت با کشورهای خارجی موفق باشند. در استراتژی توسعهی صادرات، بنگاهها برای رقابت با خارجیان تشویق به بالا بردن کیفیت محصولات خود میشوند، بهخصوص که بسیاری از صنایع از قبیل خودرو، محصولات غذایی، ماشینآلات و… رعایت استانداردهای بینالمللی برای رقابت خارجی الزامی است. توسعه صادرات بیشتر همراه سیاستهای تشویقی که کاراتر از سیاستهای کنترلی است تحقق مییابد، در حالی که جایگزینی واردات نیازمند کنترلهای شدید است. توسعه صادرات منجر به کسب درآمد ارزی و بهتر شدن تراز پرداختها میشود و این امر خود موجب بالا رفتن اعتبار بینالمللی کشور و افزایش سرمایهگذاری خارجی میگردد که این امر نیز خود مجدداً به افزایش صادرات میانجامد. توسعه صادرات نیازمند بهکارگیری تکنولوژی جدید است بنابراین با توسعه صادرات تکنولوژی نوین وارد کشور شده و خود موجب صنعتی شدن کشور میشود. توسعه صادرات به دلیل گسترش تعدد منابع ارزی کشور، موجب کاهش وابستگی کشور به درآمدهای نفتی شده و اقتصاد داخلی را از شوکهای ناشی از نوسانات قیمت نفت خلاص میکند. توسعه صادرات موجب میشود که سرمایهگذارها به سمت کالاهایی سوق پیدا کند که کشور در آنها مزیت نسبی دارد و بدین ترتیب استفاده بهینه از منابع محدود اقتصادی که هدف علم اقتصاد نیز میباشد تحقق مییابد. و نهایتاً این که توسعه صادرات در شرایط مققرات سازمان جهانی تجارت نیازمند کاهش تعرفههای وارداتی است که این امر نیز صنایع داخلی را وادار به بالابردن کارایی خود و رقابتپذیری بیشتر با محصوالات مشابه خارجی میکند. بنابراین ضرورت رسیدن به یک عزم ملی و جهتدهی سیاستگذاریهای کلان اقتصاد در جهت تحقق توسعه صادرات بسیار واضح خواهد بود (عباد زاده،۱۳۸۷، ص۵۵).
۲-۳-۸ توسعه و موانع صادرات
برنامه ریزی توسعه جهت دستیابی به هدف های کوتاه مدت و میان مدت همواره مورد توجه مسئولان و سیاست گذاران کشورهای در حال توسعه بوده است.
اقتصاددانانی چون هلینر تاکید کرده اند که به منظور بهره برداری یک کشور از فواید تشویق صادرات باید به سطح حداقلی از توسعه دست یافت.
پس از شکست نسبی استراتژی جانشینی واردات در رسیدن به اهداف توسعه و حل مشکل تراز پرداخت اقتصاددانان گرایش به سوی سیاست های توسعه اقتصادی برونگرا مانند توسعه و تنوع صادرات را به عنوان راه حل کشورهای در حال توسعه در جهت رسیدن به اهداف توسعه اقتصادی ارائه نموده اند.
افزایش در صادرات می تواند تخصصی کردن در تولید محصولات صادرات را بهبود بخشد که به نوبه خود ممکن است بهره وری بخش صادرات را افزایش دهد.
سیاست گذاران بر این باور رسیده اند که اقتصاد در کشور در قبال نوسان های درآمدهای نفتی به شدت آسیب پذیر می باشد لذا برای کاهش آسیب پذیری چاره ای جز تنوع بخشیدن به صادرات غیر نفتی و افزایش داد و ستد جهانی ندارند.
اما مسأله اصلی این است که آیا این سیاست ها از نظر اقتصادی در افزایش رشد و توسعه موفق بوده است و یا در مقایسه با سیاست های توسعه صادرات از موفقیت کمتری برخوردار است.
امروزه به جهت وسعت بازارهای جهانی و وجود تفاوت های مهم اجتماعی و اقتصادی در بین کشورها و گروه های مختلف مصرف کننده، به کارگیری یک روش اصولی و نوین برای شناسایی و یا اصطلاحاً تعیین و اولویت بندی بازارهای هدف صادراتی از جمله الزامات دستیابی به هدف جهش صادراتی محسوب میشود.
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :(فایل کامل موجود است)
اهم اقدامات انجام شده برای جهش صادرات غیر نفتی به شرح زیر است :
یکسان سازی نرخ ارز تبدیل موانع غیر تعرفه ای واردات به تعرفه های معادل و کاهش تدریجی آن مجاز بودن صدور کلیه کالاها و خدمات به غیر از موارد استثناء پرداخت خسارت ناشی از نوسانات نرخ ارز به صادر کنندگان اعطای تسهیلات جهت کمک و تشویق صادرات خدمات فنی و مهندسی همچنین برای کاهش هزینه های صادرات، کاهش قیمت تمام شده محصولات صادراتی و رقابتی شدن آنها اقداماتی صورت گرفته است که ار آن جمله می توان معافیت از پرداخت عوارض و مالیات، تخصیص سهم معینی از تسهیلات بانکی به بخش صادرات، کاهش نرخ سود اعطای تسهیلات بانکی به بخش صادرات، کاهش پیش پرداخت، گشایش اعتبارات اسنادی از ۹۰ درصد به ۱۰ درصد و معافیت ارز حاصل از صادرات از مقررات تعزیرات حکومتی، پرداخت یارانه و جوایز صادراتی را نام برد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
آسیکودا عکس ها و اشکال مربوط به این مطلب در فایل اصلی پایان نامه موجود است
۲-۲-۶ تعریف آسیکودا
آسیکودا یک نظام مدیریت رایانهای است که بیشتر روشهای تجارت خارجی را تحت پوشش قرار میدهد. آسیکودا کنترل کالا را از هنگام ورود تا زمان ترخیص در گمرک اداره می کند.این سیستم، اظهارنامههای گمرکی، فهرستهای کل بار، رویههای حسابداری و ترانزیت را اداره میکند. همچنین، دادههای تجاری برای تحلیل اقتصادی و آماری را فراهم می کند.
نرمافزار آسیکودا در ژنو به وسیله انکتاد طراحی شده است و طریقه عملکرد آن در یک محیط خدماترسانی به مشتری در ریزرایانهها تحت یونیکس و سیستمهای عملیاتی داس و نرمافزار سیستم مدیریت پایگاه دادههای ارتباطی میباشد. همچنین، این نرمافزارشامل یک سری مدلهای باز است که میتواند بر اساس نیازمندیهای خاص کشورهایی که از این سیستم استفاده میکنند، تطبیق داده شود. این سیستم، کدهای بینالمللی و استانداردهای بهینه شده و به وسیله سازمان بینالمللی استاندارد، سازمان جهانی گمرک وسازمان ملل را درنظر گرفته و متناسب با ویژگیهای ملی رژیمهای گمرکی،تعرفه ملی، قانون،… میتواند شکل بگیرد. همچنین، مبادلۀ الکترونیکی دادهها را بین بازرگانان و گمرکاتی که قوانین ادیفکت را بکار میبرند، امکانپذیر میکند.
سیستم آسیکودا آسانسازی، گویا کردن روشهای گمرکی مربوطه، ارائه اسناد و ترخیص کالا را تسریع نموده وکلیه هزینههای اداری را به حداقل میرساند که این خود به کاهش هزینههای صادرات و واردات میانجامد. تهیه و ارائه دادههای صحیح وبه موقع بازرگانی بینالمللی که در تصمیم گیری سیاستگذاران تأثیر بسزایی دارد نیز از دیگر محاسن این سیستم است.
درحال حاضر، بیش از ۸۷ کشور جهان، سیستم آسیکودا را به اجرا در آورده که آنها را در سرعت بخشیدن به تشریفات گمرکی، افزایش درآمدهای تعرفهای، کاهش تحقیقات وتهیه آمارهای تجاری برای سیاستگذاران یاری میدهد.
۲-۲-۶-۱ویژگیهای آسیکودا
طراحی سیستم آسیکودا به گونهای است که میتواند با سادهترین رایانهها کارکند. کارکردن با سیستم بدین گونه است که با اعلام کلمه رمز، در سطح یک اداره گمرک، میتوان دریافت اطلاعات اظهارنامه، انجام امور حسابداری و مالی، انجام تشریفات اظهارنامههای ورود موقت، ورود قطعی وصادراتی، انتخاب اظهارنامه برای ارزیابی یا معاف از ارزیابی و نیز تعیین ارزیاب را انجام داد. این سیستم، همچنین میتوانداطلاعات مربوط به وارد کنندگان، صادرکنندگان، حقالعمل کاران، کد رویههای مختلف گمرکی و… دریافت یا تغییرات لازم در خصوص اطلاعات قبلی یا حذف و اضافه نمودن اطلاعات جدید را انجام دهد.
به طور خلاصه، دیگر ویژگیهای سیستم آسیکودا به شرح زیر است:
طراحی سیستم به گونهای است که پاسخگوی تمام نیازهای کشورهای مختلف با قوانین ومقررات متفاوت میباشد و میتواند براساس نیازهای یک کشور تغییرات لازم را پذیرفته وبر اساس آن کار کند:
جمعآوری اطلاعات موردنیاز و موجود در اظهارنامه همراه با کدهای مربوط و ارائه در موقع نیاز. محاسبه ارزش کالاو حقوق وعوارض به طور خودکار. تعیین مجوزهای مورد نیاز برای واردات یا صادرات کالا ضمن بررسی اظهارنامه. تجار وحقالعمل کاران میتوانند اظهارنامههای خود را برروی دیسکت ضبط و به جای ارائه اظهارنامه کاغذی، دیسکت حاوی اطلاعات را به گمرک ارائه دهند. درمراحل پیشرفته، حق العمل کاران میتوانند اظهارنامه خود را به طور مستقیم واز محل دفاتر خود به گمرک اظهار کنند. نرمافزار آسیکودا در انواع مختلف سختافزار (ریزرایانه، رایانه کوچک، و یارایانههای بزرگ) با بهره گرفتن از ساختار کارگزار- مشتری به طور یکسان عمل میکند. دادههای کنترل و عملیات دریک پایگاه دادههای مرتبط با سیستم مدیریت، ذخیره میشوند که این سیستم همه کدهای بینالمللی و استانداردهای مربوط به فرایند گمرکی که توسط سازمان جهانی ستاندارد، سازمان جهانی گمرک و سازمان ملل ایجاد شدهاند را در نظر میگیرد. آسیکودا میتواند با دیگر سیستمهای درگیر در تجارت که قوانین ادیفکت را رعایت میکنند، همان طوری که نمودار (۲- ۲) نشان میدهد، ارتباط برقرارکند.
(نمودار ۲- ۲) ارتباط گمرک با دیگر مراکز با اجرای سیستم آسیکودا
مأخذ: فصلنامه گمرک، سال ۱۳۷۵، ش ۲۴، ص ۱۲٫
۲-۲-۶-۲ ساختار و مکانیزم اجرای گمرک الکترونیک
در جهان امروز جابه جایی نیروی کار به راحتی عملی نیست، ترکیب تولید کالاها در سراسر دنیا پراکنده است و تنوع نیازها با توجه به الگوی مصرف تغییر یافته است؛ به همین علت پوشش نیازهای هر جامعه ای در گرو مدیریت کارآمد تجاری و توجه به روشهای مدرن متکی بر شبکههای الکترونیکی و ماهواره ای انتقال اطلاعات است. بررسیهای کارشناسی حاکی از این است که حدود ۲۰ تا ۵۰ درصد هزینههای تجارت مربوط به هزینههای تبادل اسناد کاغذی بین شرکای تجاری و بوروکراسیها در سیستمهای سنتی و دستی است. با توجه به این مطلب میتوان دریافت که ایجاد گمرک الکترونیکی چگونه قادر است بسیاری از هزینهها را کاهش داده و تجارت خارجی را در دستیابی به بازارهای جهانی و رقابت با سایر کشورها یاری نماید. در گمرک الکترونیکی نحوه عمل به شرح زیر است:
الف. اظهار کالا بدون مراجعه حضوری متقاضی انجام میشود.
ب. محاسبات قبل از ورود کالا انجام میشود.
ج. ارتباط گمرکات با یکدیگر موجب تسریع در تبادل اطلاعات میگردد.
د. تبادل اسناد الکترونیک موجب افزایش کارایی گمرکات و کاهش زمان عملیات ترخیص میگردد.
ز. ارائه خدمات به صورت بیست و چهار ساعته و در تمام ایام هفته صورت میگیرد.
ن. کنترل ورودی – خروجی را بسیار دقیق تر اعمال میکند و در نتیجه قاچاق کالا را کاهش میدهد.
و. اطلاعات را به صورت شفاف در اختیار عموم مردم قرار میدهد.
ی. مشتری مداری که یکی از اصول پذیرفته شده در همه اقتصادها است را ارتقا میبخشد.
اصولاً در بحثهای مرتبط با گمرک الکترونیکی، اجزا و ساختارهای بسیار زیادی دخیلاند که موجب پیچیده شدن و تعامل این اجزا با یکدیگر شده و در بسیاری از موارد کل سیستم تجاری کشور را درگیر میکند. بنابراین در طراحی سیستم الکترونیکی بایستی به طور همزمان این اجزا را دیده و آنها را در ساختار مناسب جای داد. به طور مثال در هر کشور اگر ابتدا به بحث روابط تجاری بپردازیم نهادهای مختلفی وجود دارند که در شکل گیری این روابط مؤثر هستند و لذا سیستم اتوماسیون باید تعاملها و ارتباطات متقابل و هم پوشانیهای این اجزا را به درستی طراحی و شکل دهی نماید. بدیهی است که هر یک از این اجزا به نوبه خود و در درون به شکل پویایی دارای روابط خاص خود هستند. به طور کلی میتوان سیستم تجاری کشور را در رابطه با ارتباطات کلان آن به صورت زیر ترسیم کرد.
(شکل ۲- ۱۰) سیستم تجاری کشور در رابطه با ارتباطات کلان [۱]
در شکل (۲- ۱۰) بخش تجاری از اجزای بسیاری نظیر وزارت بازرگانی، وزارت صنایع، بانک مرکزی، بانکهای تجاری، بنگاههای خدماتی تشکیل میگردد. در بخش پشتیبانی، نهادهای نظیر حمل و نقل هوایی و دریایی، بنادر و کشتیرانی، خدمات مرتبط با امور گمرکی و غیره دیده شده و در قسمت مربوط به گمرکات، کل سیستم گمرکی کشور، حق العمل کاران، استرداد حقوق گمرکی و سایر مسائل فنی گمرک جای گرفتهاند. همان طور که ملاحظه میشود قسمتهایی نیز وجود داشته که دارای هم پوشانی در سه دایره ترسیم شده هستند. این قسمتها برخی خدمات نظیر اطلاعات و پایگاه تجاری مورد نیاز، حمل بار و ترانزیت و غیره را در بر میگیرد.
(شکل ۲- ۱۱) شمای کلی ارتباطات کلان سیستم تجاری کشور(منبع: همان)
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
تأثیر هوشمندی رقابتی بر مزیت رقابتی نگاهی نافذ به جهان پیرامون این حقیقت را آشکار میکند که «جهان امروز بسیار متفاوت از گذشته است» که در این راستا از ویژگی های بارز جهان امروز میتوان به جهانی شدن اقتصاد، تولید انبوه و ظرفیت مازاد در اکثر بازارها، رقابت برمبنای زمان، انبوه اطلاعات و کارآیی ارتباطات و دانش، اطلاعات و قدرت روزافزون مشتری اشاره کرد و این همه بیانگر یکپارچگی بازارهای جهانی و پیچیدگی روزافزون بازارها و پویایی محیط فراروی شرکتها و مؤسسات تولیدی و خدماتی است. در چنین فضایی این سؤال اساسی قابل طرح است که: راز بقا و موفقیت سازمانها در بازار فرا رقابتی امروز چیست؟
بانگاهی به ادبیات مربوطه و بررسی نظریات متخصصان مدیریت استراتژیک پاسخ سؤال را در ایجاد، حفظ و تداوم مزیت رقابتی پایدار در مییابیم به این معنا که صاحبنظران معتقدند سازمانها برای مصون ماندن از امواج سهمگین محیطی و نیز سازگاری با الزامات رقابتی چاره جز کسب و تداوم ضربت رقابتی پایدار ندارند. بدیهی است که رسیدن به این هدف مستلزم طراحی مسیر رقابتی بسیار هوشمندانه است که از نظر علّی مبهم و از نظر اجتماعی و مدیریتی پیچیده است. با این حال، شناخت مفهوم و ویژگیهای محتوایی، انواع و قلمرو علّی مزیت رقابتی میتواند در طراحی و اجرای این مسیر بسیار مؤثر و راه گشا باشد. در این راستا مقاله حاضر ضمن ارائه تعریف، انواع و قلمرو علّی مزیت رقابتی سعی دارد چارچوب تحلیلی مناسبی را برای شناخت مفاهیم بنیادین مزیت رقابتی و در نتیجه کمک به طراحی و اجرای الگوها و روشهای کارآمد رقابتی با هدف نیل به مزیت پایدار برای سازمانها ارائه کند.
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :(فایل کامل موجود است)
گردآوری و ارزیابی اطلاعات مربوط به شرکتهای رقیب در امر تدوین استراتژیها، نقشی حیاتی دارد. هر قدر شرکت بتواند از شرکتهای رقیب اطلاعات بیشتری به دست آورد، احتمال آنکه استراتژیهای اثربخش و موفقیت آمیزتدوین و اجرا کند، بیشتر است (دیوید، ۱۳۷۹). بنابراین ردیابی، درک و واکنش به رقبا به عنوان یک جنبه ویژه از فعالیت بازاریابی مطرح بوده (کلو و پکتون[۱]،۲۰۰۲) و لازم است که شرکتها یک برنامه اثربخش به نام هوشمندی رقابتی را به اجرا درآورند (دیوید، ۱۳۷۹).
هوشمندی رقابتی به عنوان یک ابزار مدیریت استراتژیک و یکی از سریعترین زمینههای رشد کسب و کار دنیا ، به شمار میرود. همچنین هوشمندی رقابتی، یکی از تکنیکهای مهم در ایجاد مزیت رقابتی است (دیویز[۲]،۲۰۰۴). هوشمندی رقابتی که ملزوم یک سیستم مدون است با تاکید برجمع آوری هدفمند اطلاعات رقابتی، زمینه ساز تصمیم گیریهای راهبردی نیز میباشد (وایت[۳]،۱۹۹۸) دریافت اطلاعات از محیط بیرونی کسب و کار، بر موقعیت رقابتی شرکت تاثیرگذار بوده (فولد[۴]،۱۹۹۵) و این در حالی است که حدود ۹۰ درصد اطلاعاتی را که یک شرکت برای تصمیمهای حیاتی خود نیازمند آن است، میتواند از راه هوشمندسازی رقابتی کسب کند (گوناگل[۵]،۱۹۹۸).
۱-۴- اهداف تحقیق
هدف اصلی: بررسی تأثیر هوشمندی رقابتی بر مزیت رقابتی شرکتهای تولیدی شهرستان رشت میباشد
اهداف فرعی: بررسی میزان تأثیر برنامه ریزی و تمرکز بر نوآوری شرکت های تولیدی در شهرستان رشت بررسی میزان تأثیر جمع آوری اطلاعات بر نوآوری شرکت های تولیدی در شهرستان رشت بررسی میزان تأثیر تجزیه و تحلیل اطلاعات بر نوآوری شرکت های تولیدی در شهرستان رشت بررسی میزان تأثیر ارتباطات بر نوآوری شرکت های تولیدی در شهرستان رشت بررسی میزان تأثیر برنامه ریزی و تمرکز بر تمایز آمیخته بازاریابی شرکت های تولیدی در شهرستان رشت بررسی میزان تأثیر جمع آوری اطلاعات بر تمایز آمیخته بازاریابی شرکت های تولیدی در شهرستان رشت بررسی میزان تأثیر تجزیه و تحلیل اطلاعات بر تمایز آمیخته بازاریابی شرکت های تولیدی در شهرستان رشت بررسی میزان تأثیر ارتباطات بر تمایز آمیخته بازاریابی شرکت های تولیدی در شهرستان رشت بررسی میزان تأثیر برنامه ریزی و تمرکز بر کاهش هزینه شرکت های تولیدی در شهرستان رشت بررسی میزان تأثیر جمع آوری اطلاعات بر کاهش هزینه شرکت های تولیدی در شهرستان رشت بررسی میزان تأثیر تجزیه و تحلیل اطلاعات بر کاهش هزینه شرکت های تولیدی در شهرستان رشت بررسی میزان تأثیر ارتباطات بر کاهش هزینه شرکت های تولیدی در شهرستان رشت بررسی میزان تأثیر برنامه ریزی و تمرکز بر رضایت مشتری شرکت های تولیدی در شهرستان رشت بررسی میزان تأثیر جمع آوری اطلاعات بر رضایت مشتری شرکت های تولیدی در شهرستان رشت بررسی میزان تأثیر تجزیه و تحلیل اطلاعات بر رضایت مشتری شرکت های تولیدی در شهرستان رشت بررسی میزان تأثیر ارتباطات بر رضایت مشتری شرکت های تولیدی در شهرستان رشت
۱-۵- چارچوب نظری تحقیق چارچوب نظری یک الگوی مفهومی است مبنی بر روابط تئوریک میان شماری از عواملی که در مورد مساله پژوهش با اهمیت تشخیص داده شدهاند و بنیانی است که تمامی پژوهش بر اساس آن شکل میگیرد و شبکه ای است منطقی و توصیفی که بر روابط میان متغیرها استوار است. بطوری که یک چارچوب نظری میتواند متغیرهای مهم مرتبط با مساله پژوهش را شناسایی و مشخص نماید و پیوند این متغیرها را بگونه ای منطقی ارائه دهد. (سکاران،۱۳۸۸، ص ۸۱)
مدل تحقیق که برگرفته از مدل تحقیق نصری۱ (۲۰۱۲) میباشد در شکل(۱-۱) آمده است.
شکل(۱-۱) مدل و چارچوب مفهومی تحقیق ((Nasri,2012
همانطور که از مدل تحقیق مشخص است متغیرهای مورد مطالعه در این تحقیق طبق مدل مفهومی تحقیق عبارتاند از:
الف) متغیر مستقل: هوشمندی رقابتی (برنامه ریزی و تمرکز ، جمع آوری ، تجزیه و تحلیل ، ارتباطات).
ب) متغیر وابسته: مزیت رقابتی (نوآوری ، تمایز آمیخته بازاریابی، کاهش هزینه ، رضایت مشتری).
۱-۶- فرضیات تحقیق
فرضیه اصلی: هوشمندی رقابتی در کسب مزیت رقابتی شرکت های تولیدی در شهرستان رشت تأثیر دارد.
فرضیههای فرعی: برنامه ریزی و تمرکز بر نوآوری شرکت های تولیدی در شهرستان رشت تأثیر دارد. جمع آوری اطلاعات بر نوآوری شرکت های تولیدی در شهرستان رشت تأثیر دارد. تجزیه و تحلیل اطلاعات بر نوآوری شرکت های تولیدی در شهرستان رشت تأثیر دارد. ارتباطات بر نوآوری شرکت های تولیدی در شهرستان رشت تأثیر دارد. برنامه ریزی و تمرکز بر تمایز آمیخته بازاریابی شرکت های تولیدی در شهرستان رشت تأثیر دارد. جمع آوری اطلاعات بر تمایز آمیخته بازاریابی شرکت های تولیدی در شهرستان رشت تأثیر دارد. تجزیه و تحلیل اطلاعات بر تمایز آمیخته بازاریابی شرکت های تولیدی در شهرستان رشت تأثیر دارد. ارتباطات بر تمایز آمیخته بازاریابی شرکت های تولیدی در شهرستان رشت تأثیر دارد. برنامه ریزی و تمرکز بر کاهش هزینه شرکت های تولیدی در شهرستان رشت تأثیر دارد. جمع آوری اطلاعات بر کاهش هزینه شرکت های تولیدی در شهرستان رشت تأثیر دارد. تجزیه و تحلیل اطلاعات بر کاهش هزینه شرکت های تولیدی در شهرستان رشت تأثیر دارد. ارتباطات بر کاهش هزینه شرکت های تولیدی در شهرستان رشت تأثیر دارد. برنامه ریزی و تمرکز بر رضایت مشتری شرکت های تولیدی در شهرستان رشت تأثیر دارد. جمع آوری اطلاعات بر رضایت مشتری شرکت های تولیدی در شهرستان رشت تأثیر دارد. تجزیه و تحلیل اطلاعات بر رضایت مشتری شرکت های تولیدی در شهرستان رشت تأثیر دارد. ارتباطات بر رضایت مشتری شرکت های تولیدی در شهرستان رشت تأثیر دارد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
تشریط در خلع و مبارات بند اول : تشریط در خلع و مبارات
قانون مدنی به تبع فقه دو نوع طلاق به نام خلع و مبارات بیان نموده است که طلاق های فوق به نوعی بنابر توافق و مشروط می باشند و اهمیت این دو نوع طلاق بسیار است و بسیاری از بزرگان در کتاب های خود بخشی را به آن اختصاص داده اند. این دو نوع طلاق بسیار شبیه اند ، اما تفاوتی هایی نیز دارند.
أ- طلاق خلع واژه خلع بر وزن صلح ، از خلع ( به فتح خاء) به معنای جدا کردن و کندن است . قرآن کریم زن و شوهر را برای یکدیگر به لباس تشبیه کرده است چنان که در آیه ۱۸۷ سوره بقره می فرماید: ” هن لباس لکم و انتم لباس لهن.”
در اصطلاح حقوقی خلع به معنای طلاق دادن زوجه در مقابل بذل مال است [۱]. قانون گذار در ماده ۱۴۶ قانون مدنی طلاق خلع را این گونه تعریف نموده است” طلاق خلع ، آن است که زن به واسطه کراهتی که از شوهر خود دارد در مقابل مالی که به شوهر می دهد طلاق بگیرد اعم از این که مال مزبور عین مهر یا معادل آن یا بیشتر یا کمتر از مهر باشد.” طلاق خلع از جمله طلاق هایی است که در آن شرط عوض قرار گرفته است و یکی از مواردی است که می توان گفت ایقاع معوض و مشروط می باشد. اما این نوع طلاق علاوه بر فدیه احکام خاص خود را دارد که به همین دلیل این احکام را جداگانه بررسی می کنیم.
طلاق خلع از طلاق های بائن است که در صورت عدم رجوع زن به فدیه ، مرد نیز حق رجوع به زن را ندارد اما برای آن که طلاق خلع محقق شود نیاز به شرایطی دارد که عبارتند از:
کراهت زوجه همان طور که ماده ۱۱۴۶ قانون مدنی آورده است زن به واسطه کراهتی که دارد مالی به مرد می بخشد تا طلاق بگیرد . برخی از فقها وجود کراهت در طلاق خلع را لازم می دانند و معتقدند در صورت تنفر زوجه صحیح می باشد و در غیر این صورت طلاق انجام شده رجعی است و مرد مالک بذل نمی شود.[۲]
قانون گذار نیز وجود کراهت را برای تحقق طلاق خلع لازم دانسته ، حقوق دانان ما نیز به تبع آن با توجه به نص ماده کراهت را لازم می دانند[۳] اما در خصوص این که میزان کراهت به چه مقدار است و ناشی از چه چیز می باشد صورت نگرفته.
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :(فایل کامل موجود است)
برخی فقها برای آن که خلع واقع گردد بر این نظرند که کراهت باید ذاتی باشد یا از خصوصیات شوهر نشات گرفته باشد ، مانند زشتی قیافه ، بدی خلق و خو، فقر و مانند آن و گاهی هم کراهت عارضه ای است که ممکن است به واسطه وجود زن دوم برای شوهر یا عدم ایفای زوج به بعضی از حقوق واجب و مستحب عارض گردد.[۴]
اما اگر شوهر زن را مجبور به پرداخت عوض نماید همانند نا سزا گفتن و یا عدم ایفای وظایف زناشویی ، زن به خاطر رهایی مالی بپردازد خلع واقع نمی شود و مرد مالک فدیه نمی گردد و طلاق رجعی است . میزان کراهت باید به حدی باشد که اگر زوج او را طلاق ندهد زوجه وادار به ارتکاب معاصی شود یا حداقل این معاصی نشوز است.[۵]
اما به نظر می رسد در حال حاضر اظهار کراهت توسط زوجه کافی برای وقوع طلاق است و نیازی به احراز وجود کراهت نیست و دادگاه با اظهار زن ، طلاق خلع را واقع می سازد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
آثار و احکام طلاق خلع و مبارات بند دوم : آثار و احکام طلاق خلع و مبارات
أ- فدیه تبرعی فدیه باید از سوی زن یا وکیل وی معین و پرداخت گردد و بر طبق نظر فقها اگر فدیه توسط افرادی غیر از این اشخاص پرداخت شود ، چون بذل فدیه از جانب دیگری جواز شرعی ندارد چنین طلاقی خلع نخواهد بود و جزء طلاق های رجعی محسوب می گردد.
برخی دیگر از حقوق دانان بر این نظرند که پیدایش و تعهد به دادن فدیه قائم به شخص ( زن) است اما در ایفای تعهد قائم به شخص وی نیست[۱] . بنابراین به نظر می رسد فدیه ای که توسط غیر زن ،حتی پدر زن ، پرداخت شده است را حتی با وجود اثبات کراهت زن نسبت به مرد نمی توان به عنوان فدیه خلع دانست .
البته نکته قابل تامل است که در این صورت بر طبق مشهور فقها چنین طلاقی رجعی است و مرد مالک فدیه نمی گردد ولی در صورتی که امکان رجوع از طلاق در مرد نباشد طلاق یائسه چنین طلاقی باعث ضرر رسیدن به مرد می گردد که چه بسا به واسطه و علت پرداخت فدیه زن خود را طلاق داده است . در حالی که بر طبق نظر فقها در چنین طلاقی مرد مالک فدیه می گردد ولی می توان چنین طلاقی اگر چه به صورت ایقاعی معوض واقع نگردیده است . زیرا توافقی است که قبل از طلاق صورت گرفته است و بنابراین با توجه به ماده ۱۰ قانون مدنی طرفین ملزم به چنین توافقی هستند. در صورت طلاق زن توسط زوجه و شخص ثالث نیز باید به تعهد خود عمل نماید. اما به هر حال فقها بر این نظرند که طلاق رجعی است مرد مالک فدیه نمی گردد.
ب- فدیه باطل هر گاه فدیه مال دیگری باشد یا چیزی که مسلمان نمی تواند مالکش شود را فدیه قرار دهند همانند شراب ،فدیه را باطل گویند. در بین فقها در خصوص آثار فدیه باطل ،اختلاف نظراتی وجود دارد. برخی معتقدند که طلاق خلع صحیح است و زن ضامن مثل یا قیمت آن است.[۲] در مقابل عده ای معتقدند چنین فدیه ای را باید باطل دانست.
در مقابل برخی از فقها معتقدند در صورت علم به آن ، بذل باطل است ، پس خلع باطل است و طلاق صورت گرفته رجعی است . اما اگر با جهل قرار دهد خلع صحیح است و زن ضامن مثل یا قیمت آن است.[۳]
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :(فایل کامل موجود است)
قائلین بر صحت خلع استدلال می کنند که خلع معاوضه حقیقی نیست و در نتیجه بطلان فدیه باعث بطلان طلاق نمی شود . در مقابل کسانی که معتقدند که طلاق باطل است فدیه جزء ماهیت خلع است و به عنوان عوض است و در صورت بطلان فدیه ، خلع نیز باطل است و طلاق تنها رجعی است.
برخی از حقوق دانان نظر نخست را صحیح تر می دانند و معتقدند اگر چه همانند عقود معاوضی است ولی ماهیتناً ایقاع است و همواره با اراده شوهر انجام می شود و فدیه تنها انگیزه طلاق محسوب می شود و بنابراین در صورت فدیه باطل ، خلع صحیح است و زوجه ضامن به جبران است و باید حسب مورد مثل یا قیمت آن را پرداخت نماید.[۴]
ت- تلف فدیه قبل از قبض در صورتی که عوض عین معین بوده و پس از طلاق خلع و قبل از قبض توسط شوهر، تلف شود ، زن ضامن بدل آن شی یا قیمت خواهد بود، در این فروض فرقی نمی کند که عین معین توسط زوجه تلف گردیده باشد یا شخص ثالث آن را تلف کرده باشد . در صورت تلف توسط شخص ثالث ، زوج می تواند به هر دو نفر(چه زن و چه ثالث) رجوع نماید و در صورت تلف فدیه توسط شخص ثالث ، به آن علت که خلع از عقود معاوضه حقیقی نیست و احکام تلف قبل از قبض در آن جاری نمی شود [۵]، اگر مرد به زوجه رجوع نماید ، وی نیز حق رجوع به شخص ثالث را خواهد داشت.
اما مرحوم دکتر امامی علی رغم این که حکم فوق را صحیح می داند ولی معتقد است ” از نظر تحلیلی با توجه به آن که خلع و مبارات در حکم معاوضه حقیقی دانسته شد ، ناچار باید در صورت تلف فدیه قبل از قبض بر آن بود که کشف می شود طلاق باطل بوده است.”[۶]
در صورت تلف عین معین توسط شخص ثالث ،زن و شخص ثالث هر دو ضامن خواهند بود. به نظر می رسد با توجه به این که طلاق خلع توسط مشهور حقوق دانان ایقاع دانسته شده است نه عقد معاوضی ، لذا تحلیل دلیل فوق را نمی توان صحیح دانست همان گونه که ایشان در مورد حکم ضمان زن اجماع دارند و نظر مخالفی در آن دیده نمی شود.
ث- طبیعت حقوقی خلع و مبارات همان طور که ماده ۱۱۴۵ قانون مدنی در بند ۳ آورده است:
” طلاق خلع و مبارات مادام که زن رجوع به عوض نکرده باشد ، بائن محسوب می گردد.” ، پس رجوع مرد به زن میسر نمی باشد وآثار طلاق بائن که قبلاً بیان شد بر آن نیز اعمال می شود. اما در فرض رجوع زن به فدیه، طلاق خلع از قسم بائن به قسم رجعی باز می گردد و چنین طلاقی را رجعی می توان دانست و تمامی آثار طلاق رجعی بر آن بار می گردد.
نکته لازم به ذکر این است که رجوع زن به فدیه در صورتی صحیح است که مرد نیز امکان رجوع به نکاح را داشته باشد و در صورت امکان پذیر نبودن آن، همانند این که طلاق از جهت دیگر بائن باشد یا زوج با خواهر وی ازدواج نموده باشد ، طلاق های فوق بائن محسوب می گردد و زن حق رجوع ندارد.
ج- امتناع زوجه به ایفای تعهد در مواردی که فدیه از اموری باشد که نیاز به زمان بیشتری دارد همانند آموختن فن خاص، در صورت امتناع زوجه از انجام تعهد اتش و در صورتی که عده اتمام یافته باشد یا امکان رجوع مرد به زن میسر نباشد ،این خصوص فقها و حقوق دانان نظری ابراز نکرده اند .
در مقابل اگر مرد امکان رجوع داشته باشد عدم ایفای تعهدات زن را می توان حمل بر رجوع او به فدیه دانست و باعث تبدیل آن به طلاق رجعی می گردد. در فرض نخست که مرد امکان رجوع به زن را ندارد و چنین شروطی را ضمن طلاق خلع بیان می کند.
به نظر می رسد در بر طبق قواعد عمومی در صورتی که متعهد به انجام تعهد خاص باشد ابتدا زوجه را ملزم به انجام تعهد می کنیم ، همان طور که ماده ۲۳۷ قانون مدنی آورده شده است ” در صورت تخلف طرف معامله می تواند به حاکم رجوع نموده و تقاضای اجبار به وفای شرط نماید.”
بنابراین مشروط له همان مرد در طلاق می باشد می تواند الزام زن را بخواهد ولی هر گاه اجبار ملتزم ( مشروط علیه) امکان پذیر نباشد و از اعمالی باشد که توسط شخص ثالث امکان پذیر باشد ، اصطلاحا قائم به شخصی نباشد ، در این صورت دادگاه با هزینه ممتنع به انجام عمل توسط شخص ثالث حکم می نماید.
اما اگر از اموری باشد تنها مشروط علیه می تواند انجام دهد ولی ممتنع از انجام آن است و شخص دیگر نیز بتواند آن را انجام دهد ،در این صورت نمی توان حق فسخ طلاق را بر طبق قواعد کلی دانست، زیرا طلاق عمل حقوقی است که جنبه ی عبادتی دارد و فسخ طلاق در هیچ صورت امکان پذیر نیست بنابراین در این صورت باید شرط کارشناسی شود و میزان خسارت عدم انجام شرط معین گردد و مشروط علیه به پرداخت مبلغ کارشناسی به علت عدم انجام تعهد ملزم می باشد . کارشناس با توجه به اوضاع و احوال عمل خسارت را مشخص کند و دادگاه حکم به محکومیت زن صادر نماید.
مبحث دوم : تشریط در طلاق ساده
بند اول: تشریط در طلاق به عوض
در فقه و قوانین موضوعه قرار دادن عوض در طلاق خلع و طلاق مبارات به صورت مشروع امری شناخته شده و امکان پذیر است که با جمع شرایط آن یعنی کراهت زوجه یا زوجین حسب مورد و پرداخت فدیه، طلاق خلع یا مبارات واقع می شود.
نکته ای که می توان در آن تامل نمود در مواردی است که کراهت در چنین طلاقی موجود نباشد .به عبارت ساده تر رکن کراهت که در طلاق های خلع و مبارات لازم است و آن را باعث بطلان طلاق می دانند وجود نداشته باشد ولی در مقابل زوجه بنابر مصالح خانوادگی خود یا هر انگیزه دیگری، مالی به زوج بدهد و به صورت ناروا مطلقه شود. در خصوص ماهیت و صحت چنین طلاقی نمی توان به طور صریح در قوانین موضوعه امری را یافت مع الوصف برای روشن شدن این موضوع ابتدا سابقه فقهی این موضوع را بررسی می کنیم.
الف. طلاق به عوض در فقه
طلاقی که زن در آن کراهت نداشته باشد ولی عوضی در مقابل طلاق پرداخت کند، در فقه به آن طلاق به عوض می گویند. به نظر مشهور فقها اگر چنین طلاقی صورت بگیرد ، زوج مالک فدیه نمی شود، ولی طلاق صورت گرفته صحیح و معتبر است ولی این موضوع و این نوع طلاق بر خلاف طلاق خلع و مبارات دیگر بائن محسوب نمی گردد ،بلکه به صورت طلاق رجعی است.[۷]
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
شرط تعلیق و شرط خیار در طلاق بند دوم: شرط تعلیق و شرط خیار در طلاق
الف. شرط تعلیق
در خصوص این که بتوان شرط تعلیق را در ضمن طلاق قرار داد و طلاق را به صورت معلق واقع ساخت با تصریح ماده ۱۱۳۵ قانون مدنی که در آن آمده است ” طلاق باید منجز باشد و طلاق معلق به شرط باطل است.” ، هیچ گونه تردیدی بر بطلان طلاق معلق به امری ، حال این تعلیق در آینده محتمل باشند نه قطعی ،وجود نخواهد داشت و مسلماً چنین طلاقی باطل است. همانند آن که مرد بگوید زن خود را طلاق دادم اگرتا دو سال آینده پسری نزاید. چنین طلاقی باطل است.[۱]
اما در مواردی که طلاق معلق به امری گردد که در حین طلاق موجود نیست اما در آینده قطعی الوقوع می باشد، که اصطلاحاً به آن معلق بر صفت می گوید، میان حقوق دانان اختلاف نظراتی دیده می شود. برای مثال این که طلاق بر طلوع یا غروب خورشید معلق گردد.
برخی معتقدند در صورتی معلق است که وقوع شرط در آینده مسلم نباشد و در غیر این صورت مثال فوق صحیح خواهد بود ، زیرا تعلیق ظاهری است و هیچ تردیدی در انجام آن وجود ندارد.[۲]
اما در مقابل برخی از حقوق دانان معتقدند چنین طلاقی باطل است و کلمه شرط در ماده ۱۱۳۵ قانون مدنی اعم از شرط و صفت در اصطلاح فقهی است که مهم ترین دلایل [۳]آنان:
اولاً ظاهر ماده ۱۱۳۵ قانون مدنی است.
ثانیاً وجود نصوص و روایات در این موضوع
ثالثاً اجماعی است که در بین فقها وجود دارد. به نظر می رسد که پذیرفتن این نظریه اخیر خالی از قوت نیست ، زیرا که طلاق به صورت منجز واقع نگردیده است، پس باید طلاق را باطل دانست.
در خصوص این که طلاق ، معلق به شرایط صحت طلاق باشد ، برخی در صورت جهل مرد در حین طلاق به حصول شرط آن را باعث بطلان چنین طلاقی می دانند و در صورتی که مرد علم به وجود شرایط صحت داشته باشد ، چنین طلاقی را صحیح می دانند .[۴]
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :(فایل کامل موجود است)
در مقابل برخی از حقوق دانان ما به استناد ماده ۷۰۰ قانون مدنی که در آن بیان گردیده شده است:” تعلیق ضمان به شرط صحت آن مثل این که ضامن قید کند که اگر مضمون عنه مدیون باشد من ضامنم ، موجب بطلان آن نمی شود” تعلیق به شرایط صحت را خالی ازاشکال می دانند و طلاق را نافذ معرفی می کنند[۵] ، همانند این که زوج طلاق زوجه خود را به نبودن وی در حالت زنانگی ، معلق نماید.
ب. شرط خیار
به دلیل این امر که فقها در خصوص تشریط خیار در حین طلاق اجماع دارند و این امر را در ایقاعات میسر نمی دانند نمی توان موردی را که در این زمینه بحث کرده باشد در متون حقوقی یافت. زیرا ایشان متفق القول بر عدم این امکان نظر دارند ودر این خصوص در بین فقها اختلافی یافت نمی شود.
چرا که بدون در نظر گرفتن امکان درج شرط در طلاق ، که مشهور بر عدم امکان آن معتقدند ، شرط خیار به نوعی خلاف نظم عمومی است و به علت آن که چنین نهادی نقش ویژه ای در جامعه دارد و قانون گذار در بسیاری موارد اراده طرفین را محدود نموده است ، برای عدم صدمه زدن به چنین نهاد خاصی نمی توانیم شرط خیار در طلاق را داشته باشیم .
لازم به ذکر است رجوع در طلاق رجعی جز ماهیت چنین طلاقی است ، همان گونه که برخی فقها بر این نظرند که ” الرجوع فی العده لیس فسخاً للطلاق ، بل هو حکم شرعی فی بعض اقسامه لا یقبل الثبوت فی غیر مورده.”[۶]
مبحث سوم : تشریط در طلاق به وکالت
بند اول: امکان توکیل
فقها امکان اعطای وکالت به دیگری را قائل شدند و ماده ۱۱۳۸ قانون مدنی نیز مقرر داشته است که ” ممکن است صیغه طلاق را توسط وکیل اجرا شود.” اما اختلافی که در فقه وجود دارد این است که امکان اعطای وکالت به زوجه در طلاق است ، که در رابطه با آن دو قول وجود دارد:
أ- امکان توکیل طلاق در طلاق مباشرت زوج شرط نمی باشد و امکان نیابت وجود دارد انجام امر وکالت توسط زوجه در سایر اعمال حقوقی امکان پذیر است لذا می توان به زوجه اعطای نیابت کرد. مشهور فقها و حقوق دانان توکیل به زن را امکان پذیر می دانند.[۷]
ب- عدم امکان توکیل طلاق برخی از فقها توکیل به زوجه را ممکن نمی دانند [۸]و معتقدند که:
در طلاق زن قابل است و محل طلاق قرار می گیرد و چنین کسی نمی تواند فاعل نیز باشد و در استدلال فوق برخی این ایراد را کرده اند که مغایرت اعتباری به تنهایی کافی است بنابراین در این جا زوجه به واسطه زوج فاعل بر طلاق است لذا مغایرتی بین آن ها وجود دارد.
بنابراین بر طبق نظر مشهور فقها و حقوق دانان توکیل به زن برای اجرای صیغه طلاق و مطلقه ساختن خود صحیح است و زن می تواند خود را مطلقه سازد.
بند دوم : ماهیت طلاق به وکالت
هر گاه زوجه ای با وکالت از زوج به دادگاه مراجعه بنماید ویا به واسطه وکالتی که از زوج دارد خود را مطلقه نماید، در مورد ماهیت این طلاق اختلاف نظر وجود دارد. دسته ای قائل بر بائن بودن آن و دسته ای قائل بر رجعی بودن آن می باشند.
أ- طلاق بائن است[۹] برخی حقوق دانان ما چنین طلاقی را بائن می دانند و معتقدند گر چه چنین طلاقی طبیعتاً رجعی است، اما استدلال می کنند که:
اگر زوجه در دوران عده بتواند به زن رجوع نماید درج چنین شرطی ( وکالت در طلاق ) عملی لغو و بیهوده است ، زیرا زن با قرار دادن چنین شرطی قصد آن را داشته که برای همیشه ازقید زناشویی با زوج خارج شود.[۱۰]
بر طبق قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۴۶ طلاقی که زن به وکالت از شوهر در حدود قانون از دادگاه در خواست می کند ، بائن است و چنین استنباط می شود که هر گاه طلاق به درخواست زن انجام شود بائن خواهد بود.[۱۱]
ب- طلاق رجعی است[۱۲] در مقابل برخی دیگر از حقوق دانان ما چنین طلاق را رجعی می دانند و معتقدند که در صورتی که زوجه به وکالت از زوج خود را مطلقه نماید باید طلاق را رجعی بدانیم . زیرا اولاً اصل بر رجعی بودن طلاق ها می باشد و ماده ۱۱۴۵ قانون مدنی موارد بائن را احصا نموده است و در غیر از این موارد طلاق ها را باید رجعی بدانیم.
ثانیاً رجعی بودن یا بائن بودن طلاق ناشی از وضعیت طبیعی طلاق است که قانون گذار آن را مشخص نموده است و امکان تغییر طلاق بائن به رجعی امری استثنایی است و تجویز قانون گذار است ، و امکان چنین چیزی در خصوص طلاق وکالت موجود نیست.
به نظر می رسد رجعی بودن طلاق که زوجه به وکالت از زوج انجام می دهد با اصول حقوقی منطبق تر است و همان طور که تبصره ماده ۸ قانون حمایت از خانواده مصوب ۱۳۵۳ مقرر می دارد ” طلاقی که به موجب این قانون بر اساس عدم امکان سازش واقع می شود فقط در صورت توافق کتبی طرفین در زمان عده قابل رجوع است.” ، قانون گذار نیز بر رجعی بودن چنین طلاق هایی نظر داشته و رجوع را موکول به توافق طرفین نموده است . قانون گذار برای آن که وقوع طلاق کاری عبث نباشد آن را موکول به توافق کرده است و اشاره می کند که مرد نمی تواند بدون اذن زن رجوع نماید رجوع ندارد. اما دیگر آثار طلاق رجعی از قبیل نفقه، توارث، عدم امکان ازدواج با خواهر زوجه را باید در آن جاری دانست.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
مفهوم وصیت و اقسام آن فصل اول: مفهوم وصیت و اقسام آن
مبحث اول: مفهوم وصیت
بند اول : مفهوم لغوی
در ریشه و معنای وصیت اختلاف نظر وجود دارد برخی آن را اسم مصدر و مشتق از وصی یا یصی به معنای وصل و پیوند می دانند.
وصیت را از آن جهت به معنای وصل و پیوند می دانند که موصی به واسطه وصیت ، تصرفات زمان حیات خود را به تصرفات بعد ازموت خود وصل می نماید .
برخی دیگر آن را به معنای عهد و پیمان می دانند که اسم مصدر اوصی و یوصی است، علت این معنا را به جهت می دانند که وصیت نیز نوعی تعهد است و از این جهت این نوع به خصوص از تعهدات را وصیت نامیده اند .[۱]
لذا برخی از حقوق دانان ما معتقدند که : ” معنای وصل با مفهوم و مخصوصاً با ماهیت حقوقی وصیت در قانون مدنی ایران سازگارتر است.”[۲] این حقوق دانان معتقدند که در برخی موارد موصی هیچ تعهدی در مقابل شخصی که برای انجام امری مامور می نماید ندارد.
از سوی دیگر معنی وصل اختصاص به وصیت دارد و شامل سایر تصرفات نیست ، و شامل کلیه وصایا می شود.
در مقابل برخی دیگر از حقوق دانان بر این نظرند که ” اگر وصیت بر معنای عهد باشد متناسب تر است تا معنای وصل آن را در نظر بگیریم.”[۳] و این بدان جهت است که اکثر موارد استعمال وصیت در قرآن از کلمه یوصین ، یوصی و … می باشد که از مشتقات باب افعال هستند و مأخوذ از همان باب به معنای عهد می باشند نه از وصی ، یصی که به معنای وصل است.
بند دوم: مفهوم اصطلاحی
در فقه برای وصیت تعاریفی گوناگون بیان شده است. برخی فقها در تعریف وصیت گفته اند” تملیک عین اومنفه بعد الوفاه” [۴]یعنی تملیک عین یا منفعت پس از فوت. ایرادی که می توان از این تعریف گرفت این است که تعریف فوق جامع نمی باشد و شامل وصایای دیگر از قبیل وصیت بر ثالث یا وصایای عهدی نمی باشد. برخی دیگر از فقها در جهت رفع این ایراد تعریف فوق را این گونه اصلاح نموده اند ” تملیک عین او منفعه او تسلیط علی تصرف بعد الوفاه.”[۵] به معنی تملیک عین یا منفعت یا مسلط کردن بر تصرف بعد از فوت.
اما شهید ثانی بر این تعریف این ایراد را وارد نموده است که این تعریف جامع نمی باشد و از آنجا که وصیت تنها شامل تملیک نیست ، وصیت بر ابراء مدیون یا وصیت به وقف مسجد را که از نوع فک ملک می باشد شامل نمی گردد و وصیت به مضاربه و مساقات نیز به تبع از تعریف فوق خارج است.[۶]
با دقت در این ایرادات و تعاریف بیان شده مشخص می گردد که مبنای تمامی این ایرادات عدم تطبیق تعاریف بیان شده با اقسام وصیت است ، که به نظر می رسد که اکثر فقهای حاضر و قانون مدنی به همین دلیل از ارائه تعریف جامعی ازوصیت خودداری نموده اند و تنها به بیان اقسام وصیت بسنده کرده اند.
در میان حقوق دانان متأخر تنها می توان به تعریف ارائه شده از سوی دکتر کاتوزیان اشاره نمود که بیان می دارند ” عمل حقوقی است که به موجب آن شخص ، به طور مستقیم یا در نتیجه تسلیط دیگران، در اموال را حقوق خود برای بعد از فوت تصرف می کند.”[۷] این تعریف را می توان امروزه یکی از جامع ترین تعاریف که تمامی مصادیق را در بردارد دانست و کمتر کسی قائل به ایراد بر این تعریف بوده است. قانون گذار ما نیز در ماده ۸۲۵ قانون مدنی پس از تقسیم بندی وصیت این گونه تعریف نموده است” وصیت بر دو قسم است: تملیکی و عهدی”
مبحث دوم: اقسام وصیت
همان گونه که پیش تر بیان گردید قانون گذار در ماده ۸۲۵ قانون مدنی وصیت را به دو قسم تملیکی و عهدی تقسیم نموده است . اما بعضی کتب فقهی و حقوقی اقسام دیگری را نیز برای وصیت بیان نموده اند . حتی در برخی از کتب تا ۳۲ مورد نیز برای اقسام وصیت بیان شده است. به طور کلی می توان وصیت را به موارد ذیل تقسیم نمود:
بند اول : وصیت تملیکی
مهم ترین و رایج ترین نوع وصیت ، وصیت تملیکی است که در ماده ۸۲۶ قانون مدنی این گونه تعریف شده است ” وصیت تملیکی عبارت است از این که کسی عین یا منفعتی را از مال خود بعد ازفوتش به دیگری مجاناً تملیک کند.” تعریف وصیت تملیکی قانون مدنی رامی توان بسیار شبیه تعریفی دانست که برخی از فقها از جمله علامه در تعریف وصیت بیان نموده اند .
علامه در کتاب تذکره الفقها بیان می دارد ” تملیک عین او منفعه بعد الموت تبرعاً”.[۸]
برخی ار حقوق دانان وصیت تملیکی را این گونه تعریف نموده اند ” وصیتی که به موجب آن موصی بدون واسطه مالی را برای بعد از فوت خود ، به دیگری تملیک می نماید.”[۹] در خصوص عنصر تبرعی و رایگان بودن وصیت که در متن قانون مدنی و تعریف بسیاری از فقها دیده می شود به تفصیل بحث خواهد شد.
و برخی دیگر از حقوق دانان در تعریف وصیت تملیکی گفته اند ” وصیت تملیکی مالی از طرف موصی به موصی له تملیک می گردد و موصی آن را قبول می نماید.”[۱۰]
اما تعاریف فوق می توان دریافت اولاً وصی در وصیت ، عین و منفعتی از ترکه خود را بعد از وفاتش مستقیماً و بالا واسطه به شخص و اشخاصی تملیک می نماید به عبارت ساده تر انتقال مالکیت عین و منفعت به طور مستقیم است و این امر وجه تمایز وصیت تملیکی با دیگر وصایا می باشد .
نکته حائز اهمیت این است که اولاً مال تنها شامل عین و منفعت نمی گردد بلکه شامل حقوق قابل انتقال از قبیل حق تحجیر و حق ارتفاق نیز می باشد[۱۱] که در تعریف فقها این نکته مشاهده نمی گردد و می توان به عنوان ایرادی بر این تعریف دانست.
ثانیاً وصیت تملیکی شامل سه رکن می باشد و از اجتماع این سه رکن ایجاد می گردد ، که عبارتند از ” موصی، کسی که وصیت می کند” ،” موصی به، اموالی که مورد تملیک قرار می گیرد” و” موصی له ، شخص یا اشخاصی که وصیت به نفع او می باشد.”
بند دوم: وصیت عهدی
شکل دیگر وصیت ، وصیت عهدی است ، در این صورت بجای تملیک عین یا منفعت یا حق ، انجام عملی محول به شخص می شود و شخص ملزم به انجام آن می شود. همان طوری که ماده ۸۲۶ قانون مدنی نیز تعریف نموده است ” … وصیت عهدی عبارت است از این که شخصی یک یا چند نفر را برای انجام امر یا اموری یا تصرفات دیگری مامور می نماید” و امام خمینی نیز کتاب تحریر الوسیله بدون آن که تعریفی از وصیت عهدی بنماید، مصادیقی از آن را بیان نموده است ” اما عهدیه کان بموصی یا بتعلیق یتجهز او باستجارالحج او الصلاه او نحوهما له..”[۱۲] ،( یا عهدی است مثل این که به آن چه که به تجهیز ش یا به اجیر گرفتنی برای حج یا نماز برایش یا مانند این ها تعلق دارد) برخی دیگر وصیت عهدی را این چنین تعریف نموده اند ” نمایندگی از طرف موصی برای پس از فوت به وصی می باشد تا اعمالی که خود می تواند انجام دهد به جای آورد.”[۱۳] کما بیش بیشتر نویسندگان حقوقی نیز تنها به تعریف قانون مدنی بسنده کرده اند و در تعریف وصیت عهدی ماده ۸۲۶ را یاد کرده اند . به هر حال هر گاه شخص قبل فوت خود فعلی را بر عهده دیگری قرار دهد تا وی آن امور را انجام دهد وصیت عهدی است.
وصیت عهدی دارای شرایط و ارکانی است که آن را از دیگر وصایا متفاوت می سازد.
۱- موضوع وصیت عهدی انجام فعلی است که می تواند انجام عملی یا انشاء عقدی یا ولایت بر صغار باشد و بهر حال وصیت تملیکی که در آن شخص مالی به دست می آورد تنها موصی مسئول انجام عمل می باشد.
۲- وصیت عهدی دارای سه رکن و گاهاً دو رکن است بر طبق قانون مدنی وصیت عهدی از سه رکن موصی، موصی به، و وصی می باشد. ولی اکثر فقها وجود وصی را شرط لازم نمی دانند و بدون وصی وصیت عهدی امکان پذیر می دانند. در این صورت با تنفیذ حاکم از وظایف حاکم می باشد.[۱۴]
۳-انجام عمل توسط موصی امکان پذیر باشد و مشروع باشد. یعنی موصی عملی را که وصیت می کند خود نیز قدرت انجام آن را داشته باشد. منظور از این توانایی، توانایی حقوقی است و هر گاه خود موصی حق انجام آن عمل را نداشته است بر طریق اولی نمی تواند آن را وصیت نماید. شرط دیگر آن که عمل باید مشروع و قانونی باشد و از اموری نباشد که نتوان آن را انجام داد برای مثال شخص وصیت می کند اموال او در قمارخانه مصرف شود که این وصیت چون نامشروع است باطل و بلا اثر است.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
ماهیت وصیت فصل دوم : ماهیت وصیت
همانطور که عنوان شد در ماهیت وصیت که عقد است یا ایقاع بین فقها و حقوق دانان اختلاف نظر است. این اختلافات به دلیل ویژگیهای وصیت است و سکوت قانونگذار نیز در مقام بیان تعریف و ذکر احکام و آثار وصیت نیز مزید بر علت گشته است. در اینجا شایسته است تا با بررسی نظرات مختلف و ملاحظه استدلالات ایشان نظر برگزیده خویش را اعلام کنیم.
مبحث اول : وصیت تملیکی
مشهور فقها و حقوق دانان وصیت تملیکی را به دو نوع وصیت تملیکی محصور و وصیت تملیکی غیر محصور تقسیم نموده اند[۱] و معتقدند این دو وصیت از لحاظ ماهیت با یکدیگر تفاوت دارند. لذا ماهیت دو وصیت را به صورت جداگانه بررسی می کنیم:
بند اول : وصیت تملیکی محصور
وصیت تملیکی محصور عبارت است از وصیتی که در آن افرادی که به عنوان موصی له می باشند قابل شمارش و مشخص هستند.
فقها در خصوص ماهیت وصیت تملیکی محصور دارای اختلاف نظرات می باشند، این اختلاف نظر فقها و نیز اجمال گویی قانون گذار در ماده ۸۲۷ قانون مدنی که بیان می دارد ” تملیک به موجب وصیت محقق نمی شود مگر با قبول موصی له پس از فوت موصی” باعث اختلاف نظر حقوق دانان گردیده است که خود موجب ایجاد سه نظریه متفاوت در خصوص ماهیت وصیت تملیکی گشته است که عبارتند از:
وصیت تملیکی عقد است[۲] وصیت تملیکی ایقاع است[۳] وصیت تملیکی بین عقد و ایقاع است[۴] نظریه اخیر را می توان فاقد اعتبار دانست . استدلالی که می توان در جهت رد این نظریه بیان داشت این است که در نظام حقوقی اعمال حقوقی را به دو قسم عقد و ایقاع تقسیم نموده اند و از نظر مشهور حقوق دانان هر یک از اعمال حقوقی را یا عقد می دانیم و یا ایقاع و در حقوق دسته سومی که بین عقد و ایقاع باشد مشهور نمی باشد . بنابراین این نظر که وصیت تملیکی عمل حقوقی است ما بین عقد و ایقاع را نمی توان پذیرفت.
علی ای حال مطابق نظریه این که وصیت تملیکی ایقاع است در برخی کتب حقوقی ۱۵ دلیل و استدلال در جهت تائید این نظریه موجود می باشد که مهم ترین این دلایل را می توان به شرح زیر بیان داشت[۵]:
ماده ۸۲۷ قانون مدنی بیان می دارد: ” تملیک به موجب وصیت محقق نمی شود مگر با قبول موصی له پس از فوت موصی.” که از مفاد این ماده می توان دریافت ، قبول شرط تحقق تملیک ( اثر وصیت) در وصیت می باشد نه شرط وقوع آن. به مجموع ایجاب و قبول عقد گفته می شود ولی در وصیت صرف ایجاب، وصیت است به عبارت ساده تر تنها ایجاب موصی را می توان وصیت می دانست نه قبول وصیت توسط موصی له را که این امر بر خلاف سایر عقود می باشد. قبول موصی له قبل از فوت مؤثر نمی باشد و موصی می تواند از وصیتی که نموده، رجوع نماید، حتی در صورت که موصی به، به قبض موصی له در آمده باشد که این امر را می توان از مفاد ماده ۸۲۹ قانون مدنی دریافت. فوت ایجاب کننده قبل از قبول در عقود باعث بطلان عقد می شود ولی در وصیت بالعکس است و با فوت ایجاب کننده نه تنها وصیت باطل نمی شود بلکه باعث تحقق آن نیز می گردد. در عقود قبول قابل ارث رسیدن نمی باشد و با فوت طرف، ایجاب از بین می رود . در حالی که در وصیت با فوت موصی له ورثه ی وی بر طبق نظر مشهور فقها حق قبول و رد وصیت را دارا می باشند.۲ توالی عرفی بین ایجاب و قبول در هر عقدی از عناصر و ارکان لازم الاجرا آن می باشد . در حالی که در وصیت این موالات رعایت نمی شود. مانند زمانی که موصی سال ها قبل از فوت خود انشاء وصیت نموده است یا پس از فوت موصی ، ورثه نمی توانند الزام موصی له را بخواهند مگر در صورت تضرر ورثه. مطابق ماده ۸۳۲ قانون مدنی و نیز نظر مشهور فقها موصی له می تواند وصیت را نسبت به قسمتی از آن قبول نماید که در این صورت قسمت قبول شده صحیح می باشد ولی در عقود تطابق ایجاب و قبول شرط می باشد. قائلین بر ایقاع بودن وصیت تملیکی استدلات فوق را در صحت تایید نظریه خود بیان نموده اند و معتقدند وصیت تملیکی نمی تواند این همه قواعد عقود را زیر پا بگذارد تا وصف عقد را پیدا کند. بنابرین باید ایقاع بودن وصیت را مسلم بدانیم .
در مقابل برخی از حقوق دانان و فقها بر عقد بودن وصیت تملیکی معتقدند و در جهت رد نظریه ایقاع بودن وصیت تملیکی در مقام پاسخ و رد نظریه آنان برآمده اند که می توان به مهم ترین این پاسخ ها اشاره نمود:[۶]
در پاسخ ایراد اول قائلین بر ایقاع بودن وصیت تملیکی ، قائلین بر عقد بودن آن پاسخ می دهند قانون گذار در برخی مواد نیز از کلمه تحقق به جای کلمه وقوع استفاده کرد همانند ماده ۶۵۷ قانون مدنی ” تحقق وکالت منوط به قبول وکیل است.” لذا نمی توان کلمه ( تحقق) در ماده ۸۲۷ قانون مدنی را حمل بر ایقاع بودن وصیت بدانیم. توالی بین ایجاب و قبول لازم است، اما همان طور که قانون مدنی در ماده ۱۰۶۵ آورده است ( توالی عرفی) لازم می باشد. بنابراین عرف می تواند این توالی را مشخص کند، در وصیت مفاد آن باید پس از فوت موصی اجرا شود و مهلت قبول می تواند تا بعد از فوت به درازا کشد. لزوم حیات و اهلیت گوینده ایجاب به هنگام قبول مورد تردید است لذا منطقی تر این است که سلامت اراده گوینده تنها به هنگام انشاء مورد توجه قرار گیرد. درست است عرف ایجاب وصیت را به تنهایی ( وصیت ) می داند ولی با توجه به این که قانون گذار قبول موصی له را رکن وصیت تلقی می کند لذا باید وصیت را عقد بدانیم. عدم امکان تصرف ورثه در موصی به، قبل از قبول موصی له، به دلیل حفظ حقوق احتمالی موصی له پس از قبول وصیت می باشد. لذا ورثه از تصرف در موصی به منع می گردند. قائم مقامی ورثه موصی له در قبول و رد وصیت مورد انکار واقع شده است و استناد به آن به عنوان ” اصل موضوع” ارزش ندارد و نمی تواند مورد قبول واقع گردد. با توجه به استدلالات قائلین بر ایقاعی یا عقد بودن وصیت تملیکی و با توجه به این امر که وصیت از اعمال حقوقی خاص می باشد می توان به این نتیجه رسید که ،اگر وصیت را ایقاع بدانیم با اصول حقوقی منطبق تر است و اصولاً عقد بودن آن با توجه به اصول و قواعد حقوقی سخت می باشد ،زیرا همان طور که طرفداران ایقاع بودن وصیت گفته اند، عرف ، انشاء وصیت را توسط موصی به انضمام قبول موصی له را وصیت می داند.
دکتر کاتوزیان که از طرفداران عقد دانستن ماهیت وصیت تملیکی است، این ایراد را بر عقد بودن ماهیت وصیت تملیکی محصور وارد می کنند بیان می دارند: “اگر اکنون در مقام قانون گذاریم بودیم ، منطقی می نمود از واقعیت های عرفی پیروی کنیم و وصیت را ایقاع شماریم ، آن گاه تملیک وصیت به موجب وصیت محقق می گردد و با قبول موصی له استقرار می یافت.”[۷]
بند دوم : وصیت تملیکی غیر محصور
کلیه حقوق دانان و فقها که قبول را رکن وصیت می دانند در خصوص وصیت تملیکی غیر محصور اتفاق نظر دارند که قبول لازم نمی باشد. همانگونه که در ماده ۸۲۸ قانون مدنی بیان شده است ” هر گاه موصی له غیر محصور باشد مثل این که وصیت برای فقرا یا امور عام المنفعه قبول شرط نیست.”
پس بر طبق قانون مدنی و نظر مشهور حقوق دانان و فقها وصیّت تملیکی غیر محصور مسلماً از ایقاعات محسوب می شود و تنها با اراده موصی واقع می گردد و اراده افراد دیگر در تحقق آن نقشی ندارد. پس اختلافی در خصوص این که این نوع وصیت را ایقاع بدانیم کمتر دیده شده است. اختلافی که در زمینه وصیت تملیکی مشاهده می شود مربوط به وصیت تملیکی غیر محصور می باشد که عده ای قائل بر تملیکی بودن آن و عده ای بر عهدی بودن آن نظر دارند.[۸]
قائلین بر عهدی بودن وصیت غیر محصور در استدلال و توجیه نظر خود بیان می دارند که قبول در این نوع وصیت شرط نمی باشد ، زیرا در این صورت مالی مستقیماً تملک نمی یابد که ضابطه تمایز اصلی بین وصیت عهدی و تملیکی است و از آن جا که وصیت تملیکی غیر محصور مال مستقیماً به تملیک موصی له نمی آید لذا باید چنین وصیتی را از زمره وصایای عهدی دانست. دلیل عدم وجود قبول نیز همین است و در غیر این صورت نیاز به قبول دارد در مقابل برخی دیگر از حقوق دانان معتقدند که وصیت بر غیر محصور جزء وصایا تملیکی محسوب می گردد و در توجیه نظر خود معتقدند که وقوع ماده۸۲۸ قانون مدنی ( وصیت بر غیر محصور) پس از ماده ۸۲۷ قانون مدنی ( وصیت بر محصور) دلالت بر این دارد که وصیت بر غیر محصور نوعی وصیت تملیکی است نه عهدی و نیز عقیده عده ای از فقها تاریخی موید این نظر است که وصیت بر غیر محصور جزء وصایای تملیکی قرار می گیرد. مانند نظر امام خمینی در کتاب تحریر الوسیله که بیان می کنند: ” اگر تملیک به نوع باشد مانند وصیت بر فقرا و سادات، مانند عهدی می باشد که قبول در آن معتبر نیست.”[۹]
به نظر می رسد که نظر اخیر که وصیت غیر محصور را جزء وصایای تملیکی می آورد صحیح تر و با پشتوانه فقهی ، مسلم تر است.
مبحث دوم : وصیت عهدی
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
تشریط در وصیت فصل سوم : تشریط در وصیت
مبحث اول : تشریط در وصیت تملیکی
بند اول : شرط عوض در وصیت تملیکی
قانون مدنی در ماده ۸۲۶ در تعریف وصیت بیان داشته است ” وصیت تملیکی عبارت است از این که کسی عین یا منفعتی را از مال خود برای زمان بعد از فوتش به دیگری مجاناً تملیک کند.” از ظاهر ماده فوق می توان دریافت که کلمه مجاناً از عناصر وصیت تملیکی قرار داده شده است و معوض بودن وصیت موجب بطلان آن می گردد.
با توجه به کتب فقهی می توان منشا این ماده را از تعاریفی که در این کتاب راجع به وصیت تملیکی شده است پیدا نمود. یکی از تعاریفی که می توان به آن اشاره نمود تعریف ارائه شده توسط علامه در کتاب تذکره که بیان می کند ” تملیک عین او منفعت بعد الموت تبرعاً”[۱] یعنی وصیت تملیک عین یا منفعت است برای پس از مرگ به صورت تبرعی.
یکی از ارکان تشکیل این تعریف را می توان تبرعی بودن آن دانست که خود منشا اختلاف نظراتی در میان فقها می باشد .
برخی از نویسندگان حقوقی تبرع را این گونه تعریف نموده اند، تبرع عبارت است از این که مالک مال معین موجود در خارج مالکیت خود را به طور جایز نه لازم بدون اخذ عوض معادل آن از خود صلب می کند.[۲]
برای این که عملی را بتوان تبرعی دانست دو شرط لازم است:[۳]
نبودن عوض : هر گاه شخص مالی را در مقابل عوض به شخص دیگری منتقل نماید و این عوض خواه به نفع شخص ثالث یا به نفع مالک باشد ، نمی توان انتقال مزبور را مجانی دانست لذا این انتقال را باید باطل دانست . قصد بخشش: دیگر عنصری که این تملیک را مجانی و تبرعی می نمایاند این است که تملیک کننده قصد بخشش داشته باشد و گرنه مجانی نمی باشد، حتی اگر عوض دریافت نکند، همانند این که موصی بخواهد در ضمن وصیت یک تعهد اخلاقی یا طبیعی خود را ایفاء نماید مثل این که خسارت وارده به شخص را جبران نماید . در این صورت نمی توان چنین تملیکی را مجانی دانست. برخی از فقها از جمله علامه معتقد به تبرعی و مجانی بودن وصیت تملیکی می باشند ولی در مقابل عده ای آن را تبرعی ندانسته و در آن تردید نموده اند و معتقدند دلیلی بر بطلان وصیت تملیکی معوض وجود ندارد مگر بطلان معاوضه معلق ونیز ادعای آن گردیده است که وصیت در کتاب و سنت به سوی تبرعی بودن است، اشکال وجود دارد. البته این علما نظریه ای قاطع بیان ننموده اند و تنها به بیان ایراد و اشکال در تبرعی بودن این نوع وصیت اقدام کرده اند. [۴]در خصوص این که معاوضه معلق باطل است باید گفت بر طبق حقوق فعلی ایران اعمال حقوقی معلق صحیح است و تنها مواردی که تصریح گردیده است باطل می باشد، لذا استدلال فوق از این حیث نیز صحیح نمی باشد.
برخی از مولفان با توجه به نص ماده و کلمه مجاناً قرار دادن عوض را باعث بطلان وصیت و خلاف مقتضای ذات وصیت می دانند و معتقدند که ماهیت وصیت به صورت مجانی و رایگان است و نمی توان درآن شرطی قرارداد که تعهدات مالی را برای موصی له تحمیل نماید.[۵] مشهور حقوق دانان ما وصیت تملیکی با شرط عوض را صحیح می دانند [۶]و معتقدند موصی می تواند در هنگام انشاء وصیت ،مالی را به عنوان عوض موصی به قرار دهد، البته در صورتی که عوض مستقیماً مقابل موصی به قرار نگیرد. زیرا بر اساس تصریح ماده ۸۲۶ قانون مدنی وصیت تملیکی که معوض باشد باطل است . طرفداران این نظر امکان درج عوض در وصیت تملیکی است را این گونه استدلال نموده اند که وصیت همانند هبه از عقود مجانی است بنابراین با توجه به این که در تعریف عقد هبه کلمه مجاناً آورده شده است و امکان درج عوض در آن وجود دارد( ماده ۸۰۱ قانون مدنی )، درج عوض در وصیت منافاتی با مجانی بودن وصیت ندارد .
قائلین امکان درج عوض در وصیت معتقدند که هر گاه موصی ضمن وصیت شرط کند که خانه ای برای موصی له باشد به شرطی که ماهیانه مبلغ معینی را به ورثه یا شخص ثالث یا خاص یا امور خاص تعلق دهد وصیت فوق صحیح است زیرا که طبیعت وصیت مجانی تغییر نیافته است و شرط مزبور وصیت غیر معوض را معوض نمی کند. همانند هبه در ماده ۸۰۱ قانون مدنی که درج شرط عوض امکان پذیر دانسته شده ، وصیت به شرط عوض صورت گرفته.
برخی دیگر از مولفان در توجیه این استدلال که امکان درج عوض در وصیت میسر است قائل بر این نظرند که عنصر تبرع در وصیت تملیکی وجود ندارد و وصیت ممکن است معوض باشد. لذا ماده ۸۲۵ را محمول بر اغلب می دانند و معتقدند وصیت تملیکی معوض صرف نظر از اسم آن را باید صحیح بدانیم. قانون گذار در مفهوم عرفی وصیت ، دخل و تصرف نکرده است و تعریف خاصی ارائه ننموده است. [۷]
در هرحال به نظر می رسد که قراردادن عوض در وصیت متصور و گاهی مرسوم می باشد. به عبارتی موصی در وصیت خود مالی را به شخص معین می دهد و در مقابل آن معمولاً عوض دریافت می کند ، حال این که عوض ممکن است مال دیگری باشد یا فعل و عملی خاص باشد که موصی له مجاناً در مقابل موصی به انجام می دهد. بنابراین اگر بخواهیم حکم هبه معوض را در وصیت تملیکی به کار ببریم موصی در وصیت شرط می کند که موصی له مالی به او هبه کند یا عمل مشروعی را مجاناً به جا آورد، در این صورت دو عوض در مقابل هم قرارمی گیرند و موصی مالی را مجاناً به تملیک موصی له می دهد و موصی له نیز مالی یا عملی را مجاناً به نفع موصی یا شخص ثالث قرار می دهد .
اما به هر حال به نظر می رسد نظر کسانی که تبرع را جزء عناصر وصیت تملیکی ندانسته اند را نمی توان با توجه تصریح ماده ۸۲۶ قانون مدنی قبول نمود زیرا به نظر، اجتهاد در برابر نص است . در صورتی که عوض مستقیماً در مقابل موضوع وصیت قرار گیرد یا به صورت یکی از عقود معاوضه ای عوض قرار گیرد باطل است و در غیر این صورت عمل قانون گذار کاری لغو و بیهوده است. لذا باید وصیت تملیکی با شرط عوض را صحیح دانست و بدون در نظر گرفتن ماهیتش که آن را عقد و یا ایقاع بدانیم ،صحیح دانسته شود. از آن جا که تحقق اثر این نوع وصیت یعنی تملیک، نیاز به قبول موصی له دارد لذا موصی له باید وصیت تملیکی را با کلیه شروط ش قبول نماید نمی تواند قسمتی را قبول و قسمتی را رد نماید. زیرا اراده موصی بر تمام این وصیت بوده است. همچنین برخی از حقوق دانان معتقدند که برای آن که وصیت بتواند به صورت شرط ضمن عقد لازمی انشاء شود ، به طور مثال در فروش خانه خود شرط کنند ثلث اموال موصی پس از مرگ متعلق به مشتری است ، دو شرط لازم است:[۸]
عقد که وصیت ضمن آن شرط شده باید کتبی باشد و به طوری باشد که دادگاه بتواند آن را به عنوان وصیت بپذیرد زیرا وصیت باید به صورت خود نوشت ، رسمی و سری باشد و گرنه پذیرفته نیست. نباید به طریقی قید شود که عوض معامله قرار گیرد به عبارتی عوض مستقیماً در برابر عوض عقد قرار گیرد. در عقد بیع ، فروشنده خانه خود را به موصی منتقل می کند در مقابل اگر ثلث اموال موصی به فروشنده وصیت شود به استناد ماده ۸۲۶ قانون مدنی باطل و بلا اثر است زیرا وصیت موصی ، عوض عقد بیع است اما اگر به صورت شرط فرعی باشد نه به صورت ثمن چنین وصیتی صحیح است. حال اگر که وصیت با شرط عوض باشد اما موصی له از پرداخت عوض امتناع نماید یا آن که آن را پرداخت نکند حکم چنین وصیت تملیکی چگونه است؟
برخی از حقوق دانان قائل بر این نظرند که “عمل نکردن به تعهدات ضمن عقد موجب بطلان نیست بلکه صرفاً موجب خیار است این مطلب در همه عقود و ایقاعات جریان دارد.”[۹] البته این حکم به صورت کلی گفته شده زیرا بر طبق احکام شروط بیان شده در مواد ۲۳۹ الی ۲۴۰ قانون مدنی، باید آن ها را رعایت کرد. پس در این صورت و با توجه به مواد فوق ابتدا باید موصی له را الزام نمود و در صورتی که ایجاب ملتزم غیر مقدور باشد، ولی به وسیله شخص دیگری پرداخت عوض امکان پذیر باشد با هزینه ممتنع ( موصی له) اقدام به انجام شرط کرد. در غیر این موارد که امکان اجبار وجود ندارد و شخص ثالثی نیز برای انجام آن وجود ندارد می توان آن را فسخ نمود.
لذا با توجه به این که وصیت شرط عوض را با هبه معوض مقایسه می کند باید حکم هبه معوض در این مورد نیزتسری داده شود.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
شرط تعلیق در وصیت تملیکی بند دوم: شرط تعلیق در وصیت تملیکی
مقصود از شرط تعلیق امری است که وجود یا انحلال عمل حقوقی منوط به تحقق آن باشد. با توجه به تعریف فوق می توان بیان داشت:
وصیت تملیکی یک عمل حقوقی است که خود معلق بر فوت موصی است . برخی از حقوق دانان معتقدند[۱] که وصیت را اعم از این که عقد یا ایقاع بدانیم ، علاوه براین که معلق بر فوت موصی می باشد می توان آن را با شرایط دیگری نیز تعلیق نمود. شرایط دیگر تعلیق را می توان اعم از این که معلق علیه حتمی باشد یا محتمل الوقوع دانست. برای مثال می توان گفت موصی در وصیت تملیکی اعلام می کند خانه او بعد از گذشتن یک سال از فوت وی متعلق به موصی له می باشد. برخی از حقوق دانان وصیت فوق را وصیت معلق می دانند و قائل بر این نظرند دو عامل تعلیق در این وصیت موجود می باشد.
أ- فوت موصی ب- گذشتن یک سال از فوت موصی[۲] برخی از حقوق دانان به واسطه عدم صحت تعلیق در عقود و ایقاعات توسط بسیاری از فقها ، برای امکان ایجاد و به کار بردن شرط تعلیق در وصیت و بر طرف کردن این اشکال راه حل هایی را بیان داشته اند که عبارت اند از: [۳]
موصی می تواند به جای این که وصیت را معلق بر شرطی نماید، موصی له را ملزم به اجرای شرط مزبور کند. به طور مثال: موصی اعلام می دارد خانه ام برای موصی له است به شرطی که مخارج کفن و دفن را متحمل شود در این صورت وصیت به صورت منجز می باشد و موصی پرداخت مخارج را شرط ضمن وصیت قرار داده و بر عهده موصی له گذاشته است. با تغییر شکل مختصری در عبارات وصیت نامه، به کلی خاصیت تعلیقی شرط را می توان از بین برد. مثل این که به جای آن که وصیت نماید ثلث اموالم را به فقرا ی دهی بدهید، به شرط این که از مقررات شرع تخلف ننماید ،می تواند در وصیت اعلام کند ، اموالم را به فقرای اهل قریه می دهم که از مقررات تخلف نمی کنند. در اینجا جمله اول شامل شرط تعلیق می باشد ولی با اندکی تغییر در آن می توان این شرط را به شرط صفت تبدیل نمود و وصیت را از حال تعلیق به حال منجز تبدیل کرد.[۴] برخی از حقوق دانان در مخالفت با موارد یاد شده برآمده اند و معتقدند که” تعلیق در هر عمل حقوقی اعم از وصیت یا غیره یک پدیده واقعی و خارجی است ، نه یک بحث لفظی. بنابراین با تغییرات، حالت تعلیق را نمی توان از بین برد .”[۵]
به هر حال هر گاه وصیت تملیکی به صورت معلق باشد در صحت چنین وصیتی نمی توان تردیدی کرد، زیرا اصل بر صحت اعمال حقوقی است و بطلان ایقاع و عقد در هر موردی نیاز به دلیل خاص دارد .[۶] از آن جا که زمان انتقال و تملیک موصی به در وصیت تملیکی منوط به تحقق شرط و قبول موصی له می باشد، در مواردی که اثر وصیت معلق است، موصی له قبل از تحقق شرط هیچ گونه حقی ندارد[۷] و تا حصول معلق علیه ورثه موصی، مالک موصی به و منافع آن می باشند و پس از تحقق آن و قبول موصی له، موصی به، به تملیک وی در می آید ، ولی به نظر می رسد ورثه موصی نیز حق انتقال یا اعمالی که معارض با حقوق احتمالی موصی له باشد را ندارد و موصی له می تواند اقدامات احتیاطی لازم در جهت حفظ حقوق احتمالی خود را انجام دهد.
بند سوم : شرط نا مشروع در وصیت تملیکی[۸]
ماده ۸۴۰ قانون مدنی می گوید:” وصیت به صرف مال در امر غیر مشروع باطل است .” ظاهراً در این ماده مخصوص وصیت عهدی است ولی با توجه به این که در فصل مربوط به موصی به قرار دارد ، نمی توان تنها آن را اختصاص به وصیت عهدی دانست ، زیرا در وصیت تملیکی و عهدی هر دو موصی به وجود دارند.
لذا برخی از حقوق دانان معتقدند که در صورت تصریح موصی، وصیت مطلقاً باطل است و فرقی نمی کند که عمل نا مشروع به صورت شرط باشد یا به صورت جهت باشد که هر دو صورت وصیت باطل و فاقد اثر می باشد .[۹]
به نظر می رسد در مواردی که موصی امر نا مشروعی را به صورت شرط در ضمن وصیت ذکر نماید بر طبق ماده ۲۳۲ قانون مدنی شرط مزبور باطل است و در صحت وصیت خللی وارد نمی کند ولی اگر وصیت معلق به شرط نا مشروع یا خلاف اخلاق حسنه باشد ، مسلماً باطل است.[۱۰]
بنابراین در مواردی که شرط جنبه فرعی و تبعی داشته باشد ، وصیت را می توان صحیح دانست ولی هر گاه جنبه اصلی داشته باشد و موصی قصد تحقق آن را در موقع انشاء وصیت داشته باشد بی گمان نمی توان در بطلان چنین وصیتی تردید نمود.
بنابراین هر گاه وصیت باطل باشد ، در صورت قبض موصی له وی ضامن آن است همان طور که در دیگر اعمال حقوقی این حکم جاری می شود.
مبحث دوم: تشریط در وصیت عهدی
بند اول : وصیت عهدی با شرط عوض
از آنجا که در تعریف وصیت عهدی بر خلاف وصیت تملیکی ،از کلمه مجاناً استفاده نشده است ، برخی از حقوق دانان بر این نظرند که چون موصی می تواند اجرت المثل عمل خود را از ترکه بردارد و نیز ممکن است مامور ایجاد عقدی باشد. بنابراین نباید وصیت عهدی را مجانی دانست.[۱۱]
برخی از حقوق دانان بر این نظر ایراد گرفته اند و معتقدند منظور از مجانی بودن وصیت عهدی این است که موصی نمی تواند در مقابل تسلیط یا اعطای ولایت مطالبه پاداشی از وصی نماید و نه این که وصی به صورت رایگان کار کند. [۱۲] اما در مقابل اگر موصی عوضی را جهت اجرت عمل وصی قرار داده باشد مطابق با اصول حقوقی خواهد بود و وصی تنها همان مبلغی را که موصی به عنوان اجرت عمل وی مشخص کرده، می تواند دریافت نماید.
از ماده ۳۳۶ قانون مدنی که می گوید ” هر گاه کسی بر حسب امر دیگری اقدام به عملی نماید عرفا برای آن عمل اجرتی بوده و یا آن شخص عادتاً مهیای آن عمل باشد عامل، مستحق اجرت عمل خواهد بود مگر این که معلوم شود که قصد تبرع داشته است.” با توجه به این که وصی در وصیت عهدی مسئول انجام امری می شود، بنابراین حکم ماده فوق در این وصیت قابل تسری خواهد بود .در فرضی که موصی در وصیت خود تصریح به دادن اجرت کرده باشد وصی مجاز خواهد بود که اجرت بخواهد یا می تواند وصیت را تبرعاً انجام بدهد. اما اگر در مواردی در ضمن وصیت تصریح به اجرت وصی نشده باشد یا آن که تصریح شده باشد که وصی عمل را مجاناً انجام دهد ولی وصی بر این تبرعی بودن راضی نباشد، در این صورت اجرت عمل خود را دریافت می کند.
باید توجه داشت در مواردی که اعطای تسلیط یا اعطای ولایت به وصی مستلزم پرداخت عوض توسط وصی به موصی می باشد چنین وصیتی باطل خواهد بود. زیرا که وصی در حکم قانون مستلزم انجام مورد وصیت می باشد لذا منطقا نمی توان وصی را ملزم به پرداخت چنین عوضی بابت این اعطای ولایت به موصی دانست .
ممکن است وصیت عهدی به صورت عوض در عقود لازم باشد برای مثال شخصی مالی را به دیگری صلح می نماید و به جای دادن عوض، متصالح تعهد می کند که پس از فوت مصالح، عوض المسمی را صرف مصارف معین نماید .در این صورت شخص متصالح همان وصی است که ملزم به انجام وصیت شده است و باید عوض المسمی را صرف عمل مورد خاص موصی ( موصی له) نماید. [۱۳]
پس ملاحظه می گردد بر خلاف آن که قراردادن عوض به نفع موصی در وصیت تملیکی نمی تواند مستقیماً صورت گیرد و مطابق ماده ۸۲۰ قانون مدنی این وصیت باطل است، در وصیت عهدی می توان برای موصی به مستقیماً عوضی را تعیین نمود و موصی به را معوض قرار داد. که نمونه بارز را می توان در طرح اصلاحی قانون مدنی دکتر لنگرودی مشاهده نمود که معتقدند ” وصیت معوض ممکن است از نوع وصیت به ملک یا به ولایت باشد.” که هر دو نوع وصیت را می توان از نوع وصیت عهدی دانست.[۱۴]
بند دوم : وصیت عهدی با شرط نامشروع
هر گاه در ضمن وصیت شرطی قرار داده شود که وصی عمل نامشروعی را انجام دهد ،مطابق ماده ۸۴۰ قانون مدنی ” وصیت به صرف مال در امر غیر مشروع باطل است.”، این وصیت باطل خواهد بود. حال اگر این شرط به عنوان شرط جنبه فرعی و تبعی داشته باشد ،تنها شرط باطل خواهد بود و در صورتی که جنبه اصلی داشته و علت وصیت باشد، بی گمان باید چنین وصیتی را باطل دانست.
بند سوم : تعیین مفاد وصیت
موصی می تواند هنگام وصیت شرایط اجرای و وظایف وصی را به طور مفصل بیان نماید .به عبارتی می تواند در وصیت عهدی شرط اجلی قرار دهد که وصی بر طبق آن شرط ملزم به انجام باشد یا می تواند حدود چگونگی اجرای وظایفی که به وصی محول نموده است را معین نماید.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
مفهوم ابراء و اعراض فصل اول: مفهوم ابراء و اعراض
مبحث اول: مفهوم ابراء
ابراء در لغت به معنی بری کردن ، بیزار کردن، بری کردن ذمه، پاک کردن و بیزار ساختن از عیب ، از بیماری رهانیدن و شفا دادن می باشد.[۱] اما در اصطلاح حقوقی قانون گذار ۲۹۸ قانون مدنی ابراء را چنین تعریف کرده است ” ابراء عبارت از این است که دائن از حق خود به اختیار صرف نظر نماید.”
حقوق دانان ما ایراداتی را بر این تعریف وارد دانسته اند و معتقدند که چنین تعریفی کامل نمی باشد. ایرادی که حقوق دانان مطرح نموده اند این است که صرف نظر کردن از حق همیشه ابراء محسوب نمی شود ، بلکه ابراء اسقاط حق دینی یا طلب است.[۲]
و همچنین این ایراد را بیان داشته اند که تعریف فوق تنها سقوط دین به اراده طلبکار بدون در نظر گرفتن سبب آن است و ممکن است ابراء به شکل ایقاع یا عقد ، معوض یا رایگان ، ضمن عقد صلح ، وصیت یا تبدیل تعهد باشد یا به صورت مستقل واقع گردد.[۳]
پس می توان برای رفع این ایرادات ابراء را این گونه تعریف نمود:” ابراء عبارت است از اسقاط دین به وسیله داین”[۴] و یا :” ابراء ایقاعی است رایگان که به موجب آن طلبکار از حق خویش می گذرد.” [۵]
تعریف اخیررا می توان بیشتر مورد قبول و تائید حقوق دانان دانست زیرا که در آن ، به ماهیت و جوهر و ارکان ابراء نیز اشاره شده است و می توان نظر اخیر را تعریفی جامع دانست.
مبحث دوم: مفهوم اعراض
اعراض در لغت به معنای روی گردانیدن است و رخ بر تافتن و دوری کردن [۶]و برخی مولفان اعراض را به معنای روی گرداندن از چیزی که در سلطه آدمی می دانند[۷].
قانون گذار نیز همانند کتب فقهی بحث خاصی و مبحثی مشخص را برای اعراض قرار نداده است، تنها در ماده ۱۷۸ قانون مدنی بیان می دارد:” مالی که در دریا غرق شده و مالک از آن اعراض کرده است ، مال کسی است که آن را بیرون بیاورد.” این ماده تنها مصداقی از اعراض را بیان نموده است و مصداق فوق نیز در فقه به عنوان مثال اعراض بیان شده است. با توجه به این که قانون گذار در تعریف اعراض سکوت نموده است لذا برای تعریف آن باید به کتب فقهی رجوع شود.
اعراض عبارت است از:” اسقاط حق شخص نسبت به شی به اراده صاحب حق.” [۸]در کتب حقوقی اعراض را مربوط به اسقاط حق عینی می دانند که در مقابل حق دینی که همان ابراء است قرار می گیرد . در فقه سه قسم برای اعراض قائل شده اند.
أ- اعراض از وطن ب- اعراض از ملک ت- اعراض از حق تمامی حقوق دانان اعراض را جزء ایقاعات محسوب می کنند که تنها با اراده صاحب مال یا حق ایجاد می شود. در اعراض مالک از حق عینی که نسبت به مال وجود دارد می گذرد. البته نباید اعراض را با اباحه تملّک یکی دانست و میان این دو فرق است: اباحه تملّک گاهی به حکم قانون به وجود می آید، مانند حیازات و گاهی اباحه تملّک، ناشی از قصد مالک است ،مانند نثار مال در عروسی که شخص با نثارمال، اباحه تملّک به دیگران می دهد و حضار می توانند با حیازات ،آن را تملّک نماید . به همین خاطر برخی حقوق دانان اباحه تملّک را با اعراض متفاوت می دانند و معتقدند اعراض کننده ترک تسلط و رها ساختن مال و باز گرداندن آن به مباحات اولیه می باشد نه اعمال و انتقال آن به دیگری.[۹]
به هر حال اعراض جزء اعمال حقوقی است که اهلیت و قصد و رضا در تحقق آن لازم است. اعراض باعث اسقاط حق مالک نسبت به مال اعراض شده است و مال مزبور در ردیف اموال مباح شده در خواهد آمد و می توان آن مال را بر طبق مقررات مربوط توسط دیگران تملّک نمود.
فصل دوم: ماهیت ابراء و اعراض
مبحث اول: ماهیت ابراء
در فقه و حقوق ما مشهور بر ایقاع بودن ابراء می باشد[۱۰] و تنها با اراده داین واقع می گردد و اراده مدیون و رضای او در آن نقشی ندارد.
مهم ترین دلایل آن که چنین عملی را ایقاع بدانیم [۱۱] این است که:
اولاً از ظاهر ماده ۲۸۹ قانون مدنی به خوبی استناد می شود که اراده مدیون نقشی در تحقق ابراء ندارد.[۱۲]حتی رد وی نیز تاثیری در تحقق ابراء نخواهد داشت.
ثانیاً ابراء چیزی جز اسقاط حق نیست و بنابراین تنها با اراده صاحب حق محقق می شود.
ثالثاً بر طبق ماده ۲۹۲ قانون مدنی که مقرر داشته است ” ابراء ذمه میت از دین صحیح است.” در حالی که میت نمی تواند قبولی یا رد خود را بیان دارد.
در مقابل در فقه نظر ضعیفی وجود دارد که ابراء را نوعی عقد می دانند وقبول مدیون را در وقوع ابراء لازم می داند چرا باعث می شود ابراء بر دارایی مدیون موثر باشد و منت اخلاقی بر مدیون وارد سازد و مدیون ممکن است که حاضر به تحمل چنین منتی نباشد .
در هر حال به نظر می رسد که همان طور که عده ای از حقوق دانان ما نیز این ایراد را پاسخ داده اند صرف نظر کردن از حق و اسقاط آن به اراده داین که صاحب حق می باشد و بدون آن که مدیون چنین درخواستی را نموده باشد خدشه ای به اعتبار و حیثیت بدهکار وارد کرده باشد مورد تردید است. [۱۳]
پس باید ابراء را نوعی ایقاع دانست که خود ایقاعی است رضایی ، و با هر لفظ و فعلی که مقرون به آن باشد و عرفاً دلالت بر ابراء نماید واقع می گردد.
مبحث دوم: ماهیت اعراض
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
ایقاع مبحث اول: مفهوم ایقاع
بند اول: مفهوم لغوی
ایقاع در لغت فارسی به معنی واقع ساختن ، انداختن ، افکندن، گرفتار کردن کسی، هماهنگ ساختن آوازها آورده شده است.[۱]
ایقاع در لغت عرب از باب افعال به معنی واقع ساختن و تحقق بخشیدن[۲] آمده است .
بند دوم: مفهوم اصطلاحی
در قانون ایران تعریف مشخصی از ایقاع آن گونه که برای عقد تعریف شده است یافت نمی شود . در فقه و حقوق ایقاع را مقابل عقد می دانند لذا بسیاری از نویسندگان با توجه به تعریف عقد ، ایقاع را تعریف نموده اند و ملاک تمیز این دو عمل حقوقی را تعداد اراده افراد می دانند. برخی از نویسندگان حقوقی ما ایقاع را این گونه تعریف نموده اند ” ایقاع عبارت است از اراده فردی که به وسیله آن حقی ایجاد یا ساقط می گردد و این امر مداخله دیگری را ایجاب نمی کند و بدین جهت عدم رضایت دیگران در تحقق آن تاثیر ندارد.” [۳]
پاره دیگر از اندیشمندان حقوق معتقدند ایقاع” انشای ماهیت حقوقی به اراده شخص “[۴]می باشد.
با توجه به انواع تعاریف ابراز شده در بیان معنی ایقاع ، می توان این تعریف از ایقاع را یکی از جامع ترین تعاریف ایقاع دانست که عبارت است از ” انشاء اثر حقوقی که با یک اراده انجام می شود.” [۵] تعریف فوق را می توان شامل آثار ایقاعات و اوصاف اصلی ایقاع دانست.
از نظر تحلیل حقوقی ایقاع عملی حقوقی و ارا دی است ،که تنها با اراده یک نفر به وجود می آید و همان گونه که بیان شد ضابطه اصلی تمیز ایقاع و عقد یک طرفه بودن ایقاع می باشد و هر گاه این اثر حقوقی ناشی از بیش از یک اراده باشد آن را از ایقاعات باید خارج دانست. این یک طرفه بودن ایقاعات به این معنی است که نیاز به قبول ندارد و توافقی بر تحقق آن لازم نیست و تنها با اراده ایقاع کننده ایجاد می شود و دارای اثر حقوقی می باشد. مانند حیازات مباحات ، فسخ و طلاق.
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :(فایل کامل موجود است)
قواعد عمومی معمولا و بیشتر این توافق اراده طرفین است که باعث ایجاد یک اثر حقوقی می شود و عقد بعنوان یک پدیده اجتماعی که دارای جایگاه حقوقی و قانونی می باشد، با تحقق چانه زنی و مکاتبات طرفین پاسخگوی نیازها می باشد و این حضور عقود آنقدر غالب است که کمتر در اجتماع و بدنبال آن محافل حقوقی و قانونی صحبت از ایقاعات بعمل می آید. بطوریکه قواعد ناظر بر ایقاعات حالت استثنائی داشته و آنچه که در عقود بعنوان مبانی و آثار مد نظر قرار می گیرد، در سطح محدود تری ضمن ایقاعات بدان پرداخته می شود.
نکته ای که در این جا باید به آن اشاره نمود این است که با این که ایقاع با یک اراده ایجاد می شود و نیازی به قبول ندارد ، اما رد طرف مقابل در ایقاع تاثیر گذار است و بعضاً باعث عدم تحقق ایقاع می گردد ولی باعث تغییر ماهیت آن نمی شود و آن را از ایقاعات خارج نمی سازد. همانند تعهد به نفع شخص ثالث که با عقد بین متعهد و متعهد له به وجود می آید، ولی با رد منتفع ( ثالث) از بین می رود و نیز رد وصیت توسط وصی در وصیت عهدی .البته باید این رد در زمان حیات موصی صورت گیرد .[۶] بعبارت دیگر اثر رد با توجه به اصل حاکمیت اراده و عدم تداخل اراده و خواست افراد بر دیگران مانع از آن می شود تا اراده ای ناخواسته بر دیگری تحمیل شود. جهت تفاوت این رد در ضمن عقود این توضیح لازم است که رد در عقود مانع از تحقق ماهیت حقوقی می شود نه آنکه اثر عقد را از بین ببرد. لذا قبول در عقود داخل در رکن و قید اثر حقوقی است، درحالی که در ایقاع رد مانع از تحقق آن نمی گردد.
لازم به ذکر است قصد ایقاع کننده باید قصد انشاء باشد[۷] ، یعنی شخص باید اثر حقوقی که ایجاد می کند را انشاء نماید ، به همین دلیل است که اکثر نویسند گان حقوقی اقرار را از ایقاعات خارج می دانند و معتقدند اقرار حق پیشین را بیان و اعلام می دارد و موجد اثر حقوقی نمی باشد و در زمره دلایل اثبات حق است . بنابراین اقرار به دلیل این که اثر حقوقی دلخواه را به وجود نمی آورد و قصد مقر انشاء نیست بلکه حاوی اخبار می باشد ، بنابراین باید آن را از مصادیق ایقاع خارج دانست.[۸]
مبحث دوم: مفهوم شرط[۹]
شرط کلمه ای است عربی و دارای معانی علامت ، عهد ، پیمان ، تعلیق چیزی به چیز دیگر. [۱۰] شرط در اصطلاح مصدری را می توان به معنای لازم گردانیدن امری یا چیزی در بیع یا عقد و پیمان ، ملزم ساختن یا شدن به چیزی در هنگام معامله دانست.
شرط در علوم مختلف دارای معانی متفاوتی می باشد. در اصطلاح فلسفی شرط امری است که در ایجاد شی دیگر دخالت دارد ، به طوری که از عدم آن عدم آن شی لازم می آید ولی از وجود آن وجود آن شی لازم نمی آید. [۱۱]
در اصطلاح نحویین و اهل ادب «شرط» در مقابل جزا قرار مىگیرد و آن کلمهاى است که پس از ادات شرط قرار مىگیرد.
«شرط» به معنای «عهد و التزام» است، و در اصطلاح فقها «شرط» عبارت از تعهدی است که در ضمن عقد دیگری قرار گرفته است، شرط در این اصطلاح در معنای مصدری استعمال شده و به معنای ملتزم کردن و ملتزم شدن به امری است.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
به اعتبار چگونگی بیان اراده ؛ شروط صریح و ضمنی بند اول : به اعتبار چگونگی بیان اراده ؛ شروط صریح و ضمنی
هر گاه شرطی در متن عقد بیاید و مورد توافق طرفین قرار بگیرد ، هر یک از طرفین ملزم به انجام آن شروطی خواهند بود که در عمل حقوقی بیان گشته است.
در مقابل شروط ضمنی است که به آن دسته از شروط گفته می شود که در متن عقد بیان نگردیده، و التزام به انجام آن شرط به حکم عقل یا قانون یا عرف لازمه مفاد توافق یا طبیعت قرارداد است . [۱]
برای مثال در عقد بیع طرفین توافق می کنند که خانه ای را به قیمت معین به تملیک مشتری در آورند. شروطی در ضمن عقد بیان می گردد ، مانند تاریخ ثبت ملک در دفتر خانه یا چگونگی پرداخت ثمن معامله یا زمان تحویل مبیع ، که این شروط ،شروط صریح می باشند و گاهی ممکن است که در این خصوص توافقی نشده باشد که عرف ، قانون ، عقل جایگزین سکوت طرفین می شود مثلاً در فروش خانه در خصوص توابع آن صحبت نشده است بر طبق ماده ۳۵۶ قانون مدنی در صورت عدم تصریح آن هر چیزی که بر حسب عرف و عادت جزء مبیع است، داخل در مبیع شناخته می شود، که در این صورت آن را جزء شروط ضمنی محسوب می کنیم.
البته نا گفته نماند که در صورت تعارض شروط صریح و شروط ضمنی ، از آن جا که شروط صریح ناشی از اراده مستقیم طرفین معامله می باشد ،مقدم بر شروط ضمنی خواهد بود. زیرا از اراده طرفین نشات گرفته و مورد توافق طرفین است.
بند دوم :به اعتبار اثری که در عقد می کند؛ تعلیقی ، فاسخ ، تقییدی و اجل
هر گاه شرط ، آثار حقوقی عمل حقوقی را مقید کند و اجرای آن را به تاخیر اندازد شرط تقییدی است . ولی هر گاه شرط آثار آن عمل حقوقی را معلق به امری محتمل و حادثه ای خارجی نماید، شرط تعلیقی است . به عبارت دیگر شرط تعلیق آن را معلق می نماید و گاه ممکن است که معلق علیه تحقق ننماید ، در این صورت مانند این است که اصلاً عقدی به وجود نیامده باشد، ولی شرط تقییدی تنها زمان اجرای آن را تاخیر می اندازد.[۲]
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :(فایل کامل موجود است)
هر گاه انحلال عقد یا عمل حقوقی معلق به شرطی خارجی شود ، پس از تحقق آن شرط خود به خود عمل حقوقی از بین برود ، شرط فاسخ است.[۳] تفاوت آن با شرط تعلیقی این است در شرط تعلیقی عمل حقوقی تا حصول معلق علیه فاقد نفوذ حقوقی است و در صورت تحقق معلق علیه عقد دارای اثار و نفوذ حقوقی میشود ، در صورت عدم تحقق معلق علیه عقد باطل می باشد. ولی در شرط فاسخ عقد صحیح و معتبر می باشد و در صورت تحقق شرط عقد به صورت قهقرایی و بدون نیاز به اراده جدید منفسخ می شود. لازم به ذکر است ، همان طور که پارهای از نویسندگان حقوقی بیان نموده اند: گاهی به تعلیق شرط و به عقد معلق ، عقد مشروط در معنی اعم گفته می شود، ولی مفهوم شرط و مفهوم تعلیق در معنی اخص ان ، تفاوت اساسی وجود دارد. تعلیق موکول و وابسته کردن عقد، به امری است ،پیش از تحقق امر معلق علیه ، عقدی به وجود نمی آید، در حالی که شرط امر فرعی متصل به عقد است ، عقد متوقف به ان نمی باشد. پس بکار بردن کلمه “شرط” برای تعلیق خلاف اصطلاح تخصصی می باشد.[۴]
اما در خصوص زمان پیدایش آثار عقد معلق و در صورت تحقق معلق علیه ، برخی بر این نظرند قائلند که با توجه به قصد مشترک طرفین ، آثار عقد را از زمان انشاء نافذ می دانند .[۵] در مقابل برخی معتقدند که قصد طرفین به ظاهر حکایت می کند که خواسته اند وجود تعهد را تا هنگام وقوع شرط به تاخیر بیاندازند و از زمان تحقق شرط طرفین ملزم به انجام تعهد می باشند لذا آثار عقد معلق از زمان تحقق معلق علیه می باشد.[۶]
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
امکان تشریط ایقاع در حقوق مبحث دوم: امکان تشریط ایقاع در حقوق
عمده ترین دلیل وجود اختلاف نظرات ، در زمینه امکان تشریط در ایقاع را می توان سکوت قانون گذار و نص قانون در این زمینه دانست که خود سبب استدلالات متفاوت در زمینه قبول یا رد این امر گشته است. استدلالات معتقدین به عدم امکان تشریط در ایقاعات در بند گذشته بررسی گشت ، که با توجه به موارد یافت شده عمده ترین دلیل ایشان را می توان دلایل فقها و اجماع آنان دانست و این گونه نتیجه گیری نمود که ایشان تنها زمانی این امکان را موجه تلقی می کنند که شرط همزمان و همراه با ایقاع صورت گیرد.
در حالی که اگر ایقاع را پس از انشاء موقع واقع شده تلقی کنیم ، از آن جا که ایقاع مستقلاً محقق گشته ،انضمام بعدی شرط به آن به عنوان شرط ضمن ایقاع امکان نخواهد داشت.
در مقابل اگر قبل از قبول طرف ایقاع کننده ، ایقاع را محقق ندانیم و پیدایش حقوقی آن را موکول به قبول مدیون سازیم، ناگزیر باید این حقیقت را قبول داشت که ایقاع ماهیت خود را از دست داده و تبدیل به عقد گشته است.[۱]
دسته ای دیگر از حقوق دانان ما تشریط در ایقاع را به نوعی قابل قبول می دانند. و بدین جهت و برای توجیه قابل قبول بودن این تشریط شروط ضمن ایقاع را به دو نوع تقسیم نموده اند.
شروط تابع شروط التزام اضافی شروط تابع؛آن دسته از شروط که تنها مفاد متعارف ایقاع را تغییر می دهد و اثر دیگری ندارد، را شروط تابع می نامند، مانند شرط اجل یا شرط تعلیق . از آن جا که اراده که خود نهادی را واقع می سازد ، اختیار تعیین و تنظیم آثار آن را دارد. بنابراین می توان چنین شروطی را معتبر دانست.همانند آن که موصی در ضمن وصیت خود اختیار و چگونگی اجرای وظایف را بر عهده بگیرد، یا طرفین قرار داد می توانند شرطی را که به سود ثالث می باشد موجل یا معلق سازد، بدیهی است که این شروط مسلماً معتبر خواهند بود.[۲]
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :(فایل کامل موجود است)
شروط التزام اضافی؛هر گاه موقع در زمان انشاء ایقاع، الزامی را برای خود یا طرف دیگر قرار دهد شروط التزام اضافی واقع شده است ، که ایقاعی است همراه با پیشنهاد یا ایجاب وقوع شرط.[۳] در این شروط که در ضمن ایقاع می آیند ، ایقاع ماهیت اصلی خود را از دست نمی دهد و به عقد تبدیل نمی گردد .بدین گونه ایقاع و شرط تابع و متبوع یکدیگر خواهند بود. مانند طلاق خلع که ایقاعی است که سبب جدایی زن و شوهر و انحلال ازدواج می گردد و قرار دادی است که سبب تملک فدیه به شوهر در برابر اسقاط حق رجوع شوهر است.[۴]
برخی دیگر از نویسندگان ما در ابراء که یکی از مصادیق ایقاع است بیان می دارند که امکان درج شرط عوض در آن ممکن است ، و از این جهت شرط احتیاج به قبول پیدا می کند اما ابراء حقیقت حقوقی خود را از دست نمی دهد و اسقاط حق با ابراء معوض امکان پذیر خواهد گشت.
اما هرگاه عوض مستقیماً در مقابل ابراء قرار گیرد تبدیل تعهد می باشد و ابراء نیست. بنابراین در مواردی که شرط مستقیماً در مقابل ایقاع قرار نگیرد امکان درج آن وجود دارد.
در خصوص امکان درج شرط خیار در ایقاعات عده ای به طور صریح امکان درج این شرط را امکان پذیر نمی دانند وبر این نظرند که با توجه به قوانین و مقررات قانون مدنی در موارد مربوط به ایقاعات و نیز قوانین مربوط به خیارات چنین استنباط می شود که شرط خیار اختصاص به عقود و قراردادها دارد و وجود آن در ایقاعات تحقق نا پذیر است.[۵]
در مقابل دکتر کاتوزیان بیان می دارند ، از نظر رعایت قواعد ، تعارضی بین شرط خیار و طبیعت ایقاع وجود ندارد و می توان تصور کرد که طلبکار در ابراء مدیون، برای خود شرط خیار قرار می دهد . و سپس به بیان ایرادات فقها که قبلاً به آن اشاره شد پرداخته اند و در پایان ایشان این گونه نتیجه می گیرند که پذیرفته نشدن شرط خیار در ایقاع از جهت رعایت قواعد عمومی ، قوی تر به نظر می رسد و با توجه به مواد قانون مدنی ، نمونه ای از شرط خیار در ایقاع لازم دیده نشده است تا اذن قانون گذار از آن استنباط گردد. پس باید پذیرفت ایقاع خیاری نیاز به اذن ویژه قانون دارد.[۶]
یکی دیگر از دلایل عدم وجود درج شرط خیار در ایقاعات این است که ایقاعات قابل اقاله نمی باشد و در میان عقود تنها قرار دادهایی امکان اقاله برایشان وجود دارد که قابل فسخ می باشند و در مواردی که اقاله امکان پذیر نباشد اصولاً می توان گفت خیار شرط نیز در آن ها وجود ندارد.
گاهی عدم نفوذ اقاله در ایقاع چنان بدیهی است که اکثر نویسندگان از تصریح به آن گذشته اند.[۷]
از مجموع نظرات فقها و حقوق دانان به نظر می رسد ، اندراج شرط در ایقاعات امکان پذیر است واز این جهت هیچ تعارضی میان شرط و طبیعت ایقاع به صورت کلی وجود ندارد و در موارد بسیاری می توان تصور نمود که ایقاع کننده شرطی را در ضمن ایقاع و با توجه به تناسب داشتن با آن قرار می دهد. البته ایراداتی که مخالفان این موضوع بیان نموده اند قابل تامل و در برخی موارد بسیار قوی به نظر می رسد، اما اولاً با در نظر گرفتن قواعد عمومی هیچ تعارضی بین شرط و ایقاع وجود ندارد و منطقاً می توان تصور نمود که در ضمن ایقاعات شرط قرار گرفته شده باشد و ایقاع به صورت مشروط محقق گردد.
ثانیاً در خصوص اختلاف زمانی به هر حال پذیرفتن این موضوع که امکان درج شرط در ایقاع وجود دارد ، که بین شرط و ایقاع وجود دارد می توان این گونه بیان داشت که اختلاف زمانی باعث خروج موضوع نمی گردد و شرط در ضمن ایقاع عقلاً صحیح خواهد بود و عرفاً یک ماهیت حقوقی اصلی همراه با یک توافق تبعی صورت گرفته شده است که همان ایقاع مشروط است و ایقاع مشروط را می توان این گونه تعریف نمود ” اراده ایقاع کننده بعلاوه ایجاب و قبول مشروط له و مشروط علیه در ضمن آن “
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
مفهوم طلاق و رجوع مبحث اول: مفهوم طلاق و رجوع
بند اول: مفهوم طلاق
طلاق در زبان عرب از ریشه کلمه ( طلق) می باشد که به معانی مختلفی از جمله رهایی، آزاد کردن ، ترک کردن ، گشودن گره، … آمده است و در اصطلاح فقهی صاحب جواهر طلاق را ” ازاله قید النکاح صیغه طالق و شبهه هما”[۱] به معنی زایل نمودن قید و پیوند نکاح با صیغه طلاق یا شبیه آن ها می داند. برخی حقوق دانان وجود صیغه طالق یا صیغه مخصوص را در تعریف طلاق به آن دلیل می دانند که تعریف فوق از تعریف فسخ نکاح خارج شود.[۲]
با بررسی نص قانون می توان دریافت که قانون گذار از تعریف طلاق خودداری نموده است و تنها به بیان شرایط طلاق پرداخته است. برخی حقوق دانان طلاق را این گونه تعریف نموده اند ” طلاق عبارت از انحلال نکاح دائم با شرایط و تشریفات خاص از جانب مرد یا نماینده او.”[۳]
برخی دیگر از نویسندگان حقوقی طلاق را این گونه تعریف نموده اند ” طلاق ایقاعی تشریفاتی است که به موجب آن شوهر ، به اذن یا حکم دادگاه همسر دائمی خود را رها می سازد.”[۴]
به هر حال با توجه تعاریف حقوق دانان و موارد مربوط به طلاق به صراحت مبرهن است که طلاق عملی است تشریفاتی که باید حتماً تشریفات آن انجام شود، عدم رعایت تشریفات باعث بطلان طلاق می گردد. همان گونه که ماده ۱۱۳۴ قانون مدنی در بیان همین شرایط می گوید ” طلاق باید به صیغه طلاق و در حضور لااقل دو نفر مرد عادل که طلاق را بشنوند واقع گردد.”
تشریفات دیگر طلاق این است که طهر غیر مواقع باشد که در ماده ۱۱۴۰ قانون مدنی به آن تصریح شده است ” طلاق زن در مدت عادت زنانگی یا در حال نفاس صحیح نیست …” ملاحظه می گردد رعایت شرایط فوق باعث وقوع طلاق می شود و در صورت عدم رعایت آن طلاق صورت گرفته باطل است.
همان طور که در تعاریف فوق بیان شد طلاق مخصوص عقد دائم است و درنکاح موقت نمی توان زن را طلاق داد.
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :(فایل کامل موجود است)
نکته حائز اهمیت این است که قید ( اذن یا حکم دادگاه) در برخی از تعاریف نویسندگان حقوقی وجود دارد، صحیح نمی باشد. زیرا ضمانت اجرای عدم تحصیل حکم یا اذن دادگاه، توسط شوهر و با رعایت احکام شرعی و قانون مدنی نمی تواند موجب بطلان طلاق باشد و دارای هیچ گونه ضمانت اجرای مدنی نیست و تنها مسئولیت کیفری برای شوهر در پی خواهد داشت.[۵] پس نمی توان تحصیل اذن را جزء تعریف طلاق دانست و تعریف نخست که آن را انحلال عقد نکاح دائم با رعایت تشریفات خاص به وسیله شوهر یا نماینده او می داند صحیح و مطابق اصول حقوقی می باشد و بیشتر مقبول می باشد.
بند دوم : مفهوم رجوع
رجوع در لغت به معنی باز گشتن ، باز آمدن آمده است .[۶] در اصطلاح حقوقی و فقهی رجوع به معنی برگرداندن زن مطلقه در زمان عده اش به نکاح سابق است.[۷] پس زوج می تواند پس از طلاق رجعی در دوران عده بدون آن که لازم به نکاح جدید باشد به زن رجوع کند و رابطه زوجیت قبلی که با طلاق منحل گردیده دوباره مستمر گردد.
بر اعتقاد بسیاری از حقوق دانان رجوع یکی از اعمال حقوقی و از نوع ایقاع است[۸]، همانند رجوع در فدیه در طلاق خلع و مبارات که آن هم از نوع ایقاعات است.
رجوع به هر طریقی امکان پذیر است و از اعمال رضایی است. همان طور که قانون مدنی در ماده ۱۱۴۹ بیان داشته ” رجوع در طلاق به هر لفظ و فعلی حاصل می شود که دلالت بر رجوع کند . مشروط بر این که مقرون به قصد رجوع باشد.”
رجوع ممکن است لفظی باشد مانند این که ( رجوع کردم) ، که این لفظ بنابر فتوای فقها عربی بودنش لازم نمی باشد.[۹] و یا رجوع می تواند فعلی باشد مانند این که زوج با فعل رجوع را اعلام می دارد. همانند بوسیدن و لمس کردن یا برداشتن روسری.
قانون گذار جمله ( مقرون به قصد رجوع باشد) را مورد توجه قرار داده و رجوعی را که قصد نتیجه نداشته باشد نپذیرفته ، که به نظر بر خلاف نظر برخی فقها که قصد نتیجه را لازم نمی دانند[۱۰] ، می باشد و در مقابل نظر این فقها، قانون گذار قصد نتیجه را لازم دانسته .
بنابراین هر گاه در رجوع ، زوج به اشتباه رجوع نماید مانند این که زوجه دیگر او باشد، یا این که زوج قصد فعل آن عمل را نداشته باشد و در حالت خواب یا مستی اقدام به این عمل نماید ، رجوع محسوب نمی گردد و بر طبق نظر فقها هر گاه زوج در دعوی زن به طلاق رجعی ، منکر طلاق گردد، حتی اگر دروغش آشکار گردد این انکار را رجوع محسوب می کنند.[۱۱]
نکته آخر این که امکان توکیل در رجوع وجود دارد زیرا از اعمالی نیست که مباشرت شخص شرط شده باشد ، پس در صورت توکیل در رجوع و اقدام وکیل به رجوع چنین رجوعی صحیح است.[۱۲]
مبحث دوم : اقسام طلاق
برخی فقها طلاق را به چهار قسم تقسیم کرده اند که عبارت است از طلاق حرام، طلاق مکروه و واجب و سنت .[۱۳] اما در مقابل اکثر غریب به اتفاق فقها طلاق را به دو نوع طلاق بدعی یا حرام و طلاق سنت تقسیم نموده اند.[۱۴]
قانون گذار در قانون مدنی ایران تنها طلاق های صحیح را تقسیم نموده است که عبارت است از طلاق بائن و طلاق رجعی ( ماده ۱۱۴۳) اما به نظرمی رسد تقسیم بندی فقهی کامل تر باشد ، لذا با توجه به تقسیم بندی فقها به بررسی هر یک از اقسام طلاق می پردازیم.
بند اول: طلاق بدعی
طلاق بدعی طلاقی است که بدون رعایت شرایط و احکام شرعی طلاق، صورت گرفته باشد لذا چنین طلاق هایی از نظر فقها باطل و بلا اثر خواهد بود از نظر فقها طلاق های بدعی به سه نوع تقسیم می شوند :[۱۵]
أ- طلاق زنی که در عادت یا نفاس است مگر در شرایط قانونی و شرعی: این حکم در ماده ۱۱۴۰ قانون مدنی آمده است و در آن مقرر گردیده است ” طلاق زن در مدت عادت زنانگی یا در حال نفاس صحیح نیست مگر این که زن حامل باشد یا طلاق قبل از نزدیکی با زن واقع شود یا شوهر غایب باشد به طوری که اطلاع از عادت زنانگی زن نتواند حاصل کند.” با استناد به این ماده قانون مدنی طلاق در مدت عادت زنانگی و نفاس مگر با مجوز شرعی باطل است.
ب- طلاقی که در طهر که در آن با زن نزدیکی کرده است: طلاق زن در موقعی که در طهر است و با وی نزدیکی شده صحیح نمی باشد، مگر این که زن یائسه یا حامل باشد ( ماده ۱۱۴۱ قانون مدنی ) که اصطلاحا به آن طهر مواقعه می گویند و از شرایط صحت طلاق می باشد. طلاق هایی که در طهر واقع شوند باطل و بلا اثر خواهند بود. در خصوص زنانی که در سنی قرار دارند که با وجود اقتضای سنشان عادت زنانگی نمی بیند باید سه ماه از آخرین نزدیکی آن ها گذشته باشد، که اصطلاحا به آن طلاق مسترابه می گویند ، و در غیر این صورت طلاق فوق نیز باطل است. ( ماده ۱۱۴۲ قانون مدنی )
ت- سه طلاقه: قسم دیگری از طلاق های بدعی آن است که شوهر زن خود را سه بار با لفظ طلاق و اجرای صیغه طلاق، طلاق دهد. مانند این که بگوید ” هی طالق ، هی طالق ، هی طالق” بدون آن که رجوعی بین آنها واقع شود ، یک طلاق واقع می شود و دو تای دیگر بیهوده و لغو است و اگر بگوید ” هی طالق ثلاثا” فقها بر آن نظرند که قطعاً سه طلاق محقق نشده است و تنها یک طلاق صورت گرفته است . [۱۶]
پس ملاحظه می گردد که طلاق های موارد الف و ب را باید کاملاً باطل و بلا اثر دانست. اما طلاق های گروه سوم ، از سه طلاق تنها یک طلاق را صحیح و دو طلاق دیگر باطل دانسته می شود.
بند دوم : طلاق سنی
در مقابل طلاق بدعی طلاق سنی است که به طلاقی گفته می شود که در آن تمامی شرایط شرعی رعایت شده است . برخی از فقها آن را به سه قسم بائن، رجعی و عدی تقسیم نموده اند.
اما قانون مدنی و برخی دیگر از فقها طلاق سنی را به دو قسم بائن و رجعی تقسیم نموده اند . با توجه به این که اکثر حقوق دانان از تقسیم بندی اخیر پیروی نموده اند لذا ما نیز طلاق سنی را به دو قسم بائن و رجعی تقسیم می کنیم.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
آثار طلاق بائن بند اول : آثار طلاق بائن
در صورتی که طلاق بائن باشد از تاریخ وقوع طلاق رابطه زوجیت منحل می شود لذا کلیه احکام مرتبط به زوجیت نیز از بین خواهند رفت، که مهم ترین آن ها عبارت است از:
در طلاق بائن زن حق دریافت نفقه ندارد مگر آن که حامل باشد و تا زمان حمل حق دریافت نفقه خواهد داشت. رابطه توارث بین زن و مرد بر قرار نیست و در صورت فوت هر یک در دوران عده از همدیگر ارث نمی برند. مرد می تواند در ایام عده با خواهر زن ازدواج نماید. در مواردی که زن عده ندارد ( طلاق غیر مدخوله، صغیره ، یائسه) زن می تواند بلافاصله ازدواج نماید. اقامتگاه زن دیگر تابع اقامتگاه مرد نیست. زن باید منزل شوهر خود را ترک کند و برای خود منزل جداگانه بگیرد و در مواردی که عده دارد باز گردد و از شوهر تمکین عام نماید. بند دوم: آثار طلاق رجعی
در طلاق رجعی رابطه زوجیت به صورت کامل منقطع نشده است مگر آن که عده وی سپری گردد . به اصطلاح فقهی بر طبق بند ۲ ماده قانون امور حسبی مصوب ۱۳۱۹ زوجه که در طلاق رجعی است در حکم زوجه است . بنابراین در دوران عده آثار و احکامی دارد که مهمترین آن ها عبارتند از:
زن مستحق دریافت نفقه در دوران عده از شوهر است مگر آنکه طلاق در حال نشوز واقع شده باشد ( ماده ۱۱۰۹ قانون مدنی ) و دادگاه برای وی در صورت اختلاف بر میزان نفقه، باید نفقه تعیین نماید. رابطه توارث در بین زن و شوهر در زمان عده وجود دارد و درصورت فوت هر یک از دیگری ارث می برد ( ماده ۹۴۳ قانون مدنی ) مرد در ایام عده نمی تواند با خواهر زوجه ازدواج نماید. زن در دوران عده نمی تواند ازدواج نماید و در صورت ازدواج عقد باطل است و در صورت علم ، حرمت ابدی به وجود می آید. زن در خروج از منزل باید از شوهر اذن بگیرد و گر نه ناشزه محسوب می شود. جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :(فایل کامل موجود است)
مبحث چهارم : ماهیت طلاق
فقها و حقوق دانان طلاق را جزءایقاعات محسوب می کنند که تنها با اراده زوج واقع می گردد وزن هیچ گونه نقشی در تحقق آن ندارد.
تنها در خصوص طلاق خلع و مبارات و طلاق به عوض است که بر خلاف سایر طلاق ها که بائن محسوب می گردند اختلاف در ماهیت شان وجود دارد. عده ای این طلاق را طلاق بائن و در مقابل عده ای آن ها را عقد معاوضه می دانند.
أ- طلاق خلع یا مبارات یا به عوض ، عقد معاوضه است[۱] بر طبق قائلین بر این نظر خلع ، عقد معوض است که یک طرف عوض می دهد و طرف دیگر طلاق می دهد، یعنی فدیه و طلاق در مقابل هم می باشد . در خلع از جانب زوج تعهد به اسقاط رابطه زوجیت و از جانب زوجه تعهد ایجاد حق مالکیت (فدیه) صورت می گیرد و معتقدند که این معاوضه (طلاق) با دیگر معاوضه های مالی فرق دارد. این تفاوت ها را می توان این گونه در نظر داشت:
اولاً عدم مالکیت زوجه به مال مورد بذل ،باعث بطلان خلع نمی باشد بلکه زوجه ضامن مثل یا قیمت است که به زوج می دهد.
ثالثا اگر فدیه عین معین باشد و آن را فدیه خلع قرار دهد و معلوم شود قدرت تسلیم ندارد ،خلع صحیح است، اما زوجه باید مثل یا قیمت آن را بدهد. زیرا نکاح تابع نظم عمومی و مصالح خانوادگی است لذا احکام از قبیل تلف قبل از قبض را جاری نیست و زوجه ملزم به برداشت مثل یا قیمت آن است .
ب- طلاق خلع یا مبارات یا به عوض ، ایقاع است[۲] بر طبق نظر مشهور فقها طلاق خلع و مبارات از ایقاعات محسوب می گردد و فدیه تنها شرط یا انگیزه طلاق است .لذا بر ساختمان حقوقی طلاق نقشی ندارد و طلاق های مذکور دو عمل حقوقی قابل تفکیک می باشند .
طلاق ، که همان ایقاعی است که سبب جدایی زن و مرد از یکدیگر میباشد. قرار دادی است که سبب تملیک فدیه به شوهر می شود و در برابر آن حق رجوع شوهر از بین می رود.[۳] دکتر محقق داماد در خصوص ماهیت طلاق خلع معتقدند که” طلاق خلع اگر چه همانند عقود معاوضی محتاج به اراده طرفین است ، ولی واقعاً معاوضه نیست؛ بلکه از ایقاعات است و همواره به اراده شوهر انجام می گیرد، هر چند که انگیزه اراده وی دریافت هایی از زوجه باشد. به عبارت دیگر فدیه انگیزه شوهر در طلاق خلع است نه عوض طلاق و طلاق خلع یک معاوضه حقیقی نیست تا بطلان عوض معین باطل گردد.” نیز کسانی که معتقدند که این طلاق ها ایقاع است همین آثار را قائلند در صورت تلف زن ملزم به پرداخت مثل یا قیمت آن است.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
تشریط در ابراء و اعراض فصل چهارم: تشریط در ابراء و اعراض
ابراء به عنوان عمل حقوقی که با یک اراده واقع می شود و نیازی به اراده طرف مقابل ندارد، در حقوق ایران شناخته شده است. اما مباحثی در خصوص اینکه می توان در ضمن آن شرط را بعنوان یک توافق تبعی درج نمود، مطرح شده است که نیازمند تحلیل و دقت مضاعف است. در این فصل به مباحث پیرامون تشریط در ابراء و اعراض می پردازیم.
مبحث اول: تشریط در ابراء
بند اول: شرط عوض در ابراء
همان طور که گفته شد ابراء عملی یک طرفه است که به موجب آن داین از حق دینی که نسبت به مدیون خود دارد می گذرد و در مواردی ممکن است داین درهنگام ابراء شرط عوضی را برای خود قرار دهد ، در بین حقوق دانان در خصوص طبیعت و ماهیت و صحت ما بحث و اختلاف وجود دارد که می توانیم کلیه این نظرات به موارد ذیل تقسیم نماییم:
ابراء معوض در حقوق ما امکان پذیر است و مواردی از آن نیز دیده می شود همانند تبدیل تعهد و ابراء شوهر از مهر در طلاق خلع . ولی در این فروض ابراء ماهیت ایقاعی ندارد بلکه ماهیت قراردادی دارد و با اراده داین به تنهایی واقع نمی شود.[۱] ابراء عملی رایگان و مجانی است ولی می توان در ضمن ابراء شرط عوض قرار داد و قرار دادن شرط عوض در ابراء خلاف مقتضای ذات نیست همانند شرط عوض در هبه. واز این نظر احتیاج به قبول دارد ودرج شرط عوض در ابراء باعث نمی شود ابراء حقیقت خود را از دست بدهد. ابراء با شرط عوض نیز اسقاط حق محقق می شود. ولی هر گاه شرط عوض مستقیماً در مقابل ابراء قرار بگیرد چنین عملی ابراء معوض نیست بلکه تبدیل تعهد است.[۲] شرط عوض در ابراء امکان پذیر نمی باشد ،زیرا اولاً چنین شرطی خلاف مقتضای ابراء و با ظاهر ماده ۲۸۹ قانون مدنی مخالف است. ثانیاً ابراء ماهیتاً و ذاتاً ایقاع محسوب می گردد و تنها با اراده طلبکار واقع می گردد و اراده مدیون در آن نقشی ندارد. و ثالثاً تحقق و اعتبار شرط مندرج ضمن یک عمل حقوقی ، منوط به دخالت و اراده مشروط علیه ، به صورت قبول، در تحقق خود عمل حقوقی است . ولی در ابراء این موضوع منتفی است.[۳] شرط عوض در ابراء امکان پذیر است و در این صورت ابراء ماهیت خود را از دست نمی دهد بلکه هر گاه ابراء همراه با شرط عوض باشد ایقاعی است همراه با پیشنهاد یا ایجاب وقوع شرط.[۴] به نظر اول این ایراد گرفته شده است که هر سقوط تعهدی را نباید ابراء دانست .چنان که قانون مدنی نیز ابراء را کنار تبدیل تعهد و اقاله و تهاتر قرار نهاده است [۵]و آن را تحت عنوان ویژه ای قرار داده است . لذا در مواردی که ابراء در ضمن صلح رخ می دهد ، اراده طلبکار به تنهایی عامل آن نمی باشد و مدیون نیز در تحقق آن نقش دارد و در این موارد دیگر ابراء نمی باشد.
ابراء مهر توسط زوجه برای گرفتن طلاق از زوج نمی توان ماهیت قرار دادی داشته باشد، در این صورت نمی توان طلاق و ابراء را در مقابل هم قرار داد. بلکه ابراء شرطی است در ضمن ایقاع واقع گردیده شده است.
نظر دوم این ایراد گرفته می شود در مورد اشکالات مربوط به لزوم قبول مدیون برای تحقق شرط و دگرگونی ماهیت ابراء بحثی نکرده است لذا از این لحاظ ناقص است.[۶] به عبارتی نقش مد یون در ابراء معوض و شرط مشخص نیست . وهمچنین ضابطه تمیز این که عوض درچه مواردی به صورت غیر مستقیم قرار می گیرد یا به صورت مستقیم در مقابل ابراء قرار می گیرد بیان ننموده اند و از این جهت نیز ایراد دارد.
اما نکته حائز اهمیت آن است که بر طبق این نظریه شرط عوض در ابراء چهره فرعی دارد و لذا
بطلان شرط به درستی ابراء خللی وارد نمی کند.
اما طرفداران نظر سوم که امکان اندراج شرط عوض را در ابراء، غیر قابل قبول می دانند ، از انجا که ابراء عملی یک طرفه است ومنحصر به اراده طلبکار واقع می گردد،از این حیث که شرط عوض با ماهیت ابراء نا سازگار است ، می توان پاسخ داد شرط نیاز به مشروط له و مشروط علیه دارد نه آن که شرط ، بسته به ایجاب و قبول باشد.[۷] و همچنین در خصوص ایراد دیگر باید گفت درج عوض نیز منافاتی با رایگان بودن آن ندارد همان طور بر طبق ماده ۸۰۱ قا نون مدنی شرط عوض منافاتی با رایگان بودن عقد هبه ندارد. البته برخی نویسندگان نیز بیان نموده اند ، هبه طلب ،ماهیتی متفاوت با ابراء دارد و در هبه طلب می توان هر گونه شرط که مخالف قانون نباشد در هبه اورد[۸]. به هر حال درج عوض را درتمامی اعمال رایگان می توان قرار داد ابراء نیز تفاوتی از این جهت ندارد.
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :(فایل کامل موجود است)
و بر نظر چهارم که ابراء معوض را ایقاع و عقدی در کنار هم می دانست برخی این ایراد را وارد می دانند. در صورتی که اگر ابراء پس از انشای طلبکار را واقع شده بدانیم و شرط پس از آن به وقوع بپیوندد، ایقاع به صرف اراده یک طرف ( موقع) به صورت آزاد و مستقل واقع شده است و شرط بعدی به آن ایقاع ربطی نخواهد داشت و عنوان شروط ضمن ایقاع بدان امکان ندارد و در فرض دیگر اگر زمان پیدایش به این صورت باشد که ابتدا بین طرفین در مورد شرط توافق حاصل شود سپس یک طرف ایقاع واقع می سازد در این صورت این عمل حقوقی، دیگر ماهیت ایقاعی ندارد بلکه ماهیتی قراردادی خواهد داشت . زیرا پیدایش ایقاع موکول به قبول مشروط علیه به شرط می شود.[۹] در پاسخ به این ایراد می توان گفت، داین در ابراء معوض شرطی را همراه با ابراء بیان می دارد که تا زمان قبول مدیون چنین ابرائی معلق به قبول است و با قبولی مدیون یا مشروط علیه چنین ایقاعی واقع می گرددو قبل از آن ابراء اثری نخواهد داشت. همچنین می توان گفت که وقتی طرفین شرطی را ضمن ایقاع یا ابراء توافق می کنند، هرچند ابتدا ابراء واقع می شودو سپس شرط ضمن آن محقق می گردد. اما این اختلاف زمانی باعث خروج موضوع از عنوان شرط ضمن ایقاع نمی گردد. بعبارت دیگر این اختلاف زمانی که در لحظه ای از زمان وقوع می پیوندد- و عقلاً و منطقاً صحیح است، عرفاً همچنان یک ماهیت حقوقی اصلی بهمراه یک توافق تبعی در نظر گرفته می شود. تفسیر اراده طرفین نیز بر این امر استوار گشته که ضمن ابراء بر موضوعی بعنوان شرط توافق نمایند. بنابراین در امورحقوقی که دارای ماهیت اعتباری هستند، التزام به مباحث عینی و واقعی همواره رعایت نمی گردد. همچنانکه در بیع کلی نیز هرچند ممکن است هنوز مصداق خارجی مال معین نشده باشد، اما تملیک با تحقق عقدصورت می گیرد و عرفا شخص با عقد بیع ناظر بر مال کلی مالک محسوب می شود.
در هر حال به نظر می رسد که با توجه به نظریات مختلف حقوق دانان ما در درج شرط عوض در ابراء هیچ گونه منافاتی با ایقاع بودن آن ندارد. زیرا همان طور که گفته شد در حقوق ما طلاق خلع وجود دارد که نوعی ایقاع محسوب می گردد ولی در آن شرطی که همان فدیه است قرار گرفته است. لذا درج شرط در ابراء منافاتی با ماهیت آن نخواهد داشت و از جهت دیگر رایگان بودن ابراء نیز همانند عقد هبه که عملی مجانی است و با این حال می توان در ضمن آن شرط عوض قرار داد، اشکالی به رایگان بودن آن وارد نمی کند و ابراء با شرط عوض نیز امکان پذیر است. اما در خصوص این که چنین شرطی باید همراه و همزمان با ابراء باشد ،ولی زمان قبولی آن پس از آن یا قبل آن باید صورت گیرد نیز ایراد قابل توجه است .
علی ای حال با این پاسخ ابراء مشروط قابل شناسایی است و نظر مخالفان مبنی بر بطلان چنین ابرائی[۱۰] ضعیف است. و حق با کسانی است امکان درج شرط در ابراء می دانندو همان طور که دکتر کاتوزیان بیان نموده است “هیچ مانعی وجود ندارد عمل حقوقی که با یک اراده واقع می شود در فرض ویژه ای به شکل قرارداد در آید، رضای مدیون از اعتبار اراده طلبکار نمی کاهد و موید آن است و به ماهیت ابراء نیز صدمه نمی زند به ویژه در ابراء که تعریف عام ماده ۲۸۹ قانون مدنی تاب چنین تفسیری را دارد، زیرا ویژگی ابراء در صرف نظر کردن طلبکار از دین است نه قالب آن.[۱۱]”
اما با فرض صحت چنین ابرائی که داین مدیون خود را بری می نماید ولی شرطی برای وی قرار می دهد ، مدیونی که شرط را قبول نموده است و ملزم به انجام تعهدات خود است. در چنین فرضی که ابراء معوض واقع می گردد و باید در مواردی که شروط فعل به عهده مدیون است مواد ۲۳۷ الی ۲۴۰ قانون مدنی در آن جاری خواهدگشت.
به عبارتی در چنین مواردی که داین شرط فعل می نماید، برای مثال داین اعلام می نماید به شرطی از دینی که بر عهده است بری هستی که تو برای من لباس بدوزی.” ، در این صورت اگر متعهد از انجام تعهدات خود سر باز زند الزام وی را از دادگاه می توان خواست و در موردی که الزام آن امکان پذیر نباشد با هزینه وی توسط شخص ثالث امکان پذیر نیست ، داین یا همان متعهد له فعلی حق دارد که عمل حقوقی را فسخ نماید که در این صورت ابراء واقع شده فسخ می گردد .
البته ممکن است این ایراد به نظر رسد که ابراء واقع شده نوعی اسقاط است و اسقاط قابل رجوع نیست و امکان فسخ ابراء وجود ندارد ، که برخی از فقها در پاسخ به این ایراد بر این نظرند که حق فسخ نیز عقلاً قابل فسخ است.[۱۲] لذا امکان فسخ ابراء نیز وجود دارد . پس چنین ایرادی وجود ندارد که داین مدیون خود را بری نماید و شرطی ضمن آن قرار دهد و چنین شرطی موجب ایجاد خیار فسخ برای داین خواهد شد. ولی از جهت دیگر نیز می توان گفت که فسخ ابراء بدون جهت امکان پذیر نخواهد بود در حالی که تخلف مدیون به انجام شرط، خود نوعی دلیل و علت محسوب می گردد . در نتیجه می توان فسخ ابراء را معتبر و صحیح دانست .علت دیگر آن را نیز می توان اراده طرفین دانست که بری شدن مدیون را منوط به انجام چنین عملی دانسته است و قصد دائن بر این بوده است که مدیون فعلی آن را انجام دهد و در صورت عدم انجام عمل بتواند دین خود را بگیرد.
بند دوم: شرط خیار در ابراء
مشهور فقها در زمینه امکان درج شرط خیار در ابراء بر این نظر قائلند که امکان اندراج شرط خیار در ابراء وجود ندارد و به طور صریح این موضوع را منتفی و محال می دانند.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
مفهوم اصطلاحی وقف در حقوق ایران بند دوم: مفهوم اصطلاحی وقف در حقوق ایران
در اصطلاح حقوق نیز مفهوم نگه داشتن و باز داشتن در همه جا مورد نظر است. در اینجا باید توجه داشت که وقف به دو معنی نزدیک به هم به کار میرود[۱]:
۱- عمل حقوقی خاصی که در شمار عقود معین قرارداد و به موجب آن مالکی به منظور رسیدن به هدف معنوی و اخلاقی، مال یا بخش معین از دارایی خود را حبس میکند تا از انتقال مصون بماند و منافع آن را اختصاص به مصرف در راه رسیدن به هدف خویش میدهد. ماده ۵۵ قانون مدنی نیز که در تعریف وقف میگوید: « وقف عبارت است از اینکه عین مال حبس و منافع آن تسبیل شود.» به همین معنا اشاره دارد تا به اجمال ارکان عمل حقوقی منشاء وقف را معین نماید.
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :(فایل کامل موجود است)
پایان نامه قلمرو دخالت اداره اوقاف در تولیت موقوفات
۲- گاه وقف به نهاد حقوقی گفته میشود که برای رسیدن به هدف واقف به وجود میآید. سازمانی که دارای مدیر و ناظر و اموال خاص است، اداره و مصرف آنها برای رسیدن به هدف منظور واقف امکان دارد و از دارایی او جدا گشته و اصالت و استقلال یافته است. امروز ما چنین سازمانی را شخص حقوقی مینامیم، مفهومی که حقوق از ارتباط جمعی از اشخاص و اموال اختصاص یافته به خدمت و هدف معین انتزاع میکند، شخصیتی که دارای نام و اقامتگاه و دارایی خاص است و می تواند دارای حق و تکلیف شود و طرف قرارداد و تعهد قرار گیرد ولی چون مفهوم شخصیت حقوقی مصطلح نبوده و موجوداتی مانند مسجد و بیت المال و وقف در قالب نظریه مدنی مطالعه نمی شود برای نمایاندن وقف به اموال موقوفه اشاره میشد و گاهی نیز به این اموال وقف میگفتند. برای نمونه در ماده ۸۸ قانون مدنی که صحبت از بیع وقف میشود بیگمان مقصود فروش مال موقوفه است. این دو معنی با هم ارتباط نزدیک دارد و هر دو یک حقیقت را نشان میدهد. منتها نخستین معنی مربوط به منشاء و سبب آن حقیقت و دیگری مربوط به ماهیت و اوصاف خود آن است که جداگانه مورد توجه قرار میگیرد.
همچنین در تعاریف حقوقی وقف این چنین بیان شده است: عقدی است که به موجب آن مالک عین مال معینی از اموال خود را از نقل و انتقال مصون نماید(حبس میکند) و منافع آن را در اختیار شخص یا اشخاص با مصرف معینی میگذارد.[۲]
لذا با توجه به آنچه که گذشت وقف را از نظر حقوقی میتوان چنین تعریف کرد:
وقف عملی است حقوقی که به موجب آن شخص (اعم از حقیقی یا حقوقی) عین مالی را از مالکیت خود خارج نموده، از هر گونه نقل و انتقال اعم از ارادی مثل اقسام معاملات و قهری مثل توراث و دیگر تصرفات به طور کامل مصون نگاه میدارد و منافع آن را در راه خدا پسندانه و امور خیریه به طور دائم به جریان میاندازد تا افراد محدود و معین یا نامحدود و غیر معین به صورت بلا عوض از منافع آن بهرهمند شوند و در متون شرعی از این عمل خیر، بسیار تمجید شده است و در حدیثی از پیغمبر اکرم(ص) این عمل به عنوان یکی از سه اقدام «باقیات الصالحات»[۳]معرفی شده است که ثواب آن استمراراً عاید بانی وقف است.
در نتیجه میتوان گفت که عقد وقف در اصل و بنیان همان صدقه جاریه است که در قرآن نیز بسیار به آن پرداخته و توصیه شده است. صدقاتی که حتی پس از مرگ انسان، برای او خیرات و مبرات به دنبال خواهد داشت.[۴]
مبحث دوم: اقسام وقف و ماهیت حقوقی وقف
گفتار نخست: اقسام وقف
وقف به اعتبار موقوف علیهم و جهت وقف به چند قسم تقسیم میشود. بعضی از فقها وقف را به پنج نوع تقسیم کردهاند:[۵]
اول: وقف به جهت عبادت و اقامه شعائر مذهبی مانند وقف بر مساجد، مشاهیر مشرفه.
دوم: وقف بر عموم مردم، مانند وقف بر زائران خانه خدا یا زوار امام رضا(ع) یا وقف بر دانشجویان ، که این نوع وقف را وقف انتفاع نیز مینامند.
سوم: وقف بر جهات خاص مانند وقف بر علماء دینی.
چهارم: وقف خاص مانند وقف بر خویشان یا اشخاص معین.
پنجم: وقف بر موقوفات (وقف بر هر یک از موقوفات مذکور)
مرحوم شیخ الغظا وقف را بر سه نوع تقسیم کردهاند:[۶]
۱- وقف بر جهت عام مانند وقف بر مساجد، پلها، قنوات و مدارس.
۲- وقف برعنوان های عام که مصادیق آن غیر محصور باشد، مانند وقف برفقرا، طلاب، دانشجویان وغیره.
۳- وقف خاص که بر اشخاص محصور وقف شده باشد مانند وقف بر اولاد واقف، کارگران کارخانه معین.
همچنین بعضی از علمای حقوق وقف را به سه نوع تقسیم بندی کردهاند که عبارت است از:
۱- وقف خاص ۲- وقف عام ۳- وقف مرکب
قانون مدنی ایران نیز تا حدودی از این تقسیم بندی پیروی نموده است. با توجه به ماده ۵۶ این قانون، وقف به دو قسم وقف خاص و وقف عام تقسیم میشود که قسمت اخیر خود بر دو قسم است:
الف) وقف بر اشخاص غیر محصور ب) وقف بر مصالح عامه
مستنبط از قانون تشکیلات اوقاف و امورخیریه و آیین نامه اجرایی آن وقف بر دو قسم تقسیم میشود:
۱- وقف عام
۲- وقف خاص که ممکن است متصرفی یا غیر متصرفی باشد.
موقوفه متصرفی عبارت است از موقوفاتی که متولی خاص نداشته باشد و به موجب قانون و با رعایت وقفنامه، اداره آنها بر عهده سازمان اوقاف و امور خیریه است که از محل درآمد آن پس از برداشت حق النظارت و حق التولیه(معادل پنج و ده درصد از درآمد موقوفه) بقیه درآمد و عایدات موقوفه طبق نظر واقف هزینه مینمایند.
موقوفات غیر متصرفی موقوفاتی هستند که متولی خاص داشته و اداره اوقاف صرفاً بر آن نظارت دارد که پس از کسر معادل پنج درصد حق النظارت اداره اوقاف، بقیه درآمد موقوفه را متولی طبق نظر واقف و وقفنامه مصرف مینماید.[۷]
حال که تقسیم بندی وقف به وقف عام و خاص با روح قانون مدنی و قانون تشکیلات اوقاف و امور خیریه هماهنگی دارد به اختصار آن را در دو بند مجزا توضیح میدهیم.
بند نخست: وقف عام
وقف عام به موردی گفته میشود که مال بر جهات عمومی وقف شده باشد. مانند وقف بر مساجد، پلها مدارس یا بر عنوانهای عامی که مصداق آن غیر محصور است. نظیر وقف بر فقرا، طلاب و دانشجویان.[۸]
به عبارت دیگر وقف عام وقفی است که در جهت و مصلحت عمومی و عناوین عامه باشد؛ در واقع موقوفعلیهم در وقف عام ، جامعه یا بخش معینی از آن است که غیر محصور و قابل زیاد و کم شدن هستند. مانند وقف بر زائران خانه خدا و گاه وقف بر جهت خاص است که اشخاص به طور غیر مستقیم از آن منتفع میگردند. مانند وقف بر مدارس وغیره. لذا موقوفات عام موقوفاتی هستند که اختصاص به طبقه معینی ندارند، مثل وقف بر مساجد و بیمارستانها[۹] . همچنین وقف بر مصارف و جهات عمومی را در فقه و حقوق، وقف عام مینامند. مثل وقف بر نویسندگان.[۱۰]
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
مفهوم لغوی تولیت گفتار نخست : مفهوم لغوی تولیت
تولیت در لغت به معنای والیگردانیدن، ولایت دادن، سرپرستی و رسیدگی امری را به عهده کسی سپردن میباشد[۱] . همچنین در فرهنگ فارسی تولیت به معنای خداوندی کردن ، خداوندی دادن، ولایت دادن، عهدهدار بودن امور موقوفات و مزارات و سرپرستی آمده است[۲].
لذا متولی کسی است که بر حسب صفات و مشخصاتی که واقف در وقفنامه ذکر کرده است و در هر عصر و زمانی به اداره امور وقف موافق نظر واقف می پردازد ولذا عمل و سمت متولی در اداره موقوفه به نام«تولیت» خوانده میشود[۳] . همچنین ولایت بر موقوفه حقی است مشروع، زیرا هر موقوفه نیازمند مدیریتی است که آن را از هر جهت و بر حسب شروط معتبر واقف اداره کند. مال موقوفه از مالکیت واقف بنابر نظر مشهور خارج میشود و بایستی توسط احدی اداره شود و به حال خود رها نشود. لذا وجود متولی قادر و امین برای هر موقوفه ضرورت دارد تا آن را اداره نماید، اعیان وقف را حفظ کند و عوایدش را در مصارف مقرره خرج کند و از حدود آن و حقوقش دفاع نماید[۴].
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :(فایل کامل موجود است)
پایان نامه قلمرو دخالت اداره اوقاف در تولیت موقوفات
گفتار دوم: مفهوم تولیت در فقه و حقوق
در اصطلاح فقه و حقوق عهده داری امور موقوفه را تولیت گویند[۵] . به عبارت دیگر تصدی امور وقف را تولیت گویند [۶]. ماده ۷۵ قانون مدنی تولیت را صرفاً اداره موقوفه میداند . بنابراین تولیت مالکیت نمیباشد بلکه صرفاً اداره امور آن است. بر خلاف مالک که دارای حقوق استعمال و استثمار و اخراج از مالکیت است متولی از چنین حقوقی برخوردار نیست. لذا تولیت منصبی است که از طرف واقف یا حاکم به متولی داده میشود و آن آمیزهای از حق و تکلیف است[۷]. به این معنی که متولی در مقابل عمل و کاری که برای سرپرستی و اداره موقوفه انجام میدهد مستحقق اجرت معین یا اجرت المثل است و از این حیث دارای حق، از طرف دیگر عهده دار و مسئول در مقابل نگهداری اموال موقوفه و اداره آن و اجرای دقیق مفاد وقفنامه و امور محوله میباشد ،که از این جهت دارای تکلیف است . به این دلیل است که متولی نمیتواند تولیت را به دیگری تفویض نماید و خود را از قید مسئولیت رها سازد مگر اینکه این اختیار را داشته باشد که در صورت اخیر وی به منزله کسی خواهد بود که اختیار تعیین متولی را دارد[۸]. متولی ممکن است به تصریح واقف یا مفاد وقفنامه یا حکم سازمان اوقاف وامور خیریه و یا حکم دادگاه جهت اداره امور موقوفه تعیین شود[۹]. همچنین واقف میتواند تولیت امور موقوفه را مادام الحیات برای خود یا دیگری قرار دهد یا تعیین متولی را به اشخاص ثالثی واگذار نماید[۱۰].
مبحث دوم : اقسام تولیت و ماهیت حقوقی تولیت
گفتار نخست: اقسام تولیت
بند نخست : تولیت منصوص
از آن جا که در وقف باید عین مال حفظ و منافع آن به مصارف مشروعی که واقف تعیین کرده است برسد، لذا باید برای اداره کردن آن ترتیبی اتخاذ گردد. لذا ممکن است واقف شخص یا اشخاصی را برای اداره امور موقوفه معین کرده باشد که چنین شخصی متولی منصوص نامیده میشود . به عبارت دیگر متولی منصوص کسی است که برابر وقفنامه به صراحت نام و یا اوصاف و شرایط او قید گردیده است . مثلاً واقف خود را به عنوان متولی موقوفه معرفی نموده است و بعد از خود برای اولاد ذکور خود ایضاً نسل بعد نسل قرار میدهد .در اینصورت موقوفه منصوص التولیه است[۱۱]. همچنین محمد معین در تعریف متولی منصوص بیان داشته است که: متولی منصوص کسی است که در وقفنامه نام او برده شده است و یا اوصاف و مشخصاتی برای متولی ذکر شده که با فرد معین منطبق گردد. از قبیل ارشد، اکبر، اعلم، یا پیش نماز مسجد جامع و نظایر آنها[۱۲] . بنابراین وقتی واقف در حین وقف فرد و یا افرادی را به عنوان متولی تعیین نماید و نام و مشخصات ایشان را در متون وقفنامه تصریح نماید ،آن موقوفه را منصوص التولیه نموده است. البته عدهای با درج عبارت نسل بعد نسل در خصوص تعیین متولی و یا ذکر اوصافی که قابل انطباق با شخص معینی باشد مخالف بوده و اعتقاد دارند که متولی منصوص تنها کسی است که نام وی به صراحت در وقفنامه ذکر گردیده که این نظر علی القاعده مقرون به صحت و غرض واقف نمیباشد. زیرا موقوفه علی الابد باقی میماند و متولیان سالیان سال و نسل بعد نسل بر موقوفه تولیت خواهند داشت که تعیین نام و مشخصات شناسنامهای ایشان برای واقف میسور نمیباشد ، بنابراین اوصاف و شرایط ایشان را میبایست قید نماید که غرض وی را برای مشخص بودن متولی تعیینی برساند و این متولیان چون اوصافشان به روشنی قید گردیده است و کاملاً قابل شناسایی و مشخص میباشد مانند این است که نام و مشخصاتشان قید گردیده است و لذا در زمره متولیان منصوص خواهند بود و الا تمامی موقوفات را پس از فوت متولی اول، باید موقوفه با تولیت غیر منصوص دانست که معقول به نظر نمیرسد و از مفهوم تولیت غیر منصوص نیز دور میباشد. زیرا متولی زمانی غیر منصوص است که یا واقف اصلاً متولی تعیین ننموده است یا نسل واقف منقطع گردیده است و کسی با اوصاف موجود در وقفنامه باقی نمانده است. در تایید این گفتار دو نظریه مشورتی از اداره حقوقی قوانین موجود میباشد .
اداره مذکور طی نظریه مشورتی شماره ۴۶۴۵/۷ مورخ ۷/۷/۷۹ چنین نظر داده است: «تعیین متولی در وقفنامه نسلاً به نسل متولی منصوص تلقی شده و نمی توان آن را غیر منصوص تلقی و یا او را عزل نمود و در صورت خیانت ضم امین میشود».
همچنین درنظریه شماره ۴۶۴۵/۷ مورخ ۷/۹/۷۹ چنین نظر داده است :
«اگر در وقفنامه تولیت به ارشد یا اورع اولاد واقف نسلاً بعد نسل و بطناً بعد بطن واگذار شده باشد موقوفه با توجه به تعاریفی که در قانون از تولیت منصوص شده ، منصوص التولیه خواهد بود…»
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
نحوه اداره موقوفه فصل دوم: نحوه اداره موقوفه
بخش نخست: مدیران وقف ـ شرایط و اوصاف ایشان
مبحث نخست : مدیران وقف
گفتار نخست : متولی
با تصویب ماده ۳ قانون تشکیلات و اختیارات سازمان حج و اوقاف و امور خیریه مصوب ۶۳ هر موقوفه اعم از عام و خاص دارای شخصیت حقوقی است که سازمان حقوقی وقف را از شخصیت واقف و موقوفعلیهم متنزع و جدا می کند و آنها را نسبت به سازمان حقوقی وقف واداره آن بیگانه می گرداند و از طرف دیگر نظر به ضرورت اداره امور آن و نیاز به شخصی که تصدی آن را به عهده بگیرد تعیین شخصی به عنوان متولی ضرورت پیدا می کند تا به اداره سازمان حقوقی وقف بر حسب شروط واقف و عرف و قانون بپردازد. لذا ولایت بر موقوفه حقی است مشروع، زیرا برای اداره هر موقوفه و حفظ و نگهداری و استیفاء منافع آن و نزدیک نمودن منافع به غرض و هدف واقف قطعاً نیاز به مدیری مدبر و کارآمد است. لذا میتوان گفت: متولی کسی است که به منظور اداره کردن موقوفه تعیین میشود و در واقع ابتکار عمل و اقدام در خصوص اداره موقوفه را به دست دارد ، تصمیم میگیرد و اجرا میکند و به منزله مدیر عامل در موسسات عمومی و تجاری میباشد[۱] .
علیهذا مهمترین و به اعتقاد عده ای تنها اداره کننده موقوفه متولی است و دیگر اداره کننده موقوفه کسی است که مأذون از جانب وی باشد.
انعقاد تولیت برای متولی منوط به قبول وی میباشد و اگر رد کرد مثل آن است که از اصل ،تولیت وی منعقد نشده است . یعنی سمت او و ایجاب واقف در این زمینه از بین میرود [۲].
قبول تولیت متولی را پایبند می کند و متولی حق ندارد پس از قبول سمت استعفا دهد . لذا متولی را نباید به منزله وکیل وقف پنداشت، زیرا اگر چنین بود استعفای او همیشه امکان داشت و عزل او در اختیار واقف بود. در حالیکه به عنوان مدیر وقف و نماینده این سازمان حقوقی وضع ثابتی پیدا میکند، وضعی که نه تنها واقف بلکه حاکم نیز اختیار عزل وی را در صورت خیانت در امانت ندارد.
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :(فایل کامل موجود است)
پایان نامه قلمرو دخالت اداره اوقاف در تولیت موقوفات
گفتار دوم: ناظر
بند نخست: مفهوم ناظر و ماهیت نظارت
ناظر در لغت به معنی نگاه کننده است و در اصطلاح حقوقی ناظر به شخصی گفته میشود که عمل یا اعمال نماینده شخص یا اشخاص را مورد توجه قرار داده و صحت و سقم آن عمل یا اعمال را به مقیاس معینی که معهود است میسنجد و برای این کار اختیار قانونی داشته باشد[۳]. نظارت دخالت مستقیم در اداره وقف و تشکیلات آن نیست اما درتطول تولیت قرار دارد. بنابراین نظارت بازرسی و مراقبت بر اداره وقف است .
ناظر نیز مانند متولی امین وقف است [۴]. پس اگر در انجام وظایفی که به او سپرده میشود کوتاهی کند یا به قصد بهره برداری نامشروع خیانت ورزد یا با متولی در سوء استفاده از وقف تبانی کند، مسئول است. لذا ناظر را نمیتوان مسئول هر تلف یا نقصی شمرد که بر مال وقف وارد میشود، زیرا قاعده این است که مسئولیت هر زیانی که در نتیجه کوتاهی واهمال ناظر در انجام وظایف خود بر وقف وارد آید بر عهده اوست و زیان های ناشی از اعمال دیگران یا حوادث قهری از این قلمرو بیرون است.
درخصوص لزوم یا جواز نظارت باید گفت: از آن جا که برابر مفاد ماده ۲۱۹ قانون مدنیکه مقررمیدارد: «عقود لازم بوده مگر تصریح به جواز آنها شده باشد.» و اینکه هیچ متن قانونی مبنی بر جواز رابطه بین واقف و ناظر وجود ندارد، همچنین واقف یا حاکم شرع حق عزل ناظر را ندارند مگر اینکه در ضمن عقد شرط شده باشد میتوان گفت: نظارت نیز لازم است. البته برخی از حقوقدانان عقیده دارند نظارت بر خلاف تولیت جایز است [۵]. به نظر این دسته از حقوقدانان ، در قبول نظارت از جانب ناظر، حکمی نظیر آنچه در ماده ۷۶ قانون مدنی گفته شده است نداریم. یعنی اگر ناظر ، نظارت را پذیرفت و پس از آن اراده کرد که استعفا دهد چه باید کرد؟ ماده ۷۶ قانون مذکور بر خلاف قاعده است و نمی توان ملاک آن را در مورد ناظر به کار بست[۶]. پس باید گفت: ناظر میتواند خود را عزل کند و تعهدی که با قبول نظارت بر عهده گرفته است از نوع تعهدات جایز است.
در خصوص تفاوت ماهیتی تولیت و نظارت میتوان به اختصار به موارد ذیل اشاره کرد:
۱- تولیت منصب و مقامی است برای اعمال مدیریت، در حالی که صاحب آن منصب می بایست از قوه بصیرت و نظارت برخوردار باشد.
۲- در تکمیل بند قبل باید گفت: تولیت مقید و مشروط به شرط نظارت است.
۳- از جمله شرایط لازم برای فرد متولی امانت و کفایت است.
۴- آنچه از عبارت فقهاء برداشت میشود این است که «نظارت» یعنی رعایت مصلحت و غبظه موقوفه جهت نیل به اهداف وقف.
۵- با توجه به آنچه که در خصوص ماهیت تولیت و نظارت مطرح شد باید گفت: که این دو لازم و ملزوم هم هستند ، بدین صورت که متولی قبل از هر چیز می بایست فردی بصیر، توانا ، امین و صاحب کفایت و تدبیر باشد تا در تصمیم ها و اقدامات عملی خویش بتواند رعایت و مصلحت و غبطه موقوفه را به نحو احسن داشته باشد.
بند دوم: اقسام نظارت
همانطور که اشاره شد در قانون مدنی ناظر نام مقامی است که برای بازرسی و نظارت بر کار متولی تعیین میشود و خود در اداره وقف دخالت مستقیم نمیکند.
به موجب ماده ۷۸ قانون مدنی: «واقف میتواند بر متولی ناظر قرار دهد که اعمال متولی به تصویب یا اطلاع او باشد.» بنابراین نظارت بر وقف دو گونه است: اطلاعی واستصوابی.
الف: نظارت اطلاعی
نظارت اطلاعی در موردی است که اعمال متولی تنها به اطلاع ناظر میرسد تا اگر خیانت یا تقصیر و ناتوانی مشاهده کند به مقام های عمومی اعلام دارد[۷]. لذا در این نوع نظارت، متولی باید عملیات خود را به اطلاع ناظر برساند، ولی اذن یا تصویب ناظر در اقدامات متولی ضرورت ندارد و ناظر اطلاعی صرفاً حق آگاه شدن از امور موقوفه را دارد اما لازم نیست متولی با او مشورت کند و تصمیم مشترک اتخاذ کنند.
ناظر اطلاعی موظف است در صورت مشاهده اقدام متولی بر خلاف وقفنامه و قوانین، آن را به واقف اعلام دارد و در صورت عدم پذیرش آن از طرف او میتواند به دادگاه مراجعه و متولی را وادار به تابعیت از مندرجات وقفنامه بنماید[۸].
ب: نظارت استصوابی
به این نوع نظارت «نظارت کامل» نیز گفته میشود[۹]و این درجایی است که اعمال متولی باید به تصویب ناظر برسد، بدون اینکه او بتواند پیشنهاد کننده و مقدم باشد[۱۰] . به عبارت دیگر متولی باید قبل زا انجام هر عملی در امور موقوفه موافقت ناظر را جلب نماید و در صورت موافقت و تصویب ناظر، متولی آن را انجام دهد . لذا متولی بدون تصویب ناظر نمی تواند اقدام به امری راجع به موقوفه بنماید. ناظر در نظارت استصوابی مانند متولی است و در اتخاذ تصمیم ها با متولی شریک است ولی انجام آن تصمیمات با متولی خواهد بود.
در نتیجه میتوان گفت ناظر اطلاعی مانند بازرس شرکت ها و موسه ها و ناظر استصوابی به منزله عضو هیات مدیره است در برابر مدیر عامل(متولی).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
موارد تصدی و لزوم دخالت اداره اوقاف و امور خیریه گفتار نخست: موارد تصدی و لزوم دخالت اداره اوقاف و امور خیریه
بند نخست: وجود اختلاف بین متولی و موقوف علیهم
یکی از موارد دخالت سازمان اوقاف در امور موقوفه خاص زمانی است که فی مابین متولی موقوفه از یک طرف و موقوف علیهم از طرف دیگر یا بین موقوف علیهم اختلاف بروز نماید و رفع اختلاف متوقف بر دخالت سازمان باشد.
قانون اوقاف و آیین اجرای آن در تعیین نوع اختلاف که متوقف بر دخالت سازمان باشد ساکت است.
نظر به اینکه موقوفات خاص دارای متولی بوده و اصل بر تولیت وی در امور موقوفه میباشد ، لذا دخالت سازمان یک امر استثنایی است. به نظر میرسد که سازمان اوقاف زمانی موظف به دخالت است که اختلاف بین متولی و موقوف علیهم یا بین موقوف علیهم به حدی باشد که امور رسیدگی و نگهداری موقوفه تعطیل گردد و بیم اتلاف عین موقوفه وسفک دماء بین موقوف علیهم وجود داشته باشد نه اینکه یک اختلاف جزئی مثلاً در شیوه انجام کار و امثال آن[۱]. این ابهام قانون ، دست سازمان اوقاف را جهت تصدی امور موقوفه خاص با کوچکترین اختلافی باز داشته است که به نظر می رسد باید اصلاح گردد و مصادیق لزوم دخالت آن بیان گردد.
حال این سئوال مطرح است که دخالت سازمان به چه نحوی خواهد بود؟ آیا متولی را عزل می نماید و خود اداره و تصدی موقوفه را بر عهده خواهد داشت؟یا اینکه بر متولی ضم امین نموده و نظارت و مراقبت خواهد نمود؟ ماده ۵ آیین اجرایی قانون تشکیلات اوقاف و امور خیریه در این خصوص اشعار میدهد : «در موقوفات خاص، در صورت بروز اختلاف بین متولی و موقوف علیهم و یا بین موقوف علیهم و… باید موضوع به مرکز (سازمان) گزارش تا با تایید سرپرست سازمان حسب مورد نظرات و یا امور موقوفه موقتاً و تا رفع موانع به وسیله اداره اوقاف و امور خیریه یا امین یا هیات امنای منتخب سازمان و با رعایت مفاد وقفنامه نظیر موقوفات متصرفیاداره میشود .»
حال این سئوال مطرح میشود که سازمان در چه مواردی نظارت و در چه مواردی تصدی و اداره موقوفه را عهده دار خواهد شد؟
قانون تشکیلات اوقاف و امور خیریه صرفاً با تعیین امین یا هیأت امنا به عنوان ناظر بر متولی نظارت خواهد داشت. چرا که متولی منصوب از جانب واقف حتی در صورت خیانت به وسیله حاکم نیز قابل عزل نمیباشد. پس به طریق اولی در صورت بروز اختلاف، با حکم حاکم یا سازمان اوقاف عزل نخواهد گردید. نظارت سازمان در اینگونه موارد به صورت استصوابی است چرا که در اینصورت هدف نظارت که همان رفع اختلاف باشد بهتر تامین میگردد. اما در صورتیکه شخص متولی غیر منصوب باشد نماینده ولی فقیه (ریاست سازمان) بدون حکم مراجع قضایی راساً اقدام به ممنوع المداخله کردن متولی موصوف نموده و سازمان اوقاف و امور خیریه تولیت موقوفه را تا رفع مانع و اختلاف عهده دار خواهد شد.
بند دوم : وجود مصلحت وقف و بطون لاحقه
یکی دیگر از موارد دخالت سازمان اوقاف در امور موقوفه خاص در صورتی است که مصلحت وقف و بطون لاحقه موقوف علیهم ، لزوم دخالت سازمان را ایجاب نماید. به تصریح ماده ۴ آیین نامه اجرای قانون تشکیلات و اختیارات سازمان اوقاف ، منظور از رعایت مصلحت وقف و موقوف علیهم لاحق، در اجرای قسمت اخیر بند ۱ ماده قانون مذکور[۲] ، در موقوفات خاص حسب مورد نظارت یا دخالت سازمان، ناظر به موارد ذیل خواهد بود:
۱- فروش موقوفه و نحوه تبدیل آن که باید با نظارت سازمان انجام گیرد.
۲- نصب و عزل امنا منصوب از طرف سازمان اوقاف.
۳- اجاره بیش از ده سال و ….
۴- ارجاع اختلاف و دعاوی به داوری و انتخاب داور یا داوران .
۵- فروش موقوفه و نحوه تبدیل آن که باید با نظارت سازمان انجام گیرد.
در چنین مواردی سازمان اوقاف و امور خیریه جهت رعایت مصلحت وقف و موقوف علیهم لاحقه حسب مورد دخالت و نظارت خواهد نمود.
حال این سئوال مطرح میشود که سازمان اوقاف و امور خیریه در چه موقوفاتی نظارت یا تصدی امور را بر عهده خواهدگرفت؟
در موقوفات منصوب التولیه سازمان صرفاً بر اعمال متولی نظارت دارد. بدین صورت که اقدام متولی در این موارد موکول به اجازه و تصویب سازمان که مأذون از طرف ولی فقیه است خواهد بود[۳]. و اما در موقوفات غیر منصوب و موقوفات متصرفی، سازمان با تعیین امین یا امناء به عنوان متولی تصدی و اقدام مذکور را بر عهده خواهد داشت و امنا مذکور با نظر و اجازه سرپرست سازمان، امور فوق الذکر را انجام خواهند داد[۴].
بند سوم : وجود تعدی و تفریط متولی و ناظر
از دیگر موارد لزوم دخالت سازمان اوقاف در امور موقوفات اعم از خاص یا عام وجود تعدی و تفریط متولی یا ناظر نسبت به عین موقوفه میباشد. حال این سؤال مطرح است تعدی و تفریط چه میباشد و ملاک و معیار کدام است؟
تعدی عبارتست از تجاوز متولی یا ناظر یا امین موقوفه یا امناء موقوفه از حدود مفاد وقفنامه ، قانون یا متعارف نسبت به عین موقوفه یا حقوق آن میباشد[۵]. قانون مدنی در ماده ۹۵۱ تعدی را به «تجاوز نمودن از حدود اذن یا متعارف نسبت به مال یا حق دیگری» تعریف نموده است.
تفریط عبارت است از ترک عملی از سوی متولی یا ناظر یا امینکه به موجب وقفنامه یا قانون متعارف، برای حفظ عین یا منافع موقوفه که اقدام آن لازم و ضروری است[۶] . قانون مدنی در ماده ۹۵۲ تفریط را به «ترک عملی که به موجب قرارداد یا متعارف برای حفظ مال غیر لازم است». تعریف کرده است[۷].
پس میتوان گفت: ملاک تعدی و تفریط متولی وناظر تجاوز و تخطی یا کوتاهی و مسامحه آنها نسبت به اجرای مفاد وقفنامه است. در صورت عدم وجود وقفنامه یا سکوت آن نسبت به اجرای تکلیف ، قانون و عرف ملاک عمل خواهد بود. مثلاً در صورتیکه واقف راجع به نحوه نگهداری ، ایجاد و شرایط آن یا استفاده ازعین موقوفه ، ضوابط و شرایطی را بیان نموده باشد ، بنابراین اجاره دادن و استفاده از عین موقوفه بدون رعایت آن شرایط تعدی و تجاوز نسبت به آن تلقی میشود .
حال این سؤال مطرح است که نظارت و دخالت سازمان اوقاف و امور خیریه چگونه است ؟ به موجب ماده ۷ قانون تشکیلات اوقاف و امور خیریه هر گاه متولی یا ناظر نسبت به عین موقوفه تعدی و تفریط نماید و در انجام وظایف مقرر در وقفنامه و قانون و آیین نامه و مقررات مربوط مسامحه و اهمال ورزد با رسیدگی شعبه تحقیق و حکم دادگاه حسب مورد معزول یا ممنوع المداخله یا ضم امین خواهد شد.
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :(فایل کامل موجود است)
پایان نامه قلمرو دخالت اداره اوقاف در تولیت موقوفات
لفظ حسب مورد معزول یا ممنوع المداخله یا ضم امین نمودن متولی در ماده ۷ فوق الذکر، اشاره به این موضوع دارد که هرگاه متولی منصوب التولیه باشد و حق عزل وی شرط نشده باشد، در صورت تعدی و تفریط نسبت به عین موقوفه ، ضم امین خواهد شد که امین منضم در معیت وی، موقوفه را اداره نماید.
در صورتی که متولی غیر منصوص باشد یا حق عزل وی با تعدی و تفریط و خیانت شرط شده باشد شعبه تحقیق و دادگاه میتواند با احراز و اثبات تعدی و تفریط وی را معزول یا ممنوع المداخله نماید. مفاد این ماده با ماده ۷۹ قانون مدنی که در صورت خیانت در امانت نمودن متولی منصوص ، حاکم ضم امین می کند کاملاً تطبیق دارد. همچنین ماده ۵ آیین نامه اجرای قانون تشکیلات اوقاف در خصوص تعدی و تفریط متولی و ناظر اشعار میدارد که «در این مورد باید موضوع توسط اداره اوقاف و امور خیریه محل سازمان مرکزی اوقاف گزارش تا با تایید سرپرست سازمان حسب مورد نظارت یا امور موقوفه موقتا ًو تا رفع مانع به وسیله اداره اوقاف و امور خیریه محل یا امین یا هیات امنا منتخب سازمان با رعایت مفاد وقفنامه نظیرموقوفات متصرفی اداره شود. » پسدر صورت تعدی وتفریط متولی منصوص از جانب واقف سازمان اوقاف و امور خیریه با تعیین امین یا امنا به عنوان ناظر ، بر اقدامات متولی نظارت خواهد داشت . ولی در خصوص امین یا امنای منصوب از جانب ازسازمان اواقاف با تایید سرپرست سازمان موقتاً از تولیت موقوفه ممنوع المداخله و اداره موقوفه با اداره اوقاف محل یا امین یا هیات امنا منتخب دیگر سازمان خواهد بود. ضمناً لازم به ذکر است که در صورت تعدی و تفریط که منجر به خسارت گردد ، متولی و ناظر ملزم به جبران آن خواهند بود و هر گاه عمل آن مشمول عناوین کیفری از جمله خیانت درامانت باشد به مجازات مقرره نیز محکوم می گردند[۸].
گفتار دوم: اقدامات نظارتی اداره اوقاف بر موقوفات
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
مدل گسترش کارکرد کیفیت (QFD) در فرایند طراحی محصول با بهره گرفتن از تکنیک گسترش کارکرد کیفیت (QFD)، به محض شناسایی و تعیین نیازمندیهای مشتریان، نسبت به لحاظ کردن خواستههای آنها در طراحی محصول اقدام میشود. در این فرایند، خواستههای ذهنی مشتریان به زبان فنی- مهندسی در سازمان تبدیل میشود (Jacobs,2001:110-115).
تکنیک گسترش کارکرد کیفیت سعی دارد از نخستین مراحل شکل گیری مفهوم محصول در ذهن مشتری با لحاظ کردن خواستههای مشتری در تمامی مراحل تکوین محصول، موجبات ایجاد ارزش افزوده محصول را برای مشتری فراهم کند. این فرایند، شامل شناسایی و تعیین بهترین ارزشها برای قطعات، اجزای مختلف، مواد و مشخصه های فرایندهای تولید محصول میشود (رضایی، ۱۳۸۰ : ۱۳)
مشخصه های منحصر به فرد QFD و مزایای استفاده از آن در سطح سازمان عبارتند:
کاهش زمان فرایند توسعه محصول از ۳۰ تا ۵۰ درصد؛ کاهش تعداد تغییر در طرحهای مهندسی از ۲۵ تا ۵۰ درصد؛ کاهش هزینههای معرفی محصول به بازار؛ افزایش سطح رضایت مشتریان از تامین خواستهها و نیازهایشان؛ بهبود قابلیت ساخت محصول؛ ایجاد بانک اطلاعاتی مناسب با ایجاد زبان مشترک برای کاربردهای آتی سازمان. در شکل (۳)، روند توسعه محصول با الگوی QFD در هشت مرحله نشان داده شده است.
۲-۵٫ مدل نقشه راه محصول (Product Line Road Mapping) یکی از ابزارهای قدرتمند توسعه محصول است. مدیران هوشمند، از این فرایند استفاده میکنند تا میان کارها، هماهنگی ایجاد کنند و دیدی انتقادی به خط تولید پیدا کنند.
۲-۱۹- مدل توسعه محصول مرحله به مرحله کوپر
طبق تحقیقات انجمنها و موسسات تحقیقات بازاریابی در آمریکا، مانند انجمن مدیریت و توسعه محصول (PDMA)، شرکت بوز آلن و همیلتن، ایام آر (AMR) و موسساتی دیگر، ۷۰ تا ۸۵ درصد شرکتها برای توسعه محصول از مدل کوپر استفاده میکنند که توسط دکتر کوپر طراحی شده است. البته تعداد مراحل این مدل را شرکتی به شرکت دیگر، به خاطرنوع سازماندهی و تولید، متفاوت است. طبق تحقیقات محققان، این فرایند از ۴ تا ۱۰ مرحله متغیر است، مثلا در شرکت موتورولا، ۴ مرحله و در شرکت جنرال الکتریک ۱۰ مرحله بوده است. (Philips et a1.,1999:292) این مدل از ایده یابی شروع و به تولید محصول ختم میشود. هر مرحله توسط تیم توسعه، محصول، بررسی و موارد نامربوط حذف و به مرحله بعد سوق داده میشود (جدول ۳) (رضایی، ۱۳۸۰ : ۱۳).
جدول ۲-۳: مدل ۶ مرحلهای توسعه محصول کوپر (Cooper;1990)
ایده یابی دست چینی ایدهها ارزیابی ایده از نظر بازار
و اقتصادی ارزیابی نهایی
قبل از تولید تایید نهایی و
تولید آزمایشی ارزیابی پروژه فرایندها و برنامههای هر فرایند جمع بندی ایدهها مفهوم دهی به
ایدهها انتخاب بهترین
ایده توسعه ایده آزمون بازار تجارتی کردن جمع آوری و
ذخیره سازی
ایدهها ارزیابی و تجزیه
و تحلیل فنی،
مالی، و ارزیابی
مقدماتی ایده در
بازار ارائه برنامه
مناسب، آزمون
برنامه، ارائه
برنامه مدیریتی،
مالی، برنامه
تولید و جلسات
منظم بررسی و
گزارش دهی تیم
توسعه محصول تنظیم جزئیات
برنامهها شامل
برنامه بازاریابی،
جزئیات برنامه
تولید، مالی و
آمادگی برای
تولید برنامه دقیق بازاریابی با
آمیختههای مناسب، جمع بندی تجزیه و
تحلیل مالی و پیش بینیهای آتی برای
محصول در بازار اجرای برنامه
بازاریابی منظم
برای تولید در
بازارهای هدف
و تعدیل برنامه
های اقتضایی
مناسب در طول
دوره عمر
محصول توسط
تیم توسعه
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
مفهوم محصول جدید ۲-۲-۶- مفهوم محصول جدید
توجه به ابعاد مختلف خواسته ها و نیازمندیهای مشتریان اصلی ترین عامل انگیزه بخش برای ارائه محصول یا خدمت جدید نزد سازمانهاست. فرآیند توسعه محصول جدید برای انواع مختلف سازمانهای تولیدی/خدماتی اکنون مزیت رقابتی محسوب می شود، اینکه هر سازمان چه درصدی از فعالیتهای سازمانی خود را صرف فعالیتهای از جنس R&D و توسعه محصولات جدید برای پیشی گرفتن از رقبا می کند، موضوعی است که به جایگاه کنونی و استراتژیک سازمان در بازار تقاضا مرتبط می شود. نکته حائز اهمیت آن است که همواره خواسته و نیازمندیهای مشتری است که عامل ترغیب کننده برای نوآوری و خلاقیت سازمانها در فرایندهای کسب و کارشان خواهد شد و آنان را مجبور خواهد کرد که در جهت حفظ مشتریان موجود و ترغیب مشتریان بالقوه سرمایه گذاریهای بیشتری را صرف فرایندهای توسعه ای خود کنند. درمحیط تولید کلاس جهانی هرمشتری خواهان کارائی، کیفیت و قابلیت اطمینان با کمترین هزینه امکان پذیر و رقابتی است. برای رسیدن به این مقصود ، مهندسان باید مطالعات تجاری چرخه عمر محصول را انجام دهند تا تصمیم بگیرند که ترکیب کارائی ، کیفیت و قابلیت اطمینان به منظور ساخت بهترین محصول چه باشد (امیری و دیگران، ۱۳۸۶ : ۱۱).
امروزه رقابت در سطح جهانی بصورت گسترده ای تمام شاخه های تولید محصول از مرحله طراحی تا ورود به بازار مصرف را در بر گرفته است . این رقابت مبتنی بر تقاضای ده ها هزار فعالیت کسب و کار و مشتمل بر محدوده وسیعی از فعالیت ها مثل تحقیقات بازار، توسعه محصول و فرآیند تولید و خدمات است. در چنین محیط پیچیده و رقابتی بکارگیری فرآیند توسعه محصول جدید به منظور پاسخ موفق به نیازهای شرکت ها در حوزه کسب وکار جهانی لازم است . درجهان اقتصادی امروزه بیشتر شرکتها در جستجو برای یافتن عوامل ایجاد مزیت رقابتی هستند. بدون شک توسعه محصول جدید مقدمه ای برای ورود به این مرحله می باش ، اغلب شرکتهای پیشرو در سراسر جهان به این حقیقت کاملا واقف هستند که مهمترین عاملی که باعث توفیق و برتری آنها در بازار رقابتی جهانی می گردد، داشتن قابلیت استمرار در طراحی وعرضه محصول جدید به بازار، سریع تر و موثرتر از سایر رقبا می باشد. توسعه محصول جدید و بهبود محصول موجود نقش خون برای ادامه حیات بسیاری از تولید کنندگان موفق را ایفا می نمایند. شکی نیست که استاندارد های ایده در این حوزه در راستای توسعه محصول جدید نمود پیدا می کند . توسعه محصول جدید فرایندی بسیار مهم برای تضمین بقای شرکت در راستای تامین رفاه و توسعه اقتصاد ملی کشورها است. امروزه کیفیت محصول جدید، پاسخگویی به مشتری ، کنترل فرآیند و توسعه چابکی، ازمهمترین مولفه هایی است، که تبدیل به شاخص میزان برخورداری و شایستگی محصول جهانی شده است. در جهانی که حرکت درجهت نیل به مفهوم ضایعات صفر و قابلیت اطمینان بالا را در دستور کار خود می بیند تولید محصولات می بایست از مرحله مهارت به علم تبدیل شود ، بنابراین نیازمند توجه دقیق و موشکافانه برای ایجاد محیطی مناسب جهت R&D ، نوآوری، طراحی موفقیت آمیز فرآیند ، تولید و بازاریابی و توسعه محصول جدید است ( خمسه و علیمردان ، ۱۳۸۸ : ۳ ).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
دلایل شکست پروژه های توسعه محصول جدید دلایل بسیاری وجود دارد که توجیه کننده شکست پروژه های توسعه محصول جدید محسوب می گردد که عبارتند از (اخباری و دیگران، ۱۳۸۶ : ۱۶).
چندگانه بودن و ابهام در اهداف فرآیند توسعه محصول تمرکز بر مشتریان کنونی توجه ناکافی به زمان جهت گیری های مبهم ناکافی بودن اطلاعات از بازار نبود توجه کافی به نیازمندیها و صدای مشتری تعریف بی اساس محصول کیفیت پایین در اجرای وظایف کلیدی فرایندهای توسعه محصول وجود تیم های پروژه با ساختار ضعیف و تیم های پروژه غیر کارآمد همچنین سایر مشکلات مرتبط با توسعه محصولات جدید عبارتند از :
کم بودن ایده های مهم درمورد محصول جدید ، بازارهای خرد شده ، رشد سریع محدودیتهای قانونی و اجتماعی، هزینه بالای فرآیند تولید محصول جدید، کمبود سرمایه و کوتاه بودن عمر محصولات موفق.
۲-۵-نقش نوآوری در توسعه محصولات جدید
بالابودن سطوح آشفتگی های محیطی و تغییرات، سازمانها را به استفاده بیشتر از خلاقیت و نوآوری در فرآیندهای توسعه محصول ترغیب کرده است. در مفهوم نوآوری بسیار مهم است که به بررسی از جنبه ترکیب نوآوری های رادیکال و تدریجی بپردازیم . اغلب سازمانها برنوآوری های تدریجی تاکید دارند که درنتیجه آینده سازمان را به مخاطره می اندازند . بسیاری از شرکتها نیز با نوآوری های اساسی شروع می کنند که در طول زمان فرسوده می گردند .شکل شماره ۳ نشان دهنده فرآیند نوآوری و جایگاه توسعه محصولات جدید در آن است۲۰۰۶,p.9) (Friström,
شکل۲-۳- فرآیند نوآوری و جایگاه توسعه محصولات جدید در آن۲۰۰۶,p.9) (Friström, شکل شماره۴ نشان دهنده قیف توسعه ایده تا محصول جدید می باشد .(Agarwal) قیف توسعه نشان دهنده آن است که اکثر ایده ها و نوآوری های به محصول منجر نشده و به بازار نمی رسند. یکی از عوامل ناکامی پروسه قیف توسعه این است که غالباً مدیران فراموش می کنند که پروسه نیازمند حمایت و تنظیمات دیگر بخش های سازمان نیز می باشد . مورد دیگر این است که توجه مدیران رده بالا غالباً در بدترین زمان به پروژه جلب می گردد ، در زمان رو به پایان بودن پروژه، زمانی که اکثر پارامترها مشخص و ثابت شده اند و تغییرات بسیار هزینه بر و زمان بر می باشند ( خمسه، سرافراز و سرافراز، ۱۳۸۶ : ۶).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
نقش R&D در توسعه محصولات جدید R&D تلاش سازماندهی شده فنی برای تبدیل یک ایده به محصول است .این واژه بطور کلی برای تشریح فعالیت دریک شرکت بکار می رود که دانشمندان و مهندسین جهت گسترش علم یا تکنولوژی درحوزه کار شرکت و توسعه فرآیند ها، محصولات یا خدمات جدید انجام می دهند. شرکتی که نتواند محصولات خود را بهبود بخشد و محصولات قدیمی را جایگزین نماید، بدلیل فعالیت رقبا و پیشرفت تکنولوژی، سودآوری خود را از دست می دهد . مفهوم واژه « تحقیق» در « تحقیق و توسعه » فعالیتی است از نوع تحقیقات پایه برای امکان سنجی محصول جدید . این نوع خاص تحقیق ، منبع اولیه عرضه محصول جهشی یا طرحهای محصول جدید است. واژه « توسعه » نیز به تجاری سازی محصول اشاره دارد. امروزه توسعه محصول جدید پایه تداوم حیات کسب وکار شرکتهاست. شروع فعالیتهای مربوط به این فرآیند و برنامه ریزی و به ثمر رساندن آن وظیفه واحدهای R&D است. این واحد موظف است با تکیه بر راهبرد نوآوری ، محصولی را عرضه نماید که هم نیاز بازار را مرتفع کند و هم انعطاف پذیری فنی داشته باشد. بنابراین دراین راه بکارگیری رویکرد های مدیریتی در کنار ابزارهای طراحی الزامی است. در بررسی نسلهای مختلف واحدهای R&D ، امروزه این واحدها به عنوان بخش مجزا و بدون ارتباط با سایر واحدها یا اهداف بنیانی شرکت نه معنا دارند و نه می توانند مفید واقع شوند . تعامل منطقی با سایر واحدهای شرکت وبه ویژه واحد بازاریابی، اتخاذ ساختارهای مناسب مدیریتی وپرسنلی ، هدایت صحیح فعالیت تیمهای فرابخشی و بالاخره بکار گیری راهبرد مناسب توسعه محصول مواردی است که واحدهای تحقیق و توسعه ناگزیر از توجه و عمل به آنها هستند تا بتوانند در فضای رقابتی کسب وکار تداوم حیات شرکت راتضمین نمایند (بینش،۱۳۸۲ :۱۶).
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :(فایل کامل موجود است)
پایان نامه ارشد رشته مدیریت : بررسی عوامل کلیدی موثر بر موفقیت توسعه محصولات جدید
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
علل وعوامل شکست محصولات جدید در بنگاه های کوچک ۲-۹-۲- علل وعوامل شکست محصولات جدید در بنگاه های کوچک
مهمترین علل وعوامل شکست محصولات جدید در شرکتها وبنگاههای کوچک عبارتند از:
عادی بودن وتکراری بودن محصول جدید بی اطلاعی یا کم اطلاعی از بازار بی برنامه بودن برای معرفی محصول جدید رقابت با محصولات سایر شرکتها ضعف بازاریابی حاشیه سود کم محدود بودن اندازه بازار محدود بودن ظرفیت تولید
نکات و هشدارها:
– با توجه به آثار گسترده وزیانبار شکست ونیز نقش واهمیت موفقیت محصولات جدید در هر شرکت ،پیشنهاد می شود شرکتها توجه جدی تر و دقیق تری به چگونگی توسعه محصول جدید ومعرفی آن به بازار داشته باشید.
– بسیاری از علل وعوامل شکست محصولات جدید ناشی از بی توجهی وغفلت شرکتها به عوامل وموارد ساده هستند.
– محصول جدید موفق باعث تقویت قوه رقابتی شرکتها می شود.
– محصول جدید پاسخگوئی به روحیه تنوع طلبی وتازه پسندی مشتریان ومصرف کنندگان است.
– در بازارهای رقابتی امروز طول عمر محصولات جدید کوتاه تر از گذشته شده است.
– محصول جدید نقش مهمی در بازارداری وحفظ مشتریان دارد.
– شکست محصولات جدید دو نوع است، شکست مطلق که باعث زیان مالی می شود وشکست نسبی که به معنای عدم دستیابی به سود دلخواه است.
– استفاده از« اطاق ایده» در کنار« اطاق فکر »نقش مهمی در توسعه محصول جدید دارد.
– مطالعه علل وعوامل موفقیت وشکست محصولات جدید قبلی شرکتها کمک بزرگی برای مدیران شرکتها جهت توسعه محصولات جدید است.
– ارتباط با مراکز وسازمانهای پژوهشی وسرمایه گذاری لازم وکافی در زمینه تحقیق وتوسعه نقش مهمی در توسعه محصولات جدید دارند. (اسماعیل پور و جباری، ۱۳۹۰ : ۹). ۲-۱۰- تجربیات جهانی برای کاهش شکست وافزایش موفقیت محصولات جدید
۱- استفاده از رویکرد کنفرانس های «عوارض مرگ ومیر»،مایوکلینیک توسط بعضی از شرکتها از جمله شرکت ۳Ms برای کسب اطلاعات جامع از بخشهای گوناگون جهت عارضه یابی وعلت یابی های واقع بینانه
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
نقش مدیریت در توسعه محصولات جدید توسعه محصولات جدید با چالشهایی روبرو می باشد. سرعتی که محصولات جدید به بازار ارائه می شوند اغلب مشخصه شرکتی پایدار و ماندنی دربین شرکت هایی است که پیشرفت می کنند .اگر بتوانید زمان بین ایده و ورود آن را به بازار کاهش دهید ، می توانید اهداف راهبردی خود را با سرعت بیشتری به دست آورید . برای مسیر راهبردی سازمان مهم است که ببینیم ، نسبت به وضیعت فعلی خود در آینده به کجامی رویم و چگونه به وسیله محصولات جدید به آنها خواهیم رسید .
مدیریت همواره باید در مقابل سه عامل مهم در توسعه محصول جدید واکنش نشان دهد این عوامل عبارتند از : کیفیت، هزینه، زمان. هر سه این عوامل ، گرایش به تعارض با یکدیگر دارند، و در عین حال تاثیر این عوامل بر یکدیگر نیروزایی ایجاد می نماید. گرچه هر سه عامل به ارزش محصولات جدید کمک می کنند ، اما تاثیر آنها بر یکدیگر از پروژه ای به پروژه دیگر با مقیاس ها و روش های متفاوتی انجام می شود (سید حسینی و دیگران،۱۳۸۴ : ۹).
مدیریت محصولات جدید باید این تعارضات مخصوصا زمان را هدایت کند، به گونه ای که حداکثر ارزش را برای شرکت و مشتری کسب کند. امروزه مدیران محصولات جدید به سوی تولیداتی گرایش دارند که ویژگی های با ارزشی داشته باشند، نیازهای مشتری را تامین کنند، کیفیت طراحی و ساخت بالا و هزینه رقابتی پایینی داشته باشند و به موقع در اختیار مشتری قرار گیرند. مدیر محصول جدید باید قدرت ایجاد هم نیروزایی را داشته باشد و به سوی متعادل کردن تعارضات گام بردارد. اداره تعاملات انسانی و انتقال تکنولوژی و ایده ها میان افراد و گروه های وظیفه ای از چالشی ترین جنبه های توسعه محصول جدید است . تعامل و تسهیم اطلاعات و بارورسازی ایده ها در میان افراد R&D ، تولید ، بازاریابی و دیگر گروه های وظیفه ای از ضروریات است . رهبری موثر، پیروی موثر، توزیع عادلانه قدرت و توجه کردن به ایجاد همکاری در میان مشارکت کنندگان می تواند تعاملات انسانی را مولدتر و پیشرفت ایده ها را در میان سازمان، تسهیل کند( خمسه، سرافراز و سرافراز، ۱۳۸۶ : ۹).
نقش مدیران توسعه محصولات جدید در موفقیت سازمان با توجه به عواملی نظیر : تغییرات سریع تکنولوژی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، علایق و نگرش های مردم، جهانی شدن بازارها، کوتاه شدن چرخه عمر محصولات و … ، مهم تر شده است. یکی از مهمترین وظایف مدیران توسعه محصول جدید این است که فرصت های جدید را جستجو کند و محصولات جدیدی که سود آوری شرکت را افزایش می دهند، توسعه دهد. ریسک شکست محصولات جدید نیز باید سطح قابل قبولی داشته باشد، بنابراین مدیران باید درک صحیحی از پروژه های متفاوت توسعه محصولات جدید داشته باشند و با به کارگیری روش های مدیریتی متناسب با هر پروژه خاص، زمینه موفقیت محصولات جدید را فراهم کنند و ریسک دستیابی به آن را کاهش دهند. مدیریت فرآیند توسعه محصول جدید نیز نیازمند به کارگیری رویکردهای جدید مدیریتی است. رویکرد مسابقه راگبی” که در آن سخت کوشی، جلو و عقب بردن مداوم توپ، بازی همزمان و با سرعت رمز پیروزی است”، از جمله رویکردهایی است که نتایج بهتری را در پی خواهد داشت. هوندا و کانن، از جمله شرکتهایی هستند که چنین الگویی را به عنوان الگوی مرجع فرآیندی توسعه محصولات جدید خود به کار گرفته اند (اخباری و دیگران،۱۳۸۶ : ۸).
بطور خلاصه می توان گفت که مدیریت توسعه محصولات جدید جهت موفقیت می بایست راهبردی، انعطاف پذیر، تعاملی، یکپارچه، و مستمر باشد.
۲-۱۲- عوامل مؤثر بر توسعه محصولات جدید از دیدگاه کوپر
عوامل کلیدی موفقیت زیر مجموعه عواملی هستند که کوپر(۱۹۹۹( آنها را به عنوان عوامل کلیدی موفقیت در فرایند توسعه محصول جدید ارائه کرده است:
جهت گیری مناسب در بازار، توجه به بازار، محور بودن محصول و مشتری محور بودن آن؛ ۱- تمرکز بر ارائه یک محصول جهان تراز، در اختیار داشتن یک جهت گیری بین المللی در فرایندهای طراحی، توسعه و بازاریابی؛
۲-توجه به فعالیتهای قبل از توسعه (predevelopment) به معنای تمرین فرایند توسعه محصول و آماده سازی مقدمات برای توسعه پیش از کلید خوردن پروژه اصلی توسعه محصول؛
۳- تعریف سریع پروژه و محصول؛ این تعریف سریع ملاک پیروزی یا شکست قلمداد می شود.
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :(فایل کامل موجود است)
پایان نامه ارشد رشته مدیریت : بررسی عوامل کلیدی موثر بر موفقیت توسعه محصولات جدید ۴- ارائه و روانه سازی بموقع محصول در بازار؛
۵- توجه به ساختار سازمانی مناسب، طراحی و جو سازمانی؛
۶- اهمیت پشتیبانی مداوم مدیریت ارشد سازمان نه صرفاً به عنوان تضمین کننده موفقیت در فرایند توسعه بلکه کمک رسان پروژه توسعه محصول جدید(Benner,2005;Gresham et al., 2006; van Kleef, 2006)
در یک تقسیم بندی کلی عوامل تاثیر گذار سازمانی بر موفقیت محصول جدید به سه دسته معماری و ساختار، فرآیندها و فرهنگ سازمان تقسیم می شوند .هریک از ابعاد فوق در منابع مختلف دارای مفاهیم و تعابیر گوناگونی هستند و به نظر می رسد برای ایجاد یک تصویر مشترک و مشخص از این مفاهیم، لازم است توضیح مختصری در مورد هر یک از این ابعاد به خصوص در بافتار و زمینه پروژه های توسعه محصول داده شود.
ساختار: ساختار یک سازمان در حالت کلی محدوده ها، وظایف و اختیارات و ارتباطات رسمی در سازمان را مشخص مینماید. یک جلوه مشخص و البته ناقص از ساختار همان است که در سازما نها به عنوان نمودار سازمانی مشهور است. فرآیند: فرآیندها روش های رسمی انجام کارها در سازمان هستند. برای هر سازمان مجموعه محدودی از فرآیندهای اصلی (که محصول سازمان را تولید میکنند) و فرآیندهای پشتیبانی (که به تولید و عرضه محصول سازمان یاری میرسانند) تعریف می شود. فرایند بسته به اینکه نتیجه نهایی و راه های رسیدن به آن چقدر مشخص و شفاف باشد میتواند از پیش تعیین شده باشد یا گامی پس از گام دیگر تعیین گردد. برای سازمان دهی یک سازمان لازم است فرآیندهای آن و به خصوص فرآیندهای اصلی تعریف و شخص شوند. در مورد پروژه های توسعه محصول نیز فرآیندها و حداقل فرآیند اصلی توسعه محصول باید تعریف و نوع و سازوکار آن مشخص گردد. فرآیندهای مهم در پروژه های توسعه محصول، خود فرآیند توسعه محصول، فرآیند مدیریت دانش و فرآیند مدیریت منابع انسانی هستند. فرهنگ: فرهنگ یک سازمان برداشت افراد آن در مورد باورها، ارز شها، آداب و رسوم، هنجارها و رفتارهای مشترک درسازمان است. سیستم ها: سیستم ها سازوکارها و رو شهایی هستند که به منظور اداره یک موضوع خاص در سازمان پیاده سازی و اجرامی شوند. معمولاً این سیستم ها مجموعه ای از روش ها، قوانین و ابزارها برای اداره موضوع مورد نظر هستند. مثال روشن ازسیستم ها در سازمان سیستم کنترل و ارزیابی عملکرد و همچنین سیستم های حقوق و دستمزد و یاپاداشها هستند. سیستم ها عموماً سازوکارهای مشخص و روشنی هستند که به سادگی قابل بازسازی و تقلید در سازما نهای دیگر نیز هستند(Healy and Perry, 2000; Imms and Ereaut, 2002; Gummesson, 2005) از طرفی عوامل سازمانی در طبقات زیر هم دسته بندی می شوند: (Mark-Herbert, 2002; Francis, 2006) عمر سازمان: دوره زندگی یک سازمان به چهار بخش تقسیم میشود که عبارتند از: مرحله شکل گیری، مرحله رشد، مرحله تثبیت و مرحله برداشت. دوره زندگی سازمانها با توجه به صنعتی که در آن فعالیت میکنند از نظر زمانی با یکدیگر متفاوت است (دربرخی صنایع مانند پلاستیک شرکتها طی مدت کمتر از ۱۰سال به مرحله تثبیت میرسند و در برخی صنایع دیگر مانند Hi Techممکن است هیچگاه به این مرحله دست نیابند).یکی از معانی عمر سازمان، موقعیت آن در دوره زندگی خود است. معنای دیگری که عمر سازمان میتواند داشته باشد، میانگین سن خدمت کارکنان آن است. این معنا در تعیین ساختار تیم پروژه محصول اهمیت بخصوصی دارد که به آن پرداخته خواهد شد. اندازه سازمان: تعداد کارکنان، تعداد لایه های مدیریتی، حجم فروش، سهم بازار، تعداد SBUها و پراکندگی جغرافیایی آنها همگی معیارهایی در تعیین بزرگی سازمان هستند. (Coviello, 2005; Hurmerinta-Peltma¨ki and Nummela, 2006) فرهنگ سازمانی: مشابه تعاریف ارائه شده در بخش قبل است. در این بخش از این بعد که فرهنگ سازمانی سازمان مادر بر ابعاد سازمانی تیم توسعه محصول اثر میگذارد، این بعد در نظر گرفته شده است. بروکراسی: میزان رسمیت سازمان، تمرکز سازمانی و ارتباطات درون سازمانی مشخصه های بروکراسی سازمانی هستند که نشات گرفته از ساختار سازمان میباشند. هر چه رسمیت و تمرکز سازمانی بالاتر بوده و به اصطلاح تولید محور باشد، آن سازمان بروکراتیک تر بوده و هر چه این مشخصات کمرنگتر باشند آن سازمان دمکراتیک تر خواهد بود. همچنین نظامها و سیستم های کنترلی در سازمان را میتوان جزءی از بروکراسی سازمانی در نظر گرفت. (Benner, 2005; Gresham et al., 2006; van Kleef, 2006) قدرت و نفوذ نسبی واحدها : به میزان نفوذ و قدرت واحدهای رسمی وظیفه ای نسبت به هم ویا گروه های مهم دیگر نسبت به هم در سازمان دارد. ( لازم به ذکر است ساختار سازمانی بیانگر ارتباطات رسمی واحدهاست و نفوذ نسبی آ نها را بیان نمی کند) (Francis, 2006; Winger and Wall, 2006). حمایت مدیریت ارشداز پروژه های :NPD این موضوع یک ویژگی سازمانی عام نیست، بلکه حمایت و توجه حمایت مدیریت ارشد رانسبت به پروژه های توسعه محصول جدید میرساند که در این موضوع بسیار مهم است. (Healy and Perry, 2000; Imms and Ereaut, 2002; Gummesson, 2005)
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
راهبردهای توسعه محصول جدید راهبرد توسعه محصول جدید چارچوبی را برای جهت گیری پروژه های توسعه ای سازمان و نیز فرآیند توسعه فراهم می آورد. البته تعیین راهبرد هر شرکت به تواناییها، ضعف ها، مزیت های رقابتی شرکت، نیاز بازار، فرصت ها و تهدیدها و اهداف و منابع وابسته است. نقطه آغاز راهبرد توسعه محصول، تعیین راهبرد توسعه ازسوی سازمان است (بینش، ۱۳۸۲ :۶).
یک شرکت باید بداند که درهمه زمینه ها نمی تواند وارد شود و باید بر موارد مشخصی دربازار تمرکز نماید که امکان موفقیت در آن را دارد در جدول شماره ۱ جهت گیری های راهبردی برای توسعه محصول جدید آورده شده است :
جدول۲-۱- راهبردهای توسعه محصول جدید
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :(فایل کامل موجود است)
پایان نامه ارشد رشته مدیریت : بررسی عوامل کلیدی موثر بر موفقیت توسعه محصولات جدید راهبرد ویژگیها عرضه سریع محصول دراین راهبرد محصول سریعتر به بازار عرضه می شود. این راهبرد برای شرکتهایی مناسب است که تکنولوژی یا محصول آنها به سرعت درحال تغییر است. اجرای این راهبرد به موازنه عملکرد محصول ، هزینه و قابلیت اطمینان منجر میشود . دراین حالت توسعه تکنولوژی باید درمسیری مستقل از توسعه محصول اتفاق بیفتد. هزینه کم محصول جهت گیری این راهبرد تمرکز برتوسعه محصول با کمترین هزینه یا بیشترین ارزشهاست. این راهبرد عمدتا برای شرکتهایی موثراست که سیکل عمرمحصولات وکالاهایشان به مرحله کمال رسیده است. در این حالت برای بهینه سازی هزینه محصول و فرآیند ساخت باید وقت بیشتری صرف کرد. هزینه کم توسعه جهت گیری این راهبرد برحداقل کردن هزینه توسعه یا توسعه محصول ازطریق بودجه خاص، متمرکز است . این حالت وقتی اتفاق می افتد که شرکت توسعه محصول را تحت قرارداد با دیگران انجام دهد و این زمانی است که منابع مالی شرکت بسیار محدود است یا تلاشهای توسعه ای به صورت پنهان انجام می شود . این جهت گیری تا حدی با راهبرد اول سازگار است . نوآوری و عملکرد عالی محصول این راهبرد بر داشتن بالاترین سطح عملکرد محصول، بهترین سطح مشخصه های عملکرد، آخرین تکنولوژی یا بالاترین سطح نوآوری محصول تکیه دارد و عمدتا توسط شرکتهایی بکارکرفته می شود که صنایع و محصولات مختلف دارند. این راهبرد دربردارنده خطر پذیری بیشتر در استفاده ازتکنولوژی های نوین و پذیرش موازنه زمان و هزینه است. کیفیت، قابلیت اطمینان ) سلامت محصول( این راهبرد برتضمین سطح بالای کیفیت، قابلیت اطمینان و استحکام محصول تکیه دارد و عموما درصنایعی کاربرد دارد که به دلیل هزینه بر بودن رفع اشتباه ، به کیفیت بالایی نیاز است، مثل هزینه زیاد رسیدگی به برگشتی ها درصنایع اتومبیل یا فرآوری غذایی، همچنین به سطح بالای قابلیت اطمینان نیاز است. مانند محصولات هوافضا، و یا اینکه مسایل ایمنی اهمیت ویژه ای می یابد مانند تجهیزات پزشکی ، دارویی، صنایع هسته ای وهوافضا.
این راهبرد مستلزم صرف زمان و هزینه اضافه برای برنامه ریزی ، تست وآزمایش ،تجزیه وتحلیل و صحه گذاری منظم و مستمر است . پاسخگویی به بازار این راهبرد بر فراهم آوردن سطح بالای خدمات رسانی، پاسخگو بودن به نیازهای مشتری و انعطاف پذیر ماندن برای پاسخگویی به مشتریان جدید، بازارهای جدید و فرصت های جدید تکیه دارد . فراهم آوردن این موقعیت خدمت رسانی و پاسخگویی دراین راهبرد ، مستلزم بکارگیری منابع اضافی وصرف هزینه های مرتبط است .
۲-۱۴- طبقه بندی و مقایسه الگوهای توسعه محصول جدید
جدول۲-۲- الگوهای توسعه محصول جدید
نوع الگو ویژگیها الگوی پی در پی )مرحله ای– قدم به قدم(
این الگو در سال ۱۸۸۳ توسط کوپر ارائه شد و یک روش کار مطمئن و اثربخش برای پروژه های توسعه محصول به حساب می آید. آنچه که بیش از پیش در مورد این الگو جلب توجه می کند، این است که در این الگو عدم قطعیت که از به کارگیری نوآوری و خلاقیت ناشی می شود کاهش خواهد یافت. در بین مراحل مختلف توسعه نقاط تصمیم گیری یا دروازه هایی وجود دارد که در این نقاط مشخص خواهد شد که آیا فرایند ادامه خواهد یافت یا خیر؟ تعداد این مراحل در ادبیات توسعه محصول، متفاوت ذکر شده است و تفاوت در تعداد مراحل، بستگی به نوع خدمت یا کالایی است که توسعه جدید آن مد نظر است. برنامه ریزی، پیش بینی و کنترل دقیق و شدید بر انواع وظایف و فرایندهای کاری در این الگو مشاهده می شود. اکثر سازمانها علاقه زیادی به استفاده از این روش در فرایندهای توسعه محصول خود دارند و اصرار آنها بر استفاده از این الگو از آنجا سرچشمه می گیرد که شیوه مدیریت، کنترل و هدایت این روش را نسبت به سایر الگوها آسانتر می دانند. همچنین به دلیل وجود رویه های مشخص و عادی در این الگو، یادگیری و خلاقیت چندانی در آنها محسوس نیست.
الگوی تراکمی الگوی تراکمی خود زیر مجموعه ای از الگوی پی در پی به شمار می آید. این الگو مناسب برای فرایندهای توسعه محصولی است که نسبت به الگوی پی در پی عامل سرعت در آنها از اهمیت بیشتری برخوردار است. به عبارت دیگر سازمان با به کارگیری این الگو سعی دارد تا زمان عرضه کالا یا خدمت جدید خود را کوتاهتر کند. هیچ گونه لزومی ندارد که فرایندها دقیقاً به دنبال همدیگر و یکی پس از دیگری طی شوند. یکی از حیاتی ترین مراحل در این الگو مرحله برنامه ریزی قبل از توسعه است. موفقیت کل فرایند توسعه محصول در استفاده از این الگو بستگی زیادی به دقت و موفقیت در این مرحله مقدماتی دارد. همچنین و (Clark & Wheelwrighte,1993 Cooper,1994) توصیه ها و پیشنهادهایی برای انجام فعالیتها و کارها به طور موازی در این الگو داشته اند.
الگوی انعطاف پذیر
در این الگو انعطاف پذیری به مفهوم ظرفیت برای پذیرش و اعمال تغییرات در طراحی و پاسخگویی به تغییرات محیطی است؛ به طوری که پذیرش تغییرات هزینه زیادی را بر پروژه توسعه محصول اعمال نکند(Sobek, Ward & Likert,1999).
زمانی که قابلیت انعطاف پذیری سازمان در مقابله با تغییرات پایین باشد، هزینه اقتصادی تغییرات محصول بالا خواهد بود. در این الگو ایده به کاربردن فرآیندهای متوالی توسعه محصول برای هدایت و تغییرات محصول بالا خواهد بود. در این الگو ایده به کاربردن فرآیندهای متوالی توسعه محصول برای هدایت و مدیریت توسعه چندان پیشنهاد نشده و در عوض در استفاده از یک رویکرد پویا سفارش شده است.
این الگو مورد استفاده بسیار در صنایعی نظیر کامپیوتر و نرم افزار داشته است و شرکتهای توسعه دهنده نرم افزار بسیار راغب در استفاده از آن هستند و به وسیله این الگو می توانند تا آخرین مراحل توسعه، اطلاعات بازار را در فرایند توسعه محصول جدید خود تزریق کنند و در نتیجه خروجی آنها بسیار نزدیکتر به شرایط بازار و خواسته ها و نیازمندیهای مشتریان خواهد بود. الگوی یکپارچه شونده
این مفهوم اصولاً بر کیفیت همکاری و تعامل بین اعضای تیم پروژه توسعه محصول تأکید کرده است. لازم به ذکر است که منظور از اعضای تیم پروژه توسعه محصول کلیه ذینفعانی هستند که در فرآیند توسعه نقش بازی می کنند. تأمین کنندگان، سازندگان، مشاوران داخلی یا خارجی، سازمانهای ذیربط از جمله این ذی نفعان هستند. این الگو تأکید می کند که فرآیند توسعه محصول جدید فعالیتی پیچیده است که نیازمند قابلیت به دست آوردن، انتقال و تفسیر حجم بسیار زیادی از اطلاعات و داده های مالی، فنی، اطلاعات و روندهای بازار و دیگر اطلاعات و داده های موجود داخلی و خارجی است که مجموعه این اطلاعات برای توسعه ایده ها، نظریات و ارزیابی امکانسنجی اقتصادی، قابلیت تولید و… به کار گرفته می شود. ( Ancona & Caldwell,1990).
الگوی بهبود دهنده این الگو سعی می کند تا با ترکیبی از مفاهیم مطرح شده در الگوهای سنتی و الگوی انعطاف پذیر مفاهیم جدیدی را مثل نقشهای مشخص و واضح در پروژه، وجود گلوگاههای بدون استثنا ، همپوشانی آزمایشی و تدریجی و… را ارائه کند. اعضای تیم های پروژه در این الگو مجاز خواهند بود با داشتن حداقلی از ساختار به طور خودگردان ایفای نقش کنند؛ یعنی آزادی عمل و اختیارات بیشتری خواهند داشت. الگوی بهبود دهنده ترکیبی از ضرورت و دستور را در تیم های پروژه خود برقرار می کند.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
مدلهای مختلف توسعه محصول جدید شناسایی تغییرات در نیازها و خواستههای مصرف کنندگان در بازارهای مختلف، با تداوم رقابت در کسب و کارها و افزایش رونق اقتصادی، منجر به اجرای برنامههای توسعه محصول (NPD)درشرکتها شده است. هدف از توسعه محصول جدید، میتواند پاسخبه نیاز مشتریان، تطابق با شرایط بازار و تغییرات محیطی، افزایش سود، رضایت مشتریان و مقابله با سیاستهای رقبا باشد. سیل روزافزون توسعه وتولید محصولات جدید و عرضه تجاری و موفقیت آمیز آنها به بازار باعث کوتاهتر شدن منحنی عمر محصولات و حرکت از تولید انبوه به سفارشی خواهد شد (یان بارکلی و همکاران، ۱۳۸۵: ۱۲-۱۱). از این رو، شناخت مدلهای استراتژی توسعه محصول، سیاستگذاران و برنامه ریزان شرکتها را کمک خواهد کرد تا با دیدی بازتر به تدوین استراتژیهای رقابتی بپردازند (سرمد سعیدی: ۱۳۸۶، ۳۵۸). بنابراین، شرکتها با تکیه بر مدلهایی معتبر، باید ریسک حاصل از انتخاب و اجرای استراتژیهای توسعه را کاهش دهند.
۲-۱۵-۱- طبقه بندی توسعه محصول
یک نمونه از طبقه بندی عمومی تعریف محصول جدید که توسط مرکز مشاوره بوز آلن و همیلتن ارائه شده است، جهت تشخیص جدید بودن محصول به کار میرود. شاخصهای این طبقه بندی عبارتند از:
تازکی برای جهان: تازگی در مقایسه با محصولات موجود در جهان، نظیر محصولاتی که اختراع میشوند، مانند دوربین عکاسی پولارید، اولین دستگاه چاپگر لیزر. جدید بودن برای شرکت: محصولاتی که شرکت برای اولین بار اقدام به تولید آنها میکند؛ در حالی که این محصول برای بازار جدید نیست. برای مثال اولین شامپو که شرکت P&G اقدام به تولید آن کرد، در حالی که قبل از آن شرکتهای دیگر آن را تولید میکردند.
تازگی ناشی از گسترش خط محصول: محصولاتی که برای بازار موجود شرکت، به وسیله گسترش خط محصول تولید میشود.
تازگی ناشی از بهبود محصول: محصولاتی که بهبود داده میشود، میتوانند به عنوان محصول جدید معرفی شوند. در واقع تمام محصولاتی که امروز دیده میشوند، به نحوی از بهبود محصولاتی قبلی حاصل شدهاند.
موضع سازی مجدد: محصولاتی که برای آنها کاربردهای جدید یافته میشود را میتوان به عبارتی در زمره تولیدات جدیدی دانست که به تازگی وارد بازار شدهاند. (Booz and Allen,1982,p.6).
۲-۱۵-۲- بازاریابی و توسعه محصول
استراتژیهای بازاریابی، زمانی برای شرکتها موثر واقع خواهند شد که باشناسایی ضعف و قوت داخلی و فرصت و تهدید خارجی هماهنگی مناسبی داشته باشند. تدوین و اجرای استراتژیهای بازاریابی با این فرض باید انجام شود که بازاریابی کنونی، از حالت سنتی خود خارج شدهاند و شرکتها به نوآوری و ارزش افزوده به عنوان عامل رقابت و کسب سود توجه میکنند. با گسترش سیستمهای اطلاعات در تولید (PIS) و بازاریابی (MKIS)، لزوم تغییرات در محصولات بیش از پیش احساس میشود. همین تحولات، مدیران بازاریابی را در انتخاب کالا و بازارهای هدف، بیش از پیش به چالش کشیده است.
۲-۱۶- استراتژیها و مدلهای توسعه محصول
در تدوین استراتژیهای توسعه محصول، برنامههایی باید در دستور کار سازمانها باشد که شرکتها را به جایگاه ایده آل تمایز، تمرکز و رهبری هزینه برساند (جفره و ممقانی، ۱۳۸۶). به همین جهت، نخست استراتژیهای عمومی پورتر که ملموسترین مدلها در این زمینه است، بررسی میشود.
۲-۱۶-۱- استراتژیهای عمومی پورتر
پورتر در سال ۱۹۹۰، این استراتژیها را در قالب سه استراتژی تمایز، تمرکز، رهبری هزینه مطرح کرده است:
استراتژی رهبری هزینه هدف از این استراتژی، کسب برتری در رقابت از طریق تولید محصول با کمترین هزینه ممکن، نسبت به رقباست.
هدف اصلی از اجرای استراتژیهای یکپارچگی عمومی و افقی، دستیابی به مزیت در رهبری هزینههاست.
استراتژیهای تمایز دومین استراتژی پیشنهادی پورتر، ارائه محصول ویژه است. یعنی کسب مزیت رقابتی از طریق تولید محصولی که از دیدگاه مشتریان، در مقایسه با محصولات مشابه دیگر، منحصر به فرد باشد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
مدل استراتژی سازگاری محصول جدید با مهارتهای تحقیق و توسعهای شرکت ۲-۱۷- مدل استراتژی سازگاری محصول جدید با مهارتهای تحقیق و توسعهای شرکت
شکل۲-۸- مدل استراتژی سازگاری محصول جدید با مهارتهای تحقیق و توسعهای شرکت یکی از راههای ایجاد محصول جدید، بهره گیری از واحد تحقیق و توسعه (R&D) است (Barclay et a1.,2000). با توجه به افزایش هزینههای مربوط به ایجاد کالاهای جدید، شرکتها ترجیح دادهاند به جای تولید کالاهای جدید، انواع برندهای موجود را تقلید کنند. بعضی از شرکتها یا با تقلید از برندهای موجود، انواع مشابه آن را تولید میکنند یا اینکه برندهای قدیمی را به نحوی از طریق فعالیتهای تحقیق و توسعه احیا میکنند. چنانچه فعالیتهای تحقیق و توسعه شرکت، چنان قوی باشند که بتواند ایدهها و طرحهای جدیدی ارائه کند، به احتمال قوی، شرکت در مسیر تولید کالاهای جدید موفق خواهد کرد (Barclay et a1.,2000:120-130).
شرکتی که چند طرح تولید محصول جدید در اختیار داشته باشد، طرحی را با موفقیت به مرحله تولید میرساند که متناسب و سازگار با فعالیتها و تواناییهای تحقیق و توسعه آن شرکت باشد. شرکتی که فعالیتهای تحقیق و توسعهای خود را فقط در حد بهبود محصول متمرکز کرده باشد، شاید اقدام به طراحی محصولی کاملاً جدید را محال بداند. با توجه به مدل شکل (۸) به خوبی میتوان بیان کرد که بیشتر فعالیتهای تحقیق و توسعهای در قسمت سخت افزاری توسعه محصول جدید است.
شکل ۲-۹- مدل نگرش فرایند طراحی محصول جدید با تکنیک QFD بدین ترتیب سازگاری و تناسب محصول جدید با تجهیزات، منابع و مهارتهای مهندسی موجود سنجیده میشود.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
تدوین برنامه ریززی استراتژیک مدل CMS مدل CMS مدل CMS مدلی بود که در گذشته از آن برای تدوین برنامهریزی استراتژیک شرکتها استفاده میشد. این مدل در حال حاضر به مدل HCMS(مدل مبنا) ارتقا و بهبود یافته است.
پیروی از این الگو مستلزم گذر از مراحل ۲۵ گانه عملیاتی است که عبارت است از :
۱- بررسی رسالت و فلسفه وجودی شرکت، رسالت یا فلسفه وجودی شرکت، قصد از بقاء سازمان را مشخص میکند که متعاقباً جهت استراتژی را تعیین میکند.
۲- شناخت اهداف و هدفگذاری، در این مرحله میبایست حرکت های قبلی در جهت حصول اهداف مقداری سازمان مشخص گردد. در صورت امکان اهداف مقداری رقبا و حرکتهای قبلی آنها نیز مشخص گردد. هدفگذاری در مدل CMS تابع عواملی چون اهداف گذشته، نیروهای محیطی، ارزشهای حاکم و عوامل و منابع داخلی بود.
۳- بررسی و تجزیه و تحلیل محیط خارجی، با آنالیز PEST که وضعیت شرکت نسبت به عوامل اقتصادی، سیاسی، قانونی، فرهنگی-اجتماعی، تکنولوژیکی-تامینکنندگان بررسی میگردد.
۴- آنالیز استراتژیک گروه، بوسیله آنالیز استراتژیک گروه میتوان موقعیت شرکت را در مقایسه با رقبا ارزیابی نمود.
۵- بررسی و تجزیه و تحلیل محیط درونی، برای بررسی عوامل درونی سازمان لازم است عوامل مختلفی چون مدیریتی، فنی، نیروی انسانی، بازار و … بررسی و اثرات آن بر شرکت تحلیل شود.
۶- استخراج نقاط قوت و ضعف سازمان، با نتایج مرحله قبل میتوان لیستی از نقاط قوت و ضعف سازمانی تهیه و استخراج کرد.
۷- شناسایی فرصت ها و تهدیدها، در این مرحله میبایست عوامل محیطی شرکت مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
۸ – آنالیز آسیبپذیری سازمان، با بهره گرفتن از نتایج گام ۸ کار این مرحله صورت میگیرد.
۹- تشکیل ماتریس ارزیابی IEFE، این ماتریس که با نتایج گامهای قبلی صورت میگیرد، باعث مشخص شدن استراتژی کلان شرکت میشود.
۱۰ – بررسی موقعیت استراتژی داخلی شرکت.
۱۱- بررسی موقعیت استراتژی خارجی شرکت.
۱۲- تشکیل دیاگرام SPACE.
۱۳- اندازهگیری و تحلیل شاخصه های بهرهوری.
۱۴-تعیین موقعیت شرکت در منحنی دوره عمر خود.
۱۵- تعیین موقعیت شرکت در دوره عمر پورت-فولیو.
۱۶- تدوین استراتژی و برنامههای عملی با بهره گرفتن از ماتریس ADL.
۱۷- تدوین استراتژی با بهره گرفتن از ماتریس SWOT.
۱۸- جمعآوری استراتژیهای اولیه حاصل از ماتریس ADL.
۱۹- تهیه جدول ETOP به منظور پیشبینی آینده عوامل محیط بیرونی.
۲۰- بررسی روند اثر روندهای محیطی بر استراتژیهای انتخاب شده.
۲۱- تهیه جدول SAP برای پیش بینی روند آتی عوامل درونی شرکت.
۲۲-سنجش استراتژیهای انتخاب شده با روند آتی عوامل درونی شرکت.
۲۳- اولویتبندی استراتژیها با بهره گرفتن از ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمّی(QSPM).
مدل برایسون برایسون مدلهای برنامه ریزی استراتژیک را بررسی کرده و شرایط بکارگیری آنها را در بخشهای عمومی و غیرانتفاعی مورد تحلیل قرار میدهد و در نهایت خود رویکردی ارائه میدهد که در بخشهای عمومی و غیرانتفاعی قابل کاربرد باشد.
این مدل شامل یک فرایند پیوسته (مطابق با تعریف برنامه ریزی) و تکرارپذیر میباشد که پیش از اتخاذ هر تصمیمی آغاز شده و پس از اجرای آن تصمیم ادامه مییابد. در این جا این فرایند در قالب ده مرحله شرح داده میشود. از خصوصیات این فرایند این است که نتایج حاصل از هر مرحله میتواند در بازنگری یا تکمیل مراحل پیش از آن مورد استفاده قرار گیرند.
نمودار بعدی مراحل فرایند برنامه ریزی استراتژیک در قالب مدل برایسون را نمایش میدهد. همانطور که اشاره شد این مدل نتیجه بررسی خصوصیات مدلهای قبلی و رفع نقاط ضعف آنها برای کاربرد در سازمانهای عمومی و غیرانتفاعی میباشد. همانطور که ملاحظه میشود این مدل شامل یک فرایند پیوسته (مطابق با تعریف برنامه ریزی) و تکرارپذیر میباشد که پیش از اتخاذ هر تصمیمی آغاز شده و پس از اجرای آن تصمیم ادامه مییابد. در این جا این فرایند در قالب ده مرحله شرح داده میشود. از خصوصیات این فرایند این است که نتایج حاصل از هر مرحله میتواند در بازنگری یا تکمیل مراحل پیش از آن مورد استفاده قرار گیرند[۱]
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :(فایل کامل موجود است)
پایان نامه رشته مدیریت : بررسی و تدوین استراتژی مناسب بازاریابی برای شرکت بیمه توسعه
مراحل فرایند برنامه ریزی استراتژیک در مدل برایسون به شرح زیر میباشد:
(۱) توافق اولیه:
در این مرحله ضرورت برنامه ریزی استراتژیک برای سازمان مورد برنامه ریزی بررسی شده و آشنایی با این نوع برنامه ریزی حاصل میشود. سازمانها، واحدها، گروه ها یا افرادی که باید در برنامه ریزی درگیر شوند مشخص گردیده و توجیه میشوند. مراحلی که در برنامه ریزی باید انجام شوند شرح داده میشوند. روش انجام برنامه ریزی، زمانبندی انجام، آییننامههای مورد نیاز برای جلسات و نحوه گزارشدهی مشخص میگردند. منابع و امکانات لازم تعیین میگردند.
(۲) تعیین وظایف:
وظایف رسمی و غیررسمی سازمان «باید هایی» است که سازمان با آنها روبروست. در این مرحله هدف اینست که سازمان و افراد آن وظایفی را که از طرف مراجع ذیصلاح (دولت، مجلس و...) به آنها محول شده است شناسایی نمایند. شاید این هدف به ظاهر خیلی روشن باشد ولی این واقعیت در بیشتر سازمانها وجود دارد که بیشتر افراد اختیارات و وظایف سازمانی را که در آن مشغول بکارند نمیدانند و اساسنامه آن را حتی برای یکبار مطالعه نکردهاند. از طرف دیگر وظایف محول شده به سازمان عموماً کلی بوده و تمام فضایی را که سازمان میتواند در آن فعالیت کند تعریف نمیکند. بنابراین ضروری است که با مطالعه وظایف مکتوب و مصوب سازمان اولاً با آن وظایف آشنا شد (که از این طریق بعضی از اختیارات و ذینفعان سازمان نیز شناسایی میگردند)، ثانیاً مواردی را که در حیطه اختیارات سازمان قرار میگیرند اما تا بحال کشف نشدهاند، شناخت.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
نواع بازاریابی و استراتژی بازاریابی گفتارسوم-انواع بازاریابی و استراتژی بازاریابی – بازاریابی شبکهای فروش وتجارت به نوعی زیرمجموعه بازاریابی است که در مفاهیم مستقلی قرار دارند؛ در بحث بازاریابی شبکهای، تحلیل شبکههای اجتماعی مطرح میشود و که با شناسایی گروهها در این سایتها میتوان به شناسایی افراد موثری که دارای ارتباطات بالا هستند پرداخت و از این طریق محصول خود را به واسطهی این افراد تبلیغ کرد که در کشور ما به لحاظ وابستگیهای شدید اجتماعی، میتوان به نحو بهتری از بازاریابی شبکهای بهره برد. سوءاستفادههایی از تمایلات مردم در عرصه بازاریابی شبکهای میشود و برخی از شبکهها با بهره بردن از طمع اعضا به ایجاد گروههای دسیسه هرمی اقدام میکنند که هیچ ریشهای در تجارت الکترونیکی ندارد، چرا که درصد سود افراد مشخص نیست[۱].
– بازاریابی هدفمند بازاریابی هدفمند از رویکردهای دنیای بازاریابی امروز می باشد. در بازاریابی هدفمند قسمت خاصی از مصرف کننده به عنوان مصرف کننده مورد نظر و نیازهای آنها به طور کامل و دقیق مورد بررسی قرار می گیرد. سپس با بهره گرفتن از ابزارهای بازاریابی برای این مصرف کنندگان و جذب آنها اقدامات بازاریابی صورت می گیرد. به عبارت دیگر ابتدا بازار هدف انتخاب می شود و سپس برای انجام بازاریابی اقدام می گردد. مشخص نمودن بازار هدف اولین گامی است که در این زمینه بر می دارد. شناخت نوع تجارت، رقبا و مصرف کننده هدف کمک زیادی می نماید. بازاریابی هدفمند برخلاف بازاریابی است که امروزه در کشور ما متداول است. معمولا روش بازاریابان ما بدین ترتیب می باشد که ابتدا یک بانک اطلاعاتی را تهیه می کنند و سپس با بهره گرفتن از این بانک اطلاعاتی (که عموما بصورت فکس یا تلفن می باشد) بصورت مداوم با تماس و یا ارسال فکس سعی در زیاد کردن مشتریان خود دارند[۲] .
ترویج تاکتیک[۳]
یکی از تاکتیک های مهم متقاعد کردن مشتریان آگاه امروزی که حق انتخاب آنان به علت گسترش رقابت، پیوسته روبه افزایش است، ترویج است که خود از پنج ابزار تبلیغات، پیشبرد فروش، روابط عمومی، فروش شخصی و بازاریابی مستقیم تشکیل می شود. ازطرفی، باتوجه به بالارفتن ارزش وقت و لزوم مدیریت زمان برای نیل به اهداف بنگاههای اقتصادی و همچنین اثربخشی بیشتر شیوه های ارتباطی دوطرفه (نظیر فروش شخصی و بازاریابی مستقیم) در این جا، به یکی از کانال های بازاریابی مستقیم یعنی بازاریابی تلفنی پرداخته شده است[۴].
بازاریابی تلفنی
طبق تحقیقات به عمل آمده، با رقابتی تر شدن کسب و کارها، اهمیت ارتباط موثر با مشتریان نیز بیشتر می شود در این فضا از بین شیوه های مختلف ارتباط با مشتری نظیر تبلیغات، روابط عمومی، فروش شخصی، پیشبرد فروش و بازاریابی مستقیم، شیوه های ارتباط دوطرفه نظیر فروش شخصی و بازاریابی مستقیم موثرتر خواهند بود،[۵] و علت آن هم تعامل دوطرفه ای است که بین بنگاه اقتصادی و مشتریان صورت می گیرد. در این ارتباط، علاوه بر اینکه بنگاه اقتصادی در شناساندن خویش به مشتری تلاش می کند تا بتواند تقاضای او را به سمت بنگاه سوق دهد، فرصتی فراهم می شود تا صدای مشتری را نیز بشنود که نتایج آن برای رقبا و گسترش کسب و کار حائزاهمیت است به طوری که بنگاه می تواند مشتری را بشناسد و نیاز او را بداند و در راستای کسب رضایت مشتری با نگرش برد دوجانبه حرکت کند.[۶] یکی از راه های بازاریابی مستقیم، بازاریابی تلفنی است که بهره گیری صحیح از تلفن علاوه بر نکات پیش گفته در راستای مدیریت زمان نیز به بازاریابان در دنیای شلوغ و پیچیده امروزی کمک می کند. در این جا به بازاریابی تلفنی و مهارتهای لازم برای نیل به موفقیت درمذاکرات تلفنی پرداخته شده است[۷].
اگر بدون وقت قبلی به محل استقرار مشتری مراجعه کنید، زمان زیادی را در راه صرف می کنید و امکان دارد طرف در محل حاضر نباشد و یا اینکه ممکن است مدتی را در انتظار باشید ولی بازهم شما را نپذیرد. پس بهتر است ملاقاتهای حضوری حتی الامکان با وقت قبلی باشد. تلفن را دست کم نگیرید. از تلفن استفاده کنید. این وسیله سرعت کار شما را افزایش می دهد و اگر هم مشتری نبود زمان اندکی را از دست داده اید.[۸] بدانید که تلفن برای شروع ارتباط بسیار مناسب است (مگر برای مشتریان قدیمی که با تلفن سفارش می دهند).
برای برقراری ارتباط با افراد مهم یکی از بهترین زمانهای تماس تلفنی، صبح زود است و یکی آخر وقت که منشی ها رفته اند. منشی ها بسیار خوب هستند اما باید پذیرفت که بعضی از مواقع مانع برقراری تماس می شوند. باید تکنیک های بازاریابی تلفنی را یاد بگیرید و از آنها استفاده کنید.
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :(فایل کامل موجود است)
پایان نامه رشته مدیریت : بررسی و تدوین استراتژی مناسب بازاریابی برای شرکت بیمه توسعه
به موارد زیر توجه کنید و آنها را به کار ببرید:
– کار با تلفن باید هدفمند باشد؛
– قبل از گرفتن شماره، خود را کاملاً آماده کنید. این آمادگی شامل سرحال بودن، به کاربردن عبارات کلیدی مثبت نظیر اینکه: الان می خواهم یک بازاریابی تلفنی موفق داشته باشم آراسته بودن، لبخند زدن، فراهم بودن ابزار کار نظیــــر قلم، اطلاعات موردنیاز و… می شود. معطل گذاشتن مشتری برای پیدا کردن خودکار، آمار و… پسندیده نیست. اطمینان داشته باشید تمام ارقام و مدارک به روز است؛
– صبح زود شروع کنید، کسب و کار از ساعت ۸ شروع می شود، ضمن اینکه خیلی از مدیران موفق قبل از ساعت ۸ صبح در محل کارشان حضور دارند. سحر خیزباش تا کامروا شوی؛ – یک عدد آئینه روی میزتان قرار دهید تا در هنگام مکالمه به آن نگاه کنید و لبخند بزنید. حالت چهره شما در صدایتان منعکس می شود، به یاد داشته باشید که در بازاریابی تلفنی تنها سلاح شما صداست، پس این سلاح را درست به کار گیرید؛
– برای هر یک از مکالمات تلفنی خود از قبل برنامه ریزی کنید، اول تمام مکالمه را در ذهنتان تمرین کنید، مجسم سازید که پیشاپیش در این کار موفق شده اید و حالا فقط می خواهید این موفقیت را تکرار کنید؛
– نام مخاطب را پرسیده و درست تلفظ کنید؛
– در مذاکرات تلفنی مهم، ایستاده صحبت کنید. در این صورت آدرنالین بیشتری از مغز ترشح می شود و تسلط شما را بالا می برد؛
– دست نوشته داشته باشید. متنی را از قبل آماده کنید تا در شروع مذاکرات از آن استفاده کنید. این متن باید شما و شرکت را معرفی کند، مقصود شما را از تلفن زدن بیان کند و مزایای محصول و وجه تمایزتان را نشان دهد. چنان ماهرانه از متن استفاده کنید که طرف مقابل متوجه روخوانی تان نشود؛
– مشتری باید در تن و لحن صدای شما شادابی را احساس کند. معایب تلفن به عنوان یک عامل ارتباطی شامل فقدان ارتباط چشمی و احتمال آماده نبودن طرف مقابل یا منحرف شدن توجه او به دلیل سایر فعالیتها (یا شلوغی جاده در صورتی که طرف در جاده باشد) می شود. لذا تمام این نقایص را باید صدای گرم و جذاب شما جبران کند؛[۹]
– با مشتــــری گفتگو کنید نه اینکه به طور یک جانبه مطالبی را به آنها بگویید؛
– برای وقت مشتری ارزش قائل شوید و در صورت عدم تمایل او وقت دیگری را برای مذاکره درخواست کنید؛
– حوصله داشته باشید؛
– در هنگام صحبت با تلفن چای نخورید، سیگار نکشید، روزنامه نخوانید و… و حواس خود را فقط روی گفتگو متمرکز کنید؛
– بی جهت روی بعضی از مواضع پافشاری نکنید؛
– به آداب و اعتقادات طرف مذاکره کننده احترام بگذارید؛
– تلفن را درست نگه دارید تا صدای شما واضح باشد. کلمات را واضح و با تلفظ صحیح به کار ببرید؛
– تصویر درستی از خود ارائه دهید، نه خود را کوچک بشمارید و نه غلوآمیز صحبت کنید؛
– با سرعت مناسب صحبت کنید، به طوری که تاثیر خوبی داشته باشد؛
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
استراتژی بازاریابی – مدل رویکرد های استراتژیک-بازاریابی استراتژیک استراتژی بازاریابی بازاریابی یکی از بزرگترین چالش های هر شرکت بازرگانی به شمار می رود که می تواند بیشترین تاثیر را بر موفقیت و شکست آن شرکت داشته باشد.اگر نتوانید هر هفته مشتریان جدیدی را به سمت تجارت خود بکشانید، خیلی زود از رده رقابت کنار زده خواهید شد. خوشبختانه، حتی بدون داشتن سابقه رسمی در بازرگانی یا بازاریابی، نکات ساده ای هستند که می توانید از همین امروز شروع کنید تا نتیجه بازاریابی شرکت خود را برگردانده و همه مشتریانی که شایسته اش هستید را به چنگ بیاورید.
مدل رویکرد های استراتژیک-بازاریابی استراتژیک
حفظ چابکی دستیابی به بازارها تخمین سود بالقوه آتی بازاریابی استراتژیک
رویکرد های استراتژیک سرمایه گذاری گذشته و آتی رقابت در توسعه سرمایه انسانی دستیابی به سرمایه و سرمایه گذاری تهیه برنامه ریزی
شکل ۱۳ [۱]
با توجه به آنچه گفته شد و همچنین مولفه های تعیین شده در مدل پیشنهادی استراتژی بازار یابی تعاملی مبتنی بر رقابت در توسعه منابع وهماهنگی بین عناصر و اجزای سازمان و محیط را می توان در این تحقیق مورد توجه قرار داد،زیرا؛این نوع استراتژی بر۵ مولفه استوار است که عبارتند از؛
۱- بازاریابی پاسخ گرا
۲- پیگیری کلیه نتایج بازاریابی
۳- حذف بازاریابی غیرموثر
۴- توجه به توسعه منابع
۵- عامل و هماهنگی بین عناصر و اجزای سازمان و محیط
در این رویکردهماهنگی استراتژیک [۲]جایگاه کلیدی در مطالعات سازمانی و مدیریت استراتژیک دارد زیرا یک روش مناسب برای کسب و خلق ارزش در بازار و بالا بردن عملکرد سازمان، تعامل و هماهنگی بین عناصر و اجزای سازمان و محیط می باشد.[۳] از دیدگاه کاپلان و نورتون ( ۱۹۹۹ ) هماهنگی عامل و منبع ارزش اقتصادی برای شرکتها بوده و باید در این راستا حرکت نمایند.
هماهنگی میتواند هم در سطح عملیاتی و هم در سطح استراتژیک و هم بین این دو سطح برقرار شود. منظور از هماهنگی در سطح استراتژیک، همخوانی و انطباق استراتژ یهای سطوح پائین تر سازمان و استراتژ یهای کارکردی، با استراتژی کلان سازمان می باشد. این هماهنگی جنبه های متفاوت دیگری را نیز در بر می گیرد که اصطلاحاً هماهنگی درونی و بیرونی گفته می شود.
هر یک از سیستم های موجود در سطوح استراتژی سازمان هم باید با زیر سیستم های خودش(هماهنگی درونی)و هم باید با سطوح بالا دست و سیست مهای هم ترازخودش (هماهنگی بیرونی)هماهنگ باشد تا موضوع مدیریت تجلی پیدا کند وباعث ایجاد هم افزایی جهت رسیدن به هدف های سازمان شود[۴] .
همچنین جهت رفع چالش های اساسی هماهنگی استراتژیک بازاریابی بایستی میان رابطه یک (رابطه میان استراتژی بازاریابی در میان رقبا واستراتژی سازمان برای ایجاد هماهنگی عمودی بیرونی)، رابطه دو (رابطه میان استراتژی بازاریابی بین رفبا و استراتژی سایر واحدها یا کارکردهای سازمانی برای ایجاد هماهنگی افقی بیرونی)، رابطه سه (رابطه میان استراتژی بازاریابی بین رقبا و زیر سیستم ها یا کارکردهای آن، برای ایجاد هماهنگی عمودی درونی) و رابطه چهار(میان استراتژی های زیر سیستم ها یا کارکردهای بازاریابی بین رقبا با یکدیگر برای ایجاد هماهنگی افقی درونی) هماهنگی ایجاد شود.زیرا برقراری هماهنگی همواره از چالشها و نگرانی های اساسی مدیران سازمان ها و به طور خاص مدیران استراتژیک بازاریابی بیمه بوده است.
استراتژی ۱: روی بازاریابی پاسخ گرا متمرکز شوید.
هر تلاشی در زمینه بازاریابی که نتواند یک واکنش فوری از طرف مشتریان به همراه داشته باشد، به هیچ دردی نمی خورد، حتی اگر همه متخصصین بازاریابی بگویند که “آگاهی از بازار” کافی است.
من با این رویکرد هم عقیده نیستم. فقط زمانی با ادامه دادن به تلاشهای خود، می توانید به سود برسید که بازاریابی شما با تحقیقات و بررسی های جدید که در آخر منجر به تولید مشتری می شود، یک نتیجه محسوس و ثمربخش به دنبال داشته باشد.
می توانید بازاریابی خود را هزینه-مرکز در نظر بگیرید (بیشتر از مقداری که در فروش اول خود سود می برید برای هر مشتری جدید خرج می کنید)، مشروط براینکه این را هم بدانید که ارزش عمری مشتری شما بتواند در مدت زمان متوسط تا دراز مدت برای شما سوددهی کند.
استفاده از عبارات جنجالی در تبلیغات می تواند واکنش فوری در مشتری ها به همراه داشته باشد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
استراتژی بازاریابی خدمات بیمه -بازاریابی ارتباطات گفتارچهارم-استراتژی بازاریابی خدمات بیمه بازاریابی ارتباطات در بحثهای مربوط به بازاریابی مقوله ارتباطات هم جایگاه بسیار مهمی دارد. به دیگر سخن، این ارتباطات است که تصویر عمومی یک شرکت را میسازد. بازاریابی و ارتباطات در واقع دو مولفه هستند که از یکدیگر جداییناپذیرند. یک استراتژی موفق بازاریابی، یک تیم قوی روابط عمومی و یک بخش فروش ورزیده میتوانند بسیار برای ارتقای جایگاه یک شرکت موثر باشند.
اما باید بدانید که ارتباطات، تبلیغات نیست. ولی بسیاری از افراد این دو را با یکدیگر اشتباه میگیرند. تبلیغات یکی از مولفههای ارتباطات است که البته مهم هم هست.
ارتباطات به همه فعالیتهایی اطلاق میشود که یک شرکت را معرفی میکند که میتواند فرضا با تماس گرفتن یک فرد از واحد فروش با یک مشتری آغاز شود یا اینکه شرکت، نامهای را برای یک مشتری ارسال کند، یا تابلویی باشد که بر ساختمان شرکت نصب شده است. نامه، وبسایت، تلفن، بروشور، خبرنامه، محصولاتی که خودتان برای معرفی شرکتتان چاپ کردهاید همه میتوانند در این چارچوب نقش داشته· باشند.
به هر حال فعالیتهای ارتباطی شما باید به ایجاد تصویری شفاف و دقیق از شرکت شما منجر شود. ایجاد تصویر پیوسته از شرکت در واقع در دنیای بازاریابی به Corporate design معروف شده و به اختصار به آن CD میگویند. برای داشتن چنین هویتی باید دو مقوله مهم ارتباطی را در نظر· داشت:
تعریف اهداف ارتباطی برای تعیین و تعریف اهداف ارتباطی، این مهم است که بدانید چه تصویری میخواهید از شرکت بهدست دهید و اینکه شرکت میخواهد در کجای بازار قرار بگیرد. مثلا ارائه یک چهره سنتی یا خانوادگی از یک شرکت بسیار باید با آداب ارائه چهرهای مدرن و نوآورانه از یک شرکت متفاوت باشد.
استفاده از تبلیغات تبلیغات هم یکی دیگر از راههای رسیدن به مشتریان است. هر چند که تاثیرات آن هم تعریف شده است و تا حدودی محدود هم هست تبلیغات ممکن است جلب توجه کند، اما الزاما به افزایش فروش منجر نمیشود. ارائه آگهی در نشریات تجاری و تخصصی میتواند موثرتر باشد.
حضور نمایشگاهی در نمایشگاهها حضور پیدا کنید و بروشورهای مربوط به خدمات و محصولات خودتان را ارائه کنید. حضور در هر نمایشگاهی که به نحوی از انحا بهکار شما مربوط باشد، موثر است.
خرید آدرسها در دنیای امروز عدهای هستند که آدرس میفروشند و عدهای هم خریدار این آدرسها هستند. این آدرسها مثلا در آلمان از طریق اتاق بازرگانی این کشور فروخته میشود و اطلاعاتی چون منطقه، تعداد پرسنل، ارقام فروش و …را در خود دارد.
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :(فایل کامل موجود است)
پایان نامه رشته مدیریت : بررسی و تدوین استراتژی مناسب بازاریابی برای شرکت بیمه توسعه
متأسفانه در صنعت بیمه آن طور که باید و شاید در زمینه اطلاع رسانی و آموزش مخاطبان اقدامات مؤثری صورت نگرفته که این امر به عدم گسترش این صنعت در جامعه منجر شده است.
بنابراین بیشتر نمایندگان و کارگذاران بیمه درحال یافتن یک عصای جادویی برای فروش بیمه هستند! بیشتر آنها می خواهند باور کنند که در این بسته آموزشی، یک راه حل سریع برای موفق شدن در کار فروش بیمه وجود دارد. آنها می خواهند باور کنند که اینها منابع هدایتگرجادویی، یا سیستم های هدایتگری هستند که باعث می شودمشتریان احتمالی برای گذاشتن قرارملاقات با فروشنده بیمه وخریدن یک بیمه نامه به فروشنده التماس کنند!
اگرچه مستندات واقعی گواه بر این هستند که ۶۸ درصد از کسانی که وارد حرفه فروشندگی بیمه می شوند ظرف مدت حداکثر ۴ سال ازاین حرفه برای همیشه دست می کشند و تعداد کمی از نمایندگان ومشاوران فروشی که با مدیریت صحیح، از این ۴ سال ابتدایی، جان سالم به در می برند، درآمد میانگین شان در هر ماه زیر ۵۵۰ هزارتومان است.
براساس آمارهای به دست آمده، تعداد نمایندگان وفروشندگان فعال در زمینه بیمه، در سال های اخیر به شدت درحال کاهش است. به ازای هر ۱۱۱۰ نفر بیمه گر تازه کار، فقط ۱۰ درصد(یعنی ۱۱۰ نفر) از چهار سال اول جان سالم به در می برند. نمایندگان بیمه باقی مانده نیز، فقط یک میانگین درآمدی ۱۱۰ تا ۱۱۰ هزار تومانی درماه را برای خود به دست می آورند.
تقریباً تمام شعبات بیمه، دفاتری که با کارگزاران بیمه همکاری می کنند و درکل هرکسی که ممکن است به نوعی سیستم فروش بیمه سر وکار دارد؛ می گویند که یک سیستم بسیار عالی روش در اختیار دارند و اگر شما از سیستم آنها پیروی کنید آنها تضمین می کنند که به زودی درآمدی رؤیایی به دست خواهید آورد.
اما درعمل، حقیقت چیز کاملاً متفاوتی از این رؤیاهاست! فقط یک نفر از هر شش نفر نماینده بیمه موفق به پشت سرگذاشتن ۴ سال اول می شود .
فقط یک نفر از هر ۵۰ نفری که ۴ سال اول را پشت سر گذاشته اند موفق به کسب درآمد ماهیانه بیش از ۲میلیون تومان می گردد. اگر یک عملیات ساده ریاضی انجام دهید متوجه می شوید که از هر ۵۵۵۰ نفری که در سال جاری نمایندگی بیمه ای را گرفته اند، فقط ۵۴۰ نماینده نجات خواهد یافت و طی۴ سال اول هر ماه ۵۵۰ تا ۵۵۸ هزار تومان درآمد خواهد داشت ( ۵۸۶) نماینده، کار خود را رها می کنند و فقط ۵۴۰ نماینده باقی خواهند.ماند. و از این تعداد باقی مانده، فقط ۴۰ نفر موفق به کسب درآمدی بیش از ۲ میلیون تومان در ماه می شوند .
درواقع، مهم نیست که الآن چه حرفی برای گفتن دارید یا به چه چیزی معتقد هستید؛ شانس شما رای کسب یک رقم ! واقعی درآمد از فروش بیمه، فقط برابر است با ۰٫۱ به ۰۱۱ اما نباید ناامیدشد. زیرا ما می توانیم شانس بقای خود را افزایش دهیم و از طریق کسب آگاهی و شناخت، یادگیری، آماده سازی و داشتن یک مشاور با تجربه، یک رقم ثابت درآمدی را به خود اختصاص دهیم.
رسیدن به چنین شرایطی امکان پذیر نخواهد بود مگراینکه یاد بگیریم که چطور به عنوان یک مشاور فروش قابل اعتماد و مورد احترام در زمینه بیمه شناخته شویم. این همان چیزی است که سبب جذب مشتریان احتمالی درست به سوی ما می شود.
همچنین این وظیفه ماست که یاد بگیریم که چگونه تفاوتهای مثبتی را در زندگی مردم ایجاد کنیم؛ به جای اینکه فقط به فروش بپردازیم. متأسفانه ما برای تضمین موفقیت خود در کسب وکار بیمه، نمی توانیم فقط به چیزهایی که شعبات بیمه، نمایندگی ها و سرپرستی ها به ما می گویند یا به ما می دهند، تکیه کنیم.
ایده های بسیار عالی ای است. اما این طرح با برنامه های موجود سازگار نیست و دلیل آن هم زمان زیادی است که باید صرف آموزش نیروهای فروش خود کنیم. تمرکز ما بیشتر بر پیدا کردن فروشندگانی است که قبل از اینکه ما بخواهیم وقت یا هزینه ای را صرف آموزش آنها کنیم، شروع به فروش بیمه نامه و کسب درآمد کنند[۱] .
متأسفانه در این خصوص پاسخ های مشابه زیادی از طرف مدیران ارشد و تصمیم گیرندگان شرکتهای مختلف بیمه اعلام می شودزیرا برای آنها، “بازی با اعداد” ارزان تر از صرف وقت و هزینه برای آموزش نمایندگان تمام می شود[۲] بیشتر مردم، امروزه در ازای سرمایه گذاری های خود به دنبال دریافت کمک های واقعی و صادقانه هستند. مردم می خواهند بدانند و مطمئن شوند که می توانند کنترل کامل پول و سرمایه شان را در دست داشته باشند. آنها می خواهند مطمئن شوند از اینکه یک آینده مالی امن و مطمئن در انتظارشان است.
فروشندگان بیمه موفق می دانند که مردم بر اساس مجموعه باورهایشان، انرژی و شور و اشتیاق شان خرید می کنند.
اگر می خواهید در فروش بیمه موفق باشید، باید صادقانه و قلباً باور داشته باشید که کاری که انجام می دهید به مردم کمک می کند. شما باید از صمیم قلب و روح تان معتقد باشید که کاری که می کنید.
ارزشمند و مهم است. این همان چیزی است که شما را از سایر فروشنده های موجود در صنعت بیمه مجزا می سازد. شما باید ایمان قلبی داشته باشید که این بیمه ای را که به مشتری می فروشید واقعاً می تواند به بهبود شغل یا زندگی مشتری کمک کند. اگر به چنین ایمان قلبی نرسیده باشید هرگز نمی توانید در این شغل موفق شوید. (این اصلی ترین رمز موفقیت از نظر “دکتر مهدی فخارزاده” به عنوان فروشنده شماره یک بیمه عمر در جهان است! بنابراین اگر او با داشتن چنین عقیده ای به جایگاه فعلی اش رسیده شما نیز می توانید با تکرار روش او به همان نتایج برسید. زیرا اگر به تکرار، کاری را که مردمان موفق می کنند را انجام دهید، قطعاً به همان نتایجی می رسید که آنها رسیده اند. به اصل، قانون “علت و معلول” گفته می شود) هدف ما هرگز فروش بیمه نامه، مانور بر روی قیمت خوب یا توجیح برگشت سرمایه به مشتری نیست؛ رسالت شما نشان دادن این موضوع به مردم است که آنها چگونه می توانند کنترل را به دست گیرند و به کنترل مسائل مالی زندگی شان ادامه دهند. تا زمانی که شما قلباً به کاری که می کنید، باور داشته باشید و مردم به این باور شما معتقد باشند، شما به سوی موفقیت مالی و شغلی ای که لایق آن هستید در حرکت خواهید بود.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
برنامه ریزی استراتژیک بازاریابی خدمات بیمه بهترین راه برای ایجاد تماس های جدید در کار فروشندگی بیمه برای داشتن فروشهای جدید، چیست؟ اکثر فروشندگان و نمایندگان بیمه ای که با ما تماس می گیرند، به دنبال سریع ترین، اثرگذارترین و بهترین راه برای دریافت تماس از سوی بهترین مشتریان احتمالی بیمه هستند تا بتوانند فروش بیشتری داشته باشند. این افراد سعی می کنند تا با خرید لیستهای بلندبالایی از شماره های تماس مشتریان احتمالی؛ استفاده ازکتابچه های اطلاعاتی و گزارشات رایگان؛ جمع آوری خبرنامه های منتشرشده از سوی مشتریان احتمالی؛ ارسال ایمیل های مستقیم؛ ارسال کارت پستال؛ پیوستن به بازاریابی های مشترک و مخاطره آمیز؛ شرکت در سمینارهای مربوطه؛ شرکت در کارگاه های آموزشی یا برگذاری این کارگاه ها؛ تقاضا از مشتریان فعلی برای معرفی مشتریان جدید؛ درج مقالات در روزنامه ها؛ درج مطالب مطبوعاتی جهت چاپ در روزنامه؛ شرکت در برنامه های تلویزیونی و رادیویی به عنوان میهمان؛ و غیره، مشتریان احتمالی بیشتری را به سوی خود جذب کنند. اما نتیجه همه این تلاش ها بدون هیچگونه موفقیت چشمگیری خواهد بود. همانطور که پیش از این هم گفتم، دلیل اینکه این اشخاص تا این حد با این متدهای تولید تماس درگیر هستند و نتیجه ای هم نمی گیرند، این نیست که آنها کار نمی کنند یا کم کاری می کنند؛ دلیل آن این است که آنها هرگز رازها و فوت فن های ظریف بازاریابی بیمه را برای تبدیل این متدها به ابزارهای کارآ و مؤثر، یاد نگرفته اند.
به علاوه، آنها تلاش خود را تا رسیدن به نتیجه، ادامه نداده اند. آنها سعی کرده اند تا فقط با به کارگیری یکی از این متدها، یک جریان دائمی و همیشگی تماس ایجاد نمایند؛ به جای یادگیری اینکه چطور تمامی این متدهای اثبات شده تولید تماس را با هم ترکیب نمایند برای ایجاد یک برنامه بازاریابی کامل و بی نقص که آنها را در مدت زمان یک ماه در مقابل بیشترین تعداد مشتریان احتمالی درست قرار می دهد، که این تعداد بیشتر از چیزی است که سایر نمایندگان و فروشندگان بیمه درطول یک سال به دست می آورند و (جالب اینکه این تعداد مشتری در بدترین شرایط موجود اقتصادی، ظاهر می شوند) در زیر، لیستی از بهترین و سپس ضعیف ترین متدهای تولید تماس که تا به امروز مورد استفاده قرار گرفته شده اند آورده شده است و همچنین دلایل اصلی اینکه چرا این متدها برای بیشتر فروشندگان و نمایندگان بیمه، نتیجه بخش نبوده و نتوانسته اند از این متدها بهره ببرند.
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :(فایل کامل موجود است)
پایان نامه رشته مدیریت : بررسی و تدوین استراتژی مناسب بازاریابی برای شرکت بیمه توسعه
کسی که کار خود را از یک شهر بسیار کوچک که شاید به اندازه یکی از مناطق شهرداری تهران هم نمی شود آغاز نمود و درحال حاضر پس از ۰۰ سال فعالیت در زمینه بیمه، ماهیانه بیش از ۱۰۰ میلیون تومان درآمد دارد؛ و معمولاً پس از ۳ تا ۴ ماه کار، ۲ تا ۳ ماه را به جهان گردی و تفریح اختصاص می دهد ۸ سال پیش جمله ای را بر زبان آورد که همیشه آن را برای هر کارآموز بازاریابی بیمه تکرار بیشتر نمایندگان و فروشندگان بیمه، می کنم.او می گفت:« فکر می کنند که تا موفق شدن، راهی بسیار دراز و طولانی در پیش دارند. آنها این تصور را در لحظاتی به ذهن خود می آورند که درواقعیت، فقط یک سانتی متر با موفق شدن فاصله دارند! و در آن شرایط، آنها توانایی دو برابر، سه برابرو ». یا حتی چهار برابر کردن میزان فروش خود را دارند اگر شما فقط بخواهید و اراده کرده باشید که از هر ۱۰ نفری که ملاقات می کنید به ۹ نفر فروش کنید، پس فاصله تان با موفقیت فقط یک سانتی متر است. اولین قدم این است که… واقعاً به چیزی که انجام می دهید اعتقاد داشته باشید! می دانم که خیلی از شما با خود فکر می کنید که این حرف تا حدودی مهمل است! اما حتی یک قصور و کاستی کوچک هم در اعتقاد به کاری که انجام می دهیم بزرگ ترین دلیل این است که بیشتر نمایندگان و فروشندگان بیمه به آن اندازه ای که دوست دارند موفق باشند، نیستند.
نکته ناگفته: چیزی که برترین کارگذاران و فروشندگان بیمه می دانند و شما نمی دانید این است که بیشتر خریدهایی که مردم از شما می کنند متکی است بر مجموعه اعتقادات شما، شوروشوق و انرژی شما. مردم می خواهند که باور کنند و بدانند که می توانند کنترل پول های خود را بازپس گیرند. آنها می خواهند بدانند که می توانند یک آینده مالی امن داشته اشند. و آنها به دنبال دریافت کمک های واقعی هستند. اگر می خواهید به آنها فروش کنید، پس شما باید با تمام قلب و روحتان اعتقاد داشته باشید که آنچه که انجام می دهید، با ارزش و مهم است. شما باید صادقانه معتقد باشید که آنچه که انجام می دهید واقعاً به مردم کمک می کند! مقصود و نیّت شما، فروش بیمه نامه نیست. مأموریت شما این است که به مردم نشان دهید که آنها چگونه کنترل زندگی مالی خود را به دست بگیرند و این کنترل را حفظ کنند.
تا زمانی که شما به کاری که انجام می دهید صادقانه اعتقاد داشته باشید؛ تا زمانی که مردم باور داشته باشند که شما به کاری که می کنید اعتقاد قلبی دارید، شما یک فرصت استثنایی برای کسب موفقیتی که مستحق و لایق آن هستید، خواهید داشت.
دومین قدم برای فروش به ۹ نفر از هر ۱۰ نفری که ملاقات می کنید این است که… به مردم کمک کنید تا به طور احساسی وارد عمل شوند به منظور کشف راه های پیشرفت تدریجی و مداوم. فرآیند فروش، خیلی بیشتر از آن است که شما برای یافتن اینکه مردم درحال حاضر چه چیزی را دارند و چه چیزی را ندارند سؤالاتی از آنها بپرسید! بلکه، آن درباره این است که شما یک محاوره و گفتگوی واقعی با مردم داشته باشید تا به آنها کمک کنید تا صحبت کنند و به شما بگویند که خواسته واقعی آنها در زندگی شان چیست. نکته ناگفته: شما باید به صورت فعالانه به مردم گوش کنید (گوش کردن ساعیانه) تا کشف کنید که آنها برای خودشان و خانواده شان چه می خواهند. سپس به آنها کمک کنید تا به طور احساسی وارد عمل شوند و راه های رسیدن به اهداف شان را یافته و طبقه بندی کنند.
برترین متدهای تولید تماس (به علاوه نکات ناگفته) ۱- برنامه های تماس ارجاع داده شده
… شکی وجود ندارد که می توان بهترین مشتریان احتمالی خود را از میان کسانی که از طریق تماس های ارجاع داده شده به سوی ما هدایت شده اند، بدست آورید. درحالیکه اکثر نمایندگان بیمه ای نسبت به استفاده از لیست چنین مشتریانی نا امید هستند و از آنها استفاده نمی کنند. چرا؟ اصلی ترین دلیل اینکه بیشتر فروشندگان بیمه از لیست تماس های ارجاعی استفاده نمی کنند این است که آنها خود را به ارجاع دادن عادت داده اند.(به عبارت دیگر عادت نکرده اند که از مشتریان فعلی خود بخواهند که مشتریان دیگری را معرفی کنند).مردم در حالت عادی نمی خواهند که خانواده، دوستان، وابستگان، یا شرکایشان را حتماً به یک فروشنده بیمه دیگر ارجاع دهند[۷] .
تبدیل به مشاور فروش اعتمادی که مردم دوست دارند ببینند:
هدف نهایی هر نماینده و فروشنده بیمه باید این باشد که در سریع ترین حالت ممکن، سیستم یافتن مشتری های احتمالی خود را به صورت اتوماتیک و خودکار درآورند. برای اینکار باید ۱۵ درصد از وقت خود را رو در روی مشتریان احتمالی سپری کرد تا بتوان فروش داشت یکی از بهترین، ساده ترین و با ارزش ترین راه های تأثیرگذار برای انجام این کار این است که خودرا قابل ارجاع سازیم و یک سیستم تماس ارجاعی تنظیم کنیم که به طور مداوم، برای ما مشتریان احتمالی عالی تولید کند…
۲-تجدیدنظر و تمدید سالیانه قرارداد…
اگر ما از برترین کارآفرینان میلیاردر در دنیا این سؤال را بپرسیمکه آنها در هر سال، فروش های جدید خود را از کجا به دست می آورند، آنها واهند گفت:” از طریق تجدیدنظر و تمدید سالیانه قرارداد با مشتریان فعلی شان”. برای مثال : آیا می دانید بر اساس آمار منتشر شده از سازمان تحقیقات بیمه جهانی LIMRA ، میانگین تعداد خرید انواع مختلف بیمه نامه ها برای هر شخص، در طول مدت حیات او، به هفت مرتبه می رسد؟انسان در حین آموزش و فعالیت در کنار نمایندگان و فروشندگان بیمه در طول این سال ها، بارها از اینکه چه تعداد نماینده و فروشنده بیمه هرگز تجدیدنظر و تمدید قرارداد سالیانه را با مشتریان فعلی خود انجام نداده اند، حیرت زده می شود.
بیشترفروشندگان بیمه آنقدر بر جذب مشتریان جدید متمرکز هستند و آنقدر غرق در این موضوع می باشند که به طور کامل، از مشتریان فعلی خود غافل شده و آنها را نادیده می گیرند.و جالب اینکه این دسته از فروشندگان بیمه، تعجب می کنند از اینکه چرا هیچگونه تماسی از سوی مشتریان فعلی یا از سوی مشتریان ارجاع داده شده (از طرف مشتریان فعلی) ندارند.
۳-سمینارهای میهمانی…
با اینکه برگذاری سمینارهای میهمانی بسیار گران تمام می شوند، اما آنها هنوز یکی از بهترین و سریع ترین راه های ایجاد بیشترین تعداد مشتریان احتمالی جدید در هر ماه هستند. اگر همه کارهای مربوط به برگذاری سمینار میهمانی را درست انجام داده باشود، ما می توانیم از همین لحظه تا کمتر از ۸ هفته دیگر شاهد مراجعه بیش از ۵۰ مشتری احتمالی عالی شویم.
متأسفانه در اینجا دو اشتباه مهلک وجود دارد که ۱۵ درصد نمایندگان و فروشندگان بیمه، مرتکب آن می شوند. اولین اشتباه این است که آنها سعی می کنند که یک رستوران ارزان قیمت برای محل برگذاری سمینار میهمانی انتخاب کنند. و همچنین یک روش دعوت ارزان. برای مثال، آنها برای کم کردن هزینه ها، دعوتنامه خود را در یک روزنامه محلی چاپ می کنند.
مشکل این کار در این است که روزنامه تقریباً به دست هر شخصی خواهد رسید؛ و نه فقط به دست بهترین مخاطبان شما. بنابراین، شما به طور کلی، با جلب توجه تعداد زیادی از اشخاص اشتباه، سمینار را به پایان خواهید رساند. برای داشتن اشخاص درست که به سمینار میهمانی شما توجه کنند، شما باید آنها را به طور بسیار مخصوص و ویژه ای دعوت نمایید. شما باید پیام تان را به سوی گروه معینی از مردم که دارای معیارهای مرتبط با اهداف شما هستند، نشانه بگیرید.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
برنامه ریزی بازاریابی خدمات بیمه چرا برخی از نمایندگان و فروشندگان بیمه هنوز هم سعی می کنند با این سیستم بازاریابی، مخالفت کنند؟
به کارگیری برترین شیوه های ارسال پُست مستقیم، درج تبلیغات در روزنامه ها، و برگذاری سمینارهای میهمانی، همگی سبب می شوند تا شما و بیمه نامه ها و خدماتی که می فروشید در معرض دید مستقیم مشتریان احتمالی قرار گیرند. اما بدون داشتن یک برنامه بازاریابیِ درست که باعث ایجاد اعتماد، باورپذیری و خلق تصاویر مثبت از شما در ذهن مشتری احتمالی، می گردد، شما در نظر مشتری احتمالی فقط یک بیمه گر دیگر هستید که می خواهد بیمه نامه خود را بفروشد.
نمایندگان و فروشندگان بیمه بسیار باهوش و سخت کوشی را بوده اند که دسته دسته قراردادهای فروش و پول های حاصل از این قراردادها را از دست داده اند، زیرا لجوجانه بر سر این باور خود پافشاری می کرده اند که راز تنظیم قرارملاقات و قطعی کردن فروش، فقط داشتن یک شرکت بیمه معروف و بیمه نامه هایی با قیمتها و شرایط پرداخت مناسب تر نسبت به رقباست .
هنگامی که آنها به خاطر این لجاجت خود هیچ نتیجه ای به دست نمی آورند، تقصیر را بر گردن تبلیغات روزنامه ها، کیفیت پایین لیست آدرس های پُستی، شرایط اقتصادی جاری و… می اندازند و دلیل پاسخ های ضعیف و کمبود قرارملاقات های خود را گردن اینگونه موارد می اندازند. سپس آنها دوباره تلاش خود را با درج آگهی های تبلیغاتی جدید در روزنامه های جدید، خرید لیست آدرس های پُستی جدید و بیمه نامه های جدید تکرار می کنند و سرانجام، ورشکسته شده و برای همیشه از این تجارت خارج می شوند! دلیل آن هم ساده است[۱].
بیشتر نمایندگان و فروشندگان بیمه معتقدند که یک “سخنران خوب” بودن به همراه داشتن یک “برنامه ارائه فروش خوب” دلیل اصلی تنظیم قرارملاقاتهای بیشتر و قطعی نمودن فروش های بیشتر می گردد. این افراد معتقدند که برای موفق شدن در کار فروش بیمه شما نیاز دارید تا یک “حرّاف خوب” باشید.
آیا تابه حال با یک فروشنده که تا سر حدِّ کشتن ما، وراجی کرده مواجه شده اید؟ یا فروشنده ای که با ارائه جزئیات فنی نامفهومِ کالایی که می خواسته به شما بفروشد، شما را گیج و سردرگم کرده باشد؟
آیا ما از آنها خرید کردیم؟
مردم باید ما را بشناسند و به ما اعتماد کنند… قبل ازاینکه با ما معامله کنند!
حالا چگونه ما از برنامه پیشنهادی ما سود ببرید؟
یک بازار هدف، گروهی از مردم است که در برخی چیزها با هم اشتراک دارند؛ خواه این وجه اشتراک، یک سرگرمی باشد یا یک تجارت و یا هر چیز دیگری. این مردم دارای یک سطح علاقه و به هم پیوستگی در چیزی هستند و همه آنها دارای یک مجموعه ذهنی مشابه هستند؛ به عبارت دیگر، همه آنها به یک طریق می اندیشند.
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :(فایل کامل موجود است)
پایان نامه رشته مدیریت : بررسی و تدوین استراتژی مناسب بازاریابی برای شرکت بیمه توسعه
خصوصیات یک بازار هدف قدرتمند
۱-تمامی اعضای گروه دارای یک نیاز ضروری برجسته و بارز هستند.
۲-اعضای گروه به راحتی قابل شناسایی هستند.
۳-گروه به اندازه کافی بزرگ هست که ارزش صرف وقت را داشته باشد.
۴-مردم در این گروه به آسانی به یکدیگر نزدیک می شوند.
۵-مردمی که پول های قابل دسترس در اختیار دارند.
یکی از دشوارترین جنبه های فروشندگی بیمه این است که قسمت اعظم چیزی که می فروشید برای استفاده در آینده است.(درواقع بیمه به طور کلی قولی برای آینده است). در این باره خوب فکر کنید! در هنگام فروش بیمه نامه عمر، ما برای مشتری احتمالی توضیح می دهیم که او چگونه می تواند در برابر حادثه ای (در زمانی در آینده) که منجر به فوت یا ناتوانی گردد، تحت حمایت قرار گیرد. یا تصویری رسم می کنیم از اینکه چقدر مهم است که در زمان بازنشستگی، پس اندازی داشته باشیم و اینکه چگونه با سرمایه گذاری فقط چند هزار تومان در ماه در زمان حال، باعث ایجاد یک اندوخته تضمینی عالی در ۲۱ سال دیگر می شویم. اما با اینکه همه این حرف ها درست هستند، اما فروش بیمه نامه می تواند به شدت مشکل باشد زیرا مربوط به نیازهای آینده افراد است و نه نیازهای فوری و ضروری آنها. در اینجا هیچ دلیل اجباری برای “انجام دادن چیزی در امروز به جای انجام آن در فردا” برای مشتریان احتمالی ما وجود ندارد. تقریباً هر شخصی یک دورنمای خیلی کوتاه مدت در زندگی خود دارد. تنها چیزی که باعث شود مشتریان احتمالی شما واقعاً بخواهند خرید کنند این است که یک چیزی بتواند نیازهای ضروری آنها را برآورده سازد آن هم همین امروز. اگر آنها صدمه ای ببینند، پولی را به دکترپرداخت خواهند نمود تا آنها را مداوا کند. اگر آنها مورد تعقیب قانونی قرار گیرند و به دادگاه کشیده شوند، پولی را به یک وکیل پرداخت می کنند تا آنها را از زندانی شدن برهاند. دلیل اینکه چرا دکترها ووکلا با اینکه جزو بدترین بازاریابان عالم هستند.اما هنوز هم بهترین درآمدها را از آن خود می سازند؛ زیرا آنها پاسخ یک نیاز ضروری و فوری را می فروشند و نه نیاز و قولی برای آینده.
خوشبختانه در اینجا یک راه حل ساده برای حل این مشکل وجود دارد. همه آن چیزی که باید انجام دهید یافتن عاملی مؤثر در لابه لای منافع بیمه نامه است که نیازهای فوری و ضروری مشتریان احتمالی را برآورده می سازد.
در دنیای امروز، به نظر می رسد که هیچکدام از ما پول اضافه ای در اختیار نداریم. اکثر ما امروزه، زیر حد استطاعت مالی خود زندگی می کنیم. بنابراین، حتی اگر یک مشتری احتمالی موافقت نماید که واقعاً به بیمه نامه پیشنهادی شما نیاز دارد و آن را می خواهد، در غالب اوقات با مشکل یافتن پول برای پرداخت مواجه خواهد بود. معنای آن در حالت کلی این خواهد بود که اگر کسی بخواهد تا بیمه نامه ای از شما بخرد، او مجبور است تا تصمیم بگیرد که یک چیز دیگر را در جایی دیگر قربانی این خرید خود از شما نماید. به خاطر داشته باشید که مردم از گرفتن تصمیمات بزرگ، متنفرند و همچنین از اینکه مجبور به قربانی کردن چیز دیگری شوند نیز متنفرند ساده ترین راه برای پیدا کردن پول می تواند بسیار متغیر باشد.
مردم معمولاً پول های خود را در انواع و اقسام جاها هدر می دهند… و آنها پول های خود را صرف موارد غیر ضروری و با اولویت پایین می کنند. اما آنها اگر یکبار بفهمند که چطور می توانند منتفع شوند، و اینکه دیگر مجبور نخواهند بود که هیچگونه قربانی کردنی در زندگی خود انجام دهند، مخالف این نخواهند بود که منابع مالی و پول هایشان را مجدداً سازمان دهی کنند و در راه دیگری که شما پیشنهاد داده اید خرج کنند.
در این راه با با تبلیغات یکپارچه توسط شرکتهای بیمه و به خصوص بیمه مرکزی میتوان به مرور زمان مردم را نسبت به پدیده بیمه و منافع و مزایای آن آگاهی کامل داد.
فروشندگان خدمات بیمهای باید شناخت کاملی نسبت به مشتریان خود داشته باشند تبلیغات خدمات شرکتهای مختلف و رقابتهای میان آنها در ارتقاء صنعت بیمه در کشور کمک میکند.
نخستین عامل در خدمات بیمهای اطلاع رسانی و آموزش و دومین عامل فروش این خدمات به صورت مشاورهای و مشورتی است.
افرادی که در امر فروش خدمات بیمهای فعالیت میکنند باید به عنوان یک مشاور شناخت کاملی نسبت به خدمات و مشتریان خود داشته باشند تا منافع و مزایای خدمات خود را متناسب با واقعیتهای زندگی مخاطبان مشخص نمایند.
یکی از هنرهای فروشندگان خدمات بیمه را آشنایی به شرایط و ایجاد فضای خرید برای مشتریان است.
استفاده از فروش گروهی خدمات میتواند قابلیتهای مختلف و مهارتهای موفقیت در مذاکرات فروش را به دنبال داشته باشد.
خدمات بیمهای به عنوان ضروریات مردم قلمداد نمیشود ,در شرایط بحران و رکود بازار یکی از خدماتی که توسط مردم نادیده گرفته میشود خدمات بیمهای است که در این شرایط فروشندگان بیمه میتوانند با ترفندها و شیوههای مناسب به فروش خدمات بیمهای خود بپردازند.
دنیای رقابت دنیای مزیتها است، واگر بخواهیم در فروش خدمات بیمهای موفق عمل کنیم باید مزیتهای این خدمات را شناسایی و مورد تقویت قرار دهیم چراکه با معرفی این خدمات به شکلهای مختلف استراتژی رقابت میان شرکتهای بیمهای معنا پیدا میکند.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
آمیخته بازاریابی مناسب با استفاده از تکنیک AHP دربیمه گفتار پنجم -آمیخته بازاریابی مناسب با بهره گرفتن از تکنیک AHP دربیمه موقعیـت استراتژیک کشور ایران بــه عنــوان یــک کشــور آزاد و مســتقل و اراده ملــی بــرای افــزایش تولیــد،بهبود توزیــع ،حضــور موفقیــت آمیــز در بــازا رهــای بــین المللــی ایجــاب مــی کنــد کــه ادبیــات بازاریــابی ۳مورد توجــه خــاص قــرار گیــرد. تــاآن چــه مــورد نیــاز پژوهشگران ،کارشناســان ،مــدیران و کارآفرینــان اقتصــادی در عرصه هــای تولیــد وتوزیــع است فراهم گــردد تــا رونــد حرکــت اســتقلال طلبانه ایران در کوتاه ترین زمان ممکن با مناسب ترین شرایط به موقعیت مطلوب برسد.
از جمله مسائل پیش روی برنامه ریزان بازاریابی جهت نیل به مزیت رقابتی پایدار، طراحی و توسعه آمیخته اثر بخش بازاریابی است[۱] آمیخته بازاریابی در بنگاههای کوچک و متوسط، در حقیقت یکپارچه سازی برنامه های بازاریابی در شرکتهای کوچک با رویکردی کارآفرینانه است که در راستای جلب و نگهداری مشتریان به کار می روند[۲] بدین ترتیب به منظور برخورداری از آمیخته ای منسجم و پویا، تصمیم گیری در مورد تعیین ارزش هر یک از عناصر آمیخته و شیوه تعامل عناصر با یکدیگر، جهت پاسخگویی به تغییرات راهبرد موثری خواهد بود[۳]
بر مدیران واستراتژیسـتهای واحد های تولیدی وخدماتی است که با تجهیز نیروهای محقق خــود ،عملیات سازمانی را با هدف گیری به سمت بازار هــای دور ونزدیک وپیش بینی سطح فروش ،سهم بازار و درآمد معـین برای دوره های آینده آغاز نمایـد وایـن مهـم فقـط بـا اسـتعانت از روش ها و رویکرد های علمی بازاریابی میسر است.
فعالین اقتصـادی مـیهن مـان بایـد بـه شـناخت فرصـتهـای موجـود پرداختـه و بـااسـتفاده از مزیـت هـا وقابلیت ها،با اتخاذ واجـرای اسـتراتژی هـای مناسـب و توسـعه خدمات را امکان پذیرنمایند.
همچنین در ادبیـات نـوین مـدیریت هـر یـک از وظـایف مـدیران ماننـد برنامه ریزی، سـازمان دهـی و کنتــرل و… جلوه ای از نوعی تصمیم گیری هسـتند در این میان تصمیم گیری راجع به عناصر آمیخته بازاریابی و همچنین تعیـین اولویت نسـبی هر کدام شالوده ی اساس سیسـتم بازاریابی را شکل می دهد چرا کــه در آن علاوه بــر ارضــای نیازهــای بازار هدف باید اهداف سازمانی و بازاریابی موسسه نیز مدنظر قرار گیرد.
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :(فایل کامل موجود است)
پایان نامه رشته مدیریت : بررسی و تدوین استراتژی مناسب بازاریابی برای شرکت بیمه توسعه
پس تصمیمگیری جوهره مدیریت است و مدیر کسی است که هر لحظه تصمیم میگیرد. فرآیند تحلیل سلسله مراتبی از معروفترین فنون تصمیمگیری چند معیاره (کمی یا کیفی) میباشد که اساس آن بر مقایسههای زوجی نهفته است. تصمیم گیرنده، کار خود را با فراهم آوردن درخت سلسله مراتب تصمیم آغاز میکند.
درخت سلسله مراتب تصمیم، عوامل مورد مقایسه و گزینههای رقیب مورد ارزیابی در تصمیم را نشان میدهد. سپس با انجام مقایسههای زوجی، وزن هر یک از عوامل را در راستای گزینهها مشخص و در نهایت منطق AHP بهگونهای اوزان نسبی حاصل برای عوامل و گزینهها با همدیگر تلفیق میکند تا تصمیم بهینه حاصل آید.
آمیخته بازاریابی (محصول، قیمت، توزیع و ترفیع) از مقولههای مهم در تصمیمگیریها و ارزیابیهای مربوط به بازاریابی یک بنگاه است چون که آمیخته بازاریابی یا استراتژی بازاریابی، ترکیبی از عناصر لازم برای برنامهریزی و اجرای کل عملیات بازاریابی است.
در این میان تصمیم گیری راجع به انتخاب عناصر آمیخته بازاریابی ( محصول ، قیمت ، توزیع ، ترفیع ) و تعیین اولویت نسبی هر کدام که شالوده اساسی سیستم بازاریابی را تشکیل می دهد از اهمیت ویژه ای برخوردار است . چرا که علاوه بر ارضای نیازهای بازار هدف سازمانی و بازاریابی موسسه نیز منطبق باشد .
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
آمیزه بازاریابی آمیزه بازاریابی منظور از آمیزه بازاریابی یا ترکیب بازار، این است که باید مشخص کرد چگونه باید این عوامل را در هم آمیخت .معمولاً این عوامل را به چهار گونه اصلی طبقه بندی می کنند که عبارتند از محصول ،توزیع ، قیمت و ترویج.استراتژی بازاریابی یعنی تنظیم و اجرای آمیزه بازاریابی .ابزار کار و تاکتیک ها در بازاریابی ، آمیزه بازاریابی است. آمیزه بازاریابی ، آمیخته بازاریابی ،ترکیب بازاریابی ، ابزارهای بازاریابی و تاکتیک های بازاریابی، همگی واژه هایی هستند که برای ترجمهMarketing Mix به کار رفته اند . منظور از آمیزه، آمیخته یا ترکیب این است که بین این اجزاء می بایست یک نگرش سیستمی و هماهنگ برقرار باشد تا بتوانند در تاثیر گذاری و متقاعدسازی مشتریان مؤثر باشند. به عبارتی، محصول مناسب با قیمت مناسب از نظر مشتریان با توزیع مناسب و به کارگیری شیوه های ارتباطی مناسب همگی با هم عمل می کنند و اگر هر یک از این اجزا ناهماهنگ با سایرین باشد نتیجه آن کاهش اثر بخشی و کارایی مجموعه بوده و شرکت را از دستیابی به اهداف باز میدارند. اما منظور از تاکتیک یا ابزار آن است که وسیله و ابزار شرکتها برای جنگیدن در بازار و توفیق بیشتر نسبت به رقبا همین عوامل هستند.
– جروم مک کارتی در اوایل دهه۱۹۶۰ آمیزه بازاریابی را با چهار متغیر شناخته شده به عنوان چهارp طبقهبندی کرد که عبارت بودند از محصول[۱] ، قیمت[۲] ، توزیع مکان و ترویج که هر یک از این ابزارهای بازاریابی دارای زیر مجموعه هایی هستند.
وقتی از محصول صحبت می کنیم یعنی ترکیبی از کالاها و خدمات که شرکت به بازار مورد نظر ارائه میکند این زیر مجموعه ها عبارتند از : گوناگونی محصول ، کیفیت طراحی، ویژگیها، نام و نشان تجاری ، بستهبندی ، اندازه ، خدمات، تضمین ها ، پشتیبانی ، برگشت و …
وقتی از قیمت صحبت می کنیم یعنی مقدار پولی که مشتری باید برای یک محصول بپردازد ، زیر مجموعههای آن عبارتند از : فهرست قیمتها، تخفیف، مساعدتهای ویژه، دوره پرداخت ، شرایط اعتباری و…
– وقتی از توزیع صحبت می کنیم یعنی فعالیتهایی که شرکت انجام می دهد تا محصول را در دسترس مصرفکنندگان مورد نظر قرار دهد ، زیر مجموعه های آن عبارتند:
از کانال های توزیع ( عمده فروش ، بنکدار ،خرده فروشی، نمایندگی، شعبه ها) ،میزان پوشش ، ترکیب و جور بودن محصول ،میزان موجودی ، ترابری ، تدارکات و …
– وقتی از ترویج صحبت می کنیم یعنی فعالیتهایی که شرکت انجام می دهد تا تواند در مورد ارزش و مطلوبیت محصول اطلاعات خوبی به خریداران بدهد ، به طوری که آنان از بین محصولات موجود در صنعت محصول ارائه شده بنگاه ما را بخرند ، زیر مجموعه های آن عبارتند از:
تبلیغات ، روابط عمومی ،پیشبرد فروش ، فروش شخصی و بازاریابی مستقیم .
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :(فایل کامل موجود است)
پایان نامه رشته مدیریت : بررسی و تدوین استراتژی مناسب بازاریابی برای شرکت بیمه توسعه
– البته طی سالیان مختلف پس از ارائه نظر مک کارتی ، استادان و صاحب نظران بازاریابی نظرات مختلفی در مورد آمیزه بازاریابی ارائه کردند. که عده ای ۸P ۶P ۵P و حتی ۱۵P و … را به عنوان آمیزه بازاریابی بنگاه های اقتصادی معرفی کرده اند . این افراد عقیده دارند که آمیخته چهار عامل بازار ، پاره ای از فعالیتهای را از نظر دور داشته است . “کاتلر” می گوید اینکه شمار و عاملهای مشخص آمیزه بازاریابی ، چهار ، شش و یا ۱۰ تا انگاشته شوند ، چندان مهم نیست. نکته مهم وجود چارچوبی است که بازاریابی بتواند فعالیتها و راهبرد خود را برگرد آن سامان دهد .
– به عقیده فیلیپ کاتلر نیاز به افزودن دو عامل (P ) دیگر به آمیزه بازاریابی وجود دارد که میتوان به آنها سیاست[۳] و باور همگانی (آراء عموم[۴]ی عنوان کرد . این دو عامل بخصوص در بازار ایران بسیار حائز اهمیت هستند . چون بخش عمده اقتصاد ایران را اقتصاد دولتی تشکیل میدهد و هر قدر میزان دخالت دولت در حوزه اقتصاد بیشتر باشد اقتصاد آن کشور به سمت اقتصاد بسته یا اقتصاد باید ها و نبایدها حرکت میکند ، در صورتی که هرقدر فضای اقتصادی رقابتی و باز باشد اقتصاد هست ها و نیست ها شکل خواهد گرفت و این دلایل لزوم توجه بنگاه های اقتصادی به عامل سیاست را نشان می دهند . از طرفی با توجه به فرهنگ ارتباطی گسترده بین مردم و سهولت باز کردن باب گفت گو با یکدیگر که نمونه های آن را در صف نانوایی و اتوبوس و … مشاهده میکنیم فضا برای انتقال اخبار ، شایعات ، نظرات و دیدگاه ها مهیا شده و سرعت پخش آنها در جامعه ایران بسیار بالاست ، لذا در محیط کسب و کار ایران عامل باور همگانی نیز حائز اهمیت است .
اما انتقاد مهمی که به آمیزه بازاریابی گرفته می شود این است که ۴p تنها از دیدگاه فروشندگان فرآورده ها (بنگاه های اقتصادی )است و شاید دیدگاه خریداران در مورد آنچه به آنها عرضه و پیشنهاد میشود، متفاوت از دیدگاه عرضه کنندگان باشد.
مدل آمیخته بازاریابی در شرکتهای کوچک و متوسط[۵] بنابراین، بهتر است که عنوانها را با رویکرد به خواست و نظر مشتریان تنظیم کنیم و به آنs ۴C گفته می شود که عبارتند از:الف – ارزشهای مشتری پسند[۱]
ب – هزینه مشتری [۲]
ج – آسودگی در خرید[۳]
د – ارتباطات[۴]
مدیریت بازار و بازاریان بهتر است که ابتدا به دیدگاه های مشتریان( ۴c’s ) بیندیشند وسپس دیدگاه خود (۴p’s ) را تنظیم کنند. به عبارتی براساس ارزش مد نظر مشتری از محصول، شرکتها محصول خود را طراحی و تولید کنند، با توجه به شناخت از قدرت خرید مشتری و ارزشی که مشتریان برای محصول در مقایسه با محصولات رقبا قائل هستند محصول را تولید و قیمت گذاری کنند . در قیمت گذاری محصولات دیگر روش سنتی محاسبه قیمت تمام شده به اضافه سود مد نظر شرکت کاربرد ندارد، این روش متناسب بازارهای انحصاری بود، در بازارهای رقابتی علاوه بر محاسبه قیمت تولید و توزیع ، لازم است در قیمت گذاری به قیمت محصولات رقبا و همچنین ارزش مد نظر مشتری برای محصول توجه داشت ). براساس میزان آسودگی در خرید، که مشتری تمایل دارد شیوه های توزیع، تعیین و اجرا شوند. برای مثال، افراد پر مشغله و با در آمد بالا تمایل دارند کالاهای مصرفی آنها در منزل تحویل شود ولی افراد کم درآمد به جهت کاهش هزینه ها تمایل دارند خودشان به محل عرضه (بازارگاه) مراجعه کنند. و درنهایت بر مبنای نوع ارتباطات مدنظر مشتریان ابزارهای مختلف ترویج شامل تبلیغات، روابط عمومی، پیشبرد فروش، فروش شخصی و بازاریابی مستقیم، سیاستگذاری و اجرا می شوند. یک نکته اساسی و مهم در بازاریابی این است که بدانیم در چه مواقعی به صورت کلی و در چه مواقعی به صورت خاص و درباره یک محصول خاص صحبت کنیم و بین این دو تفکیک قائل شویم . البته برای ریسک کمتر بهتر است خود را با محصول ربط دهیم، یعنی اینکه چه محصول بخصوصی در چه بازار بخصوصی ارائه شود. که به این نوع از استراتژی پوشش بازار، بازاریابی متمایز میگویند و منظور از آن این است که اگر شرکت مثلاً در سه بازار هدف فعالیت می کند بهتر است متناسب با شناخت از ویژگیهای هر بازار ، آمیزه های بازاریابی متفاوتی برای هر یک از آنها طراحی و اجرا کند . البته بعضی از شرکتها توان ارائه آمیزه های بازاریابی چندگانه را ندارند. در این صورت، توصیه می شود به یک بخش از بازار اکتفا کرده و در آن بخش متخصص شوند و نوع بازاریابی متمرکز را انتخاب کنند. ولی به هر حال تقریباً اکثر صاحب نظران بازاریابی با استراتژی بازاریابی یکنواخت که طی آن شرکت برای کلیه بخشهای بازار فارغ از تفاوتهای آنها فقط یکنوع آمیزه بازاریابی طراحی می کنند موافق نیستند.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
|
|
|
|